22 شوال 1439 هـ برابر با 15 تیر ۱۳۹۷ هـ و ٦/٧/٢٠١٨ م
مطالب مهم خطبه اول: اوقات فراغت / فراغت یا کار؟! / آثار و پیامدهای فراغت / مسئولیت ما در ازای زمان / زیانی جبران ناپذیر.
مطالب مهم خطبه دوم: لبنان دولت ندارد / مسائلی که محتاج راه حل هستند / بحران ایران افزایش مییابد / وفاداری به روش سید(ره).
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالى در کتاب عزیز خود میفرماید: «فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ* وَإِلَى رَبِّک فَارْغَبْ» صدق الله العظیم.
اوقات فراغت
یکی از چیزهایی که اسلام در روش تربیتی خود برای آن اهتمام ویژهای قائل است، توجه انسان به اوقات فراغت است. در اینجا منظور از اوقات فراغت، وقتی است که انسان بدون این که به کاری مشغول باشد آن را سپری مینماید؛ مانند کارگری که کارش تمام شده است و کاری برای انجام دادن ندارد یا کارمندی که در مرخصی قرار دارد یا دانشجویی که سال تحصیلیاش تمام شده است و وارد تعطیلات تابستانی شده است.
البته طبیعی است که انسان وقت فراغت داشته باشد. چون وقت فراغت برای کاستن از سنگینی کار و مقتضیات زمان تحصیل لازم است. انسان باید نشاط و بالندگی خود را بازیابد. چون امکان ندارد که انسان همیشه در حال کار مداوم باشد یا بدون وقفه مشغول تحصیل باشد. کار و تحصیل مداوم باعث کاهش شور و نشاط، بیمیلی و کمکاری میشود. این حدیث نیز همین را میگوید: «لِلمُؤمِنِ ثَلاثُ ساعاتٍ: فَساعَةٌ یناجی فیها رَبَّهُ، وساعَةٌ یرُمُّ مَعاشَهُ، وساعَةٌ یخَلّی بَینَ نَفسِهِ وبَینَ لَذَّتِها فیمایحِلُّ ویجمُلُ؛ [سزاوار است] مؤمن سه زمان داشته باشد: زمانى که در آن با پروردگارش راز و نیاز کند؛ و زمانى که هزینههاى زندگى را تأمین کند؛ و زمانى را به خوشیهاى حلال و زیبا اختصاص دهد.» چون خوشیهای حلال و زیبا به آن دو زمان دیگر کمک مینماید. در حدیث دیگری آمده است: «مَا أَحَقَّ اَلْإِنْسَانَ أَنْ تَکونَ لَهُ سَاعَةٌ لاَ یشْغَلُهُ [عَنْهَا] شَاغِلٌ؛ چه سزاوار است که انسان لحظاتى براى خود داشته باشد که هیچ بازدارندهای، او را از آن لحظهها باز ندارد.»
فراغت یا کار؟!
ولی این سؤال باقی میماند که با اوقات فراغت چگونه برخورد کنیم؟ چون اگر انسان به خوبی از اوقات فراغت خود استفاده نکند، بیهوده به هدر میرود و بهرهای هم از آن نمیبرد. در این صورت اوقات فراغت یا با خوابهای طولانی سپری میشود، یا جلوی تلویزیون صرف میشود یا با مسافرت. اوقات فراغت ممکن است روزنه نفوذ انحراف باشد و انسان به سوی عادات بد کشانده شود، کارهای نامشروع انجام دهد، به دام رفقای بد بیفتد یا به بروز ناآرامیهای روانی و تنشهای عصبی بینجامد که هم خود او و هم اطرافیان او در جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد. مطالعات و پژوهشهایی که روی اعتیاد جوانان به مواد مخدر صورت گرفته است، نشان میدهد که در بسیاری از موارد اوقات فراغت بسیار، دلیل اعتیاد آنها به مواد مخدر هست. از این رو اوقات فراغت مطمئنترین فرصت برای نفوذ شیطان است.
از این رو آیات قرآنی و احادیث شریف از انسان میخواهند که از اوقات فراغت خود درست استفاده نماید. باید با کارهای مفید اوقات فراغت خود را پر کند و جاهایی را که معمولاً در برنامههای ریزیهای روزانه و جدولهای زمانی خالی میمانند، با کار و مشغولیت پر کند. چون انسان نیاز دارد برای کامل کردن شخصیت خود، کارهایی را انجام دهد که معمولاً در زمانهای عادی انجام نمیدهد. او به علم و عمل نیاز دارد، به رشد جسمی و معنوی نیازمند است، باید معارف دینی و فرهنگی و مهارتها و تواناییهای خود را توسعه دهد. او به ارتباطات اجتماعی با بستگان و همسایگان خود نیاز دارد. باید در کارهای داوطلبانه نیکوکاری و اجتماعی مشارکت بورزد. باید خود را مورد ارزیابی قرار دهد و نواقص آن را برطرف سازد. او به سفرهای آرامش بخش نیز نیاز دارد.
بنابراین اصل بر این است که اوقات فراغت به این معنا که کاری برای انجام دادن نباشد وجود ندارد. چون انسان از فضای آموزش یا کار به فضای دیگری منتقل میشود که از تبعات کار یا آموزش در آن خبری نیست. ولی اوقات فراغت خالی از هدف نیز نمیتواند باشد. چون فراغت وقتی حاصل میشود که انسان هدف برای گذراندن وقت خود نداشته باشد. خداوند چنین چیزی را برای مسلمان و زندگی نمیخواهد.
از این رو میبینیم خداوند متعال پیامبرش را در آیهای که تلاوت کردیم چنین مورد خطاب قرار میدهد: «فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ* وَإِلَى رَبِّک فَارْغَبْ». خداوند از انسان میخواهد که وقتی از کاری فارغ شد، فوراً به کار دیگری مشغول شود. وقتی از عبادت واجب فارغ شدیم باید به عبادت مستحبی مشغول شویم. از کار آخرت که فراغت حاصل کردیم باید فوراً به کارهای دنیا مشغول گردیم.
آثار و پیامدهای فراغت
درباره پیامدهای ناشی از اوقات فراغت نیز هشدارهای لازم داده شده است. انسان ممکن است در اوقات فراغت عمر گرانبهای خود را به عنوان ارزشمندترین سرمایهای که خداوند در اختیار او قرار داده است، از دست بدهد.
احادیث شریف به حسرت روزهای از دست رفته اشاره کردهاند. در روز قیامت به تعداد ساعات یک روز، بیست و چهار خزانه به روی انسان گشوده میشود. هر کدام از این خزانهها نیز از نتایج کارهایی که انسان در دنیا انجام داده است، پر هستند. تعدادی از این خزانهها نورانی هستند و آن ساعاتی هستند که انسان از خدای خود اطاعت کرده است. برخی از خزانهها نیز تاریک و وحشتناک هستند. اینها ساعاتی هستند که انسان نافرمانی خداوند را نموده است. برخی از خزانهها نیز خالی هستند. انسان با دیدن این خزانههای خالی بسیار حسرت میخورد. این خزانهها نه روشن هستند و نه تاریک. دلیل آن را سؤال میکند. معلوم میشود این خزانهها مربوط به زمانی هستند که انسان در آنها هیچ کاری انجام نداده است. اینها ساعات فراغت او هستند که بیهوده به هدر داده است. در حالی که میتوانست آن را از نور، هدایت، علم و عمل پر کند. ولی کاری نکرده است.
در حدیث آمده است: «أشدّ الناس حساباً یوم القیامة، المکفی الفارغ؛ در روز قیامت سختترین حسابرسی برای انسان بیکار است.»
در حدیث دیگری آمده است: «وَاعْلَمْ أَنَّ الدُّنْیا دَارُ بَلِیةٍ، لَمْ یفْرُغْ صَاحِبُهَا فِیهَا قَطُّ سَاعَةً، إِلَّا کانَتْ فَرْغَتُهُ عَلَیهِ حَسْرَةً یوْمَ الْقِیامَةِ؛ بدان که دنیا سراى آزمایش و گرفتارى است، که آدمى هرگز در آن ساعتى آسوده و بیکار نشود، مگر این که آن بیکارى در روز قیامت مایه افسوس او گردد.» در حدیث دیگری نیز آمده است: «إنَّ الله یبغض العبد النوَّام الفارغ؛ همانا خداوند متعال بنده پرخواب بیکار را دشمن میدارد.»
اینها برای آخرت بود؛ اما در دنیا. در حدیث آمده است: «من الفراغ تکون الصَّبوة؛ حالات و رفتارهای جاهلانه جوانی، زاده فراغت و بیکاری است.» منظور از جوانی در اینجا نادانی و عقبماندگی است. نیز در این باره آمده است: «خلّتان مفتون بها کثیر من الناس؛ الصحة والفراغ؛ دو همراه صمیمی هستند که بسیاری از مردم با آن امتحان شدهاند و فریب خوردهاند صحت و فراغت.»، «احفظ عمرک من التضییع له فی غیر العبادة والطاعات؛ عمرت را از ضایع شدن در راهی جز عبادت و طاعات حفظ کن.»
بنابراین بسیاری از مردم زیان دیده و فریب خورده هستند. چون زمانی را که برای بهبود و ارتقای وضعیت در اختیارشان قرار داده شده است، از دست میدهند.
از این رو میبینیم وقتی امام زین العابدین(ع) در برابر خداوند عزوجل به مناجات میایستند از خداوند میخواهد که در برابر اوقات فراغت به او کمک نماید. میفرماید: «اللَّهُمَّ... اشْغَلْ قُلُوبَنَا بِذِکرِک عَنْ کلِّ ذِکر، وَأَلْسِنَتَنَا بِشُکرِک عَنْ کلِّ شُکر وَجَوَارِحَنَا بِطَاعَتِک عَنْ کلِّ طَاعَة، فَإنْ قَدَّرْتَ لَنَا فَرَاغاً مِنْ شُغُل، فَاجْعَلْهُ فَرَاغَ سَلاَمَة، لا تُدْرِکنَا فِیهِ تَبِعَةٌ، وَلاَ تَلْحَقُنَا فِیهِ سَآمَةٌ، حَتَّى ینْصَرِفَ عَنَّا کتَّابُ السَّیئَاتِ بِصَحِیفَة خَالِیة مِنْ ذِکرِ سَیئاتِنَا، وَیتَوَلّى کتَّابُ الْحَسَنَاتِ عَنَّا مَسْرُورِینَ بِمَا کتَبُوا مِنْ حَسَنَاتِنَا؛ خدایا... با یاد خود، دلهای ما را از هر یاد دیگری بپرداز؛ و با سپاس خود، زبانهای ما را از هر سپاس دیگر و با فرمانبرداری خود، اعضای ما را از فرمانبرداری دیگران بازدار. اگر برای ما فراغتی مقدّر کردهای، آن را فراغتی بیگزند و سالم قرار ده که وبال نیاورد و دلهایمان را نمیراند تا فرشتگانی که گناهان ما را مینویسند، با کارنامهای سفید و تهی از تیرگیهای گناه از پیش ما به سوی تو برگرداند و فرشتگانی که کارهای نیک ما را مینویسند، شادمان از آنچه در کارنامهی ما نوشتهاند، پیش تو آیند.» این دعا بهترین بیان برای ابراز نگرانی از پیامدهای فراغت است.
مسئولیت ما در ازای زمان
بنابراین در اسلام فراغت به معنای بیکار بودن یا کار بیفایده کردن وجود ندارد که وقت انسان را به هدر دهد. چون زمان ارزشمند است و مسئولیت دارد. در روز قیامت نمیگذارند که بنده قدم از قدم بردارد مگر این که از او میپرسند عمر خود را در چه راهی سپری کرده و جوانی خود را در چه راهی گذرانده است.
در حدیث آمده است: «اِغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْس، شَبابَک، قَبْلَ هِرَمِک وَصِحَتَک قَبْلَ سُقْمِک وَ غِناک قَبْلَ فَقْرِک وَ فَراغَک قَبْلَ شُغْلِک وَ حیوتَک قَبْلَ مَوْتِک؛ پیش از آنکه پنج چیز به تو روى آورد، پنج چیز را غنیمت شمار: جوانى را پیش از پیرى، تندرستى را پیش از بیمارى، توانگرى را پیش از پریشانى، فراغت را پیش از گرفتارى و زندگى را پیش از مرگ.»، «اِنَّ اللّیلَ وَ النَّهارَ یَعْملانِ فیکَ فاعمَلْ فیهِما و یأخُذانِ مِنک فَخُذْ مِنهما؛ شب و روز در تو عمل میکنند، تو هم در آن دو عمل کن و از تو میگیرند، پس تو هم از آن دو بگیر.»
«کُن عَلی عُمرِکَ اَشَحُّ مِنکَ عَلی دِرهَمِکَ وَ دینارِک؛ در مورد عمر خود بخیلتر از پول و ثروت خود باش.»، «رحم الله امرءاً علم أنَّ نفسه خُطاه إلى أجله، فبادر عمله، وقصَّر أمله؛ خدا رحمت کند مردی را که بداند نفسهای او گامهای او به سوی مرگ است پس بر انجام عملش مبادرت بورزد و آرزوها را کوتاه کند.»
در این باره برخی بر این عقیده هستند که اگر کسی کار یا تحصیل خود را به اتمام برساند یا به مسئولیتهای خود عمل نماید، به وظیفه خود عمل کرده است. از این رو حق دارد که باقیمانده وقت خود را هر طوری خواست بگذراند. مهم این است که به حرام نیفتد. ولی وظایف زندگی به این حد منحصر نمیشود. امام زین العابدین(ع) در دعای صبح و شام خود برنامهای را مشخص میکند که انسان باید آنها را انجام دهد. میفرماید: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَ وَفِّقْنا فى یوْمِنا هذا وَلَیلَتِنا هذِهِ وَفى جَمیعِ اَیامِنالِاسْتِعْمالِ الْخَیرِ، وَ هِجْرانِ الشَّرِّ، وَ شُکرِ النِّعَمِ، وَاتِّباعِ السُّنَنِ، وَ مُجانَبَةِ الْبِدَعِ، وَالْاَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ، وَالنَّهْىِ عَنِ الْمُنْکرِ، وَ حِیاطَةِ الْاِسْلامِ، وَانْتِقاصِ الْباطِلِ وَاِذْلالِهِ، وَ نُصْرَةِ الْحَقِّ وَاِعْزازِهِ، وَ اِرْشادِ الضّآلِّ، وَ مُعاوَنَةِ الضَّعیفِ، وَ اِدْراک اللَّهیفِ؛ بار خدایا... ما را در این روزمان و در این شبمان و در تمام ایاممان براى انجام خیر و دورى از شر و شکر نعمتها و پیروى سنّتها و دورى از بدعتها و امر به معروف و نهى از منکر و پاسدارى اسلام و عیبجوئى از باطل و خوار ساختن آن و یارى حق و گرامیداشت آن و ارشاد گمراه و یارى ناتوان و پناه دادن به ستمدیده موفق بدار.»
در آستانه فصل تابستان، همه ما به ویژه دانشجویان نیاز داریم که اهمیت وقت را همیشه به یاد داشته باشیم. باید برای وقت خود برنامهریزی کنیم و از آن استفاده درست بنماییم تا در حالی که شدیداً به آن نیاز داریم، وقت خود را به هدر ندهیم.
این نیز ممکن نیست مگر این که نیازهای خود را بررسی کنیم. چون هر کداممان نیازهای خاص خود را داریم و باید بکوشیم کارهایی را که میتوانیم، انجام دهیم. در این زمینه میتوانیم از برنامههای مؤسسات و نهادهایی که در این باره فعالیت دارند سود ببریم.
در اینجا باید از کلیه کسانی که برای برگزاری دورههای عمومی، قرآنی، حدیث، فقه، عقاید، فنی و حرفهای، ورزشی، پیشاهنگی و کارهای داوطلبانه تلاش میکنند تقدیر و تشکر کنیم. چون این کارها همگی فرصت و طاعت الهی هستند.
زیانی جبران ناپذیر
بزرگترین زیانی که به انسان وارد میشود زیان در وقت است. با این زیان، در حقیقت انسان خودش ضرر میکند. چون همان طور که در حدیث آمده است، انسان «إِنَّمَا أَنْتَ عَدَدُ أَیام، فَکلُّ یوْمٍ یمْضِی عَلَیک یمْضِی بِبَعْضِک؛ تو چند روزه ای بیش نیستی. پس هر روزی که از تو سپری میشود، بخشی از تو را میبرد.» این زیان جبران ناپذیر است. چون عمری که میرود دیگر باز نمیگردد. از این رو پیامبر خدا ندا میدهد: «الآنَ الآنَ مِن قَبلِ النَّدَمِ و مِن قَبلِ أن تَقولَ نَفسٌ یا حَسرَتى عَلى ما فَرَّطتُ فی جَنبِ اللّه؛ اینک، اینک زمان را دریابید، پیش از آن که پشیمان شوید و پیش از آن که هر کسى بگوید: اى دریغا! که در کار خدا کوتاهى کردم.»، «الآنَ الآنَ ما دامَ الوَثاقُ مُطلَقا و السِّراجُ مُنیرا و بابُ التَّوبَةِ مَفتوحا، مِن قَبلِ أن یجِفَّ القَلَمُ و تُطوَى الصُّحُفُ؛ اینک، اینک تا که بندها باز است و چراغْ فروزان و در توبه باز؛ پیش از آن که قلم از نوشتن اعمال باز ایستد و دفتر اعمال بسته شود.»
تا به وضعیتی نرسیم که خداوند سبحان بدان اشاره کرده است: «وَهُمْ یصْطَرِخُونَ فِیهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحاً غَیرَ الَّذِی کنَّا نَعْمَلُ أَوَلَمْ نُعَمِّرْکمْ مَا یتَذَکرُ فِیهِ مَنْ تَذَکرَ».
باید همیشه به درگاه الهی این چنین دعا کنیم: «وَاجْعَلْنِی مِمَّنْ أَطَلْتَ عُمُرَهُ وَحَسَّنْتَ عَمَلَهُ، وَأَتْمَمْتَ عَلَیهِ نِعْمَتَک، وَرَضِیتَ عَنْهُ، وَأَحْییتَهُ حَیاةً طَیبَةً فِی أَدْوَمِ السُّرُورِ وَأَسْبَغِ الْکرَامَةِ وَأَتَمِّ الْعَیشِ».
امام علی(ع) فرموده است: «فیا لَها حَسرَةً عَلى کلِّ ذی غَفلَةٍ أن یکونَ عُمُرُهُ عَلَیهِ حُجَّةً و أن تُؤَدِّیهُ أیامُهُ إلَى الشِّقوَةِ؛ دریغا بر غافلى که عمرش بر او حجّت باشد و دوران زندگانیاش او را به سوى بدبختى براند.»
تثبیت و تقویت این رفتار، جز با تقویت فرهنگ اهمیت قائل شدن برای وقت در زندگی ممکن نیست. باید الگوهای خوب انتخاب کرد و ارادهای داشت که هیچ وقت به وضعیت موجود تن نمیدهد که در آن مردم به تباه کردن و اهمیت قائل نشدن برای وقت عادت کردهاند.
برای این که نگوییم: «رَبِّ ارْجِعُونِ* لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحاً فِیمَا تَرَکتُ».
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی وصیت میکنم که امام امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: «أُوصِیکمْ عِبَادَ اللهِ بِتَقْوَى الله الَّذِی أَلْبَسَکمُ الرِّیاشَ، وَأَسْبَغَ عَلَیکمُ الْمَعَاشَ، فَلَوْ أَنَّ أَحَداً یجِدُ إِلَى الْبَقَاءِ سُلَّماً، أَوْ لِدَفْعِ الْمَوْتِ سَبِیلًا، لَکانَ ذَلِک سُلَیمَانَ بنَ دَاوُدَ(ع)، الَّذِی سُخِّرَ لَهُ مُلْک الْجِنِّ وَالْإِنْسِ، مَعَ النُّبُوَّةِ وَعَظِیمِ الزُّلْفَةِ، فَلَمَّا اسْتَوْفَى طُعْمَتَهُ، وَاسْتَکمَلَ مُدَّتَهُ، رَمَتْهُ قِسِی الْفَنَاءِ بِنِبَالِ الْمَوْتِ، وَأَصْبَحَتِ الدِّیارُ مِنْهُ خَالِیةً، وَالْمَسَاکنُ مُعَطَّلَةً، وَوَرِثَهَا قَوْمٌ آخَرُونَ، وَإِنَّ لَکمْ فِی الْقُرُونِ السَّالِفَةِ لَعِبْرَةً، أَینَ الْعَمَالِقَةُ وَأَبْنَاءُ الْعَمَالِقَةِ؟! أَینَ الْفَرَاعِنَةُ وَأَبْنَاءُ الْفَرَاعِنَةِ؟! أَینَ أَصْحَابُ مَدَائِنِ الرَّسِّ الَّذِینَ قَتَلُوا النَّبِیینَ وَأَطْفَأوا سُنَنَ الْمُرْسَلِینَ، وَأَحْیوْا سُنَنَ الْجَبَّارِینَ؟! أَینَ الَّذِینَ سَارُوا بِالْجُیوشِ وَهَزَمُوا بِالْأُلُوفِ وَعَسْکرُوا الْعَسَاکرَ وَمَدَّنُوا الْمَدَائِنَ؛ اى بندگان خدا! شما را به پرهیزکارى و ترس از خدایى سفارش میکنم که شما را جامهها پوشانید و وسایل زندگى شما را فراهم کرد، اگر راهى براى زندگى جاودانه وجود میداشت، یا از مرگ گریزى بود، حتماً سلیمان بن داوود(ع) چنین میکرد، او که خداوند حکومت بر جن و انس را همراه با نبوت و مقام بلند قرب و منزلت، در اختیارش قرار داد اما آنگاه که پیمانه عمرش لبریز و روزى او تمام شد، تیرهاى مرگ از کمانهای نیستى بر او باریدن گرفت و خانه و دیار از او خالى گشت، خانههای او بیصاحب ماند و دیگران آنها را به ارث بردند. مردم! براى شما در تاریخ گذشته درسهای عبرت فراوان وجود دارد، کجایند عمالقه و فرزندانشان؟ کجایند فرعونها و فرزندانشان؟ کجایند مردم شهر رس آنها که پیامبران خدا را کشتند و چراغ نورانى سنت آنها را خاموش کردند و راه و رسم ستمگران و جباران را زنده ساختند. کجایند آنها که با لشکرهاى انبوه حرکت کردند؟ و هزاران تن را شکست دادند، سپاهیان فراوانى گرد آوردند و شهرها ساختند؟»
امام علی(ع) از ما میخواهد که در زندگی آگاه باشیم. نباید نامها، موقعیتها، اموال و سپاهیان ما را فریب دهند. چون در نظر خداوند هیچ یک از اینها به حساب نمیآیند. خدایی که فرموده است: «وَکلُّهُمْ آَتِیهِ یوْمَ الْقِیامَةِ فَرْداً» و فرموده است: «یوْمَ لَا ینْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ* إِلَّا مَنْ أَتَى الله بِقَلْبٍ سَلِیمٍ». هر وقت که صاحب چنین آگاهی شدیم، تلاش بیشتری خواهیم کرد و در برابر چالشهای زندگی از توان بیشتری برخوردار خواهیم شد.
لبنان دولت ندارد
از لبنان آغاز میکنیم. لبنانی که در حرکت سیاسی اخیر خود برای رها کردن دولت از تنگ بلوری موفق نبوده است. چون همه جریانهای سیاسی بر مواضع خود اصرار دارند. به نظر نمیرسد هیچ یک از جریانهای سیاسی آمادگی دست برداشتن از سهمیه وزارتخانههای خود را داشته باشند. حال آن که این سهمیهها نشاندهنده چیزی جز میزان حضور بیرونی نیست و واقعیت درگیری نیز بازتاب تغییر موازنه قوا در داخل پارلمان و تأثیرات نتایج حاصل از انتخابات بر وضعیت دولت آتی و روش تعامل با تحولات آتی داخلی و منطقهای نیست.
از این رو شاهد تغییرات زود هنگام در موضعگیریها نخواهیم بود. چون گروهها بر سر مواضع خود هستند و سیاست انتظار، عجله نکردن و مرخصیهای خانوادگی و غیر خانوادگی خصوصیت این مرحله است. نیروهای سیاسی نیز در این مرحله سعی خواهند کرد که از تغییرات احتمالی در منطقه برای بهبود بخشیدن به موقعیت خود استفاده کنند.
در برابر همه اینها ما بر این نظر هستیم که جریانهای سیاسی حق دارند موقعیت و دیدگاه خود به آینده این کشور را در نظر بگیرند. ولی در عین حال که زمین زیر پای خود را نیز تثبیت میکنند، باید منافع مردمی را که امور خود را به آنان سپردهاند یا از طرفشان صحبت میکنند، نیز در نظر بگیرند. چون صحبتهای بسیاری درباره وضعیت اقتصادی متزلزل کشور و آن چه در این زمینه انتظار آن را میکشد، وجود دارد.
هر روز که میگذرد کشور به پرتگاه جهنم نزدیکتر میشود. نشانههایی از این جهنم را میتوان در بدنه آموزشی مشاهده کرد. چون بحرانهای مربوط به معیشت و زندگی مردم در حال تشدید است. نسبت فقر و بیکاری در حال افزایش است و طبیعی است که حالتی از یأس و ناامیدی ایجاد شود و تنشها افزایش یابد که نمود آنها را میتوان در افزایش میزان جنایات، سرقت، خودکشی و اعتیاد به مواد مخدر و نظایر آن مشاهده کرد.
مسائلی که محتاج راه حل هستند
در همین زمینه ما نگران مسئلهای هستیم که اگر درمان نشود و برای حل شدن آن تلاشی صورت نگیرد، پیامدهای خطرناکی در پی داشته باشد. این قضیه وامهای مسکن است. چون دولت حمایت از این وامها را متوقف کرده است. این مسئله تأثیرات مهمی روی جوانان و طبقات فقیر و متوسط دارد. چون با توجه به بالا رفتن قیمتها و اجارهها، این وامها پشت و پناه مردم بود. اگر این وامها داده نشوند، بحران آفرین خواهد بود و بازتاب منفی روی اوضاع اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی خواهد داشت.
ما از همه مسئولان مرتبط میخواهیم که برای حل این بحران تلاش کنند. خصوصاً این که تعدادی از کارشناسان معتقدند میشود راهکاری برای برونرفت از این بحران ارائه داد. به گونهای که جلوی پیامدهای منفی آن روی بخشهای دیگر گرفته شود.
در عین حال از همه کسانی که به سلامت جامعه علاقه دارند، اعم از مؤسسات اجتماعی و نیکوکاری و توانگران میخواهیم که با برنامه به حل این بحران بیندیشند. چون سیاستی که در این کشور بدان عادت کردهایم این است که خودمان با انگشت خود خارها را درآوریم نه سرانگشت دولتی که غرق در بحث سهمیهبندی و اختلافات است.
از سوی دیگر از اختلافاتی که اخیراً میان اهالی عاقوره و یمونه در منطقه جبیل به وجود آمده است، متأسف هستیم. منطقهای که همیشه نمونهای از همزیستی میان مسلمانان و مسیحیان بوده است. این همزیستی نباید متزلزل شود. همه مسئولان سیاسی، فعالان اجتماعی و مقامات دینی باید تلاش کنند که این همزیستی حفظ شود. این حادثه باید درمان شود. چون به رغم این که چنین اختلافاتی ممکن است میان بیشتر روستاهای لبنانی به وجود دارد، اما ممکن است که این حادثه جنبه طایفهای به خود بگیرد. عقیده داریم که خیرخواهان میتوانند راه حلی نزدیک برای این بحران پیدا کنند.
در همین زمان و در موضوع آوارگان سوری، باید از تلاشهای مقامات سیاسی و امنیتی و... برای درمان، راه حل سنجی و کمک به حل شدن این موضوع تقدیر و تشکر کنیم. به رغم این که دشواریهایی که در برابر راه حلها وجود دارد، باید از حرفهای خوب به سمت عمل جدی حرکت کنند. امیدواریم که این تلاشها به برنامهای ملی و فراگیر برای درمان این قضیه منجر خواهد شد. بدون این که ضرری در پی داشته باشد.
بحران ایران افزایش مییابد
اما در عرصه بین المللی، بعد از این تصمیم ظالمانه آمریکا برای جلوگیری از صادرات نفت ایران و مواضع متقابل رهبران ایران، بحران ایران و آمریکا رو به تشدید گذاشته است. رهبران ایران اعلام داشتند که آمریکا نمیتواند جلوی صادرات نفت ایران را بگیرد. در پاسخ به محاصره اقتصادی شدیدی که علیه ایران اعمال شده و ادامه دارد، ایران تهدید کرده است که انفجار بزرگی در منطقه روی خواهد داد.
وخامت اوضاع ایجاب میکند کسانی که به صلح جهانی علاقمند هستند در برابر سیاست ترامپ رئیس جمهور آمریکا بایستند که در دنیا به احمق معروف شده است. این سیاست نتیجهای غیر از افزایش تنش در دنیا نخواهد داشت و دولتهای حاشیه خلیج فارس بیش از همه ضرر خواهند کرد.
وفاداری به روش سید(ره)
در خاتمه باید از حضور پر شور عزیزان در مراسم هشتمین سالگرد رحلت پدر، مجدد و مرجع سید فضل الله(ره) تقدیر و تشکر کنیم. شما با این حضور وفاداری و تأکید خودتان را بر راهی که او برای ما ترسیم کرد، نشان دادید. راه او روش اسلامی است که به دیگران، زمانه و زندگی توجه دارد. حضور شما پایبندی به میهنی است که سید(ره) آن را عزیز و باکرامت میخواست. وفاداری به امتی زنده و کارآمد در این دنیاست. از صمیم قلب از شما تشکر میکنم.