13 ربیع الاول 1439 هـ برابر با 10 آذر 1396 هـ و ١/١٢/٢٠١٧ م
مطالب مهم خطبه اول:ایمان به پیامبر محور اتحاد ماست / ولادت اسلام / چکیدهای از اخلاق والای پیامبر / پیمان دوباره با پیامبر.
مطالب مهم خطبه دوم:لبنان، فروکش کردن بحران / افزایش حقوق در مدارس خصوصی / پدیده مزدوری / سالروز نکبت فلسطین.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالى میفرماید: «لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِیزٌ عَلَیهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیكُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ».
این روزها سالروز میلاد مبارک امین وحی الهی، انسان برگزیده، بنده خالص خدا، پیشوای رحمت و مهربانی و رهبر خیر و نیکی حضرت محمد بن عبدالله(ص) است. این روز طبق روایتی است که میلاد آن حضرت را در 12 ربیع الاول میداند. در مقابل روایتی که تولد پیامبر خدا را در 17 ربیع الاول دانسته است.
ایمان به پیامبر محور اتحاد ماست
همه مسلمانان هر چند که در برخی از جزئیات اعتقادی یا احکام اختلافاتی با یکدیگر دارند، اما در ایمان به پیامبر خدا اختلافی ندارند. چون او پیامبر همه مسلمانان است. او رمز اتحاد و ماندگاریشان است. اختلافی ندارند در این که خداوند او را فرستاده است تا گواه، بشارت دهنده، بیم دهنده و رحمت برایشان باشد. پیامبر در این راه از هیچ تلاشی کوتاهی نکرد تا این که دین را کامل کرد، نعمت را تمام نمود، امر خداوند را آشکار ساخت و کلمه الله را بالا برد.
اگر چه برخیها میگویند: ما شیعیان ولایت اهل بیت را قبول داریم و عقیده و احکام دینی خود را از آنان میگیریم، نه پیامبر خدا؛ اما این حرف جفا به حقیقتی است که ما بدان باور داریم. ما از این روی به اهل بیت ارتباط داریم که آنان امینان آموزههای پیامبر و حافظان دین او هستند. او درباره اهل بیت فرموده است: «إنی تارك فیكم الثّقلین؛ كتاب الله، وعترتی أهل بیتی، ما إن تمسّكتم بهما، لن تضلّوا بعدی أبداً». از این رو با بیانی قاطع میتوانیم بگوییم که همه ما بر اساس سنت پیامبر عمل میکنیم. از این رو سالروز ولادت آن حضرت آمده است که وحدت را به ما یادآوری نماید تا از آن غافل نشویم.
امام خمینی نیز در اقدامی نیک روزهای میان 12 تا 17 ربیع الاول را که مورد اختلاف ولادت آن حضرت بود، هفته وحدت نامید. هفتهای که در آن علما، سیاستمداران و همه بخشهای جامعه اسلامی گرد هم میآیند تا بر این واقعیت تأکید دارند که اشتراکاتشان بسیار بیشتر از اختلافاتشان است. آنان اگر چه در جزئیات اعتقادات و احکام دینی تفاوتهایی با یکدیگر دارند اما این بدان معنا نیست که متفرق شوند و با یکدیگر به نزاع برخیزند یا این که یکدیگر را تکفیر کنند یا در هلاکت گاه فتنه بیفتند.
از این رو این مناسبت آمده است تا بصیرت و ایمان مسلمانان را مورد خطاب قرار دهد و آنان را به سوی همان چیزی فرابخواند که خداوند دعوت کرده است. خداوند میفرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ* وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَیكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ یبَینُ اللهُ لَكُمْ آَیاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ* وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ یدْعُونَ إِلَى الْخَیرِ وَیأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ».
اگر ما به سوی وحدت اسلامی دعوت میکنیم به معنای انکار مذهب و باورهای خودمان نیست. هر کس باورها و مذهب خود را دارد ولی روی اشتراکات تأکید مینماید. همه ما باید علم بردار اهدافی شویم که پیامبر خدا به خاطر آنها مبعوث به رسالت گردید. ارزشهایی از قبیل عدالت، آزادی و برادری انسانی.
ولادت اسلام
وقتی از سالروز ولادت پیامبر خدا تجلیل میکنیم، این روز را فقط روز شخص رسول خدا نمیدانیم بلکه آن را روز تولد اسلام میدانیم. چون ما تولد این دین را روز مبعث نمیدانیم بلکه روز ولادت پیامبر خدا را روز ولادت اسلام میدانیم. چون با ولادت آن حضرت نشانههای اسلام نیز یکی یکی روشن گردید و بهترین سیمای آن در شخصیت پیامبر خدا متبلور گردید. از این رو خداوند میفرماید: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ یرْجُو اللهَ وَالْیوْمَ الْآَخِرَ وَذَكَرَ اللهَ كَثِیراً» این فرمایش برای این است که پیامبر خدا اسوه و الگوی مسلمانان شود. چون خداوند سبحان پیش از این که فردی را آماده کند که با رفتار، موضع گیری و گفتار خود بیانگر اسلام باشد، دین خود را آشکار نمینماید.
از این رو پیامبر خدا از همان روزی که به دنیا آمد، تحت مراقبت و مواظبت الهی قرار داشت. امام علی(ع) در این باره میفرماید: «لَقَدْ قَرَنَ الله بِه(صلَّى الله علیه وآله وسلم) مِنْ لَدُنْ أَنْ كَانَ فَطِیماً، أَعْظَمَ مَلَكٍ مِنْ مَلَائِكَتِه، یسْلُكُ بِه طَرِیقَ الْمَكَارِمِ، ومَحَاسِنَ أَخْلَاقِ الْعَالَمِ لَیلَه ونَهَارَه؛ خداوند از همان هنگامی که رسول اللَّه(صلّی اللَّه علیه و آله) از شیر گرفته شد برای آن گرامی فرشتهای عظیم الشأن را همنشین فرمود تا راههای مکارم اخلاق را بپیماید و محاسن اخلاق جهانیان را شب و روز به او یادآوری نماید.» پیامبر خدا نیز در این باره میفرماید: «أدَّبنی ربی فأحسن تأدیبی؛ خداوند مرا تربیت کرد و نیکو تربیتم نمود.» امروز به این مناسبت میخواهیم به گوشهای از اخلاق والای آن حضرت بپردازیم.
چکیدهای از اخلاق والای پیامبر
از جمله اخلاق والای پیامبر که ما نیز باید به آن اقتدا کنیم، اهتمام بسیار به خدشهدار نکردن کرامت مردم است. در روایت آمده است که حتی در سختترین شرایط، بیش از سایر مردم متبسم بود. به کسی جفا نمیکرد. عذرخواهی دیگران را میپذیرفت. در خوراک و پوشاک از خادمان خود برتر نبود. هیچ کس نشنید که به کسی دشنام دهد یا او را لعنت کند. آزاد یا خادمی نیازی را برای او مطرح نکرد، مگر این که برای برآورده کردنش همراه او شد. در حال نماز اگر کسی کنار او مینشست، نماز خود را مختصر میکرد، به او رو میکرد و از حاجتش میپرسید. اهتمام داشت که هر کسی را بر او وارد میشود، احترام کند. خصوصاً اگر فقیر و نیازمند باشد. زیرانداز خود را به تازه وارد میداد. به رعایت کرامت و احساسات مردم توجه خاصی داشت. اگر کسی با او در گوشی سخنی داشت، گوش میداد تا سخنش تمام شود.
از اخلاق او این بود که اگر از چیزی ناراحت بود، در سیمایش هویدا بود. ناراحتی خود را با هیچ کس در میان نمیگذاشت. اگر چیزی از کسی میشنوید که ناراحتش میکرد، نمیگفت: چرا فلانی این کار را کرده است؟ بلکه میگفت: چرا اینها این کار را کردهاند. تا کسی که بدی کرده است، متوجه بدی خود شود بدون این که مثل بعضیها او را در میان مردم رسوا نماید. بعضیها کارشان این است که وقتی خطایی را از مردم میبینند، به جای این که به گونهای غیرمستقیم به خطاکار برسانند، به سرعت با وسایل مختلف از جمله رسانههای ارتباطی که امروز فراوان هستند، منتشر میکنند. بسیار میفرمود: «من وعظ أخاه سرّاً فقد زانه، ومن وعظه علانیةً فقد شانه؛ هر کس در خفا برادر خود را نصیحت کند، به او وزانت بخشیده است و هر کس در آشکار او را موعظه نماید، او را خوار و خفیف ساخته است.» توجه داشت که در حضور او غیبت کسی نشود یا این که به کرامت انسانی توهین نگردد. بزرگتر احترام شود، کوچکتر مورد مهربانی قرار گیرد و فقیر عزت داشته شود.
در تاریخ آمده است که ثروتمندی در محضر پیامبر خدا نشسته بود. فقیری با لباس مندرس وارد شد و خواست بنشیند؛ اما غیر از کنار این فرد ثروتمند جای دیگری برای نشستن وجود نداشت. از این رو در همان جا نشست. مرد ثروتمند قدری لباس خود را جمع کرد. پیامبر از این کار او خشمگین شد. به مرد ثروتمند فرمود: آیا ترسیدی که از فقر او به تو چیزی رسد؟ مرد عرض کرد: نه! یا رسول الله. پیامبر خدا ادامه داد: ترسیدی از ثروت تو چیزی به او منتقل شود؟ مرد عرض کرد: نه! یا رسول الله. پیامبر خدا ادامه داد: ترسیدی که لباس تو کثیف شود؟ مرد عرض کرد: نه! یا رسول الله. پیامبر خدا فرمود: پس چرا چنین کاری کردی؟ مرد ثروتمند پاسخ داد: این عادت نادرستی است ای پیامبر خدا! من در کمال میل میخواهم به جبران این کارم، نیمی از ثروت خود را به این مرد فقیر بدهم. مرد فقیر عرض کرد: ای رسول خدا! من نمیپذیرم. گفتند: چرا؟ گفت: میترسم که اگر قبول کنم، من نیز به این عادت دچار شوم. بعد از آن پیامبر آن فقیر را نزد خود خواست و در کنار خود نشاند.
احترام گذاشتن پیامبر خدا به مسلمانان منحصر نمیشد، بلکه به غیرمسلمانان نیز احترام میگذاشت. همانهایی که به دین او ایمان نداشتند؛ به عبارت دیگر او به انسانیت آنها احترام میگذاشت. چون همگی فرزندان آدم بودند: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِی آَدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً». آری! اگر فرد مقابل مؤمن بود، پیامبر افزونتر به او احترام میگذاشت.
پیامبر خدا(ص) در حجة الوداع همین مفهوم را مورد تأکید قرار داد. در برابر مردم ایستاد و خطاب به آنان فرمود: «یا أیها الناس، إنَّ ربَّكُم واحد، وإنَّ أباكم واحد. ألا لا فضل لعربی على أعجمی، ولا لعجمی على عربی، ولا لأحمر على أسود، ولا لأسود على أحمر، إلا بالتَّقوى؛ ای مردم! پروردگار شما یکى است و پدر شما یکى و دین شما یکى و پیامبرتان یکى. هیچ عربى را بر هیچ عجمى برترى نیست و هیچ عجمى را بر هیچ عربى و هیچ گندم گونى را بر هیچ سیاهى و هیچ سیاهى را بر هیچ گندم گونى، مگر به تقوا.»
سپس فرمود: «إنَّ دماءَكم وأموالَكم وأعراضكم حرامٌ علیكم، كحرمةِ یومِكم هذا، فی شهرِكم هذا، فی بلدِكم هذا إلى یوم تلقون ربّكم؛ خونها و اموال و آبروى شما بر یکدیگر حرام است مانند احترام امروز و این ماه(ذى الحجه) و این شهر(مکه) تا روزی که خدای خود را ملاقات کنید.»
اما متأسفانه این ارزش از جامعه ما رخت بربسته است. به خاطر اختلاف نظر، دین یا سیاست یا خطا یا شبهه یا ظن، خون انسان ریخته میشود. کافی است به شبکههای اجتماعی یا رسانهها نگاه کنید تا ببینید که چطور کرامت مردم از بین میرود. آن هم در شرایطی که همگی ولادت پیامبر خدا را جشن گرفتهاند و از آن حضرت تمجید میکنند.
پیامبر خدا(ص) خیلی واضح تکلیف پیروان خود را روشن کرده است: «من آذى مؤمناً فقد آذانی؛ هر کس مؤمنی را اذیت کند، مرا اذیت کرده است.»، «من أحزن مؤمناً ثم أعطاه الدّنیا، لم یكن ذلك كفَّارته ولم یؤجَر علیه؛ هر کس مؤمنی را اندوهگین کند و سپس دنیا را به او بدهد، این بخشش کفاره کار او نیست و به خاطر آن اجری ندارد.»، «من أهان لی ولیاً فقد بارزنی بالمحاربة؛ هر کس به دوست من اهانت کند، به جنگ من آمده است.»، «أذلّ النَّاس من أهان النّاس؛ حقیرترین مردم کسی است که به مردم اهانت نماید.»
پیمان دوباره با پیامبر
در سالروز میلاد پیامبر خدا، باید با آن حضرت پیمان دوباره ببندیم. همان شخصیتی که خود را ذوب در تبلیغ دین کرد، امت خود را دعا مینمود، اهل دعوت را نصیحت میکرد و برای عزت دین خود در راه خدا هجرت نمود تا این که به رغم ناراحتی مشرکان، امر الهی قوت گرفت و کلمه الله رفعت یافت.
تجدید میثاق با پیامبر این است که آموزههای او را دغدغه خود قرار دهیم، با رفتار خود بیانگر آموزههای او باشیم، با گفتار و رفتار خود مردم را به سوی او دعوت کنیم و هر جا هستیم، جهتگیری ما به سوی او باشد و سلامهای خود را تقدیم او کنیم و عرضه داریم:
«السّلام علیك یا رسول الله، السّلام علیك یا حبیب الله، السّلام علیك یا خیر خلق الله، أشهد أنّك قد أقمت الصّلاة، وآتیت الزكاة، وأمرت بالمعروف ونهیت عن المنكر، وعبدت الله مخلصاً حتى أتاك الیقین، فجزاك الله عن المؤمنین خیر الجزاء.»
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما را به همان چیزی توصیه مینمایم که امام صادق(ع) به ما توصیه کرده است. همان امامی که 17 ربیع الاول سالروز ولادت ایشان است. او خطاب به شیعیان و دوستداران خود میفرماید:
«أَكْثِرُوا مِنَ اَلدُّعَاءِ فَإِنَّ اَللَّهَ یحِبُّ مِنْ عِبَادِهِ اَلَّذِینَ یدْعُونَهُ وَ قَدْ وَعَدَ عِبَادَهُ اَلْمُؤْمِنِینَ اَلاِسْتِجَابَةَ وَ اَللَّهُ مُصَیرٌ دُعَاءَ اَلْمُؤْمِنِینَ یوْمَ اَلْقِیامَةِ لَهُمْ عَمَلاً یزِیدُهُمْ بِهِ فِی اَلْجَنَّةِ وَ أَكْثِرُوا ذِكْرَ اَللَّهِ مَا اِسْتَطَعْتُمْ فِی كُلِّ سَاعَةٍ مِنْ سَاعَاتِ اَللَّیلِ وَ اَلنَّهَارِ فَإِنَّ اَللَّهَ أَمَرَ بِكَثْرَةِ اَلذِّكْرِ لَهُ وَ اَللَّهُ ذَاكِرٌ مَنْ ذَكَرَهُ مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ... وَ عَلَیكُمْ بِالْمُحَافَظَةِ عَلَى اَلصَّلَواتِ وَ اَلصَّلاةِ اَلْوُسْطى وَ قُومُوا لِلّهِ قانِتِینَ... وَ عَلَیكُمْ بِحُبِّ اَلْمَسَاكِینِ اَلْمُسْلِمِینَ... إِیاكُمْ وَ اَلْعَظَمَةَ وَ اَلْكِبْرَ فَإِنَّ اَلْكِبْرَ رِدَاءُ اَللَّهِ فَمَنْ نَازَعَ اَللَّهَ رِدَاءَهُ قَصَمَهُ اَللَّهُ وَ أَذَلَّهُ یوْمَ اَلْقِیامَةِ إِیاكُمْ أَنْ یبْغِی بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ... فَإِنَّهُ مَنْ بَغَى صَیرَ اَللَّهُ بَغْیهُ عَلَى نَفْسِهِ وَ صَارَتْ نُصْرَةُ اَللَّهِ لِمَنْ بُغِی عَلَیهِ وَ مَنْ نَصَرَهُ اَللَّهُ غَلَبَ... إِیاكُمْ أَنْ یحْسُدَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَإِنَّ اَلْكُفْرَ أَصْلُهُ اَلْحَسَدُ... إِیاكُمْ أَنْ تَشْرَهَ نُفُوسُكُمْ إِلَى شَی ءٍ مِمَّا حَرَّمَ اَللَّهُ عَلَیكُمْ فَإِنَّهُ مَنِ اِنْتَهَكَ مَا حَرَّمَ اَللَّهُ عَلَیهِ هَاهُنَا فِی اَلدُّنْیا حَالَ اَللَّهُ بَینَهُ وَ بَینَ اَلْجَنَّةِ وَ نَعِیمِهَا وَ لَذَّتِهَا وَ كَرَامَتِهَا اَلْقَائِمَةِ اَلدَّائِمَةِ لِأَهْلِ اَلْجَنَّةِ أَبَدَ اَلْآبِدِینَ؛ بسیار دعا كنید؛ زیرا خداوند بندگان دعاگوی خود را دوست دارد و به بندگان مؤمن خود وعده اجابت داده است و خداوند در روز قیامت دعای مؤمنان را از كردارشان تلقی نماید و در بهشت بر پاداش آنها بیفزاید. در هر ساعت از ساعات شبانه روز، چندان كه در توان دارید به ذكر خدا بسیار پردازید؛ زیرا خداوند امر كرده بسیار ذكر او نمایید و خداوند به یاد مؤمنانی باشد كه بسیار ذكر او نمایند... بر نمازهایتان به خصوص نماز میانه مواظبت كنید و فروتنانه برای خدا بپاخیزند... باید مستمندان مسلمان را دوست بدارید... از قدرت نمایی و اظهار بزرگی بپرهیزید؛ زیرا بزرگی ردای خداست و هر كه با خدا در ردای او بستیزد خدایش او را درهم شكند و در روز قیامت زبون و خوارش سازد... مبادا بر یکدیگر حسد ورزید كه به طور قطع ریشه كفر، حسد است... مبادا نفسهای شما به چیزی كه خدا بر شما حرام ساخته آزمند شود؛ زیرا هر كه در این دنیا حرمت الهی را بشكند، خداوند بین او و بهشت و لذت و نعمت و كرامتش كه برای اهل بهشت ابدی و جاودانه است، برای همیشه جدایی افكند كه هرگز به آنها دست نیابد.»
با این وصیت امام صادق(ع) از شیعیان و دوستداران خود میخواهد در ارتباط با خداوند و برخورد نیک با مردم شاخص باشند. چون فقط با این کار محبت و ولایت خود را به پیامبر و اهل بیت او نشان میدهند و در برابر چالشها تواناتر خواهند گردید.
لبنان، فروکش کردن بحران
از لبنان آغاز میکنیم که گامهای تازهای را به سوی ثبات برداشته است که شاخصه اصلی آن کاهش حداکثری تنشهای داخلی است. این مسئله نشان میدهد که رهبران سیاسی کشور تلاش دارند که اختلافات داخلی را از دستور کار خارج کنند، از فضای مثبت بین المللی که بیثباتی لبنان را نمیخواهد، به نفع کشور استفاده نمایند، عملیات نظامی را به عراق و سوریه محدود نمایند و در همین نزدیکی ختم پرونده جنگ علیه تروریسم را اعلام کنند. جنگی که بر گرده لبنانیها سنگینی میکند. همه نیروهای سیاسی عمیقاً بدانند که باید از وحدت داخلی صیانت کنند و از همه موانع عبور کنند. اینها تضمین کننده برون رفت از حالت انتظار و پس گرفتن استعفاست. ما منتظریم که در روزهای آتی شکل عملیاتی و واقعی آن چه خویشتنداری نامیده شده است، بروز پیدا کند. چیزی که هم مورد توافق نیروهای سیاسی باشد و تنش موجود میان لبنان و کشورهای عربی پیرامونی را از بین ببرد و این کشور را از پیامدهای منفی آن در امان نگاه دارد.
در عین حال که از همه تلاش برای رهایی لبنان از این تنگنا تقدیر و تشکر میکنیم، مصرانه خواستار دست برداشتن از روش رایج در این مملکت هستیم و آن درمان با آرام بخشهاست. باید برای حل مسائل اختلافی درمانی جدی صورت گیرد. اگر روش کنونی ادامه یابد و روی روش جدی توافق صورت نگیرد، کشور ما همچنان اسیر قاعدهای خواهد بود که میگوید: لبنان محکوم به بیثباتی است. این نیز انجام نخواهد شد مگر با یک گفتگوی جدی و منطقی که در آن همه مصالح کشور و راهکارهای دور کردن خطرات از آن را در نظر بگیرند. چون لبنان جزیره دور افتاده و منزوی از آن چه در دنیا میگذرد، نیست.
زمان آن فرارسیده است که لبنانیها نگذارند کشورشان محل تنفس مشکلات منطقه باشد. این وضعیت لبنان را گروگان تحولات و مسائل منطقه قرار خواهد داد. میدانی خواهد شد که بحرانها و درگیریهای منطقه در آن بازتاب خواهد یافت و پیامهای منطقهای و بین المللی در آن مبادله خواهد گردید. باید عنان اختیار خود را به دست گیرند، از دیگران چیزهایی را بگیرند که به نفعشان است و چیزهایی را که برایشان آسیبزاست رها کنند.
با آغاز فروکش کردن این بحران سیاسی، بار دیگر بحرانهای معیشتی و اقتصادی با همه پیامدهایی که برای شهروندان لبنانی دارد، به صحنه بازخواهد گشت. بحرانهایی که باعث افزایش فقر و رنج مردم خواهد گردید. مردمی که در تمام بحرانها در کنار دولتشان ایستادهاند حق دارند که در بحرانها و مشکلات خود، دولت را در کنار خود ببینند و بحرانهای این کشور که منتظر درمان هستند، بسیار هستند.
افزایش حقوق در مدارس خصوصی
در همین زمینه باید به مسئله افزایش حقوق معلمان مدارس خصوصی بپردازیم. این افزایش حقوق با تأسی به افزایش حقوق معلمان مدارش دولتی صورت گرفته است. ما نیز خواستار تکریم معلم و تأمین زندگی شرافتمندانه او هستیم تا بتواند به وظیفه تربیتی و آموزشی خود در ساختن آیندهای بهتر برای فرزندانمان عمل نماید؛ اما در این میان چیزی که در نظر گرفته نشده است، شرایط این مدارس و نحوه تأمین بودجه لازم برای این افزایش حقوق است. چون این افزایش در میان دو آتش قرار دارد. یکی آتش افزایش شهریه مدارس است. آن هم در شرایطی که غالب لبنانیها دچار مشکلات اجتماعی هستند و دیگری آتش افزایش حقوق مطلوب و مناسبی است که باید به معلمان پرداخته شود. این مسئله نیازمند راه حلی است که حقوق همگان را در نظر بگیرد؛ یعنی حقوق معلمان افزایش یابد ولی به گونهای باشد که مدارش خصوصی تحت فشار این افزایش حقوق قرار نگیرد و روی فعالیت مدارس و معلمان تأثیر منفی به جای نگذارد.
پدیده مزدوری
در چنین شرایطی با پدیده خطرناکی به نام مزدوری برای دشمن روبرو هستیم. البته معتقدم که این پدیده چه کاهشیافته است. این پدیده در ابتدا جنبه امنیتی داشت؛ اما امروز به مسائل فرهنگی، هنری و اجتماعی نیز کشیده شده است. این مسئله نشان میدهد که لبنان همچنان در دایره هدف دشمن قرار دارد و دشمن از نقاط ضعف موجود در داخل کشور بهره برداری مینماید.
این خطر ایجاب میکند که لبنانیها نسبت به خطر دشمن کاملاً هوشیار باشند. البته در کمال تأسف برخیها سعی دارند که خطرات آن را کم جلوه دهند. لازم است که همدیگر را به حق و صبر توصیه کنیم و از بازدارندگی داخلی حراست به عمل آوریم. در عین حال مجازات کسانی که خود را در اختیار دشمن قرار میدهند، باید تشدید شود. دشمنی که دشمن عادی نیست و زمین، مقدسات و آینده را مورد تجاوز قرار میدهد. شاید سهل انگاریهای گذشته باعث تکرار پدیده مزدوری شده باشد. در اینجا بار دیگر تأکید میکنیم که باید به روشی واحد، آن هم بدون در نظر گرفتن هویت و وابستگی، با مزدوران برخورد شود. باید از توجیه مزدوری یا کوچک جلوه دادن آن پرهیز شود. باید از موفقیتهای نیروهای امنیتی که چشمان بیدار میهن هستند، تقدیر و تشکر کنیم. ما دستشان به گرمی میفشاریم و از تلاشهایشان در این زمینه تقدیر و تشکر مینماییم. هوشیاری اینان باعث شده است کسانی که به امنیت، ثبات و وحدت کشور دست اندازی میکنند، ناکام بمانند.
سالروز نکبت فلسطین
29 نوامبر سالروز دردناک و حزن انگیز صدور قطعنامه 181 مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورد تقسیم فلسطین است. هفتاد سال پیش، به موجب این قطعنامه فلسطین به سه قسمت دولت فلسطینی، یهودی و تحت قیمومیت بین المللی تقسیم گردید. در ادبیات عربی از این روز به نام روز نکبت یاد میشود که باعث و بانی همه دردها و رنجهایی است که مردم فلسطین در داخل و خارج با آنها روبرو هستند. این روز یادآور اشغال سرزمینهای ملل دیگر منطقه است که همچنان از موجودیت این رژیم رنج میبرند؛ اما متأسفانه این قطعنامه اجرا شد. آن هم در شرایطی که هیچ یک از قطعنامههایی که به نفع مردم فلسطین صادر شدند، به اجرا درنیامدند.
این روز یادآور مظلومیت مردمی است که همه دنیا در ایجاد مصیبتهای آن و فجایع محیط پیرامونیاش شریک هستند. از این رو دنیا مسئولیت دارد که سرزمین، عزت و کرامت آن را بازگرداند. ولی مردم فلسطین نباید به این امر امید داشته باشند. باید هر قدر که طولانی بشود، در کنار مقاومان و مخلصان برای بازپسگیری سرزمین فلسطین از غاصبان مبارزه کنند. چون از مطالبهای باشد حقی ضایع نخواهد شد.