خطبه اول:
بصیرت ایمانی
خداوند متعال در قرآن مجید میفرماید: «أَفَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الألْبَابِ» (رعد/١٩). خداوند متعال در این آیه کریمه بین کور و بینا تفاوت قائل شده است. در این جا منظور از کوری و بینایی، نداشتن و داشتن چشم نیست بلکه منظور داشتن یا نداشتن عقل و قلب بصیر است. در قرآن مجید آمده است: «قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ» (یوسف/١٠٨). زیرا که از چشم درونی به بصیرت یاد میشود. بصیرت به این است که انسان حقایق موجود در اشیا را درک کند. هر کس که بصیرت دارد به این معناست که عقل و قلب او بینا میباشند. به همین دلیل او به یگانگی خداوند معتقد میشود و به معرفت الهی دست مییابد و به آن چه که خداوند بر پیامبرش نازل کرده است روی میآورد و در آن به تدبّر و تعقل میکند و به بر حق بودن آن پی میبرد.
«فَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى» حق همان قرآن است. وقتی انسان آن را میخواند و در آن تدبر میکند به حقیقت ناب و زلال آن پی میبرد و در مییابد که قرآن کلام الهی است و امکان ندارد از بشر صادر شده باشد. زیرا وقتی که انسان عقل خود را حکم قرار میدهد، عقل ناگزیر او را به سوی حقیقت راهنمایی میکند. اما هر کسی که توحید و عظمت الهی را انکار کند و انکار نماید که قرآن کتابی نازل شده از سوی خداوند است و آمده است که مردم را از تاریکی به سوی نور و روشنایی هدایت کند، او نور و روشنایی و هدایت را از عقل و بصیرت را از فکر خود باز داشته است. از این رو نمیتواند به نور حق رهنمون گردد و این همان چیزی است که مؤمنان حقیقی را از کافران چشم فرو بسته بر ایمان و اسرار آن متمایز میسازد.
صفات عاقل
سپس خداوند متعال، آیه کریمه را با این فراز به پایان میبرد: «إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الألْبَابِ» یعنی صاحبان عقل و خردورزی. زیرا در عربی از عقل به لُب تعبیر میشود. پس همان گونه که در میوه مغز و دانه وجود دارد، عقل هم جوهره و مغز انسان به شمار میآید و بدن بدون عقل چیزی جز تکه گوشت و استخوان و خون نیست. اما عقل همان چیزی است که به انسان انسانیت میدهد و علم و معرفت به او میبخشد و راه را برای او روشن میکند تا راه راست را از انحرافی تشخیص دهد و نور را از تاریکی باز شناسد. از این رو دارندگان خرد امکان ندارد از حقایق توحید و ایمان و وحی غفلت بورزند بلکه اینان همواره بیدار و هوشیار باقی میمانند و بیتوجه با مسائل مواجه نمیشوند.
سپس خداوند بر بعضی از ویژگیهای صاحبان خرد تأکید میورزد. عاقل چه ویژگیهایی دارد؟ «الذین یوفون بعهد الله – پیمانی بین خداوند و بندگانش وجود دارد و بندگان هم باید بنا به ایمان به خداوند و توحید و طاعت و عبادت و حرکت در راه راست بدان ملتزم بمانند. خداوند به بنی اسرائیل هم فرمود: «وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ» (بقره/٤٠) خداوند به پیمان خود با بندگانش وفا کرده است و به آنان روزی داده و لطف و مرحمت خویش را شامل حالشان نموده و ایشان را هدایت کرده و راهنماییشان فرموده است و از تاریکیها به سوی نور و روشنایی بیرونشان برده است و کسی که به عهد و پیمان خود با خداوند وفا نکند، صاحب عقل و خرد به حساب نمیآید. زیرا در زندگی خود بدون داشتن علاقه به خداوند حرکت کرده است – ولا ینقضون المیثاق – صاحبان خرد میثاقی را که خداوند از ایشان گرفته است مبنی بر این که از او اطاعت کنند و او را عبادت کرده و یگانه بدانند نقض نمیکنند. خداوند نیز در قبال آن رضایت و رحمت و لطف و خویش را شامل حال ایشان میگرداند و ایشان را وارد بهشت میگرداند – والذین یصلون ما أمرالله به أن یوصل – خداوند از بندگانش خواسته است که صله رحم به جای آورند تا اینکه رابطه آنها با یکدیگر بر اساس پیوند و محبت و رحمت و همکاری و مساعدت باشد و نیز خواسته است که ایشان به مؤمنان بپیوندند و به ایشان کمک کنند و هر کدامشان طوری حرکت کنند که آلام و رنجهای مسلمانان دیگر را به خوبی درک نمایند. «هر کس که به امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد مسلمان نیست.»
بهشت پاداش شکیبایی است
- ویخشون ربّهم – وقتی در زندگی کاری صورت میدهند و عظمت پروردگار را احساس میکنند، از مجازات الهی میترسند و به پاداش او امید میبندند و موضع و موقعیت خود را در برابر پروردگار به خوبی تصور میکنند – ویخافون سوء الحساب – از محاسبه در آن وقتی که در برابر پروردگار خویش قرار میگیرند و ندا میآید: «وقفوهم إنهم مسؤولون» از این رو آنان در دنیا کارهای بد انجام نمیدهند که بخواهند خیلی طولانی در برابر خداوند متعال بایستند – والذین صبروا ابتغاء وجه ربّهم – چرا که خداوند صبر را برای ایمان مثل سر برای بدن قرار داده است. پس همان گونه که بدن بدون سر فایدهای ندارد، در ایمان بدون صبر هم خیر و فایدهای نیست. خداوند هم به صابران بشارت داده است: «وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ * الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ * أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» (بقره/155- 157).
- وَأَقَامُوا الصَّلاةَ – نمازی که معراج مؤمن و ستون خیمه دین به شمار میآید و اگر پذیرفته شد، باقی چیزها پذیرفته میشود و اگر رد شد بقیه چیزها هم رد میشود. همین طور کسی که نماز ندارد، ایمان و اسلام هم ندارد - وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً – زیرا خواست خداوند این است که انسان از آن چیزهایی که خداوند روزی او کرده است به دیگران هم ببخشد چرا که او از سوی خداوند بر این روزی وکیل است - وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ – بدی را با نیکی پاسخ میدهند و از کسانی که به ایشان اهانت کنند در میگذرند و اگر با بعضی مشکلات از سوی دیگران مواجه شدند سعی میکنند که با حکمت و تدبیر مشکل را حل کنند، نه این که آن را پیچیدهتر کنند - أُولَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ» (رعد/20-22).
پاداش و جائزه اینان از سوی خداوند چیست؟ «جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ – اگر خانوادهای دارید باید تلاش کنید که خانوادهای صالح باشد تا همان گونه که در این دیدار همراه این خانواده هستید در آخرت نیز همراه این خانواده باشید - وَالْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بَابٍ – برای خوشامدگویی به دیدارشان میآیند و میگویند - سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ – از آن روی به این جایگاه دست پیدا کردید که بر طاعت خداوند صبر کردید و از نافرمانی او دور شدید و بر بلایا شکیبایی نمودید - فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» (رعد/ 23-٢٤).
این پاداش خردمندان در آخرت بود. اما وضعیت دیگران چگونه است؟ «وَالَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ – آنانی که با خداوند عهد و پیمان بستند ولی آن را نقض کردند و به عهد الهی خود وفا ننمودند - وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ – با بستگان و برادران ایمانی خود قطع رابطه کردند - وَيُفْسِدُونَ فِي الأرْضِ – تمام فعّالیتها و اموال و روابط خود را در جهت تباه کردن زندگی مردم بکار بستند – أُولَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ – آنان از رحمت الهی دور هستند - وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» (رعد/٢٥).
این همان خطی است که خداوند از مردم خواسته است در آن روان باشند و این همان خطی است که بین مؤمن به خداوند و وفا کننده به عهد الهی با فرد منحرف از راه خداوند و نقض کننده پیمانی خدایی جدایی میافکند.
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خداوند از خداوند پروا کنید و در برابر تمام چالشهایی که متوجه دنیای اسلام است، مسؤولانه موضع بگیرید. ببینیم در اطراف ما چه میگذرد؟
حمایت کامل آمریکا از اسکان یهودیان
از اجلاس آناپولیس به این سو اسرائیل بیش از پانصد نفر فلسطینی را به شهادت رسانده است که در بین آنها 150 کودک نیز دیده میشوند. هنوز هم اسرائیل به عملیات کشتار و ترور و دستگیری فلسطینیها ادامه میدهد بدون اینکه از آن چه دنیای آزاد نامیده میشود چشم بزند و یا جنایتهایش جزو تروریسم بین المللی قرار گیرد. در همین حال دولت دیگری پیدا میشود و جنبش حماس و مقاومت اسلامی لبنان را به تروریسم و کشتار متهم مینماید. همه اینها تؤطئهای است که هدفش برداشتن فشار از اشغالگران و واداشتن او به تداوم تجاوزگریهایش است بدون اینکه محاسبه یا نظارتی وجود داشته باشد. در مقابل وقتی واکنشهایی ناخود آگاه از سوی ملتهای تحت فشار ما صورت پذیرد، ملتهایی که در معرض کشتار و گرسنگی دهی و دستگیری اشغالگران قرار دارند، مثل همان چیزی که اخیراً در قدس اتفاق افتاد، دنیا سرپا میایستد و نمینشیند. زیرا قربانیان این حادثه یهودیانی هستند که سازمان ملل متحد باید درد و رنج آنان را درک کند و مواظب احوال آنان باشد حتی اگر به ضرر ملتهای دیگر هم باشد.
چندان هم بعید نبود که ایالات متحده آمریکا نگذاشت شورای امنیت قطعنامه تقدیمی از سوی لیبی را که به نمایندگی از کشورهای عربی ارائه شده بود، صادر کند. زیرا که این قطعنامه از دشمن میخواست ساخت و گسترش شهرکهای یهودی نشین را در کرانه غربی و از جمله قدس متوقف کند. چرا که نماینده آمریکا عقیده دارد این قطعنامه نامتوازن و به نفع یک طرف است. زیرا او میخواهد که شورای امنیت جانب فلسطینی را محکوم کند. گویا این فلسطینیها هستند که مسؤول شهرکسازی و محاصره شهروندان فلسطینی میباشند.
این دلیل جدیدی است که بر این که آمریکا حامی سیاست شهرکسازی برای یهودیان است. زیرا طرح آمریکا مبتنی بر این است که اسرائیل راهبرد خود را کامل کند و بر تمام سرزمینهای فلسطینی سیطره یابد و مقوله دولت مستقل فلسطینی را از باور فلسطینیها بزداید. همین طور از التزامات جهانی و از جمله التزامات کمیته چهارگانه بین المللی این است که برای جلوگیری از مصادره سرزمین و انسان فلسطینی هیچ کاری صورت ندهند و ساکت بنشینند.
اما دولتهای عربی گرد آمده تحت عنوان جامعه عرب، گوش به آموزههای آمریکایی سپردهاند که از آنان میخواهد در محاصره و تحت فشار قرار دادن ملت فلسطین و آوردن فشار اقتصادی بر آنها سهیم شوند. آن هم در شرایطی که آمریکا دارد از وضعیت حاکم بر اقتصاد نفت بهره میبرد. زیرا خواستش این است که از نفت به عنوان سلاحی علیه مسائل عربی و نه به نفع آنها استفاده کند.
دولت آمریکا و جنگ روانی علیه ایران
از سوی دیگر یورشهای آمریکایی علیه ایران رو به افزایش نهاده است. یکبار کنگره آمریکا صدها میلیون دلار برای به هم زدن ثبات داخلی ایران اختصاص میدهد و از سازمانهایی مثل منافقین که پیش از این تروریستی نامیده شده بودند حمایت به عمل میآورد تا اینکه علاوه بر جاسوسی علیه ایران در داخل و خارج، اوضاع داخلی کشور را به هم بریزند و یکبار نیز مسؤولان آمریکایی ایران را تهدید میکنند. در آخرین بار هم رئیس ستاد ارتش آمریکا تصریح کرد که گزینه انجام عملیات نظامی علیه ایران هنوز هم مطرح است. ایجاد جنگ روانی علیه ایران نیز در همین راستا قرار دارد تا ایران را از حیطه متحول کردن توانمندیهای خودی و برآوردن آرزوهای علمی بیرون براند تا ایران به دولتی مصرف کننده دستاوردهای علمی و اقتصادی و فناوری غرب باقی بماند و به جمع دولتهای جهان سوم باز گردد.
ما در عین حالی که از اهداف این جنگهای روانی نمایشی آگاهی داریم به دولتهای اروپایی و حتی بعضی دولتهای عربی که ممکن است از حمله به ایران خوشحال شوند هشدار میدهیم که به آمریکا و اسرائیل بگویند اگر ضربهای به ایران بزنند خودشان هم از خطرات بزرگ آن در امان نمیمانند. زیرا حمله به ایران برای منطقه و اقتصادی جهانی بسیار خطرناک است. آن هم در شرایطی که بسیاری میگویند اقتصاد جهانی در معرض فروپاشی قرار دارد.
همگان باید به خوبی بدانند که حمله به ایران به منزله هدف قرار دادن تمام دنیای اسلام و جنبشهای بازدارنده و مقاومت است. لذا سزاوار است که اینان همگی حجم این ماجراجویی را درک کنند. البته بعضیها سعی دارند آن را آسان جلوه دهند.
لبنان، ثبت پیروزیهای جدید
اما در عرصه لبنان، مقاومت توانست با برنامه ریزی دقیق و حرکت آگاهانه خود پیروزی تازهای را بر دشمن تحمیل کند و آن را وادارد که از شرایط خود برای مبادله دست بردارد. دشمن هم اعتراف کرده است که با این مبادله دچار خواری و ذلت شده است.
این پیروزی باید همه لبنانیها را وادارد که از حسابهای تنگ نظرانه خود بیرون آیند و با مقاومت که مایه شرافت اعراب و مسلمانان است و عنصری ممتاز و منبع حمایت از اوضاع داخلی در برابر فریبکاریهای دشمن در لبنان به شمار میآید همکاری کنند. آنان باید با روحیه ملی عالی و مسؤولیت پذیری سیاسی با این مسأله تعامل به خرج دهند و گفتگوی بین لبنانی آینده را آغاز کنند. ما در عین حالی که به خاطر این موفقیت تاریخی به ملت لبنان تبریک میگوییم که موفقیت دیگری را بر مقاومت شرافتمندانه میافزاید، از موضع گیریهای گوناگون که بر اهمیت موفقیت مقاومت تأکید کردهاند احساس شادمانی میکنیم و از وضعیت شبیه اجماعی که پیرامون این پیروزی بدست آمده است میخواهیم که یک موضع ملی فراگیر را که میتواند درآمدی بر حل مشکلات داخلی و خصوصاً تشکیل دولت شود به وجود آورد. چرا که ملت لبنان از روند رو به افزایش مشکلات اقتصادی و سیاسی و امنیتی به تنگ آمدهاند.
ما از همگان میخواهیم که با توجه به حساسیتهای جاری و مشکلات مردمی و شرایط ناگوار موجود از زبان سیاسی رایج دور شوند. الآن وقت آن رسیده است که مذهب گرایی و طائفهگرایی و مشکلات حزبی و فردی و منطقهای بیرون شویم و به فضای گسترده لبنانی وارد گردیم. فضایی سرشار از عزت و کرامت و آزادی که مقاومت آن را به وجود آورده است و وحدت داخلی فراگیر از آن صیانت میورزد.