13 ذی الحجة 1439 هـ برابر با 2 شهریور ۱۳۹۷ هـ و 24/٨/٢٠١٨ م
مطالب مهم خطبه اول: زیباسازی کجا رفته است؟ / تجاوز به قوانین چه اثراتی دارد؟
مطالب مهم خطبه دوم: لبنان، بدون دولت / باید این جنگ بیهوده متوقف شود.
خطبه اول:
در این جمعه میخواهیم به یکی از پدیدههای جامعه خود بپردازیم. خیلیها کشورهای خود را با کشورهای غربی مقایسه میکنند. اگر یکی از ما به غرب سفر کند، اولین کاری که میکند این است که داشتههای آنان را با داشتههای خود مقایسه میکنند. از جمله نظم، جاهای زیبا، پاک و تمیز. میگویند: اما کشورهای ما را ببینید. جنگلهای آن به جنگلهای سیمانی شبیهترند، خیابانهای آن تنگ هستند، کوههای سبز آن را ببیند که هر روز از مساحت آن کاسته میشود. اینها چیزهایی است که با آه و افسوس بیان میکنیم.
زیباسازی کجا رفته است؟
در واقع، چیزی که باید در این باره بر آن تأکید کنیم یک موضوع مشخص است و آن ارزش زیباسازی است. زیباسازی کجاست؟ و ما چه مسئولیتی در قبال آن داریم؟
در اغلب موارد ما به این ارزش توجهی نداریم. چون احساس میکنیم که ما در ناامنی و نابسامانی قرار داریم. این که دولت، قانون و نظمی باشد، در حد آرزو و امید است. از این رو احساس میکنیم که نیازی نیست تا به ارزشهایی چون زیباسازی توجه داشته باشیم. برخیها اصلاً قضایایی از این دست را حاشیهای میدانند.
در حالی که همه ما خوب میدانیم وقتی قرآن کریم نازل شد تا از مسائل دینی، پاکیزگی، جنگ، شرک و کفر سخن بگوید، به آن دسته از مسائل جهانی اشاره داشت که با اصلاح زمین و آسمانها ارتباط دارند. از این رو چیزی را که به موجودیت انسان در روی زمین ارتباط داشته باشد، رها نکرد.
بنابراین وقتی به مسائل مهم و بزرگ میپردازیم، به این معنا نیست که از مشکلات کوچک خود صرف نظر کنیم؛ زیرا همین مشکلات کوچک هستند که اگر ادامه یابند، به مشکلاتی بزرگی تبدیل میشوند که حیات و جامعه ما را زیر فشار قرار میدهند.
از سوی دیگر وقتی ایمان آوردیم، معنایش این است که مجموعهای از قوانین و ارزشهای اخلاقی و دینی بر ما حاکم شوند. تا این که انسان باایمان بر اساس خواسته و اراده خداوند حرکت کند. ولی امر دیگری نیز وجود دارد و آن این است که بسیاری از مسائلی از این دست به تربیت نیاز دارد. تربیت این است که با جهاد با نفس داشته باشی. چرا که بسیاری از این احکام ممکن است مخالف هواها و خواستههای انسان باشند. چون انگیزههایی در درون نفس انسان وجود دارند از جمله طمع، افزونخواهی، بغض و خودخواهی. اینها چیزهایی هستند که به مقابله و مبارزه نیاز دارند.
تجاوز به قوانین چه اثراتی دارد؟
در بازگشت به ارزش زیباسازی که از آن سخن گفتیم، باید مسئله اضافه بنا را مثال بزنیم. مسئله اضافه بنا در بسیاری از جاها وجود دارد. همه میدانیم که ساخت و ساز قوانین و قواعد خاص خود را دارد. چون نظم اجتماعی بسیاری از امور همگانی را مد نظر قرار میدهد.
علامه مرجع سید فضل الله(ره) عقیده داشت که تعدی به فضای سبز جایز نیست. انسان حق ندارد چنین کاری را انجام دهد. در آن زمان بسیاری از افراد معنای سخن ایشان را درک نمیکردند؛ اما امروز ما به همان جایی رسیدیم که او ما را از آن بر حذر داشته بود. ما جایی را میخواهیم که فرزندانمان در آن بازی کنند؛ اما جای خالی نمانده است.
بنابراین ما به ارزش زیباسازی که توجه نداشتیم الآن به بخشی از مشکلات روانی، بهداشتی و جسمی ما تبدیل شده است که شاید خودمان احساس هم نکنیم.
وقتی خداوند میفرماید: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» منظور این است که ما انسانها عامل فساد و خرابی هستیم. این ما هستیم که از قوانین تعدی کردهایم و الآن چیزی که روی دست ما مانده است، زشتی است نه زیبایی. راه تنگ و باریک شدهاند، فضاهای سبز از بین رفتهاند و به خاطر نابودی درختها این همه آلودگی به وجود آمده است.
غیر از وظیفه دولت که اجرای قوانین را به عهده دارد، رعایت این قوانین یک امر کاملاً فردی است. هیچ کس حق ندارد به فضاهای عمومی تعدی کند. فضاهای عمومی به همگان تعلق دارد. یکی از بخشهای فلسفه نظام اسلامی حفظ جان و مال مردم و همه آن چیزهایی است که نباید مورد تعدی قرار گیرد.
اگر بدون توجه به مسائل زیبایی شناختی روستاها، شهرها و کشور خود رفتار کنیم، سرانجام ما چه خواهد شد؟
مثال دیگر: تبلیغات عمومی است. در غرب نصب تبلیغات بر بیلبوردهای متحرک ممنوع است. برای این که نظر رانندگان را جلب میکند و باعث تصادف میشود و از سوی دیگر شهروندان بدون زحمت از زیباییهای خیابانها استفاده کنند.
در غرب برای تبلیغات قوانین و قواعدی وجود دارد. ما ابزارهای تبلیغاتی را از غرب گرفتهایم، اما توجه به ارزش انسان را از غرب یاد نگرفتهایم. در حالی که همین امر در اسلام ما نیز وجود دارد. هرچه بیشتر به این چیزها توجه کنیم، فرزندانمان نیز بهرهمند خواهند برد و هر قدر بیتوجهی کردیم، فرزندانمان نیز وضعیت دشوارتری خواهند داشت.
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
لبنان، بدون دولت
در لبنان؛ به نظر میرسد بعد از سه ماه، روند تشکیل دولت همچنان با موانعی روبروست و به نظر نمیرسد که به این زودیها نیز به نتیجه برسد. اختلافات همچنان پابرجا هستند. از میزان حضور نیروهای سیاسی در دولت گرفته که برخیها اصرار دارند تا حضور فعلی خود را حفظ کنند تا بحران نزاع پیرامون صلاحیتهای رئیس جمهور و نخست وزیر. چون مهلتی برای تشکیل دولت تعیین نشده است، این بحرانها رو به وخامت نهاده است. این امر باعث شده است که پای مسائل قانونی به این قضیه باز شود؛ اما اغلب لبنانیها بر این نظر هستند که در شرایط کنونی دامن زدن به این مسائل به مصلحت نیست.
ما معتقدیم که اختلافات سیاسی و نزاع شدید میان جریانهای سیاسی را میشود با حکمت سیاسی حل و فصل کرد. ولی به نظر میرسد که این اختلافات بسیار پیچیده و عمیق است. شکنندگی سیاسی بیسابقه در موضعگیریها نیز به همین مسئله بازمیگردد. در این باره گفته میشود که درگیری بر سر میزان حضور جریانهای سیاسی در دولت، به امر ریاست جمهوری ارتباط دارد. این که عمر دولت آتی طولانی خواهد بود و این دولت خواهد بود که مواضع منطقهای لبنان و به ویژه رابطه با سوریه را تعیین خواهد کرد. چون سوریه مهمترین موضوعی است که باعث دستهبندی شدید میان جریانهای سیاسی لبنان شده است.
متأسفانه پرداختن به این قضیه در عرصه سیاسی کشور در بیشتر موارد بر اساس محاسبات و منافع شخصی صورت میگیرد و با واقعگرایی و عقلانیت که مصالح علیای لبنان و به ویژه مصالح اقتصادی آن را در نظر بگیرد، با این موضوع برخورد نمیشود. آن هم در شرایطی که وضعیت اقتصادی کشور در بدترین حالت خود قرار دارد.
اگر چه برای ما قابل درک است که رفتار تعدادی از نیروهای سیاسی کشور به خاطر نگرانی از احیای این روابط است که ذهنیت خوبی از آن وجود ندارد؛ اما ما خواستار گفتگوی عمیقی هستیم که به این دغدغهها بپردازد و در میان همه اعتمادسازی نماید تا رابطه سالمی میان سوریه و لبنان شکل بگیرد. در همین حال خواهش میکنیم که سرنوشت و مصالح لبنان با هیچ یک از درگیریهای منطقه گره زده نشود؛ یعنی منتظر چراغ سبز این و آن بمانند یا به ایجاد تغییرات منطقه دل ببندند. چون برخی از موضعگیری سیاسی غربی همچنان سعی در دامن زدن به آن دارند. غربیها سعی دارند از موضوع آوارگان و بازسازی بهرهبرداری نمایند و تغییراتی را در آن به وجود آورند؛ اما به اعتقاد کارشناسان و ناظران، تحولات سیاسی این موضوعات را به نقطه غیرقابل بازگشت رسانده است.
ما نمیخواهیم پیچیدگیهای موجود و موضوعاتی را که باعث تأخیر در تشکیل دولت شده است کوچک جلوه دهیم. ولی به نمایندگی از مردم گرفتار در انواع بحرانهای معیشتی و خدماتی، حرف ما به رهبران سیاسی این است: همان طور که در موضعگیریهای سیاسی خود حساس و هوشیار هستید، از شما میخواهیم که نسبت به درمان دردها و رنجهای مردم نیز حساس باشید. چون همین مردم در انتخابات چند ماه پیش به شما اعتماد کردند و تمام آمال و آرزوهای خود را به وعدههای شما گره زدند.
باید این جنگ بیهوده متوقف شود
به یمن میرویم و به حملات هوایی ائتلاف عربی به مردم یمن میپردازیم. جنایت پشت جنایت صورت میگیرد و غیرنظامیان و خصوصاً کودکان آماج حملات واقع میشوند. به همه کسانی که در توجیه این جنایات آن را اشتباهی توصیف میکنند عرض میکنیم که این جنایات توجیه ناپذیر و غیراخلاقی هستند و محکومیت آن توسط سازمانهای بین المللی و افکار عمومی ماهیت و معیار این نبرد را تغییر نمیدهد. چون حوادث یمن چند سال است که ادامه دارد و ثابت کرده است که تداوم این سیاست نمیتواند اهداف آن را تحقق بخشد و همان طور که روند میدانی نبرد نشان میدهد نتیجه عکس خواهد داشت و همان طور که به روابط آتی میان دولتها و ملل منطقه آسیب خواهد زد و انواع کینه، بغض و انگیزههای انتقامجویی را ایجاد خواهد کرد، آزار سیاسی، معنوی و اخلاقی مرتکبان این جنایات را در پی خواهد داشت.
ما بار دیگر خواهان توقف این جنگ و استفاده از گفتگوی سیاسی به عنوان تنها راه پایان دادن به این بحران هستیم. در این گفتگوی سیاسی باید حقوق تمام بخشهای مردم یمن به صورت مساوی حفظ شود، محاصره پایان یابد و ماشینهای کشتار متوقف شوند. آن هم بعد از این که هزاران تن از فرزندان این مردم گرفتار مرگ، گرسنگی و فقر گردیدهاند. باید به نفع این کشور باشرافت، این صفحه خونین به پایان برسد و یمن به عرصه امنیت، صلح و وحدت تبدیل شود.