نشست مشورتی "گردهمایی ادیان و فرهنگها" پیرامون عراق
"گردهمایی ادیان و فرهنگها برای توسعه و گفتگو" برای اعلام همبستگی با مسیحیان، مسلمانان و اقلیتهایی که در عراق از سوی سازمانهای تندرو در معرض آوارگی و خشونت قرار گرفتهاند، با حضور جمعی از شخصیتهای علمی طوایف و مذاهب لبنانی، به برگزاری نشست مشورتی در کلیسای بزرگ مار فرام اقدام نمود.
در ابتدای این نشست، برای آمرزش ارواح زنان و مردان شهید و رهایی یوحنا ابراهیم و پولس الیازحی دو اسقف ربوده شده، یک دقیقه سکوت اعلام شد. سپس شیخ حسین شحادی دبیر کل همایش به ایراد سخن پرداخت و سخنان خود را با این پرسش آغاز کرد: چه اشتباهی مرتکب شدهایم که تروریسم تکفیری این گونه صحنهگردان جامعه عربی و اسلامی شده است؟ این چه عقلانیتی است که میخواهند مسیحیان را بربایند و آنان را از هویت عربیشان جدا نمایند؟ آیا با کنار گذاشتن مسیحیت میتوانیم تاریخ، فرهنگ و تمدن خود را به خوانش بگیریم؟ مسیحیتی که نقش مهمی در شرق و حتی در مقاومت دارد؛ مقاومتی که از زمان حضور اروپاییها آغاز شد و خون ما با یکدیگر در آمیخت؟
سید علی فضل الله:
سپس علامه سید علی فضل الله رئیس "گردهمایی ادیان و فرهنگها برای توسعه و گفتگو" سخنرانی کرد. در بخشی از سخنان ایشان آمده است:
منطقه عربی و اسلامی از بحران بیسابقهای رنج میبرد و آن بروز منطق تکفیری حذفی است که گوناگونیهای دینی، مذهبی و نژادی را قبول ندارد، اندیشه و اقدامات خود را از متن دین میداند و به زعم خود، مشروعیتش را از دین میگیرد. این دین است که این کشتارها، سربریدنها و اقداماتی که لرزه بر اندام انسانها میاندازند را توجیه میکند. خطرناکتر این که دین، جوهر، بازاندیشی و گسترگی خود را از دست داده است. دین دیگر آن مهربانی، محبت، پیوند و همزیستی گذشته را ندارد. دینی که خون، مال و ناموس انسانها را محترم بداند. دینی که در آن از زور و اجبار خبری نباشد. دینی که نسبت به اخلاقیات جنگ پایبند باشد و به آن دعوت کند.
ما ادعا نداریم که پیروان ادیان دیگر چنین نزاعها و درگیریهایی نداشتهاند. در خود لبنان و برخی از کشورهای عربی و اسلامی نیز چنین درگیریهایی را تجربه کردهایم. ولی همیشه گفتهایم که این اقدامات به آن اندازه که ریشه سیاسی دارند، ریشههای دینی ندارند. به این درگیریها لباس دین پوشاندهاند و احساسات دینی مردم را تحریک میکنند.
از این رو اغلب نیروها و رهبرانی که در چنین درگیریهایی مشارکت دارند، نه عنوان دینی دارند و نه شخصیت دینی هستند. اینها برای رسیدن به اهداف سیاسی خود، از دین فقط شکل طایفهای و تعصبی آن را گرفتهاند و از آن برای تحریک مردم استفاده میکنند.
عزیزان! ما در این مرحله، نیازمند مبارزه با این منطق هستیم. منطق خطرناکی که غیر از مشکلات عدیدهای که برای جامعه ایجاد مینماید، مبانی، ارزشها، تداوم و حضور دین و حتی وابستگی دینی را نیز مورد تهدید قرار میدهد. به نظر ما امکان کنترل و تضعیف این منطق وجود دارد. این منطق علاوه بر این که از کشمکشها و تنشهای سیاسی منطقهای و بینالمللی سود میبرد، با ارزشهای ملتهای منطقه و نگاه آنها به آینده نیز همخوانی ندارد. این تنشها قابل درمان هستند؛ چون همگان با خطرات آن آشنا شدهاند و میتواند مشکلاتی را که بین خود دارند، درمان کنند.
تواناییهای گستردهای برای مقابله با این منطق وجود دارد و با چند اقدام میتوان زمینههای حضور و حمایت آن را از میان برداشت. تحقق این هدف از راههای زیر امکان پذیر است:
اول – تلاش فکری و فرهنگی برای درمان ریشههای این پدیده. با این تلاشها میتوان زمینههای پذیرش این منطق را در جامعه از میان برد. اندیشمندان و علما باید تلاش کنند که تفسیر نادرست در فهم دین و ماهیت رابطه با دیگران را از بین ببرند.
دوم – پا گذاشتن به میدان واقعیت و انجام کارهای آموزشی و تربیتی در مدارس، دانشگاهها، باشگاههای فرهنگی، کلیساها، مساجد و حسینیهها برای تثبیت فضای محبت، مهربانی و پیوند، زدودن تنش حاصل از شرایط سیاسی و امنیتی و دامن نزدن به کینههای تاریخی یا حمایت از حکام ستمگر علیه فلان دین، مذهب و طایفه. در اینجا تأکید میکنیم که عالمان دینی باید نقش آتشنشان را ایفا کنند و نباید به تنشها و واکنشهای خیابانی بپیوندند.
سوم – تثبیت منطق دولت عدالت محور که در آن پیروان همه طوایف و مذاهب احساس برابری کنند؛ زیرا هر گونه احساس محرومیت و ستم، پیروان طوایف و مذاهب را وا میدارد که به سمت بسیج طایفهای و دامن زدن به غرایز مذهبی بروند و برای رهایی از آنچه ظلم تلقی میکنند و چیزهایی که وحدت و استقلال کشور را تهدید مینمایند، دست کمک به سوی این و آن دراز کنند.
چهارم – تثبیت و تقویت نقش ارتش و نیروهای امنیتی که راه حل جایگزین برای مقابله با همه کسانی است که سعی دارند منطق حذفی خود را به واقعیت تبدیل کنند. از این رو همواره خواهان تثبیت نقش ارتش و نیروهای امنیتی در لبنان بودهایم.
پنجم – بلند کردن صدای اعتراض در برابر کسانی در عرصههای گوناگون به منطق حذفی باور دارند. به همه کسانی که از این منطق حمایت میکنند نیز عرض میکنیم که اشتباه میکنند. این منطق اگر گسترش یابد، محدود نخواهد ماند و همه جا را فرا خواهد گرفت. حضرت مسیح(ع) به همین مسئله اشاره داشته، میفرماید: «حقیقتی را به شما عرض میکنم: اگر خانهای آتش بگيرد، آن آتش پيوسته از خانهای به خانهای ديگر سرايت میکند تا جايى كه خانههای بسيارى میسوزد، مگر اين كه همان نخستين خانه را دريابند و آن را از بيخ و بن بر اندازند كه در اين صورت، جاى پاى آتش نخواهد ماند. آفت ستمگر نخست نیز چنين است كه اگر جلويش گرفته شود، بعد از او پيشواى ستمگرى پيدا نخواهد شد؛ چرا كه ديگران از او سرمشق گيرند؛ چنان كه اگر آتش در اولين خانه، چوب و تختهای نيابد چيزى را نمیسوزاند.» خداوند متعال نیز میفرماید: «وَاتَّقُواْ فِتْنَةً لاَّ تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنكُمْ خَآصَّةً».
ششم – همکاری اسلام و مسیحیت و همه ادیان برای درمان این پدیده و پدیدههای مشابه. همه ما باید مانند یک پیکر باشیم که اگر عضوی از آن به درد آمد، باقی اعضا با آن همراهی کنند. مسیحیان، ایزدیها و مسلمانان نباید تنها باشند و تنهایی متحمل این همه درد و رنج شوند. برای مقابله با این واقعیت تلخ و پیامدهای آن، همه باید یک صدا و یک دست شوند.
هفتم – دولتهای جهان در سازمان ملل متحد باید صدای خود را بلند کنند و در تصمیمات خود جدی باشند. شنیدیم که برخی از دولتهای ذینفوذ، از مسیحیان خواستهاند که به کشورهایشان مهاجرت کنند. به رغم این که این دعوت انسانی جای تقدیر دارد، اما از این بابت نگرانیم. در این باره، آشتیهای عربی و اسلامی، نقش اساسی دارند و باعث کنترل خطری میشوند که همه را مورد تهدید قرار میدهد.
در پایان باید تأکید کنیم که ما به عنوان گردهمایی، به خاطر مسئولیتهایی که داریم، هیچ فرصت داخلی و خارجی را برای مقابله با منطق تکفیری حذفی، تلاش برای کاستن آثار و پیامدهای آن و در صورت امکان درمان این پدیده، از دست نخواهیم داد.
اسقف کوریه:
در ادامه، اسقف دانیل کوریه سخنرانی کرد. او در سخنان خود تأکید داشت که مسیحیان شرق با توطئه بزرگی روبرو هستند. آنچه در سوریه و عراق میگذرد، فاجعهای انسانی است که نباید در برابر آن سکوت کرد. این توطئه همانگونه که اعراب و مسلمانان را تهدید میکند، مسیحیان را نیز مورد تهدید قرار میدهد.
او اظهار داشت: توهم نیست اگر بگوییم که ربوده شدن یوحنا ابراهیم و پولس الیازحی، نقطه آغاز کوچاندن مسیحیان مشرق زمین است. او این پرسش را مطرح کرد: چرا سازمانهای انسانی و حقوقی بینالمللی و مسئولان عربی و اسلامی و نیز دولتهای بزرگ جهان سکوت کردهاند؟ دولتهای بزرگ جهان فقط اعلام آمادگی کردهاند که از مسیحیان به عنوان میهمان پذیرایی خواهند کرد.
شیخ زهیر الجعید:
سپس شیخ زهیر الجعید به نمایندگی از تجمع علمای مسلمین وارد بحث شد و اظهار داشت: تروریسم تکفیری همه را هدف قرار داده و تفاوتی میان مسلمان و مسیحی قائل نیست. اهل سنت بیش از دیگران از تروریسم زیان دیدهاند. او تأکید داشت: وقتی در جنگ تابستان 2006 و در غزه بر دشمن پیروز شدیم، کوشش کردند که وحدت میان مسلمانان و مسیحیان را در هم بشکنند. این فتنه بزرگ فقط به نفع دشمن صهیونیستی بود.
اسقف یوحنا بطاح:
اسقف یوحنا بطاّح نیز اظهار داشت: نماز میت بسیار شبیه دعای پدران ماست. ما در انسانیت مشترک هستیم. ما پیش از اسلام به خداوند ایمان آوردیم. پس چرا تکفیر میشویم؟ تکفیریها ما را تکفیر میکنند؛ زیرا شناختی از ما ندارند و البته انسان دشمن ندانستههای خود است.
شیخ احمد کنعان:
شیخ احمد کنعان گفت: مردم مشرق زمین اعم از مسلمان و مسیحی، مظلوم هستند. همان روزی که فلسطین به دست دشمن غاصب سقوط کرد، ظلم بر ما عمومیت پیدا کرد. اسرائیل سعی دارد با تقسیم چیزی که قسمت شده و تجزیه چیزی که تجزیه شده، طرح خود را کامل کند.
عمر المصری:
عمر المصری نماینده جماعت اسلامی اظهار داشت: باید تلاش شود که اندیشه تکفیری از محیط پرورش آن جدا شود. آنچه روی داده است، فقط مسیحیان و شیعیان را هدف نگرفته، بلکه همه انسانیت را هدف قرار داده است. مراکز دینی سنی، اینگونه اقدامات را محکوم کردهاند. ایشان تأکید داشت: آنچه در عراق روی داده است، شبیه انقلاب مردمی است که از سادهترین حقوق خود محروم شدهاند. همین محرومیت سبب شده است که بسیاری از گروهها به سوی تندروی کشانده شوند.
دکتر زکی جمعه:
ما با صحنه خطرناکی روبرو هستیم. در برابر ما ذهنیت جاهلانه وحشیانهای قرار دارد که اقدامات نابودگرانه آن از محدوده مرزها و کشورها گذشته است. این صحنه خطرناک بازتابی از طرح صهیونیستها برای از میان بردن حضور انسانی و تمدنی در این منطقه است.
قطعنامه نشست:
سپس شیخ دانیال عبدالخالق قطعنامه پایانی نشست مشورتی را قرائت کرد. در این قطعنامه آمده است:
رویدادهای خونین تروریستی همچنان در عراق، سوریه و لبنان ادامه دارد. این رویدادها برای منطقه عربی و اسلامی خطرات بسیاری در پی دارد. این ستمها و تجاوزگریها، مبانی معنوی، فرهنگی و اخلاقی ارزشهای مشترک ما را تغییر میدهد. این وضعیت علامت سؤالهای بسیاری در باره قدرتهای حامی حرکتهای افراطی و ارتباط آنها با از هم پاشاندن بافت اجتماعی و تجزیه کشورها و ملتها ایجاد مینماید.
همین طور، پوشیده نیست که عناصر و درگیریهای خارجی، بینالمللی و منطقهای، نقش عمدهای در تداوم این رنج و محنتی که دامنگیر مسلمانان، مسیحیان و اقلیتهای دینی است دارند و جنایتهای وحشیانه و کوچهای اجباری گسترده، آخر این همه درد و مصیبت نیست.
شاید وقایعی که در موصل، نینوا، سنجار و سایر شهرهای عربی و اسلامی اتفاق افتاد، اعم از کشتار، ویرانگری، آوارگی، هتک حرمتها و از جمله هتک حرمت کودکان، زنان، مادران و بیگناهان، خلاصهای از واقعیت دردناکی است که در سایه سکوت تردید برانگیز و بیتوجهی به پیامدهای خطرناک و مصیبتبار این حوادث برای همه کشورها و دولتها، صورت گرفته است.
در برابر این صحنه ظالمانه، "گردهمایی ادیان و فرهنگها" از سی نفر از نخبگان فرهنگی، دینی، اجتماعی و رسانهای دعوت کرد که در این نشست مشورتی شرکت کنند. با این امید که برای مقابله با این خطر و چالشهای ناشی از آن، دست به دست هم دهیم و کوششهای خود را یکجا نماییم و برای حمایت از همزیستی و ارزشهای اخلاقی مشترک خود در لبنان و منطقه، موضع مناسبی اتخاذ کنیم.
ما مسلمانان و مسیحیان و همه گروههای شرکت کننده در این نشست مشورتی، بر اساس احساس مسئولیت خود، اعلام میداریم:
اول – این نشست پدیده تکفیری حذفی را پدیدهای دارای ریشههای دینی نمیداند؛ چون دین به سوی محبت، مهربانی، توجه به دیگران و ایجاد پلهای رابطه با آنان فرا میخواند.
دوم – برای مقابله با نفرت و چنددستگی که حرکتهای تروریستی و تندرو از آنها برای ریشهدار کردن فتنهها و ضربه زدن به وحدت ملی استفاده میکنند، نشست مشورتی همگان را به تلاش ملی مشترک و تشکیل دولت عدالت و آزادی فرا میخواند.
سوم – این نشست حمایت و همبستگی خود را با نیروهای امنیتی دولتی که به سلامت میهن و صلح و ثبات داخلی علاقمند است، اعلام میدارد و اطمینان دارد که با آگاهی، بازدارندگی و همکاری میتوان از جامعه در برابر خطری که حال و آینده جامعه را تهدید میکند، صیانت نمود.
چهارم – نشست از همه رهبران دینی و معنوی تا عالیترین سطوح آن در جهان میخواهد که در برابر این پدیده تکفیری موضع مشترک و صریح اتخاذ کنند.
پنجم – نشست با شدت تمام تعرض به اقلیتهای دینی عموماً و اقلیت ایزدی خصوصاً را تقبیح کرده و همه اقدامات وحشیانه و جنایتکارانه را که همزیستی مسالمتآمیز را هدف قرار داده است، محکوم مینماید.
ششم – نشست مشورتی همبستگی خود را با دعوت سراسقفی کلیساهای شرق مبنی بر توقف حمایت مستقیم و غیرمستقیم از سازمانهای تروریستی و در اختیار گذاشتن سلاح از سوی کشورهای حامی به آنها، اعلام میدارد؛ زیرا افراطگرایی دینی، با هر منبعی که داشته باشد، در نهایت دامان حامیان خود و کسانی را که در برابر آن ایستادگی نکنند، خواهد گرفت.
هفتم: نشست مشورتی، مسیحیان مشرق زمین را بخشی جداییناپذیر از هویت عربی و بافت فرهنگی و معنوی آن دانسته و تأکید میدارد که برابری شهروندی باید مورد احترام باشد و هر نوع اعمال فشار برای کوچاندن مسیحیان از میهنشان را محکوم مینماید.
هشتم - نشست مشورتی پیشنهاد میکند که کمیتهای تشکیل شود تا راههای ممکن برای بازگشت امن آوارگان به خانههایشان را مورد بررسی قرار دهد.
نهم - نشست مشورتی از همه منابر و نهادهای رسانهای در لبنان و جهان میخواهد که به مسئولیتهای خود عمل کنند و برای تحکیم فضای اعتدال، بازاندیشی و آشتی، برنامههایی روی دست بگیرند و اجازه ندهند کسانی که به صورت آشکار به فتنه افروزی و افراطگرایی دینی (با همه شکلهای آن) دامن میزنند، فرصت بروز پیدا کنند.
دفتر رسانهای علامه سید علی فضل الله
بیروت؛ 25 شوال 1435 هـ برابر با 21/8/2014 م