گزارش کتاب
محمدحسین فضل الله پیشاهنگ وحدت و گفتگو
یکی از آخرین کتابهایی که توسط مرکز فرهنگی اسلامی منتشر شده است کتاب "محمد حسين فضل الله، رائد الوحدة والحوار" است. این کتاب گزارشی از رویدادهای اولین اجلاس سالانهای است که در سال 1434هـ -2013م به مناسبت سومین سالگرد رحلت حضرت علامه مرجع سید محمد حسین فضل الله(ره) برگزار شد.
در این اجلاس که هیئتهایی از لبنان و جهان عرب حضور داشتند، بحث های گوناگونی پیرامون شخصیت وحدتی و گفتگویی سید(ره) ارائه گردید.
کتاب از بخش های ذیل تشکیل شده است:
مقدمه:
"اجلاس وحدت و گفتگو، چرا؟" سید شفیق موسوی
سخنان افتتاحیه علامه سید علی فضل الله
"داعیهدار وحدت، صادق در لهجه، صادق در نیت" دکتر عدنان سید حسن
"اصالت فکری" آیت الله محمد علی تسخیری
"گفتگو یک ضرورت اسلامی و انسانی" شیخ مرسل نصر
"اشتراکات سنی و شیعه بسیار بیشتر از اختلافات آنان است" اسقف کیرللیس بسترس
"برپایی پل های محبت و معرفت میان مسلمانان و مسیحیان" استاد محمد سماک
"آزادی فکری گفتگو" سید جعفر فضل الله
"حقیقت زاده گفتگوست" فادی ضو
"در آغاز نیز گفتگو بود" سید محمد حسینی
"انسان گوهر و محور اندیشه سید فضل الله" دکتر حبیب فیاض
"اصل دین سعادت، رفاه و امنیت انسان است" نهله شهال
"ارزش های مشترک دینی و انسانی از دیدگاه سید محمد حسین فضل الله" استاد و پژوهشگر فضل شلق
"گفتگو درآمدی طبیعی به زندگی اجتماعی" دکتر وجیه فانوس
"استکبار جهانی عامل تزلزل وحدت اسلامی" شیخ حسین راضی
"پذیرش آرمان فلسطین و انقلاب اسلامی و تلاش برای وحدت مسلمانان" شیخ ماهر حمود.
چکیده سخنرانیها:
در آغاز این اجلاس سید شفیق موسوی اظهار داشت:
"با توجه به تشدید طایفهگرایی و فرقهگرایی و در لجنزار هولناک جنگطلبی، نیاز به گفتگو و وحدت آشکار میشود، نیاز به اندیشمند اسلامی بزرگی تبارز میکند که با صداقت، امانتداری و مسئولیتپذیری برای گفتگو و وحدت نظریهپردازی نماید. سید فضل الله به گفتگو باور داشت. میگفت: با هم گفتگو میکنیم، تا من به درون عقل و قلب تو وارد شوم، به پس زمینههای ذهنی تو پی ببرم و شرایط پیرامونی تو را درک نمایم و تو نیز همین کار را با من انجام دهی. اگر یکدیگر را درک کردیم، یاد خواهیم گرفت که چگونه یکدیگر را مورد خطاب قرار دهیم و چگونه با هم اختلاف داشته باشیم." ما از وحدت مسلمانان سخن میگوییم و برخی دیگر از وحدت مسیحیان سخن میگویند؛ چون اگر از راه وحدت بزرگی از وحدت بزرگتر سخن میگوید، حرکت کنیم، در این صورت شناخت مبانی مهم همگرایی آسان خواهد شد.
علامه سید علی فضل الله در بخشی از سخنان خود اظهار داشت:
"نمیتوانیم از جناب سید(ره) یاد کنیم، مگر این که از هویت، گفتگو گرایی و توجه به دیگران او یاد کنیم. او از این جزئیات سخن گفته است. در آغاز زندگیاش به صورت شعر بیان کرد. در "روش دعوت در قرآن"، "گفتگو در قرآن"، "چشمانداز گفتمان اسلام و مسیحیت" از آن سخن گفت. در همه مراحل دست به گفتگو زد، حتی در شرایطی که گفتگو عملی نادر محسوب میشد. او در همه گفتگوهایش پیوسته تکرار میکرد: پرسش ناراحتکننده و بیارزشی وجود ندارد. حقیقت زاده گفتگوست.
همانگونه که مسائل مهم و راهبردی موجود در جامعه ما، نیازمند فداکاری های بسیار است، سید (ره) پرچم گفتگو، بازاندیشی و ایجاد پل های رابطه را به دوش کشید. او وحدت، از میان برداشتن موانع موجود بر سر راه گفتگو و ایجاد شکاف در دیوار عقل و قلب دیگران به منظور راه یافتن به درون آنان را جهاد میدانست؛ زیرا هر کسی که به چنین کارهای مبادرت بورزد، در دوایر استکبار جهانی با خط قرمز روبرو میشود. از نظر استکبار جهانی، گفتگو و اتحاد ملت های عربی و اسلامی ممنوع است.
ما وضعیت کنونی خود را قربانی میبینیم. قربانی شدن فقط به خاطر به صحنه آمدن طایفه گرایان نیست، بلکه به خاطر نبود آتشنشانانی است که از آنان انتظار می رود آتش مناطق خودشان را خاموش کنند. اگر کسانی که شایسته است آتشنشانان باشند، خودشان آتش فتنهها را برافروزند، چه سرنوشتی در انتظار ما خواهد بود؟ این وضعیت ناگواری است که امروزه شاهد آن هستیم. وضعیتی که بسیار ناراحت کننده است.
اختلاف، مشخصه زندگی است و توجیهپذیر و مشروع. اما زمانی که اخلاق محور نباشد، از کنترل خارج میشود و به فتنه تبدیل میشود. تردیدی وجود ندارد که اگر در حضور اخلاق، اختلاف صورت بگیرد، اختلافی درست، سالم و به دور از پیامدهای منفی خواهد بود."
دکتر عدنان سید حسن نیز اظهار داشت:
"اجازه دهید بدون این که وقت اندیشمندان بزرگوار حاضر در مجلس را بگیرم، سخنانم را با کلامی موجز در باره چشمانداز وحدت و گفتگو آغاز نمایم. حرف من این است که سید (ره) مشخصاً وحدتگرا، دعوتگر وحدت، صادق در لهجه و صادق در نیت بود. وحدت اسلامی محور تلاش های زندگی او را تشکیل میداد. تعصبی که ما امروز شاهد آن هستیم، مذهب گرایی قبیلهای است که میخواهند آن را مذهب گرایی طایفهای بنامیم. اینگونه فرقهگرایی، یاری کردن مذهب نیست؛ زیرا مذهب در اساس همان مکتب فقهی است."
آیت الله محمد علی تسخیری در بخشی از سخنان خود بیان داشت:
سید(ره) به بیداری اسلامی در این امت باور داشت و در تألیفات، موضعگیریها و سخنرانیها خود برای آن نظریهپردازی کرد و از آن دفاع نمود. او از جاهای گوناگونی دیدار کرد، در اجلاس بینالمللی الجزایر، ایران، آمریکا و غرب حضور یافت. این اجلاسها، شاهد میزان آگاهی و تأثیرگذاری سید بودهاند. همینطور به جنبش اسلامی در همه جا باور داشت و آن را امید رهایی امت اسلامی از وضعیت ناگوار خود میدانست."
سپس شیخ مرسل نصر گفت:
"برخیها کوشیدهاند از اسلام واحد، اسلامهای متعددی بسازند که ارتباطی با یکدیگر ندارند. آنان کوشیدهاند که اختلافات کلامی و فقهی را به مسئله اسلام و کفر ربط دهند. اما سید اعتقاد داشت که اساس قرار دادن این اعتبارات تفصیلی و مسائل جزئی شرعی، برای ایمان به این جا منجر خواهد شد که به خاطر خطای اندیشمندان و مجتهدان، هر مذهبی دچار نوعی کفر تفصیلی خواهد شد. خطاهایی که اندیشمندان و مجتهدان میتوانند در آن معذور باشند یا نباشند."
اسقف کیرللیس بسترس نیز در سخنان خود تأکید داشت:
"ما اول لبنانی هستیم و سپس مسیحی یا مسلمان. در این صورت رهایی لبنان را تضمین خواهیم کرد. اینها امور مشترک ما هستند. میان سنی و شیعه اشتراکاتی وجود دارد که بسیار بیشتر از موارد اختلاف آنان است. میان مسیحیان و مسلمانان نیز اشتراکاتی وجود دارد که بسیار بیشتر از اختلافات آنان است."
استاد محمد سماک نیز بیان داشت:
"قرآن کریم، مؤمنان را برادر توصیف میکند. همچنین اهل کتاب را با این که به پیامبری حضرت محمد(ص) ایمان ندارند، مؤمن میخواند؛ چرا که آنان به خدای واحد ایمان دارند. اما قابل درک نیست که چگونه فردی مسلمان به خودش اجازه میدهد که بخواهد خون مسلمان دیگری را بریزد؟ هر کسی که ادبیات دینی انسانی علامه راحل را مورد بررسی قرار دهد، در مییابد که چگونه یک فرد مسلمان به خود اجازه میدهد که به مسیحی یا هر انسان دیگری دست تعدی دراز نماید؟"
سید جعفر فضل الله در بخشی از گفتههای خود اظهار داشت:
"گفتگو یک ضرورت ذاتی است. یعنی گفتگو یک انتخاب فوق العاده نیست. بلکه ضرورتی ذاتی است که از سخنان سید نشأت میگیرد. سید میگوید: در ژرفای اندیشه بدون گفتگو، ایمان وجود ندارد. حتی میتوان گفت که اسلام، همهاش تکاپوی گفتگوست."
استاد فادی ضو نیز اظهار داشت:
تتبع در اندیشهای چون اندیشه علامه سید محمد حسین فضل الله (ره) آسان نیست. به ویژه این که مسئله گفتگو یکی از موضوعات اساسی تولیدات فکری ایشان را تشکیل میدهد. بلکه میتوانم چنین ادعا کنم که گفتگو، روشی برای تکوین اندیشه او را تشکیل میدهد.
علامه سید محمد حسینی معتقد است:
سید حرف دارد. حرفهایی که بیانگر فهم فلسفی عمیق از موضوع گفتگوست. اولین فعالیت آفریدگار، گفتگو با بعضی آفریدههایش است. سید این مفهوم را در قالب جملهای زیبا در کتاب "گفتگو در قرآن" آورده است. میگوید: در آغاز نیز گفتگو بود. سپس به گفتگوی میان آفریدگار و فرشتگان در باره آفریده جدید اشاره مینماید."
دکتر حبیب فیاض گفت:
دین مطلق همان انسانیت است و انسانیت مقید همان دین است. شاید این عبارت را نتوان به صورت مستقیم در تعبیرات علامه فضل الله یافت، ولی حرف من است که میتوان مفهوم آن را در همه اندیشهها، کتابها و زندگی او پیدا نمود؛ زیرا من هیچگونه جدایشی (ولو اعتباری) میان امر دینی و امر انسانی نمیبینم.
نهله شهال نیز گفت:
روی جلد همه دفترهایم این جمله از سید نوشته شده است: وقتی خداوند زندگی را آفرید، آن را زیبا، وسیع و باز آفرید که قلب انسان را به روی خود بگشاید. باید جایگاه انسان را در اندیشه سید پیدا کنیم. سید میگفت که زن انسانی کامل است."
استاد فضل شلق نیز اظهار داشت:
"بدون ابزار تفاهم و ارتباط (یعنی زبان) و بدون مبانی رفتار (یعنی اخلاق و دین) کار جامعه بشری درست نمیشود. جز در برخی دورههای کوتاه تاریخی، اشکالی در باره پیشینه زبان وجود نداشته است، ولی اشکال در خصوص پیشینه دین به وجود آمده است. کتاب های تاریخ طبیعی و انسانشناسی از تاریخ بیست هزار ساله سخن گفتهاند. یعنی بسیار قدیمیتر از تاریخ بشر که در داستان های کتاب های دینی ذکر شده است."
دکتر وجیه فانوس نیز اظهار داشت:
"آن گونه که من فهمیدم، سید گفتگو را درآمدی طبیعی به زندگی اجتماعی میدانست. بنابراین بدون گفتگو، زندگی اجتماعی وجود ندارد و هر کدام از ما در صدف مخصوص خود زندگی میکند. شاید برخی گمان کنند که این صدف کشف و دیوارهایش شکسته شده است. اما بدون گفتگو شاید وارد مرحله دیوار شیشهای شفافی شوی که خود را نشان نمیدهد، ولی وجود دارد. گفتگو همان چیزی است که این دیوار را میشکند، حتی اگر شفاف باشد و طبیعت و واقعیت حقیقت را به ما ارزانی میدارد."
اما شیخ حسین راضی بیان داشت:
"در مورد حق اختلاف در چارچوب وحدت اسلامی، مطلب مفصلی نوشتهام که نمیتوانم همه آن را بخوانم، اما به برخی از عناوین آن اشاره مینمایم. اسلام ما را متحد میکنم، نقش استکبار در متلاشی کردن وحدت مسلمانان، حق اختلاف از دیدگاه شیعه از مهمترین عناوین این مقاله میباشند. جناب سید(ره) روش وحدت میان مسلمانان را در پیش گرفت."
در پایان شیخ ماهر حمود بیان داشت:
"از نظر سنی و شیعه، عالِم موضعگیری خود را دارد. شاید ما نتوانیم تمام داشتههای خود را بیان کنیم؛ چون از واکنش های مردمی می ترسیم. منظورم این است که در باب معنای وابستگی، شاخصههای وابستگی و هویت مذهبی و نظایر آن، مردم و عوام قدرتمندتر از علما هستند.