خطبه جمعه، 30 اسفند ماه 87

بیروت؛ 23 ربیع الاول 1430 هـ برابر با 30 اسفند 1387 هـ و 20/3/2009م

 

مطالب مهم خطبه اول: صادق(ع) تداوم رسالت / استاد مذاهب و علما / از آموزه های اخلاقی امام صادق(ع) / عدالت و نصیحت / وظایف دینی مسلمان.

مطالب مهم خطبه دوم: فلسطین اشغالی و نفاق یهودی سازی و مذاکره / سیاست عربی با عنوان آمریکایی / به سوی همبستگی و وحدت فلسطینی / لبنان و سرگیجه انتخابات و قدرت سازی دوباره.

خطبه اول<o:p></o:p>

صادق(ع) تداوم رسالت<o:p></o:p>

خداوند متعال در قرآن مجید می فرماید: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» (احزاب/33). هفدهم ماه ربیع الاول که بنا به روایت مشهور نزد علمای مسلمان شیعه روز ولادت پیامبر گرامی اسلام است، سالروز ولادت نواده ایشان حضرت امام صادق (ع) نیز می باشد. این که روز ولادت آن دو بزرگوار یکی شده است، چنین می رساند که امام صادق(ع) همان شخصیت اسلامی است که توانست اندیشه و حرکت و چشم انداز اسلام را تجدید نماید. امام صادق(ع) با حرکات گوناگون خود توانست تمام جریانها و گرایشهای اسلامی را چه آنهایی که به امامت ایشان عقیده داشتند و چه آنهایی که اعتقاد نداشتند تحت پوشش خود قرار دهد. امام صادق(ع) می خواست که اعتقاد اسلامی و گستره دینی آن را در بین تمامی امت اسلامی تثبیت نماید. <o:p></o:p>

امام صادق(ع) سعی داست که همه مسلمانان را در یک مسجد و یک نماز گردهم آورد تا اینکه مساجد هم رنگ مذهبی به خود نگیرند. ایشان به شیعیان خود توصیه می کردند که در نماز جماعت سایر مسلمانان حاضر شوند و از بیمارانشان عیادت کنند و بر جنازه های ایشان حاضر شوند و مانند یک مسلمان با آنها برخورد کنند. ایشان حتی به جریانهای غیر مسلمان موجود در جامعه اسلامی مانند زندیقها و ملحدان هم توجه داشتند. تا جایی که در مسجد الحرام می نشست و زندیقها که به خداوند ایمان نداشتند نیز پیرامون ایشان جمع می شدند و سعی می کردند که با طرح سؤالهای دشوار برای ایشان ایجاد چالش کنند. اما آن حضرت با دادن پاسخهای درست اینان را به تنگنا می انداخت و آنان را مأیوس و سرافکنده می کرد.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

استاد مذاهب و علما<o:p></o:p>

ائمه مذاهب اسلامی از آن حضرت به گونه ای حرف زده اند که از دیگر علما سخن نگفته اند. مالک بن انس پیشوای مذهب مالکی گفته است: "چشمی ندیده و گوشی نشنیده است و بر قلب بشری خطور نکرده است که از نظر فضل و علم و عبادت و تقوا کسی از جعفر بن محمد برتر باشد." از ابوحنیفه پیشوای مذهب حنفی که شاگرد امام صادق(ع) بوده است در باره فقیه ترین فرد دوران سؤال شد. گفت: "جعفر بن محمد" روایت شده است که او چهل سؤال را برای امام صادق(ع) آماده ساخت و آن حضرت هم به همه آنها طبق آراء و نظرات مذاهب گوناگون پاسخ داد. در این جا بود که ابوحنیفه گفت: "آیا برای ما کافی نیست که بدانیم آگاهترین مردم به اختلاف مردم، آگاهترین آنهاست." زیرا امام صادق(ع) به تمام اختلافات فقهی مذاهب کاملاً احاطه داشت.<o:p></o:p>

کتابهای سیره تعداد کسانی را که از ایشان روایت کرده اند چهارهزار نفر ذکر کرده اند که حرفشان مورد اعتماد است. یکی از سیره نویسان ذکر کرده است: "در مسجد کوفه – در آن زمان مساجد مدارس علمیه به حساب می آمدند – نه صد شیخ – استاد – را درک کردم که همگی می گفتند: جعفر بن محمد صادق به من چنین گفت." یعنی امام صادق(ع) استاد تمام علمای زمان خویش بوده است. روایت شده است که ابوحنیفه گفته است: "اگر آن دو سال نبود نعمان هلاک می گردید." یعنی همان دو سالی که از محضر امام صادق(ع) تلمذ کرده بود.<o:p></o:p>

امام صادق(ع) می فرماید: "وقتی پدرم در بستر مرگ افتاد فرمود: ای جعفر! تو را به نیکی به یارانم وصیت می نمایم. گفتم: فدایتان شوم آن چنان به ایشان بیاموزم که نیازمند سؤال از کسی نباشند." یعنی آن چنان به آنان علم می آموزم و سطح علمی ایشان را بالا می برم که در هیچ از یک از بخشهای اعتقادی و دینی اسلام نیازمند سؤال از دیگری نباشند بلکه دیگران از ایشان سؤال کنند و از ایشان بیاموزند.<o:p></o:p>

از این حرف امام صادق(ع) چنین می توان درس گرفت علمایی که رهبری علمی دینی را در حوزه ها و جاهای دیگر به عهده دارند باید به امام صادق(ع)اقتدا کنند و و دروازه های معرفت اسلامی را به روی مردم باز کنند تا به ایشان بیاموزند و هدایتشان نمایند و سطح ایشان را ارتقا ببخشند. زیرا نقش عالم این است که خردهای مردم را با رسالت پر کند  و دلهای ایشان را از معرفت لبریز سازد. ائمه ما این گونه بوده اند. اگر چه از جایگاه رهبری سیاسی دور شدند ولی جامعه اسلامی را با علم و معرفت پر کردند تا این که به مردم بیاموزند که چگونه باید با حکومت ظالم و منحرف از راه اسلام مقابله کنند.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

از آموزه های اخلاقی امام صادق(ع)<o:p></o:p>

باید احادیث امام صادق(ع) را کتابها را پر کرده اند و مردم را به سوی نیازمندیهای دینی آنان سوق می دهند و بر جنبه اخلاقی در شخصیت انسان مسلمان تأکید  می کنند مورد پیگیری قرار دهیم. ایشان در یکی از سخنان خود می فرمایند: "سرور اعمال سه تا هستند: یکی انصاف داشتن به مردم تا جایی که چیزی را برای خودت رضایت ندهی مگر این که همان را برای آنان رضایت دهی – یعنی از درون خودت بر مردم حکم برانی. پس اگر چیزی را برای خودت رضایت دادی همان چیز را برای دیگران هم بخواهی و اگر چیزی را برای خودت بد دانستی همان را برای دیگران هم بد بدانی. چرا که مسلمانان باید روحیه برادری با یکدیگر داشته باشند – و همنوایی مالی با برادرت – این که خداوند مالی را به تو داد و یکی از برادران ایمانیت به این مال نیاز داشت، سرور اعمال این است که از برادرت حمایت کنی و با او همکاری نمایی و نیاز او را بر آورده سازی – و یاد خدا در هر حال – خداوند در عقل و قلب و تمام زندگیت حضور داشته باشد – یاد خدا فقط گفتن سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله نیست بلکه این است که اگر دستوری از سوی خداوند به تو رسید، آن را بپذیری و اگر نهیی از سوی خداوند به تو رسید آن را ترک نمایی."<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

عدالت و نصیحت<o:p></o:p>

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: "سه کس هستند که در روز قیامت نزدیکترین خلایق به خداوند متعال هستند تا این که از حساب فارغ گردد. یکی فردی که قدرتش او را در هنگام خشم به ستم به زیر دستش نکشاند – چه او آقای خانه باشد و چه صاحب کارخانه و یا فردی دارای موقیت سیاسی و اجتماعی و دینی. زیرا انسان نباید از قدرت خود برای ستم به زیر دستان خود سوء استفاده نماید – و فردی که بین دو کس میانه روی نماید و به اندازه مویی به یکی از آن دو متمایل نشود – وقتی می خواهد بین دو نفر قضاوت کند باید برای او دو طرف برابر باشند و به حرف هر دو گوش دهد و به جهت قرابت و یا منزلت به یکی از آن دو تمایل پیدا نکند  - و فردی که حق را بگوید چه به نفعش باشد و چه به ضررش."<o:p></o:p>

در حدیث دیگر امام صادق(ع) خطاب به فروشندگانی که در امور دیگران عدالت را رعایت نمی کنند می فرماید: "از خدا پروا نمایید و عدالت بورزید. زیرا شما از گروهی عیب می گیرید که عدالت نمی ورزند." زیرا  اگر از دولت یا حاکمان عیب می گیری که به عدالت رفتار نمی کنند خود تو بباید مانند آنان باشی. می فرماید: "باید برای خدا، نصیحتگر خلقش باشی که در این صورت او را با عملی که بهتر از آن وجود ندارد ملاقات می کنی." پس امام از انسان می خواهد که در در تمام نیازمندیها و قضایای جامعه مانند جنگ و صلح و مسائل اقتصادی و سیاسی و اجتماعی نصیحتگر آن باشی. <o:p></o:p>

امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) در باره ضرورت اهتمام به مردم و رعایت حال آنان روایت می نماید که فرمود: "مردم عیال خداوند هستند. پس محبوب ترین مردم نزد خداوند کسی است که به عیال او سود برساند و بر اهل خانه ای شادمانی وارد نماید."<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

وظایف دینی مسلمان<o:p></o:p>

از ایشان روایت شده است: "رسول خدا فرمود هر کس که صبح نماید و به امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد از مسلمانان نیست – زیرا انسانی که به خانواده و یا جماعتی وابسته است باید نسبت به وقایعی که برای خانواده او اتفاق می افتد اهتمام داشته باشد و از آنان جدا نباشد. پس وابستگی به خانواده بزرگتری که همان اسلام است چگونه می تواند باشد؟ -  و هر کس که صدای ای مسلمانان فردی را بشنود و به آن اجابت ننماید مسلمان نیست." از این رو دنیای اسلام باید با همه مظلومانی که تحت ستم حکام و مستکران قرار دارند همبستگی داشته باشد. مسلمانان نباید در برابر مشکلاتی که برای برادرانشان بدون در نظر داشت مذهبشان، پیش می آید بی طرف باشند. باید احساس کنند که باید به ندای آنان پاسخ بدهند و مسلمانی را که در معرض ظلم وستم قرار گرفته است کمک کنند.<o:p></o:p>

امام صادق(ع) در باره حق مسلمان بر برادر مسلمانش می فرماید: "مسلمان برادر مسلمان است به او ستم نمی نماید و او را تنها نمی گذارد و  به او خیانت نمی کند. مسلمانان باید نسبت به ایجاد پیوند با یکدیگر کوشش کنند و برای همنوایی، همکاری داشته باشند و با نیازمندان همدردی کنند و با یکدیگر همنوایی داشته باشند تا آن گونه باشند که خداوند می فرماید: «رحماء بینهم» باید نسبت به کسانی که در بین آنها نیستند نیز مهرورزی داشته باشند مانند انصار در روزگار پیامبر خدا."<o:p></o:p>

از امام صادق(ع) روایت شده است: "صدقه ای است که خداوند آن را دوست دارد. اصلاح در بین مردم اگر این رابطه خراب گردید و نزدیک کردن آنها به یکدیگر اگر از هم دور شدند."<o:p></o:p>

امام صادق(ع) خطاب به شیعیان می فرماید: "برای آن کسانی که با شما قطع رابطه کرده ا ند زینت باشید و مایه سرافکندگی نباشید به قبیله های آنان بپیوندید و از بیمارانشان عیادت نمایید و بر جنازه هایشان حاضر شود و آنان نباید در کار خیری از شما پیشی بگیرند که شما نسبت به آنها اولویت دارید." زیرا شما به اهل خیر که همان اهل بیت پیامبر هستند منتسب هستید.<o:p></o:p>

از ایشان روایت شده است: "مؤمن، کمک کار خوبی است – به کسی که به کمک ومساعدت او نیاز دارد کمک می نماید – سبک بار است – برای دیگران سنگینی ندارد – برای زندگیش خوب تدبیر می نماید و از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود." بلکه از تجربیات گذشته خود استفاده می نماید و از آنها بهره می برد و اگر در تجربه ای دچار شکست گردید آن را دوباره تکرار نمی نماید.<o:p></o:p>

از ایشان روایت شده است که فرمود: "کسی در روز قیامت بدترین عذاب را دارد که عدالت را توصیف نماید و سپس طور دیگری عمل نماید."<o:p></o:p>

ایشان درباره تعصبی که دارنده آن گناهکار است و در روز قیامت از سوی خداوند مورد مؤاخذه قرار می گیرد می فرماید: "هر کس تعصب بورزد و یا برای او تعصب ورزیده شود طوق ایمان از گردن او برداشته می شود." از ایشان روایت شده است: "رسول خدا فرمود: هر کس در دل او به اندازه خردلی تعصب وجود داشته باشد خداوند در روز قیامت خداوند او را با اعراب جاهلی مبعوث می کند."<o:p></o:p>

میراثی که اهل بیت برای مسلمانان به جای گذاشته اند میراثی است که سطح آگاهیهای آنان را از اسلام ارتقا می بخشد و برای جامعه اسلامی تأکید می ورزد که نظام اخلاقی را بپذیرند. نظام اخلاقی باعث می گردد که جامعه ای همکار و سرشار از وحدت در بین افراد آن داشته باشیم. از این رو اهل بیت همواره به همه مردم توجه داشتند و با آنان گفتگو می کردند و به کمک ایشان می شتافتند. ما هم باید بدانیم که التزام به ولایت و امامت آنان التزام به همه مواعظ و نصائح و راهنماییهایی است که برای ما به جای گذاشته اند. درود خداوند بر امام صادق(ع) روزی که به دنیا آمد و روزی که از دنیا رفت و روزی که باز دوباره زنده برانگیخته شود.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

خطبه دوم<o:p></o:p>

بسم الله الرحمن الرحیم<o:p></o:p>

ای بندگان خداوند تقوای الهی را رعایت نمایید و با مسؤولیت پذیری در باره چالشهایی که از سوی دنیای استکبار علیه اسلام و مسلمین دامن زده می شود موضعگیری نمایید. ببینیم در اطراف ما چه می گذرد؟<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

فلسطین اشغالی و نفاق یهودی سازی و مذاکره<o:p></o:p>

فلسطین اشغالی و به تبع آن هم امت اسلامی شاهد مرحله تازه ای است که در آن دولت جدید رژیم صهیونیستی برنامه خود را برای یهودی کردن از داخل و ویران کردن جامعه اسلامی و عربی از بیرون را آغاز کرده است و در مسائل امنیتی و شهارکسازی و آواره کردن فلسطینیان دولتهای پیشین را پشت سر گذاشته است.<o:p></o:p>

حرف و حدیث پیرامون دولت دوگانه نتانیاهو – لیبرمن زیاد است. آنهایی که علاوه بر سخن گفتن از ویران کردن 1700 خانه مسکونی فلسطینیان در داخل شهر بیت المقدس، عنوانشان جنگ و طرد است. گویا دارند دور تازه ای از آواره سازی و طرد فلسطینیان را اعلام می کنند. البته بدون این که اعراب و مسلمانان در قبال فاجعه ای که فلسطینیان در داخل شهر بیت المقدس با آن روبرو خواهند بود موضعی بگیرند.<o:p></o:p>

شاید فاجعه دیگر در عرصه های رسمی عربی باشد که تلاش می کنند موضعگیریهای خود را با وضعیت سیاسی آمریکا و اسرائیل و خواسته های جدید آمریکا هماهنگ کنند. بجای این که تلاش کنند تا از تغییرات بسیاری که در دنیا به وجود آمده اند به سود امت اسلامی و قضایای گوناگون آن که در رأس آنها قضیه فلسطین قرار دارد استفاده کنند.<o:p></o:p>

در بسیاری از مراکز عربی و فلسطینی تلاشهایی را شاهد هستیم که دارند گفتگوهایی را مطابق با دیدگاههای دولت آمریکا و شرایط مورد نظر کمیته چهارگانه بین المللی و اصولی که شرایط تازه صهیونیستی آن را اقتضا می کنند، مدیریت می کنند. <o:p></o:p>

همین طور از جامعه عربی و فلسطینی می خواهند که وضعیت داخلی خود را برای ورود به دور تازه ای از مذاکرات آماده کنند البته به شرطی که این مذاکرات سرانجامی نداشته باشد و صرفاً مذاکره برای مذاکره باشد و یا این که طی یک فرایند فریب و نیرنگ برای اعراب سیمای دولت جدید صهیونیستی را بهبود ببخشد. اعرابی که ابتدا طرحهایی را پیشنهاد می کنند و سپس این طرحها در جریان مذاکرات به چیزهایی قابل مناقشه تبدیل می شوند و پس از مدتی می میرند تا این که از طریق یهودی سازی و شهرکسازی که باقی مانده کرانه باختری و قدس  را هم می بلعد، عاقبت این واقعیت دردناک را بپذیرند. البته پیام قطعی یهودیان برای اعراب این است که یهودیان اشغالگر هیچگاه صلح و حتی آتش بس را نمی خواهند. زیرا خواهان این هستند که بخش بخش فلسطین اشغالی را هم به دست گیرند و از پذیرش کامل تصمیم عربی و اسلامی روی گردان هستند.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

سیاست عربی با عنوان آمریکایی<o:p></o:p>

با این که گزارشهای تازه آمریکایی نشان می دهند که دولتهای عربی با عملکردهای دوگانه آمریکایی و غربی در باره گسترش سلاحهای کشتار جمعی در خاورمیانه و خصوصاً بهره مندی رژیم دشمن از 300 کلاهک هسته ای و فناوری پرتاب آنها، به هدفی برای آنها تبدیل شده است ولی دشمن هیچ اهمیتی برای این حرفها قائل نیست و تمام حملات رسانه ای و سیاسی خود را معطوف به این کرده است که از رئیس جمهور آمریکا بخواهد ایران را مهار نماید و فشارهای تازه ای را علیه این کشور اعمال نماید و بهانه اش هم این است که ایران موجودیت اسرائیل را تهدید می نماید و خطری برای کل منطقه به حساب می آید.<o:p></o:p>

ما نسبت به برنامه کاری سیاسی و دیپلماتیک و شاید هم امنیتی که چرخ آمریکا به راه انداخته است هشدار می دهیم. هدف این است که این برنامه تابع عناوین آمریکایی و اولویتهای اسرائیلی باشد چه در رابطه با طرح دولت فلسطینی  که می خواهند آن را به دولتی کمتر از دولت مستقل تبدیل کنند. دولتی که دشمن اغلب مناطق آن را مصادره نماید و کاراییش را بگیرد و فضا را برای حمله مجدد دشمن به غزه آماده نماید. این یورش پیام دیگری خواهد بود برای اعرابی که پشت پیشنهاد عربی گریخته است و دنیای اسلام هم تحت فشار بین المللی عقب نشینی کرده است.<o:p></o:p>

سؤالی که خود را با توجه به این داده ها مطرح می نماید این است: چگونه می شود از مصالحه های عربی عربی استفاده نمود؟ آیا کسی یک برنامه سیاسی و رسانه ای و دیپلماتیک را دارد که با توزیع نقشها و استفاده از روابطی که با دنیای غرب دارند بخواهد دشمن را تحت فشار قرار دهد خصوصاً در این شرایط که جنایات اسرائیل در غزه توانسته است دیدگان دنیا را به روی وحشیگری اسرائیلی که این روزه می خواهند با پلاکاردهای دست راستی اسرائیلی آن را زیبا جلوه بدهند بگشاید؟<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

به سوی همبستگی و وحدت فلسطینی<o:p></o:p>

ما در برابر این واقعیت از رهبران فلسطینی با همه گرایشهای سیاسی و حزبی که دارند می خواهیم که متحد شوند و به دور از محاسبات عربی بر اساس مصالح داخلی فلسطینی با یکدیگر گفتگو کنند و مطابق با اقتضای منافع مردم فلسطین و مقاومت و انتفاضه آن راه هماهنگی میدانی و عملی را در پیش بگیرند. این امر می تواند صحنه را به سود فلسطینیان تغییر دهد نه این که امنیت به وجود آمده به نفع امنیت دشمن باشد.<o:p></o:p>

ما به وحدت حقیقی فلسطینی چشم دوخته ایم که دردها و رنجهای فاجعه ای شصت ساله آن را به وجود آورد. زیرا راه حلهای پیشنهادی چیزی جز درد و رنج و جراحت برای مردم فلسطین در پی نداشته اند. ما از همه آن کسانی که آمریکاییها و اسرائیلیها می خواهند از آنها برای تأمین امنیت دشمن و شهرکها و سربازان آن استفاده کنند می خواهیم که به عناصر کارآمدی برای مردم خود تبدیل شوند. همگان باید بدانند که شرایط این مرحله به گونه ای نیست که بشود در جزئیات غرق شد. دشمن هم این برنامه را دارد که همه فلسطینیان را به قفس اسارت و زندان بیندازد. خصوصاً که مشاهده کرده است دنیا در برابر واقعیت هزاران بازداشتی فلسطینی سکوت کرده است ولی یک روز از فریاد برای آزاد کردن یک سرباز اسیر دشمن که مقاومت قهرمان فلسطینی او را به اسارت خود در آورده است دست بر نداشته است.<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>

لبنان و سرگیجه انتخابات و قدرت سازی دوباره<o:p></o:p>

اما در لبنان، سرگیجه انتخابات که بر زندگی عمومی شهروندان لبنانی وزیدن گرفته است هنوز هم خود را بر حرکتهای تعصب آمیز تحمیل کرده است. تعصباتی که دارند بر آتش آزمندیهای طوائف و طائفه گرایان می دمند. حتی ائتلافها در داخل یک طائفه هم تابع حسابهای فردی است که روابط عمومی جامعه را متزلزل کرده است. این علاوه بر فروپاشی اخلاقی در نوع حرف زدنها و اظهار نظرهایی است که این رهبر فلان رهبر دیگر را به فساد اداری و مالی و روابط پنهان بین المللی و منطقه ای متهم می نماید. این امر چنین وانمود می نماید که در عرصه سیاسی کسانی خود را برای نمایندگی مردم کاندیدا کرده اند که همگی در داشتن فساد اشتراک دارند. مجادلات دفاعی هم به گونه ای است که به هیچ وجه توازن ملی را مد نظر ندارند. شاید خطرناکی این دوره این باشد فسادی که مورد مجادله رهبران است به پیروان آنان نیز انتقال پیدا نماید و آنان هم برای رأیی که به این کاندیدا یا آن کاندیدا می دهند درخواست پول کنند. در این صورت فرد صالحتر انتخاب نمی شود بلکه فردی انتخاب می شود که پول بیشتری داده است.<o:p></o:p>

از اینجا و آنجا هم می شنویم که بعضی از دولتها در امور انتخاباتی لبنان دخالت می کنند تا برای متزلزل کردن عرصه سیاسی کشور، میلیونها وجه نقد را در اختیار این و آن قرار دهند. این مسأله به جامعه بین اللمللی هم کشیده است و نمایندگان آن دائماً از لبنان دیدار می کنندتا این که گروهی را علیه گروه دیگر تشویق کنند. از این رو شاید خیلی دشوار باشد که لبنان به پارلمانی دست پیدا نماید که نشان دهنده مصالح ملی کشور باشد و در حل مشکلات فزاینده و اتخاذ اراده مردم، مصلحت لبنانیها را در نظر بگیرد. موضعگیری مطلوبی که از مستضعفان و تهیدستان انتظار می رود این است که بازتاب هم باشند و فقط صدا نباشند. این که به جای گروههای آگاه از منافع ملی لبنان، تصمیمگری از آن رهبران و احزاب باشد. جالب این است که با چنین اوضاعی پارلمان از افرادی تشکیل خواهد شد که در رأی گیریها و موضعگیریهای خود هیچگونه توانایی سیاسی و قانونگذاری ندارند. مردم می بینند که کشور هم چنان در نابسامانی انتقال از قانون انتخاباتی شکست خورده به قانون انتخاباتی ناتوان در تثبیت وحدت ملی و همزیستی مردمی قرار دارد. اما در ظاهر آن را رد می کنند ولی در نهان به آن فرامی خوانند. به این جهت با تکرار حکومتها و رهبرانی که خود را بازسازی کرده اند دردها و مصایب لبنانیها هم چنان ادامه پیدا می نماید. چیزی که کوچکترها برای آن دست می زنند بزرگترها برای آن می گریند.<o:p></o:p>