24 رمضان 1439 هـ برابر با 18 خرداد ۱۳۹۷ هـ و ٨/٦/٢٠١٨ م
مطالب مهم خطبه اول: پرهیزگاران چه کسانی هستند؟ / قله عبادت / وظیفه، نه انتخاب / علت روزهداری / اقدامات مناسب / معیاری قبولی اعمال.
مطالب مهم خطبه دوم: منتظر عملی شدن وعدهها هستیم / حق یا سلیقه؟ / خلل امنیتی را نمیپذیریم / قدس قبله قضایای ما.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالى در کتاب عزیز خود میفرماید: «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ * آَخِذِينَ مَا آَتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُحْسِنِينَ * كَانُوا قَلِيلاً مِنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ * وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ * وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ».
پرهیزگاران چه کسانی هستند؟
قرآن کریم در این آیه معادله روشن و صریحی را ارائه میدهد. میگوید فقط با انجام وظایف عبادی، رابطه بین انسان و خدا کامل نمیشود و انسان به آنچه خداوند به بندگان خود وعده داده است، نمیرسد. بلکه با خدمت به مردم و انجام مسئولیتها کامل میشود؛ بنابراین، هنگامی که در مورد آنچه موجب رسیدن متقین به درجه تقوا و نائل به باغها و چشمهسارها سخن میگوید، فقط از آنان شب زنده داری و طلب بخشش نمیخواهد بلکه اشاره میکند این کار باید با بخشش مال به نیازمندان و محرومان همراه باشد.
در حساب خدا، افراد خودخواهی که فقط به خودشان و تأمین نیازها و خواستههای خود و آسایش و راحتی خانوادههایشان فکر میکنند و به درد و رنج دیگران در مقابله با سختیها و دشواریهای زندگی توجهی ندارند، نزد او جایگاه و منزلتی ندارند؛ بنابراین، خداوند دوست داشتن خود را با دوست داشتن عیال خود پیوند داده است و در این زمینه بین عیال خود که ممکن است از نظر دین و عقیده متفاوت باشد، فرقی نگذاشته است.
در حدیث رسول خدا(ص) نقل شده است: «الخلق كلّهم عيال الله، وأحبّهم إلى الله أنفعهم لعياله؛ مردم همگی عیال خداوند هستند و محبوبترین مردم نزد خداوند، سودمندترینشان برای عیال خداوند است.» و «... من أدخل على أهل بيت مؤمنٍ سروراً؛ محبوبترین افراد نزد خداوند کسی است که خانواده مؤمنی را شاد کند.» و «... من مشى مع أخيه في حاجة؛ محبوبترین افراد نزد خداوند کسی است که در پی روا کردن نیازهای برادر خود باشد.»
قله عبادت
در قدردانی و سپاس نیز خداوند تشکر از خود را کافی نمیداند، بلکه باید تشکر از خداوند با تشکر از افرادی که در زندگی انسان نقشی دارند، همراه باشد. در حدیثی از امام زین العابدین(ع) آمده است: «أشكركم لله، أشكركم للنّاس؛ سپاسگزارترین شما به خداوند، سپاسگزارترین شما به مردم است.» باز از ایشان روایت شده است: «در روز قیامت خداوند به بندهای از بندگان خود میگوید که آیا از فلانی تشکر کردی؟ میگوید: خدایا من از تو تشکر کردم. خداوند میفرماید: اگر از او تشکر نکرده باشی، از من نیز تشکر نکردهای.» خداوند نشانه رسیدن انسان به قله عبادت را خدمت به مردم و برآوردن کردن نیازهای آنان میداند. از این رو در حدیث آمده است: «إنّ الإنسان إذا بلغ القمّة في العبادة، أصبح مشّاءً في حوائج الناس؛ هر گاه انسان به قله عبادت برسد، بیشتر در پی روا کردن نیازهای مردم میرود.»
خداوند کمک به بنده خود را، اگر به یاری او نیاز داشته باشد، به کمک به برادر مؤمنش منوط کرده است. چون از رسول خدا(ص) روایت شده است: «إنَّ الله في عون المؤمن، ما كان المؤمن في عون أخيه؛ خداوند تا زمانی به یاری مؤمن میپردازد که او در کار یاری برادرش باشد.»
اگر به خاطر گناهان یا معصیتهایی که انسان در حق خداوند سبحان مرتکب شده است، ارتباط فرد با خدا دچار اختلال شود، خداوند راه اصلاح و ترمیم رابطه را کمک به مردم نیازمند و تأمین نیازهایشان قرار داده است.
از امام علی(ع) روایت شده است: «مِنْ كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ؛ از کفارههای گناهان، به داد ستمديده رسيدن و غمگين را شاد گرداندن است.» این همان چیزی است که در کفارههایی که به خاطر نقض نذر و عهد و پیمان یا افطار عمدی یا مواردی غیر از اینها واجب میشود، میبینیم. راه جبران این گناهان، غذا دادن به فقرا و نیازمندان قرار داده شده است.
وظیفه، نه انتخاب
خداوند متعال از شدت علاقه به بندگان خود، کار کمک به مردم و تأمین نیازهایشان را امری اختیاری قرار نداده است، بلکه بر آنها واجب کرده است. هنگامی که زکات را واجب کرد، فرمود: «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» [توبه: 103]. در حدیثی از امام صادق(ع) نیز آمده است: «إنَّ الله تعالى فرض للفقراء في مال الأغنياء ما يسعهم، ولو علم أنَّ ذلك لا يسعهم لزادهم؛ خداوند سهمی برای فقرا در اموال ثروتمندان قرار داده است که نیاز آنها را بر طرف میکند و اگر خداوند میدانست که این مقدار کافی نیست، سهم فقرا را افزایش میداد.» آن حضرت در توصیف زکات میفرماید: «اِنَّما وُضِعَت الزَّکاةُ اِختِباراً لِاَغنِیاءِ وَ مَعوُنَة ً لِلفُقراءِ، وَ لَو اَنَّ النّاسَ اَدّوُا زَکاةَ اَموالِهِم ما بَقِیَ مُسلِمٌ فقیراً مُحتاجاً، وَ لَاستَغنی بِما فرَضَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ، وَ اِنَّ النّاسَ مَاافتقرُوا وَ لَااحتاجوُا وَ لا جاعوُا وَ لا عُرُوا اِلاّ بِذنوُبِ الاغنِیاءِ؛ زکات به منظور آزمودن توانگران و کمک به مستمندان وضع شده است. اگر مردم زکات اموال خود را میپرداختند، هیچ مسلمانی نیازمند نمیماند و به سبب آنچه خدای عزوجل برای او واجب کرده بود بینیاز میشد. مردم فقیر و نیازمند و گرسنه و برهنه نشدند مگر به سبب گناهان ثروتمندان.»
همین طور خداوند به دادن خمس به عنوان واجب مالی دیگر دعوت کرده و فرموده است: «وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَيْءٍ فَأَنَّ للهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ» [الأنفال: 41]؛ بنابراین خداوند فقرا و نیازمندان را شریک اموال ثروتمندان قرار داده است و اگر ثروتمندان چیزی را میبخشند، نمیتوانند به خاطر این کار منت بگذارند، بلکه وظیفه، مسئولیت و حقی را که به عهده دارند، انجام میدهند.
این توجه الهی به واجبات محدود نمیشود، بلکه خداوند متعال به صدقات تشویق نموده و بر اهمیت آن تأکید کرده است. خداوند صدقه را راه در امان ماندن از آتش جهنم محسوب کرده است. صدقه خشم خداوند را خاموش میکند، بلا را دفع مینماید، روزی را نازل میگرداند، عمر را طولانی میگرداند و همان طور که آیه کریمه «أَلَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّ اللهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ» [التّوبة: 104] اشاره کرده است، صدقه قبل از این که در دست بندگان قرار گیرد، در دست خداوند قرار میگیرد.
روایت شده است که امام صادق(ع) به فرزند خود فرمود: «از خرج چقدر برایت باقی مانده است؟ گفت: چهل دینار. امام فرمود: آن را ببر و صدقه بده. فرزند عرضه داشت: غیر از آن چیزی نمیماند؟ فرمود: صدقه بده. چون خداوند عزوجل آن را جبران میکند. آیا نمیدانی که هر چیز کلیدی دارد و کلید روزی صدقه است. پس آن را صدقه بده.» وقتی فقیری نزد امام زین العابدین(ع) میآمد، خوشحال میشد و میفرمود: «جاء من يحمل إليَّ زادي إلى يوم القيامة؛ کسی نزد من آمده که توشه روز قیامت را برایم آورده است.»
علت روزهداری
عزیزان من! روزهداری، فریضهای که خداوند به ما ارزانی داشته است، مصداق همه آن چیزهایی است که عرض شد. چون یکی از اهداف روزهداری، بلکه علت واجب شدن روزهداری، این است که احساس اغنیا را نسبت به فقرا تحریک کند. در اینجا منظور از ثروتمند کسی است که ثروتش بیش از نیاز اوست، نه آن برداشتی که معمولاً ما از واژه غنی داریم. قویتر از درد، انگیزه حرکت به سمت کسانی است که تمام زندگی خود را در درد و گرسنگی میگذرانند. گرسنگی که نه با گذشت ساعات روز و آمدن غروب به پایان میرسد و نه با تمام شدن ماه رمضان و آمدن عید.
در حدیثی از امام صادق(ع) درباره علت روزهداری آمده است: «اِنَّما فَرَضَ اللهُ عَزَّو جَلَّ الصيام لِيَسْتَويَ بِهِ الغَنِيُّ و الفقير و ذلك اِنَّ الغنَّيُ لَمْ يَكُنْ لِيَجِدَ مَسَّ الجوعَ فَيَرْحَمَ الفقير لِاَنَّ الغَنيَّ كُلَمّا اَرادَ شيْاً قَدَرَ عَلَيْهِ فَاَرادَ اللهُ عَزَّوجَلَّ اَنْ يُسَوّيَ بَيْنَ خَلْقِهِ و اَنْ يُذيقَ الغنيَّ مَسَّ الجوع و الاّ لَمْ لِيَرِقَّ علي الضعيف فَيَرْحَمَ الجائع؛ خداوند روزه را واجب كرد تا غني و فقير را در مساوات با هم قرار دهد و اين براي این است كه غني گرسنگي را احساس كند تا به فقير رحم كند زيرا انسان غني هر چه را بخواهد قادر است تهيه كند. پس خداوند خواست چنين تسویهای را به وجود آورد كه غني بر فقير رقت كند و بر گرسنه رحم كند.»
آنچه ارتباط بین روزه و برآوردن کردن نیازهای فقرا را نشان میدهد، در این حکم شرعی آمده است که اگر کسی نتوانست به خاطر ناتوانی یا بیماری روزه بگیرد، باید به خاطر هر روز یک مسکین را غذا بدهد. از این رو فرموده است: «وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ». همین را در آنچه خدا در پایان ماه رمضان در روز عید واجب کرده است، میبینیم. چرا که از روزهداران میخواهد برای کامل شدن روزهشان زکات فطره بدهند. چون بدون آن روزه کامل نمیشود.
بنابراین رسول خدا(ص) در خطبه ماه مبارک رمضان خود به تفصیل خواستار کمک به فقرا، ارج نهادن و مهربانی به یتیمان و افطاری دادن به روزهداران شد. اهتمام به ماه رمضان به اطعام فقرا و نیازمندان و اکرام ایتام منحصر نمیشود، بلکه رسول خدا(س) از خلال دعایی که خواندن آن در روزهای ماه رمضان مستحب است، دایره توجه خود را به همه کسانی گسترش میدهد که در زندگی رنج میبرند: «اللّهمّ أدخل على أهل القبور السرور، اللّهمّ أغنِ كل فقير، اللّهمّ أشبع كلّ جائع، اللّهمّ اكسُ كلّ عريان، اللّهمّ اقضِ دين كلّ مدين، اللّهمّ فرِّج عن كلّ مكروب، اللّهمّ رُدَّ كلّ غريب، اللّهمّ فكّ كلّ أسير، اللّهمّ أصلح كلّ فاسد من أمور المسلمين، اللّهمّ اشفِ كلّ مريض، اللّهمّ سُدَّ فقرنا بغناك، اللّهمّ غيِّر سوء حالنا بحسن حالك، اللّهمّ اقضِ عنا الدَّين وأغننا من الفقر، إنَّك على كل شيء قدير». آن حضرت از شاد کردن اهل قبور، مراقبت از فقرا، نیازمندان و بدهکارها، کمک به ستمدیدگان و مظلومان و یاری بیماران و ایستادگی در برابر فاسدان سخن میگوید.
اقدامات مناسب
ما نیاز مبرم داریم که این روحیه، یعنی روحیه بخشش و احساس مسئولیت نسبت به کسانی که رنج میبرند و تقویت همکاری در درون جامعه را تقویت کنیم. آن هم در شرایطی که وضعیت اقتصادی و معیشتی رو به وخامت نهاده است. چرا که فقرا فقیرتر و ثروتمندان ثروتمندتر شدهاند. از این رو برای انجام این مسئولیت ما به هماهنگی و همکاری با دیگران نیاز داریم. در عین حال که ابتکارات فردی مهم و ضروری هستند، اما اصل بر ابتکارات جمعی است. باید با ایجاد انجمنها و کمیتهها در محلهها و روستاها یا مساجد به حل این مشکلات بپردازیم یا این که دست یاری به سوی انجمنها و مؤسساتی دراز کنیم که عهدهدار برداشتن این بار و انجام این مسئولیتها هستند. چون مسئولیت کل جامعه است که در کنار این نهادها و مؤسسات بایستند و با پشتیبانی، مشاوره و نقد از آنها حمایت نمایند. ولی نقد باید سازنده باشد نه مخرب.
فقدان توان مالی و فردی نمیتواند در پیشگاه خدا، عذری برای انجام ندادن مسئولیت نسبت به فقرا و خدمت به آنان باشد. حتی اگر عذری هم داریم، باید در این زمینه با دیگران همکاری و همراهی کنیم.
معیاری قبولی اعمال
در آستانه وداع با ماه رمضان، باید در نظر داشته باشیم که کمک به فقرا و نیازمندان، معیار موفقیت ما در انجام مسئولیتهای ما در این ماه و قبولی اعمالمان است. فقط به این که روزه بگیریم، نماز بخوانیم، قرآن بخوانیم، دعا کنیم و شبهای قدر را احیا کنیم، خداوند اعمال ما را در این ماه نمیپذیرد. بلکه به ما خواهد گفت: چه چیزی به عیال من دادهاید و چه خدمتی به آنان کردهاید؟
پس باید از چند روز باقی مانده بهره ببریم تا بتوانیم وظیفه خود در این ماه را انجام دهیم. اگر نتوانستیم به مسئولیتهای خود در این ماه عمل کنیم، باید به درگاه الهی این چنین دعا کنیم: «اَللّـهُمَّ اَدِّ عَنّا حَقَّ ما مَضى مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ، وَاغْفِرْ لَنا تَقْصيرَنا فيهِ، وَتَسَلَّمْهُ مِنّا مَقْبُولاً وَلا تُؤاخِذْنا بِاِسْرافِنا عَلى اَنْفُسِنا، وَاجْعَلْنا مِنَ الْمَرْحُومينَ وَلا تَجْعَلْنا مِنَ الْمحْرُومينَ؛ خدایا حق آنچه را که از ماه رمضان گذشته است از طرف ما ادا فرما و کوتاهی ما را از عبادت در این ماه بیامرز و ماه رمضان را از ما پذیرفته تحویل گیر و ما را از زیادهرویهای علیه خویشتن مؤاخذه مکن و از رحمتشدگان قرار ده، نه از محرومان».
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! در سالروز فتح مکه در بیست و چهارم ماه رمضان، به خودم و شما توصیه میکنم که از رسول خدا(س) هدایت بجوییم. آن حضرت با وجود تمام قدرتی که هنگام ورود به مکه داشت، مانند فاتحان که هنگام پیروزی قدرت خود را به نمایش میگذارند یا برای انتقام از کسانی که او را اذیت کردند و آن حضرت درباره اذیتهای خود فرمود: «ما أوذي نبيٌّ مثلَما أوذيتُ»، علیه او توطئه کردند و او را از مکه بیرون نمودند، بعد از هجرت به مدینه نیز از دست از او برنداشتند و علیه او اعلام جنگ کردند و در این جنگها عزیزترین افراد او به شهادت رسیدند، وارد مکه نشد.
بلکه طبق آن چه در کتابهای سیره آمده است، پیامبر خدا با قلبی خاشع و آکنده از رحمت و مهربانی وارد مکه شد. بر روی شتر برای خداوند سجده کرد و پیوسته عبارات شکر و ستایش خداوند سبحان را به زبان میآورد. توجه داشت که شعار تحریکآمیزی مطرح نشود. از این رو از علی(ع) خواست که به مردم بگوید: «امروز روز مهربانی است. امروز حرمتها پاس داشته میشود.» و دستور داد که کسی متعرض مردم مکه نشود.
وقتی مردان و زنان قریش به دیدارش آمدند، از آنان پرسید: «فکر میکنید با شما چه میکنم؟» آنان گفتند: برادری بزرگوار و فرزند برادری بزرگوار. ما از تو غیر از این انتظاری نداریم؛ بنابراین فرمود: «بروید که شما آزاد شدگانید.» من بر اساس واکنش رفتار نمیکنم. من رسالتمدار هستم. تمام وظیفه و توجه من این است که شما را از جهل و عقبماندگی رهایی ببخشم، شما به انسانیت خود احترام بگذارید، بت سنگی و بشر را عبادت نکنید، بلکه خدایی را بپرستید که خیر شما را میخواهد. پیامبر(ص) آنان را مجبور نکرد که اسلام بیاورند و عفو آنان را نیز به این کار منوط نکرد. بلکه به آنان آزادی داد. آنان نیز وقتی رحمت و مهربانی اسلام را دیدند، خودشان بازگشتند و به اسلام گرویدند و «يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللهِ أَفْوَاجا».
این رسول خدا(س) است که در تمام زندگی و رسالت خود، بیان عملی رحمت بود. او همان کسی است که خداوند متعال درباره او فرموده است: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ». رسول خدا وارد قلبها شد و به خردها راه یافت. البته نه از روی ضعف، بلکه از موقعیت قدرت. در غیر این صورت، از اطراف او پراکنده میشدند. ما نیز با این روحیه، میتوانیم به قلب و عقل مردم وارد شویم و به مصاف چالشها برویم.
منتظر عملی شدن وعدهها هستیم
از لبنان آغاز میکنیم. چرا که لبنانیها همچنان منتظر جریانهای سیاسی هستند تا به تعهدات خود در زمان انتخابات عمل کنند و مؤسسات را فعال سازند و در حل بحرانهای کشور، اعم از مبارزه با فساد، مقابله با مشکلات فزاینده و متوقف کردن پیامدهای آنچه که در اطراف لبنان اتفاق میافتد، سهیم شوند. چون پس از برگزاری نشست مجلس نمایندگان، لبنانیها منتظرند تا دولت خیلی سریع تشکیل شود و به وظایف و تعهدات خود عمل کند.
متأسفانه لبنانیها هنوز چنین چیزی را احساس نکردهاند و با طرح شرایط غیرممکن یا غیر واقعی، چه در رابطه با شکل، اندازه و توزیع مناصب و چه مشارکت فلان گروه سیاسی اجرای این وظیفه با دشواری روبرو شده است و جدیتی در آن دیده نشود.
ما بار دیگر از همه نیروهای سیاسی میخواهیم که در دعوت برای تشکیل سریع دولت و عملی کردن وعدههای خود به شهروندان جدی باشند و به القائات این و آن توجه نکنند و تا زمانی که از درخواستهای خود کم نکنند و منافع میهن را در نظر نگیرند، این اتفاق نخواهد افتاد. چون میهن تنها با انجام فداکاریها، امتیاز دادنها و مشارکت تمام اجزای آن ساخته میشود.
حق یا سلیقه؟
در همین زمان، به خاطر رقابت سیاسی موجود در کشور و علامت سؤالهایی که درباره علل و ریشههای فرمان تابعیت و نتایج طایفهای و سیاسی حاصل از اسکان فلسطینیها و سوریها وجود دارد، فرمان تابعیت همه چیز را تحت الشعاع خود قرار داده است.
نمیخواهیم وارد پسزمینههای این تصمیم شویم، اما امیدواریم که با شفافیت و وضوح تمام با این قضیه برخورد شود. چون این تصمیم برای سیمای این پیمان پیامدهایی دارد که اصرار داریم بدون کوچکترین شائبه باشد. چون این پیمان عهدهدار مبارزه با فساد و ایجاد دولت قوی شده است و یکی از اولویتهای این کار شفافیت است. چون اصل بر این است که نباید کاری را که در منظر عموم از آن شرم داریم، در خفا انجام دهیم.
این اتفاق ایجاب میکند که سریعاً راهکارهای لازم برای به روز رسانی قانون تابعیت فراهم شود. نباید این قانون سلیقهای و ذوقی باشد. به نحوی که فرزندان زنان لبنانی که با افراد خارجی ازدواج کردهاند یا خدمات ارزشمندی برای کشور انجام دادهاند، از تابعیت محروم شوند.
خلل امنیتی را نمیپذیریم
در عرصهای دیگر در چارچوب مبارزه با مواد مخدر، از تلاشهای نیروهای امنیتی در پیگیری قاچاقچیان و فروشندگان مواد مخدر که در روزهای گذشته اتفاق افتاد، تقدیر و تشکر میکنیم. امیدواریم که این امر در سطوح مختلف ادامه یابد و در عین حال پوشش حمایتی از همه کسانی که امنیت اجتماعی مردم را مختل میکنند، به صورت کامل برداشته شود. چون مواد مخدر پیامدهای خطرناکی دارد و پسران و دختران جوان ما را نابود میکند و بافت اجتماعی، خانوادگی و امنیت داخلی را مورد تهدید قرار میدهد.
قدس قبله قضایای ما
به روز قدس میرسیم که هر سال در چنین روز میآید تا قضیهای را به ما یادآوری کند که هیچگاه نباید از دید ما محو شود. باید قضیه قدس را قبله قضایای خود قرار دهیم. به ویژه در این مرحله و پس از این که رئيس جمهور آمریکا تصمیم گرفت سفارت خود را به این شهر منتقل کند و آن را پایتخت دشمن اعلام نماید.
هنگامی که در مورد قدس صحبت میکنیم، ما آن را موضوع خارجی نمیبینیم. چون قضیه قدس در ژرفای قضایای ما قرار دارد. برای ما موضوع قدس قضیهای است که به انسانیت ما ربط دارد؛ زیرا به مظلومیت مردمی اشاره دارد که حیثیتشان لگدمال شده است. قضیه قدس به همه ادیان آسمانی ربط دارد. چون قدس زادگاه مسیح(ع)، قبله اول مسلمانان و معراج رسول خدا(ص) است. قدس هویت آرمان فلسطین است. اگر ما قدس را رها کنیم و اجازه دهیم که در کام دشمن سقوط کند، باعث خواهد شد که تمام مقدسات و سرزمینهایمان به یغما روند.
ما میخواهیم این رویداد خاستگاهی برای بیداری و خیزش ملل عربی و اسلامی و تغییر دوباره جهتگیریها به سوی قدس باشد. در این روز باید تأکید کنیم در مبارزه و مقابله مردم فلسطین با قلدری دشمن در کنارشان هستیم. با همه کسانی هستیم که شب و روز تلاش میکنند تا این مسئله در عقل، قلب و وجدان مردم تازه بماند.