خطبه جمعه، 23 مهر ماه 1395

مطالب مهم خطبه اول: امتحان مؤمنان / انواع امتحان / آزمایش و امتحان در قرآن / عاشورا، عرصه تمایز مؤمنان / امتحان بعد از عاشورا.

مطالب مهم خطبه دوم: لبنان، در جا زدن سیاسی / سوریه، میدان درگیری جهانی / یمن، تداوم بحران / عراق، تلاش برای مذهبی کردن درگیری.

۱۳ محرّم 1438 هـ برابر با ۲۳ مهر ۱۳۹۵ هـ و ۱۴/١٠/٢٠١٦ م

 

مطالب مهم خطبه اول: امتحان مؤمنان / انواع امتحان / آزمایش و امتحان در قرآن / عاشورا، عرصه تمایز مؤمنان / امتحان بعد از عاشورا.

مطالب مهم خطبه دوم: لبنان، در جا زدن سیاسی / سوریه، میدان درگیری جهانی / یمن، تداوم بحران / عراق، تلاش برای مذهبی کردن درگیری.

 

خطبه اول:

خداوند سبحانه و تعالی در کتاب عزيز خود چنین می‌فرماید: «مَا کانَ الله لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا کانَ اللهُ لِيُطْلِعَکمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَکنَّ الله يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ فَآَمِنُوا بِالله وَرُسُلِهِ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَکمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ».

 

امتحان مؤمنان

خداوند متعال در این آیه مبارکه از سوره آل عمران به یکی از سنت‌های خود اشاره می‌نماید. سنتی که در کل آفرینش و همه زمان‌ها جریان دارد. این سنت الهی این است که خداوند به اعلام ایمان و التزام یا انجام ظواهر دینی توسط مؤمنان بسنده نمی‌نماید تا آنان را در زمره مؤمنان ثبت و ضبط نماید. چون این کار خیلی آسان است. خداوند می‌داند که اینان در آینده در معرض امتحانات، آزمایش‌ها و ابتلائات گوناگونی قرار خواهند گرفت تا کسانی که ایمانی صادقانه دارند و ایمان در اعماق جانشان ریشه دارند مشخص شوند و در وجودشان ایمان به رفتار و عمل تبدیل گردد. تنها در این صورت است که دروغ‌گویان از مؤمنان بازشناخته می‌شوند. دروغ‌گویانی که از دین و ایمان برای مسائل شخصی و منافع فردی خود بهره برداری می‌نمایند. خداوند سنت امتحان را به صورت قانونی الهی در آورده است. سنتی که در همه زمان‌ها جاری و ساری است. چون جامعه‌ ایمانی همواره در معرض غربال و تصفیه شدن از کسانی قرار دارد که خود را به دین چسبانده‌اند. در حالی که در واقع بار و بحرانی برای دین محسوب می‌شوند.

مؤمنان در تمام مراحل زندگی خود با این افراد آشنایی کاملی دارند. کسانی که همیشه در مسجد حضور دارند و خیلی علاقه دارند که در صف‌های اول نماز جماعت جای بگیرند، روزه بگیرند و حج بگزارند. ولی اینان به مجرد این که به خاطر ایمان، منافعشان به خطر می‌افتد، دین را به کناری می‌اندازند. حتی از ایمان خود دست برمی‌دارند. حتی اگر شرایط برایشان دشوار شود، دنبال راهی می‌گردند که تا از دین بیرون شوند و به خواسته‌های خود برسند.

 

انواع امتحان

مفسران درباره ماهیت امتحان‌هایی که در زمان پیامبر خدا باعث شد مؤمنان واقعی از کسانی که در ایمانشان جدی نبودند، بازشناخته شوند، نظرات متفاوتی دارند.

در این باره سه نظر وجود دارد که مفسران بدان‌ها اشاره کرده‌اند:

نظر اول – تمایز و تشخیص وقتی روی داد که مسلمانان به جهاد فراخوانده شدند. چون جنگ یکی از بارزترین مظاهر امتحان و آزمایش است؛ زیرا آنان در جهاد باید جان و خون خود را فدا کنند و فرصتی که برای زندگی به انسان داده شده است، در معرض آسیب قرار می‌گیرد. مؤمنان واقعی دعوت به جهاد را فرصتی برای یاری دین و مقابله با کسانی می‌دیدند که به آزادی، عزت و کرامتشان یورش آورده‌اند. همان طور که امام علی(ع) می‌فرماید: «إنّ الجهاد باب من أبواب الجنّة فتحه الله لخاصّة أوليائه؛ جهاد یکی از دروازه‌های بهشت که خداوند برای اولیای خاص خود آن را گشوده است.» و رسول الله(ص) نیز به آن جوان فرمود: «جاهد في سبيل الله، فإنّک إن تقتل کنت حيّاً عند الله ترزق، وإن متّ فقد وقع أجرک على الله؛ در راه خدا جهاد کن. چون اگر کشته شوی، زنده هستی و در نزد خداوند روزی می‌خوری و اگر [زنده بمانی و بعداً] بمیری، پاداشت با خداوند است.» به نظر آنان جهاد دروازه بزرگی برای وارد شدن به بهشت بود.

اما افراد ضعیف الایمان و منافقان، به سرعت از جهاد فرار می‌کردند و بهانه تراشی می‌نمودند. این مسئله وقتی به صورت واضح بروز یافت که پیامبر خدا از اصحاب خود خواست که برای مقابله با روم عازم تبوک شوند. این فراخوان امتحان بزرگی برای مسلمانان بود. چون روم یکی از بزرگ‌ترین قدرت‌های آن زمان به حساب می‌آمد. اما زمان درو بود و هوا به شدت گرم. برای رسیدن به تبوک نیز باید صدها کیلومتر را از میان صحراهای خشک و سوزان عبور می‌کردند. در آن زمان، مسلمانان واقعی خیلی سریع به ندای پیامبر پاسخ مثبت دادند و به دشواری راه و گرما توجه نکردند. ولی منافقان و افراد ضعیف الایمان از رفتن سر باز زدند و هر کدام شروع به بهانه تراشی نمودند. این بهانه تراشی‌ها واقعیت آنان را برملا نمود و نشان داد که ایمانشان صادقانه نبوده است و اگر فرصتی بیابند، از دین خدا بازمی‌گردند.

قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «لَوْ کانَ عَرَضاً قَرِيباً وَسَفَراً قَاصِداً لَاتَّبَعُوک وَلَکنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَسَيَحْلِفُونَ بِالله لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَکمْ يُهْلِکونَ أَنْفُسَهُمْ وَالله يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ * عَفَا الله عَنْک لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَک الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْکاذِبِينَ * لَا يَسْتَأْذِنُک الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالله وَالْيَوْمِ الْآَخِرِ أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَالله عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ» در آیه‌ای دیگر خداوند درباره‌شان چنین می‌فرماید: «فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ الله وَکرِهُوا أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ الله وَقَالُوا لَا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرّاً لَوْ کانُوا يَفْقَهُونَ * فَلْيَضْحَکوا قَلِيلاً وَلْيَبْکوا کثِيراً جَزَاءً بِمَا کانُوا يَکسِبُونَ».

نظر دوم – قرآن کریم از موضوع دیگری سخن می‌گوید که باعث گردید مؤمنان واقعی از دیگران متمایز شوند و آن تقسیم غنائم بعد از پایان یافتن جنگ است. هدف مؤمنان رسیدن به غنائم نبود. وقتی هم که غنائم تقسیم شد، آنان به آن چه پیامبر خدا راضی شده بود، رضایت دادند. این پدیده در نبرد احد نیز روی داد. تعدادی از مسلمانان از دستور پیامبر خدا سرپیچی کردند و جایی به نام کوه رماة را که پیامبر دستور داده بود در آن باقی بمانند، ترک کردند. پیامبر به آنان دستور داده بود، جنگ هر نتیجه‌ای داشت به هیچ وجه آنجا را ترک نکنند. کفار قریش نیز از این تخلف مسلمانان بهره برداری کردند و پیروزی مسلمانان را به شکست تبدیل نمودند. به طوری که اگر عده‌ای از یاران پاک‌باخته چون امیرالمؤمنین(ع) نبود، پیامبر خدا کشته می‌شد.

در همین زمینه، یکی دیگر از امتحان‌های الهی انفاق در راه خداست. انفاق یک عنصر اساسی برای تمایز مؤمنان واقعی از دیگران است. قرآن کریم به کسانی اشاره می‌دارد که در برخی از این امتحان‌ها، ایمانشان متزلزل می‌شد؛ یعنی میزان صدقاتی که پیامبر خدا به آنان می‌دهد، نوع رابطه آنان با پیامبر را تعیین می‌نمود. از این رو اگر به خاطر این که مستحق نبودند یا هر دلیل دیگری، پیامبر چیزی به آنان نمی‌داد به پیامبر حمله‌ور می‌شدند. خداوند درباره آنان می‌فرماید: «وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُک فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ» اما مؤمنان واقعی بدون هیچ‌گونه مناقشه‌ای، به تقسیم پیامبر خدا رضایت می‌دادند. چون به پیامبر اعتماد و اطمینان داشتند و می‌دانستند که پیامبر چیزی جز عدالت نمی‌خواهد.

نظر سوم – تمایز میان مؤمنان توسط مقام و موقعیت است. به ویژه در مواردی که انسان مجبور می‌شود برای رسیدن به مقام از ایمان خود بگذرد. یا این که برای حفظ ایمان خود، از مقام و منصب چشم‌پوشی کند. افراد بسیاری در این امتحان مردود می‌شوند. در تاریخ اسلام آمده است که فردی به نام عبدالله بن ابی به اسلام گروید. ولی بعد از اسلام احساس کند حضور پیامبر خدا در رأس رهبری مسلمانان باعث می‌شود او به موقعیتی که می‌خواهد نرسد؛ بنابراین در مقام مقابله با پیامبر(ص) به رهبر منافقان تبدیل گردید. کار به جایی رسید که تهدید کرد پیامبر را از مدینه اخراج می‌نماید. بهانه‌اش این بود که مهاجران با این که غریبه هستند، از موقعیت بهتری در مدینه برخوردار هستند و مردم بومی مدینه در حاشیه قرار گرفته‌اند. از این رو خود را به خاطر بومی بودن، عزیز تلقی کرد و پیامبر و اطرافیانش را به خاطر غریبه بودن، بیگانه دانست. «يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَللهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَکنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ».

با این که مفسران آراء گوناگونی دارند، اما ما می‌توانیم همه آن‌ها را مد نظر قرار دهیم. ولی به این‌ها اکتفا نکرده و دایره امتحان را به همه عرصه‌های زندگی مربوط می‌دانیم. چون در وجود انسان میان انفس اماره به بدی و نفس اماره به خوبی و میان رضایت و طاعت الهی و نافرمانی او درگیری دائمی وجود دارد.

 

آزمایش و امتحان در قرآن

قرآن کریم به تعدادی از موارد فتنه و امتحان که صابران و مجاهدان را از دیگران متمایز می‌کند، اشاره می‌نماید: «وَلَنَبْلُوَنَّکمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ»، «أَنَّمَا أَمْوَالُکمْ وَأَوْلَادُکمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ الله عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ».

خداوند می‌فرماید: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِکمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ الله أَلَا إِنَّ نَصْرَ الله قَرِيبٌ»، «الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَکمْ أَيُّکمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»، «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِک مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالله عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآَبِ».

 

عاشورا، عرصه تمایز مؤمنان

عزیزان! عاشورا نیز بیانگر همین سنت الهی است. چون در صحنه عاشورا صف مؤمنان صادق از دیگران جدا شد. در این امتحان دشوار که هنوز هم جریان دارد، این دو اردوگاه در برابر یکدیگر صف‌آرایی کردند.

در صحنه کربلا بسیاری نماز می‌خواندند، در ابتدای ورود به کربلا بسیاری از کسانی که تحت فرماندهی حر بن یزید ریاحی قرار داشتند، پشت سر امام حسین(ع) نماز می‌خواندند. ولی در همین امتحان برخی از افراد مانند عمر بن سعد مردود شدند. فردی پیشش آمد و او را میان انتخاب یکی از دو راه مخیر گذاشت. یا با امام حسین(ع) بجنگد و به حکومت برسد یا این که در صورت رد جنگ، مُلک ری را از دست بدهد. ولی او برای رسیدن به ملک ری، امام حسین را از دست داد؛ اما در صحنه‌ای دیگر کسانی را می‌بینیم که چنان اوج گرفتند که همه چیز خود را به خاطر خدا و در راه خدا فدا کردند و تمام ذخارف دنیوی و شهوات و زینت‌های آن را رها کردند. شعارشان این بود:

ترکت الخلق طرّاً في هواک                         وأيتمت العيال لکي أراک

به خاطر تو همه خلق را ترک کردم و برای ملاقات تو، خانواده‌ام را یتیم ساختم.

«هَوَّنَ مَا نَزَلَ بِي أَنَّه بِعينِ الله؛ تحمل همه آن چیزهایی که بر من وارد شده، آسان است؛ چون در برابر دیدگان خداوند است.»، «إذاً لا نبالي أن نموت محقّين؛ چون برحق هستیم، از مردن ترسی نداریم.»

اینان وقتی میان انتخاب دنیا و همه ثروت‌ها، شهوات و کاخ‌هایی که برایشان فراهم بود و با پذیرش حکومت یزید به راحتی می‌توانستند به آن‌ها برسند و انتخاب بهشت مخیر گذاشته شدند، از امتحانی سخت و دشوار پیروز و سربلند بیرون آمدند و بهشت را بر همه آن‌ها ترجیح دادند.

 

امتحان بعد از عاشورا

عاشورا به پایان رسید و ما در ایام عزاداری عمق عواطف و احساسات خود را نشان دادیم و اعلام کردیم که آماده‌ایم تا در کنار امام حسین(ع) بایستیم. در کنار همان‌هایی که بر سر عهد خود با خداوند ماندند و همه چیز خود را فدا نمودند. فریاد زدیم: لبیک یا حسین، لبیک یا زینب؛ اما وظیفه داریم که برای امتحان در زندگی خصوصی خود نیز مهیا شویم. در خانه‌ها، محله‌ها، روستاها، شهرها، محل‌های کار و هر جای دیگری که حضور داریم. چون بودن با حسین، زینب و عباس دشوار است. ممکن است با منافع ما متضاد باشد، ممکن است پیامدهایی برای ما داشته باشد. آیا در این امتحان نیز موفق خواهیم شد و به ندای مظلومیت آنان لبیک خواهیم گفت و در تمام زمینه‌های دینی و ایمانی خود،‌ یاریگرشان خواهیم بود؟ چون آنان به همان چیزی دعوت کردند که خداوند و پیامبرش دعوت نمودند. ارزش و اهمیتشان هم در این است که در این راه اخلاص ورزیدند و به این منظور جان خود را فدا کردند.

اگر کسانی که خواهان معروف نیستند از ما راضی نباشند، آیا باز هم برای امر به معروف آمادگی داریم؟ اگر کسانی که خواهان منکر هستند از ما راضی نباشند، آیا باز هم برای نهی از منکر آمادگی داریم؟ آیا اگر ظالم قوی باشد، آیا حاضریم در کنار مظلوم و علیه ظالم بایستیم؟ اگر مفسدان از قدرت و نفوذ برخوردار باشند، باز هم حاضریم در برابر مفسدانی که با مصالح مردم بازی می‌کنند، ایستادگی کنیم؟ اگر گفتن حق به ضررمان باشد،‌ باز هم حاضریم حرف حق را بزنیم؟ معنای واقعی کربلا در صداقت و راستی آن است. این که دست ذلت ندهیم و چون بردگان تصمیم دیگران را نپذیریم. با صداقت کامل بگوییم: هيهات منّا الذلّة! يأبى الله لنا ورسوله والمؤمنون.

کسانی که در کربلا حضور داشتند، جمجمه‌های خود را به خداوند فروختند. ما نیز نباید آن را به غیر خدا بفروشیم. نباید آخرت خود را به دنیای خود یا به دنیای دیگران بفروشیم. به این ترتیب در تمام امتحان‌هایی که در هر لحظه و زمانی می‌تواند برای ما پیش آید، پیروز خواهیم شد. این وعده الهی است و خداوند خلف وعده نمی‌کند.

«ألم * أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَکوا أَنْ يَقُولُوا آَمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ * وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ الله الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْکاذِبِينَ.» خدایا حقیقت حق را به ما نشان بده و پیروی از آن را روزی ما بگردان و باطل بودن باطل را به ما نشان بده و دوری از آن را روزی ما بگردان و همان گونه که به صالحان کمک کردی تا بر نفسشان پیروز شوند، به ما نیز مدد کن تا بر نفسمان فائق آییم. والحمد لله ربِّ العالمين.

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی توصیه می‌نمایم که خداوند بدان سفارش کرده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ* وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْکرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَيْکمْ إِذْ کنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِکمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکمْ مِنْهَا».

شاید در عرصه زندگی در نظرات، رویکردها و روش‌های خود اختلاف داشته باشیم و برخی در حق دیگر اشتباهاتی را مرتکب شده باشیم؛ اما کیست که دچار اشتباه نشده باشد؟ شاید برخی به دیگری بدی کرده باشیم؛ اما کیست که ولو بدون قصد، بدی نکرده باشد؟ ولی به رغم همه این‌ها نباید متفرق شویم، نباید از یکدیگر دور شویم، نباید از یکدیگر کینه داشته باشیم. نباید برای ساقط کردن یکدیگر تلاش کنیم. بلکه باید به یکدیگر رحم کنیم. مؤمن باید برای مؤمن دیگر چون بنیان مرصوص باشد. باید یکدیگر را تقویت کنیم. باید یکدیگر را استحکام ببخشیم. باید یکدیگر را نصیحت کنیم. باید عذر یکدیگر را بپذیریم؛ زیرا چیزهایی که ما را به یکدیگر پیوند می‌زند بسیار مهم است و آن ارتباط با خداوند است و چه پیوندی مهم‌تر از این رابطه وجود دارد؟

با داشتن چنین جامعه‌ای مهرورز و با محبت که تجسم بخش کلام رسول خداست: «مثل المؤمنين في توادّهم وتراحمهم کالجسد الواحد، إذا اشتکى منه عضو، تداعى له سائر الأعضاء بالسّهر والحمّى؛ مثل مؤمنان از نظر مهرورزی و محبت مانند یک بدن است. اگر عضوی از این بدن به درد آید، باقی اعضا با شب‌بیداری و برافروختگی با آن همدردی می‌کنند» با چالش‌های پیشین مقابله کردیم و می‌توانیم در برابر چالش‌های حال و آینده نیز ایستادگی کنیم.

 

لبنان، در جا زدن سیاسی

از لبنان آغاز می‌کنیم که به خاطر تداوم رقابت‌های سیاسی میان طرف‌های داخلی و تشدید درگیری‌های منطقه در بیرون آن، در همه مسائل جاری دچار در جا زدگی شده است. به همین دلیل قطار راه حل به راه نیفتاده است و بارقه امید لبنانی‌ها برای خروج از تنگنای موجود در پرونده ریاست جمهوری همچنان در انتظار جان گرفتن است؛ اما به نظر نمی‌رسد که این روند خیلی سریع به نتیجه برسد؛ اما مسئولیت اصلی متوجه جریان‌های سیاسی لبنان است. مسئولیت آن‌هاست که به خاطر ترحم به کشور و مردم هم که شده باید راه حلی ارائه کنند.

با توجه به این شرایط، تداوم آرامش در صحنه سیاسی لبنان را مهم می‌دانیم. این آرامش باعث شده است که از صحبت‌های تند و داغ درباره قشون کشی‌های خیابانی با پیامدها و واکنش‌های خطرناکی که در پی دارد کاسته شود و فرصت برای تداوم جلسات شورای وزیران و اتخاذ تصمیماتی که تصویب آن‌ها در شرایط قبلی دشوار بود، فراهم گردد. امیدواریم که این طرح باعث فعال شدن پارلمان شود؛ چون معلوم شده است که نقش قانون‌گذاری آن باعث پرداختن به قوانینی می‌شود که در قفسه‌های آن خاک می‌خوردند. قوانینی مانند قانون انتخابات که به مصالح لبنانی‌ها تعلق دارند. از این رو شایسته نیست که بسته بودن پارلمان ابزار برای تحت فشار قرار دادن کسی شود.

لبنانی‌ها برای گذار از شرایط دشوار اقتصادی به تداوم این فضای آرام نیاز دارند. چرا که مضیقه، فقر، نیاز و بیم‌های امنیتی در حال افزایش است. گزارش‌های منتشر شده از تحقیقات صورت گرفته از شبکه‌هایی که به تازگی توقیف شده‌اند، همگی بیانگر این شرایط ناگوار هستند. گزارش‌هایی که از برنامه‌ریزی برای انفجار در مکان‌های عمومی و امکان بازتاب درگیری‌های خونین منطقه روی عرصه داخلی لبنان، به ویژه تنش‌های طایفه‌ای و مذهبی یا تأثیر روی آن دسته از جریان‌های سیاسی لبنانی که به محورهای درگیر بین المللی و منطقه‌ای منسوب هستند، خبر می‌دهند.

 

سوریه، میدان درگیری جهانی

به سوریه می‌رسیم که خونریزی و ویرانی در آن ادامه دارد. با توجه به شدت یافتن درگیری بین المللی و منطقه‌ای، افزایش صحبت‌ها درباره مسلح کردن مخالفان به سلاح‌های پیشرفته‌تر و دخالت نظامی هیچ دور نمایی برای رسیدن به راه حلی که به درد و رنج مردم این کشور پایان دهد، نمی‌بینیم. این ویرانی‌ها نشان می‌دهد که احساسات و عواطف انسانی و دینی خشکیده‌اند و در سایه‌ این درگیری خونین، چشم‌اندازی برای پایان یافتن این روند به نفع سوری‌ها وجود ندارد.

امیدواریم نشست‌های آتی در ژنو و لوزان باعث به جریان افتادن این پرونده و آرام شدن درگیری‌هایی شود که از نتایج و پیامدهای آن نگرانیم. البته این امر زیاد آسان به نظر نمی‌رسد.

 

یمن، تداوم بحران

اما یمن، انتظار داشتیم جنایتی که رخ داد، احساسات دبیرکل سازمان ملل متحد را تکان دهد و او برای جلوگیری از تکرار چنین جنایاتی کاری کند که یمن از این درد و رنج رها شود. ولی به نظر می‌رسد که وخامت اوضاع یمن ادامه یابد. با توجه به خبرهای غیر موثقی که از حمله به یکی از ناوهای آمریکایی منتشر شده است، ممکن است که حملات هوایی آمریکا بر وخامت اوضاع بیفزاید. این مسئله باعث پیچیده‌تر شدن امور می‌شود و این کشور را در برابر سرنوشت خود تنها می‌گذارد و سبب افزایش درد و رنج یمن می‌گردد؛ اما ما همچنان به توانایی مردم یمن برای رها شدن از درد و رنج و به دست آوردن آزادی باور داریم.

 

عراق، تلاش برای مذهبی کردن درگیری

به عراق می‌رسیم که همه طوایف، مذاهب و عشایر این کشور برای آزادی موصل و بیرون کشیدن آن از دایره تروریسم آماده می‌شوند. ولی در مقابل، در سطح منطقه برخی‌ها تلاش دارند که این درگیری را مذهبی جلوه دهند، آن را از راه اصلی خود منحرف نمایند یا این که آن را قومی بسازند. می‌شنویم که برخی‌ها از ضرورت عدم مشارکت فلان مذهب و فلان قومیت در این نبرد سخن می‌گویند. این موضع‌گیری به سیمای عراق متحد در برابر تروریسم آسیب می‌زند. در حالی که عراق به تعدد طوایف، مذاهب و قومیت‌های خود و عدم برتری یک طایفه بر طایفه دیگر، یک مذهب بر مذهب دیگر و یک قومیت بر قومیت دیگر توجه دارد.

 

فلسطین، اراده برای ایستادگی

در خاتمه باید به فلسطین فراموش شده بازگردیم. مردم فلسطین اصرار دارند که نشانه‌هایی از قدرت خود را برای ایستادگی در برابر دشمن صهیونیستی نشان دهند. دشمنی که مشغول کشتن، دستگیری و شهرک‌سازی است. عملیات اخیر در قدس که باعث کشته شدن تعدادی از سربازان دشمن گردید، بیانگر اراده همین مردم است. مردمی که تسلیم تروریسم دشمن نشد و در برابر اشغال قدس، فلسطین و هتک حرمت مقدسات سکوت نکرد و تا زمانی که رمقی برای زندگی دارد، به کسانی برای ایجاد رابطه با دشمن له له می‌زنند، توجه نخواهد کرد.

ما به مردم فلسطین تبریک می‌گوییم که در تمام مراحل ثابت کرده است برای زنده نگه داشتن آرمان فلسطین از طریق حضور در خیابان‌ها و مقابله‌های قهرمانانه تا موضع‌گیری‌های آزادی خواهانی که در دلشان آزادی موج می‌زند، می‌تواند ابزارهای جدیدی برای مقابله و ایستادگی در برابر دشمن ابداع نماید.

در این زمینه باید از مصوبه سازمان یونسکو مبنی بر نفی وجود هرگونه ارتباط میان صهیونیست‌ها با مسجد الاقصی تشکر کنیم. به گمان صهیونیست‌ها مسجد الاقصی روی ویرانه‌های معبد سلیمان بنا شده است؛ اما یونسکو مسجد الاقصی را مکان مقدس مسلمانان دانسته و صهیونیست‌ها را در آن فاقد حق می‌داند. امیدواریم که این موضع‌گیری باعث حفظ حقوق مردم فلسطین در زمینه سرزمین و مقدساتشان شود.