سخنرانی علامه سید علی فضل الله در عاشورای 1437

در روز دهم محرم، در مراسمی که در مسجد امامین حسنین(ع) برگزار گردید، بعد از ذکر مصیبت امام حسین(ع)، علامه سید علی فضل الله به ایراد سخن پرداخت. در بخشی از سخنان ایشان چنین آمده است:

سخنرانی علامه سید علی فضل الله

در عاشورای حسینی سال 1437 هـ

 

در روز دهم محرم، در مراسمی که در مسجد امامین حسنین(ع) برگزار گردید، بعد از ذکر مصیبت امام حسین(ع)، علامه سید علی فضل الله به ایراد سخن پرداخت. در بخشی از سخنان ایشان چنین آمده است:

این اشک‌های گرم و پرحرارت، از محبت و ولاء ژرف نسبت به حسین(ع) و یاران و خانواده پاک او حکایت دارد. همان کسانی که بر سر پیمان با خداوند ماندند و همه چیز خود را برای خداوند و کسب رضایت او، به قربانگاه بردند.

امام حسین(ع) فرمود: «هوّن ما نزل بي أنّه بعين الله». زینب نیز وقتی در برابر بدن‌های پاک شهدا که روی زمین کربلا افتاده بودند، قرار گرفت، فرمود: «اللهم تقبَّل منا هذا القربان» این سخنان نشان دهنده عشق ورزی به خداوند است. عشق به خداوند و دوست داشتن در راه خداوند، اولین درس عاشوراست.

کسی که خداوند را دوست دارد، باید صدای خداوند در زندگی باشد. صدای خداوند صدای عدالت است، صدای عزت است و صدای خیرخواهی و نیکوکاری است که حد و مرزی نمی‌شناسد.

ای کسانی که آمده‌اید با امام حسین(ع) و زینب و تمام شهدای کربلا اظهار همدردی کنید، بدانید آن چه در کربلا روی داد، صرفاً رویارویی و نبرد میان دو سپاه نبود تا کسانی پیدا شوند و بگویند مردان، خون‌ها، آثار و حتی خون خواهی این نبرد تمام شد و به پایان رسید. بلکه کربلا نبرد میان دو خط است. خط‌هایی که با یکدیگر تلاقی ندارند. کربلا نبرد میان دو منطق متضاد است که به تاریخ و جغرافیای مشخصی نیز مربوط نمی‌شود. منطقی که تصمیم می‌گیرد در برابر کسانی که با سرنوشت و بیت المال عمومی مسلمانان بازی می‌کنند، قوانین را تعطیل کرده و آن را بازیچه خود قرار داده و به نفع خود به کار می‌گیرد، با عقاید، احکام و تاریخ اسلام بازی می‌کند و حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال می‌نماید، بایستد. در برابر آن منطقی قرار دارد که معتقد است اگر در منصب زمامداری قرار داشت، حق دارد که صلاحیت‌های مطلق داشته باشد و هیچ کس حق ندارد او را مورد نظارت، حسابرسی و نقد قرار دهد. منطقی که هیچ مخالفتی را بر‌نمی‌تابد و دیگران باید از او فقط اطاعت کنند. منطقی که می‌گوید: حق دارید فقط از نظر من پیروی کنید. این منطق، منطق طاغوتی و فرعونی است، حتی اگر از لباس خلیفه مسلمین به بر کرده باشد.

از جمله سنت‌های درگیری میان حق و باطل این است که وقتی این دو منطق با یکدیگر مواجه می‌شوند، آن گونه که در کربلا اتفاق افتاد. در برابر منطق باطل که به ثروت، سلاح، کینه و داشتن آمادگی کامل برای فروختن همه چیز مسلح است، منطق حق در انزوا قرار می‌گیرد.

امام حسین(ع) تکیه چندانی بر نتایج نظامی نداشت. از زمان خروج از مکه فرموده بود: «من لحق بي استشهد ومن لم يلحق بي لم يدرك الفتح والسلام؛ هر کس به من بپیوندد، شهید می‌شود و هر کس به من نپیوندد، روی پیروزی و سلامت را نخواهد دید.» او می‌خواست لباس اسلام را از روی یزید بردارد و چهره واقعی حکومت اموی و خطرات آن برای اسلام و مسلمین را نشان دهد.

وقتی امام حسین(ع) قیام کرد، حکومت اسلامی در دست مشتی ستمگر، قاتل و فاسد قرار داشت که معاویه بن ابوسفیان پایه‌گذاری کرده بود. ولی آیا معاویه به تنهایی یا با کمک قبیله خود توانست به اهداف خود برسد؟ البته نه. او با شمشیر و دینار و ایجاد تفرقه در میان امت اسلامی و عمل به قانون تفرقه بینداز و حکومت کن، خود را بر جامعه اسلامی تحمیل کرد و سیاست ستم، ترور و گرسنگی دادن را حاکم کرد. سیاستی که از ته مانده‌های جاهلی بود و بهره‌ای از اسلام نداشت. او به سفیان غامدی که از فرماندهان نظامی‌اش بود دستور داد که به اطراف عراق شبیخون بزند. این حملات مردم عراق را مرعوب کرد. او هر کسی که را نظری مخالف با معاویه داشت از دم تیغ گذراند، تمام روستاهای مسیر خود را خراب کرد و اموال مردم را به غارت برد. غارت اموال نیز تأثیری به مانند کشتن دارد و دل‌ها را به تنگ می‌آورد.

امروز ما نیز چقدر به دیروز و آینده شباهت دارد؛ زیرا مقابله میان حق و باطل را پایانی نیست. چون از سنت‌های الهی در روی زمین به شمار می‌آید. حاکمیت باطل دوام نخواهد آورد و حق طلبان هر زمان که سربلند کنند، در برابر آن خواهند ایستاد.

ای عزاداران! دستاورد قیام امام حسین(ع) همین است و برای همیشه باقی خواهد ماند. می‌گویند: تاریخ را فاتحان می‌نویسند. ولی در مورد امام حسین(ع) تفاوت در این است که یزید در نبرد نظامی به پیروزی رسید، ولی تاریخ را امام حسین(ع) نگاشت. او تاریخ را با خون خود و یاران و کودکانش نوشت. او تاریخ را با اشک‌های گرم و پرحرارتی نوشت که هر ساله در گرامیداشت یاد او، از روز عاشورا تا روز قیامت جاری می‌شوند. یزید کجا شد؟ چه اثری از او به جای ماند؟ اما حسین(ع) و خانواده او کجا شدند که از شرق تا غرب دنیا، یادشان گرامی داشته می‌شود و مردم مرقد مطهرشان را در عراق، شام و مصر زیارت می‌کنند؟ این پرسش خیلی عبرت آمیز است.

این درباره عزاداری؛ اما درباره نبرد میان خط یزید و خط امام حسین(ع) باید گفت، به رغم این که حق طلبان در اقلیت قرار دارند و یزیدیان در دنیای اسلام همچنان در اکثریت هستند و اکثریت خاموش جامعه اسلامی را تشکیل می‌دهند، این نبرد هر روز با قدرت و عزم بیشتر در جریان است.

یزیدیان جامعه ما، به صورت علنی به فسق و شراب نوشی دست نمی‌زنند، ولی در همین راستا، اجرای حدود الهی را تعطیل می‌کنند، بیت المال مسلمین را به ثروت شخصی تبدیل می‌نمایند، به امکانات و ثروت‌های مرد دست درازی می‌نمایند و وسایل و ابزارهایی در اختیار دارند که با استفاده از آن‌ها، مانند یزید عمل می‌کنند. فقط زمان فرق کرده است. چون اسلحه خط یزیدی متنوع شده است و فتنه، رسانه، ثروت و فتوا به ابزارهای جنگی تبدیل شده‌اند. حواشی را باید به این سلاح‌ها افزود. در اغلب موارد، از این سلاح مهم غفلت می‌کنیم. حواشی یزید، نظر می‌دادند، فتوا صادر می‌کردند و سیاست‌ها، کردار و حتی به شهادت رساندن امام حسین(ع) را توجیه می‌نمودند؛ اما امروز علاوه بر این‌ها، دستگاه‌های جاسوسی، مراکز پژوهشی، اندیشکده‌ها، مراکز آمارگیری، شبکه‌های ماهواره‌ی و ارتباطی را باید به سلاح‌ها افزود.

اگر سلاح‌های یزیدی این‌ها باشند که در گذشته چنین بوده است، نشانه ضعف استدلال و منطق است. چرا این‌ گونه نباشد، در حالی که با صراحت با حق مخالفت می‌کنند و با غرایز و تعصبات بازی می‌نمایند. در گذشته تعصبات منطقه‌ای و قبیله‌ای، طاغوت بود، اما امروز بیش از پیش پیچیده‌تر گشته و رنگ مذهبی، نژادی، قومی و طایفه‌ای به خود گرفته است.

ای عزاداران باوفا! گرامیداشت یاد حسین(ع)، وفاداری به آن حضرت و فداکاری‌های جسمی برای امام حسین(ع) باید متنوع و آگاهی بخش باشد. این کار نه تنها در احیا و کیفیت و توسعه دادن همیشه لازم است، بلکه نحوه تقابل فرهنگی، رسانه‌ای، امنیتی، تربیتی و اخلاقی و ایجاد جامعه‌ای که توان نه گفتن را داشته است، در برابر ظلم و ستم لب به اعتراض بگشاید، حتی اگر مانند امام حسین(ع) در برابر دنیا بایستد، به اکثریت و اقلیت فکر نکند و تحقیر و خواری را نپذیرد.

ای عزاداران! ما امروز عاشورا را گرامی می‌داریم و اشک مهر و ولاء بر فرزند دختر رسول خدا و سرور جوانان اهل بهشت می‌افشانیم. با اشک و آه این روز را گرامی می‌داریم تا این اشک مواضعی را بیافریند که هر نوع فساد بزرگ و کوچک و با هر منبعی را نفی نماید. با این ترتیب ولاء و محبت به حسین(ع) و خون‌هایی که در کربلا بر زمین ریختند، همه زخم‌ها و همه فداکاری‌های زینب، امام زین العابدین، زنان و کودکان کامل می‌شود. این ولاء و محبت ایجاب می‌کند همان جایی باشیم که حسین(ع) بود و همان جایی بایستیم که حسین(ع) ایستاد. باید در برابر کسانی بایستیم که دین را فاسد و سیمای اسلام را مخدوش می‌کنند. باید صدای اعتراض خود را در برابر تکفیری‌ها، غالیان، بدعتگزاران و جاعلان تاریخ بلند کنیم. ما با اینان سازش نخواهیم کرد و به آنان خواهیم گفت که از اسلام دست بردارید و لباس اسلام را از تن بیرون کنید. با جنایت‌هایی که مرتکب شده‌اید، شما لیاقت اسلام را ندارید.

در عین حال، به رغم همه چنددستگی‌هایی که در منطقه از سوریه گرفته تا عراق و یمن، گرفتارشان هستیم، در برابر حرکت جنگ‌ طلبانه‌ای که در آن دولت‌ها آماده‌اند تا همه ثروت‌ها و امکانات خود را در راه این جنگ‌ها و فتنه‌ها خرج کنند و در شرایطی که همین کشورها حاضر نیستند در برابر حوادث فلسطین و قدس اولین قبله و سومین حرم مسلمانان موضع واحدی اتخاذ کنند، نگاه ما به وحدت مسلمانان است.

همه علاقه خواهیم داشت که با دعوت به اصلاحات، وحدت، عدالت و زدودن فساد، همراه شویم. چشمان ما همچنان بازخواهد بود تا به همان چیزی که امام علی(ع) نسبت به آن هشدار داد، گرفتار نشویم. آن حضرت درباره شعار خوارج فرمود: «كلمة حقّ يراد بها باطل». چون چه بسیار جنبش‌ها، انقلاب‌ها، سیاست‌ها و جریان‌هایی که برای کنار زدن حق و نه زدودن باطل، حرف‌های حقی را مطرح می‌کنند.

در روز امام حسین(ع) به جوانان فداکاری که در برابر تروریسم، صهیونیسم، سلطه جویان، اشغالگران و استکبار ایستاده‌اند تبریک می‌گوییم. چون ما در کنار عدالت، آزادی و عزت هستیم، با آرمان فلسطین هستیم. فلسطینی که برای ما، همچنان قضیه اصلی باقی خواهد ماند.

در لبنان نیز وظیفه داریم که از این کشور حفاظت کنیم. کشوری که با وجود این همه رخوت و خلأ سیاسی و گرفتاری در میان امواج تاریک، نمی‌تواند پابرجا بماند. از این رو به سیاسیون عرض می‌کنیم: به مردم این کشور و آینده آنان رحم کنید تا در زمین‌ خدا سرگردان نشوند.

شما مسئول هستید که وضعیت این کشور را اصلاح کنید. از این رو گزینه‌ای غیر از افزایش گفتگوها برای رسیدن به توافق ندارید. چون این کشور جز با گفتگو ساخته نمی‌شود. این صدای امام حسین(ع) همچنان در میان ما طنین انداز خواهد بود و ساکت نخواهد شد: «به خدا سوگند! دست ذلت به شما نمی‌دهم و چون بردگان تصمیم شما را نمی‌پذیرم.»

السَّلام عَلَى الحُسَيْن، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَين. والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته.