23 جمادى الاول 1439 هـ برابر با 20 بهمن 1396 هـ و 9/٢/٢٠١٨ م
مطالب مهم خطبه اول: مال دوستی فطری است / معیارهای کسب ثروت / آثار و پیامدهای مال مردم خوردن / همه انسانها روزی مقدری دارند.
مطالب مهم خطبه دوم: لبنان، راهکار پایان دادن به اختلافات / انتخاباتی آتی! محاسبهگر کیست؟ / دو خطری که لبنانیها را تهدید میکند / سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران.
خطبه اول:
خداوند متعال در کتاب عزیز خود میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَأْکلُوا أَمْوَالَکمْ بَيْنَکمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَکونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْکمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکمْ إِنَّ اللهَ کانَ بِکمْ رَحِيماً* وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِک عُدْوَاناً وَظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَاراً وَکانَ ذَلِک عَلَى الله يَسِيراً» صدق الله العظيم.
مال دوستی فطری است
مردم به مال دوستی و ثروت اندوزی علاقه دارند. قرآن کریم نیز در اشاره به این واقعیت میفرماید: «وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبّاً جَمّاً» و فرموده است: «الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا» و در آیه دیگری میفرماید: «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِک مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالله عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآَبِ».
در احادیث نیز در این باره آمده است: «لَوْکانَ لاِبْنِ آدَم وَادِیانِ مِنْ ذَهَبٍ لاَبْتَغی وَراءَهما ثالِثا وَ لایمْلَأُ جَوْفَ ابْنَ آدَمَ اِلاّ التُّرابُ؛ اگر برای فرزند آدم، دو سرزمین پر از طلا باشد، او باز طالب سومی است و شکم فرزند آدم را جز خاک پر نمیکند.» در حدیث دیگری نیز آمده است: «مَنْهومانِ لایشْبَعانِ مَنْهُومُ الْعِلْمِ وَ مَنْهُومُ الْمالِ؛ دو گرسنهاند که سیر نمیشوند: گرسنه علم و گرسنه مال.»
دین نیز در برابر این طبیعت انسانی مانع تراشی نمیکند. آن گونه که برخی تلقی دارند، دین تلاش برای کسب مال را بد نمیداند و همان طور که در آیه شریفه آمده است آن را خوب میداند: «کتِبَ عَلَيْکمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَک خَيْراً الْوَصِيَّةُ». این آیه از مال و املاکی که میت از خود به جای میگذارد، به خیر تعبیر کرده است.
از این رو انسان را تشویق کرده است که به کسب روزی بپردازد. دین شعار «وَقُلِ اعْمَلُوا» را مطرح مینماید و از انسان میخواهد برای توسعه روزی خود، راه هجرت را در پیش بگیرد. میفرماید: «وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ الله يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَماً کثِيراً وَسَعَةً» و میفرماید: «فَامْشُوا فِي مَنَاکبِهَا وَکلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَإِلَيْهِ النُّشُورُ».
اگر دین به زهد دعوت میکند، به معنای ترک و نفی مال و ثروت نیست. دین میگوید: «لیس الزّهد أن لا تملک شیئاً، ولکنَّ الزّهد ألا یملکک شیء؛ زهد این نیست که چیزی نداشته باشی. بلکه زهد این است که چیزی تو را به ملک خود درنیاورد.» به نفع انسان است که در راستای این واقعیت فطری، رفع نیازها و تأمین رفاه و آسایش خود، مال و ثروت داشته باشد، اما به شرطی که ثروت، صاحب اختیار و مالک انسان نشود و تصمیمها و موضعگیریهای او تحت تأثیر مال و ثروت قرار نگیرد.
معیارهای کسب ثروت
خواست اسلام این است که مال دوستی از حدود خود فراتر نرود و کار به جایی نرسد که انسان از راههای غیرحلال کسب ثروت کند و ثروت اندوزی به روزنهای برای فساد و انحراف تبدیل شود یا باعث ایجاد تنش، فتنه، خونریزی و قطع رابطه گردد.
در این باره پیامبر خدا(ص) میفرماید: «أَبْشِرُوا وأَمِّلُوا ما يَسرُّکمْ، فوالله ما الفقْرَ أَخْشَى عَلَيْکمْ، وَلکنّي أَخْشى أَنْ تُبْسَطَ الدُّنْيَا عَلَيْکم کما بُسطَتْ عَلَى مَنْ کانَ قَبْلَکمْ، فَتَنَافَسُوهَا کمَا تَنَافَسُوهَا، فَتَهْلِککمْ کمَا أَهْلَکتْهُمْ؛ بشارت بر شما و به آينده خوشى که در انتظار شماست اميدوار باشيد؛ زيرا به خدا سوگند که من از فقر بر شما نمیترسم، بلکه ترس من براى شما از اين است که دنيا همچنان که به روى پيشينيان شما باز شد به روى شما نيز باز شود و همچون آنان بر سر آن به رقابت برخيزيد و در نتيجه، دنيا شما را نيز همانند آنان به نابودى افکند.»
به همین دلیل اسلام برای ثروت و مال حدود و چارچوبهایی تعیین کرده است که نگذارد مال دوستی انسان به مشکلی برای او و دیگران تبدیل شود. آیه کریمهای که در ابتدای سخن، تلاوت کردیم نیز به همین جهت نازل شده است. این آیه برای کاربرد مال و ثروت حدود و معیارهایی تعیین مینماید. در ابتدا کسانی را که ایمان آوردهاند مورد خطاب قرار داده و میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا» مثل نداهای دیگر، مردم را مورد خطاب قرار نمیدهد. بلکه خطاب به مؤمنانی است که به اوامر و نواهی الهی درباره مال و ثروت التزام دارند.
در این آیه دلالت روشن این است که مال و ثروت محک ایمان است. چون همان طور که خداوند میفرماید: «لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِکمْ وَأَنْفُسِکمْ» و میفرماید: «أَنَّمَا أَمْوَالُکمْ وَأَوْلَادُکمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ الله عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ» مال و ثروت فتنه و آزمایش است.
اما دعوت الهی این است که «لَا تَأْکلُوا أَمْوَالَکمْ بَيْنَکمْ بِالْبَاطِلِ». خداوند به مؤمنان میفرماید که اموال دیگران را به ناحق نخورند. منظور از خوردن در اینجا خوردن مادی نیست. بلکه تصرف در اموال و داراییهای مردم است. اگر به خوردن نیز اشارهای شده است، به خاطر این است که مال و ثروت، بیشتر برای خوردن مورد استفاده قرار میگیرد.
قرآن کریم از اموال دیگران به عنوان اموال خودتان یاد کرده است. میفرماید: «وَلَا تَأْکلُوا أَمْوَالَکمْ» در حالی که منظور همان نهی از خوردن اموال دیگران است. در این آیه خداوند به روشنی از مؤمنان میخواهد که به اموال دیگران احترام بگذارند و اموال آنها را به مثابه مال خود بدانند؛ یعنی همان توجهی را که به مال و ثروت خود دارند، به اموال دیگران نیز داشته باشند و همان طور که از دیگران انتظار دارند به اموالشان آسیب وارد نکنند، شایسته است که خودشان نیز به اموال دیگران آسیب نزنند.
همین طور این عبارت اشاره ظریفی است به این نکته که اموال جامعه یکی است و اگر شما به اموال دیگران آسیب بزنید، باعث خواهد شد که اموال و ثروت شما نیز آسیب ببیند.
اما چیزی که خداوند در این آیه از آن نهی میکند، باطل(ناحق) است. منظور مالی است که به ناحق، با استفاده از زور، نیرنگ، فریب، اختلاس، تقلب، رشوه، ربا و جعل به دست آمده باشد؛ یعنی همان کاری را با تغییر دادن تاریخ، محل تولید و نوع کالا انجام میدهند. یا این که فردی از مقام و موقعیت خود یا جهل دیگران سوء استفاده مینماید؛ مانند وقتی که پزشک عملی را که بیمار به آن نیاز ندارد انجام میدهد یا آزمایشهای غیرضروری تجویز مینماید. یا دارویی را تجویز میکند که با شرکت تولیدی آن مراوداتی دارد. یا وکیل مدافعی که دعوای از پیش شکست خوردهای را میپذیرد و به موکل خود چنین القا میکند که در این دعوا پیروز خواهد شد و وقتی شکست خورد، بهانههای واهی میتراشد. یا زمانی که زورمندان از ضعیفان بهره برداری میکنند و اموالشان را غارت کرده و وارداتشان را به انحصار خود درمیآورند و سایر کارهای باطل و معاملههایی که تعامل با آنها حلال نیستند.
هیچ فرد، گروه و حاکمیتی حق ندارد، جز به رضایت و آگاهی دیگران، اموالشان را بگیرند. چون جز به رضایت خاطر مسلمان نمیشود مال او را گرفت. این به خاطر احترام گذاشتن به انسان و جامعه است. از این رو خداوند میفرماید: «إِلَّا أَنْ تَکونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْکمْ».
آثار و پیامدهای مال مردم خوردن
بعد از آن خداوند بیان میدارد که اگر مال مردم خوردن ادامه پیدا کند، جامعه در مسیر نادرستی قرار میگیرد و تابع منطق باطل میشود. از این رو خداوند میفرماید: «وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکمْ». چون خوردن مال مردم باعث میشود که جامعه وارد تنور نزاعهای داخلی و مشکلاتی میشود که ممکن است به قتل بینجامد.
البته برای عبارت «وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکمْ» معنای دیگری نیز وجود دارد و آن قطع رابطه با خداوند است. چون واقعیت انسان با خداوند ارتباط دارد و داشتن ارتباط با خداوند به کسب حلال بستگی دارد.
به همین جهت در حدیث آمده است: «إذا أراد أحدکم أن يُستجاب له، فليطيب کسبه، وليخرج من مظالم النّاس، وإنَّ الله لا يرفع إليه دعاء عبد وفي بطنه حرام، أو عنده مظلمة لأحد من خلقه؛ اگر هر يک از شما که میخواهد دعايش مستجاب شود، باید درآمد خود را پاک کند و حقّ مردم را بپردازد. همانا دعاى بندهای که مال حرامى در شکمش باشد يا حق بنده خدایی به گردنش باشد، به درگاه خدا بالا نمیرود.»
سپس خداوند به کسی به ناحق مال کسی را بگیرد، علاوه بر این که این کار او پیامدهای اخروی دارد، به او وعده عذاب دردناکی میدهد: «وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِک عُدْوَاناً وَظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَاراً».
سپس میفرماید: «إِنَّ الله کانَ بِکمْ رَحِيماً». چون خداوند در همه احکام خود، چیزی برای خودش نمیخواهد بلکه چیزی را میخواهد که به نفع مردم و امنیت آنان باشد. میخواهد که چیزی غیر از حلال وارد شکمهای مردم نشود.
اگر بسیاری از خطرات را که دامنگیر جامعه میشوند، بیثباتی و جنگها را مورد واکاوی قرار دهیم، میبینیم که در بسیاری از موارد به خاطر دستدرازی به اموال مرد صورت میگیرند. این دستدرازی ممکن است از راه نادان انگاری مردم یا بهره برداری زورمندان از ضعیفان انجام شود.
ما در جهانی زندگی میکنیم که منطق آن رقابت و درگیری برای کسب مال و ثروت به هر روش ممکن است. از این رو شدیداً نیاز داریم که مثل دیگران در این باور غرق نشویم. باید همیشه به این واقعیت توجه داشته باشیم که رزق و روزی به دست خداوند است. خداوندی که به پرهیزگاران وعده داده است: «وَمَنْ يَتَّقِ الله يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً* وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ» و به ظالمان نیز بیم داده است: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الله غَافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ».
همه انسانها روزی مقدری دارند
آری! ما معمولاً برای حرام عجله داریم. از این رو پیامبر خدا در خطبه خداحافظی خود چنین میفرماید: «أَلا إِنَّ الرُّوحَ الْأَمِینَ نَفَثَ فِی رُوعِی أَنَّهُ لا تَمُوتُ نَفْسٌ حَتَّى تَسْتَکمِلَ رِزْقَهَا فَاتَّقُوا الله وَ أَجْمِلُوا فِی الطَّلَبِ وَ لا یَحْمِلَنَّکمُ اسْتِبْطَاءُ شَیْءٍ مِنَ الرِّزْقِ أَنْ تَطْلُبُوهُ بِشَیْءٍ مِنْ مَعْصِیَةِ اللهِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لا یُنَالُ مَا عِنْدَهُ إِلاّ بِطَاعَتِهِ، قَدْ قَسَّمَ الْأَرْزَاقَ بَیْنَ خَلْقِهِ فَمَنْ هَتَک حِجَابَ السَّتْرِ وَ عَجَّلَ فَأَخَذَهُ مِنْ غَیْرِ حِلِّهِ قُصَّ بِهِ مِنْ رِزْقِهِ الْحَلَالِ وَ حُوسِبَ عَلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛ بدانید که جبرائیل در خاطر من چنین انداخت که هیچکس نمیمیرد مگر اینکه رزقش را به طور کامل به دست میآورد، پس تقوای الهی پیشه کنید و در طلب رزق، حریص نباشید و دیر رسیدن رزق، شما را جهت به دست آوردن آن به معصیت خدا نیندازد. چراکه آنچه در نزد خدای تعالی است به دست نمیآید مگر به طاعت، حقیقت این است که خداوند ارزاق را بین خلقش تقسیم نمود، پس هرکس به حریم الهی بیحرمتی کند و عجله نماید و از طریق غیر حلال آن را به دست آورد، رزق حلالش قطع میشود در حالیکه حساب آن رزق حرام را باید در قیامت پس دهد.»
این سخن را با داستانی از امیرالمؤمنین(ع) به پایان میرسانیم. روزی علی(ع) میخواست وارد مسجد شود. مردی در آن جا بود. قاطر را به او سپرد و وارد مسجد گردید. آن مرد لجام قاطر را درآورد و با خود برد و قاطر را رها کرد. امام(ع) در حالی از مسجد خارج شد که دو درهم در دست گرفته بود تا اجرت آن مرد را بدهد. وقتی آمد، دید که قاطر بدون نگهبان و بدون لجام است. آن حضرت سوار قاطر شد و رفت و دو درهم را به غلام خود داد تا برود و یک افسار بخرد. غلام به بازار آمد و لجام قاطر را دید که مرد سارق آن را به دو درهم فروخته بود. امام(ع) فرمود: «إنَّ العبد ليحرم نفسه الرّزق الحلال بترک الصّبر، ولا يزداد على ما قدِّر له؛ آدمی با بیصبری، خود را از رزق حلال محروم مینماید و چیزی بیشتر از آن چه مقرر است، به وی نمیرسد.»
باید همیشه دعای پیامبر خدا(ص) بر زبانمان جاری باشد: «اللّهمّ ارزقني من فضلک الواسع الحلال الطيّب؛ خدایا! از فضل گسترده خود، روزی حلال و پاک را روزیام بگردان.»
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی توصیه مینمایم که امام زین العابدین(ع) سفارش نمود. فرمود: «وَ أَمّا حَقّ الْمَالِ فَأَنْ لَا تَأْخُذَهُ إِلّا مِنْ حِلّهِ وَ لَا تُنْفِقَهُ إِلّا فِي حِلّهِ وَ لَا تُحَرّفَهُ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَ لَا تَصْرِفَهُ عَنْ حَقَائِقِهِ وَ لَا تَجْعَلَهُ إِذَا کانَ مِنَ اللّهِ إِلّا إِلَيْهِ وَ سَبَباً إِلَى اللّهِ وَ لَا تُؤْثِرَ بِهِ عَلَى نَفْسِک مَنْ لَعَلّهُ لَا يَحْمَدُک وَ بِالْحَرِيّ أَنْ لَا يُحْسِنَ خِلَافَتَهُ فِي تَرِکتِک وَ لَا يَعْمَلَ فِيهِ بِطَاعَةِ رَبّک فَتَکونَ مُعِيناً لَهُ عَلَى ذَلِک أَوْ بِمَا أَحْدَثَ فِي مَالِک أَحْسَنَ نَظَراً لِنَفْسِهِ فَيَعْمَلَ بِطَاعَةِ رَبّهِ فَيَذْهَبَ بِالْغَنِيمَةِ وَ تَبُوءَ بِالْإِثْمِ وَ الْحَسْرَةِ وَ النّدَامَةِ؛ اما حق دارايى اين است که آن را جز از راه حلال به دست نياورى و جز به راه حلالش صرف نکنى و آن را بيجا خرج نکنى و از راههای درستش به نادرست منتقل نسازى و چون آن را خداوند داده است، جز در راه خدا و آنچه وسيله نزديکى به خداست قرارش ندهى و در صورتى که خود بدان نياز دارى به کسى که بسا از تو سپاسگزارى نکند ندهى و سزاست که آن را به بهاى ترک طاعت پروردگارت، پس از خود، به ميراث ننهى که به وارث کمک کرده باشى تا در راه طاعت پروردگارش بهتر از تو آن مال را به مصرف رساند و بهره نهايى آن را ببرد و بار گناه و افسوس و پشيمانى با پيامدهايش بر دوش تو بماند.» اگر چنین کردیم جزو کسانی خواهیم شد وقتی در برابر خداوند قرار میگیرند، در امان خواهند بود. روزی که به ما ندا میدهند: «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ» از ما میپرسند که مال خود را از چه راهی به دست آورده و در چه راهی مصرف کردهایم. اگر چنین کردیم هیچگاه در دام وسوسههای شیطان نخواهیم افتاد. همان شیطانی که به ما این چنین هشدار داده است: «ما أعياني في ابن آدم، فلن يُعييني منه واحدة من ثلاث أخذُ مالٍ من غير حلّه، أو مَنعه من حقّه، أو وضعه في غير وجهه؛ هر چيزى مرا در به دام انداختن فرزند آدم خسته و درمانده کند، اما يکى از سه چيز هرگز مرا درباره او به رنج نخواهد افکند: به دست آوردن مال از راه غير حلال، يا نپرداختن حق و حقوق آن، يا مصرف نابجاى آن.»
در حدیث نیز آمده است: «إنَّ الشيطان يدبّر ابن آدم في کلّ شيءٍ، فإذا أعياه، جثم له عند المال، فأخذ برقبته؛ شيطان آدمي را همه جا میچرخاند و چون او را خسته و درمانده کرد، نزديک ثروت کمين میکند و گردنش را میگیرد.» خیلیها در برابر مال و ثروت سقوط میکنند و به خاطر ثروت، دین، ارزشها و مبانی خود را میفروشند. حتی گاهی نیز زندگی خود و دیگران را به خاطر مال و ثروت میفروشند.
بعد از آن چه اتفاقی خواهد افتاد؟ «وَيْلٌ لِکلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ * الَّذِي جَمَعَ مَالاً وَعَدَّدَهُ * يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ * کلَّا لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ * وَمَا أَدْرَاک مَا الْحُطَمَةُ * نَارُ اللهِ الْمُوقَدَةُ * الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ * إِنَّهَا عَلَيْهِمْ مُؤْصَدَةٌ * فِي عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ».
پس بیایید درباره مال و ثروت خود، تقوای الهی را رعایت کنیم. در این صورت از استقامت، آگاهی و توانایی بیشتری برای ایستادگی در برابر چالشها برخوردار خواهیم شد.
لبنان، راهکار پایان دادن به اختلافات
از لبنان آغاز میکنیم. لبنان توانست بحرانی را مهار کند که دو هفته پیش شکل گرفته بود. بحرانی که نزدیک بود که ثبات داخلی کشور را از بین ببرد و لبنان را به دوره تاریک آن بازگرداند. اقداماتی عملی که در این زمینه انجام شد، جلوی وخامت بحران را گرفت و زمینه دیدار رؤسای سه گانه را فراهم نمود.
در این زمینه در عین حال که از آگاهی و بصیرت رهبران سیاسی و تمام کسانی که برای ترمیم ارتباطات قطع شده سیاسی و اجتماعی تلاش کردند، تقدیر و تشکر میکنیم، انتظار داریم که این نشست به عنوان راهکاری برای تعامل با همه بحرانها نهادینه شود و جلوی تکرار حوادثی از این دست را بگیرد و دورهای تازه از تعامل میان نیروهای سیاسی را آغاز کند که عنوان آن، برگزاری نشست سریع برای حل اختلافات و پرهیزی از اظهار نظرهایی است که به سرعت جنبه طایفهای و مذهبی میگیرد تا این که مانند حادثه اختلافات به خیابانها کشانده نشود. چون این پدیده پیامدهای ناگواری دارد. خصوصاً اگر این اردوکشی خیابانی معیارها و ضوابط لازم را نداشته باشند. حتی اگر ضابطهمند هم باشد، باز هم خیلیها برای بهره برداری وارد این جریان خواهند شد.
خواست ما این است که این دیدارها لبنانیها را از اضطرابهای بیفایده دور کند. چون وجود دردها و رنجهای اقتصادی، اجتماعی و معیشتی برایشان کافی است. با توجه به تهدیدات مداوم رژیم صهیونیستی و تأثیرگذاری شرایط منطقهای، وضعیت امنیتی نیز مساعد نیست.
طبیعی است که در هر کشوری اختلاف وجود داشته باشد، به ویژه اگر در کشور تنوع سیاسی و طایفهای هم وجود داشته باشد و هر رهبر طایفهای سعی کند که در برابر دیگران موقعیت خود را بهبود ببخشد. ولی دامن زدن به گفتمان طایفهای، آن گونه که اخیراً اتفاق افتاد، چه در عرصه سیاسی و چه در شبکههای ارتباطی و ماهوارهای، طبیعی نیست.
نمیخواهیم که رهبران سیاسی فقط به خاطر ضرورتها یا شرایط فوق العاده، از این نشستها به عنوان مسکن و آرامبخش برای آرام کردن عرصه داخلی کشور استفاده کنند. بلکه در این نشستها باید روی بهترین راهکار برای حل اختلافات سیاسی به توافق برسند و همان طور که رهبران سیاسی همیشه تأکید کردهاند و ما نیز مطرح کردهایم، همه اختلافات باید در نهادهای قانونی کشور حل و فصل شوند.
در این موضوع بار دیگر تأکید میکنیم که در نشست رهبران تأثیرگذار، باید برای حل مشکلات مهم معیشتی مردم، مبارزه با فساد و اختلاس که در همه جای دولت رخنه کرده است و تلاش برای رفع کمبود بودجه راهکارهایی سنجیده شود.
رهبران باید روح و روان لبنانیها را آرام کنند. چون وقتی شهروندان کشور میبینند که دولت بدون داشتن بودجه خرج میکند و آماده میشود که در این شرایط دشوار اقتصادی، بیش از نیم میلیارد دلار در موارد غیرضروری مصرف کند آرامش روانی نخواهند داشت. چون هزینه این کارها نه از اجلاسهای خارجی بلکه از جیب شهروندان لبنانی پرداخته خواهد شد.
انتخاباتی آتی! محاسبهگر کیست؟
در شرایطی که تنور انتخابات گرم میشود، به نظر میرسد که بسیاری از لبنانیها ناامید شدهاند و اطمینان ندارند که تغییر مهمی در حیات سیاسی کشور رخ دهد. ولی خواهش ما این است که مردم ناامید نشوند و به رهبران سیاسی خود بفهمانند که آنان با آزمایش واقعی روبرو هستند و باید نگران آزموده شدن در این انتخابات باشند. خواهش ما این است که این انتخابات و انتخابات آتی برنامه محور باشد؛ یعنی انتخابات مجالی برای محاسبه و ارزیابی باشد. چون مردم در قبال رأی و آینده میهن خود، آگاهتر و مسئولیتپذیرتر شدهاند.
دو خطری که لبنانیها را تهدید میکند
در عرصهای نه چندان دور از عرصه سیاسی، باید به گزارشهای پزشکی بپردازیم که نشان میدهند در سالهای اخیر نسبت مبتلا شدن به سرطان سه برابر شده است. این مسئله دلایل متعددی دارد که مهمترین آنها سوزاندن زبالهها در هوای آزاد است. در این زمینه مسئولان محیط زیست، بهداشت، حقوق بشر و همه رهبران باید کار جدی صورت دهند.
در حالی که تهدیدات رژیم صهیونیستی در ارتباط با منابع نفتی یا ساختن دیوار سیمانی در مرزهای فلسطین اشغالی ادامه دارد و صهیونیستها میخواهند طمعورزیهای خود را تحقق ببخشند و واقعیت موجود را تحمیل کنند، تحرکات دیپلماتیک آمریکا نیز نگران کننده است. آمریکا سعی دارد که لبنان را به مذاکره مستقیم با دشمن صهیونیستی بکشاند و در ازای برداشتن همه این موانع و تعدیها، شرایطی را بر این کشور تحمیل نماید که به حاکمیت ملی کشور آسیب میزند.
در این زمینه باید از موضعگیری واحد لبنانیها در برابر تعدی اسرائیل به حاکمیت ملی لبنان و رد مذاکره با این رژیم، تقدیر و تشکر کنیم. از جمله آنها مصوبه شورای عالی دفاع است که به ارتش لبنان صلاحیت داد تا با تجاوزگریهای دشمن صهیونیستی مقابله نماید.
سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران
در پایان باید سالروز پیروزی خجسته انقلاب اسلامی در ایران را به رهبری و مردم ایران تبریک عرض کنیم. مردم ایران توانستند زمامدار امور خود شوند، ایران را از سیطره استکبار رها کنند، سرزندگی، حضور و بالندگی امت اسلامی را احیا نمایند و آرمان فلسطین را به مهمترین مسئله دنیای اسلام تبدیل کنند.
مسئولیت مهم مردم ایران این است که وحدت خود را حفظ کنند و به فرصت طلبان اجازه ندهند که با سوء استفاده از شرایط ناشی از تحریم اقتصادی و سیاسی، ثبات و امنیت کشور را به هم بریزند. در همین حال از کلیه کسانی که ایران را خطری برای خود میدانند عرض میکنیم که نباید تسلیم ایران هراسی شوند. باید بدانند که گفتگو تنها راه رفع دغدغهها و هراسهاست. با گفتگو به شکاری برای استکبار تبدیل نخواهند شد که آنها را گاو شیری خود میخواهند.