9 محرَّم 1439 هـ برابر با 7 مهر 1396 هـ و ٢٩/٩/٢٠١٧ م
مطالب مهم خطبه اول: فریضه و واجب / دایره امر به معروف و نهی از منکر / استفاده از روشهای تأثیرگذار / برنامهریزی برای مقابله با فساد / چگونه میشود حسینی شد؟
مطالب مهم خطبه دوم: لبنان در دام اختلافات / خطر جدایی کردستان / فلسطین، تداوم مقاومت / عاشورای عزت و کرامت.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالى در كتاب عزيز خود چنین میفرماید: «وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» صدق الله العظيم.
فریضه و واجب
در این آیه کریمه خداوند از بندگان خود میخواهد که با توجه به توانایی و امکانات خود، به وظیفه خود در قبال بزرگترین فریضه اجتماعی که همان امر به معروف و نهی از منکر باشد، عمل کنند. خداوند اشاره مینماید که عمل به این واجب الهی سبب موفقیت و پیشرفتشان میشود و آنان به رستگاری میرسند.
در آیهای دیگر میفرماید: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ». در مردمی که در برابر انحرافات داخلی و خارجی ساکت باشند و به خیر و نیکی نیز دعوت ننمایند، امید خیر نیست.
قرآن کریم از زنان و مردان میخواهد که در این باره با یکدیگر همکاری داشته باشند. این همکاری باید تمام افراد جامعه را در بربگیرد: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ». در حديث نیز وارد شده است: «الأمر بالمعروف والنّهي عن المنكر أفضل أعمال الخلق؛ امر به معروف و نهی از منکر بهترین اعمال مردم است.»
خداوند نسبت به ترک این فریضه نیز هشدار داده است. میفرماید: «لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ* كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ».
در وصیت امام علی(ع) به فرزندانش امام حسن و امام حسین(ع) نیز آمده است: «لا تتركوا الأمر بالمعروف والنَّهي عن المنكر، فيولّي الله أمركم شراركم، ثم تدعون فلا يستجاب لكم؛ امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که خداوند امرتان را به بدانتان وامی گذارد. بعد از آن دعا میکند و مستجاب نمیشود.»
در حدیثی از پیامبر خدا(ص) نیز آمده است: «إنَّ الله عزَّ وجلَّ ليبغض المؤمن الضَّعيف الّذي لا دين له؛ خداوند مؤمن ضعیفی را که دین ندارد، دشمن میدارد.» عرض شد: مؤمن ضعيفی که دين ندارد، کیست؟ فرمود: «الذي لا ينهى عن المنكر؛ کسی که از منکر نهی نمیکند.»
به این دلیل که این فریضه ممکن است از ناحیه کسانی که با معروف مخالفت دارند و یا کسانی که برای عملی شدن منکرات تلاش میکنند، واکنشهایی در پی داشته باشد و حتی ممکن است این واکنشها روی روزی و زندگی کسانی که به این فریضه عمل میکنند، نیز تأثیر بگذارد، احادیثی به ترس و هراسی ناشی از انجام این فریضه پرداختهاند. در روایتی از امام علی(ع) آمده است: «اعلموا أنّ الأمر بالمعروف والنّهي عن المنكر، لن يقرِّبا أجلاً، ولن يقطعا رزقاً؛ بدانید که امر به معروف و نهی از منکر نه مرگ را نزدیک میکند و نه روزی را قطع مینماید.»
در حدیث دیگری آمده است: «أَلَا لَا يَمْنَعَنَّ أَحَدَكُمْ هَيْبَةُ النَّاسِ أَنْ يَقُولَ بِحَقٍّ إِذَا رَآهُ أَوْ شَهِدَهُ؛ نباید ترس از مردم باعث شود که اگر شاهد حقی بودید، از گفتن حق خودداری کنید.» نباید فراموش کنید که در همه احوال خداوند با شماست. همه این تأکیدها برای انجام این فریضه برای این است که انحراف، خطا و طغیان برای مردم طبیعی نشود.
دایره امر به معروف و نهی از منکر
وقتی از معروف سخن میگوییم، منظور ما همه کارهای نیک و عمل خیری است که عقل بدان فرامیخواند و دین برای تثبیت آن آمده است. منکر نیز همه کارهای زشتی است که به زندگی اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مردم آسیب میزند و اجتماعشان را مورد تهدید قرار میدهد. نکته اساسی این است که دایره نهی از منکر فقط حلال و حرام فقهی را در برنمیگیرد بلکه دایره آن وسیعتر است و امور دولت و جامعه تا مسائل امنیتی، اقتصادی و معیشتی مردم را نیز در برمیگیرد. حتی فراتر از آن تمام مسائل و مشکلات امت اسلامی را نیز شامل میشود. برای مثال: هیچگاه نباید خیانت و مزدوری برای ما عادی شود.
با توجه به همه اینها میتوان این چنین دریافت که خداوند از بندگانش نمیخواهد که نسبت به محیط پیرامون خود بیتوجه باشند و به اصلاح خودشان اکتفا کنند. بلکه باید در خانهها، محلهها و روستاهای خود نیز اصلاحگری کنند. در موقعیتهای بالاتر و مهمتر باید با استفاده از ابزارهای مربوطه در برابر فساد و انحراف ایستادگی نمایند. هر چند که به این خاطر فشارها و واکنشهای منفی را متحمل گردند.
تحقق این هدف گاهی به اقدامات فردی نیاز دارد و گاهی دیگر به عمل جمعی نیازمند است؛ یعنی برای تثبیت معروفها و نهی از منکر نهادها و مؤسساتی را ایجاد کنیم و از رسانهها، ابزارهای ارتباطی و فناوریهای روز استفاده نماییم.
استفاده از روشهای تأثیرگذار
تأکید قرآن کریم بر این است که از بهترین ابزارها و روشها برای این کار استفاده شود. چون مهم نیست که انسان امر به معروف و نهی از منکر کند، بلکه روشها مفید و مؤثر باشند. روشهایی که ممکن است از فردی به فردی دیگر، از گروهی به گروهی دیگر و به تبعیت از شرایط تفاوت کنند: «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ».
در حدیث آمده است: «اِنَّما یأمُرُ بِالمَعرُوفِ وَ ینهی عَنِ المُنکَرِ مَن کانَت فیهِ ثَلاثُ خِصالٍ: عامِلٌ لِما یأمُرُ بِهِ تارِکٌ لٍما ینهی عَنهُ
عادِلٌ فیما یأمُرُ عادِلٌ فیما ینهی رفیقٌ فیما یأمُرُ و رَفیقٌ ینهی؛ کسی که امر به معروف و نهی از منکر میکند، حتماً باید دارای سه خصلت باشد: عمل به معروف کند و از منکر اجتناب ورزد؛ در آنچه امر میکند و یا نهی مینماید، عدالتپیشه سازد؛ در امر به معروف و نهی از منکر، مهربان باشد.»
پیامبر خدا با همین روش توانست دلها و خردهای مردم را به روی دین خود بگشاید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ».
در حدیث نیز آمده است: «إِنَّ اللهَ رَفِيقٌ يُحِبُّ الرِّفْقَ، وَيُعْطِي عَلَى الرِّفْقِ مَا لَا يُعْطِي عَلَى الْعُنْفِ؛ همانا خداوند ملايم و مهربان است و ملايمت را دوست دارد و به سبب ملايمت چيزهايى عطا میکند كه با خشونت و چيزهاى ديگر عطا نمیکند.»
آری! در برخی از موارد باید خشونت و درشتی به خرج داد؛ اما این موارد محدود و استثنایی هستند. باید ماهیت و پیامدهای آن به خوبی مورد بررسی قرار گیرد. چون ممکن است که نتایج خطرناک و واکنشهای خشنی در پی داشته باشد. اگر روش خشن نتایج مورد انتظار را نداشته باشد و مفاسد آن از مصالح آن بیشتر باشد، استفاده از آنها جایز نیست. اگر چه برخیها به این حدیث استدلال میکنند: «من رأى منكم منكراً فليغيّره بيده، فإن لم يستطع فبلسانه، فإن لم يستطع فبقلبه؛ هر کس از شما که منکری را مشاهده نمود، بر او واجب است که با دست از آن جلوگیری کند. اگر با دست نتوانست، با زبان آن را انکار نماید و اگر با زبان نتوانست، با قلب از آن بیزاری نماید.» یعنی اصل بر زور و قدرت است؛ اما باید توجه داشت که این حدیث به مراحل اشاره نمینماید بلکه به کسب آمادگی فرد اشاره دارد؛ یعنی اگر شرایط اقتضا کرد و فایده داشت، بتواند از این روش استفاده نماید.
برنامهریزی برای مقابله با فساد
عزیزان! بسیاری از دردها و رنجهای جامعه ما و فساد، طغیان، ظلم و از میان رفتن خیر و برکات، به این برمیگردد که ما مسئولیت امر به معروف و نهی از منکر و همه مسئولیتهای فردی و اجتماعی خود را ترک کردهایم.
در گذشته اگر کسی مرتکب منکری میشد، از آن خجالتزده میشد. ابا داشت از این که کسی او را در حال انجام منکر ببیند؛ اما الآن حیا وجود ندارد. کسی افکار عمومی را در برابر کارهای زشت خود نمیبیند. اگر تقابلی هم باشد بسیار اندک است. بهانه این است که هر کس مسئول کارهای خود است و خداوند فرد بدکار را مورد بازخواست قرار خواهد داد.
حرف ما این نیست که امر به معروف و نهی از منکر بدون برنامهریزی و غیر حکیمانه باشد. بلکه برای انجام این وظیفه باید برنامهریزی داشت. ولی حرف ما این است که انحراف، فساد، ظلم و خیانت نباید در نظر مردم عادی جلوه کند و هیچ دلی را برای جلوگیری از آن به حرکت در نیاورد. «من رأى منكم منكراً فليغيّره بيده، فإن لم يستطع فبلسانه، فإن لم يستطع فبقلبه وذلك أضعف الإيمان؛ هر کس از شما که منکری را مشاهده نمود، بر او واجب است که با دست از آن جلوگیری کند. اگر با دست نتوانست، با زبان آن را انکار نماید و اگر با زبان نتوانست، با قلب از آن بیزاری نماید و این ضعیفترین درجه ایمان است.» در غیر این صورت همان طور که در جامعه خود میبینیم فساد و انحراف به قاعده تبدیل خواهد شد. به گونهای که اگر کسی به معروف عمل کند و منکر را ترک کند، عجیب و غریب به نظر میرسد. میگویند که او برخلاف جریان مردم حرکت میکند. پیامبر خدا به ما نسبت به این مسئله هشدار داده، میفرماید: «كَيْفَ بِكُمْ إِذَا فَسَدَتْ نِسَاؤُكُمْ وَ فَسَقَ شَبَابُكُمْ وَ لَمْ تَأْمُرُوا بِمَعْرُوفٍ وَ لَمْ تَنْهَوْا عَنْ مُنْكَرٍ فَقِيلَ لَهُ وَ يَكُونُ ذَلِكَ يَا رَسُولَ اللهِ قَالَ نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِكَ فَكَيْفَ بِكُمْ إِذَا أَمَرْتُمْ بِالْمُنْكَرِ وَ نَهَيْتُمْ عَنِ الْمَعْرُوفِ فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اللهِ وَ يَكُونُ ذَلِكَ قَالَ نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِكَ كَيْفَ بِكُمْ إِذَا رَأَيْتُمُ الْمَعْرُوفَ مُنْكَراً وَ الْمُنْكَرَ مَعْرُوفاً؛ شما چه خواهيد كرد هنگامى كه زنان شما فاسد گردند و جوانان شما بدکردار شوند و امر به معروف و نهى از منكر را ترك كنند؟ گفته شد يا رسول الله آيا اين كارها پيش خواهد آمد؟ فرمود: آرى بدتر از اينها خواهد شد، شما چه خواهيد كرد هنگامى كه امر به منكر كنيد و نهى از معروف نمائيد؟ گفته شد: يا رسول الله آيا اين چنين خواهد شد؟ فرمود: بدتر از اين میشود هنگامى كه معروف منکر و منكر معروف شود.»
چگونه میشود حسینی شد؟
عزیزان! چیزی که باید از حسین(ع) بیاموزیم و این روزها در حال و هوای آن قرار داریم، ارزش امر به معروف و نهی از منکر است. باید وقتی از مراسم عاشورا خارج میشویم، توجه بیشتری به این ارزش داشته باشیم. بهترین روش برای نشان دادن ولاء و محبت به امام حسین(ع) همین است.
امام حسین(ع) نسبت به دین، حق و عدالت غیرت داشت. نمیتوانست از کنار مخدوش شدن دین خدا و آسیب دیدن منافع مردم بیتوجه بگذرد. نمیتوانست در برابر این واقعیتها ساکت بنشیند یا بیطرفی برگزیند. او مسئولیت ایمانی و انسانی خود میدید که در برابر منکر موجود در حاکمیت یا مردم حرکت کند. از این رو فرمود: «إنّي لم أخرج أشراً ولا بطراً ولا مفسداً ولا ظالماً، وإنَّما خرجت لطلب الإصلاح في أمَّة جدّي، أريد أن آمر بالمعروف وأنهى عن المنكر؛ من نه از روي خودخواهي و يا براي خوشگذرانی و نه براي فساد و ستمگري خروج کردم، بلكه برای اصلاح امت جدم قیام کردم و میخواهیم امر به معروف و نهي از منكر کنم.»
او مشکل اصلی خود با یزید را چنین مطرح مینماید: «الا وَ اِنَّ هوُلاءِ قَدْ لَزِمُوا طاعَهَ الشَّیْطانِ، وَ تَرَکُوا طاعَهَ الرَّحْمنِ، وَ اَظْهَرُوا الْفَسادَ وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَاسْتَاْثَرُوا بِالْفَیءِ وَ اَحَلُّوا حَرامَ اللّهِ وَ حَرَّمُوا حَلالَ اللّهِ وَ اَنَا اَحَقُّ مَنْ غَیَّرَ؛ آگاه باشید! این گروه به طاعت شیطان پایبند شده و از پیروى خداوند سرپیچى کردهاند، فساد را آشکار ساخته و حدود الهى را تعطیل کردهاند. آنان بیتالمال را به انحصار خویش درآورده، حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام شمردهاند و من به قیام براى تغییر این اوضاع، از همه کس سزاوارترم.»
امام حسین(ع) کوشید که با سخن، گفتگو و موضعگیری در برابر این وضعیت ناگوار بایستد و تا آخرین لحظه از عمر خود به این کوشش ادامه داد. ولی وقتی دید که اصلاحگری به خون او و یاران او نیاز دارد و باید زنانش به اسیری بروند، به این کار مبادرت ورزید و ایستادگی کرد. تا به نسلهای بعدی این واقعیت را ثابت کند که نباید در برابر ترک امر به معروف و نهی از منکر سکوت کنند. بلکه باید در رد این وضعیت موضعگیری نمایند و اگر برای مقابله با فساد و انحراف ریز و درشت کاری نکنند، شریک منحرفان، ظالمان و فاسدان خواهند بود. چون پیامبر خدا میفرماید: «مَنْ رَاى سُلْطاناً جایِراً مُسْتَحِلاًّ لِحُرُمِ اللهِ، ناکِثاً لِعَهْدِ اللهِ، مُخالِفاً لِسُنَّهِ رَسُولِ اللهِ، یَعْمَلُ فِی عِبادِاللهِ بِالاِثْمِ وَ الْعُدْوانِ فَلَمْ یُغَیِّرْ عَلَیْهِ بِفِعْل، وَ لاَ قَوْل، کانَ حَقّاً عَلَى اللهِ اَنْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ؛ هر کس سلطان ستمگرى را ببیند که حرام خدا را حلال شمرده، پیمان الهى را شکسته و با سنّت رسول خدا مخالفت ورزیده، در میان بندگان خدا به ستم رفتار میکند و او با زبان و کردارش با وى به مخالفت برنخیزد، سزاوار است خداوند او را در جایگاه آن سلطان ستمگر بیندازد.» و «السّاكت عن الحقِّ شيطان أخرس؛ کسی که در برابر حق سکوت نماید، شیطان لال است.» میزان حسینی بودن و معنای زینبی بودن به میزان انجام امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح جامعه بستگی دارد. باید به میزان توانایی خود به این وظیفه عمل کنیم.
تصمیم با خود ماست. از خداوند میخواهیم که در این باره به ما کمک کند تا از جمله کسانی باشیم که وقتی بدرود حیات میگویند از خودشان خیر و نیکی به جای میگذارند. باید همیشه زبان گویای حق، عدالت و ارزشها باشیم. باید همیشه فریادگر حق و حقیقت باشیم. چون حق به یار و یاور نیاز دارد. در این صورت سزاوار صفت یار و پیرو امام حسین(ع) خواهیم بود.
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی توصیه میکنم که امام حسین(ع) از خدای خود خواست. در تاریخ آمده است که صبح روز عاشورا به سپاه هزاران نفری دشمن و سپاه چنده ده نفره خود نگاه کرد و این چنین به درگاه خداوند دعا نمود: «اللَّهمّ أنت ثقتي في كلّ كربٍ، ورجائي في كلِّ شدّة، وأنت لي في كلّ أمر نزل بي ثقة وعدّة، كم من كربٍ يضعف فيه الفؤاد، وتقلّ فيه الحيلة، ويخذل فيه الصّديق، ويشمت فيه العدوّ، أنزلته بك وشكوته إليك رغبةً مني إليك عمّن سواك، ففرّجته عنّي، وكشفته! فأنت وليّ كلّ نعمة، وصاحب كلّ حسنة، ومنتهى كلّ رغبة؛ بار پروردگارا! در تمام غصّهها و اندوهها، تو محل اتّكاء و اعتماد من هستی! و در هر گرفتاري و شدّت، تو محل اميد من هستي! و در هر حادثهاي كه بر من فرود آيد و هر نازلهاي كه بر من وارد شود، تو محل اطمينان و استعداد من هستی! چه بسيار از هموم و غموم خود را كه دل در آن ناتوان ميشد و حيله و چاره براي رفع آن كوتاه ميآمد و دوست، انسان را تنها ميگذاشت و دشمن زبان به شماتت ميگشود؛ من بارِ آن حوادث و هموم را بهسوی تو آوردم و شِكوه آن را به تو نمودم؛ به جهت ميل و رغبتي كه به تو داشتم و به غير از تو نداشتم؛ پس خداوندا تو همه آنها را برطرف نمودي! و امر مرا كفايت كردي! بنابراين اي خداي من! تو ولی تمام نعمتها هستي! و صاحب هر نيكوئي! و منتهاي تمام رغبتها هستی!»
به خاطر محتوای عالی این دعا، هر کس که به بلا و مشکلات دچار شد، باید این دعا را بخواند. این دعا تفسیر واقعیت کسانی است که در کربلا حضور داشتند. این نگاه و روحیه باعث شد که به فزونی دشمنان توجه نکنند. تمام اعتمادشان به خداوند بود. به خداوند امید داشتند. ایمان داشتند که خداوند اهدافشان را محقق خواهد کرد.
در اینجا این پرسش مطرح میشود: با این که همهشان شهید شدند و زنان و کودکانشان به اسارت رفت، چگونه اهدافشان تحقق یافت؟ اهدافشان از این روز تحقق یافت که آنان زندگی خودشان را نمیخواستند، بلکه حیات امت اسلامی را میخواستند. آنان به دنبال عزت و سربلندی امت اسلامی بودند. امت که دست خواری و ذلت به کسی نمیدهد و چون بردگان تسلیم خواسته دیگران نمیشود. امتی که صاحب اختیار انتخابهای خود است و کسی انتخابهای خود را به آنان تحمیل نمیکند. خوب همه این اهداف تحقق پیدا کرده است.
در گذشته خونهایشان دستاوردهای بسیاری داشت، الآن نیز چنین است و در آینده نیز چنین خواهد بود. ما نیز به این خونها خواهیم توانست در برابر چالشها ایستادگی کنیم.
لبنان، در دام اختلافات
از لبنان آغاز میکنیم. ارکان دولت لبنان همچنان گرفتار اختلافات سیاسی است. از بحرانی خلاص نمیشود که به بحرانی بزرگتر از آن دچار میگردد. نگرانیم که اگر این اختلافات ادامه پیدا کند، پایههای کشور مورد تهدید قرار گیرد، دستاوردهایی که به دست آمده است هدر برود و ناامنی از سر گرفته شود و چنین به نظر برسد که لبنان اصلاً قانون اساسی و میثاق ملی ندارد و نهادها در آن حاکمیت ندارند.
به خاطر ترحم به کشور و مردم آن، درخواست میکنیم که این بداخلاقیهای سیاسی و تعصبات متوقف شود؛ چون بیشتر به خاطر مسائل انتخابات و کسب رأی مردم است. درخواست ما این است که برای درمان مسائل اقتصادی و سیاست مالیاتی و همچنین مسئله آوارگان و پیامدهای خطرناک آن برای کشور و سیاست خارجی، از این گفتمان دور شویم و به نهادها بازگردیم. البته انتقادات به جایی نیز در این باره وجود دارد.
ما نیاز داریم کسانی که در مراکز سیاسی حضور دارند، عملکردشان در حد و اندازه چالشهای اقتصادی و امنیتی و تغییرات و تحولات بیرونی باشد. چون اگر به هم ریختگی نقشهها نباشد، نقشههای جدیدی برای منطقه ترسیم شده است و البته لبنان نیز از این قضیه مستثنا نیست؛ اما متأسفانه مسئولان به گونهای با این مسئله برخورد میکنند که گویا کشور در امن و امان است و هیچ خطری متوجه آن نیست.
از این رو خواهش ما این است که با مسائل داخلی با روحیه وطن دوستی برخورد شود. منافع کشور در نظر گرفته شود و از این مشکلات برای بازیهای سیاسی، تصفیه حسابهای داخلی و ملاحظات خارجی استفاده نشود.
کشور به صف بندیهای جدیدی که چنددستگیهای گذشته را زنده کند نیاز ندارد. چون این صفبندیها باعث بروز فتنه میشوند و تأثیر منفی بر جامعه دارند. چون روند حوادث ثابت کرده است که لبنان گزینه غیر از توافق ندارد. توافقی که به نفع میهن و همه باشد. اگر صفبندیهایی هم وجود دارد باید برای پیشرفت و ثبات کشور باشد. پیشرفت و ثبات کشور باید هدف همه لبنانیها باشد و همه باید برای صیانت از آن تلاش کنند تا این که وظیفه را قدرتهای بزرگ بین المللی و منطقهای به عهده نگیرند که هر وقت بخواهند آن را متزلزل میکنند. بلکه پیشرفت و ثبات باید از اراده و عزم خود لبنانیها ناشی شود.
خطر جدایی کردستان
به عراق میرویم. آن هم بعد از اجرای رفراندوم جدایی کردستان. در عین حال که تأکید میکنیم گردها باید مانند سایر شهروندان عراق به حقوق کامل خود برسند، اما معتقدیم که این مسئله نباید موجب جدایی آنان از عراق شود. چون جدایی دردها و رنجهای مردم کرد را افزایش میدهد.
از این رو تأکید میکنیم که این روند نباید ادامه یابد. چون پیامدهای خطرناکی برای کردستان، وحدت عراق و منطقه دارد. خصوصاً این که اسرائیل نیز به عنوان حامی جدایی یا دشمن تراشی در اقلیم کردستان وارد این قضیه شده است. رهبران کرد باید بدانند که هدف اسرائیل از این تشویقها یاری کردها نیست. بلکه هدف آن فتنه افروزی و تشدید شکافها در داخل و خارج از عراق است.
ما عقیده داریم که برای گفتگو پیرامون بحرانهای داخلی همچنان وجود دارد. رهبران اقلیم باید دعوت رهبران عراق را برای گفتگو بپذیرند. نه این که بخواهند وضعیت موجود را بر آنان تحمیل کنند. چون هر گزینهای غیر از گفتگو، کردها را در وضعیت دشمنی با همسایگان قرار میدهد. گزینهای که هیچ طرفی خواهان آن نیست و پیامدهای وخیمی برای همگان خواهد داشت.
فلسطین، تداوم مقاومت
به فلسطین اشغالی میپردازیم. باید به عملیات قهرمانانه جوان فلسطینی در یکی از شهرکهای دشمن در غرب قدس بپردازیم. این عملیات ثابت کرد که مردم فلسطین هر قدر که در معرض ستم و محاصره قرار بگیرد، باز هم میتواند با استفاده از هر ابزاری در دل دشمن ناامنی و خسارت دیدن به خاطر اشغالگری را ایجاد کند و دشمن را مجبور که حقوق مشروع فلسطینیان را به رسمیت بشناسد.
این نمونههای مقاومت واکنش طبیعی به ظلم و اشغالگری دشمن است و دلیل دیگری است برای این که جوانان فلسطینی دست خواری به دشمن نمیدهند و چون بردگان تصمیمات دشمن را نمیپذیرند تا این که حق به حق دار برسد.
عاشورای عزت و کرامت
در خاتمه باید اشاره کنیم که به پایان عاشورا نزدیک میشویم. از خداوند میخواهیم که از عاشورا درس عزت، کرامت، آزادی و جهاد گرفته باشیم. خطای بزرگی است اگر بپنداریم که عاشورا در برابر مذهبی خاصی است یا ابزاری برای تثبیت تعصبات است. چون عاشورا مقابله با ظلم، جنایت، سوء استفاده مالی و تعدی به حقوق مردم است و حتی اگر عامل اینها یک شیعه باشد.
از همه میخواهیم همان طور که در میدانهای درگیری حق و باطل و ظلم و عدالت حضور دارند، در مراسم عاشورا در دهم محرم نیز حضور داشته باشند تا در هر سرزمینی عاشورا باشد و در هر روزی کربلا.