سخنراني معظم له در ضيافت افطاري سالانه جمعيت مبّرات خيريه

علامه مرجع آيت الله العظمي سيد محمد حسين فضل الله در ضيافت افطاري سالانه جمعيت مبّرات خيريه که در غروب پنجشنبه گذشته در دارالايتام حضرت خديجه (س) در جاده فرودگاه برگزار گرديد سخناني را ايراد نمود. در اين مراسم که جمعي از فعّالان سياسي، نماينده رئيس پرلمان لبنان، تعدادي از وزرا و نمايندگان پارلمان و رؤساي دولتهاي گذشته، جمعي از علما و شخصيتهاي ديپلماتيک و نماينده سيد حسن نصر الله دبيرکل حزب الله و شخصيتهاي اجتماعي و آموزشي و فکري و اقتصادي و جمع زيادي از شهروندان حضور داشتند علامه مرجع فرمودند:

 يکي از مشکلات خطرناکي که در جامعه لبنان با آن روبه رو هستيم مشکلات اخلاقي است. گمان من اين است که بحران اخلاق فقط در سطح اجتماعي مطرح نيست بلکه حتي در سطوح سياسي و ملي وجود دارد. نمي­خواهيم فقط نظام طائفه­اي و نقش حساس آن را در برافروختن آتش اين مشکل که با ريشه­هاي تربيتي و محيطي و اجتماعي ارتباط دارد و از مدرسه آغاز شده و به مدرسه و خيابان و جامعه وسيع­تر راه مي­يابد ملامت کنيم.

ولي نظام سهميه بندي سعي دارد که اين مشکل را عميق کند و آن را تثبيت نمايد تا جايي که ارزشهاي اخلاقي نيز خدشه­دار شوند. نظام سهميه­بندي براي خود نگاهبانان و حمايت گران و مدافعاني از بين شخصيتهاي بارز سياسي در دولت و دارندگان مسؤوليتهاي سياسي و اجتماعي دارد.

نظام سهميه بندي يا نظام طائفه­اي توانسته است علاوه بر گلوگاههاي حرکت سياسي، گلوگاههاي حرکت اجتماعي و اخلاقي کشور را به هم دست گيرد. به گونه­اي که بسياري انگيزه­هاي دروني براي اصلاح و تغيير دچار رکود گرديده تا ادبيات کشنده و اخلاق خدشه آلود آن بر واقعيت حرکت رسمي و مردمي لبنان تحميل شود.

به گمان من اين بحران يکي از خطرناک­ترين بحرانهايي است که اين روزها لبنان را درنورديده است و نظام سهميه بندي و نظارت کنندگان بر آن توانسته­اند تمام تلاشها براي گفتگو و فرصتهاي همگرايي و مشورت و جدال به روش بهتر در سطوح مردمي را از بين ببرند.

به نحوي که انسان لبنان مشهور به بازانديشي و سعد صدر و گفتگو گري، دروازه­هاي طائفه­اي و مذهب گرايي و حزب گرايي را بر خود بسته است و تصميم گرفته است که وارد گفتگوي جدي با برادر و همشهري خود و حتي کساني که در شدائد و دغدغه­هاي زندگي با او شريک هستند نشود. زيرا عناوين کلي ساخته و پرداخته خطوط طائفه­اي و مذهبي که اقدامات سياسي بدان عمق بخشيده و طبقه مديريت سياست دولت آن را تثبيت کرده است – از مرحله خاصي حرف نمي­زنم – خطوط تماس داخلي را به وجود آورده است که حتي در سطوح مردمي حتي آنهايي که يک عمر با يکديگر زندگي کرده­اند، نمي­گذارد لبنانيها در عرصه­هاي وسيع­تري گفتگو را آغاز کنند.

از اين رو ما در  عين حالي که به تمام موضع گيريها و سخناني که به حفظ نظام آزاديها در لبنان و حمايت از آن با قوانين حمايتگرانه و تأکيد کننده يگانه بودن آن در منطقه دعوت کردند احترام مي­گذاريم، اما ما دعوت مي­کنيم که مسأله آزادي در لبنان به شکل دقيقي مورد بررسي قرار گيرد. اينکه آيا اين آزادي يک آزادي مسؤولانه است يا اينکه معيارها و ضوابط طائفه­اي و مذهبي و حزبي بر ضوابط اخلاقي آن غلبه دارند.

همين طور ما از بحران تربيتي رنج مي­بريم که در بعضي جوانب شکل حادّي به خود گرفته است چرا که ما در مراکز متعدد دولتي، الگوهاي صالح و مراجع شرافتمندانه را از دست داده­ايم و وقتي مردم نمونه­هاي سياسي غير صالح و شخصيت­هاي اداري رشد نيافته را مي­بينند که با ادبيات زشت و تعصبات کشنده خود را بر ايشان تحميل کرده­اند، در سايه نظامي که از عقب ماندگي پاسداري کرده و از فاسدان و شکست خوردگان حمايت بعمل مي­آورد و با وضع ديوارهاي طائفه­اي و مذهبي جلوي حسابرسي از آنها را مي­گيرد از آنها تقليد مي­کنند. از اين رو ارکان دولت نه فقط در سطح قوانين که در سطح انساني نيز متزلزل شده است. انساني که اقدامات تعصب آلود سياسي او را خراب کرده است. اگر چه اين مسؤول يا آن مسؤول از التزامات ملي حرف مي­زند اما ما مي­بنينيم که وطن آخرين چيزي است که حتي در ديدارهاي رسمي و نشستهاي سياسي که نهادهاي گوناگون در آن حضور دارند وجود دارد.

از اين رو نيازمند باز توليد شکل گفتگو، آن هم در سطح مردمي و پيش از سطح طبقه سياسي هستيم. نمي­گويم که بايد حرکت گفتگوي ملي را متوقف کنيم چرا که ما امروزه به هر نوع گفتگوي داخلي نيازمنديم. خصوصاً در اين مرحله حساس و دشوار که در منطقه وجود دارد و در سايه تحولات فزاينده جهاني. ولي من به سياسيون رده بالاي لبناني در سطح دولت و احزاب عرض مي­کنم که بايد در قبال اين وضعيت به مسؤوليت خود عمل کنند. شرايطي که فقرا تاوان آن را مي­دهند. فقرايي که از تمام طوايف اکثريت جامعه را تشکيل مي­دهند. همين طور از ملت لبنان مي­خواهم از تمام دعوتگران فتنه و حفاظتگران آن و کساني که مي­پندارند آنان بودند که با محدود کردن گفتگو و بازگرداندن جامعه به غرايز و تعصبات و کينه­هاي خود پيروز شده­اند.

عزيزان! ما در ميان سقوط سياسي و امنيتي در منطقه و اضطراب سياسي شديد در دنيا زندگي مي­کنيم. نيز در نابساماني دروني و تعصبات خودمان بسر مي­بريم. بايد در سطح اخلاق لبنان ابتدا خودمان را بسازيم قبل از اينکه گناهان سياسي بزرگان، باقي مانده پاکي ملت لبنان را با تمام مؤلفه­ها و طيف­ها و رنگهاي سياسي و مذهبي و طائفه­اي­اش بخورد و از بين ببرد.