خطبه جمعه، 11 اردیبهشت ماه 88

بیروت؛ 4 جمادی الاولی 1430هـ برابر با 11 اردیبهشت 1388 هـ و ا/5/2009م

 

مطالب مهم خطبه اول: روز کارگر؛ بزرگداشت کارگر فداکار / احادیث پیامبر(ص) و ائمه(ع) در باره کار / سرانجام ستم به کارگر / کار راهی به سوی بهشت یا دوزخ است.

مطالب مهم خطبه دوم: شهرکسازی برای تغییر نقشه فلسطین / معیارهای دوگانه سازمان ملل متحد / سیاست ثابت آمریکا در قبال اسرائیل / گفتمان ملی و آزاد شدن افسران / گران ترین انتخابات در طول تاریخ.

خطبه اول:<o:p></o:p>

روز کارگر؛ بزرگداشت کارگر فداکار<o:p></o:p>

در این روز دنیا دارد روز کارگر را جشن می گیرد تا این که بر ارزش کارگر در ساختن زندگی و متحول کردن آن تأکید بورزد و فرقی ندارد که این کار برای خدمت به انسان باشد و یا خدمت به تمدن و حرکت نظام مند هستی. طبیعی است که کارگر مانند هر انسانی دیگر، عهده دار مسؤولیت است و می تواند با اخلاص تمام مسؤولیت خود را انجام  دهد. زیرا بر این عقیده است که کار امانتی خدا و مردم نزد اوست و نیز می تواند این مسؤولیت را احساس ننماید و از کار خود کم بگذارد یا در آن خیانت نماید و یا آن را خراب نماید و نظایر آن.<o:p></o:p>

از این رو بزرگداشت این روز بزرگداشت کارگری است که در کار خود اخلاص دارد و در برابر آن چه که می گیرد، آن گونه که باید آن را به کارفرما تحویل می دهد. اگر چه مردم از کارگر در جنبه های مادی زندگی سخن به میان می آورند، مانند سازندگی و تولید و کارهای دیگر. اما کارگران سیاسی هم وجود دارند همانهایی که در عرصه سیاسی مشغول به کار هستند. بعضی از اینان ممکن است در کار خود به امت اسلامی خیانت کنند و بعضی دیگر ممکن است در کار خود نسبت به مردم اخلاص داشته باشند. این مسأله درباره کارمندان اداری هم مطرح است همانهایی که بعضی از آنها از موقعیت اداری خود به سود منافع فردی خویش سوء استفاده می کنند و بعضی از آنها هم البته در راستای منافع مردم مخلصانه حرکت می کنند.<o:p></o:p>

همین طور کارگزاران حاکمیت مانند پادشاهی و امارت و ریاست نیز هستند. بعضی از اینها جایگاه خود را رسالتی می دانند که باید در رهبری مردم و رهبری کشور در عرصه های آزادی و استقلال، اخلاص داشته باشند و بعضی دیگر جایگاه خود را فرصتی می دانند که باید از آن برای بزرگ کردن شخصیت خود به ضرر مردم و امت اسلامی، استفاده کنند. زیرا اینان به جایگاه رهبری به عنوان جایگاهی فردی و شخصی نگاه می کنند.<o:p></o:p>

بعضی دیگر کارگران دینی هستند. بعضی از اینان سعی دارند که از دین برای تأمین منافع مادی خود استفاده کنند، اما بعضی دیگر کار دینی خود را کاری مکتبی می دانند. اما بهترین عمل این است که انسان را متوجه آخرت نماید و آن کاری است که انسان در راه خدا و طاعت و عبادت او تلاش نماید. کار از این امر چنین یاد می نماید: «يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ» (انشقاق/6) پس مؤمنان برای رسیدن به خداوند سختی می کشند. زیرا تلاش می کنند که به مسؤولیتهای خود در ازای اوامر و نواهی خداوند عمل نمایند.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

احادیث پیامبر(ص) و ائمه(ع) در باره کار<o:p></o:p>

در این روز سعی می کنیم که به بعضی از سخنان پیامبر(ص) و ائمه (ع) در باره ماهیت و گونه گونی و مسؤولیتهای کار اشاره نماییم. پیامبر گرامی اسلام در سفارشی به ابن مسعود می فرماید: "ای ابن مسعود! هر گاه خواستی که کار کنی با علم و عقل کار کن – اگر خواستی کاری را انجام دهی باید نسبت به این کار آگاهی و شناخت داشته باشی. زیرا بعضی از مردم گواهینامه های جعلی به دست می آورند و به کارمند و مدیر و معلم تبدیل می شوند. ولی در درون خویش جهل دارند و بعضی دیگر از مردم هم ممکن است که بدون استفاده از عقل خود کار کنند. در حالی که عقل سبب می گردد، انسان به نقاط ضعف و قوّت کار خود بیندیشد – و بپرهیز از این که بدون تدبر و علم کاری را انجام دهی. زیرا خداوند جل جلاله می فرماید: «وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنكَاثًا» (نحل/92)."<o:p></o:p>

باز از رسول خدا(ص) روایت شده است: "خداوند متعال دوست دارد که اگر یکی از شما کاری را انجام داد این کار را کامل انجام دهد." وقتی که کاری را در زمینه ساختن یا کشاورزی یا صنعت یا هر زمینه دیگری به عهده می گیری باید آن را کامل و بدون عیب و نقص انجام دهی. از رسول گرامی اسلام روایت شده است که فرمود: "خداوند دوست دارد که کارگر کار خود را خوب انجام دهد." از امام صادق(ع) روایت شده است: "وقتی که ابراهیم فرزند رسول خدا از دنیا رفت، پیامبر در قبر او شکافی دید. وارد شد و آن را درست کرد. سپس فرمود: هرگاه یکی از شما کاری را انجام داد باید آن را کامل نماید."<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

سرانجام ستم به کارگر<o:p></o:p>

نکته دیگری  در این زمینه وجود دارد و آن این است که بعضی از کارفرمایان در دادن حقوق کارگران خود تأخیر می کنند. در حالی که ممکن است کارگر به این پول نیاز داشته باشد تا این که نیازهای خود و خانواده خود را تأمین نماید و قرضهای خود را ادا کند. ولی بعضی از کارفرمایان این کار را انجام می دهند تا این که از سود این تأخیر استفاده کنند و بعضی دیگر از حقوقی که در ابتدا روی آن توافق صورت گرفته است، کمتر می دهند. در این باره از رسول خدا روایت شده است: "هر کسی در مورد اجر اجیر خود ستم روا دارد – حقوق وی را ندهد و یا این که از آن کم بگذارد – خداوند عمل او را حبط می کند – اگر کارفرما جزو کسانی باشد که نماز می خوانند و روزه می گیرند، ولی به کارگران خود ستم نماید خداوند تمام اعمال او را از بین می برد. گویی اصلاً عملی نداشته است – و بوی بهشت را بر وی حرام می کند هر چند که بوی بهشت از پانصد ساله فاصله پیدا باشد." از آن حضرت روایت شده است:  "خداوند همه گناهان را می آمرزد مگر فردی که مزد کارگر یا مهریه زن خود را ندهد." پس انسانی که مزد کارگر خود را ندهد و یا زن خود را بدون این که مهریه او را بدهد طلاق دهد، او انسان گنهکاری است که خداوند گناه او را نمی آمرزد هر چند که عمل هم داشته باشد.<o:p></o:p>

نه فقط باید مزد او را به صورت کامل بدهی و از آن کم نگذاری بلکه باید او را از مزدش بهره مند سازی. در این باره از پیامبر گرامی اسلام روایت شده است: "مزد کارگر را پیش از این که عرقش خشک شود به او بپردازید و در حین کار او را از میزان مزدش آگاه سازید." در احادیث آمده است که روزی امام رضا (ع) دید که یکی از کارگزارانش کارگری را به کار گمارده است. از او پرسید: آیا مزدش را به او گفته ای؟ گفت: نه. امام با او درشتی کرد. زیرا اگر کارگر را از میزان مزدش باخبر سازی و سپس به اندازه اندکی مزد او را بیشتر دهی، او این کار تو را به حساب نیکوکاری می گذارد.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

کار راهی به سوی بهشت یا دوزخ است<o:p></o:p>

پس ما باید بر این عقیده باشیم که کاملی که انسان برای ادای امانت خود خالصانه انجام می دهد، امری است که خداوند متعال و پیامبرش آن را دوست دارند و علاوه بر پاداش مادی خداوند او را از پاداش معنوی هم بهره مند می نماید. به همه کارگران عزیز عرض می نمایم که فرد به خاطر انجام یک کار پاداش می گیرد و به خاطر کار دیگری مورد محاسبه قرار می گیرد. بنابراین هر کسی که برای تأیید ستمگران کاری را صورت دهد، خداوند سبحان او را مجازات می نماید و هر کس هم که برای ساختن انسان و زندگی آن گونه که مورد رضایت خداوند قرار دارد، کاری را صورت دهد، خداوند به خاطر انجام آن به وی پاداش می دهد. از این رو مردمی که کشورشان تحت اشغال در آمده است، نباید ابزار اجرایی اشغالگران باشند. بلکه باید برای حفظ منافع کشورشان تلاش کنند. <o:p></o:p>

از این رو هر انسانی باید کار خود را تدبیر نماید و بر این عقیده باشد که کار می تواند او را به سوی خداوند اوج بدهد و وارد بهشت بنماید و نیز می تواند از درجه اش نزد خداوند بکاهد و او را وارد دوزخ نماید. روز کارگر را به همه کارگران تبریک می گوییم و از همه مسؤولان می خواهیم که در مقامی قرار دارند، حقوق بایسته و مشروع کارگران به آنها بدهند.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

خطبه دوم<o:p></o:p>

بسم الله الرحمن الرحیم<o:p></o:p>

ای بندگان خداوند تقوای الهی را رعایت نمایید و با مسؤولیت پذیری در برابر چالشهایی که از سوی استکبار جهانی علیه اسلام و مسلمانان دامن زده می شود، موضعگیری نمایید. ببینیم در اطراف ما چه می گذرد؟<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

شهرکسازی برای تغییر نقشه فلسطین<o:p></o:p>

در فلسطین اشغالی، بلدوزرهای اسرائیلی کار خود را از سر گرفته اند تا این که دهها منزل فلسطینی را در قلب قدس ویران کنند. در همین راستا شهرکسازی در کرانه باختری روند رو به افزایشی به خود گرفته است که از طریق مصوبه های تازه، هزاران هکتار دیگر از اراضی اشغالی را ببلعد و سی و پنج هزار واحد مسکونی دیگر را به شهرکهای صهیونیستی اضافه نماید. بدین ترتیب کرانه باختری به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم خواهد گردید و این زمینه فراهم می گردد که از نظر عملی آن چیزی که طرح دولت فلسطینی دارای قابلیت حیات نامیده شده است از بین برود.<o:p></o:p>

با وجود جریان داشتن عملیات ویرانگری در قدس و محدود کردن آن را در حصار شهرکها و بلعیده شدن بیش از پیش کرانه باختری دیگری جایی برای تشکیلات فلسطینی و طرح یک دولت واقعی وجود ندارد که دولت آمریکا اعلام کرده است افرادی را برای آموزش نیروهای امنیتی این تشکیلات می فرستد تا این که از لحاظ امنیتی با مقاومت رویارویی نماید. در همین شرایط اتحادیه اروپایی دیگر از این مسأله حرفی نمی زند که سیاست شهرکسازی نزدیک است نقشه فلسطین را تغییر دهد. فقط فرانسه یکسری حرفهای شرمگنانه ای را بر زبان رانده است که عملیات شهرکسازی به ناآرامیها دامن می زند. اما آن چه که جامعه جهانی نامیده شده است یک کلمه حرف نزده است که طی آن خواهان توقف شهرکسازی شود. حتی دیگر آن حرفهای گذشته خود را مبنی بر توقف شهرکسازی هم دیگر تکرار نمی نماید. حتی کسی به خود این جرأت را نمی دهد که اسرائیل بخواهد تا از اجرای طرحهای خود دست بردارد. فقط صدای غربیها به این بلند است که از مسلمانان و اعراب می خواهد از هر طرحی که آن را تهدیدی برای غربیها حتی در بیست سال آینده می دانند، دست بردارد.<o:p></o:p>

جالب این است که در چارچوب برنامه ریزی برای هدف قرار دادن مراکز نظامی ایران، رژیم دشمن چند سال قبل مانورهایی را با شرکت آمریکا و ترکیه انجام داد. اما این روزها از مانورهای مشترک ترکیه و سوریه ابراز ناراحتی می نماید و آن را نگران کننده به شمار می آورد. خصوصاً پس از این که ترکیه در قبال تجاوز اسرائیل به نوار غزه موضع قاطعی اتخاذ نمود. اما اعراب هیچگاه نتوانستند از این موضعگیری استفاده کنند و کاری را برای بازگرداندن ترکیه به آغوش اسلامی خود انجام ندادند تا این که از موقعیت راهبردی مؤثر ترکیه به سود قضایای خود بهره ببرند. اعراب عین همین کار را با ایران انجام دادند. جالب این است که یکی از نویسندگان و تحلیلگران عرب گفته است که دولتهای صفویه و عثمانی که پیش از این مشکلات بزرگی را با دنیای عرب داشتند اکنون علم بردار قضایا و مسائل آنان شده اند و دارند از اعراب دفاع می کنند و این بر خلاف عملکرد رسمی دنیای عرب است.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

معیارهای دوگانه سازمان ملل متحد<o:p></o:p>

در عرصه ای دیگر از جهان عرب، مسأله تعقیب مجاهدانی که سلاح به داخل نوار غزه قاچاق می کردند ادامه دارد. لارسن نماینده جدید سازمان ملل متحد در امور قطعنامه 1559 هم وارد این ماجرا شده است و به قاهره آمده است تا این که به این قضیه دامن بزند و قاهره را به واکنشهای تازه سوق دهد. او اعلام کرده است که این مسأله پدیده خطرناکی است و با حق حاکمیت مصر ارتباط دارد.<o:p></o:p>

سؤال ما این است که اگر نقش سازمان ملل متحد حفاظت از صلح و امنیت بین المللی و حل کردن مشکلات بین دولتها و مجموعه های سیاسی است، چرا این سازمان بین المللی توجهی به حق حاکمیت سوریه ندارد که هواپیماهای دشمن آن را نقض کرد و مراکزی را در دیرالزور مورد حمله قرار داد و نیز هواپیماهای آمریکایی به سوریه تجاوز کردند و کشاورزان و کارگران را در منطقه بوکمال سوریه به قتل رساندند؟ چرا سازمان ملل متحد توجهی به حق حاکمیت سودان ندارد که هواپیماهای اسرائیلی آن را نقض کردند و اهدافی را در دریا و منطقه بورسودان مورد حمله قرار دادند؟ چرا این نهاد در ارتباط با تجاوزات هوایی روزانه اسرائیل به لبنان و فعالیت شبکه های جاسوسی دشمن برای تباه کردن امنیت داخلی لبنان کاری انجام نمی دهد؟ یا این که سازمان ملل متحد نیز همان دستور کار اسرائیل را دارد؟<o:p></o:p>

ما در برابر این موضعگیری عجیب و غریب سازمان ملل متحد که به سرحد تحریک گری و فتنه افروزی در بین اعراب رسیده است، خصوصاً در برابر تحرکات لارسن که به اسرائیل وفادار است و به ضرر سازمان ملل متحد، وابستگی به اسرائیل دارد، از سازمان کنفرانس اسلامی می خواهیم که خود را از این تنگنایی که خود را در آن گرفتار کرده است برهاند و گرنه به مرکزی تبدیل خواهد شد که طبق برنامه ها و هدایتهای اسرائیلی عمل می نماید. زیرا مسأله دارد به سر حد فاجعه می رسد و باید پیش از این که نتایج فاجعه بار آن دامن کل منطقه را بگیرد، جلو زبانه های آتش آن را بگیرند. در این شرایط به کسانی نیاز داریم که آتش این فتنه را خاموش نمایند نه کسانی که سعی دارند در راستای منافع اشغالگران و طاغیان پرونده های تازه ای را بگشایند.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

سیاست ثابت آمریکا در قبال اسرائیل<o:p></o:p>

وزیر امور خارجه آمریکا هفته گذشته از منطقه دیدار داشت. ولی در سخنان و موضعگیریهای خود از سیاستهای دولت بوش کوتاه نیامد. خصوصاً که اعلام داشت دولت وی با هر دولت فلسطینی که حماس در آن مشارکت داشته باشد و به شرایط کمیته چهارجانبه بین المللی ملتزم نباشد که از جمله شرایط آن محکوم کردن خشونت و به رسمیت شناختن دشمن در آن است، تعامل نخواهد داشت. او از فلسطینیان می خواهد که سلاح از دست بیندازند و به شرایط اشغالگران تن دهند بدون این که در مقابل، دشمن هم راه حل دو دولت و ملت فلسطین را به رسمیت بشناسد و به قطعنامه های بین المللی در قبال برچیدن دیوار حائل، تن دهد. زیرا هدف این است که اسرائیل التزامی به قطعنامه های سازمان ملل متحد و قوانین بین المللی نداشته باشد و نیز می خواهند که اسرائیل از همه ابزارهای خشونت و تروریسم و جنایت استفاده نماید. این خشونت وحشیانه دشمن در جریان تجاوز به لبنان و نواز غزه به خوبی دیده شد. بدون این که کسی جرأت کند که خشونت اسرائیل را محکوم کنند و دشمن را مورد بازخواست قرار دهد.<o:p></o:p>

آمریکایی اسرائیلی درست مانند گذشته است و فقط گفتمان تازه ای به خود گرفته است تا این که اعتماد جهانی خود را اعاده نماید و هنوز هم به این چشم دوخته است که رهبری امپراتوری گونه خود را در دنیا تثبیت نماید. هر چند که به بهای زیرپا شدن همه ملتها بینجامد و کلیت سازمان حقوق بشر از بین برود و صلح جهانی به پای منافع دشمن قربانی شود. از این رو ما از اعراب می خواهیم که فریب وعده های آمریکایی را نخورند. زیرا آن چه که وزیرامورخارجه کنونی آمریکا عهده دار آن شده است همان چیزی است که رایس به عهده داشت و گوش دنیا را پر از حرف و حدیث پیرامون طرح خاورمیانه جدید کرد که ویران شدن لبنان و غزه و دولت فلسطینی دارای قابلیت حیات تاوان آن را داد و سپس به همراه دولت و طرح خود رفت بدون این که بازگشتی در کار باشد.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

گفتمان ملی و آزاد شدن افسران<o:p></o:p>

اما در لبنان، جلسات گفتگوهای ملی تمام شد بدون این که حاضران به نتیجه ای در رابطه با اختلافات کهنه و راهبرد دفاعی که باید در باره آن واقعگرایانه فکر کنند تا این که ارتش ملی و نیروهای امنیتی را تقویت شود، دست یابند. زیرا شرایط داخلی و خارجی دشواری کشور را در بر گرفته است و این نیازمند آن است که قدرتی وجود داشته باشد که از خارج و داخل از لبنان حمایت به عمل آورد.<o:p></o:p>

ولی گفتگوگران سعی کردند که به عنوان افرادی متمدن و باز که به یکدیگر توجه دارند و خواهان آرامش هستند جلوه کنند. اما حرفهایی که در این سالنها زده شدند بسیار متفاوت بودند از حرفهایی که در موضعگیریهای سیاسی خود را نشان دادند و یکدیگر را به خیانت متهم کردند و هواداران خود را تشویق کردند که با حرفهای تنش آلود خودشان اوضاع را دچار مشکل کنند و وارد کارهای تعدی جویانه شوند و در جوانب گوناگون به ثبات و صلح داخلی آسیب بزنند و سبب گردید که با زدن سوت آغاز و پایان این بازیها، عرصه داخلی کشور هم دچار تزلزل گردد. گویا این سوتهای سیاسی و تعصبی هستند که روند داخلی امور لبنان را تعیین می کنند. حتی آن اموری را که جنبه ورزشی صرف دارند. <o:p></o:p>

ما به گفتگوگران عرض می کنیم: زیباست که شخصیتهای باز خود را در گفتگوهای داخلی نشان دهید. ولی زیباتر آن است که این امر در بین مردم نیز بازتاب پیدا نماید که دارند از گفتمانهای تحریک کننده و تعصب زای شما تأثیر می پذیرند. اگر چنین باشد دیگر حرف زدن از آرامش و تشکیل دیدارهای گفتگو که خلأ سیاسی لبنان را در زمان از دست رفته برای لبنان ومنطقه پر نماید، چه سودی می تواند داشته باشد. <o:p></o:p>

به مناسبت آزاد شدن چهار افسر بازداشتی، از همه لبنانیها می خواهیم که وحدت و همبستگی داخلی خود را حفظ کنند و به واکنشهایی که از اینجا و آنجا نشأت می گیرد گوش ندهند. از آن نهاد خاص دولتی هم می خواهیم که در عملکرد خود بازنگری حقیقی صورت دهد. وضعیت بگومگوهای سیاسی بین این گروه و آن گروه نمی تواند این گونه ادامه پیدا نماید. زیرا مسأله به یکی از ارکان اساسی دولت ارتباط دارد که بدون اصلاح و مرمت آن کشور نمی تواند به راه خود ادامه دهد.<o:p></o:p>

همین طور از همه گروهها و جریانهای لبنانی می خواهیم که از امیدی که به دادگاههای بین المللی بسته بودند قدری دست بکشند. زیرا تجارب عربی و اسلامی این دادگاهها نشان می دهد که این دادگاهها با اعمال فشار کار می کنند و با اعمال فشارهای دیگر ناگهان خاموش می شوند. از این رو نباید به این دادگاهها اعتماد مطلق داشته باشیم و یا صداقت آن را به کلی نفی کنیم. بلکه باید قضایا و کشور خود را در نظر داشته باشیم. زیرا داشتن موضع ثابت در رابطه با قضایای مردم و میهن همان چیزی است که مسأله را به سوی حقیقت سوق می دهد و آن را از مسخ شدن و رها شدگی دور می نماید.<o:p></o:p>

ما از همه لبنانیها می خواهیم که از اتهام زنیهای سیاسی و غیر سیاسی دست بردارند. زیرا ممکن است که با سوء استفاده از همین اتهام زنیها، احکام بدون دلیلی صادر گردد. ما از همگان می خواهیم که از این رقابتها دست بردارند. زیرا باعث تزلزل کشور گردیده و هیچ کمکی به اجرای عدالت نمی نماید.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

گران ترین انتخابات در طول تاریخ<o:p></o:p>

روزنامه های آمریکایی نوشتند که این انتخابات، گران ترین انتخابات در طول تاریخ بوده است. زیرا بعضی دولتها صدها میلیون دلار در این انتخابات مصرف کرده اند تا این که یک گروه سیاسی خاص در آن به پیروزی برسد. سؤال این است: وقتی که رأیها در بازار مزایده دارند به فروش می رسند، آیا این پولها بحران معیشتی شهروندان را حل خواهد کرد؟ علاوه بر این بعضی از ائتلافها در حالی شکل می گیرد که در آنها شایستگی سیاسی و آگاهیهای حقوقی به هیچ وجه مطرح نیست. بلکه فقط این مسأله مطرح است که این فرد چقدر می تواند رأی وارد صندوقهای رأی گیری نماید. سپس می آیند و از دموکراسی لبنان حرف می زنند. اما اگر ایده دموکراسی توافقی را مطرح نمایی، بعضیها این ایده را مورد حمله قرار داده و آن را با اراده انتخاب کننده مردم بر اساس اکثریت و اقلیت در فرایند دموکراسی ناهمخوان می دانند و اگر بر این اساس از آنان بخواهی که در نظرخواهی از مردم دموکراسی عددی را رعایت کنند، زمین و زمان را به هم می دوزند. زیرا بر این عقیده هستند که دموکراسی عددی به مسأله همزیستی آسیب می زند. چرا که جمعیت بعضی طوائف از تعداد طائفه های دیگر بیشتر است.<o:p></o:p>

از این رو دموکراسی لبنانی هم چنان به صورت دموکراسی عجیبی باقی مانده است که فقط القائات خارجی را می پذیرد اما مردم خود را در تنگنا قرار می دهد. این دموکراسی به عنوان معمایی غیر قابل حل و عقده ای غیر قابل گشایش هم چنان ادامه دارد. زیرا هدف این است که این کشور آن گونه که آنان می خواهند حرکت نماید تا این که پوششی برای آزمندان و چاله ای برای آزادیخواهان و عزت طلبان و کرامت جویان باشد.<o:p></o:p>