خطبه جمعه، 18 اردیبهشت ماه 88

بیروت؛ 13 جمادی الاولی 1430 هـ برابر با 18 اردیبهشت 1388 هـ و 8/5/2009م

 

مطالب مهم خطبه اول: دنیا مزرعه آخرت است / مراقبت خداوند بر اعمال / محاسبه نفس / آماده شدن برای سؤالهای آخرت.

مطالب مهم خطبه دوم: تلاش برای مشکل آفرینی بین ایران و سوریه / تعرض به مسجد الاقصی برای ایجاد جدایش توسط صهیونیستها / سازمان ملل متحد در آغوش اسرائیل / در لبنان نقد مسؤولان طائفه گرا ممنوع است.

خطبه اول:<o:p></o:p>

دنیا مزرعه آخرت است<o:p></o:p>

خداوند متعال در قرآن مجید می فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ* وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ* لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ» (حشر/18-20).<o:p></o:p>

خداوند متعال از انسان می خواهد که از کار خود آگاه باشد. زیرا عمل ممکن است که نیک یا بد باشد. پس انسان باید از خودش بپرسد که عملش خوب است یا بد؟ همین طور عمل ممکن است عمل حلال باشد یا حرام. باید از خودش سؤال نماید که آیا این عمل حلال بود یا حرام؟ چرا که اگر انسان خودش را بشناسد و نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی نماید، می تواند در نگاه به خود توازن داشته باشد. در این صورت به مجرد این که در جایی یا مرحله ای موفق شد، غرور او را نمی گیرد و اگر به مصیبت یا خسارتی دچار گردید، دچار یأس نمی گردد.<o:p></o:p>

وقتی که انسان نفس خود را مورد محاسبه قرار می دهد، باید این گونه بیندیشد که دنیا مزرعه آخرت است. زیرا همان گونه که وقتی انسان کشت می نماید، پس از مدتی می بیند که کشت او مفید بوده است یا غیر مفید، همینطور باید بیندیشد که دنیا مزرعه آخرت است و او آن چه را که در دنیا کشته است، نتایجش را در آخرت درو می نماید. «يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ» (انشقاق/6). «فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ*وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» (زلزلة/7-8). پس انسان باید به درستی عمل خود را مورد بررسی قرار دهد که چه چیزی را برای آخرت پیش می فرستد. آیا اعمالی را برای آخرت می فرستد که مورد رضایت پروردگار است و او را وارد بهشت می نماید یا این که اعمالی را که برای آخرت می فرستد، موجبات خشم پروردگار را فراهم آورده و او را به دوزخ می کشاند. «وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ» (قصص/77). پس آخرت همان خانه سرنوشت و جاودانگی است. انسان نباید در لحظه ای که دارد عملی را انجام می دهد غرق شود. بلکه باید نتیجه این عمل را بداند. این که این عمل آیا صرفاً جنبه دنیوی دارد یا این که در آخرت نیز ادامه پیدا می نماید.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

مراقبت خداوند بر اعمال<o:p></o:p>

خداوند متعال می فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ – از خدا پروا دارید و در خودتان غرق نشوید و خدایتان را فراموش نکنید. خداوند را مراقب همه اعمال خود بدانید تا این که بتوانید به او تقرب جویید. زیرا رضایت الهی باعث می گردد که انسان در قلب و عقل و عواطف خود احساس سعادت و خوشبختی نماید. چرا که خداوند غایت هم غایات و انتهای همه آمال است - وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ – فردای انسان همان آخرت است که پس از ترک این دنیا به سوی آن رهسپار می شود - وَاتَّقُوا اللَّهَ – پس وقتی می دانید چه چیزی را برای خود پیش فرستاده اید، مواظب باشید که پس از این چه اعمالی را خواهید فرستاد. اگر عمل شما نیک است از خداوند بخواهید که بر آن بیفزاید و اگر بد است از خدا طلب بخشش کنید و به سوی خدا بازگردید - إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ -  زیرا خداوند از نهانها و آشکارهای انسان آگاه است - وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ – زندگی دنیوی با طمع ورزیها و شهوات خود، آنان را به خودش مشغول داشت به نحوی که گمان کردند در زمین جاودانه می مانند - فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمَْ» (حشر/18-19). زیرا اگر انسان خدای خود را فراموش نماید، مسؤولیت و آخرت خود را هم فراموش می نماید و اگر آخرت خود را فراموش نماید، عمل خود را هم فراموش می نماید و فراموش می کند که باید برای آخرت آمادگی بگیرد. همان وقتی که همه مردم باید در برابر پروردگار جهانیان بایستند. ولی اگر انسان در هر زمانی به یاد خدا باشد، مسؤولیت خود را در برابر خداوند در روز قیامت هم فراموش نمی نماید و همیشه با یاد آن است.<o:p></o:p>

در آیات دیگر قرآن مجید آمده است: «قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا*قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنسَى» (طه/125-126)، «لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ – اینان همان کسانی هستند که به یاد خدا هستند و مسؤولیت خود را در برابر خداوند انجام می دهند و تلاش می کنند که به مقام قرب الهی نائل شوند. اینان وارد بدون این که مورد محاسبه قرار گیرند، وارد بهشت می گردند. اما آن کسانی که از فرمان خداوند تمرد کنند و در برابر خداوند عصیان نمایند، جهنم در انتظار آنان است. بدین ترتیب اصحاب بهشت - هُمُ الْفَائِزُونَ» (حشر/20).<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

محاسبه نفس<o:p></o:p>

رسول گرامی اسلام در باره شناخت و محاسبه نفس می فرماید: "زیرک ترین زیرکها کسی است که نفس خود را محاسبه نماید – باید از لحظه لحظه نفس خود آگاه باشد و همه اندیشه ها و گفتارها و روابط خود را بداند که آیا در راه راست قرار دارد یا این که در خط انحرافی قرار دارند؟ آیا از جمله کسانی است که خداوند بر آنها نعمت داده است یا از کسانی است که خداوند بر آنها خشم گرفته است؟ - و برای پس از مرگ عمل نماید – یعنی برای آخرت عمل نماید – و احمق ترین احمقها کسی است که از هوای نفس خود پیروی نماید و باز به خداوند امید داشته باشد." او بدون این که به مسؤولیتهای خود عمل نماید آرزوی رسیدن به بهشت و کسب رضایت الهی را دارد.<o:p></o:p>

از امام علی (ع) روایت شده است که فرمود: "اعمال نفس خود را مورد محاسبه قرار دهید – ما عادت داریم که دیگران را مورد محاسبه قرار دهیم. زیرا همیشه به دیگران نگاه می کنیم و به خودمان توجه نداریم. با این که انسان به خاطر دیگران مورد پرسش قرار نمی گیرد و مسؤولیتی در ازای اعمال دیگران ندارد. بلکه او مسؤول نفس خودش است. پس باید پیش از این که دیگران را مورد محاسبه قرار دهد خودش را محاسبه کند – و از نفس خود بخواهید وظایفی را که به عهده دارد انجام دهد – خداوند نمازهای پنجگانه و روزه ماه رمضان – اگر توانایی گرفتن آن را دارد – و حج و نظایر آن را بر وی واجب کرده است. خداوند واجبات دیگری را هم بر انسان واجب کرده است و او باید از نفس خود بخواهد که این واجبات را انجام دهد و در انجام آنها کوتاهی ننماید – و از فنای آن برای بقای آن بهره بگیرد و توشه برگیرید – و بهترین توشه تقوا می باشد – و پیش از این که بر انگیخته شوید، آماده شوید."<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

آماده شدن برای سؤالهای آخرت<o:p></o:p>

از امام علی (ع) روایت شده است که فرمود: "شایسته است که انسان ساعتی داشته باشد – یک وقتی خاصی برای خود داشته باشد – که کاری او را به خود مشغول ندارد – در این ساعت به کار دیگری مشغول نشود – در آن نفس خود را محاسبه نماید و در آن به چیزهای خوب و بدی که در شب و روز برای آن کسب کرده است بنگرد." سود در عمل بسیار مهمتر از سود در مال و دارایی است و زیان در اعمال مهمتر از خسارت در مال و ثروت است.<o:p></o:p>

از امام صادق (ع) روایت شده است: "از جمله سفارشهای  لقمان به فرزندش این است: بدان که فردا وقتی که در برابر خداوند عز و جل می ایستی، از چهار چیز از تو  پرسش می شود. جوانی خود را در چه راهی صرف کردی – زیرا خداوند به تو جوانی داده است و جوانی بهترین دوره عمر انسان است که در آن انسان توانایی انجام هر کاری را دارد – و عمر خود را در چه راهی گذراندی – آیا آن را در کارهای صالح سپری کردی یا این که به نافرمانی و کارهای بد گذراندی؟ آیا با این کارها رضایت خداوند را کسب کرده ای یا این که خدا را به خشم آورده ای – و ثروت خود از چه راهی بدست آوردی – آن را از راه حلال بدست آوردی یا حرام؟ زیرا بعضی بر این عقیده هستند که هر آن چه به دستشان رسیده است، حلال است. این روزها روزهای مال و ثروت حرام است. اموالی که بعضی از دولتها می دهند تا بعضیها را بر بعضی دیگر غلبه دهند. این که مردم گروه خاصی را انتخاب کنند بدون این که این گروه شایستگی این مسؤولیت را داشته باشد. در گزارشهای آمریکایی خواندم که این انتخابات لبنان گرانترین انتخابات دنیا بوده است. زیرا بعضی از دولتهای عربی میلیونها دلار را برای کاندیداهای تابع خود صرف کرده اند. همین طور بعضی از مردم پولهایی را از کشورهای استکباری و ستمگران می گیرند برای این که به نفع آنها از کشورها و شهروندان خود برایشان جاسوسی کنند – و در چه راهی صرف کرده ای – مال خود را در راه حلال مصرف کرده ای یا در راه حرام؟ -  پس برای این آمادگی بگیر – اینها سؤالهای امتحان در برابر خداوند است. پس باید خود را برای این امتحان در آخرت آمادگی بگیری – و برای آن جواب آماده کن. "<o:p></o:p>

امام علی (ع) چگونگی محاسبه نفس را به ما می آموزد. می فرماید: " وقتی که صبح شد و سپس شب گردید به نفس خود بازگردد و بگوید: ای نفس! این روزی بود که بر تو گذشت و هرگز به سوی تو بازنگردد و خداوند درباره آن چه که در آن صرف کردی از تو سؤال می نماید که در آن چه کاری کردی؟ یاد خدا کردی یا او را ستایش نمودی. آیا حق مؤمنی را به جای آوردی؟ آیا اندوهی را از او زدودی؟ آیا در نبودش از خانواده و فرزندانش حفاظت به عمل آوردی؟ آیا پس از مرگش از بازماندگانش حفاظت به عمل آوردی؟ آیا در نبود برادرت او را از فضل خود بهره مند ساختی؟ آیا مسلمانی را یاری کردی؟ در باره او چه کردی؟ پس تمام چیزهایی را که در باره او انجام داده ای با یاد آور. اگر درباره او خیر و نیکی کرده ای، سپاس خدای عزوجل را به این جهت به جای آور که به تو توفیق این کار را عنایت فرموده است و اگر معصیت یا کوتاهی به یادت آمد، از خداوند طلب بخشش کن و تصمیم بگیر که دیگر به آن بر نگردی."<o:p></o:p>

پس انسان باید در اعمال خود دقت کند و هر روز او روز حسابرسی باشد تا این که به گونه ای به سوی خداوند خود رهسپار گردد که در خط رضایت الهی قرار دارد. خداوند در باره بعضی از مردم می فرماید که در روز قیامت برمی خیزند و نامه اعمالشان بدستشان داده می شود. می گویند: «يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا» (کهف/49).<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

خطبه دوم:<o:p></o:p>

بسم الله الرحمن الرحیم<o:p></o:p>

ای بندگان خداوند تقوای الهی را رعایت نمایید و در برابر چالشهایی که از سوی استکبار جهانی علیه اسلام و مسلمین دامن زده می شود، با مسؤولیت پذیری موضعگیری نمایید. ببینیم در اطراف ما چه می گذرد؟<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

تلاش برای مشکل آفرینی بین ایران و سوریه<o:p></o:p>

در این روزها رهبران رژیم صهیونیستی تلاش می کنند تا در هماهنگی با دولت آمریکا برنامه ای را در منطقه به اجرا در آورند. مسؤولان صهیونیست چه در سطح رئیس این رژیم و چه دولت دست راستی افراطی آن، فعالیت می کنند تا این که از دو طریق تحولاتی را در منطقه به وجود آورند. اول این که ایالات متحده آمریکا را وادارند که با ایران به عنوان یک خطر راهبردی برخورد کند. از این رو آمریکا را تحریک می نماید که برنامه هایی را برای رویارویی با ایران روی دست بگیرد و زمان گفتگو با ایران را کوتاه نماید و برای اعراب معتدل هم راهبردهایی را طراحی نماید که آنان هم وارد این روند شوند. می شنویم که این روزها موضعگیریهای عربی با هماهنگی عجیبی با شرایط و اهداف و تحرکات رژیم دشمن بر شدت حملات خود بر ایران افزوده اند. در همین راستا حرکات نهان و آشکار آمریکا هم ادامه دارد تا شکافی را پیدا کند که از طریق آن آمریکاییها و دشمن صهیونیستی و اعراب معتدل وارد شوند و مشکلاتی را بین سوریه و ایران دامن بزنند. همان دو دولت مانعی که توانسته اند به انحای مختلف به نفع نیروهای مقاومت در کل منطقه در نقشه سیاسی و امنیتی تأثیر بگذارند. یا این که می خواهند با هدف تخریب وارد رابطه راهبردی بین این دو کشور شوند یا این که روندی را ایجاد کنند که از تحکیم و پیشرفت روابط بین این دو کشور کاسته شود.<o:p></o:p>

با دیدار اخیر رئیس جمهور اسلامی ایران از سوریه ما در این زمینه احساس راحتی و آسایش می کنیم و احساس می کنیم تمام تلاشهایی که سعی دارند بین دو دولت و دو ملت ایران و سوریه فاصله بیندازند، چه از سوی آمریکا باشد و چه از سوی رژیم صهیونیستی و چه حاصل هماهنگی طرفهای عربی باشد که هنوز هم سعی دارند چشم بر خطر دشمن ببندند، تلاشهایی برملا شده اند و امیدی به موفقیت آنها نمی رود. طرفهای عربی چشم به سوی دشمن دوخته اند و در مقابل می خواهند با ایران دشمنی کنند که یک روز هم مشکلی برای دنیای عرب نبوده است و پس از پیروزی انقلاب اسلامی یک روز سعی نکرده است که امنیت سیاسی و نظامی دنیای عرب را مورد تعرض قرار دهد. بلکه همواره یکی از ارکان مبارزه با دشمن و حمایت از مقاومت و آزادی خواهان دنیای عرب و مسلمانان و حامی اساسی قضیه فلسطین به عنوان قضیه مظلومان و قضیه اسلامی و عربی بوده است و از این بابت متحمل تاوانها و حملات فزاینده ای شده است بر عکس بعضی از اعراب که چنین القا می کنند که پرداختن ایران به قضیه فلسطین برای سیطره بر مؤلفه های قدرت در منطقه می باشد. زیرا خطراتی را که ایران به خاطر حمایت از قضیه فلسطین متحمل شده است، از شمار بیرون است.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

تعرض به مسجد الاقصی برای ایجاد جدایش توسط صهیونیستها<o:p></o:p>

اما خط دومی که دشمن در جهت آن حرکت می نماید این است که تحولی میدانی در داخل فلسطین اشغالی به وجود آورد و این تحول روی کل منطقه هم بازتاب حاصل نماید. دشمن سعی دارد که شهرکها را در کرانه باختری و خصوصاً قدس توسعه دهد به نحوی که بوسیله کمربند از شهرکهای صهیونیستی، پیرامون مسجد الاقصی به کلی تغییر کند. دشمن می کوشد که این مکان را برای عبادت یهودیان خالی کند تا این که سرانجام به کنیسه یهودی تبدیل شود و باقیمانده کرانه باختری به جزیره هایی از شهرکهای یهودی تبدیل شود که شهرها و روستاهای فلسطینی را محاصره نموده اند و این واقعیت را حتی بر برگه توت عربی که طرح عربی نام گرفته است هم تحمیل نماید.<o:p></o:p>

درست در چنین شرایطی، اعراب خصوصاً آنانی که با قوانین فوق العاده و حملات اطلاعاتی متوالی، ملتهای خود را مصادره کرده اند، فعالند و به مناسبت شصت و یکمین سالگرد تأسیس دولت اسرائیل برای رئیس این دولت پیام تبریک می فرستند. این واقعیت نشان دهنده نوعی خیانت و خضوع و سقوط است که در هیچ یک از دوران معاصر یا قدیمتر از آن به عنوان ملتهای عربی و اسلامی مانند آن را شاهد نبوده ایم. این ذلت پس از تلاشهای شکست خورده است، برای این که لباس بخشش بپوشد.<o:p></o:p>

ما از اعراب و آنانی که در جایگاههای رسمی خود هنوز رگه هایی از عزت و کرامت برایشان باقی مانده است، می خواهیم که بیایند و اهداف اسرائیل را که سعی دارد نگذارد یک قدرت عرب و اسلامی که بتواند با برتری نظامی صهیونیستی مقابله نماید بوجود آید و می کوشد که مقاومت را با همه اشکال جهادی و فرهنگی آن از بین ببرد، با واقعگرایی مورد بازخوانی قرار دهند. ما از اینان می خواهیم که بیش از پیش به جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرت برتری که همواره حامی راهبردی قضایای اساسی آنان بوده است روی بیاورند. زیرا بر این عقیده هستیم که هنوز هم این فرصت را دارند که این خلل را اصلاح کنند. همین طور بر این عقیده هستیم که ایران علی رغم این که در معرض حملات خدشه دار کننده و تردید آفرینی قرار داشته است، برای در آغوش کشیدن آنان، سینه و دل خود را به روی آنان خواهد گشود. <o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

سازمان ملل متحد در آغوش اسرائیل<o:p></o:p>

از سوی دیگر از سازمان ملل متحد و دبیرکل آن می خواهیم که از تحریکگری بوسیله فرستادگان خود دست بردارد. اینان سعی دارند که بین مراکز اسلامی و عربی ایجاد مشکل کنند. همین طور می خواهیم که این سازمان با دست زدن به اقدامی اساسی، صداقت خود را به اثبات برساند. این اقدام می تواند محاکمه سران اسرائیل به خاطر جنایتهای زشت در نوار غزه باشد. ولی به نظر می رسد که دبیرکل سازمان ملل متحد به جای این که سعی نماید از این سازمان حمایت نماید، بیش از پیش به دامان اسرائیل سقوط کرده است. او اعلام داشته است که پس از ارائه گزارش کمیته تحقیق این سازمان بین المللی به شورای امنیت، باب بازخواست از دشمن را خواهد بست و به گفتگو با دولت دشمن اکتفا خواهد کرد و دنبال این خواهد بود که به خانوده های قربانیانی که در مراکز تحت نظارت سازمان ملل به قتل رسیدند، غرامت پرداخت شود. اما او از دشمن نمی خواهد که این غرامت را پرداخت نماید. این نشانه آن است که این سازمان با یک ضربه دیگر سقوط می نماید و دیگر این که عدالت بین المللی امری نسبی است و صداقت ندارد. در نتیجه بر ملتها و نیروهای زنده آن است که از طریق قدرت درونی و مقاومت اصیل خود، دنبال راه حلهایی باشند که حقوق و کرامت آنها را حفظ نماید. زیرا در این دنیا عدالتی وجود ندارد و جز با زور به حقوق احترام نمی گذارند. از این رو من از ملتها می خواهم که همه انواع مقاومت را در بر بگیرند و هر چیزی را که قدرت آفرین است بسازند. نباید از هر نوع سلاحی که می تواند سلاح عزت در برابر دشمن و هیمنه بین المللی باشد، دست بکشند. زیرا دست کشیدن از این سلاح به معنای دست کشیدن از حق حیات و تداوم و حمایت از آینده است.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

در لبنان نقد مسؤولان طائفه گرا ممنوع است<o:p></o:p>

اما در لبنان شاهد آنیم که احساس میهن دوستی وجود ندارد. همان احساسی که می تواند جای احساسهای طائفه ای و مذهبی را بگیرد. احساسهای طائفه ای و مذهبی می کوشد به گونه ای موارد زشت و منفی خود را بپوشاند و خود را به عنوان قضیه ای اصلی جا بزند. آن هم در شرایطی که می بینیم گفتمانهای بسیج کننده، تأثیرهای تعدی جویانه خود را در خیابانها به جای گذاشته است. تا این که رأیی که این گروه یا آن گروه به صندوق آرا می اندازد، تخلیه حالت روانی عقده منشانه علیه گروه دیگر باشد. نه این که برخاسته از برنامه ای ارائه شده از سوی این رهبر و فلان رهبر در باره مسائل اصلاحی و تغییری باشد که مردم از آن چیزی نمی فهمند، چون مشغول کف زدن و هورا کشیدن هستند.<o:p></o:p>

این از یک سو و از سوی دیگر همگان از ضرورت بازخواست و محاسبه مسؤولان حرف می زنند ولی در مقام عمل قضیه کاملاً شکل دیگری به خود می گیرد. زیرا کسی نمی تواند مسؤولان طائفه گرا را مورد نقد قرار دهد. زیرا فرزندان این طائفه نقد وی را تعدی به طائفه خود به شمار می آورند. همین طور مذهبیها نقد فلان رهبر مذهبی را جنگ علیه مذهب خود می دانند. همین مسأله باعث گردیده است که نقد، حتی نقد واقعی و منطقی، به مشکلی برای میهن تبدیل شود که ممکن است به خشونت و بروز مشکلاتی در بین شهروندان بینجامد. این بدان معناست که باید به عصمت مسؤولان مهم باور یابیم و آنان را به قدیس تبدیل کنیم. به نحوی که اشتباهات آنان به مقدساتی تبدیل می شوند که نباید پیرامون آنها علامت سؤالی مطرح شود. مسأله وقتی شکل خطرناکتری به خود می گیرد که افراد ریز و درشت دینی اعلام می کنند که باید به ضرر ارزشهای دینی و اخلاقی که لازم است بر تحرکات ایشان حاکمیت داشته باشد، به صورت مطلق نسبت به رهبران طائفه وفاداری مطلق وجود داشته باشد.<o:p></o:p>

اما اگر از این مسؤول یا آن دیگری سؤال کنی: این چیزها را از کجا آورده ای؟ تو با این حرف به مقدسترین چیزها پرداخته ای و اگر خواهان اصلاح نهادهای قانونی شوی، با این حرف خطوط قرمز را زیر پا گذاشته ای. خصوصاً اگر از اشتباهات قضات و رؤسا و جنایتکارانی حرف بزنی که برای میهن فاجعه آفریدند و اکنون در جایگاه رهبری قرار گرفته اند و می خواهند که بالاتر از هر گونه نقدی باقی بماند و تو با این کار در معرض تهمت و بازخواست قرار می گیری. زیرا تو کشور و امنیت آن را در معرض خطر قرار داده ای. باقی می ماند سؤال در باره شبکه های جاسوسی دشمن که در جاهای مختلف رخنه کرده اند. بعضیها از مزدوری به عنوان یک حرفه در کشور حرف می زنند و بعضی دیگر اشاره می دارند که این مزدوران کوچک در مکتب مزدوری درس خوانده اند که بزرگان در کشور تأسیس کرده اند. همان کشوری که دروازه هایش به روی بادها و طوفانهای دنیا و جاسوسهای پراکنده در هر جای دنیا باز است. همه ملل و نحل و طوائف و مذهب در طائفه مزدوری جمع شده اند که مزدوران را متحد می نماید ولی لبنانیها را دور و پراکنده می کند.<o:p></o:p>