خطبه اول:
موضعگیری در قبال نادانان
خداوند متعال در قرآن مجید میفرماید: «وقل لعبادي يقولوا التي هي أحسن إن الشيطان ينـزغ بينهم إن الشيطان كان للإنسان عدوّاً مبيناً» (الإسراء:53) و نیز خداوند میفرماید: «خذ العفو وأْمر بالعرف وأعرض عن الجاهلين» (الأعراف/199) و نیز در آیه دیگری میفرماید: «وعباد الرحمن الذين يمشون على الأرض هوناً وإذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاماً» (الفرقان/63).
چگونه با مردم سخن بگوییم؟ چگونه با سخنان نادانان که به سوی ما روانه میشوند، مقابله نماییم؟ اسلام از انسان میخواهد وقتی با مردم سخن میگوید، هر که میخواهد باشد، خانواده یا نزدیکان و دوستان و حتی دشمنان، نباید این اجازه را به خودش بدهد که با کلماتی واکنشی و حاوی واژگانی زشت و ناپسند که به انسانیت دیگران احترام نمیگذارد با ایشان سخن بگوید، بلکه باید در سخنان و واکنشهای خود کاملاً مهذب باشد. هر گاه نادانان خواستند برای او مشکلی به وجود آورند و اختلافی را دامن بزنند و ایجاد درگیری کنند و حرف زشتی را متوجه او کنند که اگر خواست واکنشی نشان بدهد، کلام زشتی مشابه کلام آنان را بکار برد.
خداوند متعال از انسان میخواهد که از افراد نادان روی بگرداند و به آنها توجهی ننماید، گویا آنان اصلاً حرفی نزدهاند تا این که آنان احساس حقارت کنند. چرا که هر گونه واکنش نشان دادن به آنان نوعی محترم شمردن آنان است حال آن که بیتوجهی به آنان حاکی از کوچک شمردن آنان نزد دیگران است. لذا میفرماید: «و أعرض عن الجاهلین» خداوند متعال در باره چگونگی واکنش بندگان صالحش در برابر سخنان زشت و ناپسند جاهلان میگوید: «وإذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاماً» ممکن است بعضی از مردم بخواهند با حرفهای زشت خود تو را مورد خطاب قرار دهند تا برای تو مشکل آفرینی نمایند و ایجاد درگیری کنند. از این رو وظیفه توست که به آنان توجه نکنی و از ایشان روی بگردانی و وارد بگو مگو با ایشان نشوی. چرا که روی گرداندن از ایشان باعث خواهد گردید که اقدامات زشتشان سبب تحقیر خودشان شود.
زبان خردمند
خداوند از انسان میخواهد که در کلام و گفتار خود آراسته و پسندیده باشد. سیره پیامبر(ص) نیز چنین بود. در قرآن کریم خداوند متعال در باره آن حضرت میفرماید: «فبما رحمة من الله لنت لهم ولو كنت فظاً غليظ القلب لانفضوا من حولك» (آل عمران/159) از این رو پیامبر نیز در سخن گفتن با مخالفان خود در بالاترین درجهای از انسانیت قرار داشت. به گونهای که مخالفان حتی یک سخن زشت را از آن حضرت نشنیدند. خداوند متعال به پیامبرش توصیه مینماید که به بندگانش ابلاغ نماید که وقتی با دیگران حرف میزنند از بهترین کلمات استفاده کنند و همان گونه که جنس خوب را از بد جدا میکنند، بهترین واژگان را برگزینند و حتماً به کلماتی که تحویل دیگران میدهند خوب فکر کنند.
امیر المؤمنین(ع) در این باره میفرماید: "زبان مؤمن پشت قلب او و قلب منافق پشت زبان او قرار دارد." گفته شد: چگونه؟ فرمود: "زیرا مؤمن وقتی میخواهد کلامی را بر زبان آورد، اگر خوب بود آن را آغاز مینماید و اگر بد بود، آن را رها میکند. ولی منافق هر چه را که بر زبانش آمد بیان میدارد و به پیامدهای نیک و بد آن نمیاندیشد." در آیه کریمه آمده است: «فليتقوا الله وليقولوا قولاً سديداً» (النساء/9) پس خداوند از انسان میخواهد گه گفتارش سالم و خالی از هر گونه فساد و مطابق عدالت و دین باشد.
نهی از فحش و دشنام گویی
وقتی به احادیث وارده شده از پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) در این باره میپردازیم، میبینیم که رسول خدا(ص) میفرماید: "از فحش دادن بپرهیزید – فحش همان سخن زشت است و کلامی است که انسان از آن حیا میکند – زیرا خداوند عزوجل فحش دهنده دشنامگوی را دوست ندارد."
در روایت دیگری از پیامبر(ص) سخن خطرناکتر از این آمده است: "وارد شدن به بهشت بر هر فحش دهندهای حرام است." ممکن است انسانی نماز شب بخواند و حج و عمره به جای آورد و به زیارت برود، اما اگر با زن و فرزند و مردمی که با وی تعامل دارد از حرفهای زشت استفاده نماید، یعنی اهل عبادت هم باشد ولی بدزبان باشد، خداوند به او اجازه وارد شدن به بهشت را نمیدهد. زیرا بهشت از آن کسی است که خوش زبان و نیک گفتار باشد. چرا که انسان باید پیش از آن که به سوی آخرت برود، زبان خود را پاک گرداند.
نیز رسول خدا(ص) میفرماید: "فحش در چیزی نباشد مگر این که آن را سبک سازد – فحش در کلامی وارد نمیشود، مگر این که آن را معیوب و ناقص میگرداند – و حیاء در چیزی نباشد، مگر این که بدان وزانت و وقار میدهد." نیز از آن حضرت روایت شده است: "بدترین بندگان کسی است که به جهت فحش دادنش، از هم نشینی با او کراهت وجود داشته باشد." پیامبر(ص) میفرماید: "خداوند فرد باحیای پاکدامن را دوست دارد و بدهن دریوزهگر سمج را دشمن میدارد." نیز فرموده است: "اگر فحش آفریده میشد بدترین خلایق الهی بود و اگر نمود بیابد، نمود زشتی پیدا میکند."
امیر المؤمنین(ع) میفرماید: "فحش و فحش دادن از اسلام نیست." زیرا با اخلاق اسلامی همخوانی ندارد. نیز فرموده است: "نادانترین نادانان، لاف زن بددهن است." نیز امام باقر(ع) میفرماید: "با مردم بهتر از آن چه دوست دارید با شما سخن گفته شود، سخن بگویید. چرا که خداوند لعنت کننده دشنامگوی طعنه زننده بر مؤمنان را دشمن میدارد." نیز از آن حضرت روایت شده است که فرمود: "سلاح دونان، سخن زشت است."
از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: "بد زبانی از جفاست و جفا در آتش است." نیز میفرماید: "هر کس که مردم از زبان بدش بترسند، در آتش است." چرا که او با این کار خود دارد در خط نفاق حرکت میکند و نه خط ایمان.
اسلام میخواهد به ما بیاموزد که چگونه انسانی مهذّب باشیم و چگونه کلام خود را بکار اندازیم که بجای بستن روزنههای خردهای مردم، آن را به روی خودمان بگشاییم. از این رو باید خود و فرزندانمان را طوری تربیت کنیم که حرف نیک بزنیم. زیرا این همان چیزی است که خداوند آن را دوست دارد. باید از کلام زشت فاصله بگیریم که خداوند آن را دشمن میدارد. «وفي ذلك فليتنافس المتنافسون» (المطففين/26).
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خداوند تقوای الهی را رعایت نمایید. ببینیم در اطراف ما چه میگذرد؟
پیشرفت علمی و فناوری ایران، پشت دشمن را میلرزاند
موضعگیری دشمن صهیونیستی در قبال پرتاب ماهواره توسط ایران، نشان دهنده موضعگیری حقیقی غرب و خصوصاً رژیم صهیونیستی در قبال پرونده هستهای ایران است. زیرا طبق اظهارات اخیر مسؤولان این رژیم جمهوری اسلامی ایران بزرگترین تهدید راهبردی برای اسرائیل است. چرا که ایران توانسته است یک پرش علمی و فناوری انجام دهد و همه آن کسانی را که میخواهند کشورها و ملتهای ما همچنان مصرف کننده تولیدات آنان باقی بماند، به وحشت انداخته است. وحشت دیگر آنان این است که این اقدام از موضع استقلال و آزادی ایران صورت گرفته است که تابع هیچ یک از محورهای بین المللی نیست و حمایتگر و پشتیبان ملل مستضعف و آزادیخواهان و در رأس آنان ملت فلسطین است. ملتی که اعراب از آن دست شسته اند و در برابر یورش وحشیانه دشمن صهیونیستی مورد حمایت آمریکا و جبهه بین الملل تنهایش گذاشته اند.
ما ملاحظه میکنیم که دشمن نیز با توجه به رشد و پیشرفت علمی و فناوری و صنعتی ایران، دچار اضمحلال درونی شده است و گفته است که زیرساختهای صنعتی ایران قوی بوده و فضا هم در اختیار اسرائیل نیست و به شکل ضمنی اعتراف کرده است که ضربه زدن به ایران پیامدهای منفی بسیاری دارد و نمیتواند اهداف دشمن را بر آورده سازد و جمهوری اسلامی ایران از حیث ماهیت با تمام آن دولتهایی که در برابر دشمن منهزم شدند و پرچم سفید بلند کردند و به دیدگاههای آمریکا و هراس افکنیهای روانی و رسانهای مخالف تسلیم شدند تفاوت میکند.
در حالی که جمهوری اسلامی ایران به فکر تجاوز به هیچ کشوری نیست و نسبت به هیچ دولت اسلامی و عربی نیت بد ندارد. اما به هیچ محور منطقهای و بین المللی هم اجازه تعدی و تجاوز نمیدهد. ما میدانیم که ایران توان دفاع از خود و امت اسلامی را دارد. از این رو از تمام دولتهای اسلامی و عربی میخواهیم که از مساعدتهای ایران در عرصههای هستهای مسالمت آمیز و تجارب فضایی این کشور استفاده نمایند. زیرا ما عقیده داریم که وقتی اسرائیل اعلام کرده است که ایران بزرگترین تهدید راهبردی برای موحودیت اسرائیل است، این خود اعتراف قطعی به این است که هر کس در دشمنی با اسرائیل در مقام اول قرار داشته باشد، در دوستی با اعراب و مسلمانان هم در رتبه نخست قرار دارد.
دولت آمربکا و جنایتهای پی در پی
از سوی دیگر شاهد نابسامانی ویرانگر آمریکا در عراق و افغانستان و شرایط تحریک کننده در سومالی و سودان و فلسطین و بعضی از مناطق آفریقا هستیم. همه اینها ناشی از دخالتهای آمریکاست که به ثروتهای زیرزمینی این کشورها خصوصاً منابع نفتی و مراکز راهبردی امنیتی و اقتصادی آنها چشم دوخته است و میخواهد در محلهای درگیری بر آنها سیطره پیدا نماید. این امر باعث گردیده است که دنیای اسلام شاهد درگیریها و جنگهای وحشیانه داخلی و خارجی باشد. دیدیم که چگونه دولت آمریکا برای پیشبرد سیاست جدید خود که در دایره منافع و جنگ علیه تروریسم قرار دارد، شروع به طرد هم پیمانان خود کرده است. این امر در پاکستان دیده میشود. کشوری اسلامی که دچار نابسامانی امنیتی و اقتصادی شده است. لذا سزاوار این است که دنیای اسلام به خوبی بیندیشد که التزام بعضی از دولتهای آنان به سیاستهای آمریکا، رشد و پیشرفت و عدالت و خیرخواهی و اقتصاد قدرتمند را برای آنها تحقق نخواهد بخشید. زیرا آمریکا این ساختار را روی سر همگان خراب خواهد کرد. حتی آن کسانی که تابع آمریکا هستند، آمریکا ابتدا شیره جانشان را خواهد مکید و ثروتهایشان را مصادره خواهد کرد و پس از آن که بینیاز شد، خصوصاً پس از آن که فتنه نژادی و مذهبی و منطقهای را در بین آنان دامن زد و موجودیت آن را تکه تکه کرد و ملتهایشان را به جان یکدیگر انداخت که این وضعیت برای آمریکا و هم پیمانانش مثل اسرائیل و حتی دولتهای اروپایی نیست، اما باید کاملاً متوجه جریانات اخیر الجزائر و انفجارهای اخیر باشیم که طی آنها صدها نفر کشته و مجروح شدهاند. باید بدانیم این گونه تحقیر مردم و اصرار بر جنایتهای پی در پی، خدمت به مستکبرانی است که نمیخواهند کشورهای ما روی ثبات را ببینند. خواست آنان این است که نابسامانیها پیکره کشورهای ما را بدرند و جلو رشد و پیشرفت آن را بگیرند. چه جنایتکاران متوجه این مسأله باشند و چه نباشند.
این روزها شاهد درگیری در منطقه قفقاز و درگیری سیاسی و نظامی بین روسیه و گرجستان بودیم. این درگیری ناشی از اختلافاتی است که بین غرب و آمریکا و اروپا و دولتهای عضو ناتو از یک سو با روسیه از سوی دیگر جریان دارد. طرح غرب این است که روسیه کنترل شود و با وارد آوردن فشارهای گوناگون به روسیه، منطقه قفقاز را تحت سیطره خود درآورد. ولی روسیه هم تلاش دارد که علی رغم فشارهای عظیم غرب که به دوران جنگ سرد شباهت دارد، قدرت خود را اعاده نماید. ولی ما ملاحظه میکنیم که دولتهای بزرگ، درگیری را در چارچوب محدود آن نگهداشتند. به نحوی که حملات فقط به دولتهای کوچک محدود شده است. زیرا هر گونه گسترش حملات ممکن است باعث خطرناک شدن اوضاع شده و حتی به تهدیدات هسته ای هم منجر شود. لذا این مسأله در چارچوب رقابتهای قدرت باقی میماند که باید با شیوه مذاکره و هراس افکنی و تهدیدات توخالی به راه حلهایی بینجامد.
لبنان، تشنج سیاسی و وقت کشی در پرداختن به مسائل اجتماعی
اما در لبنان مناسب این است که از تشنج سیاسی که بعضی از مسؤولان محورهای داخلی برای نمایش قدرت در عرصههای طائفهای و مذهبی انجام میدهند، پرهیز شود. اینان میخواهند ثابت کنند که هر گروهی در بهترین موقعیت طائفهای و مذهبی خود قرار دارد. این را میتوان از گفتههای تشنج آفرین و زنده کننده مشکلات گذشته بین گروههای لبنانی دریافت.
ما از همگان میخواهیم که به سطح ملی اوج بگیرند که در آن مسؤولان و سیاسیون کشور به مسائل شهروندان توجه دارند تا بدون تفاوت بین این طائفه و آن طائفه و این مذهب و آن مذهب، دردهای مردم را احساس کنند. چرا که همگان محروم و گرسنهاند و از دولت میخواهند که به مشکلاتشان توجه کنند و از مسؤولان سیاسی کشور انتظار دارند که با اخلاص و آگاهی و باز اندیشی با واقعیتها روبرو شوند تا کشور دوباره به عدالت و مهرورزی و وحدت و همزیستی بازگردد و به شکل کشوری تکه تکه در قالبهای طائفهای و مذهبی و حزبی و فردی باقی نماند.
لبنان آرام و توافقی و گفتگویی و باز دارای رویکرد به ساختن آیندهای با نقش ممتاز فرهنگی و انسانی متناسب آن، میهنی است که تمام فرزندان خود را در آغوش خویش داشته باشد و بسیاری از مزایای سیاسی و فرهنگی را در اختیار منطقه قرار میدهد.
آن کسانی که اعتقاد دارند هر گونه توافق بین لبنانیها خصوصاً مسلمانان چه به شکل کلی و چه به شکل جزئی، سبب از بین رفتن فتنه میشود باید در سطح میهن و شهروندان تقوای الهی را رعایت کنند.
در پایان ما در برابر فاجعهای که مردم در سطح اجتماعی با آن روبرو هستند که حتی پایینترین خدمات وجود ندارد، از آب و برق گرفته تا مسأله اصلاح دستمزدها و رنج کارگران و کارمندانی که درآمد محدودی دارند، از بیتوجهی مسؤولان در قبال رنجهای مردم و وارد شدن ایشان در بحث و جدالهای سیاسی پیرامون مسائل معیشتی به گونهای که اشاره میدارد همگان از خون این دوست مبرّا هستند، در تعجب هستیم.
ما نسبت به وقت کشی و حرکت آرام در پرداختن به این قضایا هشدار میدهیم. چرا که سبب خواهد شد مردم اعتراضات خود را به گونهای نشان دهند که مشکلات اجتماعی و امنیتی را افزایش دهد. به همگان عرض میکنیم: ما مانعی نمیبینیم که گفتگوی شما که بحث و جدال پیرامون آن هرازگاهی قبض و بسط پیدا مینماید، شکل بگیرد. ولی در اینجا مسائلی وجود دارد که نمیتوانند منتظر بمانند. خصوصاً آن چیزهایی که با اوضاع اجتماعی و اقتصادی مردم در آستانه ماه رمضان و شروع سال تحصیلی جدید، ارتباط دارند.
ای مردم! ای مسؤولان! از حرکت فقرا بترسید. از حرکت کارگران ومستضعفان و محرومان بترسید. پیش از این که جامعه به حرف در آید. چرا که آینده بهرحال با شما رف خواهد زد.