ضرورت سيره نگارى، روش‏ها و آثار فكرى و عملى‏

علماى شيعه از ابتداى سده‏ اول هجرى، با وجود موانع و دشوارى ‏هاى گوناگون و بسيارى كه مانع ثبت و تدوين مسايل تاريخى مى ‏شد، آن‏ها را نگهدارى كردند و با اينكه بسيارى از آثار ارزشمند و گرانسنگ در زمينه ‏هاى سيره و تاريخ-به اضافه امور معرفتى در موضوعات علمى و فكرى- از بين رفته ‏اند، باز هم آثار گرد آورى شده و به جاى مانده، ميراث عظيمى ‏ست كه صحنه‏ هاى گسترده و رويدادهاى اساسى سيره و تاريخ اهل‏بيت(ع) را در بر مى ‏گيرد.

دانشمندان شيعه در طول تاريخ، تلاش‏ها و فداكارى ‏هاى بزرگ علمى را براى بيان سيره‏ تابناك اهل بيت(ع) و پر بار كردن و اصالت بخشيدن مفاهيم اسلامى كه طرحى است براى به حركت در آوردن زندگى عمومى، با جان و دل به عهده گرفتند. به گونه ‏اى كه نگارش سيره پيشوايان معصوم، ميراث ماندگار و پر افتخارى ‏ست كه از برجستگى ‏هاى اساسى جهانشمول برخوردار مى ‏باشد. اين ميراث جاويدان در پر بار كردن انديشه اسلامى در تمام زمينه‏ هاى علمى و عملى نقش داشته است.

ما وقتى فعاليت و تلاش‏هاى شيعى را در زمينه‏ كتابت تاريخ مطالعه مى ‏كنيم، مى ‏بينيم كه زندگى اهل‏بيت(ع) در نزد آنان در ميان ساير عناوين از عنايت و اهميت بيشترى بر خوردار بوده است. عنايت بيشتر آنان به بحث، بررسى و نگارش تاريخ، نه با انگيزهاى مذهبى و طايفه ‏گرى؛ بلكه تبيين فكرى و عملى مفاهيم اسلامى و ژرف سازى آن در جامعه بوده است؛ چون اهل‏بيت(ع) امانت داران رسالت الهى و راهنمايان مطمئنى به سوى دين خدا مى ‏باشند؛ بنابراين بحث از سيره‏ اهل‏بيت؛ بحث و برسى اسلامى در عقايد، ارزشها و مفاهيم آن است. و در طول تاريخ و امتداد زمان، دوره‏ اى را نمى ‏بينيم كه آثار فكرى و فرهنگى اهل‏بيت(ع) مورد بحث و توجه آنان قرار نگرفته باشد. با عنايت به اهميت سيره نورانى و عطر آگين اهل‏بيت(ع) است كه مى‏ نگريم: در بين آثار ادبى و هنرى زيبا و جذابى كه در بردارنده جنبه‏ هاى مختلف زندگى و سيره اهل‏بيت(ع) مى‏ باشند، ادبيات، شكوفايى عجيـبى پيداكرده است.و در سايه اين آثار ماندگار است كه ادبيات و فرهنگ اسلامى غنا، عمق و توسعه پيدا مى ‏كند.

آثار شيعى در بررسى سيره اهل بيت(ع) از ديرباز روش تاريخى به خود گرفت. چنين امرى در قديمى ‏ترين متون مدوّن تاريخى كه به ما رسيده است، مانند نوشته ‏هاى «اَبى مخنف» (لوط بن يحيى) (متوفاى 157هـ ) و «نصر بن مزاحم منقَرى»(متوفاى 212هـ )، ديده مى‏ شود.

ثبت و تدوين اين حوادث و رخدادها بر اساس گردآورى داستان‏ها و يا كارى كه آن را تاريخ‏نويسى اهل‏بيت مى ‏توان نام گذاشت، تنظيم شده است.

ويژگى ‏هاى نوشته‏ هاى قديم بيشتر اين بود كه بر زندگى و روش يكى از امامان معصوم تمركز داشت؛ نمونه‏ اين كتاب‏ها، كتاب‏هاى «الوقائع» و «المغازى» (تاريخ و گزارش اخبار جنگ و غزوات) مى ‏باشد، كه اين كتاب‏ها باز هم در چارچوب موضوعات و با روشهاى محدودى جمع آورى مى ‏گرديد (كتب مناقب و فضايل). اين محدويت و يك بعدى بودن به جهت فشار و فضاى حاكم بر آن روزگار؛ يعنى طبيعت استبدادى حاكمان اموى كه مانع فعاليت‏هاى علمى و نشر سيره‏ اهل بيت(ع) مى ‏گرديد... بوده است؛ زيرا نويسندگان آثار و ناشران اخبار امور پيشوايان به صورت‏هاى مختلف زندانى و يا اعدام مى ‏شدند. و اين در نحوه گردآورى و نشر اخبار و آثار آنان تاثير مى ‏گذاشت.

بزرگان شيعه پس از اين مرحله، تلاش‏هاى خويش را درباره‏ ثبت تاريخ اهل‏بيت(ع) با جمع آورى روايات و مجموعه ‏هاى تدوين يافته و احاديث نقل شده (اصول و جوامع اوليه) آغاز كردند و با تنظيم و بازنويسى و (يا گزينش آثار مربوط به معصوم) به ثبت سيره‏ خاص هر يك از آن بزرگان همّت گماردند. و اين روش، به يك شيوه ‏عام سيره نگارى شيعى منتهى گرديد كه تاكنون ادامه دارد و با گذشت زمان، كميّت فرآوردهاى تاريخ و سيره، توسعه پيدا كرد. و آثار پيشينيان منبع و مأخد آيندگان گرديد. اين تلاش و توليد [مواد و يا تحليل‏ها] با استوارى، رعايت امانت و تكيه بر ثقه بودن راوى، ارزش علمى و آثار فكرى همراه بوده است. و اين دقت و احتياط (درايت) پس از آن صورت گرفت كه مجهولات و دست ساخته‏ هايى با انگيزه ‏هاى گوناگون، وارد ميراث فرهنگى و تاريخى ما شده بود.

اين شيوه از سيره و سيره نگارى، هم موجب نگهدارى ميراث بزرگ اهل‏بيت(ع) گرديد و هم منبع مهمى براى مباحث علمى (علوم حديثى و مباحث نظرى) شد كه در مراحل بعدى شكل گرفت و توسعه پيدا كرد؛ و اين خود، خدمت ديگرى به فرهنگ اسلامى و معارف دينى به حساب مى ‏آيد.

طبيعت نوشته و روش نگارش، گرچه از اوضاع محيط اثر مى ‏پذيرد؛ اما اگر نويسنده داراى روش مشخص و طرح واضح باشد، اثرش رشد و كارايى بيشترى خواهد داشت.

از همين روست كه در مرحله‏ كنونى، تلاش‏هاى علمى جدى و سازنده ‏اى را در روش نگارش سيره ‏اهل‏بيت(ع) مشاهده مى ‏كنيم. در اين مرحله، تلاش‏ها و نوآورى ‏هايى درباره متون روايات تاريخى عظيم به جا مانده از معصومان(ع) شكل گرفت و به پايه‏ گذارى نظريات ويژه و تازه علمى درباره‏ سيره، منجر گرديد. اين روش به جاى رديف كردن حوادث و نقل رخدادها در كنار و پشت سر هم (كه روش بعضى مورخان و سيره نگاران قديم بود) به نقد، تحليل و بيان مواردى انجاميد كه در برگيرندهحوادث، مواضع، پيش آمدهاست و داراى ارزش فراوان و تجارب گرانسنگ (معرفتى و انقلابى) است.

اين روش، تفسير تازه‏اى از وقايع تاريخى ارائه كرده و با حفظ متون تاريخى و رعايت امانت در نقل آن‏ها، تاريخ صحيح و مستند را ارزش تازه‏اى بخشيده است؛ طورى كه اين فراورده‏ها به تعميق و بارورسازى امور فرهنگى و حضور عينى سيره اهل بيت(ع) در زندگى منتهى گرديده است.

در اين جا با چند طرح فكرى و الهام بخش، كه بنيانگذار آن آيةاللّه شهيد صدر است، آشنا مى‏شويم:

1 - طرح و ديدگاه تاريخى نظريه پرداز بزرگ اسلامى (شهيد صدر) كه عنوان «ارتباط عينى و موضوعى زندگى پيشوايان ، وحدت هدف و اختلاف مراحل» را به خود گرفت. اين طرح (اهل البيت، تنوع ادوار و وحدت هدف) تاكنون چندين بار چاپ شده است.

2 - طرح و روش تحليلى علامه سيد مرتضى عسكرى كه با عنوان «اصول، روش و نقش يگانه پيشوايان در حفظ و احياى سنت و مقابله با تحريف‏گرايى پس از وفات پيامبر(ص)»، مطرح گرديده است. اين طرح  پس از نيم قرن كار پيگير، در كتابهاى علمى و ابتكارى وى از جمله كتابهاى: «دور الائمة(ع) فى احياء السنة» چاپ و منتشر شده است.

3 - طرح وشيوه‏آيةاللّه علامه فضل اللّه كه بازهم از نيم قرن پيش، راه اندازى و باز پرورى شده، «روش انقلابى سيره» نام گرفته است و اين روش در جهت تكميل بينش سياسى و مبارزاتى امت و برآورده كردن نيازهاى فكرى، عينى و عملى انقلابيون، كمك بزرگى نموده و به حق، كار و فرآورده‏اى عميق و نمونه به حساب مى‏آيد.

روش علامه فضل اللّه در طرح سيره‏ معصومان، براى پويايى متون و محتواى تاريخى و مفاهيم سنت و سيره به عنوان راهنماى الهام بخش است كه در مواضع و سيره‏اهل‏بيت(ع) در اوضاع و مراحل متعدد و موقعيت‏هاى متفاوت، ديده و پياده شده‏است. اين روش، به حل مشكلات و عرضه‏راهكارهاى فرهنگى، اجتماعى و سياسى معاصر مسلمانان، كمك كرده است. و در واقع نقد و پاسخى علمى، فكرى و انقلابى است به روش‏ها، انديشه‏ها و ادعاهاى ماركسيسم و ليبراليسم كه عليه فرهنگ دينى و ايدئولوژى اسلامى مطرح شده بود. طرحها و نظريه‏پردازى‏هايى كه مدت‏ها مشكل جامعه و جوانان به حساب مى آمد. و اين نيز طرحى بود براى ناقص و ناكارامد جلوه دادن فرهنگ دين يا اهل‏بيت(ع).

اين روش كه شيوه و راهكارى‏ست براى انقلابيون مكتبى، جزئى از يك طرح كلان علامه است در جهت احياى فرهنگ انقلابى اسلام و نظريه‏پردازى انديشه تغييرى و مبارزاتى همه جانبه دينى كه بر اساس نيازهاى عينى و گره‏هاى پيچيدهسياسى در اوضاع پربحران معاصر ما، آن هم با مستندسازى حقايق تاريخى و مفاهيم اعتقادى اسلامى ارائه شده است.

مطالعه، روش انقلابى و بررسى‏هاى پربار و حركت‏زايى كه وى با دقت ارائه داده، بر دو پايهذيل استوار است:

اوّل: به حركت انداختن و به جريان گذاردن مفاهيم اسلامى به جاى برخورد تجريدى كه عامل ركود انديشه انقلابى اسلام مى‏شود. تفسير عينى و انقلابى، پاسخگوى تمام سؤالات و نيازهاى مسلمانان امروز و گرفتارى‏هاى آنان مى‏باشد؛ آن هم با مراجعه به متون خاص و مفاهيم اصيل اسلامى؛ به گونه‏اى كه روش علامه علاج بخش نيازهاى عينى، فرهنگى و اجتماعى در طول نيم قرن گذشته است، كه از نجف اشرف آغاز شده و در لبنان ادامه يافته است. اميدواريم اين انديشه‏ها در زمينه‏هاى گوناگون و ميدان‏هاى مختلف مفيد افتد و به كار گرفته شود.

دوم: آشكار كردن محتواى انقلابى سيرهپيامبران و اهل بيت(ع) آن گونه كه جوابگوى نيازها و مشكلات مسلمانان معاصر باشد. از اين جهت يك رخداد، يك روايت و يك موضع، بر اساس طرح نوانديشانهعلامه، منحصر به يك مورد تاريخى نمى‏شود؛ بلكه يك حادثه‏تاريخى يا يك موضع روايى در طول زمان مطرح مى‏شود تا به «اصل» و قانونى براى فكر و محورى براى طرحى انقلابى كه راه‏ها را ترسيم كند تبديل گردد، و روشنگر برنامههاى تربيتى براى انقلابيون باشد.

علامه، تأكيد مى‏نمايد كه سيره  پيشوايان  حتى در ابعاد خاص خود، هر كدام درس‏هاى الهام بخش و مادهفكرى، تربيتى و مدرسه‏تدبّر و عبرت آموزى براى تمام مسلمانان در زندگى روزانه و همه جانبهآنان است، زيرا در سيره‏پيامبر و روش اهل بيت(ع)، مسئله و جنبه‏خصوصى و فردى وجود ندارد، بنابراين هرآنچه از مسير و حركت حضرت رسول و جانشينانش مى‏فهميم، همه در خط اسلام و براساس آن است؛ اگرچه آن موضع و حادثه در يك مورد، زمينه و جهت خاص باشد.

موضع، رفتار و گفتار معصومان چون براى خدا و اسلام است، داراى دلايل اعتقادى و مفاهيم اخلاقى‏ست؛ زيرا اهل‏بيت(ع)، تجسم عينى اسلام در گفتار، عمل و تجربه و موضعشان مى‏باشند؛ بنابراين آنان نبايد در محدودهخاص تاريخى منحصر شوند؛ بلكه بايد مانند قرآن، در همهزمانها و مكانها به حركت خود ادامه دهند؛ زيرا حيات پيامبر و معصومان ادامه‏يك زندگى پيوسته است، كه همان زندگى و جريان فرهنگ قرآنى است. و در مرز و محدوده‏معينى هم متوقف نمى‏شود؛ زيرا زندگى آنان، فكر اصيل، منبع ثابت و مفهوم تحرك بخش، براى حفظ رسالت الهى است.

در نتيجه‏التزام و پايبندى «علامه» به اين روش است كه تمام كارهاى فكرى ايشان بيان تجارب اهل‏بيت و پيشوايان معصوم مى‏باشد. از اين جهت، تمام نوشته‏هاى او، از تأمل و آموزه‏هاى انقلابى و تجارب اهل‏بيت خالى نيست و بلكه در بسيارى از موارد، انديشه‏ها و نوشته‏هايش با فرهنگ و زندگى اسلامى،قرانى و اهل بيت، آبيارى و بارور شده است؛ به گونه‏اى كه «سيد» سعى كرده است تجارب و سيره‏پيشوايان را در زندگى عمومى و خصوصى ما به حركت در آورد. اين موارد، در تمام آثار و فراورده‏هاى متعدد در نزديك به نيم قرن گذشته، در آثار علامه به چشم مى‏خورد.

تلاش براى غنابخشى مفاهيم انقلابى، محتوا و مضمون‏هاى مكتبى ... فقط به آثار چاپ شده‏ايشان منحصر نمى‏شود، بلكه علامه تلاش نموده در سخنرانى‏هاى عمومى خويش نيز به تحليل روش انقلابى و مبارزاتى حيات ائمه(ع) در طول اين مدت بپردازد و تصويرى جامع ارائه نمايد تا نيازهاى امروز را برآورده سازد، و امت را به التزام به مدرسه، خط و روشى كه خود معصومان داشتند و ملتزم بودند، سوق دهد؛ آن‏چنان كه التزام به خط اهل‏بيت(ع)، مسؤوليت و ارتباط به حيات و سيره‏آنان و گرايش به سمت ايشان رسالت مكتبى به حساب آيد. و اين همان چيزى است كه اسلام از رابطه با اهل‏بيت(ع) و علاقه به آنان مىخواهد؛ زيرا توجه عاطفى تنها مشخص كننده‏هويت و شخصيت علاقه‏مندان به اين مدرسه نمى‏باشد؛ بلكه عاطفه‏مكتبى و ارتباط  آگاهانه و مسئولانه با روش و سيره‏ اسلامى آنان، بايد ما را در درك تمام اسلام، مفاهيم عقايد و قانونگذارى كمك نمايد و سنت را تجسم بخشد و پيرو مدرسه  آنان را در عاطفه و عقل، انديشه و رفتارش به سيره‏آنان مرتبط و ملتزم گرداند.

حضرت آية اللّه فضل اللّه دراين مدت طولانى، تلاش كرده است مردم را بر اساس عقيده آگاهانه به اسلام و اهل‏بيت مرتبط سازد و بلكه روش اهل‏بيت را در زندگى واقعى آنان پياده كند و به اين خط اعتقادى آگاهى بخش، چون يك قضيه تاريخى در گذشته و يك پديده ذهنى صرف، ننگرد؛ زيرا حقيقت تشيع نه شعارست نه تمايل صرف؛ تشيع رابطه و گرايش اساسى و پايدارى‏ست كه در هيچ وضعى تغيير نمى‏يابد و هيچ وقت به سازش كشانده نمى‏شود؛ زيرا اصل تشيع در عبارتى كوتاه، همان اسلام اصيل است، نه چيز ديگر.

«سيد» معتقدست: برقرارى ارتباط ناسالم، ناقص و يك بعدى با اهل‏بيت به ارتباط ما با اسلام آسيب مى‏زند و اين ارتباط نامناسب و صدمه ديده، به بد فهمى و برداشت انحرافى و اشتباه آور از اسلام، منجر مى‏گردد؛ بنابراين ايشان براى تبين حقيقى خط اهل‏بيت و آشنا كردن ما با سيرهاهل‏بيت(ع) كه بر جهان‏بينى اصيل اسلامى استوار است، تلاش‏هاى بسيارى كرده و زحمات فراوانى كشيده است. اين تلاش و اهتمام از خلال آموزه‏ها، راهنمايى‏ها و خط دهى‏هاى پيشوايان و نحوه رفتارشان با ديگران و فهم سيره و روش آنان بدست مى‏آيد و... .

چنانچه علامه فضل اللّه تلاش‏هاى فرهنگى فراوانى را براى عينى و عملى سازى تجربه و سيرهرفتارى و گفتارى اهل‏بيت(ع)، در ميان مردم به خرج داده و براى پياده شدن كامل خط اهل‏بيت، در عمق زندگى امت، در همه‏جنبه‏ها، در دشوارترين اوضاع فعاليت كرده است؛ زيرا ائمه و پيشوايان(ع) فقط مناسبت‏هاى سالانها‏ى مذهبى نيستند؛ بلكه اهل بيت، فكر، عقيده و روش و رسالتى‏اند كه بايد از زمان‏ها عبور كنند و با شكستن مرزها و فاصله‏ها به عمق حيات امت و انسان‏ها در هر زمان و مكان برسند و در تمام صحنه‏ها و دل‏ها راه يابند.

«علامه» با تقديم اين روش در شناساندن مكتب اهل‏بيت(ع) و در ارتباط با آنان معتقد است كه نقش پيشوايان(ع) با توسعه‏دامنه حيات بشرى در همه زمينه‏ها گسترش يافته و هدايت گيرى از سيره آنان در يك زمينه و موقعيت، محدود نمى‏گردد؛ بلكه اين سيره، هرحركت ارزشمند و بااهميت اسلامى و تمام مسائل اجتماعى، سياسى و تربيتى را آبيارى و هر موضع انقلابى را سازماندهى مى كند و نشان مى‏دهد كه روش اسلام و آفاق الهام بخش آن، اين گونه است.

در مجموع، حدود نيم قرن است كه علامه فضل اللّه مشغول انديشه بخشى بر اساس طرح فراگير و روش مكتب اهل‏بيت مى باشد؛ طرح و روشى كه در دسترس همه‏خوانندگان و شنوندگان قرار دارد، و اين طرح و نظريهفراگير، چيزى است كه از مكتب اهل‏بيت(ع) نشأت مى‏گيرد تا با ترسيم روش و مشخص ساختن مواضع و تقديم فرهنگ و انديشه، بر اساس بينش اصيل اسلامى، همهمابه حركت سازنده و انقلابى خويش ادامه دهيم.

سيره اهل بيت(ع) تمام تلاش‏ها و حركت‏ها را سيراب مى‏كند و همه‏مواضع و صحنه‏هاى زندگى،جامعه و تاريخ را رهبرى مى‏نمايد و به مسلمانان مى‏آموزد كه راه اسلام اين است.

با اين همه، مهم اين است كه ما سيره و روش پيشوايان را در زندگى خصوصى و اجتماعى خويش اجرا كنيم. و اين چيزى است كه ماآن را در فكر و بينش آية اللّه فضل اللّه مى‏توانيم ببينيم. «علامه»، تلاش مى‏كند داده‏هاى غنى، عينى و عميق را در خط اهل‏بيت، به صورت واقعى و جامع به دست امت برساند؛ زيرا «علامه»، در اصل آن را از طريق سخنرانى، همايش و نوشته‏ها براى مردم، تنظيم و تهيه كرده است؛ گرچه تمام اين مطالب به صورت كامل و جامع دراختيار همه قرار نگرفته است. از اين جهت ما آن را به صورت كتاب در اختيار علاقه‏مندان و جامعه اسلامى گذاشتيم تا مردم مسلمان راه حل مشكلات و پاسخ سؤالات خودشان را درباره اهل‏بيت(ع) در آيينه انديشه‏هاى آيةاللّه‏العظمى‏فضل ‏اللّه، مطالعه كنند و با خط اهل‏بيت در تمام جهان اسلام چنانكه خود پيشوايان ما مى‏خواستند حركت و رفتار نمايند.

در خاتمه، از همهخوانندگان گرامى مى‏خواهيم با آراء و نظريات علاّمه فضل‏اللّه درباره‏  اهل‏بيت(ع) با تأمل برخورد نمايند و ما آن را با امانت در اين كتاب براى شما نقل كرديم و با دقت در اختيار شما قرار داديم.

مطالب اين كتاب محصول چهار دهه تلاش و كوشش ايشان است كه به صورت نوشته و سخنرانى گردآورى شده و عنوان «في‏رحاب‏اهل‏بيت» نام گرفته است و اين كتاب، تنها يك سيره نقلى و علمى نيست، بلكه بررسى، ارزيابى و مطالعات عميق عينى زندگى، تجربه و راهكارهاى تربيتى، بر اساس ديدگاه انقلابى براى به حركت در آوردن و غنى ساختن تجربه‏هاى ما در تمام زمينه‏ها و ميدان‏ها مى‏باشد.

ما خواستار مطالعهدقيق علمى و عينى (موضوعى) اين كتاب هستيم، كه به مهم‏ترين جنبه‏ هاى اعتقادى و اسلامى ما؛ يعنى اهل‏بيت(ع) ارتباط دارد، و نبايد با آن، برخورد انفعالى، هيجانى و سطحى كنيم.

«واللّه من وراء القصد»       

    سليم الحسنى/ شعبان   1418