11 جمادى الثانی 1438 هـ برابر با 20 اسفند 1395 هـ و 10/٣/٢٠١٧ م
مطالب مهم خطبه اول: ارزشها تضمین کننده سلامت جامعه هستند / خطرات نشر فساد / پیامبر چگونه با فساد مقابله کرد؟ / تهدید ارزشها به چه معناست؟
مطالب مهم خطبه دوم: در لبنان جدید، تغییر کجاست؟ / سوریه و یمن، رنج ادامهدار / چه کسانی در برابر تصمیمات دشمن صهیونیستی میایستند؟ / روز معلم و جنایت بئرالعبد.
خطبه اول:
خدای سبحانه و تعالى در کتاب عزيز خود چنین میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آَمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآَخِرَةِ وَاللهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» صدق الله العظيم.
ارزشها تضمین کننده سلامت جامعه هستند
اسلام با احکام، قوانین و رهنمودهای خود سعی دارد که از جامعه حمایت نماید و از آن در برابر عوامل تهدید و انهدام ارکان آن صیانت نماید. البته این تهدید به کسانی که از داخل و خارج میخواهند امنیت و ثبات آن را به هم بریزند، خلاصه نمیشود. کسانی که لازم است دستشان را کوتاه کنیم و در برابر کید و تعدیشان واکنش نشان دهیم. بلکه این تهدید کسانی را که ارزشها و اخلاق جامعه را تهدید میکنند نیز شامل میگردد. در حالی که ارزشها و اخلاق اساس و ارکان جامعه را تشکیل میدهند؛ بنابراین همانطور که شاعر سروده است، رمز بقای جامعه در حفظ ارزشها و اخلاق است:
إنما الأمم الأخلاق ما بقيت فإن هم ذهبت أخلاقهم ذهبوا
تا زمانی که اخلاق باشد ملتها نیز هستند. اگر اخلاقشان از دست برود، خودشان نیز نیست و نابود میشوند.
بنابراین حمایت از جامعه صیانت از ارکان آن امکانپذیر است که سخن امروز ما درباره آن خواهد بود. حمایت از جامعه با تأکید بر پیشگیری از راه تقویت قدرت بازدارندگی معنوی و ایمانی، ایجاد حساسیت در روح و روان مردم در برابر فساد و انحراف و عدم نشر و گسترش فساد و انحراف از راه پیگیری اخبار مربوط به فسادهایی که در جامعه روی میدهند ممکن است. البته اگر پیگیری این اخبار به خاطر نشر و گسترش فساد باشد نه به منظور جستجوی راههای درمان آنها؛ بنابراین نشر و گسترش فساد غیرقابل قبول است. اولاً به خاطر کسانی که مرتکب این معاصی شدهاند؛ چون با این کار آبرویشان در میان جامعه و کشور میرود و آنان از ایفای نقش بایسته در جامعه محروم میشوند؛ زیرا جامعه میتواند از تواناییها و محاسن آنان که مورد نیاز جامعه نیز هستند بهرهمند شوند و ثانیاً به خاطر پیامدهای ناگواری که برای سلامت و امنیت اخلاقی جامعه دارد. پیگیری و نشر این گونه اخبار باعث میشود که فرهنگ و دایره انحراف توسعه یابد و کسانی که اصلاً متوجه چنین انحرافی نشدهاند نیز از آن آگاهی یابند. با این کار انحراف و فساد به امری طبیعی در جامعه تبدیل میشوند. جامعه نیز اندک اندک با این انحرافات خو میگیرد و بعد از آن در برابر چنین انحرافاتی واکنشی از خود نشان نمیدهد.
تعدی جسمی مثال خوبی برای این مطلب است. تعدیهای بدنی و جسمی ممکن است به قتل بینجامد. کشته شدن یک انسان صدمه بزرگی برای جامعه است؛ اما اگر خبر از قتل و کشتن بسیار شود، به خبری عادی در کنار سایر اخبار تبدیل میشود. حتی شنوندگان به صورت مستقیم و غیرمستقیم قتل را توجیه میکنند. عین همین امر برای زنا، دزدی و فساد نیز وجود دارد و میتواند همه حرامهای دیگر را نیز در برگیرد. این حرامها نیز اگر توجیه شوند، به حقیقتی انکارناپذیر تبدیل میگردند. شاید اشاره پیامبر(ص) نیز همین باشد، وقتی که میفرماید: «کَیْفَ بِکُمْ إِذا فَسَدَتْ نِساؤُکُمْ وَ فَسَقَ شَبابُکُمْ وَ لَمْ تَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ تَنْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ؟ فَقِیلَ لَهُ: وَ یَکُونُ ذَلِکَ یا رَسُولَ اللهِ، فَقالَ: نَعَمْ؛ وَ شَرٌّ مِنْ ذلِکَ کَیْفَ بِکُمْ إِذا أَمَرْتُمْ بِالْمُنْکَرِ وَ نَهَیْتُمْ عَنِ الْمَعْرُوفِ، فَقِیلَ لَهُ: یا رَسُولَ اللهِ وَ یَکُونُ ذلِکَ؟ قالَ: نَعَمْ، وَ شَرٌّ مِنْ ذلِکَ کَیْفَ بِکُمْ إِذا رَأَیْتُمُ الْمَعْرُوفَ مُنْکَراً وَ الْمُنْکَرَ مَعْرُوفاً؛ شما چه خواهيد کرد هنگامى که زنان شما فاسد گردند و جوانان شما بد عمل شوند، و امر به معروف و نهى از منکر را ترک کنند؟ گفته شد يا رسول الله آيا اين کارها پيش خواهد آمد؟ فرمود: آرى بدتر از اينها خواهد شد، شما چه خواهيد کرد هنگامى که امر به منکر کنيد و نهى از معروف نمائيد؟، گفته شد: يا رسول الله آيا اين چنين خواهد شد؟ فرمود: بدتر از اين میشود هنگامى که معروف منکر و منکر معروف شود.»
خطرات نشر فساد
از این رو خداوند قاطعانه نشر فساد و انحراف را نهی میکند. میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آَمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآَخِرَة». خداوند به کسانی که نشر فساد را در میان مؤمنان دوست دارند، به عذابی دردناک تهدید میکند. این عذاب به عذاب اخروی خلاصه نمیشود، بلکه طبق بیان غالب احادیث، انسان ممکن است در همین دنیا نیز دچار عذاب الیم شود.
آن طور که ممکن است به ذهنها خطور کند، منظور از فاحشه که این آیه بدان اشاره دارد، فقط زنا نیست بلکه همه گناهان کبیره گفتاری و رفتاری را شامل میشود که زنا یکی از آنها به شمار میآید؛ بنابراین چیزی که مورد تأکید آیه است، حرمت نشر و اشاعه چیزهایی است که با رد و بدل شدن در میان مردم یا نقل در شبکههای اجتماعی و رسانهها، به اخلاق جامعه آسیب میزند، انحرافات را در آن تثبیت و راههای رسیدن به آن را تقویت مینماید. کسانی که این روزها با سرعت تمام به نقل چنین خبرهایی اهتمام میورزند بسیارند. برنامههایی در رسانهها وجود دارند که تمام هم و غمّشان دامن زدن به انحرافاتی است که در جامعه روی میدهند. این برنامهها بدون این که متوجه پیامدهای نشر چنین انحرافاتی باشند، این انحرافات را عمده میکنند.
با توجه به خطراتی که این کار دارد، پیامبر خدا(ص) ناشر و مروج این گونه خبرها را در ردیف مرتکبان این گناهان میداند و آنان را مانند یکدیگر میداند. میفرماید: «من أذاع فاحشةً کان کمبتدئها؛ هر کس گناهی را ترویج نماید، مانند آغازگر آن است.»
از این رو امام صادق(ع) نیز به نقل کننده سخن هشدار میدهد که نباید شنیدهها و دیدههای خود را به سرعت نقل کند. بلکه باید آن را در دایره محدود خود نگاه دارد. میفرماید: «کسی که درباره مؤمنی آنچه را که با چشم خود دیده و با گوش خود شنیده(و گفتن آن صلاح نباشد) بگوید، از مصادیق آیه شریفه إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آَمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ است.»
به همین دلیل تأکید شده است که باید عیبها را پوشاند و افشا نکرد: «من ستر عورة مؤمن، ستر الله عزَّ وجلَّ عورته يوم القيامة؛ هر کس عیب مؤمنی را بپوشاند، خداوند در روز قیامت عیب او را میپوشاند.»، باز هم در حدیث دیگری آمده است: «مَن تتبَّع عورة أخيه المسلم، تتبَّع الله عورته، ومَن تتبَّع الله عورته، يفضحه ولو في جوف بيته؛ هر کس در پی عیب برادر مسلمانش باشد، خداوند به دنبال عیب او میافتد و کسی که خداوند در پی عیوب اوست، خداوند او را رسوا میکند، حتی اگر در اندرون خانهاش باشد.»
پیامبر چگونه با فساد مقابله کرد؟
اما در رابطه با روش پیامبر در برخورد با فساد و انحرافات، در تاریخ آمده است که یکی از یاران پیامبر به نام حاطب بن ابی بلتعه گناه بزرگی مرتکب شد و رازی را افشا کرد که پیامبر خدا در پنهان داشتن آن تلاش داشت. راز این بود که پیامبر میخواست مخفیانه از مدینه خارج شود و بدون این که قریش فرصت مقابله داشته باشند، مکه را فتح نماید. چون پیامبر میخواست بدون جنگ و خونریزی وارد مکه شود. ولی حاطب با ارسال نامهای به برخی از سران قریش، در ازای مصون ماندن خانواده و بستگانش در مکه، آنان را از عزم پیامبر و پیامدهای آن آگاه ساخت. این کار خیانت بزرگی بود. ولی خبر این کار صحابی از راه وحی یا روشهای دیگر به پیامبر رسید. پیامبر خدا او را نزد خود خواست و او نیز به گناه خود اعتراف کرد و چنین توجیه کرد که او با این کار خود میخواست از خانوادهاش حمایت کند. پیامبر او را تنبیه کرد، ولی به مسلمانانی که از کار او مطلع شده بودند، فرمود که درباره او چیزی جز خیر و خوبی نگویند.
ولی جای این پرسش خالی است که آیا این پنهانکاری باعث نمیشود که مرتکبان چنین کارهایی تشویق شوند، در حالی که اگر بدانند که کارشان افشا میشود، از این کار دست بردارند؟
در پاسخ به این سؤال باید تأکید داشت که منظور ما از نقل انحرافات و فسادهایی که در جامعه رخ میدهند، سکوت و پذیرش این اقدامات نیست بلکه باید تلاش کنیم با استفاده از تمام ابزارهای امر به معروف و نهی از منکر، در پی نصیحت برآییم؛ زیرا در حدیث آمده است: «من رأى منکم منکرا فليغيّره بيده، فإن لم يستطع فبلسانه، فإن لم يستطع فبقلبه، وذلک أضعف الإيمان؛ هر کدام از شما که منکری را دید، باید با دست خود آن را تغییر دهد و اگر نتوانست با زبان خود این کار را انجام دهد و اگر نتوانست با قلب خود این کار را انجام دهد و این ضعیفترین حالت ایمان است.»
ولی چیزی که باید به آن برسیم و به خاطر آن هشدار میدهیم، نشر این عمل منکر است. این که عمل منحرفان را به جاهایی دورتر از محل واقعه برسانیم تا جایی که حتی زمینه توجیه آن، در ذهن دریافت کننده فراهم شود یا این که به عنوان واقعیت در اذهان مردم تثبیت شود و جا بیفتد.
البته باید به این نکته اشاره کنیم که نشر برخی کارها میتواند مفید باشد و آن در صورتی است که برای جلوگیری از تکرار این کار، چارهای جز این نباشد و مرتکبان این کارها آن را در پیش چشم مردم انجام داده باشند یا این که نقل مجازات جنبه بازدارندگی داشته باشد. به همین دلیل اگر غیبت باعث جلوگیری از منکر شود، این کار جایز است. چون برخیها وقتی از کارهای زشت خود دست میکشند که مردم درباره آن سخن بگویند و همین طور غیبت کسی که به صورت آشکار معصیت میکند نیز جایز است. قرآن کریم وقتی از موضوع زنا سخن میگوید، چنین میفرماید: «الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا کلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْکمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ الله إِنْ کنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآَخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ» به رغم این که این اقدام باعث معرفی جرمی میشود که اینان مرتکب شدهاند، اما دیدن مجازات جلوی کسانی را خواهد گرفت که عزم ارتکاب چنین معصیتی را دارند.
تهدید ارزشها به چه معناست؟
عزیزان! منظور اسلام از نقل نشدن کارهای زشت، حمایت از ارزشهایی است که باید حفظ و تثبیت شوند. این ارزشها تحت هیچ عنوان نباید مورد تهدید قرار بگیرند. چون قوام و دوام جامعه به اخلاق و ارزشهای آن بستگی دارد و اگر این ارزشها در معرض تهدید قرار بگیرند، جامعه نیز به خطر خواهد افتاد.
به همین دلیل پیامبر خدا رسالت خود را در یک جمله خلاصه کرد: «إنَّما بعثت لأتمِّم مکارم الأخلاق» خداوند پیامبران و فرستادگان خود برای این فرستاد تا فساد و انحرافی را که در جامعه ممکن رخ دهد، درمان کنند.
مسئولیت ما این است که از این ارزشها حمایت کنیم. ارزشهایی که اگر در معرض آسیب و تهدید قرار بگیرند، ارکان و پایههای جامعه نیز در معرض تهدید قرار میگیرند. در این باره نباید به بیان بیمهای الهی بسنده کنیم. بلکه باید دست کسانی را بگیریم که با نشر فساد و مسموم کردن فضای جامعه، سعی در تباه کردن ارزشها دارند.
البته طبیعی است که خطاها و انحرافاتی نیز در جامعه روی دهند، چون جامعه معصوم نیست. ولی این که برخیها به نشر و توسعه این خطاها و انحرافات مبادرت کنند طبیعی نیست. وظیفه این است که با این کار مبارزه کنیم و از ابزارهای مناسب برای درمان این انحرافات استفاده نماییم؛ بنابراین برای مقابله با فساد، باید موضعی میانه و معتدل اتخاذ کرد. از یک سو نباید سر خود را در برف فروبریم. گویا هیچ مشکلی در جامعه وجود ندارد و از سوی دیگر، نباید با نقل این انحرافات از راه زبان، شبکههای ارتباطی و رسانهای، اسباب انتشار و گسترش این پدیده را فراهم آوریم. چون این شبکهها و رسانه در اغلب موارد سود مادی حاصل از تبلیغات را بر نفع مردم و جامعه که بسیار هم هستند، ترجیح میدهند.
نشر فحشا به بازدارندگی و صیانت جامعه آسیب میزند. به جای آن باید خیرات، نیکیها و مدارای موجود در جامعه را نقل کنیم. باید داستانها و سرگذشتهای جهاد و فداکاری را که باعث غنای جامعه میشوند، نقل کنیم. راه ترقی و تعالی ما همین است و خداوند وقتی میفرماید: «وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» ما را به همین امر دعوت مینماید.
پیامبر خدا میفرماید: «من کان يؤمن بالله واليوم الآخر، فليقل خيراً أو ليصمت؛ هر کس که خداوند و روز قیام ایمان دارد، باید خیر و خوبی بگوید یا این که سکوت پیشه نماید.»
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ کلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالاً طَيِّباً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَکمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ * إِنَّمَا يَأْمُرُکمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ».
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را توصیه میکنم که به این حدیث امام باقر(ع) توجه کنیم. آن حضرت میفرماید: «لما دعا نوح(ع) ربّه على قومه، أتاه إبليس، وقال له: يا نوح، إنّ لک عندي يداً أريد أن أکافئک عليها. قال نوح: والله، إني لبغيض إليَّ أن يکون لک عندي يد، فما هي؟ قال: بلى، دعوت الله على قومک فأغرقتهم، فلم يبق أحدٌ أغويه، فأنا مستريح حتى ينشأ قرن آخر فأغويهم. فقال له نوح: ما الذي تريد أن تکافئني به؟ قال له: اذکرني في ثلاثة مواطن، فإني أقرب ما أکون إلى العبد إذا کان في إحداهنّ: اذکرني إذا غضبت، واذکرني إذا حکمت بين اثنين، واذکرني إذا کنت مع امرأة خالياً ليس معکما أحد؛ چون نوح براى نفرین به قومش خدا را خواند، شیطان نزد او آمد و گفت: اى نوح! تو را نزد من حقى است، مىخواهم عوض آن را بدهم. نوح گفت: به خدا سوگند که براى من بسیار ناگوار است که حقى بر تو داشته باشم، آن حق چیست؟ گفت: آرى، تو نزد خدا به قوم خود نفرین کردى و آنان را غرق ساختى و کسى نماند که من گمراهش کنم و من در راحتى هستم تا اینکه نسل دیگرى به وجود آید و آنها را گمراه سازم. نوح گفت: چگونه مىخواهى به من عوض بدهى؟ شیطان گفت: مرا در سه جا یاد کن که در آن سه جا به بنده از هر وقتى نزدیکترم: هنگامى که غضب کردى مرا به یادآور و هنگامى که میان دو نفر قضاوت مىکنى مرا به یادآور و هنگامى که با زنى همنشین شدى و کسى با شما نبود، مرا به یاد آور.»
بنابراین اینها از موارد حضور شیطان است. نکند هنگام خشم، شیطان بر ما حاکم شود و طوری رفتار کنیم که به خود و مردم پیرامونمان آسیب بزنیم. نکند هنگام حکم صادر کردن شیطان بر ما حاکم شود و ما را به سمتی ببرد که بر اساس هوا و هوس و منافع خود حکم صادر کنیم. هنگامی که درباره افراد یا میان مردم حکم میکنیم، وسوسههای شیطانی نیز فزونی میگیرد. هنگام اختلاط با نامحرم نیز باید مواظب شیطان باشیم. البته این بدان معنا نیست که زن و مرد از یکدیگر منزوی باشند، بلکه منظور این است زمانی که زن و مردی با یکدیگر خلوت میکنند، باید هوشیار و مواظب بود.
با آگاهی و اراده میتوانیم از وسوسهها، توطئهها و رشتههای شیطانی در امان بمانیم و در برابر چالشها از قدرت فزونتری برخوردار گردیم.
در لبنان جدید، تغییر کجاست؟
از لبنان آغاز میکنیم که نحوه تعامل فضای سیاسی کشور با پروندههای موجود مانند سابق است و ما تغییری را که لبنانیها چشم انتظار آن بودند، شاهد نیستیم. دوره جدید با شعار اصلاحات و تغییر آمد. آمد تا این میز را روی سر فاسدان، مفسدان و بازیگران با این کشور واژگون کند. به رغم دستاوردهایی که در تعیین مسئولان امنیتی و غیرامنیتی در کشور به دست آمد، اما وضعیت مانند گذشته است. چون فرایند تعیینات مانند گذشته است و تغییری نکرده است. تعیینات همچنان به دست رهبران طوایف است. البته بدون این که نظارتی وجود داشته باشد و در شورای وزیران بحث و مناقشهای صورت بگیرد.
یکی از وزرا وقتی درباره نحوه تعیینات صحبت کرد، اظهار داشت: آیا ما باید سکوت کنیم؟ و دیگری گفت: تبریک گفتم. چون وزرا زندگینامه کسانی را که میخواهند منصوب کنند، فقط هنگام جلسه میآورند و وقت کافی برای بررسی آن به دیگران نمیدهند. البته ما نیز نمیخواهیم از کسانی که تعیین شدهاند، عیب بگیریم. شاید شایستگی لازم را داشته باشند، ولی حرف ما درباره نحوه تعیینات است.
عین همین مسئله درباره بودجه نیز وجود دارد. اعداد و ارقام بودجه تصویب میشود، اما مجالی برای درمان ریخت و پاشهای موجود در دولت وجود ندارد. در حالی که این بودجه برنامهای برای توسعه اقتصادی و مالی ندارد و غیر از تحمیل مالیات بر طبقات فقیر و متوسط، راههایی برای تأمین درآمدهای دولت در آن پیش بینی نشده است؛ اما باید از کسانی که جلوی تحمیل مالیاتهای جدید را گرفتند، تشکر کنیم.
به نظام حقوق و دستمزدها میرسیم. این نظام تابع ملاک واحدی که همان دادن حقوق همه کارمندان باشد، نیست. در حالی که شایسته است در این امر همه یکسان باشند. این نظام تابع معیارها و ملاکهای متفاوتی است. البته برخیها چنین توجیه میکنند که در این مرحله نباید به تغییر امید بست. بلکه باید بعد از انتخابات آتی به دنبال تغییر بود. چون این انتخابات سبب خواهد شد که عرصه سیاسی کشور بتواند تغییر را تحقق بخشد. ولی با توجه به توافقاتی که در صحنه سیاسی کشور جریان دارد این امید غیرواقعی است و طبیعی است قانونی که تأمین کننده خواستههای مورد نظر باشد، به دست نخواهد آمد.
چیزی که ما از دوره جدید و همه تغییرخواهان انتظار داریم که بدون تکیه بر تغییراتی که ممکن است روی ندهد، منطق تغییر خود را تحمیل کنند. باید به لبنانیها اعتماد داشته باشند که از این وضعیت خسته شدهاند. مردم لبنان پشتیبان کسانی هستند که به دور از منافع شخصی، در ایجاد تغییر صادق هستند.
سوریه و یمن، رنج ادامهدار
به سوریه میرسیم. اجلاس ژنو برای پایان دادن به رنجهای فزاینده مردم این کشور موفقیتی نداشت. چون درگیری میان قدرتهای بین المللی و منطقهای در این کشور ادامه دارد. هر کدامشان سعی دارند که نفوذ خود را در این کشور تثبیت کنند. نگرانی ما از ایجاد درگیری میان این محورها در سوریه است. این وضعیت ایجاب میکند که رؤسای ستاد ارتشهای آمریکا، روسیه و ترکیه در آنتالیا جمع شوند و جلوی بروز درگیریهای میدانی را بگیرند.
این وضعیت را در معرض رقابتها قرار خواهد داد. از این رو همه طیفهای مردم سوریه باید به خوبی از خطرات آگاه باشند و خیلی سریع شکاف به وجود آمده میان خود را ترمیم کنند و کشور خود را از تنور درگیری خارج نمایند. بهترین راه حل این است که همه به خاطر ثبات میهن، عقب نشینی کنند.
از سوریه به یمن میرسیم. درد و رنج مردم یمن ادامه دارد. این درد و رنج محدود به خونریزی نیست که سازمان عفو بین الملل گزارش داده است در درگیریهای یمن از سلاحهای نامتعارف استفاده شده است، بلکه مردم یمن از گرسنگی و گسترش بیماریها نیز رنج میبرند. در این زمینه، ما بار دیگر خواستار ایستادگی در کنار مردم یمن و کوتاه کردن دست تعدی و تجاوز از آن هستیم.
چه کسانی در برابر تصمیمات دشمن صهیونیستی میایستند؟
به فلسطین میرسیم. پارلمان صهیونیستی تصمیم اولیه خود را مبنی بر منع پخش اذان از مساجد قدس شرقی و شهرکهای عرب نشین داخل منطقه سبز را به بهانه آزار دهنده بودن آن مورد تأیید قرار داد. این دلیل واهی گام جدیدی است که دشمن از آن برای یهودیسازی قدس و همه فلسطین استفاده مینماید. از این رو تشکیلات خودگردان فلسطینی، دول عربی و اسلامی و سازمانهای حقوق بشر برای مقابله با این توطئه و جلوگیری از پیامدهای بعدی آن، باید موضع قاطعی را در این زمینه اتخاذ کنند.
روز معلم و جنایت بئرالعبد
در خاتمه باید به روز معلم اشاره کنیم. این روز را به زنان و مردان معلم تبریک و تهنیت عرض میکنیم. باید از نقش والایشان در رشد خرد و تربیت و تعالی فرزندانمان تقدیر و تشکر کنیم. از این رو فرصت را غنیمت شمرده و بار دیگر خواستار تکریم آنان میشویم. چون آنان حق دارند که مورد تکریم و احترام مردم قرار بگیرند. اگر جامعه از معلمان خود قدردانی نکند، به رشد و پیشرفت نخواهد رسید.
هم چنین باید به جنایت دردناک بئرالعبد اشاره کنیم. این روز یادآور جان باختن انسانهای بیگناه است. دهها نفر نیز مجروح شدند. ویرانیهایی بسیاری صورت گرفت. هدف این بود که صدای فضل الله به عنوان مرجع، مربی، مرشد و حیات آفرین در روح و روان مردم را خاموش کنند. او سیاستهای آمریکا را متزلزل کرده بود. از این رو تصمیم گرفتند که او را ساکت کنند. ولی شکست خوردند و سید به جهاد خود ادامه داد تا این که خداوند او را به جوار خود برد.
به این مناسبت از درگاه الهی برای شهدای این حادثه رحمت و برای جانبازان آن صبر و شکیبایی مسئلت میکنیم و تأکید میکنیم با وجود همه چالشها و دشواریها، به این روش آگاه، باز و جرئتمند در گفتار و رفتار حق طلبانه متعهد و پایبند هستیم.