گزارش بیستمین کنفرانس تربیتی جمعیت مبرات خیریه

جمعیت مبرات خیریه بیستمین کنفرانس تربیتی خود را تحت عنوان "حکمت و موعظه نیکو در سیره مؤسس مبرات علامه مرجع آیت الله العظمی سید محمد حسین فضل الله" در سالن اجتماعات الزهراء (س) واقع در مسجد امامین الحسنین (ع) در حارة حریک بیروت برگزار نمود.

جمعیت مبرات خیریه بیستمین کنفرانس تربیتی خود را تحت عنوان "حکمت و موعظه نیکو در سیره مؤسس مبرات علامه مرجع آیت الله العظمی سید محمد حسین فضل الله" در سالن اجتماعات الزهراء (س) واقع در مسجد امامین الحسنین (ع) در حارة حریک بیروت برگزار نمود.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

در این کنفرانس که با حضور و نظارت دکتر حسن منیمنة وزیر تحصیلات عالی لبنان برگزار گردید، تعدادی از فعالان عرصه تعلیم و تربیت و شخصیتهای اجتماعی و دینی و جمع زیادی از دانش آموختگان جمعیت مبرات خیریه از سراسر لبنان حضور داشتند. این مراسم با تلاوت آیاتی از قرآن مجید آغاز گردید و سپس سرود ملی لبنان نواخته شد. <o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

سخنان دکتر حسن منیمنة وزیر تحصیلات عالی لبنان<o:p></o:p>

بعد از نواخته شدن سرود ملی لبنان، دکتر حسن منیمنة وزیر تحصیلات عالی این کشور به ایراد سخن پرداخت. در بخشی از سخنان ایشان آمده است:<o:p></o:p>

حضور در این مجلس گرامی برای من مایه مسرت و شادمانی است. خوشحالم از مشارکت شما در دیدگاهای روشن و اندیشه های الهام بخشی که علامه مرجع سید محمد حسین فضل الله در زندگی خود به نشر آنها پرداخت، دیدگاهها و اندیشه های دامنه داری که همه زوایای زندگی را در بر می گیرند و به قضایای معاصر می پردازند و با چالشهای مهم زمانه و اضطرابها و سرگردانیهای آن مقابله می نمایند. این اندیشه ها، پاسخهای مطمئنی ارائه می دهند که جز به اندازه نیاز منطق و گشودن تنگناهای تحیر و ناامیدی، به اشکال گیری نمی پردازد و تردید آفرین را جز به اندازه درک انگیزه ها و شرایطش مورد قلع و قمع قرار نمی دهد و تردید او را به ایمان به زندگی سرشار از امکانات غنی تبدیل می نماید.<o:p></o:p>

تربیت محور توجه ایشان را تشکیل می داد که با تجربه ای زنده و پیشگام تجسم یافته است. این تجربه جمعیت مبرات خیریه است که توانسته است با نظم عالی و دستگاه مدیریتی و آموزشی خود و فداکاری کارکنان خویش، نمای نهادهای تربیتی و مراقبتی بزرگ لبنان را به خود اختصاص دهد.<o:p></o:p>

اگر جمعیت مبرات خیریه روح اصرار بر کار را از سید راحل الهام نمی گرفت، این موفقیتها به دست نمی آمد. او با لبخند مطمئن و ژرفای انسانی خود با سخت ترین بحرانها مقابله می کرد. او اختلاف مردم را نعمت و گوناگونی آنان را ثروتی برای وجود انسانی به حساب می آورد. اندیشه بلند او از جزئیات فراتر می رفت و به دور دستها نظر داشت. مهمتر از همه اینها ایمانی زنده و پویا به خداوند بود که به صورت برآورده کردن نیازهای مردم و حفظ کرامت ایشان و تقدیس آزادی ایشان تبارز می یافت. او به این حدیث شریف نبوی عمل می کرد: "مردم عیال خداوند هستند و محبوب ترین آنها نزد خداوند، سودمندترین آنها به عیال او می باشد."<o:p></o:p>

برای معظم له تربیت فقط ارائه و انتقال یک سری معلومات یا قالب بندی نسلهای جدید در چارچوب اعتقاداتی خاص یا بزرگنمایی وابستگیهای مذهبی نبود. چیزی که در بسیاری از اقدامات تربیتی مبهم وجود دارد. بلکه به نظر سید تربیت عبارت از کاشتن توان ذهنی و روانی و فنی در وجود دانش آموز بود. تا او بتواند در نقاط عطف زندگی خود تصمیم بگیرد و ارزشهای هدفمندی را بر پیکر وجودی خود بپوشاند و توان ایجاد ارتباط با دیگران را رشد و توسعه دهد. چیزی که می تواند موانع عزلت و گوشه گیری در بین بشر را از بین ببرد و نابود نماید و انسانها را تشویق نماید که وجود انسانی مبتنی بر مشارکت را بدست آورند. به صورت اختصار تربیت از دیدگاه سید رشد دادن توانمندیهایی بود که در انسان افق اندیشه ورزی حکیمانه و اراده زندگی کریمانه و توان ابداعگری را ایجاد می نماید.<o:p></o:p>

این همان چیزی است که اصرار ایشان بر داشتن ارتباط روزانه با مردم، همه مردم، بدون این که تفاوتهای طائفه ای و طبقاتی را در نظر بگیرد، تفسیر می نماید. او خیلی خوب به مخاطب خود گوش می داد و سریعتر از آن چه فکر کنی خواسته او را درک می کرد. وقتی که رسالت خود را برای تو بازگو می کرد، احساس می کردی که ندایی از درون دارد تو را مورد خطاب قرار می دهد و تو هم چاره ای جز گوش دادن به آن نداری و باید به منطق او تسلیم شوی و محبت ریزان از حروف و کلمات او را درک نمایی.<o:p></o:p>

از علامه مرجع سید فضل الله یاد گرفته ایم که داشتن خصوصیات مذهبی و اعتقادی، مانع نمی شود که انسان در چشم انداز روحی و فکری وقضایای علمی و دغدغه ها و رنجهای مردم را درک نکند. قضیه اصلی سید، انسانیت و سرنوشت او بود. در این صورت او سیمای انسانی خالصی می شود که فضیلتها و بذرهای خیراندیشی موجود در آن به صورت مساوی برای همه مردم توزیع می گردد.<o:p></o:p>

من از برپاکنندگان این کنفرانس تشکر می نمایم. کنفرانسی که سعی دارد به بارزترین وجوه حکمت و موعظه حسنه در سیره مؤسس مبرات، حضرت سید محمد حسین فضل الله بپردازد. ایشان بدون تردید همچنان گرانبها و سیراب کننده نیکی و محبت در بین ما باقی خواهد ماند.<o:p></o:p>

*******<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

سخنان دکتر محمدباقر فضل الله مدیرکل جمعیت مبرات خیریة<o:p></o:p>

عزیزان! حضور قویتر سید در بین ما باید در آگاهی و باور ما باشد. او باید به جهت نوع اندیشه ورزی و نحوه تولید فکری و فرهنگی خود، در باور ما حضور داشته باشد. باید نسبت به رفتار مکتبی او همیشه آگاهی داشته باشیم همان رفتاری که نسلهای متمادی بر اساس آن تربیت شدند. <o:p></o:p>

او در همه اینها رهبر و مقتدای ما بود. حکمت و موعظه نیکو روش تعامل سید با دیگران بود. این کلید سحرآمیز سید برای دلهای دیگران بود. از این رو همیشه مردم را با حکمت و موعظه نیکوی خود به اسلام نزدیک می کرد. بارها تکرار می کرد که حکمت و موعظه حسنه دو قاعده طلایی است که از طریق آن می توان دشمن را به دوست تبدیل نماید.<o:p></o:p>

مدارس مبرات در هیأت عالی تحول روشها در مرکز آموزش برای پژوهش و توسعه مشارکت دارند. مشارکت فعال مبرات در بررسیها و گزارشها باعث شده است که روشهای تازه ای برای ورزش کودکان و مرحله ابتدایی شکل بگیرد. این مشارکت با حضور سی مدرسه مبرات در اجرای آزمایشی برنامه آموزشی حاوی روشهای جدید شکل گرفته است.<o:p></o:p>

در راستای اولویتهایی که مبرات هماهنگ با رسالت خود که بر ایجاد فرصتهای برابر برای همه دانش آموزان از کسانی که دارای مشکل هستند تا کسانی که ممتاز و برتر می باشند، تأکید دارد، این جمعیت در کمیته مسؤول پیشنهاد تعدیلهای لازم برای برنامه امتحانات رسمی برای افراد دارای نیازهای خاص مشارکت داشته است. هدف این بوده است که این برنامه از فراگیری و انعطاف بیشتری برخوردار شود و فرصت موفقیت را برای دانش آموزان بیشتری فراهم آورد.<o:p></o:p>

مبرات طبق خواسته مؤسس آن، راه خود را ادامه خواهد داد. تداوم کار به معنای داشتن اراده مقابله با چالشهاست. مهمترین چالش همان تأکید بر نقش آموزشی مؤسسه در ساختن شخصیتی مکتبی آموزش دیده و آگاه و رشد دادن آن است. مبرات این کار را یکی از مهمترین راه های اصلاح جامعه می داند. چالشهای دیگری نیز داریم که به صورت روزانه با آن دست به گریبان هستیم. از جمله هماهنگی با انسانهای دیگر و روی آوردن به او و به دست آوردن قدرت صبر بر گفتگو و مبادله خیر و نیکی با او و عقب نماندن از حرکت زمانه و هماهنگی با حرکت علمی زمانه و زدودن خرافات از ذهنها می باشد. <o:p></o:p>

*******<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

سخنان علامه سید علی فضل الله<o:p></o:p>

حکمت و موعظه حسنه و جدال و دفع به روش بهتر، مجموعه آرامش بخشی است که امروز برای تعامل با یکدیگر بدان نیاز داریم. اینها ابزارهای لازم برای برقراری ارتباط می باشد. حکمت این است که همیشه متغیرها را مورد رصد قرار دهیم و اندیشه ها و گفتارها و رفتارهای متناسب با آن را جستجو کنیم. خلاف حکمت این است که هر قدر که شرایط و افراد و مکان و زمان تغییر کردند، همیشه یک روش و یک راه داشته باشیم. "پس هر کس که دو روزش یکسان باشد، مغبون است." حکمت این است که سعی کنیم هیچگاه مغبون نشویم. حکمت این است که با کمترین ضرر و بیشترین فایده کار کنیم.<o:p></o:p>

حکمت و موعظه حسنه با اقتضائات آن دو، در همه چیزهای پیرامونی ما لازم است. با خودمان، با فرزندانمان، با کارکنانمان، با دانش آموزانمان، با وقتمان و مالمان و چیزهای دیگر. از این رو همیشه باید از حکمت به عنوان روش زندگی خود هدایت بجوییم تا از دردها و رنجهایی که در آن قرار داریم اعم از خود بینی و تعصب رأی و افتادن در دام واکنش گرایی و تصمیم گیریهای بدون تدبر بیرون شویم. <o:p></o:p>

موعظه حسنه نیز بیانی از همین حکمت و حرکت آن در عرصه واقعیت با همه جزئیات و عناوین آن است. امروز باید از سید هدایت بجوییم. برای سید حکمت خود تاریخی طولانی دارد. از همان زمان که سید کار دینی و مکتبی خود را آغاز کرد و مجله ای فرهنگی را منتشر کرد، نامی بهتر از "حکمت" برای آن نیافت. شاید بعضی از دوستان آن را به یاد داشته باشند. در همان روزها سید کتاب خود را به نام "مع الحکمة فی خط الاسلام" منتشر کرد که حاوی مقالات سید در همین مجله است.<o:p></o:p>

سید حکمت را به مانند موعظه حسنه در طول زندگی خود و در تقابل با همه چالشها به جریان انداخت. در عرصه اندیشه، حکمت سید این بود که به دور از فضای غلو و خرافه گرایی و همه آن چیزهایی که وارد دین شده اند ولی هیچ همخوانی با کتاب خدا ندارند، اسلام را از منابع اصیل آن بگیرد. او توجهی عمیق داشت به این که در فهم خود از آیات و روایات دقیق باشد و در فهم دیگران تجدید نظر نماید. از این رو با همه احترامی که برای گذشتگان داشت، سید اندیشه خود را در برابر اندیشه دیگران ملغی نساخت و مسؤولیت خود را این نمی دید که از باورهای خود به نفع دیگران دست بردارد. همیشه می گفت: "ما برای خود فکری داریم و آنان نیز برای خود فکری داشتند. به ایشان احترام می گذاریم ولی این به معنای این نیست که با ایشان اختلاف نداشته باشیم."<o:p></o:p>

سید بر این عقیده بود که انسان باید با خودش هماهنگ و رو راست باشد، به خودش احترام بگذارد و یک شخصیت داشته باشد. وقتی نظری را ارائه می دهد یا حکم شرعی را می پذیرد یا موضعی را اتخاذ می کند نباید دچار دوگانگی باشد. باید در برابر خداوند معذور باشد. نباید به فکر خود تعصب بورزد و به آن ببالد. ولی در عین حال باید به اندیشه و نظرات دیگران نیز تعصب نداشته باشد. حتی اگر آنان نامهای بزرگی داشته باشند. او به ما و همه مردم ندا می داد: "در اندیشه هایتان آزاده باشید." این همان سید است که همیشه می گفت: "با من بیندیشید." با این که از جایگاه فکری و فقهی والایی برخوردار بود نمی گفت که من برای شما می اندیشم و شما از پی من روان باشید. سید نمی خواست که مردم برای او کف بزنند و هلهله راه بیندازند و به تمجید او مبادرت کنند بلکه می خواست که مردم به حق و ارزشها ملتزم باشند.<o:p></o:p>

سید در کار مکتبی خود نیز حکیم بود. او گفتگو را به عنوان یک روش برگزید و روی کردن به دیگران را قاعده قرار داد و از اقناع ابزاری ساخت. کسانی را که با ایشان همخوانی و همنوایی داشت، دوست می داشت و نعمت هماهنگی را مورد تأکید قرار داده و آن را بر اساس استواری بنا ساخت. با کسانی که او را دوست داشتند نیز حکیمانه رفتار می کرد و با ایشان مشورت می داد و نصیحتشان می کرد. همیشه با صدای بلند با ایشان فکر می کرد و با صدای بلند از ایشان حمایت می نمود. واژه "زیر میزی" جایی در قاموس سید نداشت.<o:p></o:p>

سید با کسانی که با او اختلاف داشتند نیز حکیم بود. او در ابتدا دنبال اشتراکات می گشت تا این که موانع روانی را بر طرف نماید. بعد از آن نوبت به گفتگو و جدال ثمر بخش و تلاش برای قضایای مشترک می رسید.<o:p></o:p>

سید وقتی که به سوی وحدت اسلامی و صیانت و حمایت از اسلام و گفتگو با همه ادیان و گرایشهای فکری دیگر دعوت کرد، نیز حکمت را مورد تأکید قرار داد. زیرا با وحدت، نیروها جمع می شوند و توانها بر هم افزوده می شوند. در غیر این صورت تباه و نابود خواهیم شد. <o:p></o:p>

او در برابر کسانی که به او اهانت می کردند نیز حکیم بود. او به آنها اجازه نمی داد که او را به حاشیه بکشانند و از کار اصلیش باز دارند یا او را وادارند که از مواضع اصولیش دست بردارد. او همیشه موضع امیر المؤمنین (ع) را مورد تأکید قرار می داد که فرموده بود: "تا زمانی که امور مسلمانان به سامان است و در آن جز بر من بر کس دیگری ستمی نیست من نیز در صلح و سازش هستم." <o:p></o:p>

سید نهادهایی فردی را بنیاد ننهاد بلکه نهادهایی نظامند را تأسیس کرد. نهادهایی که نباید تابع زور و قدرت باشند و عرصه منفعت جوییها شوند، بلکه قدرت رأی و تصمیم درستتر و برتر و تا حد امکان تصمیمات توافقی، باید بر آنها سیطره داشته باشد. حکمت سید حتی در جزئیات نیز تجلی یافت. او نسبت به گونه گونی نهادها و مؤسسات و توزیع جغرافیایی آنها نیز اهتمام داشت. سید بر مناطقی تأکید داشت که فقیرتر و محروم تر بودند.<o:p></o:p>

سید می خواست نمونه ای قابل الگوگیری ارائه نماید. این که بعد از فقدان مؤسس نیز کار نهادها و مؤسسات ادامه یابد و این نهادها دچار ضعف و فروپاشی و عقبگرد نشوند و از راه خود باز نمانند. از این رو پایه ها و مبانی را بنا کرد که تداوم حرکت این نهادها را روی مبانی اولیه آن تضمین نماید و تین مؤسسات به میراث شخصی و خانوادگی تبدیل نشوند و مورد نزاع اختلافات و نیروهای قویتر واقع نگردند.<o:p></o:p>

عزیزان! حکمت فقط چیزی گفتنی یا انجام دادنی نیست بلکه فضا، عملکرد و برنامه ای است که الگو بودن را می آموزد: "دعوتگران به سوی ما با غیر زبانتان باشید."<o:p></o:p>

از این رو هر یک از شما باید از خودش آغاز نماید و فرقی ندارد که چه جایگاه و موقعیتی دارد. عزیزان! شعار سید این بود: عقل برای همه باز است، قلب باز است و در خانه باز است. او عقل خود را نبست و قلب خود را نبست و در دفتر خود را نبست. از این رو همه مردم توانستند با آزادی به او بپیوندند. زیرا نزد او امنیت و اطمینان و محبت و صمیمیت را یافتند. پیش او حل مشکلات خویش را یافتند. همان گونه که سفیر انگلستان بیان داشته است، وقتی از پیش سید بیرون می رفتند، با وضعیتی بهتر بیرون می شدند. این قاعده طلایی را در برابر چشمهای خود قرار دهید. این که با کسانی که برخورد می کنیم، در حالی از پیش ما بروند که از وضعیتی بهتر برخوردار شده اند.<o:p></o:p>

عزیزان! شما همان کسانی هستید که سید در کار و راه خود به آنها تکیه کرده است. شما همان کسانی هستید که هنوز هم سید به شما امید دارد که راه او را ادامه دهید. به کمتر از این از شما راضی نمی شویم و شما هم برای خود راضی نباشید.<o:p></o:p>

از این رو همان گونه که محاسن و خوبیهای شما بزرگ است، خطاها و اشتباهات شما نیز برای مردم و سید و از بالاتر از همه اینها نزد خداوند بزرگ خواهد بود. زیرا همه این مؤسسات و نهادها برای خداوند خواهد بود.<o:p></o:p>

ما در کنار سید، باید عهد ببندیم تا در همان راهی برویم که او ترسیم کرده است و به این راه وفادار باشیم. ما نسبت به افراد و اشخاص تعصبی نداریم. این را سید به ما نیاموخته است. به ما نیاموخته است که نسبت به نهادها و مؤسسات نیز تعصب داشته باشیم. ولی ما به سید التزام داریم. زیرا او رسالتمدار و مکتبی بود و از طریق او می خواهیم به افراد و نهادهای پیرامونی خود روی بیاوریم.<o:p></o:p>

عزیزان! ما با همدیگر و همه خوبان، کار نهادها و مؤسسات را ادامه خواهیم دارد و با بودن شما و همه آن کسانی که به این مؤسسات چشم دوخته اند، این مؤسسات بهتر از این خواهند شد.<o:p></o:p>

تأکید می داریم که این نهادها و مؤسسات در نبود مرشد و راهنمای خود ضعیف نخواهند شد. حتی اگر این مرشد کسی در حد و اندازه سید باشد. زیرا همه آن کسانی که در این نهادها هستند، سید خواهند شد و سید هم چنان حاضر و ناظر خواهد بود. این نهادها باقی خواهند ماند. زیرا سید با نیتی صادق و مالی پاک که همان اموال الهی هستند و برای هدفی خدایی آنها را پایه گذاری کرده است و آن چیزی که برای خدا باشد، رشد خواهد کرد و زیاد خواهد شد.<o:p></o:p>

هر کس بنا به موقعیت خود مسؤولیت دارد. همه ما دوش به دوش هم، به ایفای این نقش خواهیم پرداخت. عنوان همیشگی ما این خواهد بود که ما پیش از این که کارمند باشیم، رسالتمدار هستیم.<o:p></o:p>

*******<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

در خلال این کنفرانس فیلمی مستند از حضور بیست ساله "سید" در کنفرانسهای تربیتی گذشته مبرات که توسط جمعیت مبرات خیریه تهیه شده بود به نمایش در آمد. نشستی نیز با حضور اسقف سلیم غزال برگزار گردید. وی در این نشست گفت:<o:p></o:p>

این راحل بزرگ که او را از دست داده ایم و به یاد او در این جا گردهم آمده ایم، بیش از یک عالِم دینی بود. او مرد ایمان بود. او علامه ای بود غرق در نعمت. درونی داشت پاک و پاکیزه و قلبی داشت وسیع و باز. آری او مرد ایمان و زندگی است. او مربی بود که فهم ایمان با ذهنیتی آرام را آموزش می داد که سعی دارد بدون ادعای داشتن انحصار، حقیقت را دریابد. محمد حسین فضل الله با فقه و ادبیات و اندیشه خود، عاشق خداوند در وجود انسان بود. دغدغه اساسی او این بود که به انسان بیاموزد که خداوند او را دوست دارد و به همان اندازه که او محبوب خداوند است باید دیگران را دوست داشته باشد و آنان را برادر خود به حساب آورد.<o:p></o:p>

*******<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

سخنان استاد محمد السماک<o:p></o:p>

آن چه سید داشت این بود که بعد حقیقی خطرات ناشی از تفرقه در دنیای اسلام را می دید. او اگر صرفاً یک فقیه یا واعظ بود، حرکتش فقط به خانه و مسجد منحصر می شد. اما او همه حوادث دنیا را می دید و تحولات و متغیرها را دنبال می کرد. او می خواند و عمق عوامل تأثیرگذار بر وحدت و نقش حال و آینده دنیای اسلام را می دید. او به روشنی رابطه سببی بین دسته بندی در جهان اسلام و سیطره بیگانگان را به خوبی می دید. از این رو به خوبی می دانست که تلاش برای وحدت اسلامی به معنای مقابله با هیمنه و سلطه بیگانگان می باشد.<o:p></o:p>

او به خوبی می دانست کسانی که از وحدت مسلمانان ضرر می کنند از هیچ تلاش و عملی برای به تعطیلی کشاندن فکری و  عملی وحدت کوتاهی نخواهند کرد. همین طور به خوبی می دانست که تداوم دعوت به وحدت اسلامی و تلاش برای آن با هر نوع ابزارهای تعطیل کننده روبرو خواهد شد. در نتیجه درگیری و مواجهه امری حتمی می باشد. این درگیری راهبردی بهای سنگینی خواهد داشت. همین طور او به خوبی می دانست که به عنوان عَلَم بردار وحدت باید این تاوان را بپردازد. ما می دانیم که ایشان چگونه بر بالهای فرشتگان از میان این ویرانیها بیرون شد تا دعوت به سوی وحدت را پیگیری نماید و مقاومت خود را در برابر هیمنه بیگانگان ادامه دهد. همین طور می دانیم که او از ناحیه نزدیکان خود، از هم کیشان و هم مذهبان خود، ستم دید و رنج برد. ولی با همه این ستمها، هیچگاه سست نشد و آرام نگرفت و دچار تردید نشد.<o:p></o:p>

*******<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

خلاصه سخنان شیخ حسین الخشن مدیر حوزه های علمیه مرجع راحل سید محمد حسین فضل الله<o:p></o:p>

سید فضل الله در همه حرکات اخلاقی و تربیتی و سیاسی خود، رفتاری حکیمانه داشت و از سعه صدر برخوردار بود و اذیتها را تحمل می کرد. <o:p></o:p>

حکمت در مکتب سید فضل الله به معنای چاپلوسی و ظاهرسازی نیست بلکه به این معناست که باید با واقعیت روبرو شد و آن را متزلزل کرد و عقلها را از خواب غفلت بیدار کرد. اصلاحگری نزد سید فضل الله انگیزه شخصی نداشت بلکه وظیفه ای مکتبی به شمار می رفت.<o:p></o:p>

معظم له در جامعه اسلامی نقش خاموش کننده و آرام بخش داشت. او نقش احیایی هم داشت و سعی می کرد که با فهم مستقیم متون دینی و به دور از شرحهایی که بر گُرده دین سنگینی می کنند، دین را زنده نماید. باید همه جزئیات حرکت سید گردآوری شود و همگان بکوشند که روش اخلاقی و سیاسی و عملی او را فرابگیرند تا این اندیشه در نسلهای آینده به مانند نسلهای کنونی شد و بالندگی حاصل نماید.<o:p></o:p>