27 محرَّم 1438 هـ برابر با 7 آبان ۱۳۹۵ هـ و ٢٨/١٠/٢٠١٦ م
مطالب مهم خطبه اول: حق عذرخواهی / چرا بر عذرخواهی تأکید شده است؟ / دشواری عذرخواهی / عذرخواهی منش بزرگان است / فرهنگ فراموش شده.
مطالب مهم خطبه دوم: لبنان در حال و هوای انتخاب ریاست جمهوری / سوریه به تفاهم سیاسی نیاز دارد / عراق متحد در برابر تروریسم / بحرین و سلب تابعیت مخالفان.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالی در کتاب عزیز خود میفرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْکمْ وَاتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکمْ تُرْحَمُونَ» صدق الله العظيم.
در این آیه مبارکه خداوند متعال نوع رابطه میان مؤمنان را تعیین میکند. خواست الهی این است که مؤمنان با یکدیگر برادر باشند، البته نه در سطح احساسات و عواطف فقط بلکه در سطح تعهدات، التزامات و حقوق.
پیامبر خدا درباره ماهیت این التزامات چنین میفرماید: «للمسلم على أخيه ثلاثون حقّاً، لا براءة له منها إلا الأداء أو العفو؛ مسلمان بر برادر خود سی حق دارد که از آنها بریء الذمه نمیشود. مگر این که به جا بیاورد یا برادر مسلمانش به او ببخشد.» سپس این حقوق را یکی یکی میشمارد.
حق عذرخواهی
امروز میخواهیم به یکی از مهمترین این حقوق بپردازیم و آن این است که مسلمان در رابطه با مسلمان دیگر، عذرخواه و عذرپذیر باشد.
پیامبر خدا به خاستگاه این ارزش اشاره میکند و میفرماید که خداوند انسان را فرشته یا معصوم نیافریده است مگر آن کسانی که خداوند به آنان عصمت بخشیده است. چون انسان ممکن است تحت تأثیر هواهای نفسانی یا غضب معصیتی کند یا ستمی روا دارد و در حق دیگران خطایی مرتکب شود یا به آنان اهانتی کند؛ بنابراین خطا جزئی از ترکیب انسان است. از این رو پیامبر خدا فرموده است: «کلّ ابن آدم خطّاء، وخير الخطّائين التوّابون؛ تمام آدمی زادگان خطاکار هستند و بهترین خطاکاران توبه کنندگان هستند.» قرآن کریم نیز اشاره میدارد حتی آن کسانی که باتقوا هستند نیز ممکن است مرتکب خطا شوند. از این رو دربارهشان میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَکرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ».
به همین دلیل اسلام خطا را به عنوان یک مشکل مطرح نمیکند. بلکه نحوه تعامل با خطا را مطرح مینماید. فرقی ندارد که این خطا در قبال خداوند باشد یا مردم. آیا به خطا اعتراف کنیم؟ آیا بر آن اصرار بورزیم؟ یا این که به سرعت به درمان آن بپردازیم و آثار و پیامدهایش را محو نماییم؟
از این رو میبینیم وقتی قرآن کریم از خطای مردم در قبال خداوند سخن میگوید، نمیگوید که چنین خطایی صورت نمیگیرد، بلکه بر عدم اصرار بر آن تأکید میورزد. میفرماید: «وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ» بنابراین آنچه شایسته است، نداشتن اصرار است.
بنابراین مطلب همان چیزی است که پیامبر خدا بدان اشاره کرده است. ایشان از مؤمنانی سخن میگوید که وقتی در قبال خود یا دیگران دچار خطا میشوند، به سرعت به خطای خود اعتراف میکنند و به خاطر اشتباهی که انجام دادهاند، از آنان پوزش میخواهند. برای این که روش معذرتخواهی در میان مردم نهادینه شود، احادیث میگویند: انسانی که به اموال، جسم یا کرامت مردم آسیبزده است، خداوند توبه او را نمیپذیرد. مگر این که از کسانی که به آنان آسیبی وارد کرده است، عذرخواهی کند و از آنان طلب بخشش نماید.
حتی در مواردی که به خاطر شرایط خاص انسان نمیتواند به صورت مستقیم از کسانی که به آنان آسیبزده است، عذرخواهی کند، باید از خلال خداوند از او عذرخواهی کند. چون تنها خداوند است که میتواند خاطر کسی را که به او آسیبزده است، آرام کند، آثار و پیامدهای منفی عمل او را از بین ببرد و دلها را تسکین دهد.
این همان چیزی است که همواره در دعای روز دوشنبه آن را تکرار میکنیم: «فَأَيَّما عَبْد مِنْ عَبيدِک، أَوْ أَمَة مِنْ إِمائِک، کانَتْ لَهُ قِبَلي مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُها إِيّاهُ، في نَفْسِهِ أَوْ في عِرْضِهِ أَوْ في مالِهِ أَوْ في أَهْلِهِ وَوَلَدِهِ، أَوْ غيبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِها، أَوْ تَحامُلٌ عَلَيْهِ بِمَيْل أَوْ هَوىً أَوْ أَنَفَة أَوْ حَمِيَّة أَوْ رِياءً أوْ عَصَبِيَّة، غائِباً کانَ أَوْ شاهِداً، وَحَيّاً کانَ أَوْ مَيِّتاً، فَقَصُرَتْ يَدي، وَضاقَ وُسْعي عَنْ رَدِّها إِلَيْهِ وَاْلتَحَلُّلِ مِنْهُ، فَأَسْأَلُک يا مَنْ يَمْلِک الْحاجاتِ وَهِيَ مُسْتَجيبَةٌ لِمَشِيَّتِهِ، وَمُسْرِعَةٌ إِلى إِرادَتِهِ، أَنْ تُرْضِيَهُ عَنّي بِما شِئْت، وَتَهَبَ لي مِنْ عِنْدِک رَحْمَةً؛ پس هر بندهای از بندگانت و هر کنيزى از کنيزانت که برای او نزد من حقی پايمال شده باشد که در آن به جان يا آبرو يا مال، يا خانوادهاش يا فرزندش ستم روا داشتهام يا غيبتى از او کردهام يا بر اثر ميل خود يا خواهش دل يا تکبّر يا غضب يا خودنمايى يا تعصّب بر او يارى نهادهام، اين بنده يا کنيزت غايب باشد يا حاضر، زنده باشد يا مرده و دستم کوتاه شده و وسعم نمیرسد از پرداخت آن حق يا طلب حلاليت از او، از تو میخواهم اى کسى که رفع نيازها در اختيار اوست و آن حاجات در مقابل مشيّت او اجابت پذير و به جانب ارادهاش شتابانند که بر محمد و خاندان محمد درود فرستى و آن بنده را که بر او ستمى کردم هرگونه که خواهى از من راضى گردانى و از جانب خود مرا رحمت عطا نمايى.»
چرا بر عذرخواهی تأکید شده است؟
این همه تأکید پیامبر خدا برای این است که مؤمنان در قبال دیگران رفتاری عادلانه داشته باشند و در میان خودشان منصف باشند. اگر از اهانت کنندگان خواسته شده است که معذرتخواهی کنند فقط برای گسترش عدالت نیست، بلکه برای کاستن از آثار اهانت در نفوس مرتکبان آن است. درست است که مؤمن نسبت به کرامت خود حساس است، ولی در عین حال احساس میکند که او ولو به نسبت ناچیز نیز ممکن است دچار خطا و اشتباه شود و تا زمانی که عذرخواهی نکند، بار این خطا بر دوش او سنگینی میکند. میخوابد و به خطای خود میاندیشد، بیدار میشود و خطای خود را در برابر خود میبیند. چون نمیتواند با اهانتی که در حق همسایه، دوست، همسر و حتی فرزند خردسال خود انجام داده است، زندگی کند. روی آرامش را نمیبیند، مگر این که خرابکاری خود را اصلاح نماید. در عین حال، عذرخواهی همبستگی جامعه ایمانی را تقویت میکند. چون عذرخواهی آتش خشم و تنش ناشی از خطاها را خاموش میکند و شکافی ناشی از اشتباهات را پر مینماید. عذرخواهی به مثابه دیه خطا و بازگرداندن کرامت به کسی است که مورد اهانت واقع شده است.
قرآن کریم نیز به ابراز این ارزش و اشاره به آن توجه داشته است. از این رو عمل زن عزیز را که در برابر مردم میایستد و بعد از کاری که در حق یوسف انجام داده است، میگوید: «قَالَتِ امْرَأَةُ الْعَزِيزِ الْآَنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ أَنَا رَاوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ * ذَلِک لِيَعْلَمَ أَنِّي لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَيْبِ وَأَنَّ اللهَ لَا يَهْدِي کيْدَ الْخَائِنِينَ * وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ» مثبت ارزیابی مینماید.
دشواری عذرخواهی
اما این پرسش باقی میماند: آیا در جامعه ما معذرتخواهی از کسی که مورد اهانت قرار گرفته است، به این سادگی است؟ متأسفانه در جامعه ما فرهنگ اعتراف به خطا و معذرتخواهی وجود ندارد. آری! شاید در مسائل ریز و کوچک عذرخواهی میکنیم، ولی خیلی دشوار است که فردی بایستد و با صدای بلند بگوید: من اشتباه کردم و اکنون عذرخواهی میکنم. بلکه به سرعت توجیه میکند و بهانهتراشی مینماید. چون برای بسیاری هنوز هم عذرخواهی یک عیب به شمار میآید و آن را فروکاستن از شخصیت خود میدانند که چنین چیزی مناسب حال آنان نیست.
عذرخواهی وقتی دشوارتر میشود که فرد خاطی از جایگاه اجتماعی، سیاسی، علمی، دینی یا خانوادگی خاصی برخوردار باشد. از این رو میبینیم که مادر به دختر خود توصیه میکند که به خاطر اشتباه خود از شوهرش عذرخواهی نکند. چون اگر در برابر شوهر خود عقبنشینی کند، باعث میشود که شوهرش در برابر او سرش را بالا بگیرد. شوهر نیز اگر در حق همسر خود مرتکب خطایی شود، خود را بزرگتر از آن میبیند که عذرخواهی کند و میگوید: من از همسر خود عذرخواهی نمیکنم. پدر نیز به پسر خود توصیه میکند از کسی که در حق او مرتکب خطایی شده است، عذرخواهی نکند. چون او از فلان خانواده است و دیگران از خانوادههای معمولی هستند یا این که او از جایگاه و مقام برخوردار است و دیگران از مقام و منزلتی برخوردار نیستند. مدیر نیز اگر در حق کارمندان خود کوتاهی کرد، از آنان عذرخواهی نمیکند. چون جایگاه او به عنوان مدیر اجازه چنین کاری را به او نمیدهد. او معتقد است که عذرخواهی باعث فروکاستن از مقام و موقعیت او میشود. معلم نیز از دانشآموز خود عذرخواهی نمیکند. بهانهاش این است که این کار هیبت معلم را از بین میبرد. پزشک نیز به خاطر اشتباهی که در حق مریض خود مرتکب شده است، عذرخواهی نمیکند و پشیمان نمیشود و عذرخواهی را به ضرر موقعیت شغلی و شهرت خود میداند. عالم دینی نیز اگر در بیان فتوا یا تبیین مفهوم یا تفسیر آیهای اشتباه کرد، آمادگی عذرخواهی ندارد تا به موقعیت دینیاش آسیبی وارد نشود. البته لازم است که این منصب مصون باقی بماند، اما از اشتباه مصون نیست. همین وضعیت را در مناصب عمومی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی نیز مشاهده میکنیم. اینان ممکن است کارهایی انجام دهند و جنایاتی مرتکب شوند ولی عذرخواهی نمیکنند.
به همین دلیل است که خطاها ادامه یافته و تشدید میشوند و تنشها و واکنشهای روانی باقی میمانند و به کینهها تبدیل میشوند و این مسئله ممکن است پیامدهایی نیز در پی داشته باشد. بسیاری از تنشها و کینههای حاصل از اشتباهات گذشته و حال ما، با یک عذرخواهی، تبسم، هدیه و بازگرداندن حق قابل درمان هستند.
عذرخواهی منش بزرگان است
این اعتقاد که عذرخواهی نشانه ضعف است، یک توهم است. چون انسان وقتی عذرخواهی میکند، بزرگ میشود. انسان شجاع و قوی کسی است که به احساسات و دردهای دیگران پشت نکند. کسی است که به مردم تواضع داشته باشد و بر انگیزههای درونی خود فائق آید. از این رو اگر اهانت کرد، به چیزی جز عذرخواهی رضایت نمیدهد و به گفتههای دیگران توجهی ندارد؛ زیرا رضایت خداوند و تأکید بر ایجاد روحیه مدارا در میان مردم برای او مهم است. خداوند بندهای را که عذرخواهی کند و از کردارهای نادرست خود توبه نماید، رها نمیکند. توبه کردن مایه پاک شدن قلب او میشود. خداوند نیز توبه کنندگان و پاکیزگان را دوست دارد.
معنای این حرفها این نیست که به بهانه فراهم بودن عذرخواهی، عنان خطا را رها کنیم. حرف ما این است که خطا نکنیم تا به دشواری عذرخواهی گرفتار نشویم. چون در جامعه ما، غالباً عذرخواهی خیلی آسان نیست.
پیامبر خدا(ص) نیز میفرماید: «إيّاک وما تعتذر منه، فإنّ المؤمن لا يسيء ولا يعتذر؛ کاری نکن که به خاطر آن عذرخواهی کنی؛ زیرا مؤمن نه اهانت میکند و نه عذرخواهی مینماید.»
فرهنگ فراموش شده
ولی واقعیت این است که انسان عموماً از ارتکاب خطا مصون نیست و ضرورتی وجود ندارد که این خطا همیشه عمدی باشد، بلکه خیلی اوقات غیرعمدی است. از این رو لازم است عذرخواهی کند تا ضرری را که به فرد و جامعه وارد کرده است، جبران کند؛ بنابراین ما نیاز داریم که این فرهنگ را یاد بگیریم و آن را در جوامع، خانهها و مدارس خود نهادینه کنیم. همه باید از همدیگر عذرخواهی کنند. عذرخواهی بابت خطا و عذرخواهی بابت کوتاهی در انجام مسئولیتها. این فرهنگ وقتی کارایی دارد که دلها همراهی کنند. دلهایی که عقده اهانت نداشته باشند. دلهای سنگی نمیتوانند عذرخواهی کنند. به هر حال اعتراف به خطا و اشتباه، به خودی خود یک تغییر مثبت است؛ بنابراین همان طور که از خطاکاران میخواهیم بابت اشتباهات و خطاهای خود عذرخواهی کنند، از کسانی که به آنان اهانت شده است نیز میخواهیم که عذرخواهی دیگران را بپذیرند. باید دست آنان را به محبت و مهربانی بگیرند تا آنان بدون این که از گناهان گذشته خود عذاب وجدان داشته باشند، به زندگی خود ادامه دهند. تأکید احادیث بر قبول عذرخواهی نیز برای تأکید بر همین مسئله است.
در حدیث آمده است: «إن شتمک رجل عن يمينک، ثم تحوَّل إلى يسارک فاعتذر إليک، فاقبل عذره؛ اگر کسی از سمت راست به تو دشنام داد و سپس از سمت چپ از تو عذرخواهی کرد، عذرخواهی او را بپذیر.» نیز در حدیث آمده است: «أعقل النّاس أعذرهم للناس؛ خردمندترین مردم کسی است که عذرپذیرترین آنان از مردم است.» زیرا برای خردمند مهم است که رابطهاش با احدی خراب نباشد. چون میداند قبول نکردن عذرخواهی به این معناست که در را به روی کسی که عذرخواه آمده است، ببندی. تو با این کار به او میفهمانی که او را نمیخواهی و نمیخواهی با او رابطه داشته باشی. قبول نکردن عذرخواهی باعث افزایش تنش میشود و این چیزی نیست که عاقل بخواهد.
از این رو میبینیم که پیامبر خدا از کسانی که عذرخواهی دیگران را نمیپذیرند، میفرماید: «من أتاه أخوه متنصّلاً فليقبل ذلک منه، محقّاً کان أو مبطلاً، فإن لم يفعل، لم يرد عليّ الحوض؛ هر کس برادرش به عذرخواهى نزد او آيد، بايد عذرش را بپذيرد، خواه عذرش موجّه باشد يا نا موجّه که اگر نپذيرد کنار حوض [کوثر] بر من وارد نشود.»
عزیزان! ما در زندگی منتظر چنین افراد پاک و شجاعی هستیم. کسانی که بایستند و با جرئت بگویند که ما اشتباه کردیم و خطاهای خود را اصلاح خواهیم کرد. اینان همان کسانی هستند که زندگی را با آنان خواهیم ساخت. اینان میتوانند جامعه را به سمت پیشرفت ببرند و دامنه مدارا و محبت را در جامعه گسترش دهند. نه کسانی که به خودشان و مواضعشان تعصب بورزند و خود را معصوم بدانند که هیچ اشتباهی نمیکنند. در حالی که چنین نیستند.
از خداوند میخواهیم ما را از کسانی قرار دهد که چون تذکر دهند، پند بگیرند، چون بدی کنند، طلب بخشش کنند و چون از آنان عذرخواهی کنند، عذرپذیر باشند. از خداوند میخواهیم که به ما توفیق اعمال صالح را عنایت فرماید که او مهربانترین مهربانان است.
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی توصیه میکنم که امام زین العابدین(ع) پیش از رحلت خود بدان وصیت نمود. همان امامی که بیست و پنجم محرم سالروز شهادت ایشان است. آن حضرت میفرماید: «أَیُّهَا النَّاسُ، اتَّقُوا اللّهَ، وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ... یَا ابْنَ آدَمَ إِنَّ أَجَلَکَ أَسْرَعُ شَیْءٍ إِلَیْکَ، قَدْ أَقْبَلَ نَحْوَکَ حَثِیثا یَطْلُبُکَ، وَیُوشِکُ أَنْ یُدْرِکَکَ، وَکَأَنْ قَدْ أَوْفَیْتَ أَجَلَکَ... وَصِرْتَ إِلی قَبْرِکَ وَحِیدا، فَرَدَّ إِلَیْکَ فِیهِ رُوحَکَ... لِمُسَاءَلَتِکَ، وَشَدِیدِ امْتِحَانِکَ. أَلَا وَإِنَّ أَوَّلَ مَا یَسْأَلَانِکَ عَنْ رَبِّکَ الَّذِی کُنْتَ تَعْبُدُهُ، وَعَنْ نَبِیِّکَ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکَ، وَعَنْ دِینِکَ الَّذِی کُنْتَ تَدِینُ بِهِ، وَعَنْ کِتَابِکَ الَّذِی کُنْتَ تَتْلُوهُ، وَعَنْ إِمَامِکَ الَّذِی کُنْتَ تَتَوَلَاهُ، ثُمَّ عَنْ عُمُرِکَ فِیمَا کُنْتَ أَفْنَیْتَهُ، وَمَالِکَ مِنْ أَیْنَ اکْتَسَبْتَهُ، وَفِیمَا أَنْفَقْتَهُ، فَخُذْ حِذْرَکَ، وَانْظُرْ لِنَفْسِکَ، وَأَعِدَّ الْجَوَابَ قَبْلَ الأْتِحَانِ وَالْمُسَاءَلَهِ وَالأْتِبَارِ؛ فَإِنْ تَکُ مُؤْمِنا عَارِفا بِدِینِکَ، مُتَّبِعا لِلصَّادِقِینَ، مُوَالِیا لِأَوْلِیَاءِ اللّهِ، لَقَّاکَ اللّهُ حُجَّتَکَ، وَأَنْطَقَ لِسَانَکَ بِالصَّوَابِ، وَأَحْسَنْتَ الْجَوَابَ، وَبُشِّرْتَ بِالرِّضْوَانِ وَالْجَنَّهِ مِنَ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَاسْتَقْبَلَتْکَ الْمَلَائِکَهُ بِالرَّوْحِ وَالرَّیْحَانِ... ذلِکَ یَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النّاسُ وَذلِکَ یَوْمٌ مَشْهُودٌ یَجْمَعُ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ فِیهِ الْأَوَّلِینَ وَالْاخِرِینَ، ذلِکَ یَوْمٌ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ، وَتُبَعْثَرُ فِیهِ الْقُبُورُ، وَذلِکَ یَوْمُ الْازِفَهِ؛ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَی الْحَناجِرِ کاظِمِینَ وَذلِکَ یَوْمٌ لَا تُقَالُ فِیهِ عَثْرَهٌ، وَلَا یُؤْخَذُ مِنْ أَحَدٍ فِدْیَهٌ، وَلَا تُقْبَلُ مِنْ أَحَدٍ مَعْذِرَهٌ... فَمَنْ کَانَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ عَمِلَ فِی هذِهِ الدُّنْیَا مِثْقَالَ ذَرَّهٍ مِنْ خَیْرٍ وَجَدَهُ، وَمَنْ کَانَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ عَمِلَ فِی هذِهِ الدُّنْیَا مِثْقَالَ ذَرَّهٍ مِنْ شَرٍّ وَجَدَهُ... فَأَسْأَلُ اللّهَ الْعَوْنَ لَنَا وَلَکُمْ عَلی تَزَوُّدِ التَّقْوی وَالزُّهْدِ فِیهَا، جَعَلَنَا اللّهُ وَإِیَّاکُمْ مِنَ الزَّاهِدِینَ فِی عَاجِلِ زَهْرَهِ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا، الرَّاغِبِینَ لآِجِلِ ثَوَابِ الْاخِرَهِ، فَإِنَّمَا نَحْنُ بِهِ وَلَهُ، وَصَلَّی اللّهُ عَلی محمد النَّبِیِّ وَآلِهِ، وَسَلَّمَ، وَالسَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَهُ اللّهِ وَبَرَکَاتُهُ؛ ای مردم! تقوای الهی را رعایت کنید و بدانید که شما به سوی او بازمیگردید... ای فرزند آدم! اجل تو سریعترین چیزی است که به سمت تو آمده و سراسیمه به دنبال تو میگردد و به زودی تو را درمییابد... و به سوی قبرت به تنهایی میروی. سپس روحت به سوی تو بازمیگردد... برای سؤال کردن و امتحان شدید از تو ... آگاه باش، اولین چیزی که از تو سؤال میشود از خدایی است که او را عبادت میکنی و از پیامبرت که به سوی تو فرستاده شده است و از دینت که بدان اعتقاد داری و از کتابت که میخوانی و از امامت که نسبت به آن رابطه ولایی داری و از عمرت که در چه راهی فانی ساختی و از مالت که از چه راهی کسب کردی و در چه راهی مصرف نمودی. پس مواظب باش و به اعمال خود بنگر و پیش از امتحان و سؤال و آزمایش، جواب آماده کن. پس اگر پس اگر مؤمن باشی و شناسای دینت باشی و پیرو صادقان باشی و دوستدار اولیای خدا باشی، خداوند دلیل روشن را به تو القاء میکند و زبانت را به بیان حقیقت گویا میسازد. پس اگر نیکو جواب دادی، به رضوان و بهشت الهی بشارت داده خواهی شد و ملائکه با شادمانی از تو استقبال مینمایند... آن روزی است که همه مردم را برای آن جمع میکنند و آن روزی است که جملگی در آن حاضر میشوند. خداوند در آن روز مردم اولین و آخرین را جمع میکند. روزی که در صور دمیده میشود و آنچه در قبرهاست بیرون ریخته میشوند و آن، روز قریب الوقوع است که جانها به گلوگاه میرسند، در حالی که اندوه خود را فرومیخورند. روزی که لغزش در آن بازنمیگردد و پذیرفته نمیشود. از کسی غرامت و عذرخواهی و توبه پذیرفته نیست. پس هر باایمانی که به اندازه ذرهای در دنیا کار نیکی انجام داده باشد، مییابد و نیز اگر به اندازه ذرهای در دنیا بدی انجام داده باشد، خواهد یافت... و از خداوند، درخواست میکنم که ما و شما را در اندوختن توشه پرهيزگارى و دل برکندن از دنيا کمک کند و ما و شما را از زهد ورزان به زرق و برق کنونى زندگى دنيا و از راغبانِ به پاداش آينده آخرت قرار دهد؛ چرا که ما وابسته به او و از آنِ اوييم. سلام خداوند بر محمد پيامبر و خاندان او باد! والسّلام عليکم و رحمة الله.»
این وصیتی است که امام زین العابدین(ع) برای ما به یادگار گذاشته است. برای این که حب و ولاء خود را به آن حضرت نشان دهیم، باید بکوشیم که زندگی خود را به لهو و لعب نگذرانیم و وقتی اجل ناگزیرمان فرامیرسد، برای ملاقات با خدای خود با قلبی سلیم، عملی سلیم و نیتی سلیم آماده باشیم. بدین ترتیب میتوانیم با چالشها مقابله کنیم.
لبنان در حال و هوای انتخاب ریاست جمهوری
از لبنان آغاز میکنیم. لبنانیها برای روبرو شدن با روزی که دو و نیم سال منتظر آناند، لحظه شماری میکنند. روزی که خلأ ریاست جمهوری پر شود و کشور از خلأی که ارکان آن را تهدید کرده و آن را به سمت فروپاشی سیاسی، اقتصادی و معیشتی سوق داده است و دچار تزلزل امنیتی کرد، خلاص شود.
ما همچنان امیدواریم که این انتخاب باعث دسته بندی شدیدتر سیاسی داخلی در کشور نشود، بلکه باعث وحدت درونی لبنان و افزایش قدرت بازدارندگی آن شود. آن هم در شرایطی که سخت بدان نیاز داریم.
ولی به نظر میرسد، مانند روند طبیعی امور دیگر، این انتخاب نیز در چارچوب بازی دموکراسی داخلی، حساب اکثریت و اقلیت و تحت نظارت خارجیها صورت خواهد گرفت. برای خارجیها ثبات لبنان از اولویت برخوردار است. چون آنان به پروندههای مهمتری که عهدهدار ترسیم نقشه جدید منطقه هستند و نیز خیل عظیم پناهجویان سوری در لبنان مشغولاند. خارجیها خواستار اسکان این پناهجویان در لبنان هستند تا باری بر دوش دولتهایشان نباشند و این همان چیزی است که ثبات سیاسی و امنیتی لبنان را تضمین میکند.
با توجه به انتخاباتی که صورت خواهد گرفت، از مسئولان میخواهیم از تمام توان خود برای دغدغه زدایی اقدام کنند. دغدغههایی که الآن نیز وجود دارند. باید رابطههایی را که قطع شده است، پیوند بزنند و به اوضاع داخلی کشور سروسامان بدهند و این نیز جز در سایه اعتمادسازی و توافق(حتی اگر حداقلی باشد) میسر نمیشود. با گسترش دایره سهمیهبندی نمیشود وضعیت کشور را سروسامان بخشید. با ترسیم بهترین راه برای تحول کشور، خلاصی آن از درد و رنج موجود و تلاش برای رسیدگی به موضوعات آتی از قبیل تشکیل دولت و قانون انتخابات عادلانه تا وضعیت اجتماعی، اقتصادی و خدماتی و تثبیت امنیت و مقابله با فساد فزاینده میشود اوضاع لبنان را بهبود بخشید.
حق لبنانیهای رنجدیده بر متولیان کشور این است که به شعارهای خود عمل کنند. همان شعارهایی که باعث گردید مردم آنان به این مناصب بگمارند. این کشور روی پیشرفت را نخواهد دید، مگر این که همه به جهاد اکبر بپردازند. جهاد اکبر باعث میشود که مسئولان از حسابهای شخصی، طایفهای و تقسیم به نفع مردم و میهن دست بردارند.
با توجه به فضای پرتنش داخلی، اگر از انتخاب قریب الوقوع رئیس جمهور حرف میزنیم، باید متوجه باشیم که در اظهار نظرهای سیاسی و بیان شادی و یأس خود بسیار حساب شده عمل کنیم. نباید این اظهار نظرها به گونهای باشد که یکی پیروز و آن دیگری شکست خورده تلقی شود. نباید به سوءاستفاده کنندگان اجازه بهره برداری بدهیم. ما مطمئنیم که تنها عامل گذار از این انتخاب و گام برداشتن به سوی عمل، آگاهی باشد؛ اما به نظر میرسد که این کار چندان آسان نباشد.
سوریه به تفاهم سیاسی نیاز دارد
به سوریه میرسیم که بر درد و رنج مردم آن افزوده میشود. هر روز اخبار دردناکتری به گوش ما میرسد. چون این کشور به هیزم درگیری بین المللی و منطقهای در حال تشدید تبدیل شده است. هدف از این درگیری یا تصفیه حساب است یا نابود کردن مراکز قدرت سوریه و تحقق آرزوی تشکیل امپراتوری. آرزویی که برخیها در خیال خود میپرورانند؛ اما اینها به کشتار کودکان، زنان و سالخوردگان و ویرانی زیرساختهای این کشور هیچ توجهی ندارند. اگر حرف و حدیثهایی هم وجود دارد، بهره برداری از احساسات و عواطف انسانی و آن هم در راستای اهداف سیاسی است.
از این رو بار دیگر از قدرتهای تأثیرگذار میخواهیم که وضعیت موجود را به دقت مورد بررسی قرار دهند. این وضعیت ممکن است به تبدیل کشورهای ما به مناطق تحت نفوذ و بروز جنگ منطقهای یا حتی بین المللی که کسی از آن در امان نخواهد ماند، بینجامد. باید با مهار این درگیری از این تحولات احتمالی عبور کرد. با مهار این درگیری میشود به شکلی از تفاهمات سیاسی دست یافت که هم حساسیتهای عمیق طرفهای منطقهای را در نظر بگیرد و هم مردم سوریه را به سمت اتحاد صفوف و آشتیهای موفق بیشتر سوق دهد. آشتی ملی میتواند دست فتنه افروزان را از این کشور کوتاه کند.
عراق متحد در برابر تروریسم
به عراق میرسیم که بیتوجه به کسانی که با تحریکات فرقهای، طایفهای، قومی و دستهبندیهای داخلی و خیالپردازی درباره دخالت فلان گروه و فلان طایفه میخواهند اتحاد این کشور را از بین ببرند، با ارتش، مردم، بسیج و عشایر خود متحدانه مقابله با تروریسم را ادامه میدهد و قربانیهای زیادی در این راه تقدیم کرده است. ما اطمینان داریم عراق متحد میتواند به ثبات و وحدت دست یابد و نقش و حضور خود را دوباره به دست آورد.
بحرین و سلب تابعیت مخالفان
در خاتمه ما سلب تابعیت دهها نفر از مخالفان بحرینی را تصمیمی غیرقابل توجیه و مستند به دلایل واهی میدانیم. ما خواستار بازنگری در این باره هستیم. نمیفهمیم حاکمیت چگونه میخواهد به صرف مخالفت، از کسانی سلب تابعیت کند که بیشترین وابستگی و وفاداری را به میهن خود دارند؟
ما از حاکمان بحرین میخواهیم بار دیگر تلاش کند از تونلی خارج شود که به سود این کشور نیست. رهایی بحرین در گفتگوی مستقیم و جدی است نه تصمیمهای ظالمانه؛ زیرا ظلم نتیجهای جز تشدید بحران در پی ندارد.