خطبه جمعه، 23 فروردین‌ماه 1398

مطالب مهم خطبه اول: امام زین العابدین(ع)، شاهد فاجعه / تلاش در دو راستا / فرهنگ دعا / جایگاه امام زین العابدین در میان مردم.

مطالب مهم خطبه دوم: آغاز رسیدگی به بحران‌ها / نباید دستاوردها از بین برود / حمایت از دستگاه قضایی / موضوع مرزها / آیا دشمن به لبنان تجاوز می‌کند؟ / سالروز شهادت شهید صدر.

 

بسم‌الله الرحمن الرحیم

7 شعبان 1440 هـ برابر با 23 فروردین 1398 هـ و 12/٤/٢٠١٩ م

 

مطالب مهم خطبه اول: امام زین العابدین(ع)، شاهد فاجعه / تلاش در دو راستا / فرهنگ دعا / جایگاه امام زین العابدین در میان مردم.

مطالب مهم خطبه دوم: آغاز رسیدگی به بحران‌ها / نباید دستاوردها از بین برود / حمایت از دستگاه قضایی / موضوع مرزها / آیا دشمن به لبنان تجاوز می‌کند؟ / سالروز شهادت شهید صدر.

 

خطبه اول:

خداوند متعال در کتاب عزیز خود می‌فرماید: «إِنَّمَا يُرِيدُ الله لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» صدق الله العظيم.

ماه شعبان پر از ولادت‌های مربوط به اهل بیت(ع) است. چون در این ماه ولادت امام حسین(ع)، حضرت عباس(ع)، امام زین العابدین(ع)، امام مهدی منتظر(عج) و حضرت علی اکبر قرار دارد.

تأکید همیشگی ما این است که در پاسخ به فرمایش آن بزرگواران باید این مناسبت‌ها را احیا کنیم. چون فرموده‌اند: «أحيوا أمرنا؛ رحم الله من أحيا أمرنا؛ امر ما را زنده کنید. خداوند رحمت کند کسی را که امر ما را زنده می‌کند.» ولی آن گونه که عادتمان شده است، نباید احیای یاد آن‌ها را به جنبه عاطفی و احساسات، تبادل پیام‌های تبرک و تهنیت و برگزاری جشن و سرور محدود کنیم. بلکه باید آن گونه باشد که امام رضا(ع) بدان اشاره نموده است. از آن حضرت سؤال شد: چگونه امر شما را احیا کنیم؟ فرمود: «يتعلّم علومنا ويعلّمها النّاس، فإنَّ النّاس لو علموا محاسن كلامنا لاتّبعونا؛ علوم ما را بیاموزد و به مردم یاد بدهد. چون اگر مردم را با خوبی‌های کلام ما آشنا شوند، حتماً از آن پیروی می‌کنند.»

امروز می‌خواهیم به یکی از این مناسبت‌ها بپردازیم که ولادت چهارمین امام اهل بیت(ع) امام علی بن حسین زین العابدین و سید الساجدین(ع) است که بر او و پدرانش درود باد. چون آن حضرت بسان الگویی است که باید رفتارها و شخصیت‌های خود را با او مقایسه کنیم.

 

امام زین العابدین(ع)، شاهد فاجعه

محور اساسی زندگی امام زین العابدین(ع) این است که او در همه مراحل قیام پدرش امام حسین(ع) حضور داشت. در آن زمان آن حضرت در دوره جوانی قرار داشت و 23 سال از سن ایشان می‌گذشت. او از مدینه تا مکه و از مکه تا کربلا همراه پدر بود. ولی شرایط به گونه‌ای شد که بیمار شد و از حرکت ماند. ولی شدت بیماری مانع از آن نشد که نسبت به جریانات پیرامونی خود بی‌اطلاع باشد. حکمت الهی نیز روشن بود. برای این که زمین از حجت خداوند خالی نماند.

امام زین العابدین(ع) شاهد ماجراهای کربلا بود. او تمام تلخی‌ها را به جان خرید و شاهد تمام وقایع کربلا بود. از آن هم فراتر آن حضرت دید که امت جدش چه اندازه دچار سقوط و فروپاشی شده و به جایی رسیده‌اند که فرزند دختر پیامبر خدا، ریحانه رسول الله و سرور جوانان اهل بهشت را که برای اصلاح و بیداری‌شان قیام کرده است، به شهادت می‌رسانند. این واقعه آغاز مرحله‌ای بود که امام زین العابدین(ع) آن را برای جامعه اسلامی بسیار خطرناک می‌دید.

 

تلاش در دو راستا

بعد از شهادت پدرش امام حسین(ع) امام زین العابدین(ع) عهده‌دار مسئولیت سنگین امت اسلامی شد. از این رو در دو راستا به تلاش پرداخت:

خط اول: تثبیت درونی واقعه کربلا. امام زین العابدین(ع) در طول اسارت در حالی که با زنجیر بسته شده بود، هیچ فرصتی را برای تبیین آن چه در کربلا روی داده بود از دست نمی‌داد. او با این کار می‌خواست باور کاذبی را که بر اثر تبلیغات یزید به وجود آمده بود، متزلزل نماید. می‌خواست به یزید بگوید که مهیای زبونی و ندامت باش. بعد از آن نیز او و عمه‌اش زینب(ع) در مدینه صدایی شدند که آرام و قرار نداشت. صدایی آمیخته با عاطفه و آگاهی. تا به مردم مدینه و کسانی که به شهر مدینه می‌آمدند بگوید که چرا امام حسین(ع) قیام کرد و چه اهدافی داشت. برای این که واقعه کربلا حفظ شود، فراموش نگردد و نشانه‌های آن از بین نرود. به همین دلیل واقعه کربلا منتشر شد، مدون گردید و در میان مردم دست به دست شد و به دست ما رسید.

خط دوم: تربیتی، آگاهی بخشی و راهنمایی. امام زین العابدین(ع) در برابر انحرافات اعتقادی و مفاهیمی جامعه که به خاطر سیاست‌های معاویه در حال شکل‌گیری بود ایستاد. یزید هم می‌خواست به وسیله وعاظ السلاطین و حدیث فروشان و به کار گیری منطق «پول یا شمشیر» این انحرافات را تثبیت کند. کار به جایی رسید کسانی را می‌دیدی که مواضع او هیچ رابطه‌ای با خداوند ندارد، اما نماز می‌خواند، روزه می‌گیرد و حج به جای می‌آورد، ظلم را تأیید می‌کند و با انحراف مدارا می‌نماید. کسانی را می‌دیدی که آماده‌اند تا به خاطر منفعت یا از روی ترس، موضع و وجدان خود را بفروشند و همان‌طور که امام حسین(ع) توصیف کرده است، برای خیلی‌ها دین "لقلقه زبانشان شده است که تا زمانی که معیشتشان پابرجاست دور آن می‌گردند."

یعنی شخصیت اسلامی دچار دوگانگی شده بود. در حالی که رسول خدا می‌خواست شخصیت اسلامی، در عرصه‌های گفتار، رفتار، عاطفه و عمل متکامل و منسجم باشد. شخصیت درستی که از دیدگاهی روشن برخوردار باشد، با نفس جهاد کند و بر اساس ایمان و اعتماد به خداوند اراده‌ای استوار داشته باشد که در برابر تحریکات، شهوات و تهدیدات متزلزل نشود.

 

فرهنگ دعا

امام زین العابدین(ع) کوشید این شکاف در شخصیت اسلامی و اصلاح رابطه انسان با خداوند را پر کند و برای پاسخگویی به شبهات فکری و اعتقادی و مبارزه با انحرافات از روش گفتگو، مناظره و نشان دادن حقایق استفاده نماید.

آن حضرت در روش تربیتی خود بیش از هر چیز دیگر، بر جنبه‌های معنوی، اخلاقی و انسانی تأکید کرد. چیزی که حکومت اموی کوشیده بود سرچشمه‌های معنوی آن را بخشکاند. از این رو روحیه مادی‌گرایی غالب بود و اندیشه‌ها و فلسفه‌هایی رواج یافته بود که مردم می‌گفتند: نماز با علی(ع) درست‌تر و سفره معاویه چرب‌تر و نشستن بر تپه سلامت در هنگام جنگ به صلاح‌تر است.

امام کوشید به وسیله فرهنگ دعا فضای معنوی را گسترش دهد. آن هم دعایی که دایره آن از نیازهای شخصی فراتر رفته و به چشم‌اندازهای عام اجتماعی و حتی سیاسی بپردازد. کسی که در مورد روش دعای آن حضرت تحقیق و پژوهش نماید، درمی‌یابد که این دعا چه اندازه عظیم و بیانگر شرایط سیاسی دشوار و متغیرهای اجتماعی آن زمانه است و آمده است تا دارویی برای بیماری‌های دشوار جامعه آن روزگار باشد.

به عنوان مثال به این دعای آن حضرت توجه فرمایید: «الْحَمْدُ للهِ الَّذِي أَدْعُوهُ وَلاَ أَدْعُو غَيْرَهُ، وَلَوْ دَعَوْتُ غَيْرَهُ لَمْ يَسْتَجِبْ لِي دُعَائِي، وَالْحَمْدُ للهِ الَّذِي أَرْجُوهُ وَلاَ أَرْجُو غَيْرَهُ، وَلَوْ رَجَوْتُ غَيْرَهُ لأَخْلَفَ رَجَائِي؛ سپاس خدایی را که او را می‌خوانم و جز او را نمی‌خوانم و اگر غیر او را بخوانم دعایم را اجابت نمی‌کند و سپاس خداى را كه به غير او اميد نبندم كه اگر جز به او اميد می‌بستم نااميدم مى‏نمود.»

در دعایی دیگر می‌فرماید: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَخْلَصْتُ بِانْقِطَاعِي إِلَيْكَ وَ أَقْبَلْتُ بِكُلِّي عَلَيْكَ وَ صَرَفْتُ وَجْهِي عَمَّنْ يَحْتَاجُ إِلَى رِفْدِكَ وَ قَلَبْتُ مَسْأَلَتِي عَمَّنْ لَمْ يَسْتَغْنِ عَنْ فَضْلِكَ وَ رَأَيْتُ أَنَّ طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَى الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ مِنْ رَأْيِهِ وَ ضَلَّةٌ مِنْ عَقْلِهِ. فَكَمْ قَدْ رَأَيْتُ يَا إِلَهِي مِنْ أُنَاسٍ طَلَبُوا الْعِزَّ بِغَيْرِكَ فَذَلُّوا، وَ رَامُوا الثَّرْوَةَ مِنْ سِوَاكَ فَافْتَقَرُوا؛ خداوندا! من به خاطر اخلاصی که به تو دارم از همه کس بریده و رو به تو آورده‌ام و تمام وجودم متوجه لطف و کرم توست و از کسانی که خود به فضل تو نیازمندند رو گردانیده و به سوی تو آمده‌ام و دریافتم که اظهار نیاز به کسی که خود نیازمند است دلیل بی‌خردی و کج‌اندیشی است. پس چه بسیار مردمی را دیدم که از غیر تو عزت خواستند و ذلیل و خوار شدند و از دیگران ثروت خواستند، فقیر شدند.»

«إِلَهِي بِكَ هَامَتِ الْقُلُوبُ الْوَالِهَةُ، وَ عَلَى مَعْرِفَتِكَ جُمِعَتِ الْعُقُولُ الْمُتَبَايِنَةُ فَلا تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ إِلّا بِذِكْرَاكَ، وَ لا تَسْكُنُ النُّفُوسُ إِلّا عِنْدَ رُؤْيَاكَ، أَنْتَ الْمُسَبَّحُ فِي كُلِّ مَكَانٍ، وَ الْمَعْبُودُ فِي كُلِّ زَمَانٍ، وَ الْمَوْجُودُ فِي كُلِّ أَوَانٍ، وَ الْمَدْعُوُّ بِكُلِّ لِسَانٍ، وَ الْمُعَظَّمُ فِي كُلِّ جَنَانٍ، وَ أَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ لَذَّةٍ بِغَيْرِ ذِكْرِكَ، وَ مِنْ كُلِّ رَاحَةٍ بِغَيْرِ أُنْسِكَ، وَ مِنْ كُلِّ سُرُورٍ بِغَيْرِ قُرْبِكَ، وَ مِنْ كُلِّ شُغْلٍ بِغَيْرِ طَاعَتِكَ؛ خدایا دل‌های عاشق شیفته تواند و خردهای جدای از هم بر معرفتت گرد آمده‌اند، بدین خاطر دل‌ها آرام نگیرند جز به یاد تو جان‌ها جز به هنگام مشاهده‌ات راحتی نیابند، تو تنزیه شده‌ای، در هر جا و پرستیده گشته‌ای در هرگاه و در همواره روزگار بوده‌ای و به هر زبان خوانده شده‌ای و در هر دلی بزرگداشت شده‌ای، از هر لذّتی به جز ذکر تو از هر آسایشی جز همدمی با تو از هر شادمانی به غیر قرب تو از هر شغلی جز طاعت تو پوزش می‌جویم.»

آن حضرت با این دعاها می‌خواهد رابطه مردم با خداوند متعال را تقویت نماید. می‌خواهد که خداوند ابتدا و انجام باشد و در همه چیز خداوند پناهگاه مردم باشد.

در دعای صبح و شام خود، جهت‌گیری انسان با ایمان را مشخص می‌نماید. می‌فرماید: «اللّهمَّ وَوَفِّقْنَا فِي يَوْمِنَا هَذَا، وَلَيْلَتِنَا هَذِهِ، وَفِي جَمِيعِ أَيَّامِنَا، لِاسْتِعْمَالِ الْخَيْرِ، وَهِجْرَانِ الشَّرِّ، وَشُكْرِ النِّعَمِ، وَاتِّبَاعِ السُّنَنِ، وَمُجَانَبَةِ الْبِدَعِ، وَالأمْرِ بِالْمَعْرُوفِ، وَالنَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَحِيَاطَةِ الاسْلامِ، وَانْتِقَاصِ الْبَاطِلِ وَإِذْلالِهِ، وَنُصْرَةِ الْحَقِّ وَإِعْزَازِهِ؛  بار خدايا! ... و ما را در اين روز و اين شب و هر روز به انجام دادن كارهاى نيک و دورى از كارهاى ناپسند و به شكر نعمت‌ها  و پيروى از سنت‌ها و دورى از بدعت‌ها و امر به معروف و نهى از منكر و پاسداشت اسلام‏ و نكوهش باطل و خوار داشت آن و نصرت حق و عزيز داشتن آن توفيق ده.»

غیر از این‌ها دعاهای بسیاری در صحیفه سجادیه آمده است که توشه‌ای کامل است. توشه‌ای که میان نرمش و خشوع، قدرت و اراده و موضع حمایت از حق و نفی باطل جمع کرده است.

 

جایگاه امام زین العابدین در میان مردم

امام علی بن حسین زین العابدین(ع) که امامتشان سی و پنج سال طول کشید، در میان مردم زیست. آن‌ها را با علم، فقه و حدیث خود غنا بخشید، با بردباری، خوش خلقی، محبت و حتی توجه به کسانی که به او اهانت کرده بودند، دل‌هایشان را به دست آورد. می‌فرمود: «مَا تَجَرَّعْتُ جُرْعَةً أَحَبَّ إِلَيَّ مِنْ جُرْعَةِ غَيْظٍ لَا أُكَافِی بِهَا صَاحِبَهَا؛ هيچ جرعه‌ای ننوشم که آن را دوست‌تر داشته باشم از جرعه خشمی که طرف را بدان کيفر ندهم.» او در شب‌های تاریک از خانه خارج می‌شد و کیسه غذا را به دوش می‌کشید. می‌ترسید که یکی گرسنه باشد. او با این کارها حاکم دل‌های مردم شد. دلیل روشن آن هم داستان امواج انسانی است که دور خانه خدا می‌گردیدند. وقتی علی بن حسین(ع) را دیدند که می‌خواهد برای خود را باز کند، خودشان راه را برای او باز می‌کردند. در حالی که در همان زمان هشام بن عبدالملک با کاروان رسمی خود نیز حضور داشت. منتظر بود که از ازدحام جمعیت کاسته شود تا بتواند حج خود را به جای آورد. یکی از اطرافیان از او پرسید: این فرد کیست که مردم به او راه می‌دهند اما به تو راه نمی‌دهند؟ هشام خود را به ندانستن زد و اظهار داشت که نمی‌داند؛ اما فرزدق شاعر که آنجا حضور داشت، جواب او را با قصیده عصماء داد. در این قصیده آمده است:

هَذا الّذي تَعرِفُ البَطْحاءُ وَطْأتَهُ

وَالبَيْتُ يعْرِفُهُ وَالحِلُّ وَالحَرَمُ

هذا ابنُ خَيرِ عِبادِ الله كُلّهِمُ

هذا التّقيّ النّقيّ الطّاهِرُ العَلَم

هذا ابنُ فاطمَةٍ، إنْ كُنْتَ جاهِلَهُ

بِجَدّهِ أنْبِيَاءُ الله قَدْ خُتِمُوا

وَلَيْسَ قَوْلُكَ: مَن هذا؟ بضَائرِه

العُرْبُ تَعرِفُ من أنكَرْتَ وَالعَجمُ

ما قال لا قطُّ إلّا في تَشَهُّدِهِ

لَوْلا التّشَهّدُ كانَتْ لاءَهُ نَعَمُ

اين‌ مردي‌ كه‌ تو او را نمي‌شناسي‌، شخصیتی‌ است‌ كه‌ سرزمين‌ بَطْحَاء جاي‌ يكايک‌ گام‌های‌ او را می‌شناسد و بيت‌ الله‌ الحرام‌ و حِلّ و حرم‌ همگی او را مي‌شناسند.

اين‌ است‌ پسر بهترين‌ خلايق‌ و تمامي‌ بندگان‌ خدا! اين‌ است‌ مرد معتصم‌ به‌ تقواي‌ الهي‌ و در مصونیت‌ درآمدۀ حفظ‌ خداوندي‌ و مرد وارسته‌ و پيراسته‌ از هر زنگار عيب‌ و نقص‌ و كدورت‌ و آن‌ مرد پاك‌ و پاكيزه‌ و طاهر و قلّۀ مرتفع‌ كوه‌ فضيلت‌ و شرافت‌!

اين‌ پسر فاطمه‌ است‌ اگر در نَسَب‌ او جاهل‌ هستی! و در حَسَب‌، او كسي‌ است‌ كه‌ رسالت نامۀ پيامبران‌ خدائي‌ آسماني‌ به‌ حدّ امجدش‌ مختوم‌ گرديده‌، مهر شده‌ و خاتمه‌ يافته‌ است‌!

و اين‌ گفتارت‌ كه‌ گفتی‌: كيست‌ او؟ و تجاهل‌ نمودي‌، ضرری‌ به‌ وی‌ نمی‌رساند چرا كه‌ تمام‌ عرب‌ و تمام‌ عجم‌ می‌شناسند اين‌ مردی‌ را كه‌ تو او را ناشناس‌ دانستی‌!

او هیچ‌گاه‌ در جواب‌ تقاضای‌ خلايق‌ لفظ‌ لا(نه‌) بر زبان‌ نراند مگر فقط‌ در تشهّدش‌ كه‌ لَا إلَهَ إلَّا الله‌ می‌گفت‌ و اگر هم‌ احیاناً تشهّدی‌ در ميان‌ نبود لای‌ او نَعَم‌ بود(نهِ او، آري‌ بود).

والحمد لله ربِّ العالمين.

 

خطبه دوم:

بسم الله الرَّحمن الرَّحيم

ای بندگان خدا! شما و خودم را به پیروی از روش برخورد امام زین العابدین(ع) با کسانی که به او بدی کرده بودند، توصیه می‌نمایم. در تاریخ آمده است که مردی آمد و در برابر یاران و خانواده حضرت به او دشنام داد. امام خود چیزی نگفت و به دیگران نیز اجازه حرف زدن نداد. وقتی آن مرد رفت، به افراد حاضر فرمود: شنیدید که این مرد چه گفت. اكنون دوست دارم با من بياييد برويم نزد آن مرد تا جواب مرا در برابر دشنام او بشنويد. عرض كردند: اى كاش می‌گذاشتید که همان اوّل جواب او را می‌دادیم. حضرت حركت كرد در حالى كه آيه «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» را می‌خواند.

هنگامى كه به در خانه او رسيدند، مرد در حالی که خود را براى شر و ناراحتى آماده كرده بود، بیرون شد. هنگامى كه حضرت او را ديد فرمود: «اى برادر تو نزد ما آمدى و چنين و چنان گفتى، هرگاه بدی‌هایی كه به من نسبت دادى راست باشد از خدا می‌خواهم كه مرا بيامرزد و اگر دروغ گفتى و تهمت زدى از خدا می‌خواهم كه تو را بيامرزد». هنگامى كه آن مرد اين محبت و لطف و عطوفت را ديد دست‌های امام را بوسيد و از دشمن به یکی از دوستان نزدیک آن حضرت تبدیل شد.

ما نیز برای به دست آوردن دل‌های مردم به این رفتارها نیاز داریم و کسانی را به خاطر حرف‌هایی که درباره ما می‌زنند یا توهماتی که نسبت به ما دارند، دشمنمان شده‌اند به دوست تبدیل کنیم. نباید از روش‌های واکنشی استفاده کنیم. نباید بدی را با بدی بدتر که حاصلی جز تنش و تشنج ندارد، پاسخ بدهیم.

با این کار قدرتمند خواهیم شد. چون قوی کسی است که بر غضب واکنش خود سیطره داشته باشد و دشمن را به دوست تبدیل کند. با این ترتیب خواهیم توانست درباره چالش‌ها ایستادگی کنیم.

 

آغاز رسیدگی به بحران‌ها

از لبنان آغاز می‌کنیم که جریان‌های سیاسی تلاش خود برای رسیدگی به وضعیت مالی و اقتصادی رو به وخامت را ادامه می‌دهند. چون نهادهای بین المللی و داخلی هشدار داده‌اند که اگر اصلاحات صورت نگیرد، کشور دچار فروپاشی خواهد گردید.

در راستای وضعیتی که شاهد هستیم، نشست رسمی و سیاسی برای مقابله با مخاطرات مالی و نشان دادن جدیت برای رسیدگی به این مخاطرات را آغازی برای همگرایی واقعی برای درمان این بحران‌ها می‌دانیم. یکی از این اقدامات تصویب طرح برق است که امید است روند اجرایی آن با شفافیت پی گرفته شود تا تجارب گذشته تکرار نشود.

در اینجا باید در ازای اعتبار یافتن مجدد قانون و بازگشت اعتمادها به مناقصه‌ها موضع مثبت اتخاذ کنیم. چون این امر بدون دخالت‌های سیاسی و شخصی به سود فلان گروه، نقش اساسی در درمان این قضیه دارد. این امر باید آغاز مرحله‌ای تازه از حاکمیت قانون باشد و نه سهمیه‌ بندی‌ها و کسب رضایت‌ها.

 

نباید دستاوردها از بین برود

در راستای تلاش برای تصویب بودجه و کاهش کسر بودجه و در شرایطی که سخن از تصمیم‌هایی برای درمان کسر بودجه که به ضرر شهروندان است، درخواست می‌کنیم که راه حل‌ها نباید به گونه‌ای باشد که به ضرر نیازهای اساسی شهروندان تمام شود، بار سنگین دیگری را به دوش آن‌ها بگذارد یا این که درآمدهایشان را بگیرد. چون سخن از کاهش حقوق کارکنان بخش‌های عمومی، افزایش مالیات‌ها، تعرفه‌های برق، موبایل و بنزین است. مردم تاب تحمل این‌ها را ندارند. آن هم بعد از سیلی که آمد. ما از دولت می‌خواهیم که کسر بودجه را چاره اندیشی کند. البته نه از جیب شهروندان بلکه با بستن راه‌های حیف و میل و فساد. باید درآمدهای دولت به خوبی مدیریت شود. ما هنوز هم عقیده داریم که لبنان کشور فقیری نیست و شکایتی هم از کمبود سرمایه در گردش ندارد. بلکه مشکل همیشگی لبنان حیف و میل، فساد، محترم ندانستن اموال عمومی و فقدان نظارت واقعی است. چون ناظران همان کسی هستند که حیف و میل و فساد می‌کنند یا برای حیف و میل و فساد پوشش حمایتی فراهم می‌کنند.

 

حمایت از دستگاه قضایی

به موضوع دستگاه قضایی می‌پردازیم که همچنان باز است. ما خواستار سرعت بخشیدن به حمایت از دستگاه قضایی و صیانت و شبهه زدایی از آن هستیم. البته این کار باید به دور از هر گونه تقابل‌ها، حساسیت‌ها و حساب‌های شخصی صورت بگیرد. چون نباید به خاطر پرونده دیگری این پرونده مطرح شود. نباید اختلافات موجود در این موضوع رنگ سیاسی به خود بگیرد. چون بعد از آن موضوعات جانبی دیگری مطرح می‌شود که باعث راکد شدن محاسبات می‌گردد. چون معمولاً جریان‌های سیاسی معامله‌هایی با همدیگر دارند؛ زیرا دولت بدون دستگاه قضایی، دولتی می‌شود که به راحتی در معرض ناامنی و انواع فساد قرار می‌گیرد.

 

موضوع مرزها

در همین حال و هوا، به نظر می‌رسد که تحرکات بین المللی برای رسیدن به راه حلی درباره مرزهای دریایی و خشکی به راه افتاده است. در اینجا بار دیگر تأکید می‌کنیم که ضرورت دارد لبنان موضع واحدی در این رابطه و حمایت از سرزمین و منابع طبیعی لبنان اتخاذ نماید. ما معتقدیم که لبنان می‌تواند با تکیه بر وحدت و توانمندی‌های خود در این زمینه به حقوق بایسته خود برسد. نباید هیچ ضعفی و نشانه‌ای از چنددستگی داخلی از خود نشان دهد. چون باعث افزایش طمع‌ ورزی‌های دشمن و تمایل آن به حفظ اشغالگری خود بر اراضی لبنان در مناطق شعبا، کفرشوبا و الغجر خواهد گردید. به ویژه بعد از این که آمریکا تصمیم گرفت که جولان ضمیمه اسرائیل شود.

 

آیا دشمن به لبنان تجاوز می‌کند؟

به نتایج انتخابات پارلمانی در رژیم دشمن می‌رسیم. باید مراقب طرح‌های دولت آینده رژیم صهیونیستی برای افزایش افراطی‌گری در این رژیم باشیم. اگر نتانیاهو در انتخابات پیروز شود، بعید نیست که به وعده‌های خود مبنی بر ضمیمه کردن کرانه غربی به این رژیم عمل کند یا به اقدامات تجاوزگرانه تازه‌ای علیه غزه، سوریه و لبنان دست بزند. از این رو باید درجه هوشیاری و آمادگی را افزایش داد.

در چنین شرایطی برخی موضع‌گیری‌های مسئولان عربی باعث اطمینان و آرامش دشمن شده است. با توجه به تشتت، پراکندگی و چنددستگی موجود در دنیای عرب که این روزها در یمن، لیبی و همین طور الجزائر و سودان دیده می‌شود و بعد از جنگ‌های ویرانگر در سوریه و عراق، سؤال ما این است: آیا رژیمی مسلح به انواع سلاح و مورد حمایت، به اطمینان و آرامش نیاز دارد یا عرب‌ها و آن کسانی که مورد حمله و تجاوز این رژیم قرار دارند؟

در برابر شمشیر تحریم و مجازات آمریکایی که این روزها در عرصه‌های گوناگون قدرت خود را به رخ می‌کشد، معتقدیم که این روش باعث افزایش پیچیدگی اوضاع و بحرانی‌تر شدن روابط میان کشورها نخواهد شد و باعث افزایش ناامنی و بی‌ثباتی در منطقه و دنیا خواهد گردید. دشمنی‌ها تشدید خواهد شد و ممکن است دنیا و منطقه را به گزینه‌هایی برساند که خدمتی به امنیت و ثبات آن نمی‌کند.

 

سالروز شهادت شهید صدر

نهم این ماه با سالروز شهادت فقیه و متفکر سید محمد باقر صدر(ره) و خواهر نویسنده‌شان بنت الهدی مصادف بود. ایشان تأثیر فراوانی در عرصه‌های فقهی و فکری و مبارزه با چالش‌هایی که در برابر اسلام به عنوان اندیشه و عقیده قرار داشت، به جای گذاشت.

وفاداری به شهید صدر این است که میراث فکری و تجارب غنی او را تداوم دهیم و راه علمی، اجتهادی، انقلابی و معنوی او را کامل کنیم، از روش و راه او الهام بگیریم تا این که نگاه فکری و سیاسی خود را اصلاح نماییم و از تنگنای بزرگی که به عنوان امت اسلامی در آن قرار داریم و دولت و ملت عراق نیز گرفتار آن است، رهایی یابیم.