خطبه جمعه، 7 اردیبهشت‌ماه 1397

مطالب مهم خطبه اول: شب نیمه شعبان / دو رویداد مبارک / برنامه احیا / آغاز مناجات.

مطالب مهم خطبه دوم: لبنان، زیر فشار انتخابات / سیاست تهدید و اخاذی / آیا مصیبت یمن را پایانی هست؟ / دشمن نخبگان را ترور می‌کند / حق کارگر در روز کارگر.

 

11 شعبان 1439 هـ برابر با 7 اردیبهشت ۱۳۹۷ هـ و 27/٤/٢٠١٨ م

 

مطالب مهم خطبه اول: شب نیمه شعبان / دو رویداد مبارک / برنامه احیا / آغاز مناجات.

مطالب مهم خطبه دوم:لبنان، زیر فشار انتخابات / سیاست تهدید و اخاذی / آیا مصیبت یمن را پایانی هست؟ / دشمن نخبگان را ترور می‌کند / حق کارگر در روز کارگر.

 

خطبه اول:

خداوند سبحانه و تعالى در کتاب عزيز خود می‌فرماید: «وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ الله إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآَيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ» صدق الله العظيم.

 

شب نیمه شعبان

در این ماه، ماه شعبان و ماه پیامبر خدا، چند روز بعد با شب نیمه شعبان روبرو خواهیم شد. در فضیلت آن شب آمده است که شب نیمه شعبان بعد از شب قدر بهترین شب‌هاست. در این شب فضل و عنایت پروردگار شامل حال بندگان می‌شود و خداوند به فضل و کرم خود آنان را می‌آمرزد. در حدیث آمده است: «فَاجْتَهِدُوا فِي الْقُرْبَةِ إِلـى اللٌّهِ فِيهَا فَإِنَّهَا لَيْلَةٌ آلَى اللٌّهُ عَلى نَفْسِهِ أَنْ لاَ يَرُدَّ سَائِلاً لَهُ فِيهَا مَا لَمْ يَسْأَلْ مَعْصِيَةً؛ پس در نزدیكی به خدا – با دعا، یاد خدا، استغفار و نماز - در آن شب تلاش كنید، پس آن شبی است كه خدا به ذات خود قسم یاد كرده كه درخواست کننده‌ای مادامی كه معصیت درخواست نكند را رد نكند.»

در حدیث دیگری آمده است: «إذا كان ليلة النصف من شعبان أطلع الله إلى خلقه، فيغفر للمؤمنين، ويملي للكافرين، ويدع أهل الحقد بحقدهم حتى يدعوه؛ چون شب نیمه ماه شعبان شود، خداوند به خلقش می‌نگرد(با نظر رحمت به آنان نگاه می‌نماید) پس مؤمنان را می‌آمرزد و به کافران مهلت می‌دهد و کینه‌توزان را به کینه‌شان وامی‌گذارد تا این که به درگاه او دعا کنند.» بنابراین خداوند نماز، دعا و استغفار کینه‌توزان را نمی‌پذیرد. فرقی ندارد که نسبت به چه کسانی کینه داشته باشند و اختلافشان در چه موردی باشد. چون اختلاف مشکلی ندارد و از سنت‌های الهی در نظام آفرینش است. چرا که خداوند می‌فرماید: «وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ* إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ» ولی به شرطی که این اختلاف به بغض و کینه تبدیل نشود. چون خداوند عزوجل می‌فرماید: «يَوْمَ لَا يَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ* إِلَّا مَنْ أَتَى الله بِقَلْبٍ سَلِيمٍ».

 

دو رویداد مبارک

آن چه بر فضیلت این شب افزوده است، دو رویداد مبارکی است که در آن اتفاق افتاده است.

اول – شب میلاد امام مهدی(عج) امام عصر و زمان ما و دوره‌هایی است که در آینده خواهند آمد. تا زمانی که خداوند به او اجازه خروج از غیبت عنایت فرماید. از خداوند می‌خواهیم که این روز نزدیک باشد تا به دست مبارک آن حضرت، دو هدفی که خداوند همه پیامبران را به خاطر آن فرستاد تحقق یابد. بیاید و زمین را بعد از آن که از ظلم و جور مملو گردید، از عدل و داد آکنده سازد. از خداوند می‌خواهیم که آن سیمای نورانی را به ما نشان دهد و دیده‌های ما را به جمال آن حضرت روشن گرداند و ما را از یاران و اصحاب و کسانی که در برابر ایشان به شهادت می‌رسند قرار دهد.

دوم – این شب شبی است که جبرئیل فرشته الهی بر پیامبر نازل شد و به ایشان بشارت داد که خداوند به او دستور داده است تا مسلمانان بعد از این به سوی مسجد الحرام نماز بخوانند. چون پیش از این مسلمانان به سوی مسجد الاقصی نماز می‌خواندند. همان طور که خداوند به ما اطلاع داده است «قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ» پیامبر نیز منتظر این ابلاغ بود.

از این رو باید نسبت به احیای این شب مبارک شب نیمه شعبان اهتمام ویژه داشته باشیم. چون از ایام الله و یکی از فرصت‌هایی است که خداوند به بندگان خود داده است تا از برکات و نعمت‌های او بهره‌مند گردند؛ بنابراین باید برای این شب وقت بگذاریم و با سایر مسلمانان از مذهبی که هستند، این شب را احیا کنیم و از حال و هوای معنوی این شب توشه‌های معنوی و روحانی ببریم. تا شاید از پاداش احیای این شب که خداوند وعده داده است بهره‌مند گردیم.

 

برنامه احیا

برنامه احیای این شب عبارت است از: تعدادی دعا، ذکر، نماز و خواندن سوره‌هایی از قرآن کریم. امروز می‌خواهیم به فرازهایی از مناجات شب نیمه و سایر روزهای ماه شعبان بپردازیم که از امام امیرالمؤمنین(ع) وارد شده و به خاطر محتوای عالی معنوی و ایمانی آن مناجات شعبانیه نام گرفته است تا درس‌های تربیتی لازم را از آن بگیریم.

دعا با گشودن دروازه ارتباط انسان با خداوند آغاز می‌شود. چون انسان با گناهان و معصیت‌های خود این دروازه را می‌بندد. چون همان طور که در دعای کمیل آمده است: «اللَّهمَّ اغفر لي الذّنوب التي تحبس الدّعاء» برخی از گناهان و معاصی مانع از رسیدن دعا به خداوند می‌شوند؛ اما این گناهان کدام ها هستند؟ امام صادق(ع) در حدیثی به معرفی این گناهان می‌پردازد: نیت بد، ناپاکی باطن، نفاق و دو رویی با برادران، به تأخیر انداختن نماز و کسی که با مناجات کاری نداشته باشد.

 

آغاز مناجات

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ» در اوج نیاز و تضرع از خداوند می‌خواهد که دروازه خود را به روی او نبندد، دعای او را بشنود، ندای او را اجابت کند، به او توجه کند و او را از ساحت قدسی خود دور ننماید. چون دعا باب ارتباط با خداوند است و اگر این دروازه بسته شود، کمک الهی به او قطع می‌شود و چه کسی می‌تواند از کمک الهی او را بی‌نیاز گرداند؟ خداوند در این باره می‌فرماید: «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ».

سپس می‌فرماید: «فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکِینا لَکَ مُتَضَرِّعا إِلَیْکَ رَاجِیا لِمَا لَدَیْکَ ثَوَابِی» من از گناهان، معاصی و کوتاهی‌هایم گریخته و به سوی تو آمده‌ام. چگونه از گناهان خود فرار نکنم، در حالی که اگر این گناهان باشند، من از رحمت تو دور خواهم شد و به عذاب دچار خواهم گردید. من جز فرار به سوی تو چاره‌ای ندارم. چون خودت گفته‌ای: «فَفِرُّوا إِلَى الله».

سپس امام علی(ع) ادامه می‌دهد: «وَ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَ تَخْبُرُ حَاجَتِی وَ تَعْرِفُ ضَمِیرِی وَ لا یَخْفَى عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ» خدایا! در پیشگاه تو نیاز نیست که گناهانم را بشمارم و نیازهایم را مطرح کنم. چون خودت گفته‌ای: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ* إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ* مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ» و فرموده ای: «يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ».

سپس بیان خود را این چنین کامل می‌نماید: «إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی» خدایا! من به سوی تو بازگشته‌ام، چون می‌دانم، بدون هیچ شکی از تو بی‌نیاز نیستم. همه امور به دست توست. پس اگر مرا از دروازه خود برانی و مرا به خودم واگذاری، من کجا بروم؟ چون تو منبع خیر و برکت زندگی هستی نه کس دیگر. چون زندگی از توست، روزی از توست، تأیید از توست و تو همان طور هستی که در قرآن کریم خودت را توصیف کرده‌ای: «قُلِ اللّهمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ».

درست است که روزی اسباب خود را دارد، پیروزی شرایطی دارد، خیر راهکار‌هایی دارد و ما نیز در تحقق آن‌ها نقشی داریم، ولی بدون خداوند این اسباب کامل نیست. از این رو در حدیث وارد شده است که اگر انسان بگوید: اگر فلانی نباشد، من نابود می‌شوم، اگر فلانی نباشد، این کار کامل نمی‌شود، شرک است. به جای آن انسان باید بگوید: اگر خداوند به واسطه فلانی بر من منت ننهد یا در این کار به من قدرت ندهد، من نابود می‌شوم و این کار نیز کامل نمی‌شود. چون تمام رشته‌های زندگی به دست خداوند است. نباید هیچ ‌کس ما را بفریبد که کار ما، تصمیم ما و آینده ما به او بستگی دارد و اوست که ما را بالا می‌برد یا پایین می‌آورد: «إِلَهِی إِنْ وَضَعْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْفَعُنِی وَ إِنْ رَفَعْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَضَعُنِی وَ إِنْ أَهْلَکْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَعْرِضُ لَکَ فِی عَبْدِکَ أَوْ یَسْأَلُکَ عَنْ أَمْرِهِ‏‏؛ خدایا اگر تو مرا پست کنى آن کیست که مرا رفعت و بلندى بخشد و اگر تو مرا بلند مرتبه کنى آن کیست که مرا پست تواند کرد و اگر تو مرا به غضب هلاک کنى آن کیست که در کار بنده‏ات با تو معارضه یا درخواستى تواند کرد.»

خدایا! اگر تو به ما ببخشی، هیچ کس نمی‌تواند ما را از آن محروم کند و اگر تو ما را محروم کنی، هیچ کس نمی‌تواند آن را به ما عطا نماید و اگر تو ما را یاری کند، هیچ کس نمی‌تواند ما را رها کند.

سپس می‌فرماید: «إِلَهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ أَیَّامَ حَیَاتِی فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّی فِی مَمَاتِی إِلَهِی کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لِی بَعْدَ مَمَاتِی وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی [تُولِنِی‏] إِلا الْجَمِیلَ فِی حَیَاتِی إِلَهِی تَوَلَّ مِنْ أَمْرِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ».

خدایا! در این دنیا من تو را حساب نکردم و نافرمانی‌ات را نمودم. ولی این نیز باعث نشد که احسانت را از من دریغ داری. پس در مرگ من چگونه خواهد بود؟ من به سوی می‌آیم در حالی که معاصی ارتباطم را با تو قطع کرده است؛ اما همان طور که در دنیا کریم بودی، من اطمینان دارم در هنگام مرگ و روزی که در برابر تو قرار خواهم گرفت نیز کریم خواهی بود.

«إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَى سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْرَى». خدایا! تو می‌توانی کسانی را که در خلوت و به دور از چشم مردم گناه می‌کنند، رسوا کنی. اگر بخواهی می‌توانی پرده‌هایشان را بدری و برای کسانی که می‌خواهند با استفاده از آن‌ها آبروی گناهکاران را ببرند، آشکار سازی، ولی این کار را نکن. چون به بندگانت قول داده‌ای که خوبی‌هایشان را آشکار کنی و زشتی‌هایشان را بپوشانی و تو از پوشیده و نهان، پرده دری نمی‌کنی.

خدایا! در دنیا گناهانم را پوشاندی، از تو می‌خواهم که در آخرت برای من و همه مردم نیز پرده پوشی کنی. چون رسوایی آخرت با رسوای دنیا قابل مقایسه نیست. زیرا رسوایی آخرت در برابر همه خلایق است و چه رسوایی و فضاحتی بالاتر از این؟

سپس می‌فرماید: «انْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّکَ». خدایا! وقتی قیامت شود و ترازوها گذاشته شوند و دادگاه تو حکم کند که به خاطر همه گناهان، جنایت‌ها، عصیان‌ها و کوتاهی‌هایم وارد دوزخ شوم، از تو خواهم پرسید: با این قلبی که تو را دوست دارد، چه خواهی کرد؟ آیا آن را نیز در آتش خواهی سوزاند؟ آیا امکان دارد قلبی را که تو را دوست دارد، وارد دوزخ کنی؟ قلبی که به دوزخیان از محبت تو سخن خواهد گفت. چون من هیچ وقت یاری‌هایت را در این دنیا فراموش نمی‌کنم. تو در حق من کوتاهی نکرده‌ای و من همیشه در حق تو کوتاهی روا داشته‌ام.

امام علی(ع) دعای خود را این چنین به پایان می‌برد: «أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ یُدِیمُ ذِکْرَکَ وَ لا یَنْقُضُ عَهْدَکَ وَ لا یَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ وَ لا یَسْتَخِفُّ بِأَمْرِکَ» از این روی این خدای من! از تو می‌خواهم که به من کمک کنی و به من نیرو بخشی که همیشه به یاد تو باشم و تو را فراموش نکنم: «وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكا»، «وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا الله فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ» و عهدی را که با تو دارم نقض نکنم. چون با تو عهد بستم که تسلیم تو باشم و از تو اطاعت نمایم. دستور تو را خوار و حقیر نشمارم و در گفتار و کردار همیشه شکرگزار تو باشم. چون به غیر از این، نمی‌شود به بارگاه تو راه یافت.

نهایت امید این است که انسان به نور خداوند راه هدایت را بپوید، به معرفت او برسد و به غیر او متوسل نشود. ما به این توصیه‌های معنوی و ایمانی نیاز داریم تا در برابر نفس اماره و چالش‌ها و دشواری‌های زندگی از آن‌ها یاری بجوییم؛ اما برای تحقق این هدف باید از کسانی باشیم که حرف‌ها را می‌شنوند و از بهترینشان پیروی می‌نمایند.

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی توصیه می‌نمایم که از پیامبر خدا(ص) وارد شده است. روزی از یاران خود پرسید: «أَتَدْرُونَ مَا الْمُفْلِسُ؟ فقَالُوا: الْمُفْلِسُ فِينَا مَنْ لا دِرْهَمَ لَهُ وَلا مَتَاعَ. فقال الرّسول: إِنَّ الْمُفْلِسَ مِنْ أُمَّتِي، يَأْتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِصَلاةٍ وَصِيَامٍ وَزَكَاةٍ، وَيَأْتِي قَدْ شَتَمَ هَذَا، وَقَذَفَ هَذَا، وَأَكَلَ مَالَ هَذَا، وَسَفَكَ دَمَ هَذَا، وَضَرَبَ هَذَا، فَيُعْطَى هَذَا مِنْ حَسَنَاتِهِ، وَهَذَا مِنْ حَسَنَاتِهِ، فَإِنْ فَنِيَتْ حَسَنَاتُهُ قَبْلَ أَنْ يُقْضَى مَا عَلَيْهِ، أُخِذَ مِنْ خَطَايَاهُمْ، فَطُرِحَتْ عَلَيْهِ، ثُمَّ طُرِحَ فِي النَّارِ؛ آیا مى‏دانید مفلس کیست؟ عرض کردند: اى پیامبر خدا در میان ما مفلس کسى است که نه مالى دارد و نه متاعى. فرمود: از امّت من مفلس کسى است که با نماز و زکات و روزه وارد(محشر) مى‏شود در حالى که یکى را دشنام داده، دیگرى را تهمت زده، مال آن را خورده، خون این را ریخته و دیگرى را زده است، پس از حسنات او به این و آن داده مى‏شود و اگر پیش از آن آنچه بر ذمّه اوست ادا شود حسناتش تمام گردد از گناهان آن‌ها مى‏گیرند و به حساب او مى‏گذارند و سپس در آتش انداخته مى‏شود.»

در میان این همه تنش و واکنش، ما شدیداً نیاز داریم که به گفتار و رفتار خود توجه داشته باشیم تا به همان لغزشی که پیامبر خدا(ص) ما را از آن بیم داده است، دچار نشویم و بعد از تمام مستحبات و خیرات، باز هم به آتش دوزخ نیفتیم؛ بنابراین باید تمام کوشش خود را به خرج دهیم که به این مسئله دچار نشویم. باید دقت و مسئولیت‌پذیری بیشتری به خرج دهیم تا در برابر چالش‌ها از توان بیشتری برخوردار گردیم.

 

لبنان، زیر فشار انتخابات

از لبنان آغاز می‌کنیم. طبیعی است که با نزدیک شدن زمان برگزاری انتخابات اظهار نظرهای انتخاباتی شدت بگیرد. مسئله‌ای که ابتدا در میان مهاجران آغاز شد. همه گروه‌ها می‌کوشند با استفاده از فرصت باقیمانده برای کسب موفقیت تلاش کنند و به کرسی‌های پارلمانی دست یابند یا موقعیت خود را در آن تثبیت نمایند.

برای ترحم به این کشور، درخواست همیشگی ما عقلانی سازی فضای اظهار نظرهای انتخاباتی است. نباید آن گونه که الآن روی می‌دهد به حساسیت‌های مذهبی، طایفه‌ای، قبیله‌ای و منطقه‌ای، کینه‌ها، هراسی افکنی نسبت به گروه‌ها و اتهام زنی‌های متقابل دامن زده شود. این کار باعث بحرانی شدن جامعه می‌شود.

خواهش ما این است که اظهار نظرهای انتخاباتی متناسب با چالش‌های اقتصادی، امنیتی، سیاسی و آتی کشور باشد. چون وضعیت کشور خوب نیست و پیرامون کشور در شرایط طبیعی قرار ندارد.

بسیاری از اظهار نظرهایی که در صفحات تلویزیونی، شبکه‌های ارتباطی و جشنواره‌ها صورت می‌گیرد، به سیمای لبنانی‌ها آسیب می‌زند و باعث اهانت به آگاهی و دیدگاه‌هایشان است. البته نمی‌خواهیم بیش از این وارد جزئیات شویم.

لبنانی‌ها باید بار دیگر آگاهی و عقلانیت عملی خود را نشان دهند و ثابت کنند که آنان به میهن و آینده آن علاقه‌مند هستند. آنان باید مبتنی بر ویژگی‌ها رأی بدهند، باید به افراد راست‌گو و امین رأی دهند. باید به کسانی رأی دهند که در دشواری‌ها نیز امین و وفادار هستند. کسانی که در چالش‌ها، مردم را رها نمی‌کنند و بر تپه سلامت نظاره‌گر نمی‌نشینند. به کسانی رأی دهند که در برابر فساد ایستاده‌اند و به فساد آلوده نشده‌اند. کسانی که مسائل ملی بر امور طایفه‌ای و مذهبی ترجیح می‌دهند. کسانی که برای اتحاد صفوف لبنانی‌ها تلاش می‌نمایند. آن در هم در شرایطی که برخی به ضرر منافع ملی، به دسته‌بندی‌های مذهبی و سیاسی شدید دعوت می‌کنند. کسانی که از خردورزی و حسن مدیریت در موقعیت‌هایی که در آن مشغول به کار هستند، برخوردار هستند.

لبنانی‌ها در ساعات و روزهای آتی، باید با خودشان خلوت کنند و به کسانی که برای ایفای مسئولیت انتخاب می‌کنند، خوب فکر کنند. باید خود را از دایره‌های تنگ تنش و واکنش رها کنند. نباید بازتاب فلان اظهار نظر یا فلان نشست انتخاباتی باشند. باید همان طور که خداوند اشاره داشته است با آرامش بیندیشند: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا للهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُو».

در همین جا بار دیگر از مردم عزیز خود می‌خواهیم که باید همپای ارزش‌های خود ظاهر شوند. در هنگام اختلاف و رقابت باید ارزش‌های خود را بروز دهند. چون مؤمن دچار تنش می‌گردد، خشمگین می‌شود و معذرت‌خواهی می‌کند، اما خشم و غضب او را از گفتن حق و حرکت در مسیر آن باز نمی‌دارد.

انتخابات نباید ما را از دغدغه‌ها و موضوعات دیگر کشور مانند برق و... باز دارد. با موضوع آوارگان باید بر اساس منافع کشور و اصل برادری تعامل صورت گیرد. باید نسبت به برنامه‌ها و توطئه‌های غربی‌ها هوشیار بود. آن‌ها فقط به فکر منافع خود هستند، نه منافع لبنان و لبنانی‌ها.

 

سیاست تهدید و اخاذی

در عرصه‌ای دیگر، می‌بینیم که فریاد اخاذی رئیس جمهور آمریکا در برخورد با دولت‌های عربی و خصوصاً خلیج فارس بلندتر می‌شود. او چند روز قبل اظهار داشت: دولت‌های ثروتمند باید عهده‌دار مصارف ایالات متحده آمریکا برای حمایت از خودشان شوند. ولی متأسفانه این کشورها این اظهار نظرها را جدی نمی‌گیرند و آثار و پیامدهای آن را برای دولت‌ها و ملل خود مورد بررسی قرار دهند.

این موضع گیری‌ها ایجاب می‌نماید که برای دوری از سیاست بین المللی که با این منطقه به عنوان منبع تأمین مالی و گاو شیری برخورد می‌کند، تلاشی جدی صورت گیرد. باید به سرعت به سوی همبستگی عربی و اسلامی باز گردند که جلوی مصائب مداوم داخلی، جنگ‌های بیهوده عربی و اسلامی و باج‌خواهی از دولت‌های اسلامی و عربی را می‌گیرد.

 

آیا مصیبت یمن را پایانی هست؟

در همین شرایط، تجاوز به یمن ادامه دارد و علاوه بر پیامدهای بهداشتی و انسانی خطرناک، قربانی‌های بیشتری را می‌گیرد؛ اما دنیا نسبت به این وقایع بی‌توجه است و جز بلند کردن صدای محکومیت جنایت‌ها، کاری برای این کشور صورت نمی‌گیرد.

زمان آن فرارسیده است که دنیا بیدار شود و متوقف کردن این جنگ صدای اعتراض خود را بلند نماید. جنگی که اغلب غیرنظامیان در مراکز تجمع، عروسی‌ها و منازل خود مورد هجوم واقع می‌شوند. چیزی که اخیراً نیز شاهدش بودیم.

 

دشمن نخبگان را ترور می‌کند

در موضوعی دیگر، از همگان می‌خواهیم که هیچ‌گاه دشمن اسرائیلی را فراموش نکنند که بر بالای این همه هیاهو و آشفتگی منطقه می‌رقصد و ترور کادرها و توانمندی‌های علمی و تعقیب نخبگان عربی و اسلامی را ادامه می‌دهد. چند روز قبل نیز موساد، فادی البطش را در مالزی ترور کرد و شادی خود را از این ترور پنهان نکرد و سعی دارد که این اقدام را نوعی پیروزی بر مقاومت معرفی نماید.

این همان دشمنی است که مهندس تونسی محمد الزواری را در تونس و پیش از او محمود المبحوح را در امارات و ده‌ها نخبه دیگر عربی و فلسطینی را ترور نمود. از این رو لازم است که همه هوشیار باشند و برای مقابله با دشمن تلاش کنند. نه این که سر خود را زیر برف کنند و به سوی فتنه‌هایی بروند که پیکر‌هایشان را پاره پاره می‌کند. فتنه‌های مذهبی و سیاسی فرقی با هم ندارند.

 

حق کارگر در روز کارگر

در آستانه روز کارگر (اول می) این روز را به همه کارگران اعم از زن و مرد تبریک عرض می‌کنیم. آن کسانی که برای عزت کشور و خانواده خود، در هر جایی که کار می‌کنند، رنج می‌برند و زحمت می‌کشند.

حق کارگران بر میهنشان این است که آنان را در آغوش گیرد، مورد توجه و مراقبت خود قرار دهد، حقوقشان را گرامی بدارد و زندگی شرافتمندانه‌ای را برایشان فراهم آورد. نه این که مالیات بیشتری را بر آنان تحمیل کند و بار بحران اقتصادی کشور را بر دوششان بگذارد. آنان از ساده‌ترین ضروریات زندگی محروم باشند اما اقلیتی محدود به ضرر کارگران و سایر اقشار زحمت‌کش کشور بر ثروتشان افزوده شود. کسانی که دنبال کار هستند، حق دارند که فرصت‌های کار برایشان فراهم شود.