7 رمضان 1438 هـ برابر با 12 خرداد 1396 هـ و ٢/٦/٢٠١٧ م
مطالب مهم خطبه اول: اهمیت صله رحم / تشویق به صله رحم / انواع صله رحم / صله رحم چه فایدهای دارد؟
مطالب مهم خطبه دوم: لبنان، قانون جدید انتخابات / تروریسم و حملات جدید / فاجعه انسانی در یمن / سالروز رحلت امام خمینی.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالى میفرماید: «فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَکمْ * أُولَئِک الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ» صدق الله العظيم.
در این زندگی هر کدام از ما در دایرههای مشخصی زندگی میکنیم؛ بنابراین انسان بخشی از دایره خانواده خود است. بخشی از جایی است که در آن زندگی میکند و نیز بخشی از دایره دینی است که بدان ملتزم است و مانند آن.
اهمیت صله رحم
تا زمانی که با ایمان انسان همخوانی داشته باشد، فرد باید به همه این دوایر و عرصهها توجه داشته باشد و به مسئولیتهای خود در قبال آنها عمل نماید. ولی آیات قرآنی و احادیث شریف بر اهمیت ارتباط انسان با بستگان و نزدیکان تأکید کرده است. چون این پیوند اولین رابطهای است که انسان در سایه آن رشد میکند و اگر به مسئولیتهای خود در رابطه با بستگان و نزدیکان عمل کند، در عرصههای بزرگتر و مهمتر نیز موفقیت به دست میآورد. چون انسان اول از خانه خود آغاز میکند، سپس به سوی جامعه میرود.
در اهمیت صله رحم همین بس که خداوند آن در کنار تقوا قرار داده است. میفرماید: «وَاتَّقُوا الله الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ»؛ بنابراین همان طور که خداوند به مؤمنان دستور میدهد که تقوا پیشه کنند و در حق او کوتاهی ننمایند، به آنان دستور میدهد که به ارحام و نزدیکان خود نیز رسیدگی کنند.
خداوند میفرماید: «إِنَّمَا يَتَذَکرُ أُولُو الْأَلْبَابِ * الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ الله وَلَا يَنْقُضُونَ الْمِيثَاقَ * وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ الله بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ». منظور همان صله رحم است که خداوند آن را نزدیکترین راه برای رسیدن به بهشت قرار داده است.
«وَالَّذِينَ آَمَنُوا مِنْ بَعْدُ وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا مَعَکمْ فَأُولَئِک مِنْکمْ» خداوند میفرماید کسانی که ایمان آوردهاند و در راه خدا هجرت نمودهاند، باید ارتباطی قوی در میانشان وجود داشته باشد. ولی «وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي کتَابِ الله»؛ اما نباید بستگان و نزدیکان خود فراموش کنید. آنان از نظر ارتباط و پیوند در اولویت قرار دارند.
قرآن کریم قطع رحم را با فساد در زمین برابر میداند. میفرماید: «فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَکمْ * أُولَئِک الَّذِينَ لَعَنَهُمُ الله فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ».
تشویق به صله رحم
روایاتی که بر تأثیرات شگرف پایبندی به ارزش صله رحم تأکید کردهاند، بسیارند. در حدیثی از پیامبر خدا آمده است: «اَعْجَلَ الْخَيرِ ثَوابا صِلَةُ الرَّحِمِ؛ ثواب صله رحم سريعتر از هر کار خيرى به انسان میرسد.»
پیامبر خدا فرموده است: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يُبْسَطَ لَهُ في رِزْقِهِ، أَوْ يُنْسَأَ لَهُ في أَثَرِهِ، فَلْيَصِلْ رَحِمَهُ؛ هر کس میخواهد که روزیاش فراوان شود و عمرش طولانی گردد، باید صله رحم به جای آورد.»، «إنَّ المرء ليصل رحمه وما بقي من عمره إلا ثلاثة أيام، فينسئه الله عزّ وجلّ ثلاثين سنة، وإنّ الرّجل ليقطع الرَّحم وقد بقي من عمره ثلاثون سنة، فيصيِّره الله إلى ثلاثة أيام؛ گاهى میشود از عمر کسى سه روز باقى مانده است، اما صله رحم به جاى میآورد، پس خداوند آن را تا سى سال به تأخير میاندازد و گاه میشود که از عمر کسى سى سال باقى مانده است، اما قطع رحم میکند، پس خداوند آن را به سه روز تبديل میکند.»
صله رحم و نیکی کردن حساب و کتاب قیامت را آسان میگرداند و انسان را در برابر گناهان حفظ مینماید. در مقابل «إنَّ الرّحمة لا تنزل على قومٍ فيهم قاطع رحم؛ رحمت [الهی] بر قومی که در میان آنان قطع رحم کننده باشد، نازل نمیشود.» و أمير المؤمنين(ع) فرموده است: «أعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِي تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ... فقیل له: أَوَ تَکونُ ذُنُوبٌ تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ. فَقَالَ نَعَمْ وَيْلَک قَطِيعَةُ الرَّحِمِ؛ از گناهانی که در نابودی گنه کار شتاب کنند به خدا پناه می برم... عرض شد: يا اميرالمؤمنين! آيا گناهانی هست که در فنای آدمی شتاب کنند؟ فرمود: آری وای بر تو آن قطع رحم است.»
در حدیث آمده است: «ما من ذنبٍ أجدر أن يعجّل الله تعالى لصاحبه العقوبة في الدّنيا، مع ما يدّخر له في الآخرة، من قطيعة الرّحم والخيانة والکذب؛ غیر از قطع رحم و خیانت و دروغگویی هیچ گناهی نیست که خداوند علاوه بر عذاب اخروی، در مجازات دنیوی او نیز عجله نماید.»
این تأکید فقط برای صله رحم به فرد مسلمان یا هممذهب نیست، بلکه حتی اگر هم دین و هممذهب هم نباشند نیز باید صله رحم کرد. فردی نزد امام صادق(ع) آمد و عرض کرد: یکی از بستگان من، دینی غیر از من دارد. آیا او بر من حقی دارد؟ امام صادق(ع) فرمود: «آری! هیچ چیز حق رحم را قطع نمیکند و اگر هم دین تو باشند، دو حق بر تو دارند: حق رحم و حق اسلام.» صله رحم به فاصله مکانی بستگی ندارد. انسان حتی اگر از بستگان و نزدیکان خود دور است، باید به آنان رسیدگی نماید.
در حدیثی از پیامبر خدا آمده است: «أُوصِي الشَّاهِدَ مِنْ أُمَّتِي وَ الْغَائِبَ مِنْهُمْ وَ مَنْ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَنْ يَصِلَ الرَّحِمَ وَ إِنْ کانَتْ مِنْهُ عَلَى مَسِيرَةِ سَنَةٍ فَإِنَّ ذَلِک مِنَ الدِّينِ؛ به حاضر و غائب امت خود و آنانى که در پشت مردان و رحم زنان هستند سفارش میکنم که تا روز قيامت که صله رحم کنند. اگر چه به فاصله يک سال راه باشد، زيرا صله رحم جزء دين است». پس وای به حال ما که از یک تماس تلفنی نیز دریغ میکنیم.
در پاسخ به کسانی که به خاطر دوری یا نداشتن وقت، صله رحم را به جای نمیآورند باید عرض کنیم که از راه دور نیز باید صله رحم کنی. همان طور که به خاطر نیازهای کاری، امور تجاری و غیرتجاری با دیگران ارتباط بر قرار میکنی و مسافت طولانی را طی مینمایی.
وقتی از صله رحم سخن میگوییم، فقط آن کسانی نیستند که با انسان ارتباط دارند و تو به این خاطر با آنان رابطه داری. این که ارتباط دوجانبه است. در حدیثی از پیامبر خدا آمده است: «واصل کسی نیست که صله رحم را قطع نکرده است، واصل واقعی کسی است که چون صله رحم قطع شود، آن را وصل کند». در حدیث دیگری از پیامبر خدا آمده است: «صِلْ مَنْ قطعک، وأحْسِنْ إلى من أساء إليک؛ به کسی رسیدگی کن که با تو قطع رابطه کرده است و به کسی نیکی کن که به تو بدی کرده است». باز از آن حضرت روایت شده است: «لا تقطع رحمک وإن قطعتک؛ با بستگان خود قطع رابطه نکن. هر چند که او با تو قطع رابطه کرده است».
از امام زین العابدین(ع) روایت شده است: «مَا مِنْ خُطْوَةٍ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ مِنْ خُطْوَتَینِ خُطْوَةٍ یسُدُّ بِهَا مُؤْمِنٌ صَفّاً فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ خُطْوَةٍ یخْطُوهَا مُؤْمِنٌ إِلَی ذِی رَحِمٍ قَاطِعٍ؛ هیچ گامی را خدا بیش از دو گام دوست نمیدارد: یکی گامی که با آن صف(جهاد) در راه خدای متعال بسته شود و دیگری گامی که برای صله رحمی برداشته شود که با او قطع رابطه کرده است».
این حدیث پاسخی است به کسانی که بر اساس مقابله به مثل رفتار میکنند و اذیت را با اذیت پاسخ میدهند. منطق کسانی که میگویند: چگونه با آنان ارتباط داشته باشم، در حالی که در حق من چه کارها که نکردهاند؟ چگونه با آنان ارتباط داشته باشم، در حالی که آنان سزاوار رفت و آمد نیستند.
بنابراین اگر انسان به نزدیکان و بستگان خود رسیدگی میکند به خاطر موضعگیریهای مثبت و منفی آنان نیست. بلکه انسان باید بر اساس ایمان و مسئولیت خود این کار را انجام دهد. اگر آنان به مسئولیتهای خود عمل نمیکنند، تو باید به مسئولیت خود عمل کنی. تو با این کار در حقیقت به خودت خوبی کردهای: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکمْ». انسان پاداش رسیدگی به نزدیکان و بستگان خود در دنیا و آخرت میبیند.
انواع صله رحم
صله رحم انواع و اشکالی دارد. هم گفتاری است وهم رفتاری. این که حالشان را بپرسی. اگر بیمار شدند از آنان عیادت کنی. اگر نیازمند شدند به آنان کمک نمایی، در مشکلات و دشواریها در کنارشان باشی و آنان را در این عرصهها تنها نگذاری.
کمترین حد صله رحم، سلام کردن است: «صلوا أرحامکم ولو بالسّلام؛ صله رحم کنید، حتی با یک سلام». «صل رحمک ولو بشربة من ماء، وأفضل ما توصل به الرّحم کفّ الأذى عنها؛ صله رحم کن. ولو به یک نوشیدنی آب و بهترین چیزی که میتوانی با آن صله رحم کنی، برداشتن اذیت از آنان است».
اما ابزارها و وسایل صله رحم متعددند و از جامعهای به جامعهای دیگر فرق میکنند. برخی به ارتباط مستقیم میپردازند و بدان توجه دارند. برخی دیگر از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. در این میان برخی از جمعیتها و مجموعههای خانوادگی نیز هستند که نقش عمدهای در برقراری ارتباط میان افراد یک خانواده ایفا میکنند. با این شرط که این ارتباطات از سیاست زدگی و تعصب دور باشند، برقرار ارتباط و پیوند امری ضروری به شمار میآید.
اسلام برای ارزش صله رحم اهمیت خاصی قائل است و از این راه میخواهد تا همبستگی اجتماعی را تقویت نماید و پیوند میان افراد جامعه را مستحکم کند. صله رحم باعث ایجاد محبت و دوستی میشود، روحیه همکاری میان افراد جامعه را تقویت میکند، جلوی تنشها را میگیرد و مشکلات داخل خانواده را مهار مینماید. ما از میزان تأثیرگذاری این مشکلات در زندگی خانوادگی به خوبی آگاهیم. مشکلاتی که زندگی افراد خانواده را متزلزل میکند و نمیگذارد که به صورتی بایسته به ایفای نقش بپردازد. حال آن که اسلام خواهان فراهم کردن فضای وفاق و همدلی خانوادگی است. وجود چنین شرایطی باعث میشود که انسان بهتر به ایفای وظایف اجتماعی خود بپردازد.
از این رو امام علی(ع) میفرماید: «اَکرم عَشیرتَک، فَاِنَّهم جَناحُک الّذی بهِ تَطیرُ، وَ اَصْلُک الّذی اِلیهِ تَصیرُ، وَ یَدُک الَّتی بِها تَصوُلُ؛ خویشانت را گرامی بدار، زیرا آنان بال و پَرِ تو هستند که با آنان پرواز میکنی و اصل و ریشه تو میباشند که به ایشان بازمیگردی و دست(یاور) تو هستند که با آنها(به دشمن) حمله میکنی».
از اینجا به این واقعیت پی میبریم که چرا وقتی پیامبر خدا به پیامبری مبعوث گردید، ابتدا دعوت خود را با مردم مطرح نکرد. بلکه از قبیله خود آغاز کرد. او میخواست اول به مسئولیتهای خود در قبال قبیله خویش عمل نماید. چون آنان به نیکوکاری و خیرخواهی سزاوارترند و بعد از این که ایمان آوردند، پشتیبان او در امر ابلاغ رسالت باشند. وقتی خداوند میفرماید: «وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَک الْأَقْرَبِينَ» به همین مسئله اشاره دارد.
صله رحم چه فایدهای دارد؟
عزیزان! باید به خاطر این ماه هم که شده صله رحم کنیم و از برکات این ماه شریف برای رسیدگی به بستگان و نزدیکان خود استفاده نماییم. در این ماه باید از تک تک بستگان خود دلجویی کنیم. اگر مسائل و مشکلاتی باعث قطع رابطه یا دشمنی شده است، باید حلشان کنیم. حتی اگر در بعضی از موارد به ضررمان تمام شود. در این باره ضرر نخواهیم کرد بلکه در همین دنیا نیز از آن سود خواهیم برد. چون در رابطهای پیشگام شدهایم که بدان نیاز داریم. در آخرت نیز از برکات آن سود خواهیم برد و این مهمترین دستاورد ماست. باید مانند امام زین العابدین(ع) دعا کنیم که میفرمود: «اللّهمَّ وَفِّقْنَا فِيهِ لِأَنْ نَصِلَ أَرْحَامَنَا بِالْبِرِّ وَالصِّلَةِ، وَأَنْ نَتَعَاهَدَ جِيرَانَنَا بِالْإِفْضَالِ وَالْعَطِيَّةِ، وأَنْ نُرَاجِعَ مَنْ هَاجَرَنَا، وَأَنْ نُنْصِفَ مَنْ ظَلَمَنَا، وَأَنْ نُسَالِمَ مَنْ عَادَانَا، وَأَنْ نَتَقَرَّبَ إِلَيْک فِيهِ مِنَ الأعْمَالِ الزَّاکيَةِ بِمَا تُطَهِّرُنَا بِهِ مِنَ الذُّنُوبِ، وَتَعْصِمُنَا فِيهِ مِمَّا نَسْتَأْنِفُ مِنَ الْعُيُوبِ؛ خدایا به ما در این ماه توفیق ده که با نیکی فراوان و بخشش، به خویشان خود نیکی کنیم و با احسان و عطا از همسایگان جویا شویم و به کسی که از ما دوری گزیده باز گردیم و به کسی که به ما ظلم و ستم نموده، از روی انصاف و عدل رفتار کنیم و با کسی که به ما دشمنی نموده آشتی نمائیم و در آن به وسیله کردارهای پاکیزه و آراسته به سوی تو تقرب جویم که ما را با آن از گناهان پاک کنی و در آن ما را حفظ کرده و از اینکه بخواهیم عیوب و زشتیهایمان را از سر گیریم، نگاهداری».
در این باره این فرمایش پیامبر خدا برای ما کافی است که فرمود: «مَن وَصَلَ فیهِ رَحِمَهُ وَصَلَهُ اللّه ُ بِرَحمَتِهِ یَومَ یَلقاهُ، ومَن قَطَعَ رَحِمَهُ قَطَعَ اللّه ُ عَنهُ رَحمَتَهُ یَومَ یَلقاهُ؛ هر که در آن به خویشاوند خود نیکى کند، در روز دیدار، خداوند با رحمتش به او نیکى خواهد کرد؛ و هر کس در آن از خویشان خود ببُرد، خداوند در روز دیدار، رحمتش را از او قطع خواهد نمود».
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی توصیه می کنم که امام امیرالمؤمنین(ع) به فرزندش امام حسن(ع) توصیه کرد. به او فرمود: «وَ اعْلَمْ أَنَّکَ إِنَّمَا خُلِقْتَ لِلْآخِرَةِ لَا لِلدُّنْیَا وَ لِلْفَنَاءِ لَا لِلْبَقَاءِ وَ لِلْمَوْتِ لَا لِلْحَیَاةِ وَ أَنَّکَ فِی مَنْزِلِ قُلْعَةٍ وَ دَارِ بُلْغَةٍ وَ طَرِیقٍ إِلَى الْآخِرَةِ وَ أَنَّکَ طَرِیدُ الْمَوْتِ الَّذِی لَا یَنْجُو مِنْهُ هَارِبُهُ وَ لَا یَفُوتُهُ طَالِبُهُ وَ لَا بُدَّ أَنَّهُ مُدْرِکُهُ فَکُنْ مِنْهُ عَلَى حَذَرٍ أَنْ یُدْرِکَکَ وَ أَنْتَ عَلَى حَالٍ سَیِّئَةٍ قَدْ کُنْتَ تُحَدِّثُ نَفْسَکَ مِنْهَا بِالتَّوْبَةِ فَیَحُولَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ ذَلِکَ فَإِذَا أَنْتَ قَدْ أَهْلَکْتَ نَفْسَکَ یَا بُنَیَّ أَکْثِرْ مِنْ ذِکْرِ الْمَوْتِ وَ ذِکْرِ مَا تَهْجُمُ عَلَیْهِ وَ تُفْضِی بَعْدَ الْمَوْتِ إِلَیْهِ حَتَّى یَأْتِیَکَ وَ قَدْ أَخَذْتَ مِنْهُ حِذْرَکَ وَ شَدَدْتَ لَهُ أَزْرَکَ وَ لَا یَأْتِیَکَ بَغْتَةً فَیَبْهَرَکَ؛ و بدان که تو را براى آخرت آفریدهاند، نه براى دنیا. براى فنا آفریدهاند، نه براى بقا و براى مرگ آفریدهاند، نه براى زندگى. در سرایى هستى ناپایدار که باید از آن رخت بربندى. تنها روزى چند در آن خواهى زیست. راه تو راه آخرت است و تو شکار مرگ هستى. مرگى که نه تو را از آن گریز است و نه گزیر. در پى هر که باشد از دستش نهلد و خواه و ناخواه او را خواهد یافت. از آن ترس که گرفتارت سازد و تو سرگرم گناه بوده باشى، به این امید که زان سپس، توبه خواهى کرد. ولى مرگ میان تو و توبهات حایل شود و تو خود را تباه ساخته باشى. اى فرزند، فراوان مرگ را یاد کن و هجوم ناگهانى آن را به خاطر داشته باش و در اندیشه پیشامدهاى پس از مرگ باش. تا چون مرگ به سراغت آید، مهیاى آن شده، کمر خود را بسته باشى، به گونه اى که فرا رسیدنش به ناگهان مغلوبت نسازد».
امام علی(ع) در این وصیت میخواهد واقعیتی را روشن کند که بسیاری از آن غافلاند یا خود را به غفلت میزنند. این واقعیت این است که دنیا جای قرار و آرامش نیست. بلکه آخرت جایی است که در آن آرام خواهیم گرفت. خداوند در اشاره به این واقعیت میفرماید: «وَإِنَّ الدَّارَ الْآَخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ کانُوا يَعْلَمُونَ».
ما در این دنیا به وجود آمدیم، نه برای این که در آن سکنی گزینیم، بلکه برای این که توسط دنیا آخرت خود را آباد کنیم. چون ما با اعمال خود میتوانیم به جای این که به هیزم جهنم تبدیل شویم، آخرت خود را بسازیم. از این رو نباید این فرصت را از دست بدهیم. چون این فرصت سرانجام ما را تعیین خواهد کرد.
ما در ماهی قرار داریم که خداوند آن را فرصتی قرار داده است تا با نماز، دعا، صدقه، دیدار از بستگان و تلاوت قرآن، گردن خود را از آتش جهنم رها کنیم و بهشت خود را به وسیله آن بسازیم. به این ترتیب به خودمان خوبی میکنیم و با چالشها مقابله مینماییم.
لبنان، قانون جدید انتخابات
از لبنان آغاز میکنیم. بعد از انتظاری هشت ساله و هیاهوهای چند روز گذشته، در رابطه با قانون انتخابات اوضاع به یکباره مثبت گردید. الآن صحبت از نزدیک بودن توافق جریانهای سیاسی روی اصول قانون جدید انتخابات است که اساس آن را نسبیت تشکیل میدهد؛ یعنی که کشور به پانزده حوزه انتخابیه تقسیم شود. البته برخی اختلافات نیز باقی مانده است. همین باعث میشود که زیاد خوشبین نباشیم. چون تجربههای بسیاری در این زمینه داریم و مؤمن نباید از یک سوراخ دو بار گزیده شود.
طبیعی است که نور قانون جدید تابیدن نخواهد گرفت، مگر این که همه نیروهای سیاسی هراسان از قانون پیشنهادی قبلی مطمئن شوند که قانون جدید نیز میزان حضور آنان را در پارلمان در چارچوب طوایف و کشور تضمین میکند. البته اگر نگوییم که بعد از افزایش حوزههای انتخابیه میزان حضور آن حتی افزایش یافته است و این به سود جریانهای سیاسی است تا مردم لبنان. مردم لبنان قانون انتخاباتی میخواهند که در مقابل نزاع طایفهای و تضعیف دولت، حق شهروندی و قدرت دولت را تقویت و تحکیم کند. نزاع طایفهای و ضعف دولت دو منبع اساسی فساد در این کشور است. اگر زمان حسابرسی و ارزیابی فرابرسد، مردم لبنان باید به این نکته توجه کنند.
به رغم همه اینها، ما باید به اهمیت قانون جدید انتخابات توجه کنیم که مبتنی بر نسبیت است. نسبیت شاید از کسانی که در قانون اکثریت حاشیهنشین بودند، بهتر نمایندگی کند و قانون بهتری را بنا نماید. علاوه بر این شاید روی ثبات نسبی کشور نیز تأثیر بگذارد که بعد از انتخاب رئیس جمهور آغاز گردیده است. لبنان برای روبرو شدن با موعدهای داخلی که در عرصههای اقتصادی، توسعهای و خواستههای شهروندی بسیارند به این ثبات و آرامش نیاز دارد. چون در رابطه با بحرانهای بیرونی، کشور به دروازههای جهنم رسیده است. چرا که چالش اصلی دشمن صهیونیستی است. گزارشها نشان میدهند که دشمن برای تمرین حمله نیروهای نظامی خود، روستاهایی شبیه روستاهای لبنانی ساخته است. در مرزهای شرقی کشور نیز چالشهایی وجود دارد. بحران آوارگان سوری نیز ادامه دارد. تحولاتی که در منطقه وجود دارد نیز ممکن است بر لبنان تأثیر بگذارد. چون درگیریهای سوریه و عراق ابعاد جدیدی پیدا کردهاند که باید نسبت به مخاطرات آن کاملاً هوشیار بود. چرا که درگیری محورهای بین المللی و منطقهای وضوح بیشتری یافته است.
تروریسم و حملات جدید
در جاهایی دورتر از لبنان، باید به انفجارهای خونین اخیر در آستانه ماه رمضان ماه رحمت و برکت بپردازیم. این انفجارها شهروندان را در بازارها و خیابانهای عراق، رفح و سینای مصر هدف قرار داد. آخرین آنها انفجار هولناکی بود که در کابل پایتخت افغانستان روی داد. در این انفجار تانکر آبرسانی حاوی بیش از یک و نیم تن مواد منفجره منفجر گردید. این انفجار ماهیت جنایتکارانه مجموعههای تروریستی را نشان داد. اینها برای خون مردم و ماه خدا ارزشی قائل نیستند. این انفجارها میزان خطرناکی منطق ویرانگری را نشان میدهد که هدفی غیر از کشتن ندارد. از این رو باید با استفاده از همه ابزارهای ممکن، با این پدیده شوم مبارزه کرد و مهمترین آن مبارزه با مبانی فکری این گروههاست.
فاجعه انسانی در یمن
باید به ابعاد انسانی فاجعه یمن بپردازیم که حاصل جنگ دو ساله علیه این کشور است. گزارشها نشان میدهند که به خاطر بیماری وبا صدها انسان جان باختهاند و زندگی میلیونها نفر دیگر در معرض تهدید قرار دارد. متأسفانه این نیز احساسات و عواطف اسلامی و انسانی را تکان نداده است تا سریعتر بحران این کشور را حل کنند و به پیامدهای ویرانگر آن خاتمه دهند.
به این جهت از همه نیروهای سیاسی، قدرتهای منطقهای و بین المللی میخواهیم که برای پایان دادن به این بحران نقش مثبت ایفا کنند و یمن را از بحرانهای جنگ، گرسنگی و بیماری نجات دهند. آیا اجابت کنندهای وجود دارد؟
سالروز رحلت امام خمینی
در پایان به دو مناسبت موجود در روزهای آتی بپردازیم. اولی سالروز شکست پنجم ژوئن 1967 است که طی آن دشمن بخش زیادی از اراضی کشورهای عربی را به اشغال خود درآورد که به اراضی 1967 معروف است. مسئولیم همان طور که از پیروزهای خود یاد میکنیم، شکست خود را به یاد داشته باشیم تا نقاط ضعف خود را که موجب شکست شدهاند به نقاط قوت تبدیل کنیم.
شاید مهمترین عبرت ما از این شکست، آگاه شدن از میزان فریبکاری و نیرنگ دشمن باشد. نباید به صلح دشمن دل ببندیم. چون دشمن نیرنگباز است و منتظر فرصتی است تا طرحهای خود را برای منطقه اجرا کند. دشمنی که برای خود مرزی تعیین نکرده است.
اهمیت مقاومت لبنان و فلسطین از همینجا ناشی میشود. مقاومت سعی مداوم در تعقیب دشمن و بررسی نقشهها و توطئههای آن دارد. مقاومت هیچگاه از کسب آمادگی برای مقابله با دشمن غفلت نمیورزد. چون به خوبی از واقعیت دشمن آگاهی دارد؛ بنابراین باید از آگاهان تشکر کرد.
مناسبت دوم، سالروز رحلت امام خمینی است. این مناسبت یادآور برجستگی، خلوص و نابی اندیشه این شخصیت است. تأثیرات او به مرزهای ایران محدود نماند و به خارج نیز کشیده شد. او به آرمان فلسطین توجهی وافر داشت و آن را اولین دغدغه خود میدانست. او علم بردار وحدت اسلامی و گفتگوی ادیان بود و به اسلامی دعوت کرد که به زمانه، زندگی و مستضعفان جهان توجه داشته باشد. او تأکید داشت که مسلمانان باید با همدیگر متحد شوند. او در همه این عرصهها ویژگیهای خاص خود را داشت.
به این مناسبت بار دیگر تأکید میکنیم که وفاداری به امام به معنای وفاداری به همه آرمانهایی است که او برایشان زندگی کرد و اخلاص ورزیدن به امام به معنای اخلاص ورزیدن به همه این آرمانهاست.