شرح دعای افتتاح/ قسمت پایانی<o:p></o:p>
<o:p> </o:p>
«الْلّهُمَّ ما عَرَّفْتَنا مِن الْحَقِّ فَحَمِّلْناهُ، وَما قَصُرْنا عَنْهُ فَبَلِّغْناهُ، الْلّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعَثَنا، وَاشْعَبْ بِهِ صَدْعَنا، وَارْتُقْ بِهِ فَتْقَنا، وَکثِّرْ بِهِ قِلَّتَنا، وَأعْزِزْ بِهِ ذِلَّتَنا، وَأغْنِ بِهِ عائِلَنا، وَأقْضِ بِهِ عَنْ مَغْرَمِنا، وَاجْبُرْ بِهِ فَقْرَنا، وَسُدَّ بِهِ خَلَّتَنا، وَیَسِّرْ بِهِ عُسْرَنا، وَبَیِّضْ بِهِ وُجُوهَنا، وَفُک بِهِ أسْرَنا، وَأنْجِحْ بِهِ طَلِبَتَنا، وَأنْجِزْ بِهِ مَواعیدَنا، وَاسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنا، وَأعْطِنا بِهِ سُؤْلَنا، وَبَلِّغْنا بِهِ مِنَ الدُّنْیا وَالآخِرَةِ آمالَنا، وَأعْطِنا بِهِ فَوْقَ رَغْبَتِنا. <o:p></o:p>
یا خَیْرَ الْمَسْؤولینَ وَأوْسَعَ الْمُعْطینَ، إشْفِ بِهِ صُدُورَنا، وَأذْهِبْ بِهِ غَیْظَ قُلُوبِنا، وَاهْدِنا بِهِ لِمَا اخْتُلِفَ فیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإذْنِک، إنَّک تَهْدی مَنْ تَشاءُ إلى صِراط مُسْتَقیم، وَانْصُرْنا بِهِ عَلى عَدُوِّک وَعَدُوِّنا إلـهَ الْحَقِّ آمینَ. <o:p></o:p>
اللّهُمَّ إنّا نَشْکو إلَیْک فَقْدَ نَبِیِّنا صَلَواتُک عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَغَیْبَةَ وَلِیِّنا، وَکثْرَةَ عَدُوِّنا، وَقِلَّةَ عَدَدِنا، وَشِدّةَ الْفِتَنِ بِنا، وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَیْنا، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ، وَأعِنَّا عَلى ذلِک بِفَتْح مِنْک تُعَجِّلُهُ، وَبِضُرٍّ تَکشِفُهُ، وَنَصْرٍ تُعِزُّهُ، وَسُلْطانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ، وَرَحْمَة مِنْک تَجَلِّلُناها، وَعافِیَةٍ مِنْک تُلْبِسُناها، بِرَحْمَتِک یا أرْحَمَ الرّاحِمینَ.» <o:p></o:p>
«اللّهمّ ما عرّفتنا من الحقّ فحمِّلناه، وما قصُرنا عنه فبلِّغناه.» <o:p></o:p>
<o:p> </o:p>
حق جویی در همه عرصههای زندگی<o:p></o:p>
معنای این دو فراز از دعا این است: خدایا! از طریق عقیده با برخی از حقایق آشنا شدهایم، خدایا! از طریق شریعت با برخی از حقایق آشنا شدهایم، خدایا! از طریق قضایایی که در عرصههای زندگی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی مردم، بر مدار حق قرار دارند، با برخی از حقایق آشنا شدهایم. خدایا! مسؤولیت این حقایق را بر عهده ما بگذار و اگر قسمتی از حق را شناختیم، ما را از جمله کسانی قرار بده که با دعوت به سوی حق، به مسؤولیت خود در قبال حق عمل میکنند. تا بواسطه یاری و حمایت ما از حق، مردمی که نسبت به حق آگاهی و شناخت ندارند، آن را بشناسند و برای تقویت و تثبیت آن تلاش کنند. کاری کن که ما مسؤولیت حقی را که شناختهایم به عهده بگیریم. مانند کسانی نباشیم که قرآن کریم در باره آنها میفرماید: «مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَاراً» (الجمعة/۵). مسأله این است که آنها به تورات باور داشتند، ولی به مسؤولیتهای خود در قبال این آگاهی عمل نمیکردند، به تورات عمل نمیکردند، به سوی تورات دعوت نمیکردند و به تقویت جایگاه تورات در عرصه زندگی نمیپرداختند. آنها به مانند خری بودند که کتاب حمل میکند، بدون اینکه بهرهای از آنها ببرد. زیرا وقتی انسان حامل حق باشد، ولی نه خودش از آن بهره ببرد و نه بگذارد که دیگران از آن بهرهمند شوند، طبیعتاً خری است که کتاب حمل میکند. <o:p></o:p>
«اللّهمّ ما عرّفتنا من الحقّ فحمّلناه»، کمک کن که ما به مسؤولیت خود در قبال حق عمل کنیم تا دیگران را نیز به حق دعوت کنیم و جایگاه حق را در زندگی تثبیت کنیم. «وما قصُرنا عنه فبلِّغناه»، اما اگر در باب معرفت و تلاش برای رسیدن به حقی که نسبت به آن جهل داریم کوتاهی کردیم، به ما توفیق بده که به حق برسیم و آن را بشناسیم و در تمام عرصههای زندگی در مسیر آن حرکت کنیم. <o:p></o:p>
سپس از کارکرد حق در همه عرصههای زندگی سخن به میان میآید. «اللَّهمَّ المُمْ به شعثنا»، در اینجا این نکته مورد تأکید قرار گرفته است. خدایا! مشکلات بسیاری فراروی ما در زندگی وجود دارند. مشکل تفرقه و پراکندگی که در جامعه ما وجود دارد، مشکل کم بودن که ممکن است گرفتارش باشیم، مشکل تحقیر و خواری که ممکن است از بیرون بر ما تحمیل شده باشد و سایر مشکلاتی از این قبیل که ممکن است وجود داشته باشند. خدایا! ما از تو میخواهیم که به ما توفیق دهی بوسیله حق مشکلات خود را حل کنیم. زیرا اگر بخواهیم وحدت کلمه داشته باشیم، باید بر اساس حق باشد. اگر بخواهیم که تفرقه و پراکندگیهای به وجود آمده را برطرف کنیم، باید بر اساس حق باشد. اگر در اقلیت قرار داریم، کمک کن که به واسطه حق زیاد شویم. اگر دیگران ما را خوار کردهاند، کاری کن که بواسطه حق در طلب عزت باشیم و نگذار که با باطل در پی عزت باشیم. <o:p></o:p>
«اللَّهمَّ المُمْ به شعثنا»، شعث همان تفرقه است. بواسطه حق مواضع و موقعیتهای پراکنده ما را متحد گردان. «واشْعب به صدعنا»، بواسطه حق صدمهای را که به جامعه و امت و حرکت و مسیر ما وارد شده است، از میان بردار. کاری کن که بوسیله حق و نه بوسیله باطل، بتوانیم این صدمه را برطرف و اصلاح کنیم. «وارتُق به فتْقنا»، یکی از مشکلات ما شکافهایی است که در جامعه ما ایجاد شدهاند. خدایا کمک کن که این شکافها را برطرف کنیم. آیا وقتی پارگی در لباس انسان ایجاد میشود، آیا او با نخ و سوزن این پارگی را به هم نمیآورد؟ گویا این فراز از دعا در قالب تمثیل و کنایه از شکافی سخن میگوید که در جامعه و حرکت آن به وجود آمده است. «وکثِّر به قلّتنا، وأعزّ به ذلّتنا»، یعنی از کسانی نباشیم که خداوند در باره آنها فرموده است: «بشِّر المنافقین بأنّ لهم عذاباً ألیماً* الّذینَ یتّخذونَ الکافرینَ أولیاءَ مِنَ دونِ المؤمنین أیبتغونَ عندَهم العزّةَ فإنَّ العزّةَ لله جمیعاً» (النِّساء/۱۳۸-۱۳۹). یعنی سعی نکنیم که بوسیله کافران برای خود عزت ایجاد کنیم و کفر و باطل را اساس عزت خود قرار دهیم. بلکه باید حق را اساس عزت خود قرار دهیم. <o:p></o:p>
«وأغْنِ به عائِلنا»، عائل کسی است که بار عیال بر دوش او سنگینی میکند و این سنگینی بر اوضاع اقتصادی و مالی او سایه افکنده و به فقر دچار گردیده است. در چنین موردی او از خداوند میخواهد که به واسطه حق، او را غنی سازد و نگذارد که از راه باطل به غنا دست یابد. «واقضِ به عن مغرمِنا»، نیز انسانی که گرفتار دِین و حقوق مردم است، اگر بخواهد که دِین خود را ادا کند و حقوق مردم را که بر عهده اوست بپردازد، به عنوان یک مؤمن از خداوند میخواهد که به واسطه حق و نه از راه باطل، دِین و قرض او را برآورده نماید. «واجبر به فقرنا»، اگر زمانه ما را فقیر ساخت، خدایا از تو میخواهیم که بواسطه حق و نه از راه باطل، فقر ما را التیام ببخشی. <o:p></o:p>
«وسُدَّ به خلّتنا»، اگر خللی در اوضاع اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و امنیتی ما ایجاد شد، خدایا از تو میخواهیم که این خلل را بواسطه حق و نه باطل، اصلاح کنی. «ویسِّر به عُسْرنا»، خدایا به واسطه حق و نه باطل، سختی ما را به آسانی تبدیل فرما. «وبیِّض به وجوهنا»، خدایا بواسطه حقی که در مسیر آن روان هستیم، صورتهای ما را نورانی، عزتمند، باکرامت و سفید گردان تا بواسطه حق و نه باطل، سیمای ما نورانی شود. «وفک به أسرنا»، اگر در جایی اسیری داریم، خدایا از تو میخواهیم که بوسیله حق و نه باطل، اسرای ما را آزاد گردانی. «وأنجح به طلبتنا»، خدایا از تو میخواهیم همه خواستههای ما را برآورده کنی. خواهیم که موفقیتها و دستاوردهای ما به واسطه حق باشد، نه باطل. «وأنجِز به مواعیدنا»، خدایا بواسطه حق، مغفرت و رضوان و لطف و آسانی امور را که به ما وعده دادهای، عملی فرما و بواسطه حقی که در مسیر آن حرکت میکنیم، این وعدهها را برای ما محقق فرما. «واستجِب به دعوتنا»، خدایا از تو میخواهیم که بواسطه حق و شفاعت حق و دعای حق، دعاهای ما را مستجاب گردانی. «وأعطنا به سؤلنا»، خواستههای ما را به واسطه حق و برکت حق، به ما عنایت فرما. زیرا خداوندا! تو به کسی که در راه حق حرکت میکند، به پاداش این کار، عنایت خود را شامل حال او میگردانی. «وبلّغنا به من الدّنیا والآخرة آمالنا»، خدایا! بواسطه عقیده و شریعت و حرکت حق، آنچه از آرزوهای دنیوی و اخروی را میخواهیم به ما عنایت فرما. «وأعطنا به فوق رغبتنا»، خدایا بواسطه حق، آنچه را از تو خواستهایم و بالاتر از آنچه را از تو خواستهایم، به ما عنایت کن. <o:p></o:p>
«یا خیرَ المسؤولین»، زیرا آن گونه که از تو درخواست وجود دارد، از کس دیگری درخواست صورت نمیگیرد. «وأوسعَ المعطین»، مانند تو کسی وجود ندارد که چنین ببخشاید. «واشفِ به صدورنا»، خدایا به واسطه حق، سینههای ما از غیظ و کینه و عداوت و حسادت و نفاق و سایر چیزهایی که سبب پراکندگی ما میشوند شفا بده. خدایا حق را در سینهها و قلبهای ما جا بده تا حق به جریان افتد و به برکت حق همه بیماریهای درونی ما شفا یابند. «وأذهِب به غیظ قلوبنا»، خدایا به واسطه حق، غیظی را به واسطه واکنش و حسد و کینه و نظایر آن شکل میگیرد، از دلهای ما بیرون ببر. «واهدنا به لما اختُلف فیه من الحقّ بإذنک»، خدایا ما را به سوی حقی راهنمایی کن که در خردها و قلبها القا کردهای و این حق را واضح و روشن قرار بده تا بتوانیم بواسطه آن، اختلافاتی را که مردم در باره حق دچار هستند، بشناسیم. تا در همه امور خود از روشنی و وضوح برخوردار باشیم. «إنّک تهدی من تشاء إلى صراطٍ مستقیم»، با اعطای دیدگاه روشن حق محور در همه امور، هر که را که بخواهی به راه راست هدایت مینمایی. «وانصرنا به على عدوّک وعدوّنا»، کاری کن که بواسطه حق، در عرصههای فکر و احساس و حرکت و عمل و جهاد پیروز گردیم. کاری کن به واسطه حق بر دشمن خودمان و دشمن تو پیروز شویم. «إله الحقّ آمین»، خدایا این دعاها را برای ما مورد اجابت قرار بده. <o:p></o:p>
<o:p> </o:p>
شکایت بنده به درگاه پروردگار<o:p></o:p>
این دعا پایان مییابد، در شرایطی که در دوران غیبت قرار داریم، غیبت امام از میان ما، روزهای سیطره ستمگران و قلّت مؤمنان و کثرت کافران و سلطه مستکبران و ضعف مستضعفان، در چنین شرایط، خدایا از تو میخواهیم که در برابر همه این همه مشکلات و چالشها از پای نیفتیم. اما در عین حال به درگاه خداوند شکایت میبریم و هر کسی که شکایت به درگاه خداوند ببرد، امید بسیاری برای برآورده شدن دارد. همان طور که وقتی حضرت یعقوب(ع) فرمود: «إِنَّمَا أَشْکو بَثِّی وَحُزْنِی إِلَى اللّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ» (یوسف/۸۶) خداوند خواسته او را برآورده کرد و با نتایجی مثبتی که برای ایشان محقق کرد، حزن و اندوه او را برطرف کرد و فرزندش [یوسف] و سایر فرزندانش سالم به سوی او بازگشتند. <o:p></o:p>
«اللّهمّ إنّا نشکو إلیک فقد نبیِّنا»، وقتی پیامبر خود را از دست دادیم، قدرتی را که پیوند دهنده زمین و آسمان بود، از دست دادیم، لطف معنوی تبلور یافته در وجود پیامبر را از دست دادیم، چراغ حق و اندیشه و شریعت و دین را از دست دادیم. «وغیبة ولیّنا»، وقتی ولیّمان را که جانشین پیامبرمان بود، از دست دادیم. اویی که وقتی نمیدانستیم حق را به ما نشان داد و وقتی در حق دچار اختلاف میشدیم، اسباب وفاق و همگرایی ما را فراهم میساخت. «وکثرة عدوّنا»، زیرا دنیای کفر واستکبار همگی ضد اسلام هستند. «وقلّة عددنا»، در برابر کثرت دشمنان، تعداد ما اندک است. «وشدّة الفتن بنا»، فتنهها همین اختلافاتی هستند که در میان مسلمانان روی دادهاند و مشکلاتی هستند که سلامت جامعه اسلامی را به چالش کشیدهاند. «وتظاهر الزّمان علینا»، حرکت زمانه نیز به گونهای است که همه چیز علیه ماست و دشمنانمان را علیه ما یاری میکند. ولی خدایا! ما در برابر همه اینها از پای نخواهیم افتاد، دچار ضعف نخواهیم شد و عقب نشینی نخواهیم کرد و به تو پناه خواهیم برد. «فأعنَّا على ذلک بفتحٍ منک تعجِّله»، با فتحی که همه افقها را به روی اسلام بگشایی و روزنه اسلام را به روی همه افقها باز کنی. «وضرٍّ تکشفه»، و تنگناهایی را که در همه حالات و احوال، دچار آن هستیم، برطرف سازی. «ونصرٍ تُعزّه»، در همه نبردها، چه کوچک باشند و چه بزرگ، ما را بر دشمنانمان پیروز گردانی. «وسلطان حقٍّ تظهره»، حاکم بر حق را که نمونه کامل آن در وجود حضرت حجت(عج) و به شکل محدودتری از طریق اولیای الهی و مجاهدان در راه خدا تجلی یافته است، نمایان کنی. «ورحمةٍ منک تُجلِّلناها»، در همه عرصههای زندگی، ما را با رحمت خود گرامی بداری و رحمت خود را به ما ارزانی بداری. «وعافیةٍ منک تُلبسناها»، عافیت در جسم، عافیت در روح، عافیت در عقل، عافیت در دنیا و عافیت در آخرت. «برحمتک یا أرحم الرّاحمین» <o:p></o:p>
<o:p> </o:p>
دعای افتتاح، مفاهیم بلندی زندگی<o:p></o:p>
به این ترتیب به پایان این دعا رسیدیم تا دعای افتتاح را دعایی بیابیم که از طریق بیان صفات الهی، ما را با خداوند پیوند میزند و از طریق صحبت در باره حق، ما را با حق پیوند میزند و از طریق صحبت در باره رهبری، ما را با رهبری پیوند میزند. دعای افتتاح ما را با عرصههایی پیوند میزند که باید خودمان را برای آنها آماده کنیم. <o:p></o:p>
دعای افتتاح میتوان را در همه شبهای ماه رمضان، یا در غیر ماه رمضان، یا هر وقت دیگری خواند. زیرا مفاهیم و و معانی موجود در این دعا، به ماه رمضان محدود نیست. این دعا دارای رویکرد به خدا، زندگی، حق و مسؤولیت است. اگر این دعا را خواندیم باید در معانی آن تدبر کنیم. باید بکوشیم معارفی را از آن بدست آوریم که بیش از پیش ما را با خداوند آشنا کنند، حرکتی را باید از این دعا کسب کنیم که بیش از پیش ما را به حق پیوند بزند و آغازی را از آن کسب کنیم که بیش از پیش ما را به مسؤولیت پیوند بزند. والحمد لله ربِّ العالمین.<o:p></o:p>