خطبۀ اوّل:
زیان آشکار
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ» (حج/١١)
در این آیه شریفه خداوند متعال از مسأله زیان سخن میگوید. گاهی انسان ممکن است در مورد خودش دچار خسران و زیان شود. مثل بسیاری افراد که در مال و تلاش و عمل خود دچار زیان میشوند. پس همه ما از آن کسانی هستیم که امکان دارد در امور دنیای خود دچار خسران میشویم. مثل کسی که در امر تجارت دچار زیان میشود یا اینکه وقت آمدن اجل، در زندگی خود زیان میبیند. ولی مسأله مهم این است که به زیان اخروی دچار نگردیم. زیرا برای کسی که به رضوان و محبت و رحمت و لطف نایل شده است، زیان دنیوی، خسران به حساب نمیآید. بلکه زیان این است که انسان با معصیت پروردگار بخواهد دنیا را بدست آورد و این کار به خشم و غضب الهی میانجامد و خداوند او را از رحمت خود دور کرده و بدین ترتیب دچار خسران دنیا و آخرت میشود.
پس سود و زیان اخروی باید مورد توجه دائمی انسان باشد. زیرا آخرت سرانجام نهایی انسان است. از این رو در قرآن کریم میخوانیم که خداوند در باره قارون با مؤمنان سخن میگوید: «إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ – ثروتت تو را سرمست نکند - إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ – آن کسانی که به واسطه کسب اموال دنیوی غرق در شادمانی و سرمستیاند و دنبال شادمانی حاصل از عمل نیستند و برای بدست آوردن نتایج بزرگتر در آخرت برنامهای ندارند - وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الآخِرَةَ وَلا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا» (قصص/76-٧٧) برای تأمین نیازهای جسمی و اجتماعی خود، بهره خود را از دنیا بگیر ولی باید متوجه باشی که هدف اساسی همان جهان آخرت است.
نیز در آیه کریمه خداوند متعال برای ما از کسانی سخن میگوید که ناآگاهانه و بدون عمق او را عبادت میکنند. اینان تا زمانی که زندگی برایشان آسان است و امور طبق هواها و امیال ایشان جریان دارد، خداوند را عبادت میکنند. ولی همین که گرفتار بلا و معصیت شدند، یعنی خداوند اینان را امتحان کرد که آیا اهل صبر و استقامت هستند و یا اینکه گرفتار سقوط میشوند، طور دیگری رفتار میکنند. «لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ» (نمل/٤٠). زیرا انسان وقتی گرفتار تنگنا گردید ممکن است توازن و صبرش را از دست بدهد و ممکن است از راه راست بیرون برود. مثل بسیاری از مردم که وقتی که در جسم یا خانواده یا اموال خود دچار مصیبتی میشوند، به خداوند اعتراض میکنند و این اعتراض ممکن است به سرحد کفر هم برسد و سبب گردد که خداوند بر ایشان خشم بگیرد و اینان دچار خسران شوند.
فتنه و بلا
خداوند متعال برای ما بیان میدارد که بلا همیشه به معنای مجازات نیست بلکه ممکن است برای امتحان و آزمایش نیز باشد. به نحوی که کفایت نمیکند انسان بگوید من مؤمن هستم یا اینکه نماز بخواند و روزه بگیرد و حج کند و عمره بگزارد. بلکه باید همواره با خداوند صادق باشد و بر بلاهای او نیز صبر کند و نعمتهایش را سپاس بگزارد. خداوند متعال میفرماید: «ألم * أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا يُفْتَنُونَ – آزمایش نمیشوند - وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ» (عنکبوت/2-3). زیرا ایمان راستین از طریق موضع گیریهای انسان شناخته میشود. اگر انسان در موضع خود ثابت قدم بود و التزام به ایمان خود را ادامه داد، او صداقت ایمان خود را ثابت میکند. اما اگر در بلاء گرفتار تزلزل گردید، نشان دهنده ایمان دروغین اوست. همان گونه که آیه کریمه میفرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ – در حاشیه - فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ – اگر راحت و آسوده بود بر ایمان خود باقی میماند - وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ – و اگر به بلائی که خداوند به واسطه آن انسان را آزمایش میکند گرفتار آمد - انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ – ایمان را ترک میگوید - خَسِرَ الدُّنْيَا وَالآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ» (حج/١١).
در آیه دوم نیز خداوند میفرماید: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالأخْسَرِينَ أَعْمَالا – خسارت دیده ترین مردم - الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ – در راه انحراف روان شدند حال آن که اعتقاد داشتند مؤمن و پرهیزگار میباشند. ولی اینان در واقع با ظالمان و مستکبران کار میکردند و در راستای منافع طائفهای خود به ستمگران خدمت میکردند، آن هم در حالی که نماز میخواندند و روزه هم میگرفتند - فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا» (کهف/103-104). اعتقاد داشتند که کار نیک انجام میدهند.
التزام به درستی
از این رو انسان باید همیشه مراقب خودش باشد که آیا در راه راست حرکت میکند یا نه؟ او نباید به خواستههای هوای نفس و طمع ورزیها و آزمندیهای خود لبیک بگوید. کافی نیست که او پشت سر شخصیت دینی یا سیاسی یا اجتماعی، حرکت کند و او را رهبر معصوم خود بداند. چرا که معصومین فقط پیامبران و ائمه هستند. انسان باید همواره مواظب باشد که آیا این رهبر در راه راست قرار دارد یا نه؟ زیرا اصل و اساس همان التزام به مبدأ و رسالت و اطاعت خداوند است و نه پیروی از افراد و اشخاص.
خداوند متعال در تعدادی از آیات قرآن مجید تأکید میدارد: «وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْدًا» (مریم/95)، «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ * وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ * وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ * لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ» (عبس/34-37)، «لَقَدْ جِئْتُمُونَا كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ بَلْ زَعَمْتُمْ أَلَّنْ نَجْعَلَ لَكُمْ مَوْعِدًا» (کهف/٤٨). پس همان گونه که به دنیا، تنها آمدی، روز قیامت نیز تنها محشور خواهی شد و به تنهایی مورد حساب رسی قرار خواهی گرفت.
در حدیثی روایت شده از امام علی (ع) همان کسی که با حق بود حق با او، آمده است که فرمود: «مبادا که خداوند تو را در معصیت خود ببیند – چرا که خداوند در تمام احوال زندگی مراقب و مواظب تو میباشد – و در طاعت خویش تو را غائب ببنید که در این صورت از زیان کاران میشوی.» و نیز فرماید: «از معصیتهای خداوند در نهانگاهها پروا کنید که شاهد همان قضاوت کننده است.»
موانع نائل شدن به رضوان الهی
نیز امام علی (ع) میفرماید: «ای مردم! از خدا پروا کنید – باید تمام زندگی شما در اطاعت پروردگار قرار داشته باشد – چه بسیار آرزومندانی که به آرزوهای خود نرسند- شما آرزوهای بسیاری دارید ولی همه آنها برآورده نخواهد شد – و چه بسیار بنا کنندههایی که در بناهای خود سکنی نگزینند – چه بسیار بنا کنندههایی که ساختمانها بسازند ولی هیچ وقت در آن سکنا نگزینند بلکه ساکن قبر شوند – و چه بسیار جمع کنندههای که جمع آوردههای خود را ترک کنند – مال جمع میکنند ولی همه آن را برای ورثه خود به جای میگذارند – و شاید آنها را از راه باطل جمع کند و او را از حق باز دارند – این اموال را از راه ظلم و ستم جمع آوری کنند – از این رو این اموال حرام شوند و آنها به واسطه آن گنهکار گردند – نزد خداوند – پس به سنگینی آن گرفتار شوند و به پیشگاه خدای خویش قدم بگذارند – برای حساب رسی – در حالی که تأسف میخورند، او به تحقیق دچار خسارت دنیا و آخرت شده است. این همان زیان آشکار است.»
شریح قاضی خانهای خریده بود. امام علی (ع) به او فرمود: «ای شریح! نگاه کن که نکند این خانه را از غیر مال خود خریده باشی یا بهای آن را از غیر حلال پرداخته باشی. در این صورت تو در دنیا و آخرت دچار خسران و زیان شدهای.»
امام علی (ع) میفرماید: «زیانکارترین مردم کسی است که بدنش را در طلب مالش فرسوده کند و آن را طبق خواستهاش خرج نکند و با حسرت آن از دنیا بیرون شود و در پی آن قدم به آخرت بگذارد.» تا حسابش را در برابر خداوند بدهد.
از این رو عزیزان! خداوند از ما میخواهد که در خط طاعت او سود هم ببریم و در خط رضایت او به خودمان سود برسانیم و دچار خسارت و زیان نگردیم. ارزشی ندارد که انسان در این دنیا سود ببرد ولی در جهان آخرت دچار زیان و خسارت گردد. چه ارزشی دارد که انسان تأیید مردم را بدست آورد ولی در کسب محبت خداوند دچار زیان گردد. از این رو باید بکوشیم که از سود برندگان باشیم و زیان کار نباشیم: «وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ» (مطففین/٢٦).
خطبۀ دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خداوند از خدا پروا کنید و طوری عمل کنید که نزد خداوند به خودتان سود برسانید. «يَوْمَ لا يَنْفَعُ مَالٌ وَلا بَنُونَ * إِلا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ» (شعراء/88-٨٩). ببینیم در اطراف ما چه میگذرد؟
اسرائیل و طرح یهودی کردن فلسطین
در شرایطی که بلدوزرها و ادوات سنگین اسرائیلی شهرکهای جدیدی را در فلسطین میسازند و طرح یهودی کردن فلسطین را پیگیری میکنند، دنیای عرب و جهان اسلام در خواب است و چشم به تمدید قوانین فوق العاده دوختهاند تا درست در شرایطی که دشمن میکوشد برای جنگ آمادگی بگیرد و دولتهای اسلامی و عربی هم با زندان و دستگاههای جاسوسی ملتهای خود را به بند کشند، ابزارها و توانمندیهای برجستهای برایش ترسیم گردد.
نخست وزیر دشمن هم با افتخار تمام از بنای شهرکهای جدید در قدس اشغالی سخن میگوید و در برابر تمام عربی از طرح هستهای مسالمت آمیز ایران حرف میزنند فریاد میزند که قدس به عنوان پایگاه ملت یهود و پایتخت همیشگی آن باقی خواهد ماند، بدون اینکه یک کلام رسمی عربی در صدد پاسخگویی بدان برآید و تشکیلات خودگردان فلسطینی هم کاری را صورت دهد. به جز محکوم کردن کلامی و اعتراض که یهودیان در تمام جنگها و مذاکرات وقت کش خود با اعراب بدان عادت کردهاند.
امّا این روزها واشینگتن پذیرای اولمرت است و تحت عنوان هشدار دادن نسبت به ساخت شهرکهای جدید فقط از کلمات فریبنده بهره میگیرد. اما در عمل در ازای نابودی اعراب و مسلمانان، از تمام این شهرکسازیها حمایت کامل به عمل میآورد. کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا نیز التزام و ولای مطلق خود را به اسرائیل اعلام کرده است.
سؤال مهم از سازمان ملل متحد است که دبیرکل آن فقط از مخالفت داشتن این شهرکها با قوانین بین المللی سخن رانده است، بدون اینکه از شورای امنیت بخواهد که اسرائیل را محکوم کند. زیرا آمریکا به شکل عام بر شورای امنیت و این نهاد بین المللی سیطره دارد و اجازه چنین کاری را به آن نمیدهد. اما رهبران عرب همه اینها را میبینند و جنایات و تجاوزات پی در پی اسرائیل و محاصره مرگ آور فلسطینیهای غزه را شاهدند ولی هیچ توجهی بدان ندارند. گویا قضیه فلسطین کهنه شده است و با حال و آینده اعراب هیچ ارتباطی ندارد و یا شکل کابوسی به خود گرفته است که خوابهای تسلیم شدن بسیاری را آشفته میکند.
دنیای عرب و اجابت مطلق به طرح آمریکا
حالت یأس و شکست دنیای عرب در برابر دشمن نشان دهنده بخشی از بسته شلاقی است که میخواهند بر پشت و پهلوی ملت فلسطین بنوازند. این تمکین عملی از دشمن از طریق حمایت آمریکا و سکوت عربی، بخشی از تؤطئه طراحی شده برای پایان دادن، به طرح دولت فلسطینی دارای قابلیت حیات است. آن هم علاوه بر پایان دادن به مسأله حق بازگشت و قطعنامههای سازمان ملل متحد و آنچه که نقشه راه نام گرفته است. تا اینکه باز اعراب به انتظار رئیس جمهور جدید آمریکا بنشینند تا او نیز از رؤیای دولت فلسطینی برایشان سخن بگوید. دولتی که ممکن است در آخرین دوره خود چشمها را به وجود خویش روشن کند. این داستان اعرابی است که عادت کردهاند دستانشان را در سوراخهای آمریکایی – اسرائیلی وارد کنند و هر بار گزیده شوند و احساس درد هم نکنند، آن گونه که متنبّی سروده است:
من یهن یسهل الهوان علیه ما لجرح بمیّت إیلام
«هر کس اهانت کند اهانت کردن به او آسان است چرا که مجروح کردن مرده هیچ دردی را در پی ندارد.»
وضعیت جامعه عرب نیز واقعاً اسفبار و حزن انگیز است. این جامعه نتوانسته مشکلات عربی را حل و فصل کند. مشکلاتی که هر کدامشان تأثیر منفی روی وضعیت دنیای عرب به جای گذاشتهاند و خودشان به اختلافی در بین دولتهای عربی تبدیل شده و رنگ عداوت و دشمنی یافتهاند. تا جایی که رسانههای یک دولت از دولت دیگر به گونهای بدتر از دولتهای چالش ساز و تهدید کننده دنیا مثل آمریکا و اسرائیل سخن میگویند. این امر باعث گردیده است که وجود جامعه عرب نتواند دستاوردهای مهمی برای دنیای عرب داشته باشد.
متأسفانه این خطوط پیچیده از مشکلات موجود در روابط آمریکا و بعضی دولتهای عربی پیروی میکند و پای اختلافات به جنبشهای مقاومت که برای آزاد سازی سرزمینها و مردم خود تلاش میکنند نیز کشیده شده است و باعث گردیده است که بعضی از دولتهای عربی موضع تقابل با مقاومت را بگیرند. زیرا آمریکای دارای التزام مطلق به امنیت اسرائیل چنین موضعی را اتخاذ کرده است. پای قضیه مقاومت عراقی علیه اشغالگران هم به میان آمده است که بعضی از اعراب آن را نفی میکنند. زیرا برای مقاومت در برابر اشغالگران آمریکا مشروعیت قائل نیستند.
اگر به وضعیت خودمان نگاه کنیم میبینیم که یکی از مشکلات ما عادت کردن به سلطه است. تحت تأثیر این مسأله جایگاه ریاست جمهوری – به خاطر سطحی بودن و شکلی بودن دموکراسی – به جایگاه پادشاهی تبدیل شده است که جابجا شدن از طریق اراده مردمی را اصلاً نمیشناسد، بلکه شکل وراثتی به خود گرفته است و گاهی حالتی از قداست ساختگی هم به خود میگیرد و به هیچ کس اجازه نمیدهند که آن را مورد انتقاد یا مخالفت قرار دهند یا بعضی نقاط منفی را در سیاستهای آن بیابند. جالبتر این که بعضی از همینها سعی دارند سرزمینهایی را که بر آن اشراف دارند کوچکتر بسازند تا هم اندازه افراد و خانواده خوشان شوند و عنوان میهن به عنوانی برای فرد و خانواده او تبدیل شود، به جای اینکه خودشان را به اندازه سرزمینها و میهن خود درآورند و بزرگ کنند. این روش باعث گردیده است که دولتهای بزرگ بر مقدرات ملل و سرزمینهای ما خصوصاً در عرصه اقتصادی سیطره پیدا کنند. چرا که مسایل اقتصادی نیز با منافع افراد گره خورده است و نه منافع ملتها.
لبنان، طائفه گرایی و مذهب گرایی مسأله شهروند سالاری را از بین برده است
اما در لبنان بحث و جدال پیرامون سهمیه بندیهای وزارتخانهها بر اساس طوایف و رهبران طائفهای و شخصیتهای آرزومند استفاده از وزارت خانهها برای انتخابات آینده ادامه دارد. این اوضاع چنین نشان میدهد که تشکیل دولت لبنان بر اساس بررسی شایستگیها و توانمندیها نیست بلکه از اعتبارات طائفهای و مذهبی ناشی میشود که اندازه افراد و اشخاص را پیش از طوایف و مذاهب خودشان بزرگ جلوه میدهد تا اینکه در انتخابات آرای بیشتری را بدست آورند. اما به هیچ وجه به فاجعه دیون دولت که تمام اقتصاد و تولیدات آن را میبلعد توجهی ندارند.
مشکل لبنان این است که سیاسیون آن تلاش دارند اندازه کشور را به اندازه خودشان کوچک کنند و سعی ندارند که وقتی برای حل مشکلات عربی و کمک به فرهنگ ابداعگری کاری را صورت میدهند، با ایجاد عواملی که او را به جایگاه واقعیاش باز میگردانند، جایگاه خود را بهبود ببخشند.
شاید مصیبت این باشد که هر یک از این رهبران میخواهند طائفه خود را به شخص خودشان محدود کنند. در این صورت طائفه گرایی به یک امتیاز برای اینان تبدیل میشود و نشان دهنده خدمتگزاری به مردم این طایفه یا آن طایفه نمیباشد. از این رو به ضرر طوایفشان، بر میزان ثروتهای اینان اضافه میشود و مردم بیش از پیش محروم و فقیر شده ولی برای مشکل آفرینان خود کف میزنند و هورا میکشند. کسانی که هیچگاه دنبال حل این مشکلات نیستند. بدین ترتیب مشکل طائفه گرایی هم چنان در این میهن کوچک باقی میماند.
از سوی دیگر، چند روز پیش بیش از صد کشور دنیا گردهم آمدند و به تحریم استفاده از بمبهای خوشهای فرا خواندند. ولی آمریکا و هم پیمانان یهودی آن، در تحریم استفاده از این بمبها احتیاط پیشه کردند تا به تمام دنیا این پیام را بدهند که این رژیم غاصب، هیچ توجهی به انسان ندارد، چه برسد به این که این انسان عرب یا مسلمان باشد. به این مناسبت ما از تمام مردم لبنان که هنوز هم در آتش بمبهای خوشهای ساخت آمریکا میسوزند، میخواهیم که به خوبی اوج کینه توزی دولت آمریکا را درک کنند. دولتی که از رژیم دشمن حمایت میکند تا مثل جنگ ژوئن و پیش از آن بکشد و ویران نماید. دولت آمریکا این روزها به شکل دروغین میگوید که سعی دارد از ارتش لبنان حمایت بعمل آورد. زیرا آمریکا به هیچ وجه قبول ندارد که سلاحی برای مقابله با تجاوزگری اسرائیل بکار گرفته شود. همین طور آمریکا بازگشته است تا اوضاع سیاسی داخلی لبنان را به بن بست بکشاند. سعی دارد در شکلگیری دولت مداخله کند و هر که را خواست به وزارت برگزیند. گویا لبنان بخشی از خاک آمریکا و سرزمینی تابع یکی از سفارتخانههای آن است.
امام خمینی، رهبر انقلاب مستضعفان علیه مستکبران
این روزها با نوزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی مصادف است. او که خواستهاش این بود که حرکت و نهضتش از ایران پابگیرد و با سایر پیشگامان اسلامی همراه و همنوا گردد و تمام مستضعفان و آزادی خواهان دنیا را در بر بگیرد.
امام خمینی با انقلاب خود پویایی را به جامعه اسلامی و دولت اسلامی باز گرداند و شعارهای قرآنی و اسلامی را وارد جزئیات سیاست نمود. سیاستی که تأکید میدارد درگیری اصلی بین مستکبران و مستضعفان و شیاطین بزرگ و کوچک و حرکت ایمان و توحید در انسان جریان دارد. این که امت اسلامی با هم گوناگونی مذهبی آن از نظر اهداف و خطوط و ارزشهای دینی آن یک امت به حساب میآید. این که غصب سرزمین و اشغال کشورها، با گذشت زمان مشروعیت نمییابد. از این رو پیام این سالگرد، ایستادن در کنار مستضعفان علیه مستکبران در تمام جاها، در کنار فلسطینیها و عراقیها و افغانستانیها علیه اشغالگری و همراهی آزادسازی با امت اسلامی از قهر و فساد و انحراف و سیطره و اشغالگری است.