مصاحبه نشریه الافکار با علامه سید علی فضل الله

"الافکار" همیشه در ماه رمضان با آن راحل بزرگ دیداری داشت. اما امسال این مهم را نتوانست. زیرا او در بین ما حضور نداشت. از این رو تصمیم گرفت که با فرزند ایشان به گفتگو بپردازد.

<o:p> </o:p>

مقدمه:<o:p></o:p>

رحلت علامه مرجع سید محمد حسین فضل الله خسارتی جبران نشدنی است. زیرا او ارزشی دینی و فکری و انسانی بود که مانندش کم است. او به ارتباط و روی آوردن ادیان و فرهنگها و تمدنها دعوت می کرد و مجتهد بزرگی بود که تحولات زمانه را پیگیری می کرد. سؤال این است: با باقی ماندن دفتر معظم له و در رأس آن فرزند ایشان سیدعلی فضل الله، آیا خلأ به وجود آمده پر خواهد شد؟<o:p></o:p>

"الافکار" همیشه در ماه رمضان با آن راحل بزرگ دیداری داشت. اما امسال این مهم را نتوانست. زیرا او در بین ما حضور نداشت. از این رو تصمیم گرفت که با فرزند ایشان به گفتگو بپردازد. میعادگاه ما نیز دفتر سید راحل بود. وارد خانه که می شویم، هیبت آن جا ما را می گیرد، زیرا بعد از سید حالتی نمادین یافته است. هر چیزی را سر جایش می یابیم. هیچ چیزی تغییر نکرده است، نه انتظامات ورودی و نه محل توقف و نه اطلاعات و نه اتاق انتظار. مسؤول رسانه ای دفتر حاج هانی عبدالله می آید و مثل همیشه لبخند از چهره او کنار نمی رود. در باره مسائل عمومی گفتگویی در می گیرد. تا این که زمان دیدار فرا می رسد. به سید سلام می کنیم. به سیمای آمیخته با آرامش و توازن و تبسم خفیف او نگاه می کنیم. درست مانند آن راحل بزرگ است. اما برخلاف سید که صدایی رسا داشت، صدایش آهسته است. برای روح سید که در این جا حضور دارد و عکسی از ایشان در سالن دیده می شود، فاتحه ای می خوانیم.  گفتگو با این پرسش آغاز می شود:<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

           علامه راحل مرجع سید محمد حسین فضل الله ارزشی دینی و فکری و انسانی بود که مانندش کم است. چگونه این خسارت یا حداقل بخشی از آن را جبران خواهی کرد؟ چطوری؟ آیا از طریق دفتر ایشان؟<o:p></o:p>

           اعتقاد نداریم که کسی بتواند خسارت فقدان شخصیت سید راجبران نماید. او که برای خود دائرة المعارفی بود، چه در جنبه فکری و چه در جنبه فقهی و سیاسی و اجتماعی و ادبی و شعری و معنوی و نگاه به مردم و جایگاهی که در دلهای مردم دست یافته بود. از این رو کسی نمی تواند این خلأ بزرگ را پر نماید. ولی بالاخره کسانی که با سید بودند و او را شناختند و همراهیش کردند، وظیفه دارند که این راه را ادامه دهند و تا حد توان این نقص را جبران کنند. این یک مسؤولیت است. زیرا ما بر این عقیده هستیم، اندیشه و معنویتی که سید داشت، زندگی با همه عرصه های خود، سیاست، اندیشه، فقه و همه مردم بدان نیازمند می باشند. از این رو کسانی که سید را دوست دارند، مسؤولیت دارند که با ادامه دادن این راه، محبت و ولای خود را به سید نشان دهند و تا حد امکان این خلأ را پر کنند.<o:p></o:p>

سید در طول زندگی خود اهتمام داشت که نهادسازی کند. او به خودش به عنوان یک فرد نمی اندیشید بلکه خودش را با مؤسسه و مردمی که با او می اندیشند، احاطه کرد. این گونه نبود که سید برایشان فکر کند و آنان اجرا کنند. زیرا همان طور که همیشه تأکید می کرد، توجه ویژه ای داشت که برای جامعه رهبری درست کند نه پیرو. در نتیجه خوشبینانه خواهد بود که بگوییم یک فرد می تواند این راه را ادامه دهد. بلکه جمع زیادی از مردم، در قالب دفتر سید و یا هیأت شرعی باید این راه را ادامه دهند. <o:p></o:p>

           یعنی دفتر هم چنان وجود خواهد داشت و رسالت خود را ادامه خواهد داد؟<o:p></o:p>

           ان شاء الله. این دفتر با سید بوده است، به سید نزدیک بوده است و توانسته است که به صورت همه جانبه ای او را درک نماید. از این رو وظیفه خود را ادامه خواهد داد. مؤسسات و نهادهای دفتر نیز همین طور خواهند بود.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

شبکه ماهواره ای در راه است<o:p></o:p>

           آیا نهاد تازه ای اضافه خواهید کرد؟<o:p></o:p>

           طبعاً نهادهایی فعلاً وجود دارند و باید کامل شوند و ما این را ادامه خواهیم داد. خصوصاً آن دسته از نهادهایی که مورد توجه سید قرار داشتند. همین طور سعی خواهیم داشت که نهادهای دیگری نیز ایجاد کنیم که بتواند همه عرصه های اندیشه سید را تحت پوشش قرار دهد. در کنار مؤسسات و نهادهایی که سید ایجاد کردند، باید مؤسسه ای برای گفتگو ایجاد شود و مؤسسه دیگری به امور فرهنگی و فکری بپردازد. نهادهایی که عهده دار این اندیشه هستند، کار خود را ادامه خواهند داد و بخشی از این خسارت را جبران خواهند کرد.<o:p></o:p>

           شما رسانه های نوشتاری و شنیداری در اختیار دارید. با خبر شده ایم که با ایجاد شبکه ماهواره ای، قصد دارید وارد عرصه رسانه دیداری هم شوید. آیا این خبر درست است؟<o:p></o:p>

           این شبکه ماهواره ای در زمان سید شکل گرفت ولی نتوانست در زمان حیات ایشان کار خود را آغاز کند. اما ما در آینده ای نزدیک آن را به مرحله اجرا در خواهیم آورد.<o:p></o:p>

           سؤالی که خود را مطرح می نماید این است که سید علی شاگرد مدرسه مرجع راحل است و در نتیجه باید منحصر به فرد باشد. آیا سید علی میراث فکری و فقهی و اجتماعی سید را ادامه خواهد داد و چیز تازه ای را اضافه خواهد کرد به گونه ای که در آینده به صورت اتوماتیک در آستانه مرجعیت قرار گیرد؟<o:p></o:p>

           باید این راه را ادامه دهیم و آن را گسترش دهیم و ریشه دارش سازیم. هر انسانی باید نگاه خاص خود را داشته باشد. این چیزی است که باید برای آن تلاش کنیم. به ویژه این که سید در دوران حیات خود به ما یاد داده است که پیوسته در یک حالت قرار نداشته باشیم و به سوی بهتر شدن پیش برویم. باید در هر مرحله ای برجسته باشیم و همیشه باید چیزی باید بدان بیفزاییم. سید تجربه غنامند خود را به ما ارائه داد و ما نیز از این تجربه درس گرفته ایم. از این تجربه باید استفاده شود و به معنای میراث بردن نیست. وظیفه ما این است که این راه را ادامه دهیم با همه آن کسانی که با سید تلاش کردند و در کنار او بودند.<o:p></o:p>

           آیا باید منتظر آن باشیم که سید علی نیز به مانند پدر بزرگوارشان مرجع شود؟<o:p></o:p>

           وظیفه ما این است که در این باره فکر کنیم. ولی یک سؤال باقی می ماند: این که انسان بدان می رسد و یا نمی رسد. این جزئی از علم غیب است. هر مجتهد برای خود بهره ای دارد. معروف این است که انسان خود را به عنوان مجتهد عرضه می دارد ولی این که چقدر مورد قبول واقع می شود بستگی به روند امور دارد.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

رؤیت هلال در آمریکای جنوبی<o:p></o:p>

           علاوه بر لیبی و آذربایجان و ترکیه و بعضی ازپایتختهای اروپایی، تنها شما روز پنجشنبه را عید فطر اعلام کردید. شما در این باره آیا روی بررسیها و حسابهای سید تکیه کردید و یا این که رؤیت را ملاک قرار دادید؟<o:p></o:p>

           طبیعتاً ما دوست نداریم که در تعیین عید تنها باشیم. بلکه باید عید فراگیر و برای همه مسلمانان باشد. ولی در نهایت مبنای فقهی مورد تکیه سید باعث این یگانگی در سطح شیعه و شاید هم در دنیای اسلام باشد. سید بر این عقیده بود که اگر در منطقه ای از جهان که بخشی از شب را با آن اشتراک داریم، هلال دیده شود ما بر اساس آن حکم می کنیم و آن روز عید را تعیین می نماییم. بر این اساس ما روز پنجشنبه را روز عید اعلام کردیم. زیرا ماه در آمریکای جنوبی دیده می شود و ما با این مناطق بخشی از شب را مشترک هستیم. آرزوی ما این است که عید برای همه مسلمانان باشد. آرزوی ما این است که برای تعیین رؤیت، فقها بیایند و فلک را مبنا قرار دهند. نیز در باره چیزی که وحدت افق نامیده می شود. زیرا در این اختلاف است که اگر هلال در آمریکای جنوبی دیده شود، آیا برای ما هم ثابت شده است یا نه؟ نظر مخالفی وجود دارد که به تعدد افق قائل می باشد. یعنی کشورهای نزدیک به هم برای خود افق خاصی دارند. ولی بعضی دیگر بر این عقیده هستند که اگر هلال در بعضی از مناطق اسلامی ثابت شد، در بقیه مناطق نیز ثابت می شود.<o:p></o:p>

بنابراین اختلاف وجود دارد. رصدخانه اسوان مصر اعلام داشت که در شب پنجشنبه دیدن هلال امکان ندارد و همین طور در کشورهای اسلامی دیگر. ولی می تواند در مناطق دیگر دیده شود. بر هر حال طبق آن چه بعضی از برادران گفته اند، ماه بعد از ظهر روز پنجشنبه به مدت سه ساعت هلال دیده شده است و این یعنی این که روز پنجشنبه روز عید بوده است.<o:p></o:p>

           شما به جواز تقلید از میت فتوا دادید. در نتیجه کسی از سید راحل تقلید می کرده است، باید بر تقلید از ایشان باقی بماند. در این فتوا استناد شما چه بوده است؟<o:p></o:p>

           این درست است. ما در این باره روی نظر مراجع زنده تکیه کردیم که قائل به بقای بر تقلید از میت هستند. بلکه بعضی از آنها معتقدند که اگر میت اعلم باشد، باقی ماندن بر تقلید از او را واجب می دانند. حرف ما این است که در این باره بین علما توافق وجود دارد و مردم می توانند بر تقلید از سید فضل الله باقی بمانند. خصوصاً که بسیاری از مردم به برجستگی و اعلمیت سید فضل الله باور دارند. از این رو ما نیز به مردم گفتیم که آنان می توانند بر تقلید ایشان باقی بمانند بلکه شاید باقی ماندن بر تقلید از ایشان واجب هم باشد. ما اشاره داشتیم که جنبه اساسی تقلید، جنبه عقلی است. زیرا انسان وقتی می میرد، ولی عمل او تمام نمی شود. از این رو تا زمانی که توانایی داشته باشد، عمل او می تواند ادامه داشته باشد. در این صورت اگر مرجع بمیرد، عمل او باقی می ماند. از این رو می تواند اساس استناد همین باشد. شاید بعضی بگویند که این کار باعث جلوگیری از رشد و تحول فقه می شود. اما ما می گوییم ما بر تقلید از کسی باقی می مانیم که دارای این تحول و رشد است. در این صورت باب تغییر و تحول هم چنان باز خواهد ماند. حتی آن دسته از کسانی که مرجعیت سید فضل الله را پذیرفته اند، نیز می توانند به این فکر کنند که در عرصه های دیگر کار را ادامه دهند و این مانعی ندارد.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

احترام به زنان پیامبر(ص)<o:p></o:p>

           شما با اتخاذ موضع پیشرفته ای از مراجع اسلامی خصوصاً مراجع شیعی خواستید که با صداهایی که به مادران مؤمنان، خصوصاً عایشه و نیز بعضی از صحابه، اهانت می کنند مقابله کنند. این تثبیت موضعگیریهای سید محمد حسین فضل الله(رض) است یا اجتهاد شخصی می باشد؟<o:p></o:p>

           این سخن تأکیدی بر موضعگیریهای سید که پیش از این اتخاذ کرده بودند. علاوه بر این ما آن را موضعی اسلامی نیز می دانیم. زیرا معتقدیم انسانی که به اسلام می اندیشد، نمی تواند جز این باور داشته باشد. ما کاری بدور از دین صورت نداده ایم بلکه خاستگاه ما در این باره آگاهی ما نسبت به قرآن کریم و محتویات آن و آگاهی ما از پیامبر خدا و موضوع اهانت نکردن به ایشان است. نیز مصلحت اسلامی در این دوره اقتضا می نماید که نباید صداهایی بلند شود که بروز فتنه در جامعه اسلامی منجر شود. خصوصاً حرفهایی که فاقد صداقت لازم می باشند. علت دیگر حرف ما درک خطرناکی طرح چنین قضایایی می باشد. خصوصاً در این مرحله. زیرا حرف زدن در  چنین امور یبه مثابه ریختن روغن بر آتش فتنه ای است که می خواهند در بین مسلمانان بیفروزند. آن هم از طریق کسانی که به هیج وجه نمی توانند نه از مذهب خود نمایندگی کنند و نه بیانگر آن چیزهایی هستند که در قرآن کریم و سنت شریف نبوی وارد شده است.<o:p></o:p>

           سید محمد حسین فضل الله(ره) مانعی در برابر فتنه به شمار می رفت. آیا شما نیز در همین راستا گام بر می دارید؟<o:p></o:p>

           طبیعتاً ما متعقدیم که مسؤولیت ما و مسؤولیت هر انسانی است که باید به مصلحت این کشور بیندیشد و در برابر بروز فتنه در جامعه اسلامی ایستادگی نماید. چیزی که می خواهند آن را به عنوانی برای این دوره تبدیل کنند. تا آن جا که به ما مربوط می شود سعی ما این است که کاری صورت دهیم و در این باره طرحهایی را ارائه دهیم. درست است که عرصه داغ و تنش آلود است، اما باید خاموش کنندگانی در همه جنبه ها وجود داشته باشند. باید با جدیت در این دوره تلاش کرد تا جلوی بروز فتنه گرفته شود.<o:p></o:p>

درست است که درگیری سیاسی وجود دارد و عرصه سیاسی تنش آلود است، در نتیجه باید درگیری را در همان صحنه سیاسی اش نگه داریم، نه این که آن را به فتنه تبدیل کنیم. ما باید در این راستا حرکت کنیم. ما بر این عقیده هستیم که در هیچ دوره ای، درگیری به عنوان درگیری مسلمان و مسیحی شکل نگرفته است. نیز درگیری سنی شیعه رخ نداده است. بلکه همیشه این درگیری سیاسی یا درگیری دیگران در این کشور بوده است. آنان برای تحریک مردم از عناوین طائفه ای سوء استفاده کردند. این عناوین اساس مشکل نبوده اند و مشکل به وجود آمده به خاطر اختلاف شیعه و سنی در امر خلافت و امامت یا مسائل دیگر نبوده است. بلکه اختلاف سیاسی مربوط به گروه 8 و 14 مارس یا دادگاه بین المللی بوده است. به گونه ای که بعضی ها با احتراز در باره روند دادگاه بین المللی برخورد می کنند.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

دادگاه بین المللی و مقاومت<o:p></o:p>

           در باره روند دادگاه بین المللی، بعضی می گویند که اسرائیل در تجاوز خود ضد لبنان شکست خود و این توان را ندارد که دست به ماجراجویی نظامی برای از بین بردن مقاومت بزند. از این رو با حمایت بین المللی دست به دامان دادگاه بین المللی شده است تا به شهرت مقاومت آسیب بزند و به فتنه ای دامن بزند که چیزی را باقی نگذارد. برداشت شما از این امر چیست؟<o:p></o:p>

           این اسرائیل است که در منطقه و خصوصاً لبنان فتنه افروزی می نماید. باید این حقیقت در نظر گرفته شود. از این رو حرف ما این است که هیچگاه نباید دادگاه بین المللی و آن چه را در عرصه بین المللی رخ می دهد، پاک و بیگناه جلوه داد. بنابراین هر چیزی که از آن صادر می شود، درست یا اثبات شده نیست. نهایت این که باید هوشیار بود. آن هم بدور از برائتی که نزد بعضی از لبنانیها سراغ داریم. آنان باور دارند که دنیا خیرخواه آنان است. اما این دنیا برای خود منافعی دارد و لبنان را به عنوان ابزاری برای تحقق منافع خود می خواهد.<o:p></o:p>

ما به لبنانیها می گوییم که نباید به این مسأله فقط از داخل نگاه کنید بلکه کل منطقه و جریانات آن را ببینید. الآن دارد زمینه سازی می شود که به صورت نهایی به قضیه فلسطین پایان داده شود و سیمای منطقه آن طوری شود که مورد ایالات متحده آمریکا می باشد. خصوصاً این که کلیات تصمیم گیریهای بین المللی در اختیار آمریکا قرار دارد. اروپا نیز دنباله رو آمریکاست. از این رو چاره ای نیست جز این که این امر نیز در نظر گرفته شود. خصوصاً این که دستگاه بین المللی قضا نیز تابع مراکز بین المللی است که از آنها هراس دارد. باید با مسؤولیت پذیری کامل در این باره فکر کنیم. در نتیجه از همه لبنانیها می خواهیم که با آرامش کامل و به دور از تنشها و هیاهوها دور میز گفتگو بنشینند. زیرا فضای هیاهو اجازه نمی دهد که صداهای آرام حرف بزنند و فکر کنند که چگونه می توانند با این وضعیت و پیامدهای آن روبرو شوند. خدای ناکرده اگر نتایجی منفی برای لبنان یا مقاومت روی دهد، مسؤولیت ما این است که از لبنان محافظت به عمل آوریم، مسؤولیت ما به عنوان لبنانی این است که از مقاومت حفاظت کنیم. باید قدرتمند در برابر چالشها ایستادگی کنیم. باید کاری کنیم که مقاومت به عنوان اندیشه و یک قضیه اساسی و یک عنوان، تحت تأثیر حسابگریهای تنگ و محدود در برابر اندیشه ای وسیع از بین نرود و نابود نشود.<o:p></o:p>

ما باید به مقاومت به عنوان قضیه ای لبنانی و ملی فکر کنیم که بوسیله آن می توانیم از کشور حمایت کنیم. جایز نیست که برای از بین بردن قدرت و بالندگی مقاومت، انگشت اتهام را متوجه مقاومت کنیم. در این صورت به اسرائیل این فرصت را داده ایم که در کمین مقاومت و لبنان بنشیند و از تناقضها و اختلافات موجود استفاده نماید. خصوصاً که این اواخر اسرائیل گفته است از زمین و هوا و دریا مراقب لبنان است. از این رو اسرائیل مواظب همه چیز است و سعی خواهد کرد که شکاف بین لبنانیها را افزایش دهد.<o:p></o:p>

           آیا حضرت عالی از بروز فتنه مذهبی و گسترش آن در همه لبنان نگران هستید، خصوصاً که این فتنه جایگزین اشغالگری در فلسطین و عراق است. به گونه ای که نشانه های آن را در بعضی از کشورهای اسلامی مشاهده می کنیم. به ویژه این که نشست سران سه کشور عربی در کاخ بعبدا هشدار داد که اگر فتنه ای بروز کند به لبنان منحصر نخواهد شد و به کل منطقه سرایت خواهد کرد؟<o:p></o:p>

           نگرانی ما این است که این روش، روند امور را به سوی فتنه سوق دهد. با این که به لبنانیها اطمینان داریم که بیش از پیش آگاه شوند، زیرا آنان پیش از این نیز فضای فتنه را تجربه کردند و دیدند که فایده ای برای آنان در پی نداشت. بلکه فتنه آنان را متفرق کرد و کشور و روزیشان را از بین برد و آنان در معرض تندبادها قرار داد. در نتیجه ما به این باور هستیم که لبنانیها آگاه خواهند شد و نخواهند گذاشت که فتنه به لبنان سرک بکشد. همین طور از حکما و عقلا می خواهیم که در این مرحله آگاهی را تثبیت کنند.<o:p></o:p>

فتنه شیعه و سنی خواسته کسانی است که خیرخواه دنیای اسلام و جهان عرب نیستند. می خواهیم از طریق این فتنه، طرحهایی را اجرا کنند که برای منطقه ترسیم شده اند. ازاین رو باید با دید آگاهی و مسؤولیت به همه جا،خصوصاً لبنان نگاه کرد. زیرا لبنان صحنه کل منطقه است و به چیزهایی که در منطقه جریان دارد اشاره می نماید. در نتیجه مسؤولیت بزرگ همه لبنانیها این است که اجازه ندهند فتنه بروز کند. زیرا گزینه نهایی همان راه حل و سازش است. مسؤولان هم باید اجازه دهند که مشکلی برای لبنانیها به وجود آید. اشاره این حقیقت امر هم لازم است که لبنان تحت کنترل است و بازیگران بین المللی اجازه نمی دهند که فتنه ای در آن ایجاد شود. ازاین رو نظر به توجهی که به موضوع فلسطین یا قضایای دیگر دارند، آنان لبنان را آرام می خواهند. <o:p></o:p>

من بر این عقیده هستم که کسی از فتنه لبنان بهره ای نمی برد. فتنه برای خود ضوابط و شرایطی دارد. ولی مانعی وجود ندارد که حرفها و فضاهای فشار آلودی برای سوق دادن به سوی فتنه نیز گفته نشود. می خواهند بذرهای فتنه باقی بمانند تا این که بعداً از آنها استفاده کنند و هنگام اقتضای مصالح دولتهای بزرگ، جا انداختن طرحهای خاص و ضعیف کردن همه قدرتهای لبنان و منطقه، برای ایجاد فتنه روی آنها فشار بیاورند.<o:p></o:p>

تاریخ 24 ذی القعدة 1431هـ برابر با 1/11/2010م<o:p></o:p>