بسم الله الرحمن الرحیم
17 جمادی الثانی 1440 هـ برابر با 3 اسفند ۱۳۹۷ هـ و 22/٢/٢٠١٩ م
مطالب مهم خطبه اول: وظیفه تبلیغ دین / کسانی که هدایت را کتمان میکنند / کتمان دلایل روشن چیست؟ / یاری کردن حقیقت واجب است / توجیهات غیرمقبول.
مطالب مهم خطبه دوم: آیا دولت به وعدههای خود عمل میکند؟ / معرکه نبرد با فساد / بازگشت آوارگان سوری / باید به موضوع ازدواجهای مدنی پایان داده شود / دشمن فلسطین را تنها دیده است.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالى میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ * إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ» صدق الله العظيم.
وظیفه تبلیغ دین
خداوند سبحانه و تعالی پیامبرش را با هدایت و دلایل آشکار فرستاد تا مردم را هدایت نماید و آنان را از تاریکیهای نادانی و عقبماندگی به سوی نور ایمان و هدایت ببرد. پیامبر خدا این نقش را ایفا کرد و به رغم همه موانعی که در راه او ایجاد شدند و چالشهایی که بروز یافتند، دین را کامل کرد، نعمت را تمام کرد و رسالت را ابلاغ نمود. در این راه آن قدر اذیت شد که فرمود: «ما أوذي نبيّ مثلما أوذيت؛ هیچ پیامبری به مانند من اذیت نشد.»
بعد از پیامبر خدا، ائمه(ع) آمدند. آنان نیز به وظیفه خود در حفظ دین و رساندن آن به مردم، همان طور ناب و خالص که پیامبر خدا آورده بود عمل کردند و در این راه فداکاریهای بسیاری از خود نشان دادند. آنان مکتب مسئولیتپذیری در امر ارشاد، راهنمایی و تبلیغ بودند و تا آخرین رمق زندگی نیز خود در این راه باقی ماندند. تا اندازهای که امام علی(ع) در بستر مرگ نیز خطاب به مردم فرمود: «سلوني قبل أن تفقدوني، إنَّ ها هنا لعلماً جمّاً لو وجدت له حملة؛ پیش از این که مرا از دست بدهید، از من سؤال کنید. در این جا(سینه) علمی فراهم آمده است، اگر برای آن حاملی پیدا کنم.» بنابراین این مدرسه ادامه دارد و با امام مهدی(عج) پایان خواهد یافت تا بیاید و دولت عدالت را که هدف همه ادیان آسمانی است، برپا دارد.
البته وظیفه تبلیغ دین و رساندن آن به مردم به پیامبر، ائمه و اولیاء منحصر نمیشود. چون همه آنهایی که از معرفت و دانش دینی برخوردارند، وظیفه دارند آموزههایی را که پیامبر آورد و ائمه(ع) به خاطر آن تلاش کردند ادامه دهند. آنها باید به نوبه خود به وظیفه رساندن صدای رسالت عمل نمایند. آنان نباید به امانتی که نزدشان به ودیعت نهاده شده است، خیانت کنند. نباید در حق مردم کوتاهی کنند. حق مردم بر علما و عارفان واقعی این است که آن چه مایه شفا و دوایشان است و آنان را از نادانی و عقبماندگی بازمیدارد، به آنان برساند. فرقی ندارد که مردم، فرزندشان باشند یا همسایه، دوست یا هممیهن و همشهری یا این که از راه رسانهها با آنان در ارتباط باشند. خصوصاً امروز که همه نوع ابزارهای رسانهای و شبکههای اجتماعی توسعه یافته وجود دارد.
کسانی که هدایت را کتمان میکنند
از این رو آیات و احادیث شریف به کسانی که دانش، معرفت و واقعیتها را از مردم پنهان میکنند، هشدار میدهد. در صورت داشتن توانایی، آنان هیچ بهانهای برای کوتاهی و کم کاری در رساندن صدای حق به مردم ندارند. این آیات تأکید میدارند که نباید به خاطر ترس، هواهای نفسانی، منفعت و تمایل به بیطرف ماندن در نبرد میان ایمان و کفر، حق و باطل، عدل و ظلم، خیر و شر و فساد و صلاح از انجام این مسئولیت شانه خالی کنند. وگرنه با وضوح و شفافیت تمام، باعث اشاعه فساد و انحراف و بروز بدعت و فقدان حقیقت میشوند.
آیهای که در طلیعه سخن آن را قرائت کردیم، به این مسئله اشاره مینماید: «إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ». این آیه به روشنی تمام تأکید میدارد که خداوند متعال، بندگان صالح او، فرشتگان مقرب او مردم و حتی گیاهان و جانوران نیز کسانی را که آیات روشن هدایت را کتمان میکنند، لعنت مینمایند.
کتمان دلایل روشن چیست؟
ولی باید پرسید که منظور از کتمان آیات و دلایل روشن هدایت چیست؟ منظور از کتمان، ترک آشکار کردن شیء با وجود نیاز به آن و تحقق شرایط آشکار شدن آن است.
دلایل روشن و هدایت به معنای همه آن چیزهایی است که پیامبر خدا آورده است اعم از احکام، عقاید و مفاهیم که هدفشان بیداری و نجات مردم از نادانی و عقبماندگی است تا این که فطرت سلیم آنان حفظ شود. بنابراین کتمان دلایل روشن و هدایت نیز سکوت و برملا نکردن آنها برای مردم است. بگذارند که مردم در نادانی و گمراهیشان باقی بمانند. آن هم در شرایطی که همه به رهایی از نادانی و عقبماندگی شدیداً نیاز دارند.
اما لعنی که خداوند با آن تهدید کرده است، بسیار خطرناک است. چون لعن به معنای رانده شدن از رحمت الهی است. البته رانده شدنی که با غضب و رد همراه است. این لعن بدترین مجازاتی است که امکان دارد شامل حال انسان شود. در بد بودن آن همین بس که ابلیس نیز به همین روش مجازات شد و مجازات کسانی خواهد بود که هدایت، دلایل و برهانهای روشن الهی را کتمان نمایند. در تأکید بر اهمیت بیان واقعیتها و کتمان نکردن آنها، خداوند بیان میدارد که برای توبه از این گناه، مانند باقی گناهان، پشیمانی و طلب بخشش کفایت نمیکند. بلکه توبه باید با اصلاح امر و بیان واقعیتهایی باشد که انسان آنها را کتمان کرده است. از این رو خداوند میفرماید: «إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ»؛ بنابراین در این مورد، برای توبه به درگاه خداوند بازگشت از گناه کفایت نمینماید. بلکه باید همه آثار و پیامدهای ناشی از کتمان را که همان گمراهسازی و نادان سازی مردم باشد، نیز برطرف و جبران شود.
در آیهای دیگر خداوند از کسانی سخن میگوید که برای رسیدن به منفعت و ثروت بینات و دلایل روشن هدایت را کتمان میکنند. خداوند میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ * أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ».
احادیثی نیز برای توضیح دادن این تصویر وارد شدهاند. از پیامبر خدا روایت شده است: «مَنْ سُئِلَ عَنْ عِلْمٍ يَعْلَمُهُ فَكَتَمَهُ، أُلْجِمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِلِجَامٍ مِنْ نَارٍ؛ اگر از کسی درباره علمی که دارد سؤال شود و او کتمان نماید، در روز قیامت به او پوزه بندی از آتش میزنند.» از امیرالمؤمنین(ع) درباره بدترین آفریدههای خداوند بعد از ابلیس و فرعون سؤال شد. فرمود: «اَلْعُلَماءُ إذا فَسَدُوا، هُمُ الْمُظهِرُونَ لِلْأباطِيلِ، الْكاتِمُونَ لِلْحَقائِقِ؛ دانشمندان آنگاه كه فاسد شوند، آنان آشكاركننده باطل و پوشاننده حقايقاند.» خداوند متعال نیز درباره آنها فرموده است: «أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ».
یاری کردن حقیقت واجب است
برادران و خواهران عزیز! کتمان حقیقت از جمله مسائلی است که جوامع بشری در طول تاریخ از آن رنج بردهاند. از این رو میبینیم که قرآن کریم هیچ کسی را به اندازهای که کتمان کنندگان حقیقت را مورد مذمت قرار داده است، مورد نکوهش قرار نداده است. چون آنان با کتمان و ترک مسئولیت خود، نسلهای متعددی را به سمت گمراهی و فساد کشاندهاند. در حالی که همین جوامع از افراد آگاه، مصلح و روشن کنندگان حقیقت برخوردار بودند.
عزیزان! ما در شرایطی قرار داریم که شدیداً به افراد حقیقتگو، بیان کننده رسالت الهی، توضیح دهندگان احکام و مفاهیم، مقابله کنندگان با انحرافات اعتقادی و اخلاقی و انحرافات رفتاری و مفهومی نیاز دارند و امروز چقدر این انحرافات بسیار هستند. ما به کسانی نیاز داریم که برای مبارزه با ظواهر فساد، انحراف و بدعت که وارد اندیشه و زندگی ما شدهاند، به نشر آگاهیهای دینی، معنوی، ایمانی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بپردازند. به ویژه انحرافات و بدعتهایی که عنوان دین و آموزههای پیامبر خدا(ص) و ائمه(ع) دارند. به اسم اصالت، مشهور و رایج مردم را به خرافه، غلو و افراطیگری دعوت میکنند. یا این که به بهانه واقعگرایی، مصلحت اندیشی و شرایط روز و نظایر آن، پذیرش ظلم، سلطه و بسیج شدن برای دیگران را ترویج مینمایند.
از این رو مسئولیت بزرگی بر عهده نخبگان علمای دینی و حق شناسان، مدرسان کتاب خدا، آگاهان و فعالان است که فساد، انحراف و ظلم را برای مردم آشکار کنند، آنهایی را که عنوان دین بر خود نهادهاند و برای دادن مشروعیت به این وضعیت تلاش میکنند، رسوا نمایند و در برابر واکنشها و اتهام زنیها بایستند. در این راه باید به پیامبران، رسولان و ائمه و همه کسانی که در طول تاریخ در برابر نادانی و عقبماندگی ایستادند، اقتدا کنند.
خیلیها در راه رسالت رنجهای بسیاری دیدند. از زندان، قتل و خدشهدار کردن چهره رنج بردند. به آنها همان چیزهایی را گفتند که به پیامبر ما گفتند. به پیامبر ما جادوگر، دیوانه، آموخته دست بشر و آشنا با افسانههای کهن گفتند؛ اما آنان صبر و پایمردی کردند و توانستند در راه راست باقی بمانند. از این رو شایسته حاکمیت یافتن بر دنیا را پیدا کردند.
رها کنندگان حق
سکوت پیشگان مشکل جوامع گذشته و حال هستند. کسانی که عقیده دارند با سکوت خود انحراف را تأیید نمیکنند و از نادانی و بدعت حمایت نمینمایند. ادعایشان این است که بیطرف هستند و در کارها دخالت نمیکنند. با این که قدرت درک و تشخیص دارند.
امیر حکمت علی(ع) خیلی مختصر این وضعیت را بیان نموده است: «اذا سكت أهل الحقّ، ظنَّ أهل الباطل أنهم على صواب؛ سکوت اهل حق باعث میشود که اهل باطل گمان کنند که بر راه درست هستند.» اگر انسان بیطرف و ساکت بماند و موضع و نظر خود را کتمان کنند، در این صورت هرگز بیطرف نیست. بلکه شریک باطل، انحراف و بدعت است. انسان با سکوت خود باطل، انحراف و بدعت را تقویت میکند. از امیرالمؤمنین(ع) درباره کسانی که در جنگ با آن حضرت مشارکت نکردند و ترجیح دادند که بیطرف بمانند سؤال شد. آن حضرت در توصیف وضعیت آنان سخن عبرت آمیزی فرمود: «هم لم ينصروا الباطل، ولكنَّهم خذلوا الحقّ؛ آنان باطل را یاری نکردند ولی حق را نیز واگذاردند.»
توجیهات غیرمقبول
کتمان و نشان ندادن حقایق ممکن است لباس و رنگهایی به خود بگیرد که تشخیص آن برای انسان دشوار باشد و شناخت آن جز با محاسبه نفس و مبارزه میسر نیست. بهانه تعقل، جوسازی نکردن، توجه به مقوله فاصله برابر از همه، ضرورت دشمن سازی نکردن، از دست دادن دوستان، پرهیز از پرداختن به ناموس فلان فرد یا ناموس فلان جامعه یا اندیشههای فلان فرد رواج یافته است. توجیهاتی بسیاری وجود دارد که ممکن است انسان دانسته یا ندانسته به کتمان کنندگان ملعون تبدیل شوند.
خداوند و پیامبر او به ما آموختهاند که در تبلیغ رسالت، احکام دین و رساندن حقایق و معارف به مردم نباید در راه خدا، تحت هیچ شرایطی ملامت ملامتگران را بپذیریم.
آری! با حکمت و موعظه حسنه این مسئله امکانپذیر است. ولی نباید دچار راحت طلبی و ترس از واکنشها و عدم پذیرش شویم. بلکه باید از کسانی باشیم که خداوند دربارهشان فرموده است: «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللهَ وَكَفَى بِاللهِ حَسِيب».
خداوند خطاب به پیامبرش میفرماید: «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِناً عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ».
باید همیشه این چنین دعا کنیم: خدایا ما را از جمله دعوتگران به طاعتت و رهبران راه خود در نشر حقایق قرار ده. تا دین همچنان ناب و خالص باقی بماند و خیر دنیا و آخرت را روزی ما بگردان. ای مهربانترین مهربانان.
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا شما و خودم را به همان چیزی توصیه مینمایم که امیرالمؤمنین(ع) وقتی مالک اشتر را به ولایت مصر گمارد، به او سفارش نمود. به او فرمود: «ولا تُدْخِلَنَّ فِي مَشُورَتِكَ بَخِيلاً يَعْدِلُ بِكَ عَنِ الْفَضْلِ ويَعِدُكَ الْفَقْرَ، ولا جَبَاناً يُضْعِفُكَ عَنِ الأُمُورِ، ولا حَرِيصاً يُزَيِّنُ لَكَ الشَّرَهَ بِالْجَوْرِ، فَإِنَّ الْبُخْلَ والْجُبْنَ والْحِرْصَ غَرَائِزُ شَتَّى يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بِاللهِ... إِنَّ شَرَّ وُزَرَائِكَ مَنْ كَانَ لِلأَشْرَارِ قَبْلَكَ وَزِيراً، ومَنْ شَرِكَهُمْ فِي الآثَامِ، فَلا يَكُونَنَّ لَكَ بِطَانَةً، فَإِنَّهُمْ أَعْوَانُ الأثَمَةِ، وإِخْوَانُ الظَّلَمَةِ؛ با بخيلان مشورت مکن كه تو را از جود و بخشش باز دارند و نه با حريصان؛ زيرا حرص و طمع را در چشم تو میآرایند كه بخل و ترس و آزمندى، خصلتهایی گوناگون هستند كه سوء ظن به خدا همه را در بردارد. بدترين وزير تو، كسى است كه پيش از تو وزيرِ بدكاران و همدست آنان در گناهان بوده است. بنابراین، نبايد چنين كسانى دستيار و مشاور تو باشند؛ زيرا كه اينان ياور گنهکاران و برادر بیدادگراناند. تو میتوانی به جاى آنان كسانى را از بهترين مردم برگزينى كه در انديشه و نفوذ همانند آنان باشند، اما بار گران گناهان و كردارهاى نارواى ايشان را به دوش نداشته باشند، از كسانى باشند كه نه ستمگرى را در ستمش يارى کردهاند و نه گنهکاری را بر گناهش.»
امام علی(ع) با این توصیه میخواهد بیان نماید که بخیلان، ترسوها، آزمندان و بدسابقههایی که یار ظالمان و فاسدان بودهاند، نباید در امر حکومت دخالتی داشته باشند. بلکه باید برگزیدگان پاکی که دلهایشان از محبت مردم مملو است، از مقام و موقعیت برخوردار باشند. برای ساختن جامعهای آکنده و عدالت، امید امام علی(ع) به انسانهای پاک است. ما نیز برای مقابله با چالشها به کمک چنین افرادی نیاز داریم.
آیا دولت به وعدههای خود عمل میکند؟
از لبنان آغاز میکنیم. با تشکیل جلسات دولت، لبنانیها امید دارند که دولت به وعدههایی که در بیانیه وزارتی برای مقابله با فساد و اختلاس و کاستن از مشکلات اقتصادی و مالی، رسیدگی جدی به مسائل مهم معیشتی، اجتماعی، بهداشتی و زیست محیطی و به ویژه قضیه برق داده است، عمل نماید.
در واقع خیلیها بدبین هستند که این دولت نمیتواند تحول جدی در زندگی لبنانیها ایجاد نماید و مشکلاتشان را حل کند. چون طرفهای تشکیل دهنده این دولت همانهایی هستند که در دولتهای قبلی نیز حضور داشتند و کشور را به این وضعیت از فروپاشی رساندند. آن چه این نظر را تقویت میکند شرایط تشکیل و ترکیب این دولت است. این دولت بر اساس تناقضات و بیاعتمادی بنا شده است و باعث شده است که دولت، دولت درگیری لفظی شود.
ما به رغم این تصویر بدبینانه که به نظر میرسد برخی از آنها نیز واقعبینانه باشد، فضای موجود را خوشبینانه میبینیم. چون میبینیم که جریانهای سیاسی تمایل جدی به درمان وضعیت موجود دارند. چون لبنان در سالهای گذشته شاهد چنین اجماعی از نیروهایی که تناقضات شدید سیاسی هم دارند، نبوده است؛ مانند آن چه امروز در رابطه با مسئله فساد، توقف تلف شدن منابع و رشد اقتصادی و اجتماعی پدید آمده است. آن چه را در مسئله رسیدگی سریع به فاجعه بیمارستان الفنار و طرح موضوعات حیاتی و آخرین آن استخدامهای غیرقانونی مشاهده میکنیم، نشانههای همین فضای خوشبینانه است.
اما خواست ما این است که همه اینها بیانگر فضای جدیدی از نوع برخورد با موضوعاتی باشد که در عرصههای بهداشت، برق، زبالهها، آلودگی و همه موضوعات حیاتی وجود دارند و اقدامات نباید منحصر به فرد و محدود باشد.
معرکه نبرد با فساد
در این زمینه از وزرا میخواهیم که منتظر اطلاع رسانی رسانهها درباره بروز فساد در حوزه کاریشان نباشند. بلکه خودشان در پی ابزارهایی باشند که جلوی بروز فساد را بگیرند یا این که پیش از رشد و گسترش فساد که درمان آن نیز دشوار خواهد بود، آن را کشف نمایند.
ما از همه وزرای دولت میخواهیم که وزیر مبارزه با فساد در وزارت خانه خود باشند تا فساد و حیف و میل موجود در آن را درمان کنند و آن را از فساد و مفسدان پاکسازی کنند. نباید منتظر تصمیمهای این و آن باشند. باید طبق منافع عمومی روش مدیریتی وزارت خانه حرکت کنند.
در این راستا از دولتی که عناوینی را در بیانیه کاری خود مطرح کرده است میخواهیم که در مورد این بیانیه به مسئولیت خود عمل کنند. نباید همان طور که در همه بیانیهها عادتمان شده است، صرفاً جوهر روی کاغذ یا امید و آرزوهایی که به شهروندان کشور تقدیم شده است، باقی بماند. درخواست ما این است که این بیانیه برنامههای کاریشان باشد و آنان نیز بر اساس این بیانیه توسط پارلمان و مردم مورد بازخواست و محاسبه قرار گیرند.
از این رو از دولتی که تازه به کار شروع کرده است میخواهیم که با ابزارها و روشهای دقیق، این بیانیه را به برنامههای عملی، طرحها، قوانین و راهبردها تبدیل کند. البته موضوعات باید مورد بررسیهای عمیق قرار گیرند. موضوعاتی که میدانیم درباره نحوه رسیدگی و برخورد با آنها دیدگاههای متناقضی وجود دارد؛ اما بحثها و مشورتها درباره آنها باید بر اساس توجه به منافع عمومی صورت گیرد نه بر اساس منافع طایفهای، مذهبی، گروهی و سهمیهبندیها.
بازگشت آوارگان سوری
در همین راستا بار دیگر تأکید میکنیم که نباید موضوع آوارگان سوری، آن گونه که دیروز در شورای وزیران روی داد، به موردی برای اختلاف شدید میان نیروهای سیاسی تبدیل شود. همه باید با این موضوع به صورتی حکیمانه، روحیه مسئولانه ملی، منطقی و به دور از حسابهای داخلی و خارجی و منافع ویژه برخورد کنند. چون برای همه روشن شده است که آوارگان سوری بار سنگین اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی برای کشور ایجاد کرده است. همه میدانند که امروز و فردا کردن دولتهای بزرگ در این قضیه ریشه سیاسی دارد و نه انسانی. ما معتقدیم که به جای انتظار کشیدن برای راه حل سیاسی که به نظر میرسد همچنان دور باشد، هیچ دلیلی برای عدم توافق روی بازگشت امن آوارگان به مناطق امن وجود ندارد.
باید به موضوع ازدواجهای مدنی پایان داده شود
باید به موضوع ازدواج مدنی بپردازیم که این اواخر به آن پرداخته شده و منجر به بروز دستهبندیهای دینی و سیاسی پیرامون آن گردیده است. با وضوح کامل اعلام میکنیم که در کنار کسانی هستیم که خواستار پایان یافتن این موضوع هستند. به ویژه در این برهه حساس و خطرناکی که کشور در آن قرار دارد. عرض میکنیم که این قضیه حساسیتهای دینی، اجتماعی و طایفهای خاص خود را دارد. با هیاهو و مجادلات شدید و ذهنیت مچ گیری نمیشود برای این موضوع چاره اندیشی کرد. بلکه نیازمند بررسیهای عمیق و منطق است که جایگاه دین و تأثیر آن در این کشور و نظام خانواده را در نظر داشته باشد. نه این که به موضوعی برای جدال درباره مشروعیت شکل گیری آن تبدیل شود.
دشمن فلسطین را تنها دیده است
به موضوع فلسطین اشغالی میرسیم که به خاطر فشارهای مداوم دشمن صهیونیستی بر مردم فلسطین در بدترین شرایط خود قرار دارد. چون بعد از روی آوردن دنیای عرب به دشمن، پشت کردن به آرمان فلسطین و عدم حمایت از ایستادگی مردم فلسطین، دشمن تشویق شده است که به سیاستهای تجاوزگرانه خود ادامه دهد. آخرین اقدام در این زمینه نیز تصمیم برای یهودی سازی قدس، بستن برخی از درهای مسجد الاقصی، تعدی به نمازگزاران و مصادره اموال و داراییهای خانوادههای شهدا و اسراست.
درعین حال که اقدامات تروریستی دشمن و اعمال فشار و محاصره علیه مردم فلسطین توسط دشمن را محکوم میکنیم و ایستادگی و فداکاریهای این مردم را نیز میستاییم. بار دیگر از ملتهای عربی و اسلامی میخواهیم که با همه ابزارهای ممکن از ملت فلسطین حمایت کنند. همین طور گروههای فلسطینی را به وحدت، همبستگی و پیوند دعوت میکنیم. آنها باید سیاستهایی را که باعث افزایش چند دستگی که به سود دشمن و به ضرر مردم فلسطین و آرمانهای آزادیخواهانه آن است، کنار بگذارند.