مصاحبه تلویزیون ایران با معظم له

به مناسبت بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی؛ تلویزیون ایران، مصاحبه ای با معظم له ترتیب داد. در ابتدای این مصاحبه معظم له طی بیاناتی به ابعاد معنوی و سیاسی امام (رض) پرداختند. متن سخنان ایشان و مصاحبه تقدیم خوانندگان گرامی می شود.

بسم الله الرحمن الرحیم<o:p></o:p>

امام خمینی(رض) به معنای واقعی کلمه اسلامگرا بود و شخصیتی اسلامی بود که اسلام را همه چیز دنیا می دانست. او در سطح دنیا به اسلام می اندیشید. هر چند که خاستگاه حرکت او از ایران بود ولی او بر این عقیده بود ایران جایی است که بهتر از جاهای دیگر می تواند تجربه اسلامی را در آن پیاده نماید. به همین دلیل استکبار جهانی تصمیم گرفت که به بهانه صدور انقلاب، در بین ملتهای دیگر با ایشان مبارزه کنند. من بر این تصور هستم که اگر حضرت محمد (ص) هم در این دوران وجود داشت، در جنگ استکباری خود ضد او می گفتند که او می خواهد انقلاب خود را صادر نماید و دعوت اسلامی خود را به منطقه و جهان برساند.<o:p></o:p>

به واسطه اجتهاد فقهی ایشان در مسأله ولایت عامه فقیه بود که اسلام در همه اندیشه های امام خمینی تجلی یافت. البته این اندیشه در بین فقهای پیشین مانند شهید اول و صاحب جواهر و شیخ نراقی نیز وجود داشت اما آنان نتوانستند که این اندیشه را به مرحله اجرا در آورند. زیرا شرایط آنان اجازه چنین کاری را نمی داد. ولی امام خمینی با اصرار و صلابت و ایمان و آمادگی خود برای تحمل خطرات و حتی فداکاری و قربانی شدن توانست برای از بین بردن کفر و رهروان راه کفر و استکبار جهانی در قالب استکبار شرقی و یا غربی که بر ایران و منطقه سیطره داشت، مردم ایران و بعضی از ملتهای دیگر را به حرکت در آورد. <o:p></o:p>

صلابت و شجاعت و و تکیه او بر خداوند متعال و دیدگاه قرآنی او  اساس پیروزی انقلاب او را تشکیل می دهد. علاوه بر این مردم ایران او را فقیهی شجاع و مخلص می دیدند که مردم خود را دوست دارد. شنیدم که او در یکی از موضعگیریهای خود می گوید: هر چه داریم از خداوند متعال است و من هیچ نقشی در این باره ندارم و در درجه دوم هر چه هست از آن مردم است. او به مردم مسلمان و آگاه و باز اندیش باور داشت.<o:p></o:p>

بنابراین امام خمینی شخصیت اسلامگرای شیعه بود که به روش اهل بیت (ع) التزام داشت. چرا که روش اهل بیت را روش اسلامی اصیل می دانست که برای وحدت همه مسلمانان تلاش می نماید. شعار او این بود: ای مسلمانان متحد شوید! او بر این اعتقاد بود مسلمانانی که در دیدگاههای مذهبی و کلامی و فقهی خود اختلاف دارند، باید به این فرمایش الهی چنگ بزنند: «واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولاتفرقوا» (آل عمران/103) و «فإن تنازعتم فی شیء فردوه إلی الله والرسول» (نساء/55) او به این امر باور داشت که بهترین راه برای تقریب مسلمانان به یکدیگر و ایجاد وحدت در بین آنان، گفتگو و باز گرداندن اختلافات به کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) است.<o:p></o:p>

نقش ایشان به وحدت مسلمانان منحصر نمی شد بلکه برای وحدت مستضعفان جهان تلاش می کرد و این را می توان در شعار معروف ایشان دید: ای مستضعفان جهان متحد شوید! زیرا او می خواست مستضعفان دنیا بدانند که اسلام دین متمدنی است که می تواند مشکلات اقتصادی و سیاسی و امنیتی و فرهنگی پیچیده را برای انسان حل نماید. ایشان بر این نظر بودند وقتی که مستضعفان به حقیقت اسلام پی ببرند، می توانند بدان بگروند و برای رویارویی با استکبار جهانی با مسلمانان متحد شوند.<o:p></o:p>

شاید یکی از بارزترین نتایج انقلاب امام خمینی که استکبار جهانی و دنیای کفر به مقابله با آن پرداخت این باشد که اسلام را وارد خردها کرد. چه آنهایی که تأییدگر اسلام بودند و چه آن کسانی که با اسلام دشمنی داشتند. بنابراین انقلاب او باعث گردید که دنیا به اسلام بیندیشد و آزادی موجود در آن را دریابد. یعنی درست پس از آن که مردم دنیا چیزی از اسلام نمی دانستند و اسلام به عنوان دینی تمدنی به آنان معرفی نشده بود، دنیا به اسلام روی آورد.<o:p></o:p>

امام خمینی پیشگام دعوت اسلامی بود و به همه مردم توجه داشت و بر این عقیده بود که رهبران باید نظر مردم را بخواهند و پذیرای انتقادات آنان باشند. ایشان حتی بالاترین مقامات دولتی و غیر دولتی را در برابر مورد انتقاد قرار می داد. زیرا نمی خواست این امتیاز را برای رهبران قائل شود تا آنان به افرادی تبدیل شوند که اشتباهات آنان هم برای مردم رنگ تقدس به خود بگیرد. تلاش می کرد که مردم و رهبران از فرهنگ و اندیشه اسلامی برخوردار شوند و نیز می خواست به ارزشهایی چون حقیقت و عدالت رویکرد پیدا نماید نه آن اسلامی که به ضرر حق و حقیقت به قدرت و سلطه چشم دوخته باشد. او نمونه ای از فقیه رهبری بود که تا پایان عمر خود می اندیشید و استنباط می کرد و اجتهاد می نمود و مراقب اوضاع داخلی و خارجی بود.<o:p></o:p>

ما خواهان آن هستیم که رفتارها و گفتارهای امام خمینی که در صحیفه نور گرد آوری شده است، به صورت گسترده ای مورد بازخوانی قرار گیرد تا مردم با نمونه ای از دعوتگران اسلامی آشنا شوند که در سطح بالایی از فقه و اخلاص نسبت به خدای متعال و اسلام در خط اهل بیت (ع) قرار دارند. هدف ما این است که مردم با میراث تمدنی اهل بیت (ع) آشنا شوند و فقط به جنبه مصایب وارد به ایشان بسنده نکنند.<o:p></o:p>

وقتی که یاد این شخصیت اسلامی را گرامی می داریم متوجه برجستگیهای ایشان می شویم که بر پیشینیان خود برتری یافت و کار را بر آیندگان خود دشوار ساخت. ما از جمهوری اسلامی که برخاسته از ژرفای حرکت و فقه ایشان است می خواهیم که در خط او باقی بماند و تغییرات شکل گرفته در دنیا را در نظر داشته باشد و با الهامگیری از خط ایشان خطهای تازه ای را به وجود آورند نه این که در دوره ایشان دچار رکود و جمود شود. زیرا هر دوره با دوره های دیگر فرق می نماید. خداوند رحمت واسعه خود را شامل حال ایشان بنماید و با رهبران اسلامی پیشگام در راه دعوت اسلامی، فقدان ایشان را جبران نماید.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

*********<o:p></o:p>

           به نظر شما فتاوای امام خمینی پیرامون وحدت شیعه و سنی چه اهمتیی دارد؟<o:p></o:p>

           مشکل وحدت اسلامی بین شیعه و سنی امروزه ریشه در دو مسأله دارد: یکی ریشه های تاریخی کینه هایی است که طائفه گرایان و فرقه گرایان متعصب بدان دامن زدند و مسلمانان یکدیگر را تکفیر کردند و گمراه پنداشتند. خصوصاً وقتی که حاکمان جور بر مسلمانان حاکم می شدند این مسأله بیشتر مورد تشویق قرار می گرفت. اینان نمی گذاشتند که خط اصیل اهل بیت در بین مردم گسترش پیدا کنند و مردم را به راه راست سوق دهند. در این باره مشکلات تاریخی بسیاری به وجود آمد و وارد تفکراتی گردید که فقهای متعصب و طائفه گرا بدان دامن می زدند. آنان حتی به جزئی ترین مسائل منفی هم که بین این فرقه و آن فرقه وجود داشت در بین مردم دامن می زدند. تمام مجادلات برای این بود که این فرقه اسلامی آن فرقه اسلامی را با سنگ گمراهی و کفر و دوری از اسلام بزند.<o:p></o:p>

دیگر این که استکبار جهانی می بیند که دسته بندی موجود بین شیعه و سنی فرصت خوبی برای سیطره بر مقدرات و ثروتهای و مراکز راهبردی مسلمانان است. از این رو تلاش می نماید به خاطر کینه ای که از اسلام و مسلمین دارد به اختلافات و تعصبات مذهبی دامن بزند. ما عین همین عملکرد را از سوی پادشاهان و امیران و رؤسا و رهبران احزاب به خدمت استکبار جهانی در آمده هم می بینیم که به چنین کارهایی دامن می زنند تا این که استکبار جهانی هم چنان بر جامعه اسلامی سلطه داشته باشد.<o:p></o:p>

از این رو تصور می نماییم که قضیه وحدت اسلامی اکنون با سیاستهای استکبار جهانی برخورد حاصل کرده است. لذا بر اسلامگرایان وحدت طلب است که در این دو خط حرکت کنند: اول این که به درون بپردازند و به مسلمانان یاد بدهند که به یکدیگر احترام بگذارند و یکدیگر را حفظ کنند و یکدیگر را تکفیر نکنند و ضد استکبار جهانی با یکدیگر پیوند و ارتباط پیدا کنند. زیرا استکبار جهانی شروع به اشغال مناطق و کشورهای اسلامی مانند عراق و افغانستان و سودان و سومالی کرده است و غیر از این اروپاییها هم تلاش می کنند جاهای دیگر جامعه اسلامی را اشغال کنند.<o:p></o:p>

شعاری که امام خمینی مطرح کرد: آزادی برای همه ملتها و همه مسلمانان، شعار ما در خط وحدت اسلامی و آگاهی و رویکرد و حرکت از طریق اسلام است تا این که بار دیگر اسلام مبنای فکر و عاطفه ورزی و زندگی شود.<o:p></o:p>

           روز جهانی قدس که امام خمینی اعلام کرد چه اهمیتی دارد؟<o:p></o:p>

           اعلام روز جهانی قدس یک حرکت سیاسی و دینی برای باقی ماندن قدس در اذهان سیاسی مسلمانان است. این روز روزی جهانی است که به منزله جشن آزاد سازی قدس در آینده است ولی استکبار جهانی و مزدوران آن در کشورهای اسلامی، احساس کردند که این روز خطری برای برنامه های استکباری آمریکایی و اروپایی در رابطه با رژیم غاصب اسرائیل می باشد. زیرا سهم به سزایی در بسیج مسلمانان برای آزادی قدس و بیرون راندن یهودیان از آن دارد.<o:p></o:p>

از این رو جنگ جهانی ضد روز قدس آغاز گردید. حتی از ناحیه آن کسانی که از ناحیه ملی با این قضیه ارتباط دارند. مانند بعضی از جریانهای فلسطینی که برگزاری روز جهانی قدس را نفی می کنند. آن هم علی رغم این که از این ضرورت سخن می گویند که قدس باید پایتخت دولت فلسطین باشد. زیرا آنان از استکبار جهانی می ترسند. نگران آنند که نکند استکبار جهانی در راه مزدوریشان مسائل دیگری را بر ایشان تحمیل کنند.<o:p></o:p>

از این رو مسلمانان باید بر برگزاری مراسم روز جهانی قدس اصرار بورزند و این روز را آن چنان گسترش بدهند که تمام ایام سال روز قدس گردند. زیرا قدس فقط یک سرزمین یا یک مسجد نیست بلکه نماد همه فلسطین و دنیای اسلام است. زیرا وقتی خدای متعال از مسجد الاقصی سخن می گوید، پیرامون آن را نیز مبارک و خجسته می خواند و این یعنی این واژه همه دنیای اسلام را در بر می گیرد.<o:p></o:p>

           نگاه شما به امام خمینی به عنوان یک رهبر معنوی و سیاسی چگونه است؟<o:p></o:p>

           امام خمینی تبلور رهبر جنبش اسلامی بود. طبیعی است انسانی که با عقل و قلب و توانایی و همه امور خود برای جنبش اسلامی زندگی می نماید، به پیامبر و ائمه اطهار(ع) اقتدا نماید که همه زندگیشان برای اسلام بود، باید پیشوای همه مسلمانان باشد. ما از همه تلاشگران برای اسلام می خواهیم که برای خودشان طرح رهبری داشته باشند تا اگر رهبری از بین رفت، این خلأ با رهبر دیگری پُر شود. زیرا سرنوشت اسلام و روند آزادی در دنیا، بر ساختن رهبرانی حکیم متوقف است.<o:p></o:p>

ما بر این عقیده هستیم جایز نیست که خلأ رهبری وجود داشته باشد و طبیعی است وقتی می خواهیم شخصی را به عنوان رهبر انتخاب کنیم، باید همه عناصر رهبری موجود در شخصیت او را مورد بررسی قرار دهیم و نباید از در این باره به مدیحه سرایی و عواطف فردی بپردازیم. زیرا رهبری یک قضیه جدی است که حال و آینده امت اسلامی را در بر می گیرد.<o:p></o:p>

           حضرت عالی از جنبه سیاسی امام خمینی سخن گفتید، در باره جنبه عرفانی ایشان اگر سخنی دارید بفرمایید؟<o:p></o:p>

           در آغاز سخن عرض کردم که امام خمینی شخصیتی عرفانی قرآنی بود. از این رو تصور من این است که قرآن به خاطر مفاهیمی خود که در عرصه شناخت و عقیده و عبادت و طاعت، دارای  رویکرد به خداوند است. به نحوی که به دور از جزئیات فلسفی موجود در دنیای عرفان، خداوند همه چیز انسان می شود. این امر باعث می شود که انسان عرفانی شود. به همین دلیل من بر این عقیده هستم که عرفان، عرفان قرآنی است. همان قرآنی که پیامبر و ائمه (ع) دعاها ومناجاتهای خود را از آن الهام گرفته اند. بنابراین بررسی میراث به جای مانده از ایشان و بررسی عمیق قرآن کریم و نه دست یازیدن به روشهای پیچیده فلسفی، بلکه برخورداری از روحیه دعوتی اسلامی و معنوی قرآن کریم، نشان دهنده عرفان است که باعث می شود با اخلاص و معنویت به سوی خداوند رویکرد حاصل نماییم.<o:p></o:p>

           از شما سپاسگزاریم.<o:p></o:p>

تاریخ 11 جمادی الثانی 1430 هـ برابر با 4/6/2009م<o:p></o:p>