پيام معظم له به نشست ياری اسلام و پيامبر اكرم(ص) در محكوميت حملات پی در پی به اسلام

در پی حملات پی در پی رسانه­ای غرب به اسلام و شخصيت نبی مكرّم اسلام(ص) نشستی تحت عنوان ياری اسلام و پيامبر اكرم(ص) از سوی تجمع علمای مسلمين در دانشكده دعوت اسلامی در لبنان برگزار گرديد. علامه مرجع آيت الله العظمی سيد محمد حسين فضل الله پيامی به اين نشست فرستاد كه توسط فرزند ايشان سيد علی فضل الله ارائه گرديد. در اين پيام آمده است:

بر هيچ كس پوشيده نيست حملاتی كه از سوی مراكز رسانه­ای و فرهنگی و سياسی غرب عليه اسلام صورت مي­گيرند و آخرين آن در كشورهای اسكانديناوی انجام گرفته است، در ادامه همان دست اندازيهايی است كه منطقه عربی و اسلامی را دستخوش تحول كرده است و به نحو معناداری عنصر فرهنگی در كنار عنصر سياسی قرار گرفته است.

از اين رو در عين حالی كه از نظر اعتقادی نسبت به اين مسأله بيمناكيم، بايد در اهداف و جوانب سياسی اين قضيه نيز دقت كنيم كه ممكن است خطرات آن از حملات فرهنگی و فكری كمتر نباشد.

مي­شود همه اين حملات و اهداف را در يك كلمه گرد آورد و آن ريشه­كن كردن اسلام است. اينان اسلام را در جايگاه كينه و عداوت قرار داده­اند و با تمام سلاحهای فرهنگی و رسانه­ای و سياسی خود اسلام را هدف گرفته­اند. پس از حمله به جنبه­های امنيتی و سياسی جامعه اسلامی كه جای جای كشورهای اسلامی را به اشغال خود در آورده­اند، اكنون نوبت حمله به شخص پيامبر اكرم(ص) رسيده است. هدف آنان اين است كه اسلام و نمادهای مقدس اسلامی را آماج استهزاء و تمسخر خود قرار دهند.

ما شاهد يك نوع تروريسم سياسی و رسانه­ای هستيم كه دوشادوش تروريسم امنيتی و نظامی كه تك تك كشورهای اسلامی را هدف گرفته­اند، اكنون مقدسات، نمادها و احكام اسلامی را مورد هجمه قرار داده­اند. جای تعجب دارد كه نهادهای رسانه­ای و سياسی غرب اين حملات را به حساب آزادی بيان مي­گذارند كه غرب نمي­تواند جلوی آن را بگيرد.

ما مي­پرسيم: چرا اهانت به پيامبر اسلام(ص) و احكام اسلامی فقط شامل آزادی بيان مي­شود در حالی كه تشكيك و ترديد در باره افسانه هولوكاست و ارقام آن دشمنی با غرب محسوب شده و به حساب دشمنی با نژاد سامی گذاشته مي­شود؟

در مقابل از مسلمانان مي­پرسيم: چرا از ياری دينتان دست برداشته­ايم؟ چرا هميشه در موضع واكنش و انفعال قرار داريم؟ چرا با عقلانيت با اين حملات مقابله نمي­كنيم؟ چرا فقط به فكر دنيا هستيم؟ چرا وقتی بعضی نمادهای طائفی و مذهبی نقد مي­شوند تكان مي­خوريم؟ چرا با دعوت به سوی خداوند با بهترين شيوه و ارائه اسلام به صورتی متمدنانه به ديگران، وظيفه خود را انجام نمي­دهيم؟ چرا به عنوان مسلمان در مسائل سياسی غرب مشاركت نداريم؟ چرا در مسائل رسانه­ای غرب سهم نمي­گيريم؟

بايد يك حمله رسانه­ای اسلامی صورت گيرد. در عين به رسميت شناختن ديگران، بايد مفاهيم اسلامی را تبيين كرد. بايد اقدامات تجاوزكارانه اسرائيل و آمريكا را عليه مسلمانان افشا كرد. بايد به شكل گسترده­تری با نخبگان غرب و مراكز پژوهشی و رسانه­ای آنها تماس گرفت و اهداف اين گونه حملات را برای آنها روشن كرد. بايد برای غربيها توضيح داد كه اين حملات و ايراد اتهام به اسلام برای اين است كه پويايی فرهنگ و تمدن جهان را با تأخير و كندی مواجه سازند.

در عين حال از علمای شيعه و سنی مي­خواهيم كه در برابر دو نوع حمله ايستادگی و مقابله كنند. حملاتی كه از بيرون و درون عليه اسلام صورت مي­گيرند. حملات رسانه­ای و سياسی و نظامی غرب به اسلام حمله بيرونی است. از درون نيز خرافات دين و مفاهيم ما را هدف گرفته­اند و تفكرات عقب مانده، تكفيريها و تضليلي­های بيشتری را در پيرامون خود گرد آورده­اند.

همه ما در قبال حمايت از اسلام و تعميق مفاهيم اسلامی و صيانت از وحدت اسلامی مسؤول هستيم. تنها با حفظ وحدت اسلامی مي­توانيم با دنيا مقابله كنيم. بدون وحدت اسلامی ما فقط بازيچه دست ديگران خواهيم شد.