مصاحبه روزنامه کویتی الانباء با علامه سید علی فضل الله

سخن امروز درباره علامه مرجع سید فضل الله است که چند هفته ای است به سوی پروردگارشان رحلت کرده است. هدف این است که این سؤال مطرح شود: سرنوشت روش نوگرایی که او مطرح کرد و خود بر آن روان بود به کجا می انجامد؟

<o:p> </o:p>

مقدمه<o:p></o:p>

"هرگاه عالمی وفات یابد، شکافی در اسلام پدید آید که هیچ چیزی آن را به هم نیاورد." این توصیف گویا برای این گفته شده است که بر افرادی چون علامه راحل مرجع سید محمد حسین فضل الله انطباق یابد. او گرچه عمر طولانی نداشت، اما میراثی عظیم در علم و فقه و گفتگو و تحقیقات اسلامی در قرآن و نیز ادبیات و شعر از خود به جای گذاشت. بسیاری از مجتهدان معاصر و پیش از او جرأت نکردند کارهایی را که او انجام داد، انجام دهند و فتوا و اجتهاد را تابع تحولات علم و عقل نمایند و دین را از دائره رکود و جمود به گسترای اسلامی باز و عقلگرا بیرون ببرند که همپای زمانه حرکت می نماید. اما نسلی جدید از علما در طول زمان از روش او پیروی خواهند کرد.<o:p></o:p>

سخن امروز درباره علامه مرجع سید فضل الله است که چند هفته ای است به سوی پروردگارشان رحلت کرده است. هدف این است که این سؤال مطرح شود: سرنوشت روش نوگرایی که او مطرح کرد و خود بر آن روان بود به کجا می انجامد؟ خصوصاً این که بسیاری این نگرانی را دارند که نبود جسمی ایشان به نقطه ای منفی برای روزنه ای باشد که او به روی اسلام روشنی بخشی که حجت آن عقل است، مانند سالهای آغازین اسلام و دعوتهای اولیه که حجتی برای دیگران بود، پیش آید. اما وارثان سید و مؤسسات ایشان و پیش از همه فرزند ایشان سید علی فضل الله با بیانی قاطع تأکید می دارند که هیچ گونه نگرانی برای روش مرجع و فقیه راحل و مؤسسات وی وجود ندارد. زیرا مردم عادت به عقبگرد ندارند و مردم این گزینه را انتخاب کرده اند و ما نیز آن را ادامه خواهیم داد. ایشان اشاره داشتند سید روش نهاد محوری را پایه گذاری کرده است که راه او را حفظ می نماید.<o:p></o:p>

سخن گفتن از علامه نیازمند زمان طولانی است. زیرا او در زمانی دری را به صدا در آورد و روزنه ای در دیوار تاریک زمانه گشود، که رفتن به سوی تحول و همپایی با زمانه، امری نارایج و اشتباه و بدعت به شمار می رفت و طبق گفته آنان هر بدعتی در شرع، گمراهی و ضلالت به شمار می آید و هر ضلالتی کفر می باشد. اما سید به خود و فهم خویش از اسلام رسالتمدار و روشنگر و دارای رویکرد به همه تحولات و پیشرفتهای علمی اعتماد داشت. از این رو بیمی از طرح نظرات فقهی خود نداشت حتی اگر این مسأله برای او مشکلات و دشمنان بسیاری را بتراشد. او به خوبی کسی را که فرموده بود: "حق برایم دوستی باقی نگذاشت" می شناخت.<o:p></o:p>

حدیث شریف می گوید که انسان [بعد از مرگ] از سه چیز بهره مند می شود: "صدقه جاری و فرزند صالحی که برای او دعا نماید یا علمی که بعد از مرگش مورد استفاده واقع شود." سیبد فضل الله همه این ها را به جای گذاشت و دهها مرکز خیریه برای تربیت و آموزش فقرا از خود به یادگار گذاشت. کتابخانه ای علمی و فقهی از خود به یادگار گذاشت و راه را برای مجتهدان بعد از خود بازکرد که از خط قرمزها بگذرند.<o:p></o:p>

به اندازه اهمیت ثروت علمی و فقهی که سید فضل الله از خود به جای گذاشت، در مقابل مسؤولیتی به اندازه همین میراث نیز وجود دارد. این مسؤولیت در درجه اول بر عهده فرزندانش سید علی و سید جعفر قرار دارد. زیرا سید علی فضل الله شخصیت شناخته شده ای در عرصه های دینی  و سیاسی به شمار می آید و در سالهای اخیر در مناسبتهای دینی و غیر دینی از پدر خود نمایندگی می کردند و خود را برای به دوش کشیدن این رسالت دشوار و امتحان سخت آماده کردند.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

سید علی فضل الله<o:p></o:p>

           حامل این تصویر و دغدغه ها برای سید علی شدیم و از او در باره نگرانیهایی که برای این میراث علمی و فقهی عظیم وجود دارد سؤال کردیم؟<o:p></o:p>

           ما ترس و نگرانی نسبت به عقبگرد از این گشایش نداریم. زیرا سید اندیشه را به حرکت در آورد و قواعدی را بنیاد نهاد که باعث می شوند انسان آن گونه که باید بیندیشد فکر کند. طبیعی است که بین قدیم و جدید درگیری وجود داشته باشد. قدیم همیشه سعی دارد که وجود خود را ثابت نماید و از موقعیت خود حفاظت به عمل آورد. ولی من بر این اعتقاد هستم که زندگی جمود پذیر نیست و زندگی آن گونه که سید مطرح کرد، ادامه خواهد یافت. حرف من این نیست که این امر با قدرت و قوّتی که در حیات سید وجود داشته ادامه خواهد یافت، ولی بر این عقیده هستم کسانی وجود خواهند داشت که این اندیشه را دنبال کنند. چه در عرصه فکری و چه در عرصه فقهی یا عمل به روش سید در تعامل با قضایای موجود.<o:p></o:p>

من نگرانی از این بابت ندارم و عقیده دارم که سید وجود خود را در جان کسانی که ایشان را درک کردند ریشه دار ساخت. از این رو این روش هنوز هم وجود دارد. به همین دلیل دیدیم وقتی که سید وفات یافت، بودند کسانی که تقلید از سید را ادامه دادند و آرای ایشان را قبول کردند و در پی وسیله ای بودند که از طریق آن بتوانند راه او را ادامه دهند. نیز کسانی که از سید تقلید نمی کردند، این فکر را مطرح می کردند که چگونه می توانند از ایشان تقلید کنند؟ من بر این عقیده هستم که مردم عادت ندارند که در مسائل فقهی و حتی در روش تعامل با جنبه های فکری و قضایای زندگی به عقب برگردند و بر این نظرند که این همان چیزی است که سیمای اسلام اصیل را ارائه می دهد و اسلام می تواند در این زمانه حضور داشته باشد. زیرا امکان ندارد که اسلام به خودی خود بسته شود. امکان ندارد که اسلام به قضایای زمانه و علم رویکرد نداشته باشد. اسلام باید حضور فکری داشته باشد در غیر این صورت به دینی تقلیدی و حاشیه ای تبدیل می شود. حتی اسلامی که حضور هم دارد باید همین روش را درفرایند گشایش و روی آوری داشته باشد. من بر این عقیده هستم کسی که نحوه تعامل سید با مردم، بدون در نظرداشت طائفه و مذهبشان را دیده باشد، به خوبی احساس می نماید که این روش همان روشی است که می تواند بوسیله آن همه موانع فرقه ای و طائفه ای را در همه جاهای دنیا از میان برداشت.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

نگرانی در باره راه سید وجود ندارد<o:p></o:p>

           شاید نگرانی در بابت راه سید، ریشه در تجارب گذشته باشد. به این جهت که همه شخصیتهای بارز خصوصاً شخصیتهای دینی، در نبودشان، میراثشان نیز از میان رفت. این مرجع راحل نیز مبانی فقهی و نهادهایی را تأسیس کرد. مردم چگونه می توانند مطمئن شوند روزنه نوری که باز شده است بسته نخواهد شد؟<o:p></o:p>

           به مردم این اطمینان را می دهیم که سید هم چنان حضور خواهد داشت. زیرا کسانی وجود دارند که راه او را ادامه دهند. حرف من جنبه فردی ندارد. بلکه هستند کسانی که از لحاظ فکری و فقهی و اجتهادی و عملی و نهادها و مؤسسات، این راه را ادامه دهند. من عقیده ندارم که سید در این زمینه کم گذاشته باشد. زیرا سید در طول عمر خود  توجه خاصی داشت به این که اطراف او را کسانی فقط از او پیروی کنند فرانگرفته باشد. یعنی فقط تصمیماتی را برای اجرا به آنان بسپارد. بلکه همه کوشش خود را بکار بست که از اطرافیان او رهبرانی پدید آیند. او اهتمام ویژه ای داشت به این که به مردم مخاطب خود بگوید با او بیندیشند. شعار همیشگی او این بود: با من فکر کنید. بر این اساس این مؤسسات تداوم خواهند یافت.<o:p></o:p>

در زمینه مؤسسات نیز سید توجه داشت که برای این مؤسسات پایه هایی بنا نماید. بنابراین تأکیدی روی افراد نداشت که دستورات او را اجرا کنند. از این رو مؤسسات خود را به گونه ای بنا کرد که از طریق عناصر مؤسساتی خود پابرجا باقی بمانند. ولی طبیعی است در زمانی که سید حضور داشتند ایشان محور این مؤسسات بودند. اما در مرحله آینده من معتقدم ما به مؤسساتی نیاز داریم که در عرصه های گوناگون این راه را ادامه دهند. برای مثال گفتگو ممکن است نیازمند مؤسسه ای برای خود باشد. عرصه فقهی نیازمند مؤسسه ای برای خود باشد که در این باره بیندیشد. همین طور در زمینه فکری و وحدت اسلامی و قضایای دیگر. من معتقدم که تلاشهایی برای ایجاد این مؤسسات وجود دارد که باعث می شود این فکر ادامه یابد و در جا و زمان خاصی باقی نماند.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

میراثدار سید کیست؟<o:p></o:p>

           در باره میراثدار سید شایعات بسیاری وجود دارد. بعضیها می گویند که سید علی حداقل عَلَم بردار مسأله فقهی خواهد شد؟<o:p></o:p>

           به صورت طبیعی کسی که در خط دینی کار می نماید سعی نماید که کارهای متناسب با شأن خود و نیز امور مرتبط با زندگی را دنبال نماید. ولی با تأکید باید بگویم که در این جا اصلاً ارثی وجود ندارد. هر انسانی سعی خواهد کرد که حضور داشته باشد. اما این که موفق شود و یا نشود، چیزی است که شرایط و میزان پذیرش مردم آن را تعیین می کند. ولی در نهایت انسان باید به این بیندیشد که چگونه می تواند راهی را که به آن و اهمیت آن ایمان دارد و می تواند تصویر درستی از اسلام ارائه دهد، پیگیری کند. من بر این عقیده هستم افراد زیادی هستند که در سایه سید و گسترای فکر و علم او قرار داشتند و در آینده می توانند مطرح شوند. <o:p></o:p>

           با توجه به ارتباطی که با مردم داشته اید، میزان توجه ایشان را چگونه احساس می نمایید؟<o:p></o:p>

           مردمی که نسبت به سید وفادار بودند این وفاداری را ادامه خواهند داد و به این اندیشه و این مؤسسات و این بیت شریف که خاستگاه عمل سید بوده است، وفادار خواهند بود. مردم هنوز هم با یافته های خود و چیزهایی که در کنار سید یافته بودند، همراهی دارند. این همان چیزی است که سبب نائل شدن به اهداف سید می شود. به این ترتیب این بیت و این عقل باز باقی خواهد ماند.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

جواز تقلید از میت<o:p></o:p>

           بعضیها بر این عقیده هستند که با فقدان سید، به خاطر خاستگاه فقهی عدم جواز تقلید از میت، تلاشهایی برای ایجاد دسته بندی و یا جذب این گروه بزرگ از مؤیدان و مقلدان سید صورت خواهد گرفت. یا این که دروازه هایی را که سید گشود، بسته خواهند شد. یا این که تأکید روی داخل لبنان خواهد بود. زیرا در خارج با این که مقلدان سید در آن زیاد هستند، اما اصل با داخل لبنان است؟<o:p></o:p>

           طبیعی است که مردم آزادند که بقای بر تقلید از سید را انتخاب کنند و یا انتخاب نکنند. نظر فقهی در حال حاضر تقلید از میت را جایز می داند. ولی من با توجه به استفتائاتی که وارد می شود، معتقدم که مردم این گزینه را انتخاب کرده اند و آن را ادامه خواهند داد. حتی مردمی که از مراجع دیگر تقلید می کنند، به دنبال وسیله ای برای تقلید از سید می گردند. با این که جریانهایی سعی دارند مقلدان سید را جذب کنند. علاوه بر این علامتهای سؤال بسیاری را در برابر مقلدان سید مطرح می کنند. ولی مردم آگاه هستند و می توانند انتخاب خود را معین کنند. اگر مردمی بخواهند به مراجع زنده مراجعه کنند، از نظر ما مشکلی وجود ندارد. ولی اعتقاد ما این است که مردم تقلید از سید را ادامه خواهند داد و در نتیجه واقعیت همین را مورد تأکید قرار داده و در آینده نیز مورد تأکید قرار خواهد داد. استفتائاتی که به دفتر می آید، اثبات می کند که مردم هنوز هم بر باور خود هستند. از میزان استفتائات به هیچ وجه کاسته نشده است. زیرا مردم به اطرافیان سید و کسانی که راه فقهی و عملی او را ادامه می دهند، اطمینان و اعتماد دارند. <o:p></o:p>

           آیا احساس می کنید که تلاشهایی برای صدمه زدن به میراث فقهی سید وجود دارد؟<o:p></o:p>

           طبیعی است که بعضیها تلاش کنند که مقلد کسب کنند. این امری مشروع و اقعی می باشد. ولی ما در این زمینه نمی خواهیم وارد درگیری با کسی شویم. اما برای مردم تأکید می کنیم که می توانند بر تقلید از سید باقی بمانند. بعضیها می خواهند که از دیگران به تقلید از سید منتقل شوند. ما این مسأله را پیگیری خواهیم کرد. مردم هم انتخاب خود را خواهند داشت.<o:p></o:p>

           آیا برای مردم تأکید می نمایید که سید علی فضل الله از روشی که پدر بزرگوارشان ترسیم کرده است، عقب نشینی نخواهند کرد؟<o:p></o:p>

           این امر طبیعی است و ما آن را برای مردم اثبات خواهیم کرد. گذشت ایام نیز آن را اثبات خواهد کرد. ما با سید بودیم و به راه و روش و اندیشه او باور داشتیم و آن را شکل درستی می دانیم که باید به جلو برود. در نتیجه این امر را ادامه خواهیم داد و به ریزترین جزئیات توجه خواهیم داشت.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

گفتگو از احمد عزالدین<o:p></o:p>

روزنامه کویتی الانباء، 5 شوال 1431هـ برابر با 13/9/2010م<o:p></o:p>