معرفی کتاب گام‌هایی در راه تبلیغ

مؤلف کتاب مرحوم علامه آیت الله سید محمد حسین فضل الله از شخصیت‌های تأثیر گذار و برجسته معاصر و از علمای بنام و مبلّغان کم نظیری است که در طول عمر گران مایۀ خود آثار گران‌سنگی را در زمینه‌های تفسیر، فقه، سیرۀ پیشوایان و دیگر ساحت‌های علوم اسلامی از خود به یادگار گذاشته است که هرکدام رهگشای خوبی برای جویندگان اندیشۀ دینی به حساب می‌آید.

معرفی کتاب گام‌هایی در راه تبلیغ

سیدحبیب الله طاهری



نام کتاب: گام‌هایی در راه تبلیغ

نویسنده: آیت الله علامه سید محمد حسین فضل الله

مترجم: آیت الله دکتر احمد بهشتی

ناشر: چاپ و نشر بین‌الملل وابسته به مؤسسه انتشارات امیر کبیر

چاپ: اول، بهار 1384

تعداد صفحات: 357



مقدمه

مؤلف کتاب مرحوم علامه آیت الله سید محمد حسین فضل الله از شخصیت‌های تأثیر گذار و برجسته معاصر و از علمای بنام و مبلّغان کم نظیری است که در طول عمر گران مایۀ خود آثار گران‌سنگی را در زمینه‌های تفسیر، فقه، سیرۀ پیشوایان و دیگر ساحت‌های علوم اسلامی از خود به یادگار گذاشته است که هرکدام رهگشای خوبی برای جویندگان اندیشۀ دینی به حساب می‌آید.

علامه از محدود شخصیت‌هایی است که از نظر فکری بسیار جامع است و در رشته‌های گوناگون علمی صاحب نظر بوده، تنوع و گستردگی آثار او گویای همین مطلب است. ایشان در عین حال که از نظر عملی در ساحت‌های مختلف پیشگام بوده است، کارهای گسترده نیز انجام داده است، از مرجعیت دینی و مقام تدریس و تبلیغ در حوزه‌های مختلف تا قرار گرفتن در مقام راهنمایی مجاهدان علیه رژیم تجاوزگر اسرائیل. به همین جهت او همواره مورد غضب دشمنان اسلام قرار داشت و تلاش‌های فراوانی برای از بین بردن او انجام دادند، اما نقشه‌های آنان مؤثر نیفتاد و او سال‌ها به انجام رسالت دینی و انقلابی خود ادامه داد.

نقش برجسته فضل الله در جهان اسلام به خصوص در لبنان بر کسی پوشیده نیست که همواره برای مصالح مردم لبنان در تلاش بود و مرشد و پشتوانۀ بی نظیر برای مسلمانان و حزب الله به حساب می‌آمد.

علامه در طول عمر پربار خود همواره برای تقریب بین مذاهب اسلامی در تلاش بود که این مهم، نیاز همیشگی جهان اسلام بوده و هست و تلاش دشمنان اسلام نیز هماره این بوده که بین مسلمانان اختلاف ایجاد کنند و از نقشه اختلاف بینداز و حکومت کن استفاده می‌کردند.

فضل الله تلاش‌های علمی، سیاسی و انقلابی خود را از عراق در کنار شخصیت‌های برجسته‌ای مانند دانشمند شهید سید محمد باقر صدر آغاز کرده بود و با رفتن به لبنان فعالیت‌های خود را در ابعاد مختلف ادامه داد.

کتابی که به خوانندگان گرامی «فصلنامۀ آفاق» معرفی می‌شود یکی از آثار مهم این شخصیت اندیشمند و مبلغ شهیر، بنام «خطوات علی طریق الاسلام» است که به قلم دانشمند محترم دکتر احمد بهشتی بنام «گام‌هایی در راه تبلیغ» ترجمه شده است که از کتاب‌های کم نظیر دربارۀ تبلیغ است. امید است با معرفی کتاب گامی در مسیر تبلیغ صحیح دین برداشته شود.

این کتاب با مقدمۀ کوتاه از سوی ناشر آغاز می‌شود و سپس با پیشگفتاری از مترجم محترم دربارۀ کتاب و مؤلف آن ادامه می‌یابد. در بخشی از پیشگفتار آمده است: کتابی که ترجمۀ فارسی آن در دسترس شما قرار می‌گیرد، از کتاب‌های کم نظیر و شاید بی نظیر است که دربارۀ تبلیغ نگاشته شده است.

بعد از پیشگفتار مقدمۀ مؤلف است که در آن آمده است: از بزرگ‌ترین شواهد بیداری در حال رشد و گسترۀ نو خاستۀ امت اسلامی، گرایش شوق مندانه‌ای است که به قرآن پیداشده است و چه بسا می‌توانیم در این پدیدۀ اسلامی، گرایشی بیابیم به سوی آینده‌ای که در آن، انسان مسلمان تلاش می‌کند که زندگی را در مسیر طبیعی خودش؛ یعنی مسیر والا و ظفرمند اسلام قرار دهد.

کتاب دارای هفت فصل است که فصول آن از این قرار می‌باشد:

فصل اول: پیرامون گام‌های تبلیغ؛

فصل دوم: به همراه دانش در گام‌های عملی آن؛

فصل سوم: مبلغان در راه؛

فصل چهارم: با تبلیغ، در روش عملی آن؛

فصل پنجم: با تبلیغ، در اسلوب تربیتی آن؛

فصل ششم: قضیه‌ها و موقف‌ها؛

فصل هفتم: به همراه روش‌ها و دروس نبوت.



1. پیرامون گام‌های تبلیغ

1-1. در راه عمل

مسئله عمل در راه خدا، قضیه ساده‌ای نیست که پژوهشگر بتواند به راحتی دربارۀ آن سخن بگوید، بدون این که با پیچیدگی‌ها و مشکلات رو به رو بشود. این قضیه از قضایایی است که بر حسب تنوع گرایش‌های آن هم پیچیدگی‌هایی دارد و هم به تبع مراحل آن، با مشکلاتی روبه روست.

در مسیر عمل لازم است که بر مسئولیت رهبران‌ عمل دینی تکیه کنیم و از آن‌ها بخواهیم که شرح مفصلی از کارها ، روش‌ها ، نتایج مسئولیت‌ها و نیز راه وصول به آن‌ها و طبیعت شرایطی که در آن، زندگی کرده و از آن برخاسته و نوع عاملی که تأثیر داشته‌اند عرضه نمایند تا در مسیر عمل برای آیندگان، تجربۀ زنده و در مسیر حل مشکل، دستگیر آن‌ها باشد. استفاده از تجارب گذشتگان باعث تقلیل خطاهایی می‌شود که مبلغان گرفتار آن می‌گردند.

همان‌طوری که باید از تجارب پیشگامان استفاده شود، حتماً لازم است به قضیۀ دیگری که در موفقیت عمل کاملاً مؤثر است، نیز توجه کنیم و آن مسئله برنامه ریزی است. برنامه ریزی جلو هدر رفتن بسیاری از تلاش‌ها را می‌گیرد و به انسان کمک می‌کند که احتیاجات هر مرحله‌ای از مراحل عمل را بشناسد. مبلغ باید بداند گام‌هایش به چه سمتی بر داشته می‌شود و نتایج حرکت او چیست؟

گاهی در برخی مراحل باید کار فرهنگی کرد و در برخی مراحل دیگر کار سیاسی. و چه بسا در مرحله‌ای کارهای خیریه باید انجام داد. اگر میان این اسلوب‌ها خلط کنیم دچار سرخوردگی می‌شویم.

از فواید برنامه‌ریزی این است که در پایان هر مرحله‌ای به نتایج عملی که انجام داده‌ایم فکر کنیم و حدود هماهنگی خط نظری و خط اجرایی عمل را مطالعه کنیم و سود و زیان عمل را بررسی کنیم تا در مراحل بعد سلامت عمل تضمین گردد. در کار برنامه‌ریزی شده انسان توانایی هایی خود را می شناسد در نتیجه عهده دار کاری که در خور او نیست نمی‌گردد و هر کس کاری را در محدودۀ تخصصش انجام می‌دهد.

2-1. تبلیغ تدریجی به عنوان دستورالعمل

تدریجی بودن تبلیغات اسلامی مربوط به شرایط زمانی و مکانی عصر رسالت نیست؛ بلکه اقتضای طبیعت نظام زندگی و عقیده و عمل همین است؛ زیرا مکتبی که بخواهد مردم را از شرایط گذشته به شرایط جدید برساند، باید راه تغییر و تحول را تدریجاً هموار کند. اسلام حکمی را به طور ناگهانی بیان نکرده؛ بلکه تدریجاً پیش رفته است.

در روایتی این چنین بیان شده است:

«هرگاه خداوند اراده کند که چیزی را واجب کند، تدریجاً نازل می‌سازد تا مردم خود را برای انجام آن آماده سازند و به نهی خداوند در مورد آن آرامش یابند. این کار برای تدبّر واداشتن آن‌ها به صواب نزدیک‌تر و برای کم کردن گریز آن‌ها مفیدتر است.»

بنا بر آنچه بیان شد عرضه کردن دفعی قوانین دینی، در سطوح مختلف یا تبلیغ برخی از مسائل عقیدتی برای بعضی که تحمل آن را ندارند خطاست. مردم را در گام نخست باید به چیزی دعوت کرد که برای آنان آسان است. اطاعت از تکالیف سنگین نیرویی می‌خواهد که انسان در آغاز کار چنان نیرویی ندارد. اما اطاعت از تکالیف سبک، انسان را برای انجام تکالیف سنگین آماده می‌سازد.

در سیرۀ شریف پیامبر می‌بینیم که به ملاحظۀ محیط زندگی اشخاص، بعضی تعلیمات را مطرح کرده و بعضی را مطرح نکرده است.

3-1. مفهوم اصیل و فراگیر تبلیغات دینی

بسیاری از افراد معاصر دربارۀ دین و رجال دینی، دستخوش برداشت‌های غلطی بوده‌اند که ناشی از اوضاع ناگوار حکومت‌ها و جنبش‌های سیاسی و اجتماعی و روش مؤسسات دینی است. به علاوه در دوران انحطاط فکری، در بر خورد با نصوص دینی، تنگ نظری‌هايي صورت گرفته و برخی از علمای دین نیز سختگیری‌هایی از خود نشان داده‌اند. این امور چهرۀ دین را در نظر انسان، دگرگون جلوه داده و دین را از برنامه‌های عملی زندگی دور ساخته است.

بار این خسارت بر دوش دین قرار گرفت و دین را به گونۀ معرفی کرده اند که هیچ نقشی در حیات انسان ندارد و فقط امری شخصی و ارتباطی است بین انسان و خداوند.

بر کسانی که برای پیشرفت اسلام تلاش می‌کنند، فرض است که در دو بخش مبارزه کنند.

در بخش نخست باید بکوشند که نسل‌های معاصر را از بی توجهی نسبت به دین خارج کنند و افکار آن‌ها را بر انگیزند و زمینۀ برخورد افکار را فراهم سازند و راه عملی حلّ مشکلات را از اسلام بجویند.

در بخش دوم باید مؤمنان را واداشت که دین حقیقی خود را آنچنان که هست بشناسند و و ریشه‌های محکم و چشمه‌های زلال آن را در یابند؛ زیرا اسلام پاسخ گوی تمام نیازها و مشکلات انسان است و در هیچ مرحله‌ای انسان را تنها نمی گذارد. و از این رهگذر است که می‌توانیم موانع اجتماعی میان اسلام و نسل نوخاسته را برداریم و اسلام را از همۀ قیدهای دست و پاگیر آزاد سازیم تا حق را به میدان مبارزۀ سیاسی و عملی بکشیم و به کمک آن، لانه‌های باطل را از بین ببریم. بر ماست که در راه آزادی اندیشه و حرکت علمی و مشارکت فعال در امور سیاسی تلاش کنیم؛ زیرا این تلاش‌ها مهم‌ترین دلیل است بر انحرافی بودن و اشتباه بودن افکاری که نسبت به دین در برابر مردم جهان قرار دارد.

4-1. فعالیت‌های تبلیغی سؤال انگیز

گاهی علمای دین در برابر برخی از انحراف‌های اجتماعی و اخلاقی به مبارزه بر می‌خیزند این خوب است؛ اما فسادها و انحراف‌های مهم‌تری مانند سوءاستفاده از اموال عمومی، ظلم اجتماعی، جرایم اجتماعی و... وجود دارد که در مورد آن‌ها بی تفاوتند. اخلاق منحصر به دایرۀ محدودی از قوانین نیست.

این روش تبلیغ سبب می‌شود که مؤمنان ساده دل، اسلام را در چارچوب همین موعظه‌ها و تبلیغات خلاصه کنند و از اخلاق اسلامی برداشت ناقص داشته باشند.

اسلام تنها دین عبادت نیست و انسان را به گوشه نشینی و انزوا فرا نمی خواند؛ بلکه دین حیات و تحرک همیشگی و تکامل برای تحقق بخشیدن عزت، کرامت و آزادی از ظلم و بی عدالتی و بیگانه پروری است.

2. به همراه دانش در گام‌های عملی آن

1-2. دانش و فرهنگ در خدمت تبلیغ

فرهنگ دینی در عصرهای اولیه و میانه اسلام این بود که مسلمانان از سرچشمه زلال اسلام سیراب شوند. به این جهت در درون انسان مسلمان حرکت فکری و روحی و عملی ایجاد می‌شد و در برون انسان محیط دعوت و تبلیغ به وجود می آورد. نتیجه این بود که همه اقشار جامعه سرگرم دعوت و تبلیغ بودند. تاجری که به دورترین نقاط گیتی برای تحصیل معاش سفر می‌کرد، از تبلیغ غافل نمی‌ماند و در راه گسترش اسلام از هیچ کوششی دریغ نمی‌کرد. از همین راه بود که اسلام به دورترین نقاط جهان راه یافت بدون این که یک سرباز به آنجا رفته باشد.

قرآن دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر را مسئولیت همیشگی و همه جایی مسلمانان تلقی کرده و آن را در ردیف سایر مسئولیت‌ها و واجبات قرار داده است. چون این واجب متوجّه کل امت است، اگر هیچ‌کس انجام ندهد همگان در پیشگاه خداوند معصیت کارند.

تلاش عاشقانه و آگاهانه مسلمان در راه تبلیغ دین، او را مقرب درگاه خدا می سازد و او را به مرتبه رضا می‌رساند. رزمندۀ اسلام در هنگام صلح، تبدیل به یک مبلغ می‌شود و در بین مردم نفوذ می‌کند تا آن‌ها را به وسیله حکمت و موعظۀ نیکو و مجادلۀ احسن دعوت به خدا می‌کند. آن هم نه فقط با زبان، بلکه به رفتار و گفتار تا اسلام به صورت عملی به مردم دنیا معرفی شود.

این گونه مبلغان صاحبان عقیده‌ای هستند که برای عقیدۀ خودشان کار می‌کنند و خدا را در نظر دارند و از او انتظار پاداشی دارند که آن‌ها را وعده کرده است. اینانند که به خدا ایمان آورده و عمل شایسته انجام داده‌اند‌.

از منظر آیات و روایات مفهوم تبلیغ، مفهوم دعوت به خیر و هدایت به حق است که هدف واقعی هر مؤمنی است. در این صورت انسان همواره زنده است و دایماً با مفاهیم والای روحی و ارزش‌های عظیم انسانی در ارتباط است.

خداوند انتظار دارد که تبلیغ سرشار از حیات و انرژی باشد تا ایمان را جان دهد و حرکت عملی بیافریند. تبلیغ فقط شعارهای ظاهری تقلیدی نیست؛ بلکه هدفش نفوذ در دل‌های مردم و ایجاد تغییر و اشباع دل‌ها و جان‌ها از ایمان است.

مبلغان دینی باید پیامبر گونه به کار تبلیغ بپردازند. قرآن مؤمنان را به مسئولیت هایی دعوت می‌کند که پیامبران به آن‌ها قیام کردند. مانند دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر و حکم به عدل و سایر اموری که پیامبران به خاطر اقامه آن‌ها در زندگی مبعوث شدند. بنابراین خط نبوت، با همه اسلوب‌ها و گام‌های عملی، در طول زمان برای مبلغان ادامه دارد.

در حرکت انبیا رسالت تمام نشده است؛ بلکه آغاز حرکت وسیع و پایدار است. پیامبر تمام پدیدۀ رسالت نیست؛ او پدیده را بر مبنای وحی و معرفت و ایمان آغاز کرده تا بعدها مبلغان دینی ادامه دهنده آن باشند و به آن، جاودانگی و خلود بخشند.

بر مبلغان دینی است که با ضلالت‌ها، بدعت‌ها، شبهات و خرافاتی که از سوی بدعت‌گذاران و گمراه کنندگان و شبهه آفرینان و جاهلان مطرح می‌شود، مبارزه کنند و انحرافات را آشکار سازند؛ اگر به این وظیفه عمل ننمایند گمراهی‌ها در بین مردم انتشار پیدا می‌کند و در نتیجه مقاومت در برابر آن سخت‌تر می‌شود.

امام صادق(ع) از پیامبر اسلام(ص) چنین نقل کرده است:

هرگاه پس از من، بدعت اهل شک را ببینید، آشکارا از آن‌ها برائت بجویید و بسیار از آن‌ها انتقاد کنید و آن‌ها را به وحشت بیفکنید تا در راه ایجاد فساد در اسلام، طمع نکنند و مردم از آن‌ها دوری جویند و از بدعت‌هایشان نیاموزند، تا خداوند برای شما حسنات بنویسد و درجات شما را بالا ببرد.

2-2. دانش برای اسلام

مبلغ برای رساندن اسلام به مردم نباید تنها به مطالعه قرآن، حدیث، فقه و غیر آن که به اعتقادات و احکام و مفاهیم عام مربوط است، اکتفا کند و از معلومات ادبی، اجتماعی، روان‌شناختی و یا علوم مربوط به طبیعت و و جلوه‌ها و اسرار آن محروم بماند؛ زیرا او را از فهم اسلام هم باز می‌دارد. ما در عمق بخشیدن به معلومات اسلامی و مبارزه با مشکلات زندگی به بسیاری از این علوم نیاز داریم.

طبیعی است که انسان باید از سرگرمی علمی بپرهیزد و به آنچه مورد نیاز است توجّه کند و از علوم بی فایده دوری کند.

مسئولیت دینی مبلغ، از احساس او نسبت به زندگی سرچشمه می‌گیرد و در چارچوب رسالت دینی او تبلور پیدا می‌کند و در پرتو آن، مصالح فردی مبلغ، جز در حد ارتباط تبلیغی او جلوه‌ای ندارد. بنابراین، وظیفۀ اوست، دانشی که کسب می‌کند در خدمت همین رسالت قرار دهد.

یکی از مسئولیت‌های مبلغان این است که همواره تشکیل جلسه دهند و برداشت‌های علمی و فکری خود را مطرح سازند تا معلوم شود که چه چیزی حکم خدا و چه چیزی حکم شیطان است و تبلیغات آن‌ها بر اساس آگاهی کامل باشد.

3-2. دانش در خط اسلام نه در خط انحراف

دیدگاه انسان دربارۀ زندگی و برداشت‌ها وبه صورت خلاصه ایدئولوژی او، تابع دیدگاه او دربارۀ هستی و جهان بینی اوست. از خلال جهان بینی است که خطّ سیر و روابط او با قضایای عام و خاص، مشخص می‌شود.

مبلغ باید با احتیاط و با آگاهی کامل با دید گاه‌ها روبرو شود و ببیند که این افکار با اسلام ارتباط دارد و یا از آن دور است تا حکم اسلام را طرد نکرده و یا مفهوم ضد اسلامی را به نام اسلام مبنا قرار ندهد. چنین رویه‌ای در تاریخ اسلام بی سابقه نیست. گاهی اتفاق افتاده است که آثار یک قرائت معین یا یک فرهنگ خاص، منتهی به این شده است که یکی از احکام شرعی حذف شود و حکم غیر شرعی قرار گیرد.

تبلیغات ما باید مبتنی بر قاعدۀ کلی باشد و آن قاعده این است که انحراف از اصول ثابت و مسلم اسلام ما را از هدف اصلی دور می‌سازد. بنابراین، آنچه را که می‌شنویم یا می‌خوانیم باید با اصول مسلم اسلام مقایسه کنیم تا حق از باطل و سفید از سیاه و خط راست از خط کج برای ما روشن شود.

باید طبیعت حق و باطل با خصایص ذاتی خود شناخته شود و جو غالب بر جامعه و جوسازی‌ها بر متفکران اثر نگذارد.

ممکن است شرایط اجتماعی و محیط انسان را وادار کند که آنچه را باید طرد کند پذیرا شود و آنچه را باید پذیرا شود طرد کند. بنابراین وظیفۀ انسان است که یاد بگیرد که در برابر چنین شرایطی همواره اهل تحقیق باشد و بادید وسیع، موقف اصلی اسلام را بشناسد و با تعادل حقیقی اندیشه اصیل را بپذیرد و اندیشۀ انحرافی را طرد کند.

3. مبلغان در راه

1-3. حرفه یا رسالت

میان طبیعت رسالت و طبیعت حرفه در زندگی فاصلۀ بسیاری است. در رسالت، شخصیت انسان، به افق برتر و قلّۀ والاتر می‌رسد؛ زیرا رسالت نتیجۀ ایمان انسان به هدف و یا ایده است که با زندگی جامعه تماس دارد و در خدمت آن است. به همین سبب، جهت گیری‌ها جنبۀ عمومی پیدا می‌کند نه خصوصی و دیدگاه انسان را متوجه اموری می‌سازد فراتر و برتر از محورها و دیدگاه‌های تنگ و انسان را به گونۀ متحول می‌سازد که تلاشش در کارهای بزرگ باشد.

روح رسالت، انسان را از زندگی در مسائل کوچک و قضایایی محدود به زندگی در مسائل بزرگ و قضایای وسیع و گسترده، متحول می‌سازد و سایۀ او را بر کل زندگی گسترش می‌دهد. روحیۀ انسان رسالتمند به گونه‌ای است که می‌خواهد رسالت خود را به اعماق دل‌ها نفوذ دهد و در اندیشه‌ها و جان‌ها زنده بماند و واقعیت‌هایی که موجب تغذیه و رشد و تطور عمل می‌شود تا به هدف برسد، لمس کند. بنابراین اندیشه رسالت با واقعیت ارتباط پیدا می‌کند و حرکت رسالت با حرکت زندگی هماهنگ می‌شود.

امّا حرفه و شغل، حرکت و هدف را محدود می‌کند. شخص حرفه‌ای، به زندگی خصوصی خودش می‌اندیشد و راه را برای رفاه و آسایش خود هموار می‌سازد و محور تمام فعالیت‌های او، قضایای خصوصی و مصالح فردی است نه مصالح اجتماعی این روحیه انسان را تبدیل به یک موجود مادی می‌کند و اهداف و علایقش را متوجه امور مادی می‌سازد.

2-3. تلاش انسان دوستانۀ مبلغ

محبّت از روح پاک مبلغ سرچشمه می‌گیرد و در دل دیگران نور رحمت، محبت و سلامت می‌تاباند. تنها راه نفوذ در دل‌ها همین است. قرآن مجید از ناراحتی‌های که پیامبر(ص) نسبت به آلام و دردهای که مردم داشت و از رحمت و رأفتش نسبت به مؤمنان به عنوان اخلاق رسالت پرده برمی‌دارد. رفتار حضرتش نسبت به مردم ساده و بی پیرایه بود و این دلالت دارد بر اینکه اخلاق در حرکت تبلیغی نقش اساسی دارد.

قرآن کریم احساسات عمیقی را که در قلب پیامبر می‌جوشید برای ما ترسیم می کند؛ بلکه تمام معانی محبّت، عطوفت و انسانیتی که در دل و جان پیامبران پیشین، به خاطر ایمان مردم موج می‌زد و در روش دعوت آن‌ها متجلی بود، برای ما بیان کرده است. آن‌ها در روش تبلیغی خود صرفاً به خاطر مسئولیت و تکلیف واجب انجام وظیفه نمی‌کردند؛ بلکه عشق و آگاهی در وجود آن‌ها یگانه شده بود و با عشق و آگاهی برای مسئولیت تلاش می‌کردند.

مبلغ دینی با نوآوری‌های خود شرایط جدیدی می‌آفریند و از این راه محیط را تغییر می‌دهد و یا با حوصله‌مندی انتظار می‌کشد تا شرایط خود به خود تغییر کند و فکر جدید به اعماق جان‌ها نفوذ کند. مبلغان مانند طبیب است که باید به درمان بیماری‌های اجتماعی بپردازند و مبلغ باید با کمال عاطفه و محبت با مردم رابطه برقرار کند. با چهره اخم کرده و عبوس نمی‌شود تبلیغ کرد.

3-3. احساس اجتماعی در شخصیت مبلغان

فرق است میان این که انسان چیزی را بشناسد و یا چیزی را احساس کند. در شناخت باید معلوماتی را دربارۀ موضوع و اشخاص و شرایطی که مسئله را فرا گرفته، فراهم کند؛ اما احساس، از راه مراقبت‌های نفسانی قبل از واقعیت آینده از آن آگاه می‌شود و حادثه را قبل از وقوع احساس می‌کند.

برای تلاشگران در راه خدا، کافی نیست که تنها تحصیل شناخت اجتماعی کنند؛ بلکه به علاوۀ آن باید دارای احساس اجتماعی باشند و از این رهگذر به آگاهی های برسند که همۀ جاذبه‌ها و دافعه‌ها را بدانند و محرک‌های خارجی متنوع را بیابند و از این راه بتوانند سخن را قبل از این که گفته شود و حرکت را قبل از آن که آغاز گردد و حوادث را قبل از این که واقع شود حدس بزنند تا گرفتار قضاوت‌های سطحی نشوند.

در پرتوی همین امور است که تلاشگران در راه خدا تبدیل به نیرویی می‌شوند که با واقع در ارتباطند و از موضع اشراف و تسلط بر همۀ عوامل، بر حوادث تأثیر گذارند و این‌ها همه از فهم کامل و دید روشن او نسبت به نیروهاست که قبل از آغاز حرکت، همۀ آن‌ها محاسبه و بررسی می‌شوند.

انسانی که می‌خواهد با واقع سروکار داشته باشد، باید واقع را از راه شناخت آن و از راه احساس محیط و شرایط آن، بفهمد تا در اندیشه و اهدافش از آن فاصله نگیرند؛ زیرا جهل به واقع یا نداشتن احساس نسبت به واقع یا نداشتن احساس نسبت به اوضاع و احوال آن، او را از واقع دور و تسلیم نیروهایی می‌کند که از تنگ نظری و کمی معلومات او را به سمتی می‌کشاند که دور از اهداف عقیدتی اوست.

4-3. مبلغ در میان گفتار و کردار

اسلام از انسان مسلمان می‌خواهد که در زندگی جمعی و فردی خود با ایمانش زندگی کند و ایمان را در عمل مجسم کند؛ زیرا نه ایمان بدون عمل ارزشی دارد و نه عمل بدون ایمان. به همین جهت است که در قرآن کریم در هر آیه‌ای که ایمان را به عنوان ارزش اخروی بزرگی مطرح می‌کند، آن را با عمل صالح همراه می سازد. تا الهام بخش این حقیقت باشد که هردو در میدان عقیده و زندگی همراهند. در برخی از روایات آمده است که ایمان بدون عمل مانند درخت بدون ثمر است.

این مطلب دربارۀ مؤمنان به شکل عام بود. امّا اگر مؤمنانی قدم در میدان تبلیغ بگذارد، قضیه بُعد دیگری به خود می‌گیرد؛ زیرا بعد عملی مبلغ تنها در زندگی خصوصی و سر انجام دنیوی و اخروی او مؤثر نیست؛ بلکه در موفقیّت او در امر تبلیغات نیز مؤثر است و مردم تحت تأثیر اعمال او قرار می‌گیرند و اندیشه‌های او را مورد قبول قرار می‌دهند و به صدق گفتارش ایمان می‌آورند.

ارزش رسالت‌های آسمانی در این است که نیروی خود را از راه تجسم بخشیدن عقیده از راه عمل تحصیل می‌کنند تا مردم از یک طرف دعوت را بشنوند و از طرف دیگر آنچه را شنیده‌اند در حرکت زندگی لمس کند.

اسلام در عنصر رسالت، همان‌گونه که بر دعوت تکیه کرده، بر مقتدا بودن و الگو بودن پیامبر تأکید کرده، همان‌گونه که قولش را سنت شمرده فعل و تقریرش را هم سنت حساب کرده و پیروی از رفتار پیامبر را واجب دانسته است.

لازم است که مبلغ در نظر مردم نمونه کامل اسلام باشد و مردم به خاطر اسلام او را دوست بدارند و به خاطر هماهنگی که در میان گفتار و کردارش می‌بینند، سخنانش را با کمال میل می‌پذیرند. بنابراین مبلغ باید از راه گفتار و کردار قیام به وظیفه کند.

در تاریخ تبلیغات اسلامی ملاحظه می‌کنیم که بسیاری از روش‌های عملی تجسّم روح و تعالیم اسلام در ایمان مردم به گونه‌ای مؤثر بوده است که نمی‌شود آن‌ها را با هیچ‌یک از روش‌های بیانی دیگر مقایسه کرد؛ زیرا در روش عملی تمام مشاعر و حواس گوینده تحت تأثیر قرار می‌گیرد و دربارۀ مبلغ هم احساس هیچ نوع معارضه نمی‌کند. در این حالت، بیننده در برابر کالبد زنده‌ای از اسلام قرار می‌گیرد و همه افکار متضاد از وجودش طرد می‌شود و هماهنگی عملی با تعالیم اسلام، بدون تکلیف و بدون ملاحظۀ مسائل اجتماعی انسان را از درون، تحت تأثیر قرار می‌دهد و روزنه‌های معرفت و توجّه به حقیقت را در فطرت او می گشاید و بدون هیچ مقاومت و مخالفتی او را به تسلیم وامی‌دارد.

5-3. موضع مبلغ در برابر دشواری‌ها

گاهی پیامبران و صاحبان دعوت‌های بزرگ و در پی آن‌ها مبلغان که با اخلاص و کوشش در راه بالا بردن شخصیت انسان‌ها، به رسالت خود بشارت می‌دهند یا به دعوت خود قیام می‌کنند، با موانعی روبه‌رو می‌شوند که همچون دیواری ضخیم میان آن‌ها و اهدافشان فاصله ایجاد می‌کنند و همان مردمی که اینان به خاطر نجات آن‌ها قیام کرده‌اند، به دشمنی ایشان بر می‌خیزند.

قرآن کریم این‌گونه حالات را که در مسیر تبلیغ، برای پیامبر گرامی اسلام پیش آمده، برای ما ترسیم کرده است. در برخی از آیات، صورتی از حالت دل‌تنگی پیامبر(ص) آمده است؛ حالتی که انسان در برابر حالت تمرّد، احساس می‌کند و به خاطر آن، وادار می‌شود که با نومیدی و ناراحتی صحنه را ترک کند.

قرآن مجید از پیامبر می‌خواهد که در برابر مقاومت مخالفان اندوهگین نشود؛ زیرا اگر اندوه او به خاطر خداست آن‌ها به خدا ضرر نمی‌رساند. بعلاوه پیامبران گذشته هم از سوی اقوامشان تکذیب شده‌اند. این آیات پیامبر را به اعتبار ویژگی های پیامبرانه، مخاطب نساخته‌اند؛ بلکه به اعتبار این که او رسالت تبلیغی دارد و به اعتبار این که رسالت تبلیغی در زندگی مردم، به این جو روحی اشباع شده از واقعیت و ایمان نیاز دارد، بر او نازل شده‌اند. بنابراین آیات شامل هر مبلغی در هر عصری می‌شود.

بر مبلغ است که در مواجهه با این اوضاع و احوال، همان روحیه‌ای را از خود نشان دهد که خدا از پیامبر خواسته است. او باید بداند که در این شرایط، مسئله او مسئلۀ شخصی نیست؛ بلکه مسئلۀ رسالت است و باید تابع مصلحت رسالت باشد و باید کاری کند که رسالت در زندگی مبلغان و در زندگی امت، تکامل و امتداد پیدا کند.

4- با تبلیغ در روش عملی آن

1-4. اصالت روش عملی تبلیغ و امتیاز آن

از میان مسائل اساسی که ما در حرکت عمل اسلامی با آن مواجهیم، قضیۀ روش عملی در عرضه و بررسی و مواجهه تبلیغی در میدان برخورد است؛ زیرا این، روش است که پیروزی و شکست یک عقیده را به لحاظ هماهنگی با عوامل مؤثری که بر میدان معرکه حاکم است رقم می زند .

به همین جهت است که ما تأکید می‌کنیم که عمل اسلامی باید هم در عرضه و بررسی و هم در مواجهه تبلیغی، روش خود را از واقعیـّت تفکر اسلامی و دیدگاه‌های آن، نسبت به هستی و زندگی و ویژگی‌های ممتاز آن، در تمرین حرکت و جنبه‌‌های حیاتی آن، استفاده کند. تفکر اسلامی است که نیروها را برای هر موقفی آماده می‌کند و از طریق مقتضیات و مناسبات واقعی با واقعیات‌ها روبه‌رو می شود و بر خاسته از مفهوم حکمت است که قرآن کریم به آن دعوت می‌کند.

تأکید بر اصالت اسلامی در روش عملی ضرورت دارد و این برخاسته از واقعیتی است که در میدان مبارزه، حاکم است.

2- 4. روش تبلیغی قرآن

قرآن عقیده را به زندگی مربوط می‌سازد و زندگی را با همۀ مظاهر آن، دلیل بر وجود خدا می‌داند و از انسان می‌خواهد که در درون خود وارد شود و در آینۀ ذات خود بنگرد و به اطراف خود نگاه کند تا با دلیل روشن، به هستی خدا راه یابد. این جاست که عقیده در قلب و فکر نفوذ می‌کند و از آنجا وارد زندگی می‌شود.

قرآن زندگی را با همۀ زیبایی و جلالش میدان تفکر قرار می‌دهد و انسان تصور می‌کند که ایمانش شکوفۀ اعماق خود اوست و از فطرتش برخاسته و از زندگی و فکر الهام گرفته است. روش تبلیغ باید روش قرآنی باشد. قرآن معانی حقیقت را در جان و اندیشۀ انسان می‌ریزد و وجود انسان را از ایمان اشباع می‌کند.

دعوت قرآنی، دعوت به سوی حقیقت است که در وجود همۀ موجودات آسمانی و زمینی نهان است؛ این دعوت از انسان می‌خواهد که به سوی شناخت اسرار و اطلاع بر قوانین طبیعی، پیش برود تا روشی کشف کند که بتواند از این قوانین در قلمرو حیات، بهرۀ کامل بگیرد. بنابراین در اسلام راه علم از راه دین می‌گذرد؛ یعنی از راه کشف عظمت نظام آفرینش به عظمت آفریدگار پی می بریم و از سویی هر چه علم انسان بیشتر شود، خداشناسی‌اش بیشتر می‌شود در نتیجه خشیت و فرمان‌برداری او افزایش می‌یابد.

5. با تبلیغ در اسلوب تربیتی آن

1-5. اسلوب موعظه و روش عملی آن

در مورد حرمت تبلیغ اسلامی در زندگی عملی معاصر، گرایشی وجود دارد که می‌کوشد به اسلام، جنبۀ عصری تجددمآبانه بدهد تا بتواند از دروازۀ وسیع زندگی وارد آن شود. آن‌ها هدفشان این است که عنصر غیبی را در همۀ ابعاد زندگی از طبیعت تبلیغات اسلامی، چه به لحاظ فکر و چه به لحاظ روش دور سازند و قضایایی همچون فرشتگان، جن و وحی ...و حتی معجزات پیامبران را که برای اثبات نبوت خود آوردند، همچون دیگر پدیده‌های طبیعی، تفسیر طبیعی کنند و خارج از طبیعت برای آن‌ها ارزشی قایل نشوند.

باید توجّه داشت که طرد عنصر غیر طبیعی و یا غیر عادی(غیبی) که در برخی موارد در دین مطرح است، با ایمان به ماورای طبیعت و اسرار موجودات غیبی سازگار نیست؛ زیرا فرق میان دین و غیر دین در این است که دین، ایمان به ماورای طبیعت را تثبیت می‌کند؛ اگرچه این مطلب را در همه جا تعمیم نمی‌دهد.

بنابراین سزاوار نیست که ما به چنین تفسیرهای از دین روی آوریم به خصوص که مسائل غیبی در اعتقادات دخیل است و دلیلی بر دوری دین از مسائل غیبی نداریم. البته جنبۀ تعقل و تفکر در دین را نیز نمی‌توان کنار گذاشت و نمی‌توان ایمان به ماورای طبیعت را بر اساس غیر معقول استوار ساخت. با این که ممکن است از راه دلیل عقلی بسیاری از جوانب غیبی عقیده را مقبول و معقول جلوه داد.

2-5. تعادل میان خوف و رجا در روش تبلیغ

یکی از روش‌های تبلیغ روش موعظه است، این روش هم در عقیده مؤثر است و هم در عمل. در این‌جا می‌خواهیم ببینیم چگونه باید از این روش استفاده کرد. آیا از راه تشویق به رحمت و عفو خدا تا امیدوار شود و این که او را از عذاب خدا که شامل عاصیان و گناه کاران است بترسانیم.

در قرآن با هردو روش، مواجهیم؛ زیرا در قرآن هم خطاباتی است که گنه‌کاران را به توبه و استغفار و دعا فرا می‌خواند تا مشمول مغفرت خدا در همه امور به استثنای شرک شوند و به چیزی در حدود مصلحت دست یابند.

در مقابل آیاتی هم است که از قیامت و هول‌های آن از خشم خدا و عذابش، آن هم در جوی که بدن را می‌لرزاند و وجود انسان را پر از رعب می‌سازد سخن می‌گوید.

مبلغ با پیروی از قرآن کریم، از هردو روش باید استفاده کند البته توازن و تعادل را حفظ نماید. قرآن در برابر تمرد آن‌هایی که دست از رویۀ خود بر نمی‌دارند با روش تهدید و وعدۀ عذاب، روبه‌رو شده و در برابر آن‌هایی که گشایش روحی پیداکرده یا نخستین گام‌ها را در راه خدا، بر می‌دارند، با روش ترغیب و وعدۀ ثواب و عفو و مغفرت، سخن گفته است.

قرآن مجید نسبت به دستۀ اول می‌کوشد که از تهدید و انذار به روی آن‌ها روزنه امید بگشاید و نسبت به دستۀ دوم، در پاره‌ای از مواقع می‌کوشد که در برابر انحرافات عارضی، احساس خطر به وجود آورد تا انسان همواره در حالت تعادل باقی بماند و حالت نومیدی تمام درها را به روی او نبندد و به خاطر امیدواری به آمرزش هر گناهی به لاابالی‌گری و سهل انگاری به معصیت کشانده نشود. اینجاست که تعادل حفظ می‌شود، اعمال انسان بر حالت میان خوف و رجا تمرکز پیدا می‌کند.

3-5. فلسفه ثواب و عقاب در روش عملی ما

در واقعیت زندگی انسان مسلمان و طریقۀ ممارست او نسبت به واجبات و ترک محرمات، انگیزه‌ای که او را وادار به عمل و یا اجتناب ازعمل می‌کند ثواب و عقاب است؛ ثواب و عقاب است که حرکات انسان را توجیه و راه و رسم او را مشخص می‌کند. چنین وضعی موجب پژمردگی تشریع می‌شود و از آن مرده‌ای می‌سازد که نه الهام بخش است و نه هدفی را محقق می‌سازد و نه جز به عنوان یک کار تجاری که تابع حساب سود و زیان است، نگاه می‌کند.

بعضی از مردم صدقه می‌دهند به علت این که ثواب دارد، نه به علت اینکه متضمن معانی انسانی و روحی است و نه به علت این که انسان را از آلام دیگران متأثر می‌کند و احساساتش را تحریک می‌کند. برخی نماز می‌خوانند به علت اینکه این نماز این قدر ثواب دارد، نه به علت این که نماز انسان را به خدا نزدیک می‌سازد و از ضعف انسانیت که موجب سقوط در جهنم است حفظ می‌کند. به همین جهت است که اذکار و اوراد نماز از نظر این‌ها چیزی جز حروف و افعال نماز چیزی جز حرکات جامد نیست.

به اعتقاد ما کسانی که این گونه می‌اندیشند نقش تشریع را در زندگی انسان خوب درک نکرده‌‌اند. ما برای تشریع در زندگی دو نقش می‌بینیم:

الف) در قلمرو اجتماع؛ نقش تشریع در قلمرو اجتماع این است که فرد را از انحراف و خود محوری حفظ می‌کند. اینجاست که باید به هر نحوی از انحراف جلوگیری کرد و باید محیط پاک به وجود آید تا هرکس بتواند در آن به خوبی تنفس کند و از آلودگی‌ها در امان باشند.

در اینجا مانعی نیست که از ثواب و عقاب نیز به عنوان دو نیرویی که انسان را از معصیت باز می‌دارند و به طاعت تشویق می‌کنند و به زندگی جمعی و فردی توازن می‌دهند، استفاده شود.

ب) در قلمرو فردی؛ نقش تشریع در قلمرو فردی این است که از انسان شخصیتی بسازد که مفاهیم و تفکرات اسلامی در وجدانش زنده باشد و زندگی‌اش را بر خط اسلام استوار گرداند و او را در راه خیری که از اعماق ضمیرش می‌جوشد، به حرکت درآورد.

طبیعی است که چنین نقشی نیازمند روش خاصی در تربیت و سلوک است و باید در اعماق جان نفوذ کند تا در کلمات نماز و دعایش روح حیات دمیده شود.

بنای شخصیت اسلامی – از راه تشریع- نیازمند الهام همیشگی و پیوسته از معانی خیر است در سخن، حرکت، ایما و اشاره مانند قطرات بارانی که قطره قطره بر زمین می‌ریزد و در آن طراوت می‌انگیزد و برای خرمی و سر سبزی آماده می‌سازد.

6. قضیه‌ها و موقف‌ها

1-6. آنچه برای ما واضح است، ممکن است برای دیگران واضح نباشد

مبلغان باید شرایطی را فراهم کنند که عقل بشر را به کنجکاوی و تفکر وادارد تا جنبه های مثبت و منفی را بشناسد؛ زیرا واضح بودن جنبه‌های مختلف یک عقیده در نظر ما، به معنای این نیست که نزد دیگران هم واضح است. علت این که انبیا به صرف اعلام رسالت خود اکتفا نمی‌کردند همین بود. آن‌ها همواره با مردم در ارتباط بودند و با قدرت‌های طاغوتی موجود مبارزۀ پیگیر داشتند و با هرگونه توبیخ و سرکوب مقاومت می‌کردند.

2-6. تبدیل شدن احکام شرعی به تقلید و عادت

شاید یکی از پدیده‌هایی که به سبب خطای اسلوب و روش توجیه، رفتار مسلمانان قرار گرفته، تبدیل شدن بعضی از احکام شرعی در حیات جامعه به تقلید است. مردم همان‌گونه عمل می‌کنند که آداب و رسوم ملی، عشایری و اقلیمی شان می‌پذیرد.

اموری که تقلیدی شده‌اند، به مرور زمان جزء شخصیت و زندگی مردم می‌شوند و تمرد در مقابل آن‌ها، تمرد در مقابل حرمت و موجودیت مردم است؛ مانند همه چیزهای که قداست و احترام پیدا کرده‌اند. اگر عادات به این صورت در آید ریشه کن کردن آن بسیار سخت است. مبارزه کردن با چنین تفکری با مقاومت شدید مردم روبرو خواهد شد.

بهتر است مردم از این گونه عادات به سوی برنامه‌های شرعی سوق داده شوند تا همواره به انسان‌ها تحرک و حیات داده شود تا زندگی اجتماعی خود را به وسیلۀ روح عقیدۀ که ریشه در اعماق جان انسان دارد حفظ کند.

3-6. موقف مبلغان در برابر واقعیت سیاسی

گاهی با واقعیت سیاسی برخورد می‌کنیم که مردم طی جریانات مختلف و گرایش‌های گوناگون، با آن سرو کار دارند. در نتیجه سیاست در نزد مردم وضعیت خاصی به و جود آورده و هر گروهی در مقابل گروهی دیگر با اسلوب عاطفی تندی بر خورد می‌کند.

در چنین شرایطی مبلغان دینی از تأیید این یا آن خود داری کنند؛ در غیر این صورت، شخصیت مستقل خود را از دست می‌دهند و خطاهای هر گروهی را که تأیید می‌کنند به گردن بگیرند.

در پرتوی این حقیقت است که ما باید خطی را که امتیاز بخش عقیده است مشخص کنیم تا تلاش ما در مسیر اصلی خود قرار گیرد و مبلغان شخصیت مستقلی داشته باشند که تنها در خطوطی که با دیگران تلاقی دارند، با آن‌ها همکاری کنند نه تبعیت.

مبلغان باید در راهی حرکت کنند که مطابق مصلحت والای اسلام باشد و از خط شریعت آسمانی منحرف نشوند. ضروری است که حوادث و حرکات را پی گیری کنند و به طور دقیق مراقب اوضاع و احوال باشند.

4-6. موقف مبلغان در برابر انحرافات عمومی فکری و عملی

مهم در تبلیغ این است که هم راه تفکر را بگشاید و هم راه عمل را. اسلام اجازه نداده است که انسان هر روشی را که دلش خواست در تحقق عمل استفاده کند. اسلام برای انسان تشریع عبادت کرده است؛ اما در انجام عبادت باید تابع راه مشخص شده از سوی شرع باشد.

در مراسمی که برای شهدای بزرگوار کربلا برپا می‌شود، گاهی تقلیدها، عادت‌های قومی و عواطف شخصی دخالت کرده و کم کم مورد قبول دیگران واقع شده و به صورت عادت درآمده و هیچ اسبابی که جنبۀ شرعی داشته باشد برای آن‌ها شناخته نشده است؛ نه نص دینی دارد و نه تأیید از معصومی، با آن هم در زندگی روزمره شیعیان به صورت قوی‌ترین عادات و تقالید در آمده است.

دعوت امامان اهل بیت(ع) برای برپایی مراسم عاشورا و اندوه عمیق بر مصایب شهیدان کربلا به خاطر این است که پویایی اسلام در زندگی امت پایدار بماند؛ اما برخی از روش‌های عزاداری نشان عقب افتادگی و بدویت است. اگر در گذشته قابل قبول بوده امروز قابل قبول نیست.

ما ملتزمیم که از اسلامی دفاع کنیم که بر قلب پیامبر گرامی اسلام نازل گردیده و به مردم ابلاغ کرده است. معیار قداست هر عملی همین است. هر عملی باید بر اساس معیارهای صحیح اسلامی مورد ارزیابی قرار گیرد. از همین راه است که اسلام را از تحریف و آلودگی و معیارها را از انحراف در حال و آینده که با آن‌ها جامعه انس گرفته است، می توان حفظ کرد. یعنی اگر دین تبدیل به تقلید و عادات بی ارزش نشود و ارزش فکری و عقلی خود را حفظ کند .

7. به همراه روش‌ها و دروس نبوت

1-7. تجارب نبوت و چگونگی بهره برداری از آن‌ها

تبلیغات اسلامی کار تازه‌ای نیست که به خاطر آن، از ریشه‌های جدید گفتگو کنیم؛ بلکه ادامه فعالیت ناشی از رسالتی است که ریشه در اعماق تاریخ دارد. به تاریخ رسالت‌ها و نبوت‌ها و رسالت اسلامی در حرکت برخاسته از تاریخ اسلام مربوط است که حضرتش راه و رسم زندگی و روش عملی و طریقه تبلیغ را ارائه داده است. تبلیغات اسلامی ارتباط با زندگی امامان معصوم و علمای عامل و مبلغان مسلمان دارد.

تبلیغات دینی که چنین ریشه‌های عمیق و گسترده دارد باید به همه تجارب آن در حرکت گسترده رسالت توجه کنیم. و از شکست‌ها و پیروزی‌ها غفلت ننماییم. در اندیشه اسلامی روش همین است که مسلمانان را به سمتی سوق می‌دهد که مردم از خلال صفت رسالت به پیامبر انتساب پیدا کنند تا همواره خود رسالت مطرح باشد.

در این جا تأکید می‌کنیم که باید در راه تجربه پیامبرانه بسیار شکیبا بود؛ یعنی باید اوضاع دشوار و شرایط سخت پیامبر را برای دعوت مجسم کرد. تأکید بر چنین امری ارزش دین را بالا و مؤمنان از راه اتصال به خدا روحیه قوی پیدا می‌کنند و از سویی به مبلغان الهام می‌کند که مقاومت و صبر در تحقق بخشیدن نتایج مثبت، آن هم بر اساس تجربه و ایمان مؤثر است.

در قرآن کریم با مواقفی سختی روبه رو می‌شویم که در مقابل پیامبر و مسلمانان قرار داشت و به اعتبار مسئولیتی که در فعل و ترک داشتند، برای آن‌ها بسیار قابل توجه بود.

2-7. درس‌های تبلیغ در زندگی پیامبران

وظیفۀ ما مطالعۀ تاریخ پیامبران در حرکت رسالتمندانه آن‌ها در راه دعوت به سوی خدا و شریعت اوست؛. از تجاربی که پیامبران در فعالیت خود به دست آوردند‌ و یا رابطۀ که با مؤمنان داشتند، الهام بگیریم؛ زیرا این آموزه‌ها علی رغم قدیمی بودن، زنده است و همواره به سوی قلۀ عظمت رهسپار است؛ برای این که معلول شرایط خاصی نبوده است.

در تبلیغات از خط عملی پیروی کنیم که هم مطالعه شده باشد و هم مربوط به خط عملی و فراگیر اسلام باشد. روشی که قرآن می‌خواهد و در تشریع‌ها و مفاهیم خود روشن می‌کند همین است. اسلام در حرکت عملی‌اش می‌خواهد که ادامه دهنده حرکت نبوت‌ها و رسالت‌های الهی باشد. عظمت هر حرکتی به این است که تا چه اندازه راه زندگی را هموار کند و سودهای بیشتر و زیان‌های کمتر به بار آورد. روش قرآن این است که در قانون‌گذاری و قصه‌های تاریخی قضایای بسیاری در برابر انسان قرار می‌دهد تا به آرامی دربارۀ آن‌ها فکر کند و در خط سیری درست به حرکت درآید.

مبلغان باید برای تحقق بخشیدن به تربیت اسلامی دربارۀ تجارب پیامبرانه کاملاً و به تفصیل و دقت مطالعه کنند. چنین گرایشی به آن‌ها فهمی نو می‌دهد و فرهنگ آن‌ها را غنی می‌سازد و انواع معلومات اسلامی را که ریشه در اعماق تاریخ دارد و تا افق‌های آینده گسترده است، در دسترس آن‌ها قرار می‌دهد.

3-7. درس‌های تبلیغ در زندگی پیامبر اسلام

زندگی حضرت محمد(ص) سراسر رسالت است. او تجسم زنده‌ای از رسالت است که در میان مردم حرکت می‌کند و مردم رسالت را در صورت انسان می‌نگرند. زندگی‌اش الگو و شریعت بود و کردارش همچون گفتارش، درس‌های عملی اسلام. در قرآن همۀ عناصر تجربه حضرت محمد را که یک پیام آور است و در او دو شخصیت انسانی و رسالتمند ترکیب یافته است، می‌بینیم.

پیامبر در طول سیزده سال زندگی در مکه از موقعیت دینی، فرهنگی و تجاری آن به خوبی استفاده کرد؛ زیرا در آن جا مردم از جاهای دیگر می‌آمدند و او می‌توانست صدای دعوت خود را به جاهای دیگر به خوبی برساند. و از این رهگذر، بسیاری از برنامه‌هایی که اجرای آن در جاهای دیگر نیاز به مسافرت‌ها و اعزام نیروها و صرف اموال بود به اجرا درآورد. او در همین شهر توانست پایگاه نیرومندی برای اسلام بجوید و از اینجا اسباب انتشار اسلام را در جهان فراهم سازد.

پیامبر اسلام در آغاز، سخنی نمی‌گفت که مخالفان را تحریک کند؛ بلکه به گونۀ سخن می‌گفت که فایده‌های رسالت را در زندگی مجسم کند و کینه و عداوت بر نینگیزد و نفوس را برای تعقل و تفکر آماده کند و زیر بنای عقیدتی را استوار گرداند.

اما در مدینه هدف‌های تبلیغ نا محدود است. آن پایگاهی که پیامبر در جستجویش بود به دست آمده است و مسلمانان قدرتمند همراه پیامبرند و روزگار کار و تلاش است. باید با استفاده از تجربه گذشته تجارب جدید عرضه کرد که هم در روش تبلیغ و هم در حکومت مفید باشد و نظامی را تحکیم بخشد که حق و عدالت را تأمین کند و تلاش‌ها در راه عزّت و کرامت باشد.

در این دوران طلایی اسلام، تجاربی وجود دارد که می‌تواند در تمام نهضت‌ها و جنبش‌ها و تلاش‌های اسلامی معاصر به عنوان نمونه و الگو، مفید واقع شود.



منبع: فصلنامه آفاق، چاپ کابل، سال هفتم، شماره 23و24، بهار و تابستان 1390.