15 ربيع الثّاني 1438 هـ برابر با 24 دی ماه 1395 هـ و ١٣/١/٢٠١٧ م
مطالب مهم خطبه اول: منابع قانونگذاری در اسلام / ارتباط بین قرآن و سنت / احادیث در معرض تحریف قرار دارند / نقش تحریف در تثبیت اختلافات / معیارهای ارزیابی احادیث / مسئولیت حفظ احادیث.
مطالب مهم خطبه دوم: لبنان توجه به پیرامون / دخالت دشمن در سوریه / نبرد بازپس گیری موصل / مقاومت فلسطین / وداع ایران با آیت الله رفسنجانی.
خطبه اول:
خداوند متعال در کتاب عزیز خود میفرماید: «قُلْ أَطِيعُوا الله وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ الله لَا يُحِبُّ الْکافِرِينَ».
منابع قانونگذاری در اسلام
قرآن کریم اولین منبع برای شکل دادن به شخصیت اسلامی و ساختن اعتقادات، قوانین، اندیشه و فرهنگ جامعه است. چون کتابی است که باطل از هیچ سویی بدان راه ندارد و خطوط اساسی مفاهیم کلی، اعتقادات اسلامی و احکام دینی را مشخص کرده است؛ اما برای این همه اینها قرآن نیز کفایت نمیکند. از این رو برای بیان جزئیات احکام، نحوه عمل به آنها، شرایط و موانع آن، سنت متواتر و عملی آمد. احادیث جزئیات نماز، حج، زکات و معاملات را بیان کردند. چون نقش سنت متواتر این است که مجملات قرآن را روشن کند. خداوند متعال در این باره میفرماید: «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْک الذِّکرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ».
از این رو سنت نبوی و سیره ائمه، نقش اساسی در قوانین اسلامی دارد و بدون آن اسلام کامل نیست. همین امر باعث گردید که پیامبر نسبت به ادعای برخیها در بسنده کرده کردن به قرآن کریم برای بیان حلال و حرام هشدار داد. خصوصاً آن کسانی که شعار "حسبنا کتاب الله" را مطرح کردند. فرمود: «عَنِ الْمِقْدَامِ بْنِ معْدِ يکرِبَ الْکنْدِيِّ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: " يُوشِک الرَّجُلُ مُتَّکئًا عَلَى أَرِيکتِهِ، يُحَدَّثُ بِحَدِيثٍ مِنْ حَدِيثِي، فَيَقُولُ: بَيْنَنَا وَبَيْنَکمْ کتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ، فَمَا وَجَدْنَا فِيهِ مِنْ حَلَالٍ اسْتَحْلَلْنَاهُ، وَمَا وَجَدْنَا فِيهِ مِنْ حَرَامٍ حَرَّمْنَاهُ، أَلَّا وَإِنَّ مَا حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِثْلُ مَا حَرَّمَ اللَّهُ؛ نزديک است که مَردي بر بالشگاه خود تکيه زند و حديثى از احاديث مرا براى او بخوانند و بگويد: در ميان ما و ميان شما کتاب الله عزّ و جلّ است، آنچه را که در آن حلال بيابيم حلال میشماریم و آنچه را که در آن حرام بيابيم حرام مىشماريم. آگاه باشيد! آنچه را که رسول خدا حرام کرده است همانند آن است که خدا حرام کرده است.»
ارتباط بین قرآن و سنت
این روزها این منطق در میان برخی از کسانی که درباره احکام دینی حرف میزنند نیز دیده میشود. اینان برای فرار از این احکام و توجیه نظرات خود، فوراً سؤال میکنند که این حکم در کجای قرآن قرار دارد؟ گویا قرآن از همه احکام و قوانین سخن گفته است.
درباره پیوند میان قرآن و سنت، قرآن کریم میفرماید: «وَمَا آَتَاکمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»، «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ الله»، «قُلْ إِنْ کنْتُمْ تُحِبُّونَ الله فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْکمُ الله».
بر اساس همین منطق است که پیامبر خدا مردم را به بیان و حفظ احادیث فرامیخواند و به کسانی که این دعوت او را اجابت کنند، وعده پاداش میدهد: «ليبلّغ شاهدکم غائبکم، فربَّ مبلّغٍ أحفظ من سامع؛ حاضرانتان باید به غائبانتان برسانند. شاید کسی که ابلاغگر است نسبت به شنونده نگه دارندهتر باشد.» پیامبر درباره کسانی که نسبت به حفظ احادیث پیامبر خدا سعی بلیغ داشتهاند میفرماید: «من أدّى إلى أمّتي حديثاً تقام به سنّة، أو تثلم به بدعة، فله الجنّة؛ هرکس حديثى را به دیگران منتقل کند تا بدين وسيله حکم واجبى احيا و استوار گردد يا روزنه بدعت و انحرافى را مسدود نماید، بهشت بر او واجب میگردد.»
به خاطر التزام به سنت پیامبر بود که این حجم زیاد از احادیث نبوی و ائمه(ع) وجود دارد. کسانی که تأکید میکردند احادیثشان، گفتههای پیامبر خداست.
از امام صادق(ع) وارد شده است: «حديثي حديث أبي، وحديث أبي حديث جدّي، وحديث جدّي حديث الحسين، وحديث الحسين حديث الحسن، وحديث الحسن حديث أمير المؤمنين(ع)، وحديث أمير المؤمنين حديث رسول الله(ص)، وحديث رسول الله قول الله عزّ وجلّ؛ حدیث من حدیث پدرم و حدیث پدرم حدیث جدم و حدیث جدم حدیث حسین است و حدیث حسین حدیث حسن است و حدیث حسن حدیث امیرالمؤمنین است و حدیث امیرالمؤمنین، حدیث رسول خداست و حدیث رسول خدا فرمایش خداوند عزوجل است.»
احادیث در معرض تحریف قرار دارند
اما با وجود تمام تلاشهایی که برای حفظ خلوص و ناب بودن این احادیث صورت گرفت تا سیمای درستی از اندیشه، عقیده، شریعت و احکام اسلامی به مردم ارائه شود، برخی از عوامل سیاسی، دینی، فرهنگی و اجتماعی وارد میدان شده و دست به جعل و تحریف احادیث زدند.
امام علی(ع) نیز با اشاره به همین واقعیت میفرماید: «قد کذب على رسول الله(ص) على عهده، حتى قام خطيباً فقال: "أيّها النّاس، قد کثرت عليَّ الکذّابة، فمن کذب عليَّ متعمِّداً، فليتبوّأ مقعده من النّار، ثم کذب عليه من بعده؛ در زمان حیات پیامبر به او دروغ بستند. تا جایی که پیامبر در سخنرانی خود فرمود: ای مردم! دروغ بستن بر من بسیار شده است. پس هر کس به عمد به من دروغ ببندد، نشیمنگاه او از آتش پر خواهد شد؛ اما بعد از این نیز بر پیامبر دروغ بستند.»
عین همین قضیه برای احادیث اهل بیت(ع) نیز روی داد. آنان نسبت به پذیرش چیزهایی که از آنان روایت میشود، هشدار دادند و خواستار دقت در احادیث خود شدند. از این رو در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است: «لا تقبلوا علينا حديثاً إلا ما وافق القرآن والسنّة، أو تجدون معه شاهداً من أحاديثنا المتقدّمة، فإنّ المغيرة بن سعيد ـ لعنه الله ـ قد دسّ في کتب أصحاب أبي أحاديث لم يحدّث بها أبي. فاتّقوا الله، ولا تقبلوا علينا ما خالف قول ربّنا تعالى، وسنّة نبيّنا(ص)؛ آنچه را که از ما روايت ميکنند جز آن که موافق قول خدا و رسول بوده و يا شاهدي از سخنان پيشين ما بر آنها داشته باشيد نپذيريد. مغيرة بن سعيد که خداوند او را لعنت کند، در کتب پدرم احاديثي را وارد کرد که هرگز از پدرم نبود. از خداوند بترسيد و آنچه را که از ما نقل کرده و مخالف قول خدا و پيامبر ماست نپذيريد. ما وقتي حديثي نقل میکنیم ميگوييم: خداوند يا رسول او فرموده است.»
هدف از وارد کردن دروغ به احادیث وارد شده از پیامبر و اهل بیت او متعدد است. برخیها برای مخدوش کردن سیمای دین و ضربه زدن به آنان دست به این کار میزدند. چیزی که اسرائیلیات نام گرفته است، همین وضعیت را دارد. برخی دیگر به خاطر اختلافات سیاسی، دینی و مذهبی بوده است. هر گروه دینی و سیاسی میکوشید با جعل احادیث خاصی موضع خود را تقویت نماید. حاکمان نیز در ساختن احادیث دروغ دست داشتند. آنان با جعل احادیث دروغ و راه انداختن جریانهای فکری میخواستند مردم آنان را آنگونه که هستند بپذیرند؛ مانند احادیثی که از مردم میخواهند در برابر حاکم حتی اگر ظالم و فاسد هم باشد، قیام نکنند.
نقش تحریف در تثبیت اختلافات
اما آنچه خطرناک است استفاده که از این احادیث جعلی در اختلافات مذهبی است؛ یعنی از این جعلیات به عنوان سلاح در درگیریهای خونینی که امروز امت اسلامی شاهد آن است به کار گرفته شود. گروهها یکدیگر را تکفیر کنند، چند دستگیهای مذهبی ایجاد نمایند و تحت عناوینی که ادعای مقدس بودنشان را دارند، مردم را علیه یکدیگر بسیج کنند؛ اما آن چه متفاوت است دست داشتن برخی از متدینین در جعل کاریهاست. بهانهشان این است که آنان با این کار مردم را به عبودیت پروردگارشان ترغیب میکنند. در این باره در تاریخ آمده است که نوح بن ابی مریم، گفت: «دیدم که مردم از قرآن رویگردان شدهاند. از این رو احادیثی درباره فضیلت سورهها جعل کردم تا مردم قرآن بخوانند.» فرد دیگری به نام غلام خلیل میگوید: «حدیث جعل میکردیم تا دلهای مردم را نرم کنیم.» یکی دیگر جعلیات، جعل حدیثهای غلوآمیز درباره پیامبران، صحابه و اهل بیت است. بهانه جاعلان نیز تقویت رابطه مردم با این بزرگواران است. پیامبر خدا در این باره نیز به ما هشدار میدهد و میفرماید: «لا ترفعوني فوق حقّي، فإنَّ الله تبارک وتعالى اتخذني عبداً قبل أن يتّخذني نبيّاً؛ مرا از حقم بالاتر نبرید؛ زیرا خداوند پیش از این که مرا به عنوان پیامبر برگزیند، بندهام قرار داد.»
از امام امیرالمؤمنین(ع) نیز روایت شده است: «هلک فيَّ رجلان: محبّ غال، ومبغض قال؛ دو کس به خاطر من هلاک شد. دوستداری که غلو کرد و دشمنی که سخن به گزافه گفت.»
امام رضا(ع) نیز با اشاره به اهداف جاعلان حدیث درباره اهل بیت(ع) میفرماید: «إِنَّ مُخَالِفِينَا وَضَعُوا أَخْبَاراً فِي فَضَائِلِنَا وَ جَعَلُوهَا عَلَى ثَلَاثَةِ أَقْسَامٍ أَحَدُهَا الْغُلُوُّ وَ ثَانِيهَا التَّقْصِيرُ فِي أَمْرِنَا وَ ثَالِثُهَا التَّصْرِيحُ بِمَثَالِبِ أَعْدَائِنَا فَإِذَا سَمِعَ النَّاسُ الْغُلُوَّ فِينَا کفَّرُوا شِيعَتَنَا وَ نَسَبُوهُمْ إِلَى الْقَوْلِ بِرُبُوبِيَّتِنَا وَ إِذَا سَمِعُوا التَّقْصِيرَ اعْتَقَدُوهُ فِينَا وَ إِذَا سَمِعُوا مَثَالِبَ أَعْدَائِنَا بِأَسْمَائِهِمْ ثَلَبُونَا بِأَسْمَائِنَا وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ؛ به راستی که مخالفانِ ما، روایاتی در مورد فضائل ما(اهل بیت) جعل کردهاند! این روایات جعلی سه گونهاند؛ یک گونه، غلو(در مورد ما اهل بیت) است. گونه دوم، کوتاهی در امرِ ماست. گونه سوم، بیان صریح معایب و بدیهای دشمنان ماست. وقتی مردم روایات غلوآمیز پیرامون ما را میشنوند، شیعیانمان را تکفیر میکنند و آنان را متهم میسازند که معتقد به ربوبیتِ ما هستند و وقتی روایاتی را که در مورد ما کوتاهی شده است میشوند، در مورد ما همان قدر معتقد خواهند بود و هنگامی که بدیِ دشمنانمان را – با ذکر نامشان – میشنوند، ما را با ذکر ناممان به بدی یاد میکنند. در حالی که خداوند(عزّ و جلّ) فرموده است:(به معبود) کسانى که غير خدا را مىخوانند دشنام ندهيد، مبادا آنها(نيز) از روى(ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند.»
معیارهای ارزیابی احادیث
عزیزان! شاید در گذشته و حال بیشترین رنجی که مسلمانان دیدهاند از همین جعل حدیث باشد. خصوصاً آن دسته از جعل کاریهایی که دین را مخدوش میکنند، کینه را در میان مسلمانان ریشهدار مینمایند، چند دستگیها را تشدید میکنند و آتش فتنه را در میانشان شعلهور میسازند. پیامبر خدا و اهل بیت(ع) و هم چنین علمای مخلص نسبت به این مسئله آگاه بودند و درست به همین دلیل بود که علم رجال شکل گرفت و هدف از آن بررسی تاریخچه کسانی است که احادیث به واسطه آنان به دست ما رسیده است. علاوه بر این پیامبر و اهل بیت او معیارهایی نیز برای بررسی احادیث وضع نمودند.
از پیامبر خدا روایت شده است: «اعرضوا حديثي على الکتاب، فما وافقه فهو مني وأنا قلته؛ حدیث مرا به قرآن عرضه کنید. پس هر چه که با قرآن موافق بود، از من است و من گفتهام.»
در حدیثی از امام صادق(ع) نیز آمده است: «ما لم يوافق من الحديث القرآن فهو زخرف؛ حدیثی که با قرآن موافق نباشد، پیرایه است.»
از این رو ما درباره بسیاری از احادیثی که با دعوت قرآن به مهربانی، تکریم انسان، تأکید بر بشر بودن پیامبر و نفی تبعیضهای نژادی و انسانی مخالف هستند، ملاحظه داریم.
یکی از معیارهای ارزیابی احادیث، عرضه آنها به عقل است. چون محال است که دین با عقل مخالف باشد. منظور از عقل نیز همان عقل فطری قطعی است؛ یعنی در درستی حکم عقل تردیدی وجود ندارد. پس هر حدیثی که عقل با آن مخالفت کرد، پذیرفتنی نیست. از پیامبر خدا روایت شده است: «إنّ العقل رسول من داخل، وإنّ الرّسول عقلٌ من خارج؛ عقل رسول درونی و رسول عقل بیرونی است.»، «إنَّ لله على الناس حجّتين: حجّة ظاهرة، وحجّة باطنة: فأمّا الظّاهرة، فالرسول والأنبياء والأئمّة، وأمّا الباطنة فالعقول؛ خداوند بر مردم دو حجت دارد. حجت ظاهری و حجت باطنی؛ اما حجت ظاهری همان پیامبران و ائمه هستند و حجت باطنی همان خردها هستند.» بنابراین عقل ظاهری که همان پیامبر است، نمیتواند با رسول باطنی که همان عقل قطعی است، تعارض داشته باشد.
معیار سوم عرضه احادیث به علم است. البته نه آن دسته از نظریات علمی که به مرتبه یقین نرسیدهاند. اگر حدیثی با علم تعارض داشت، رد میشود؛ زیرا حدیث علم الهی است و امکان ندارد با علم که نماینده سنتهای الهی در هستی است، تعارض داشته باشد.
مسئولیت حفظ احادیث
عزیزان! انسان وقتی با حجم زیادی از احادیث و روایاتی که علما آنها را جعلی میدانند، روایات و احادیثی که از نظر سند و متن بیریشه هستند، دچار حیرت میشود.
برخی از علما در زمینه ارزیابی احادیث تلاشهایی صورت دادهاند. برای مثال شیخ محمدباقر مجلسی در کتاب مرآة العقول في شرح أخبار الرسول خود همین کار را کرده و از 161999 حدیث کتاب کافی شیخ کلینی، 5072 حدیث آن را صحیح دانسته است. در این اواخر نیز آیت الله شیخ آصف محسنی نیز از دیدگاه خود احادیث معتبر بحار الانوار را در هشت جلد گردآوری کرده است. در حالی که خود کتاب بحارالانوار صد و ده جلد دارد. هم چنین باید به کتاب "الموصوفات في الآثار والأخبار" سيّد هاشم معروف الحسني و تلاشهای آغازین آیت الله سيّد محمد حسين فضل الله در پالایش برخی از چیزهایی که وارد تاریخ و سیره شدهاند اشاره کرد. تلاشهای دیگری نیز در این زمینه صورت گرفته است.
از این رو مسئولیت ما خیلی بزرگ است. مسئولیت ما این است که پیش از پذیرش هر حدیثی اندکی تأمل کنیم و آن را با سنجه قرآن، عقل و علم مورد ارزیابی قرار دهیم؛ زیرا حفظ امانت اسلامی ایجاب میکند که از آن در برابر تحریف و جعل حفاظت به عمل آوریم؛ مانند این احادیث بسیار هستند. از این رو باید بسیار هوشیار باشیم. برخی از این احادیث نشانه سبکی و خواری عقل است و ارزش دین ما را پایین میآورد. برخی دیگر باعث تفرقه و تشتت در میان مسلمانان میشود و موجودیت و دینشان را در مورد تهدید قرار میدهد. برخی دیگر انواع خشونت و تروریسم را توجیه مینماید و باعث تنفر مردم از اسلام میشود. قرآن کریم معتقد است که جعل کاری یکی از زشتترین انواع ظلم است. آیا همان گونه که آیه کریمه «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى الله کذِباً لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ» میفرماید، ظلمی بدتر از دروغ بستن به خداوند و گمراه کردن بندگان او وجود دارد؟
پیامبر نیز در آخرین وصایای خود نسبت به این مسئله هشدار میدهد. میفرماید: «سيأتي عليکم من بعدي زمان ليس فيه شيء أخفى من الحقّ، ولا أظهر من الباطل، ولا أکثر من الکذب على الله و رسوله؛ بعد از من، زمانی برای شما خواهد آمد که در آن چیزی مخفیتر از حق و افزونتر از دروغ بستن به خدا و پیامبر او نیست.»
امیدواریم خداوند ما را از کسانی قرار دهد که حق را از منابع درست آن میگیرند و چیزهایی را که درستیشان ثابت نشده است، به عقاید، مفاهیم و اندیشههای خود وارد نمیکنند.
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی توصیه میکنم که امیرالمؤمنین(ع) به ما سفارش کرده است: «أُوصِیکُمْ عِبَادَ اَللَّهِ بِتَقْوَى اَللَّهِ فَإِنَّهَا خَیْرُ مَا تَوَاصَى اَلْعِبَادُ بِهِ وَ خَیْرُ عَوَاقِبِ اَلْأُمُورِ عِنْدَ اَللَّهِ وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ اَلْحَرْبِ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ أَهْلِ اَلْقِبْلَةِ وَ لاَ یَحْمِلُ هَذَا اَلْعَلَمَ إِلاَّ أَهْلُ اَلْبَصَرِ وَ اَلصَّبْرِ وَ اَلْعِلْمِ بِمَوَاضِعِ اَلْحَقِّ فَامْضُوا لِمَا تُؤْمَرُونَ بِهِ وَ قِفُوا عِنْدَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ وَ لاَ تَعْجَلُوا فِی أَمْرٍ حَتَّى تَتَبَیَّنُوا فَإِنَّ لَنَا مَعَ کُلِّ أَمْرٍ تُنْکِرُونَهُ غِیَراً هوان الدنیا أَلاَ وَ إِنَّ هَذِهِ اَلدُّنْیَا اَلَّتِی أَصْبَحْتُمْ تَتَمَنَّوْنَهَا وَ تَرْغَبُونَ فِیهَا وَ أَصْبَحَتْ تُغْضِبُکُمْ وَ تُرْضِیکُمْ لَیْسَتْ بِدَارِکُمْ وَ لاَ مَنْزِلِکُمُ اَلَّذِی خُلِقْتُمْ لَهُ وَ لاَ اَلَّذِی دُعِیتُمْ إِلَیْهِ أَلاَ وَ آنها لَیْسَتْ بِبَاقِیَةٍ لَکُمْ وَ لاَ تَبْقَوْنَ عَلَیْهَا وَ هِیَ وَ إِنْ غَرَّتْکُمْ مِنْهَا فَقَدْ حَذَّرَتْکُمْ شَرَّهَا فَدَعُوا غُرُورَهَا لِتَحْذِیرِهَا وَ أَطْمَاعَهَا لِتَخْوِیفِهَا وَ سَابِقُوا فِیهَا إِلَى اَلدَّارِ اَلَّتِی دُعِیتُمْ إِلَیْهَا وَ اِنْصَرِفُوا بِقُلُوبِکُمْ عَنْهَا وَ لاَ یَخِنَّنَّ أَحَدُکُمْ خَنِینَ اَلْأَمَةِ عَلَى مَا زُوِیَ عَنْهُ مِنْهَا وَ اِسْتَتِمُّوا نِعْمَةَ اَللَّهِ عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ عَلَى طَاعَةِ اَللَّهِ وَ اَلْمُحَافَظَةِ عَلَى مَا اِسْتَحْفَظَکُمْ مِنْ کِتَابِهِ أَلاَ وَ إِنَّهُ لاَ یَضُرُّکُمْ تَضْیِیعُ شَیْءٍ مِنْ دُنْیَاکُمْ بَعْدَ حِفْظِکُمْ قَائِمَةَ دِینِکُمْ أَلاَ وَ إِنَّهُ لاَ یَنْفَعُکُمْ بَعْدَ تَضْیِیعِ دِینِکُمْ شَیْءٌ حَافَظْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَمْرِ دُنْیَاکُمْ أَخَذَ اَللَّهُ بِقُلُوبِنَا وَ قُلُوبِکُمْ إِلَى اَلْحَقِّ وَ أَلْهَمَنَا وَ إِیَّاکُمُ اَلصَّبْرَ؛ ای بندگان خدا شما را به تقوای الهی توصیه میکنم؛ زیرا تقوا بهترین چیزی است که بندگان یکدیگر را به آن توصیه مینمایند و بهترین مرحله پایان کار در پیشگاه خدا است. هم اکنون آتش نبرد بین شما و اهل قبله روشن گشته است و این پرچم را جز افراد بینا با استقامت و آگاه به موارد حق به دوش نمیکشند. بنابراین آنچه را فرمان دادند انجام دهید و در برابر آنچه نهی کردند توقف نمایید و در هیچ کاری تا بر شما روشن نشود، عجله نکنید؛ زیرا ما مجاز هستیم آنچه را شما نمیپسندید [چنانچه خلاف فرمان خدا نباشد] تغییر دهیم. آگاه باشید این دنیا که شما نسبت به زرق و برق آن این همه علاقهمند و به آن آرزومندید و آن نیز گاهی شما را خشنود و گاهی به خشم میآورد، خانه و منزلی نیست که به سوی آن دعوت شده باشید. هشیار باشید نه دنیا برای شما باقی میماند و نه شما هم در آن باقی خواهید ماند. این دنیا اگر از جهتی شما را فریب داده ولی از جهت دیگر شما را از بدیهایش بر حذر داشته پس به خاطر هشدارهایش از آنچه مغرورتان میسازد چشم بپوشید. مظاهر فریبندهاش را به خاطر مظاهر هشدار دهندهاش رها سازید و به سرایی که دعوت شدهاید سبقت جوئید و با جان و دل از دنیاپرستی منصرف گردید. نباید هیچکدام از شما همچون کنیزکان به خاطر چیزی که از دنیا از دست میدهد گریه سر دهد و با صبر و استقامت بر طاعت خدا و حفظ و نگهداری آنچه از کتابش به عهده شما گذاشته نعمتهای او را نسبت به خویش کامل کنید. آگاه باشید با حفظ اساس ایمان و دین خویش از بین رفتن چیزی از اموال نامشروع دنیا به شما ضرر نمیرساند و آگاه باشید با تباه ساختن دین خود آنچه از دنیا برای خویش نگهداری نمودهاید سودی به حالتان نخواهد داشت. خداوند دلهای ما و شما را به سوی حق متوجه سازد و صبر و استقامت به ما و شما ارزانی دارد.»
عزیزان! امیرالمؤمنین(ع) میخواهد سیمای حقیقی این دنیا را برای ما به تصویر بکشد تا فریب زرق و برق آن را نخوریم و فراموشمان نشود که چرا به این دنیا آمدهایم و بعد از ترک آن باید به کجا برویم. آگاهان و صاحبان بصیرت کسانی هستند که دنیا را ابزاری برای تأمین آخرت خود قرار دادهاند و برای رسیدن به درجات عالی، از دنیا توشه میگیرند. اینان کسانی هستند که از نعمات این دنیا برخوردارند و در برابر چالشها ثابت قدم و استوار هستند.
لبنان توجه به پیرامون
از لبنان آغاز میکنیم که در هفته گذشته شاهد حرکت به سوی بیرون بود. رئیس جمهور لبنان در چارچوب دیدارهایی که کشورهایی دیگری را نیز در بر خواهد گرفت، با هدف تقویت روابط دو کشور و رفع تنشهای گذشته به سعودی و قطر رفت. امیدواریم که این هدف برآورده شود.
با توجه به نقشی که دو کشور سعودی و قطر دارند، ما با هر اقدامی که باعث تقویت رویکرد به کشورهای عربی و اسلامی شود موافق هستیم. البته به شرطی که این رویکرد منافع لبنان و لبنانیها را برآورده کند و باعث تقویت ثبات کشور شود.
با توجه به تعدد طرحها و رقابت جریانهای سیاسی کشور، مجادله روی قانون انتخابات ادامه دارد. هر جریان سیاسی، قانونی را میخواهد که متناسب با شرایط خودش باشد و دستاوردهایش را به باد ندهد. ما ضمن تأکید بر تهیه قانونی که سلامت فرایند نمایندگی را تضمین کند، باعث تجدید حیات سیاسی کشور شود و آن را از فضای تنش و تشنج دور کند، معتقدیم در شرایطی که منطق مصالحه میان جریانهای سیاسی ادامه دارد، چنین قانونی تصویب نخواهد شد و در نهایت قانونی به دست خواهد آمد که اگر قانون دهه شصت نباشد، چیزی نزدیک به آن خواهد بود.
ما معتقدیم که روی این قانون توافق نهایی صورت نگرفته است و چیزی که فعلاً جریان دارد علنی کردن آن و مخفی نمودن عیوب و تزیین این قانون تا مورد قبول واقع شود. از این رو به لبنانیهایی که چشم انتظار تغییر هستند و میخواهند لبنان را در حد و اندازه خواستهها و آرمانهای خود ببینند، عرض میکنیم: از سیاسیون لبنان این تغییر را انتظار نداشته باشید. چون هیچ کس قانونی را تصویب نمیکند که باعث کنار رفتن خودش شود یا دستاوردهای کنونی او را به باد دهد. از این رو ایجاد تغییر هم چنان به دست خود مردم است. مردمی که همیشه از آنان خواستهایم در صحنه حضور داشته باشد، صدای اعتراض خود را بلند کند، بازخواست نماید و از مسئولان حساب بکشد تا دیگران روی آنان حساب کنند.
در اینجا باید از اعتراض یکشنبه گذشته مردم علیه دو شرکت ارتباط موبایلی که باعث ضرر شهروندان لبنانی شده بودند، تشکر و تقدیر کنیم. ما این اقدام را گامی مثبت میدانیم که باید در زمینههای بیشتری ادامه یابد.
تنها راه نجات کشوری که فساد گسترده و دیونی که از 74 میلیارد دلار فراتر رفته است، آن را تهدید میکند، این است که مسئولان احساس مسئولیت کنند و مردم نیز در صحنه حضور داشته باشند. چون برای همه روشن شده است که راه حل از خارج نخواهد آمد. اگر برخیها از نفت و گاز صحبت میکنند، باید بدانند که این راه خیلی طولانی است. اگر کار آن همین امسال شروع شود، برای استفاده از آن به هفت یا هشت سال زمان نیاز است. البته نمیدانیم که آن زمان نفت و گاز چه بهایی خواهد داشت؟
دخالت دشمن در سوریه
به سوریه میرسیم که بار دیگر یکی از مناطق دمشق مورد حمله دشمن صهیونیستی قرار گرفت. دشمن با این حمله میخواهد اعلام کند که در عرصه سوریه حضور دارد و میتواند راه حلهایی را که به سود آن نیست، تحت تأثیر قرار دهد.
به رغم تجاوز دشمن که بارها اتفاق افتاده است، امیدواریم که آتش بس کنونی در سوریه ادامه یابد. این آتش بس میتواند زمینه را برای راه حل سیاسی آماده کند و این راه حل به نوبه خود به این کشتار و خونریزی خاتمه دهد و سوریه از دست کسانی که کمر به ویرانی و عقبگرد آن بستهاند تا این کشور دیگر در این منطقه از جهان نقشی نداشته باشد، نجات یابد.
ما از همه دولتهای تأثیرگذار در سوریه انتظار داریم که از این روند حمایت کنند. چون آتش بس تنها راه توقف این جنگ ویرانگر است. جنگی که پیامدهای آن به خارج از مرزهای سوریه خواهد رسید و کسی از آن در امان نخواهد ماند.
نبرد بازپس گیری موصل
به عراق میرسیم که ارتش، عشایر و مردم این کشور به پیروزیهای خود در برابر تروریسمی که بر سینههایشان سنگینی میکرد ادامه میدهند تا موصل به آغوش میهن بازگردد و به رغم این شرایط دشوار نبرد و قربانیهایی که در این راه تقدیم شده است، گامهایی به جلو برداشتهاند.
انتظار داریم که در برابر کسانی که با تنشهای مذهبی، طایفهای و نژادی بازی میکنند، آن کسانی که وحدت، ثبات و قدرت عراق را نمیخواهند، جریانهای سیاسی عراق به اوضاع داخلی این کشور سر و سامان دهند و وحدت را در میان همه طیفها و مؤلفههای این کشور تقویت و تثبیت نمایند. ما همچنان به آگاهی و بصیرت مردم عراق و بازیابی نقش این کشور در دنیای اسلام و جهان عرب و کل دنیا امیدوار هستیم.
مقاومت فلسطین
به فلسطین میرسیم. چرا که مردم فلسطین با هر وسیلهای که در اختیار دارند، با اقدامات رژیم صهیونیستی علیه خود، چه در کرانه غربی و چه در قدس مقابله میکنند. عملیاتی که اخیراً توسط جوان فلسطینی در قدس صورت گرفت، یکی از ابزارهای نشان دادن این موضع است. به رغم همه تلاشها برای تسلیم شدن و به حاشیه راندن این مردم، عملیات اخیر نشان داد که روح مقاومت همچنان در این مردم زنده است. هر چند که رژیم صهیونیستی کوشید این عملیات را تروریستی اعلام کند و آن را به داعش نسبت دهد. در حالی که این عملیات به داعش ربطی ندارد.
ما جرئت و اصرار مردم فلسطین در ایستادگی در برابر دشمن را میستاییم و تأکید میکنیم که ما در کنار مردم فلسطین ایستادهایم. از این رو بار دیگر از جریانهای فلسطینی میخواهیم که در برابر این دشمن با همدیگر هماهنگی داشته باشند. دشمنی که روشن شده است نه تنها چیزی به این مردم نخواهد داد، بلکه باز هم از آنان امتیاز خواهد گرفت.
وداع ایران با آیت الله رفسنجانی
در خاتمه باید اشاره کنیم که ایران با یکی از استوانههای خود که آیت الله شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی باشد، وداع کرد. او از ابتدای شکلگیری این نظام از عناصر تأثیرگذار جمهوری اسلامی بود و در فرایند تبدیل شدن ایران به قدرتی قوی و تأثیرگذار در دنیا و دارای رویکرد به جهان اسلام و دنیای عرب نقش داشت و در هیچ شرایط حتی در مواردی که به ضرر خودش بود نیز این جمهوری اسلامی را تنها نگذاشت.
آیت الله هاشمی رفسنجانی با رحلت خود خلأ بزرگی ایجاد کرد. خلأی که به مرزهای ایران محدود نمیماند بلکه تا اقصا نقاط جهان اسلام و مستضعفان دنیا ادامه دارد. او دغدغهها و آرمانهای بسیاری داشت. از آن جمله وحدت اسلامی و وحدت مستضعفان در برابر مستکبران و ظالمان و به ویژه ظلمی که دامنگیر مردم فلسطین است. خداوند او را رحمت نماید و با پیامبران، راستگویان، شهدا و آزادگان محشور فرماید.