14 جمادى الثانی 1439 هـ برابر با 11 اسفند 1396 هـ و ٢/٣/٢٠١٨ م
مطالب مهم خطبه اول: یادآوری خوبیها / ناسپاسان / پیامبر و جبران خوبی / رفتارهایی که جامعه بدان نیازمند است.
مطالب مهم خطبه دوم: لبنان و دغدغه انتخابات / در انتظار بودجه / دشمن، کلیساها را هدف گرفته است.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالى در کتاب عزيز خود میفرماید: «وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ» صدق الله العظيم.
این آیه در ضمن آیات مربوط به طلاق آمده است تا پیامدهای منفی ناشی از پایان دادن به زندگی زناشویی و به بنبست رسیدن آن را چاره اندیشی نماید.
چون معمولاً طلاق پایان این مشکلات نیست و در اغلب موارد بعد از طلاق بر شدت این مشکلات افزوده میشود و آثار آن برای زوجین و فرزندان اگر وجود داشته باشند و حتی جامعه باقی میماند. برای اثبات این مطلب، کافی است نگاهی به جامعه خود بیندازیم.
یادآوری خوبیها
به همین دلیل قرآن به زوجین هشدار میدهد: «وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ» قرآن از آن دو میخواهد به خاطر تنشهایی که معمولاً به خاطر طلاق روی میدهد، خوبیها، روزهای زیبای با هم بودن و خانوادهای را که ساختند و خداوند به خاطر آن به آنان نعمتهای خود را ارزانی داشت فراموش نکنند. این کار شاید باعث بازگشت از طلاق و از سر گرفتن زندگی زناشویی نشود، اما طبیعی است که از پیامدها و آثار طلاق میکاهد و رابطه آنها رنگ انسانیت و خوبی خواهد گرفت. «إِنَّ اللهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ». قرآن به زوجین اشاره مینماید که وقتی در فردای قیامت در برابر خداوند متعال قرار گرفتند، به خاطر رفتارهای خود محاسبه خواهند شد. اگر خوبیها و زیباییهایی را که میانشان وجود داشتند فراموش کنند، خداوند آنان را مورد بازخواست قرار خواهد داد. چون خداوند کسانی را که منکر زیباییها و خوبیها شوند و آنها را به باد فراموشی بسپارند دوست ندارد.
به رغم این که این آیه در مورد طلاق نازل شده است، ولی بیانگر قاعده کلی است که خداوند میخواهد بر جامعه ایمانی حاکم باشد. چون خداوند از مؤمنان میخواهد که قدردان خوبیهای دیگران باشند. فرقی ندارد که خیر مادی باشد یا خدمتی، حرف خوبی، اندیشه زیبایی، نصیحتی، بشارتی یا حتی لبخندی. آنان نباید خوبیها، بخششها، یاریها و مهربانیهای همدیگر را فراموش کنند. فرقی ندارد که طرف که باشند و بخشش چه باشد.
از این رو اسلام از حقوق پدران و مادران سخن میگوید. حتی اگر آنان در حق فرزندان خود کوتاهی کرده باشند. از حق شوهر بر همسر، همسر بر شوهر، برادران، معلمان، شرکای کاری و همه کسانی که نقشی دارند و اثر نیکی از خود در زندگی به جای گذاشتهاند، حرف میزند. فرق ندارد که این کار فردی باشد و روی افراد تأثیر گذاشته باشد یا جمعی باشد و روی جامعه، مهین و امت تأثیر گذاشته باشند.
در همین راستا قرآن کریم به سپاسگزاری از کسانی که خوبی کردهاند، فرامیخواند. چرا که در قرآن کریم آمده است: «بَلِ اللهَ فَاعْبُدْ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ». در حدیث نیز آمده است که در روز قیامت خداوند به بندهای میفرماید: آیا ا ز فلانی تشکر کردی؟ میگوید: خدایا از او تشکر کردم. خداوند به او میفرماید: «اگر از او تشکر نکرده باشی، از من تشکر نکردهای.» از پیامبر خدا(ص) روایت شده است: «وَمَنْ صَنَعَ إِلَيْكُمْ مَعْرُوفًا فَكَافِئُوهُ، فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا مَا تُكَافِئُوهُ، فَادْعُوا لَهُ حَتَّى تُرَوْا أَنَّكُمْ قَدْ كَافَأْتُمُوهُ؛ هر کس به شما خوبی کرد، جبران کنید و اگر چیزی برای جبران کردن نیافتید، برای او دعا کنید تا ببیند که شما جبران کردهاید.»
در رساله حقوق امام زین العابدین(ع) آمده است: «وَ أَمّا حَقّ ذِي الْمَعْرُوفِ عَلَيْكَ فَأَنْ تَشْكُرَهُ وَ تَذْكُرَ مَعْرُوفَهُ وَ تَنْشُرَ لَهُ الْمَقَالَةَ الْحَسَنَةَ وَ تُخْلِصَ لَهُ الدّعَاءَ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللّهِ سُبْحَانَهُ فَإِنّكَ إِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ كُنْتَ قَدْ شَكَرْتَهُ سِرّاً وَ عَلَانِيَةً ثُمّ إِنْ أَمْكَنَ مُكَافَأَتُهُ بِالْفِعْلِ كَافَأْتَهُ وَ إِلّا كُنْتَ مُرْصِداً لَهُ مُوَطّناً نَفْسَكَ عَلَيْهَا؛ و اما حق كسى كه به تو احسان كرده اين است كه او را سپاس دارى و احسانش را ياد كنى و گفتارى نیكو درباره او بپراكنى و ميان خود و خداى سبحان خالصانه دعايش كنى. پس اگر به راستى چنين كردى او را در نهان و عيان سپاس داشتهاى، آنگاه اگر عوض دادن به او برايت ميسر شد او را عوض دهى وگرنه هماره در صدد جبران باشى و خود را منتظر فرصت آن نگاهدارى.»
ناسپاسان
در مقابل، احادیث کسانی را مورد نکوهش قرار میدهد که نیکی را با نیکی جواب نمیدهند یا این که حرمت خوبیها را نگاه نمیدارند. این رفتار غیر از این که نشان دهنده اختلال در شخصیت ایمانی این افراد است، برای جامعه نیز تأثیرات منفی دارد.
در این باره در حدیث آمده است: «لعن اللّه قاطعی سبیل المعروف فیكفره فیمنع صاحبه من ان یصنع ذلك الی غیره؛ خدا لعنت كند كسی را كه راه خیر را به روی دیگران میبندد. از كمك كنندگان تشكر نمیکند و آنان را با بیاعتنایی و كفران خود، از این كه به دیگری كمك كنند، دلسرد میکند.»
این مسئله زمانی اتفاق میافتد که کسی به دیگری قرض میدهد؛ اما او قرض خود را پس نمیدهد. یا این که به فردی کمک میکند و او قدر آن را نمیداند و این فرد از نیکی کردن به دیگران منصرف میشود. حال آن که ما میخواهیم به فرمایش امام علی(ع) متعهد باشیم. میفرماید: «لاَ يُزَهِّدَنَّكَ فِي الْمَعْرُوفِ مَنْ لاَ يَشْكُرُهُ لَكَ، فَقَدْ يَشْكُرُكَ عَلَيْهِ مَنْ لاَ يَسْتَمْتِعُ بِشَيْء مِنْهُ، وَقَدْ تُدْرِكُ مِنْ شُكْرِ الشَّاكِرِ أَكْثَرَ مِمَّا أَضَاعَ الْكَافِرُ؛ هیچگاه ناسپاسی اشخاص، تو را در انجام کار خوب بیمیل و سرد نکند؛ زیرا کسی از تو تشکر میکند که خودش هرگز ذینفع نیست و گاهی تشکر او برای تو سودمندتر است از کفرانی که اشخاص میکنند.» امام علی(ع) در حدیث دیگری میفرماید: «اصْنَعِ الْمَعْرُوفِ إِلَى مَنْ هُوَ أَهْلُهُ وَإِلَى مَنْ لَيْسَ بِأَهْلِهِ َفَإِنْ أَصَبْتَ أَهْلَهُ فَقَدْ أَصَبْتَ وَإِنْ لَمْ تُصِبْ أَهْلَهُ كُنْتَ أَنْتَ أَهْلَهُ؛ به کسانی که سزاوار خوبی هستند و نیستند نیکی کن. پس اگر به افراد شایسته خوبی کرده باشی، آنان شایسته این کار بودهاند و اگر به افرادی خوبی کردی که شایستگی آن را نداشتند، تو سزاوار خوبی کردن هستی.»
پیامبر و جبران خوبی
این زبان یعنی زبان پاسخ زیبا دادن، زبانی است که باید از پیامبر خدا یاد بگیریم. زبانی که آن حضرت در رفتارشان نشان دادند. چون یکی از صفات آن حضرت این بود که خوبیهای دیگران را فراموش نمیکرد و همواره دنبال فرصتی میگشت که آن را جبران کند. این واقعیت را در سیره ایشان فراوان میتوان یافت. یکی از ویژگیهای آن حضرت بود که تا پایان عمر، خوبیهای همسرش خدیجه را از یاد نبرد. او که وجود پیامبر را آکنده از عاطفه، مواظبت و مهرورزی کرد و در سختترین شرایط در کنار پیامبر خدا ماند.
پیامبر در طول زندگی خود از خوبیهای خدیجه سخن میگفت و بعد از وفات خدیجه نیز از او یاد میکرد تا جایی که همسران آن حضرت به این مسئله رشک میبردند. پیامبر خدا در پاسخ به یکی از آنها که گفته بود: چرا با این که خداوند بهتر از خدیجه را به تو داده است، این قدر زیاد از او یاد میکنی؟ به او فرمود: «نه! خداوند بهتر از او به من نداده است. او وقتی به من ایمان آورد که مردم به من کافر بودند و زمانی مرا تصدیق کرد که مردم مرا تکذیب میکردند و زمانی ثروت خود را در اختیار من گذاشت که مردم مرا محروم کرده بودند.» این وفاداری را در رفتار امام علی(ع) نیز میتوان دید. وقتی بالای مزار حضرت زهرا(س) ایستاد و خطاب به پیامبر خدا فرمود: «امَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ، وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ، لَا يَبْرَحْ الْحُزْنُ مِنْ قَلْبِي أَوْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي فِيهَا أَنْتَ مُقِيمٌ؛ امّا اندوهم هميشگى گشته و شبم به بيدارى كشيده، اندوه هرگز از دلم رخت نبندد تا آنگاه كه خداوند همان سرايى را كه تو در آن مقيم گشتهاى برايم برگزيند.»
در موردی دیگر، مربوط به زمانی است که قریش با بنیهاشم قطع رابطه کردند و آنان را در شعب ابیطالب محاصره نمودند و این توافقنامه را داخل کعبه آویزان کردند. با توجه به درد و رنجی که پیامبر خدا و بنیهاشم از این تحریم متحمل شدند و کار به جایی رسید که علفهای بیابان را خوردند، مردی از قریش به نام ابوالبختری از قریش خواست که این توافقنامه را ملغی کنند. به خاطر پیشنهاد او، قریش دچار چند دستگی شد. تا این که در جنگ بدر ابوالبختری نیز با سپاه مشرکان همراه شد؛ اما پیامبر خدا به یاران خود توصیه کرد: «هر کس که با ابوالبختری روبرو شد او را نکشد.» مسلمانان نیز به خاطر خوبیهای گذشته او، از کشتنش صرف نظر کردند.
مورد دیگر به حاطب بن ابی بلتعه مربوط میشود. او از مهاجران بود و در جنگ بدر حضور داشت. وقتی پیامبر خدا تصمیم گرفت که مکه را فتح نماید، از یاران خود خواست که این راز را پیش خود نگاه دارند تا قریش یکباره با ورود او به مکه مواجه شوند. ولی حاطب این راز را با قریش در میان گذاشت تا آنان برای حمله پیامبر آمادگی بگیرند. پیامبر خدا علت را حاطب پرسید. عرض کرد: ای پیامبر خدا! خانواده و بستگانم در مکه حضور دارند. ترسیدم که برایشان اتفاقی بیفتد. میخواستم در میان قریش حامیانی داشته باشم تا خانوادهام را اذیت نکنند. با کاری که کرده بود، اما پیامبر از او درگذشت. چون در جنگ بدر حضور داشت و روزهای مبارزه جانانه جنگیده بود. پیامبر نیز خوبیها و محاسن او را فراموش نکرد.
رفتارهایی که جامعه بدان نیازمند است
ما شدیداً نیاز داریم که این ارزش را در زندگی خود تثبیت کنیم. باید خوبیها و نیکیهای دیگران را به یاد داشته باشیم. نباید با کمترین خطا یا اختلافی، خوبیها و محاسن گذشته را فراموش کنیم. به این ترتیب روحیه نیکوکاری در جامعه نهادینه خواهد شد. این روحیه وقتی نهادینه میشود که نیکوکاران و خیرین در جامعه عزیز و محترم باشند. نباید عطا و بخشندگیشان فراموش شود. بلکه باید خوبیهایشان جبران گردد. لازم است که این کار صورت گیرد. حتی اگر اینان برای شهرت یا اهداف دیگری کار خیر انجام داده باشند. هدف این است که دیگران به انجام کارهای نیک تشویق شوند.
اما در کمال تأسف چنین برخوردی در جامعه ما صورت نمیگیرد. واژه "سپاسگزارم" یا هر تعبیر دیگری برای تشکر از کسانی که به خاطر جامعه، میهن و امت فداکاری کردند، در قاموس ما جای ندارد. میشنویم که برخیها میگویند: وظیفهشان بود که به خاطر ما فداکاری کنند یا من در مقامی نیستم که از دیگران تقدیر و تشکر کنم. کار به جایی رسیده است که میشنویم زن به شوهر خود میگوید: در حسرت ماندم که یک بار کلمه "سپاسگزارم" را از تو بشنوم یا بپذیری که من چقدر برای تو و فرزندانت زحمت میکشم. حتی میبینیم که سپاسگزاری از پدر، مادر، برادر یا کسی که در زندگی حامی او بوده است، نیز فراموش میشود.
وظیفه داریم که این ارزش را در زندگی خود نهادینه کنیم تا اندکی از خوبیهای دیگران را جبران نماییم و محبت و مهرورزی را در جامعه عمق ببخشیم. چون با احسان بذر مودت و محبت کاشته میشود. متوجه نیستیم که واژه "سپاسگزارم" چه تأثیر سحرآمیزی در روح و روان مردم دارد. با این کار جامعهای سپاسگزار خواهیم ساخت. جامعهای که اصل قرآنی «هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ» بر آن حاکم باشد.
خدایا! ما را از جمله شاکران خوبیهای دیگران قرار بده. کسانی که با سخن، موضعگیری و رفتار خود از خوبیهای دیگران تشکر میکنند. خدایا ما را از جمله منکران و قطع کنندگان خوبی قرار نده. ای مهربانترین مهربانان.
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی توصیه میکنم که امیرالمؤمنین(ع) وصیت نمود. فرمود: «أُوصِيكُمْ بِخَمْسٍ لَوْ ضَرَبْتُمْ إِلَيْهَا آبَاطَ الْإِبِلِ لَكَانَتْ لِذَلِكَ أَهْلًا لَا يَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رَبَّهُ وَ لَا يَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ إِذَا سُئِلَ عَمَّا لَا يَعْلَمُ أَنْ يَقُولَ لَا أَعْلَمُ وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ يَعْلَمِ الشَّيْءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ وَ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الْإِيمَانِ كَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لَا خَيْرَ فِي جَسَدٍ لَا رَأْسَ مَعَهُ- وَ لَا فِي إِيمَانٍ لَا صَبْرَ مَعَه؛ شما را به پنج چيز سفارش ميكنم كه اگر براى آنها شتران را پرشتاب برانيد و رنج سفر را تحمّل كنيد سزاوار است: كسی از شما جز به پروردگار خود اميدوار نباشد و جز از گناه خود نترسد و اگر از يكی سؤال كردند و نمیداند، شرم نكند و بگويد نمیدانم و كسی در آموختن آنچه نمیداند شرم نكند و بر شما باد به شكيبايي، كه شكيبايی، ايمان را چون سر است بر بدن و ايمان بدون شكيبايی مانند بدن بیسر، ارزشی ندارد.»
ما به این مفاهیم خیلی نیاز داریم. باید به درگاه خداوند دعا کنیم و سراغ دیگران نرویم. چرا به از دیگران چیزی بخواهیم در حالی که مرجع و مصدر همه چیز خداست؟ اگر از چیزی میترسیم باید از افتادن در معصیت خداوند هراس داشته باشیم. چون اگر نافرمانی خداوند را کنیم، چه کسی میتواند ما را از خشم ایمن گرداند؟ باید به هوش باشیم و از طلب علم دست برنداریم. به هر جایی از دانش که رسیدیم، باید احساس کنیم که همچنان در اول راهیم. باید به این واقعیت برسیم، با این که پیامبر خدا، شهر علم بود، اما باز دعا میکرد: «وقل ربّ زدني علماً» اگر چیزی را نمیدانیم، نباید از گفتن آن خجالت بکشیم. نباید ندانسته حرف بزنیم. باید صبر داشته باشیم. چون برای مقابله با امتحانها و دشواریهای زندگی و وسوسههای شیطانی از صبر و شکیبایی بینیاز نیستیم. زندگی انسان فقط با صبر، رشد و تحول مییابد. فقط با صبر است که به آن چه نزد خداوند است میرسیم. با صبر است که با چالشها مقابله خواهیم کرد.
لبنان و دغدغه انتخابات
از لبنان آغاز میکنیم که در آن نیروهای سیاسی خود را برای انتخابات آماده میکنند. به خاطر قانون جدید انتخابات همه دغدغه انتخابات را دارند. هر چند که ممکن است نسبت این دغدغه تفاوتهایی داشته باشد. چون ائتلافهایی که در سالهای گذشته شکل گرفتند و دستاوردهایی نیز داشتند، به کار امروز نمیآید. چون آن طور که گفته شده است، ائتلافها بر اساس سهم است نه طرحهای سیاسی. ائتلاف برای منافع انتخاباتی است و آن دسته از طرفهای سیاسی یا نامزدهایی که به خاطر آن چه که در گذشته غلتک انتخاباتی نامیده میشد، شانسی برای موفقیت نداشتند الآن میتوانند قد علم کنند و در بعضی موارد موازنه قوا را تعدیل کنند.
الآن عموم مردم آگاه شدهاند و به مجرد تحریک احساسات طایفهای و فرقهای یا ترس از دیگران یا راه افتادن پروژهها در آستانه انتخابات که عمدتاً حقشان است و از کیسه خودشان پرداخت میشود یا به خاطر منافع شخصی، میتوانند تصمیمشان را بگیرند. الآن به راحتی نمیشود مردم را قانع کرد. چون حافظهشان پر از تجارب سیاه گذشته، اعم از ناتوانایی در پیشبرد کشور، تأمین نیازهای اساسی آنان در برق و آب و حفاظت از آنان در برابر اثرات زباله، آلودگی، سهمیه بندی، فساد و سوء استفاده از اموال عمومی است.
مردم از مسئولان میخواهند آمار دقیقی از موفقیتها و دستاوردها خود و موانعی که بر سر راهشان قرار داشت و علت به وجود آمدنشان ارائه دهند. اگر خطایی هم روی داده است باید ضمانت بدهند که تکرار نخواهد شد. مردم از کسانی که میخواهند مسئولیت به عهده بگیرند این است که نباید به معرفی خودشان به عنوان جایگزین و قول عدم تکرار اشتباهات کفایت کنند. بلکه باید مردم را قانع کنند که آنان توان علاج مشکلات را دارند و دیگران چنین توانایی ندارند. آنان با ارائه طرحها، میتوانند جایگزین خوبی برای مسئولان قبلی باشند.
هر کسی که عهدهدار منصبی سیاسی میشود باید بداند که به خاطر این مسئولیت مور بازخواست قرار خواهد گرفت. او باید بر اساس قوانینی که خود تهیه و تصویب کرده، تصمیماتی که گرفته است و میزان نظارتی که بر دستگاههای دولتی، حسن انتخاب رؤسا و وزرا، میزان توجه به منافع منتخبین خود و تلاش برای خدمت به آنان از راه طرحهای قانونی برای رشد اقتصاد کشور، حفظ حقوق اجتماعی شهروندان و حمایت از آزادیهای آنان مورد بازخواست قرار گیرد؛ اما به فرد دارای موقعیت سیاسی نیز نباید ستم نشود. چون او مسئول نتایج نیست. مهم این است که او تلاش کرده باشد و در مقام نمایندگی خود کوتاهی نکرده باشد.
در انتظار بودجه
در همین وضعیت، لبنانیها بیصبرانه منتظر پیامدها و نتایج بودجه 2018 هستند و دستشان روی قلبشان است تا مثل بودجه گذشته سنگینی آن را تحمل کنند. برخی امتیازات که شهروندان به دست آورده بودند نیز کاهش یافته است. چون صحبت از این است که دولت حدود 12000 میلیارد لیره کسر درآمد دارد و بودجه وزارت خانهها نیز حدود 20% کاهش یافته است.
در این باره حرف ما همین چیزی است که درباره بودجه 2017 عرض کردیم. این که دولت نمیخواهد برای کاهش ناتوانیهای ناشی از سوء مدیریت خود، کاری کند بلکه دست به جیب شهروندان میکند یا چیزی را از آنان میگیرد که جزو حقوق اجتماعی، بهداشتی و توسعهای آنان است. مردم تاب تحمل این دشواریها را ندارند. نمایندگان نیز در آستانه انتخابات باید از خشم مردم بترسند. راه چاره خیلی روشن است. باید فساد متوقف شود، اقتصاد رشد کند و جلوی مصارف اضافی و فساد گسترده در دولت گرفته شود.
در عین حال و در موضوعی نه چندان دور از بودجه، سخن از خط فقر خانوادههای لبنانی است. در گزارشهای مرکز مشورتی پژوهشها و اسناد، آمده است که نسبت محرومیت در مناطق مختلف کشور در حال افزایش است و الآن به حدود 40 درصد رسیده و این روند در حال افزایش است. این واقعیت نشان میدهد که سیاستهای اتخاذی دولت بینتیجه است و وضعیت اجتماعی و معیشتی مردم در حال فروپاشی است. باید از پیامدهای خطرناک این مسئله ترسید. از این رو همه کسانی که در سطح دولت و مردم مسئولیتی در این زمینه دارند بسیج شوند.
دشمن، کلیساها را هدف گرفته است
به فلسطین میرسیم. رژیم صهیونیستی به تجاوزگریهای خود ادامه میدهد. آخرین تعدیها در قدس روی داده است. رژیم صهیونیستی مالیات تازهای را بر کلیساها و داراییهای درآمدزای آن وضع کرده است. تلاش دشمن این است که حضور مسیحیت در قدس را تضعیف نماید. بعد از وارد کردن فشار بر مسجد الاقصی و ساکنان آن، اعمال فشار علیه کلیساها مقدمهای برای یهودی کردن قدس و فلسطین است.
در این باره باید موضعگیری شجاعانه کلیساهای قدس و بستن کلیسای قیامت را بستاییم. این اقدام بیان روشنی از رد این تصمیم رژیم صهیونیستی بود و دشمن مجبور شد که از تصمیمات خود عقب نشینی نماید و اعمال مالیات را به حالت تعلیق درآورد. ما خواستار همبستگی بیشتر میان همه اهالی قدس از هر دین و آیین هستیم. همه باید در کنار هم از این شهر حمایت کنند. چون خواست ما این است که قدس به عنوان زیستگاه دو دین اسلام و مسیحیت باقی بماند.
در همین شرایط، تصمیم آمریکا برای تعیین زمان انتقال سفارت آمریکا به قدس، آن هم در هفتادمین سالروز نکبت مطرح میشود. این تصمیم اقدامی چالشی و تحریک گرانه علیه حقوق مردم فلسطین و احساسات اعراب و مسلمانان است. از این رو از همه اعراب و مسلمانان میخواهیم که از کنار این موضوع بیتوجه نگذرند. از همین الآن باید اعتراض خود را اعلام کنند. نباید منتظر زمانی بنشینند که ایالات متحده بخواهد تصمیم خود را اجرایی نماید.