خطبه جمعه، 21 مهر ماه 1396

مطالب مهم خطبه اول: رنج‌های امام سجاد(ع) / امام زین العابدین(ع) کدام راه در پیش گرفت؟ / رساله حقوق / چگونه به امام وفادار بمانیم؟

مطالب مهم خطبه دوم: شهروندان لبنانی چه وظیفه‌ای دارند / منتظر تصمیم‌های ترامپ هستیم / اوضاع داخلی کشور باید تحکیم و تقویت شود.

23 محرَّم 1439 هـ برابر با 21 مهر 1396 هـ و ١٣/١٠/٢٠١٧ م

 

مطالب مهم خطبه اول: رنج‌های امام سجاد(ع) / امام زین العابدین(ع) کدام راه در پیش گرفت؟ / رساله حقوق / چگونه به امام وفادار بمانیم؟

مطالب مهم خطبه دوم: شهروندان لبنانی چه وظیفه‌ای دارند / منتظر تصمیم‌های ترامپ هستیم / اوضاع داخلی کشور باید تحکیم و تقویت شود.

 

خطبه اول:

خداوند سبحانه و تعالى در کتاب عزيز خود چنین می‌فرماید: «إِنَّمَا يُرِيدُ الله لِيُذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَکمْ تَطْهِيراً» صدق الله العظيم.

بیست و پنجم ماه محرم سالروز وفات یکی از اعضای این خانه پاک است. همان خانه‌ای که وقتی پیامبر خدا درباره‌شان چنین می‌فرماید: «إنّي تارک فيکم ما إن تمسَّکتم بهما لن تضلّوا بعدي أبداً؛ کتاب الله، وعترتي أهل البيت». او امام علی بن الحسین(ع) زین العابدین و سید الساجدین است.

 

رنج‌های امام سجاد(ع)

یاد امام سجاد، یادآور سخت‌ترین دوره‌ای است که بر خاندان پیامبر خدا(ص) گذشت. او حادثه کربلا را با همه جزئیات آن با چشم خود دید. در این حادثه او بیمار بود؛ اما در برابر چشمان او پدرش امام حسین(ع)، برادران، عموزادگان، خانواده و یاران پدرش به شهادت رسیدند. این وضعیت بدترین صحنه‌ای است که یک انسان می‌تواند با آن روبرو شود. چون وقتی بعد از چهارده قرن به حوادث کربلا گوش می‌دهیم، دلمان فشرده می‌شود. اگر خودمان از نزدیک شاهد این رویداد بودیم، چه می‌شد؟

بعد از پایان جنگ امام سجاد(ع) به همراه عمه و سایر زنان کربلا درد و رنج اسارت را تحمل کرد. ولی این همه درد، مصیبت، کینه‌توزی و زنجیرهای اسارت او را ضعیف نکرد و عزمش را سست ننمود. او ایمان باصلابت خود را در دل حفظ کرد و مسئولیتی را که بعد از شهادت پدرش امام حسین(ع) به دوش داشت، قاطعانه به پیش برد. از این رو دیدیم که با قدرت تمام در برابر عبیدالله بن زیاد ایستاد و خطاب به او فرمود: «آیا مرا به کشتن تهدید می‌کنی؟ آیا نمی‌دانی که کشته شدن عادت ماست و شهادت کرامتی است که از سوی خداوند به ما عنایت شده است.»

او با همین قدرت و بالندگی در برابر یزید سرمست از باده پیروزی ایستاد و فرمود: «یا بن معاوية، لقد کان جدّي عليّ بن أبي طالب في يوم بدر وأحد والأحزاب، في يده راية رسول الله(ص)، وأبوک وجدّک في أيديهما رايات الکفّار؛ ای پسر معاویه! جد من علی بن ابیطالب بود که در جنگ‌های بدر و احد و احزاب پرچم رسول الله را در دست داشت در حالی که پدر و جد تو پرچم‌های کفار را در دست داشتند.» و فرمود: «ويلک يا يزيد إنَّک لو تدري ماذا صنعت وما الّذي ارتکبت إذاً لهربت في الجبال وافترشت الرَّماد فأبشر بالخزي والنّدامة؛ وای بر تو ای یزید! اگر می‌دانستی که چه کرده‌ای و چه جنایتی مرتکب شده‌ای در این صورت به کوه‌ها فرار می‌کردی و بستر خود را خاکستر قرار می‌دادی. پس بشارت باد بر تو که ذلت و ندامت ابدی دامن‌گیر تو شده است.»

وقتی امام زین العابدین(ع) به مدینه، بارانداز کاروان و جایی که باید در آن به مسئولیت‌های خود عمل می‌کرد، رسید، باید در برابر پیامدهای ناگوار ناشی از رویداد کربلا باید می‌ایستاد و اهداف حاکمیت اموی را نقش بر آب می‌کرد. آن‌ها با این نقشه می‌خواستند که روح قیام حسینی و هر صدای مخالفی را در نطفه خفه کنند.

بعد از خاتمه نبرد کربلا، مردم به سه دسته تقسیم شدند. برخی از آن‌ها به خاطر واقعه کربلا شکست را پذیرا شدند و تصمیم گرفتند بر اساس ضرب المثلی که می‌گوید: "دستی را که نمی‌توانی بشکنی ببوس." زیر پرچم یزید زندگی کنند و مشروعیت او را قبول کنند. برخی از مردم نیز راه انزوا و دوری از مسائل سیاسی و عمومی در پیش گرفتند و تپه سلامت را اختیار نمودند. می‌گفتند: ما را چه به این که در کار حاکمان دخالت کنیم. برخی نیز برای گرفتن انتقام از اموی‌ها حرکت کردند. در این زمان قیام‌هایی نیز صورت گرفت که هرکدام حکومت اموی را متزلزل کردند. از جمله این قیام‌ها قیام مدینه، قیام توابین، قیام مختار ثقفی و انقلاب‌های دیگر است.

 

امام زین العابدین(ع) کدام راه در پیش گرفت؟

امام زین العابدین(ع) آن طور که برخی خواسته‌اند القا کنند که بعد از حادثه عاشورا امام(ع) به عبادت، دعا و گریستن بر حادثه کربلا بسنده کرد، راه انزوا را در پیش نگرفت. آری او گزینه انقلاب مستقیم را انتخاب نکرد. اگرچه انقلابیون را تأیید کرد و عزمشان را مستحکم نمود و انقلاب‌هایی نیز از خانه آن حضرت تحت رهبری فرزندش زید شکل گرفت.

امام زین العابدین(ع) دید که امت اسلامی در این دوره به بازسازی معنوی و فرهنگی نیاز دارد تا از نادانی، ضعف و شکست خلاصی یابد. چون همین عوامل باعث شدند که امام حسین(ع) و پیش از او امام حسن(ع) را تنها بگذارند. از این رو برای رسیدن به هدف روش دعا را برگزید. او دعا را از ابزار ارتباط معنوی با خداوند به ابزاری برای تغییر مفاهیم و رفتارها تبدیل نمود. نمی‌شود انسان در دعای خود فقط به درخواست مغفرت و رحمت، ورود به بهشت و دوری از جهنم، برآورده شدن حاجات یا رفع دغدغه‌ها از خداوند بسنده نماید. بلکه دعا ابزاری تربیتی و آموزشی در عرصه‌های فکری، اعتقادی، معنوی، اجتماعی و سیاسی می‌شود. دعاهای وارد شده در صحیفه سجادیه بیانگر همین مفاهیم هستند. برای مثال در دعای پناه بردن از بدی‌ها و بداخلاقی‌ها آن حضرت به نقاط ضعفی می‌پردازد که ممکن است در رفتارهای انسانی ایجاد شود. او در این دعا از خداوند می‌خواهد که در درمان این ضعف‌ها به او یاری نماید.

«اللَّهُمَّ إِنيِّ أَعُوذُ بِک مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْصِ، وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ، وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ، وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ، وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ، وَ شَکاسَةِ الْخُلُقِ، وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ، وَ مَلَکةِ الْحَمِيَّةِ وَ مُتَابَعَةِ الْهَوَى، وَ مُخَالَفَةِ الْهُدَى، وَ سِنَةِ الْغَفْلَةِ، وَ تَعَاطِي الْکلْفَةِ، وَ إِيثَارِ الْبَاطِلِ عَلَى الْحَقِّ، وَ الْإِصْرَارِ عَلَى الْمَأْثَمِ، وَ اسْتِصْغَارِ الْمَعْصِيَةِ، وَ اسْتِکبَارِ الطَّاعَةِ. وَ مُبَاهَاةِ الْمُکثِرِينَ، وَ الْإِزْرَاءِ بِالْمُقِلِّينَ، وَ سُوءِ الْوِلَايَةِ لِمَنْ تَحْتَ أَيْدِينَا، وَ تَرْک الشُّکرِ لِمَنِ اصْطَنَعَ الْعَارِفَةَ عِنْدَنَا أَوْ أَنْ نَعْضُدَ ظَالِماً، أَوْ نَخْذُلَ مَلْهُوفاً، أَوْ نَرُومَ مَا لَيْسَ لَنَا بِحَقٍّ، أَوْ نَقُولَ فِي الْعِلْمِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ نَعُوذُ بِک أَنْ نَنْطَوِيَ عَلَى غِشِّ أَحَدٍ، وَ أَنْ نُعْجِبَ بِأَعْمَالِنَا، وَ نَمُدَّ فِي آمَالِنَا؛ خدايا! پناه مي‌برم به تو از شورِ آزمندي و تنديِ خشم و چيرگي حسد و کم‌طاقتی و ناخرسندي از روزي مقدّر و تندخويي و زياده‌روي در لذت‌جویی و پافشاری بر باطل و پيروي هواي نفس و سرپيچي از راه راست و فرورفتن در خواب غفلت و کوششِ بيش از نياز و برگزيدن باطل به جاي حق و پافشاري بر گناه و کوچک نماييِ خطا و بزرگ‌نمایی طاعت. پناه مي‌برم به تو از به خود نازيدنِ توانگران و خوار شمردن درويشان و بدرفتاری با زيردستان و ناسپاسي در حقّ آن کس که به ما نيکي کرده است. خدايا! به تو پناه مي‌برم از ياري کردن ستمگر و خوار داشتن ستم ديده و درخواستِ چيزي که حقّ ما نيست و ندانسته سخن گفتن و به تو پناه مي‌بريم از اين که در دل خيال فريب کسي را بپروريم و شيفته‌ کردار خود شويم و آرزوهاي دور و دراز کنيم.»

همین روش را در دعا برای پدر و مادر نیز می‌بینیم. به گونه‌ای که دعا به یادآوری جنبه‌هایی از تربیت می‌پردازد که باید در رابطه با والدین رعایت کنیم: «أللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَهَابُهُمَا هَيْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ وَأَبَرُّهُمَا بِرَّ الأُمِّ الرَّؤُوفِ، وَاجْعَلْ طَاعَتِي لِوَالِدَيَّ وَبِرِّيْ بِهِمَا أَقَرَّ لِعَيْنِي مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنَانِ، وَأَثْلَجَ لِصَدْرِي مِنْ شَرْبَةِ الظَّمْآنِ حَتَّى أوثِرَ عَلَى هَوَايَ هَوَاهُمَا وَأُقَدِّمَ عَلَى رِضَاىَ رِضَاهُمَا وَأَسْتَکثِرَ بِرَّهُمَا بِي وَإنْ قَلَّ وَأَسْتَقِلَّ بِرِّي بِهِمَا وَإنْ کثُرَ؛ خدایا مرا چنان کن که هیبت والدینم را همچون کسانی که هیبت پادشاهان ستمکار را رعایت می‌کنند رعایت کنم و همچون مادری مهربان درباره ایشان خوش‌رفتاری کنم، فرمان‌برداری و نیکوکاری درباره ایشان را در نظرم از لذت خواب در چشم خواب آلوده لذیذتر و در کام دلم از شربت گوارا در مذاق تشنه گواراتر ساز تا آرزوی ایشان را بر آرزوی خود ترجیح دهم و خشنودی‌شان را بر خشنودی خود بگزینم و نیکویی‌های ایشان را درباره خود - هرچند کم باشد- بسیار بینم و نیکویی خویش را درباره ایشان - گرچه بسیار باشد - کم شمارم.»

آن حضرت با گفتن «إِلَهِي امْدُدْ لِي فِي أَعْمَارِهِمْ، وَ زِدْ لِي فِي آجَالِهِمْ، وَ رَبِّ لِي صَغِيرَهُمْ، وَ قَوِّ لِي ضَعِيفَهُمْ، وَ أَصِحَّ لِي أَبْدَانَهُمْ وَ أَدْيَانَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ، وَ عَافِهِمْ فِي أَنْفُسِهِمْ وَ فِي جَوَارِحِهِمْ وَ فِي کلِّ مَا عُنِيتُ بِهِ مِنْ أَمْرِهِمْ، وَ أَدْرِرْ لِي وَ عَلَى يَدِي أَرْزَاقَهُمْ؛ ای معبود من، به خاطر من، آنان را در زندگي کامیاب ساز و عمرشان را طولاني کن. فرزندانشان را بپروران و ناتوانشان را توانا گردان. جسمشان و دینشان و خويِشان را به سلامت دار و جان و تنشان و هر کارشان را که به من مربوط است، از هر گزندي در امان دار و روزيِ آنان را به دست من فراوان و پيوسته گردان.» به دعا برای فرزندان خود بسنده نمی‌کند، بلکه دعا را به ابزاری برای یادآوری مسائل مهم موجود در تعامل با آنان تبدیل می‌نماید: «وَ اجْعَلْهُمْ أَبْرَاراً أَتْقِيَاءَ بُصَرَاءَ سَامِعِينَ مُطِيعِينَ لَک، وَ لِأَوْلِيَائِک مُحِبِّينَ مُنَاصِحِينَ، وَ لِجَمِيعِ أَعْدَائِک مُعَانِدِينَ وَ مُبْغِضِينَ؛ و آنان را نيکوکارانِ پرهيزگار، صاحبان بينش و پند پذيرانِ سر به راه خود قرار ده که دوستدار و نيک خواهِ يارانت و دشمن و کينه‌جوي دشمنانت باشند.»

در دعای دیگری دایره عذرخواهی به درگاه خداوند را آن چنان وسیع در نظر می‌گیرد که عذرخواهی او یاری نکردن مظلوم و سپاسگزاری به خاطر خوبی‌ها و پذیرش عذرخواهی بدکردار را نیز در بربگیرد. او به ما یادآوری می‌نماید که مسئولیت ما خیلی گسترده است: «اللّهمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْک مِنْ مَظْلوُمٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتِي فَلَمْ أنَصُرْهُ، وَمِنْ مَعْروفٍ أُسْدِيَ إِلَيَّ فَلَمْ أَشْکرْهُ، وَمِنْ مُسيءٍ اعْتَذَرَ إِلَيَّ فَلَمْ أَعْذِرْهُ، وَمِنْ ذي فاقَةٍ سَألَنِي فَلَمْ أوثِرْهُ؛ خدایا من در پیشگاه تو عذر می‌خواهم از مظلومی که در حضور من به او ستم رسیده و من او را یاری نکرده باشم و از احسانی که درباره من انجام گرفته و شکر آن را بجا نیاورده باشم و از بدکرداری که از من عذر خواسته باشد و من عذرش را نپذیرفته باشم و از فقیری که از من خواهشی کرده باشد و من او را به برآوردن حاجتش بر خویشتن ترجیح نداده باشم.»

امام زین العابدین(ع) در دعای مکارم الاخلاق نگاه به زندگی را تغییر می‌دهد. در دیدگاه ایشان ارزش زندگی به آن اندازه‌ای است که در اطاعت و بندگی خداوند باشد. در غیر این صورت این زندگی ارزشی ندارد. از این رو می‌فرماید: «اللّهمَّ وَعَمِّرْني ما کانَ عُمْري بِذْلَةً في طاعَتِک، فَإِذا کانَ عُمْري مَرْتَعاً لِلشَّيْطانِ، فَاقْبِضْني إِلَيْک قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَ مَقْتُک إِلَيَّ، أَوْ يَسْتَحْکمَ غَضَبُک عَلَيَّ؛ بارالها! تا زمانی که عمرم در اطاعت تو مصروف می گردد مرا از نعمت طول عمر برخوردار فرما و هرگاه عمرم چراگاه شیطان شود به آن پایان ده و روحم را قطع کن پیش از آنکه دشمنی شخص تو متوجه من شود یا خشمت بر من استوار گردد.»

 

رساله حقوق

بسیاری از حقوقدانان غربی و متأسفانه بسیاری از مسلمانان نیز توجهی به مسئولیت‌های انسان در عرصه زندگی ندارند. چون دایره مسئولیت خیلی وسیع است. انسان در برابر خدای خود مسئولیت دارد. او در ازای اعضا و جوارح بدن خود نیز مسئول است. زبان حقی دارد، گوش حقی دارد، چشم حقی دارد و شکم حقی دارد. انسان در برابر همه اعمالی که بدان دستور داده شده است مسئولیت دارد. او در برابر همه رفتارهای خود مسئولیت دارد. اعمال او باید طبق اصول و مبانی دینی باشند. او در برابر بستگان و افراد غریبه مسئول است. به این ترتیب دایره مسئولیت انسان همه عرصه‌های زندگی را در برمی‌گیرد.

امام به راهنمایی‌های نظری بسنده نمی‌کند. بلکه الگویی عملی از خود ارائه می‌دهد. او نمونه علم، عبادت، خضوع و خشوع در برابر خداوند، بردباری، فروخوردن خشم، صدقه دادن و یاری‌رسانی به فقرا بود. وقتی فقیری نزد او می‌رفت خوشحال می‌شد که نیازش را برآورده سازد. می‌فرمود: «مرحباً بمن جاء يحمل زادنا إلى ربّنا؛ خوش آمد کسی که توشه ما را به سوی خدایمان می‌برد.» در تاریخ آمده است که مایحتاج خانواده‌های بسیاری را در مدینه تأمین می‌نمود که جز بعد از رحلت و قطع شدن کمک‌هایش کسی او را نشناخت.

 

چگونه به امام وفادار بمانیم؟

ابراز ارادت و وفاداری به امام زین العابدین(ع) در روز وفات ایشان فقط با برپایی مجالس عزاداری، رفتن به زیارت یا دادن غذا به نام آن حضرت به دست نمی‌آید بلکه باید نسبت به آثار، دعاها و سخنان گهربار ایشان وفادار بوده و اخلاص عملی داشته باشیم. این‌ها به ما کمک می‌کنند رابطه بهتری با خداوند داشته باشیم و همان طور که به شجاعت و بالندگی اهتمام داریم، با اخلاق انسانی جان‌های خود را نیز جلا ببخشیم. این کار باعث می‌شود که به جای شخصیتی ناقص، دارای شخصیت اسلامی کاملی داشته باشیم و جان تازه‌ای پیدا کنیم.

از خداوند می‌خواهیم که ما را از جمله کسانی قرار دهد که گفته‌ها را می‌شنوند و از بهترینشان پیروی می‌نمایند. به درستی که او اجابت کننده و تحقق بخشنده دعاست.

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا! خودم و شما را به همان چیزهایی توصیه می‌کنم که امام زین العابدین(ع) به دوستان و شیعیان خود سفارش کرده است: «أيُّها النّاس، اتَّقوا الله، واعلموا أنَّکم إليه راجعون، فتجد کلّ نفسٍ ما عملت من خير محضراً، وما عملت من سوء، تودُّ لو أنَّ بينها وبينه أمداً بعيداً، «وَيُحَذِّرُکمُ اللهُ نَفْسَهُ». ويحک ابن آدم الغافل، وليس مغفولاً عنه، إنَّ أجلک أسرع شيء إليک، قد أقبل نحوک حثيثاً يطلبک، ويوشک أن يدرکک، فکأنَّک قد وفّيت أجلک، وقد قبض الملک روحک، وصُيِّرت إلى قبرک وحيداً، واقتحم عليک ملکان منکر ونکير لمساءلتک وشديد امتحانک، ألا وإنَّ أوّل ما يسألانک عن ربِّک الذي کنت تعبده، وعن نبيّک الذي أرسل إليک، وعن دينک الّذي کنت تدين به وعن کتابک الّذي کنت تتلوه، وعن إمامک الّذي کنت تتولاه، وعن عمرک فيما أفنيته، وعن مالک من أين اکتسبته، وفيما أنفقته، فخذ حذرک، وانظر إلى نفسک، وأعدّ الجواب قبل الامتحان والمساءلة والاختبار؛ ای مردم، تقوای الهی پیشه کنید و بدانید که به او بازمی‌گردید. پس هر عملی را که انجام داده، به تمام و کمال خواهد دید،  از خیرات و بدی‌ها که از بدی‌ها اگر باشد، دوست می‌دارد بین او و عملش فاصله‌ای طولانی باشد. خداوند شما را از خویش بر حذر می‌دارد.  وای بر توای فرزند آدم که خود غافلی ولی از تو هرگز غفلتی نیست (در مشاهده اعمالت) اجل تو سریع‌ترین امر به تو است. اجلت به سوی تو می‌آید و به زودی تو را درمی‌یابد، ناگاه مدتت به پایان رسیده و ملک الموت، روحت را قبض نموده و به روی قبرت به تنهایی خواهی  رفت. روحت به سوی تو بازخواهد گشت و ملک‌های دوگانه، نکیر و منکر بر تو برای سؤال کردن وارد می‌شوند و برای امتحان شدیدت. آگاه باش، اولین چیزی که از تو سؤال می‌شود از خدایی است که او را عبادت می‌کنی. بدان! نخستين پرسشى که آن دو از تو می‌کنند درباره پروردگار توست، که او را می‌پرستیدی و درباره پيامبر تو، که برايت فرستاده شده و درباره دينت که به آن باور داشتى و درباره کتابت، که تلاوتش می‌کردی و درباره امامت، که ولايت او را داشتی سپس از عمرت، که آن را چگونه صرف کردى و دارایی‌ات، که از کجا به دست آوردى و در چه راه خرج کردى. پس بهوش باش و براى خودت فکرى کن و پيش از شروع امتحان و پرسش و آزمون، خويشتن را براى جواب‌گویی آماده ساز.»

عزیزان! وقتی وصیت‌های امام را بپذیریم و نسبت به ابعاد آن آگاهی بیابیم، در باورها و اعتقادات خود، رهبرانی که به آنان متعهد هستیم، مال و ثروت خود که از چه راهی به دست آورده و در چه راهی خرج می‌کنیم و عمری که آن را سپری می‌کنیم، دقت بیشتری خواهیم نمود؛ زیرا شایسته نیست که جز بر معنای باور خود، اندیشه‌ای را باور پیدا کند. شایسته نیست همراه کسی شویم، مگر این که مطمئن شویم او ما را به خداوند می‌رساند. نباید چیزی را به دست آوریم، مگر این که مطمئن شویم از حلال است و در راه حلال به مصرت می‌رسد. نباید عمر خود را به بیهودگی سپری کنیم. در این صورت از آگاهی و مسئولیت‌پذیری بیشتری برخوردار خواهیم شد و نیکی و عطای بیشتری خواهیم داست و با چالش‌ها مقابله خواهیم نمود.

 

شهروندان لبنانی چه وظیفه‌ای دارند

از لبنان آغاز می‌کنیم. چیزی از نقض بسته مالیاتی تهیه شده توسط نمایندگان مردم سپری نشده است که آنان خیلی سریع این تصمیم را جمع و جور کردند و بار دیگر آن را به شکل دیگری ارائه کردند که تفاوت چندانی با وضعیت قبلی ندارد. ما نیز از انتقاداتی به این بسته مالیاتی داشتیم و عرض کردیم که این بسته به ضرر اقشار متوسط و ضعیف است. خصوصاً آن‌هایی که افزایش حقوق شامل حالشان نمی‌شود.

اظهارات تصمیم‌ گیرندگان مالی و اقتصادی دولت به روشنی بیان داشته‌اند که هدف از این قانون اجرای نظام جدید پرداخت حقوق و مزایا نبود. بلکه هدف اصلی آن تأمین کسر بودجه بود. هدف این بود که شهروندان تاوان ریخت و پاش‌ها و اختلاس‌های بی‌حساب و کتاب را پرداخت کنند.

پارلمان نیز راحت راه برای تأمین کسر بودجه را برگزید. این که به جای تهیه و اجرای طرح‌های اصلاحی و ریشه کنی باعث و بانی این قضیه، از جیب مردم و فقرا این کسر بودجه را تأمین نمایند. اگر اصلاحات اجرایی نشود و روزنه‌های فساد و اختلاس مسدود نگردد، ما باز هم شاهد سناریوهای شبیه این و تحمیل مالیات جدید خواهیم بود. در این قضیه ما با کسانی که خیلی آرمان‌گرایانه فکر می‌کنند یا به دنبال مچ‌گیری هستند موافق نیستیم. چون می‌دانیم هیچ دولتی بدون مالیات نمی‌تواند به کار خود ادامه دهد. در نتیجه دولت حق دارد که مالیات وضع کند و حتی آن را افزایش دهد. ولی به شرطی که شهروندان آثار و پیامدهای آن را ببینند؛ یعنی برای آب و برق و سایر نیازمندی‌های خود دو بار قبض پرداخت نکنند. نیازمندی‌هایی که باید خودشان با سرانگشت خود خار را از پای خود درآورند.

به نظر ما تنها راه جایگزین، اصلاح نهادهای دولتی است. باید روزنه‌های فساد و اختلاس که افشا شده و رسانه‌ها اطلاع‌رسانی کرده‌اند مسدود شوند. ولی گویا اصلاحات برای این طبقه نیست و برای این کار قدمی برنمی‌دارند. چون اطمینان دارند که نظارت و حسابرسی در کار نیست. برای رهبران این طبقه همین‌ قدر کافی است که طرفدار داشته باشند و احساسات طایفه‌ای و فرقه‌ای‌شان را تحریک نمایند و آنان را در ترس و بیم نگه دارند تا یاورشان باشند.

تمام امید ما به شورای اجتماعی و اقتصادی بود که به بیان دغدغه‌ها و نیازمندی‌های شهروندان بپردازند. ولی |به جای طرح نیازهای واقعی این مردم، چیزی که در عمل رخ داد، تأمین سهمیه‌بندی میان نیروهای سیاسی بود.

در برابر همه این واقعیت‌ها، از لبنانی‌ها می‌خواهیم که آگاه باشند و چشمان خود را به روی وقایع پیرامون خود باز کنند. نباید فریب بخورند. باید همه آن چیزهایی را که منافعشان را هدر می‌دهد و دردها و فشارهایی را که دامن‌گیرشان است به خوبی به یاد داشته باشند و در وقت مناسب خشم و غضب خود را نشان دهند. موسم انتخابات خیلی دور نیست. برای توقف فساد و رسیدن به دولتی عدالت ورز و انسان‌محور تمام امید ما به صدای این مردم و همه آن کسانی است که آزادی را فریاد می‌زنند و به مردم این کشور توجه دارند؛ بنابراین نباید فقط گریه و زاری کنیم و دست روی دست بگذاریم.

 

منتظر تصمیم‌های ترامپ هستیم

در شرایطی که دنیا منتظر تصمیمات رئیس جمهور آمریکا درباره پرونده هسته‌ای ایران و اعمال مجازات علیه کسانی که با سیاست اسرائیلی دولت آمریکا مخالف هستند در ساعات و روزهای آینده است، وزیر جنگ دشمن صهیونیستی علیه ارتش لبنان اظهارنظرهایی کرده است.

در عین حال که همه این‌ها را پیامدهای طبیعی شکست طرح‌های ترسیم شده برای سوریه، عراق و منطقه می‌دانیم، از همه می‌خواهیم که خطرات را جدیدی بگیرند. نباید هیچ کسی از روی ترس کاری انجام دهد. چون برای همه روشن شده است که دنیا به سوی تک قطبی نخواهد رفت. دشمن صهیونیستی پیوسته تهدید می‌کنم و بیم می‌دهد، ولی مثل گذشته آزاد نیست که هر کاری بخواهد می‌تواند انجام دهد. حوادث سال‌های اخیر ثابت کرده است تا زمانی که امت اسلامی حیات و عزت داشته باشد، دشمن نمی‌تواند کاری از پیش ببرد.

 

اوضاع داخلی کشور باید تحکیم و تقویت شود

در داخل کشور نیز تأکید می‌کنیم که برای مقابله با خطرات امنیتی و اقتصادی، وضعیت داخلی تقویت و تثبیت شود. خواهش ما این است که از اظهارنظرهایی که باعث از بین رفتن وحدت و ایجاد تنش می‌گردد، پرهیز شود. خصوصاً که زمان انتخابات نزدیک می‌شود و غالباً در اظهارنظرهای مردمی، شعارهایی به کار گرفته می‌شود که به تعصبات طایفه‌ای و مذهبی دامن می‌زند. این ‌گونه اظهارنظرها این اواخر افزایش یافته است.

در اینجا برای مقابله با این چالش‌ها از هر تلاشی که باعث تقویت توان بازدارندگی داخلی شود تقدیر و تشکر می‌کنیم. چون با اتحاد داخلی می‌توانیم جلوی ورود این خطرات به داخل کشور را بگیریم.