عید فطر، گاه امیدواری

نشانه قبولی طاعات و عبادات ما در ماه رمضان و نیل به جوایز، خیرات و برکات این ماه این است که بعد از ماه رمضان نسبت به گذشته بهتر شده باشیم.

عید فطر، گاه امیدواری

علامه سید علی فضل الله

 

امام باقر(ع) به یکی از یاران خود فرمود: «اِذا کانَ أَوَلَ یَوْمٍ مِنْ شَوَّالٍ نادَی مُنادٍ أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ اغْدُوا إِلَی جَوَائِزِکُمْ ثُمَّ قَالَ یَا جَابِرُ جَوَائِزُ اللَّهِ لَیْسَتْ بِجَوَائِزِ هَؤُلَاءِ الْمُلُوکِ ثُمَّ قَالَ هُوَ یَوْمُ الْجَوَائِز؛ روز اوّل شوال(و عید فطر) که می‌شود منادی ندا می‌دهد: ای مؤمنان! صبح گاهان به دنبال جوایزتان باشید [که از طرف خداوند متعال آماده شده است]. سپس فرمود: ای جابر! جوایز خدا مانند جوایز شاهان [مادّی] نیست [بلکه جوایز بسیار ارزشمند و غیرقابل توصیف است]. سپس فرمود: آن روز، روز(گرفتن) جایزه‌ها است

امیرالمؤمنین(ع) نیز به همین حقیقت اشاره داشته، می‌فرماید: «عباد الله أن أدنى ما للصائمين و الصائمات أن يناديهم ملک فی آخر يوم من شهر رمضان أبشروا عباد الله فقد غفر لکم ما سلف من ذنوبکم فانظروا کيف تکونون فيما تستأنفون؛ ای بندگان خدا! کمترین چیز برای مردان و زنان مؤمن این است که فرشته‌ای در آخرین روز ماه رمضان به ایشان ندا می‌دهد: ای بندگان خدا! بشارت باد بر شما که خداوند گناهان گذشته شما را بخشید پس بنگیرید که چگونه می‌خواهید دوباره شروع کنید

این گونه با ماه خدا وداع می‌کنیم و این چنین به پیشواز عید آن می‌رویم. عیدی که گاه تازه‌ای از امیدواری به رحمت، عطا و بخشش خداوند است. اراده الهی بر این قرار گرفته است که ماه رمضان حلقه وصل قبل و بعد خود باشد؛ یعنی ماه رمضان نقش محوری داشته باشد.

یکی از معانی عید، تأکید بر روحیه جمع‌گرایی است. ما با این روحیه در ماه رمضان آشنا شدیم. جامعه، روزه ‌خواری را ناپسند می‌دانست. جامعه هرگونه رفتار غیراخلاقی از روزه‌دار را نیز زشت می‌شمرد و خیلی زود او را این گونه مورد عتاب و بازخواست قرار می‌داد: چرا این کار را کردی، تو که روزه داشتی؟

توصیه متقابل به حق و صبر، روشی است که ما در ماه رمضان و بعد از آن بدان نیاز داریم. این روش از عید آغاز می‌شود. کسی که مرتکب حرام می‌شود، باید احساس کند پیش از این که از سوی خداوند محکوم شود، توسط اطرافیان  اعم از خانواده، جامعه و شهر خود تقبیح می‌شود؛ یعنی فرد دروغ‌گو، خیانت‌کار و متظاهر به گناه از سوی اطرافیان خود بایکوت می‌شود. شاید این بایکوت اثر بازدارندگی داشته باشد.

نشانه قبولی طاعات و عبادات ما در ماه رمضان و نیل به جوایز، خیرات و برکات این ماه این است که بعد از ماه رمضان نسبت به گذشته بهتر شده باشیم.

وقتی ماه رمضان به پایان می‌رسید، اصحاب و یاران پیامبر خدا(ص) شش ماه دیگر را به درگاه خداوند دعا می‌کردند که روزه‌داری، شب زنده داری و اعمالی را که در این ماه انجام داده‌اند، بپذیرد. بعد از این شش ماه، به درگاه خداوند دعا می‌کردند که به آنان توفیق درک ماه رمضان را عنایت فرماید. تا زمانی که قیامت نشده است، ماه رمضان، آخرین ماه دوران نیست، اما برای ما ممکن است آخرین ماه باشد.

عید، فرصتی برای خوشحال کردن اطرافیان

خداوند از ما خواسته است که در این روز امیدوار باشیم. روزی که خداوند آن را روز شادمانی مسلمانان قرار داده است. ما نیز باید خانواده، بستگان، نزدیکان، دوستان و همسایگان خود را اعم از زنده و مرده و کوچک و بزرگ خوشحال کنیم.

چه سروری بزرگ‌تر از این که بار دیگر لبخند شادی را بر لبان دردمندان، اندوهگینان، گرسنگان و غریبان بنشانیم. اگر عید، مجالی برای شاد کردن دل‌های اندوهگین نباشد، عید نیست. وگرنه چرا خداوند دادن زکات فطره را از جانب خود، فرزندان و همه عیال و آن هم پیش از نماز عید واجب کرد؟ چون خداوند می‌خواهد که شادی ما فقط برای خودمان نباشد و ما از برج عاج، به شادی مردم نگاه نکنیم.

فقط آن کسانی طعم شادی را درک می‌کنند که اشک یتیمی را پاک کرده‌اند و به جای آن گل لبخند و نوازش نشانده‌اند. فقط آن کسانی طعم شادی را درک می‌کنند که دردها و رنج‌های قلبی و فکری مردم را آرام می‌کنند و شادی خود را با آنان شریک می‌سازند تا روز عید به روز نیکی، پیوند، مدارا، مهربانی، گره زدن دوباره رشته‌های محبت و پاک کردن کینه‌ها از دل‌ها تبدیل شود.

 

عید، گاه تثبیت وحدت

عیدهای بسیاری سپری شدند ولی مسلمانان همچنان در معرض توطئه‌های فتنه مذهبی و طایفه‌ای قرار دارند. در مقابل باید کسانی باشند که ندای دعوت الهی را فریاد بزنند: «وَاذْکرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْکمْ إِذْ کنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِکمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکم مِّنْهَا ۗ کذَٰلِک يُبَيِّنُ اللَّهُ لَکمْ آيَاتِهِ لَعَلَّکمْ تَهْتَدُونَ»(آل عمران/103)، «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا»(آل عمران/103)، «وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَب رِيحکمْ»(انفال/46).

دین و ایمان جایگاه و منشأ فتنه نیست؛ فتنه در دستور کار بیگانگان قرار دارد. آنان به دنبال نقاط ضعف ما هستند تا از این طریق توطئه‌های خود را عملی کنند.

اختلافاتی که امروز وجود دارند، مشخصاً اختلافات سیاسی و تعصبی هستند و دین در میان فتنه گران، متعصبان و تکفیری‌ها جایی ندارد.

زمان آن فرا رسیده است به فتنه افروزان و آن کسانی که از آب گل آلود ماهی می‌گیرند، با صدای بلند بگوییم: ما را از فتنه نترسانید. از فتنه مترسک درست نکنید. آن قدر به این مسئله دامن زده‌اید که از ترس، خودتان جرئت اجرای آن را ندارید.

وضعیت امروز امت اسلامی ایجاب می‌کند:

* باید بیش از پیش آگاه باشیم و بصیرت داشته باشیم و به این هراس افکنی‌ها تن ندهیم. هر مشکلی را باید در چارچوب واقعی آن و پس‌زمینه‌های پیدا و نهان آن قرار دهیم.

* باید بیش از پیش به گسترش فضای مثبت اقدام کنیم. خصوصاً در شبکه‌های ارتباطی اجتماعی. شبکه‌های بی‌حد و مرزی که جدیداً درست شده‌اند و به راحتی از آن‌ها می‌توان برای فتنه افروزی بهره برداری کرد.

* باید بیش از پیش آگاه باشیم و به مسائل فتنه افروز دامن نزنیم. این کار باعث می‌شود که خود ما نیز به این مسئله کشانده شویم. زبان و منطق ما در ارتباطات باید زبان دفاع از وحدت و همبستگی صفوفمان باشد.

* بیش از پیش باید فضای ایمان را گسترش دهیم. این کار دل‌ها را می‌شوید، آتش تعصبات را خاموش می‌کند و کینه‌ها را از بین می‌برد.

باید گفتگوی باز در میان ما رواج یابد. این گفتگو فقط به موارد خاص و استثنایی اختصاص ندارد. عیب است که برای گفتگو با برادر خود، زمان و شرایط خاصی را در نظر بگیریم. پیش شرط‌ها باعث تعطیلی گفتگو می‌شود. با چنین ایمان و باوری می‌توانیم عید خود را به گاه امیدواری تبدیل کنیم.

منبع: مناسباتنا محطات وعي الزمن، سید علی فضل الله، المرکز الاسلامي الثقافي، بیروت، بی تا.