خطبه جمعه، 20 اردیبهشت ماه 87

بیروت؛ 3 جمادی الاول 1429ه‍ برابر با 9/5/2008م

 

 

 

مطالب مهم خطبه اول: نفس در گرو عمل است / آزادی نفس با عمل صالح / قدرت وحدت و اخوت اسلامی.

 

مطالب مهم خطبه دوم: آمریکا و سیاست مدیریت فتنه / لبنان و دولت موضعگیریهای آنی.

خطبه اول:

نفس در گرو عمل است

خداوند متعال در سوره مدثر می‌فرماید: «إلا أصحاب الیمین * فی جنات یتساءلون * عن المجرمین  ماسلککم فی سقر* قالوا لم نک من المصلین * ولم نک نطعم المسکین * وکنّا نخوض مع الخائضین * وکنّا نکذّب بیوم الدین * حتی أتانا الیقین * فما تنفعهم شفاعة الشافعین * فما لهم عن التذکرة معرضین * کأنهم حمر مستنفرة * فرّت من قسورة * بل یرید کل أمریء منهم أن یؤتی صحفاً منشرة * کلّا بل لایخافون الآخرة» (مدثر/38-53).

در این آیات کریمه، خداوند متعال از حقیقت ایمان که در رابطه انسان با پروردگارش تبلور پیدا می‌کند برای ما سخن می‌گوید. زیرا همان خداوند سبحانی که انسان را آفریده است، همو سرنوشت او را مرهون عملش قرار داده است.

اگر عمل او نیک و سرشار از اطاعت و خوبی و تقوا و درستی و التزام به خط مستقیم باشد این عمل او، این گروی را می‌گشاید و گردن او را آزاد می‌گرداند و او در برابر پروردگارش آزاد می‌گرداند و او به رضوان و رحمت و مغفرت الهی دست می‌یابد و نهایت امر او این می‌شود که آزاده‌ای در کنار سایر آزادگان قرار می­گیرد. کسانی که خداوند ایشان را وارد بهشت خویش می‌گرداند. اما اگر عملش بد و سرشار از معصیت و انحراف از خط مستقیم باشد، نفس خود را مرهون و مقید و تابع آثار عمل خویش می‌گرداند که ممکن است به خشم و غضب منتهی گردد و او در کنار دوزخیان قرار گیرد.

خداوند می‌فرماید: «کل نفس بما کسبت رهینة – یعنی انسان با عمل خویش برابر است. قرآن کریم نیز در آیات خود این مسأله را مورد تأکید قرار می‌دهد. می‌فرماید: «وقل اعملوا فسیری الله عملکم ورسوله والمؤمنون» (توبه/105) یعنی شما زیر نظر خداوند قرار دارد و خداوند اعمال شما را می‌بیند و اعمال شما به پیامبر عرضه می‌شود و مؤمنان ملتزم نیز شاهد شما و اعمال شما هستند. نیز در کلام الهی می‌خوانیم: «فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره * ومن یعمل مثقال ذرة شراً یره» (زلزله/8). پس انسان آثار عمل خود را می‌بیند. اگر کار نیک انجام دهد نیک می‌بیند و اگر کار بد انجام دهد بد می‌بیند. اینجا یک اصل ایمانی وجود دارد که آثار عمل بر آن مترتب است و آن این است که بین خدا و هیچ کس قرابتی وجود ندارد. چرا که تمام مردم آفریده پروردگارشان هستند و خداوند نه زاده است و نه زائیده شده است. خداوند متعال از زبان پیامبر(ص) که معصوم و حبیب و نزدیک خداوند است می‌فرماید: «قل إنّی أخاف إن عصیت ربّی عذاب یوم عظیم» (انعام/15) در آیه دیگر می‌فرماید: «ولو تقوّل بعض الاقاویل * لأخذنا منه بالیمین * ثم لقطعنا منه الوتین» (حاقة/ 44-46). در سخن دیگری که مورد خطابش مردم هستند خداوند می‌فرماید: «لیس بأمانیّکم ولا أمانیّ أهل الکتاب من یعمل سوءاً یجز به» (نساء/123).

بنابراین خداوند تأکید می‌دارد که سرنوشت انسان به عمل او بستگی دارد. خداوند متعال برای ما از گفتگوی یاران دست راست که مسلمانان پرهیزگار و مؤمنی هستند با دوزخیان سخن می‌گوید. زیرا ظاهر آیات چنین نشان می‌دهد که بهشتیان بر دوزخیان اشراف دارند و ممکن است این دوزخیان از یاران و نزدیکان ایشان هم باشند – إلا أصحاب الیمین * فی جنات یتساءلون * عن المجرمین – کسانی که با شرک ورزی و کفر در حق خداوند جنایت کردند و با ظلم و استکبار، در حق مردم نیز جنایت مرتکب شدند – ماسلککم فی سقر – چرا شما در آتشید؟ حال آن که شما در دنیا، همسایه و نزدیکان ما بودید – قالوا لم نک من المصلین – زیرا کسی که نماز نخواند خیری در او نیست و دین ندارد – ولم نک نطعم المسکین – خداوند به ما اموال بسیاری دیده بود ولی ما از نعمت‌هایی که خداوند به ما داد به مستحقان آن انفاق نکردیم – و کنّا نخوض مع الخائضین – هر جایی روان بودیم و در کنار مستکبران و کافران و منحرفان موضع داشتیم – و کنّا نکذّب بیوم الدین – وقتی موعظه‌هایی را پیرامون آخرت و حساب و عقاب می‌شنیدیم، آن را مسخره می‌کردیم و تکذیب می‌نمودیم – حتی أتانا الیقین – تا وقتی که مرگمان فرا رسید – فما تنفعهم شفاعة الشافعین – اگر تمام دنیا را بیاوردند که شفاعت ایشان را بکنند، به ایشان سودی ندهد، چرا که ایشان از طاعت خداوند اعراض کرده‌اند – فمالهم عن التذکرة معرضین * کأنهم حمر مستنفرة * فرّت من قسورة * بل یرید کل أمریء منهم أن یؤتی صحفاً منشرة * کلّا بل لایخافون الآخرة» (مدثر/38-53).

 

آزادی نفس با عمل صالح

در مقابل آن، خداوند برای ما از مؤمنانی سخن می‌گوید که ایشان را به بهشت خود وارد گردانیده است. زیرا آنان نفس خود را که در گرو عملشان بود آزاد کردند. در سوره طور خداوند می‌فرماید: «والذین آمنوا واتّبعتهم ذریتهم بایمان – آن کسانی که فرزندان خود را بر ایمانی که خودشان بودند تربیت کردند – الحقنا بهم ذریتهم – و این اقتضا می‌کند که انسان تلاش کند که فرزندانش فرزندان صالحی شوند – وما التناهم من عملهم من شیء کل امریء بما کسب رهین – چرا که آنان ایمان را کسب کردند و با عمل صالح خویش جان خود را آزاد کردند، پس خداوند آنان را به بهشت خود وارد کرد – وأمددناهم بفاکهة ولحم مما یشتهون * یتنازعون فیها کأساً لالغو فیها ولاتأثیم * ویطوف علیهم غلمان لهم کأنهم لؤلؤ مکنون * وأقبل بعضهم عل بعض یتساءلون – از علت رضوان و بهشت الهی می‌پرسند – قالوا إنّا کنّا قبل فی أهلنا مشفقین – ما از آن می‌ترسیدیم که در اشتباه گرفتار شویم یا نافرمانی خداوند را انجام دهیم – فمنّ الله علینا و وقانا عذاب السموم * إنّا کنا من قبل ندعوه إنه هو البرّ الرحیم». (طور/21-28).

بر این اساس باید به همه اوامر و نواهی خداوند ملتزم باشیم. زیرا خواست خداوند از ما این است که در تمام امور خود، در عبادت و معاملات و جنگ و صلح خود، رضایت او را بدست آوریم.

 

قدرت وحدت و اخوت اسلامی

در قرآن کریم می‌خوانیم: «واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولاتفرقوا» (آل عمران/103) خداوند از ما می‌خواهد که به ریسمان محکم الهی دست یازیم و ریسمان الهی همان عقاید و مفاهیم اسلام است. چنگ زدن ما به ریسمان الهی باید بر اساس وحدت اسلامی ما باشد. باید همگی در خط اسلام اصیل و قدرتمند قرار داشته باشیم. خطی که در آن مسلمان با مسلمان دیگر برادرانه زندگی می‌کندو اگر نزاعی هم بینشان در یکی از امور دینی و اجتماعی و سیاسی درگیرد، تمام جامعه اسلامی وظیفه دارند که در جهت اصلاح آن تلاش کنند.

پیامبر(ص) در حجة الوداع همین امر را مورد تأکید قرار داده و خطاب به مسلمانان می‌فرماید: «خداوند خون‌های شما و اموال شما – و در روایتی دیگر نوامیس شما را – مثل حرمت امروز در این ماه در این سرزمین حرام کرده است. نشود که پس از من به کفر و گمراهی باز گردید که یکدیگر را لعنت کنید و گردن یکدیگر را بزنید.» این همان خطی است که خداوند و پیامبرش از ما خواسته است که بر آن روان باشیم و بر اساس آن عمل کنیم و علیه دشمنان خداوند بایستیم و هر چه توان داریم برایشان آماده گردانیم.

از این رو مسأله وحدت اسلامی، حتی اگر مسلمانان در امور بسیاری اختلاف داشته باشند، به عنوان یک مسؤولیت همگانی و امانت خدا و پیامبرش در بین مسلمانان باقی است. حتی امیرالمؤمنین(ع) که صاحب اصلی حق بود فرمود: «تا زمانی که امور مسلمانان به سامان است و در آن جز بر من بر کس دیگری ستمی نیست من در صلح و سازش هستم.» لذا علی(ع) بسیار زیبا صبر پیشه کرد. چرا که می‌خواست وحدت مسلمانان را حفظ کند. آن حضرت حتی به کسانی که او را از حقش دور کردند نیز نصیحت می‌کرد. او تمام عمر خود را در عرصه‌های جهاد و علم و فرهنگ و اخلاص به خدا و پیامبرش، در راه حفظ اسلام گذارند. ما هم در دنیا چنین باشیم تا «خیر أمة أخرجت للناس» باشیم که امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند و این همان خطی است که باید در آن به حق و صبر و مهرورزی یکدیگر را توصیه کنیم.

 

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خداوند تقوای الهی را رعایت نمایید و با صبر و حکمت و حرکت در راه راست که خداوند از همه مؤمنان می­خواهد در آن حرکت نمایند تا در امور فردی و اجتماعی خود به مقام رضایت و قرب پروردگار نائل شوند، موضع بگیرند. ببینیم در اطراف ما چه می­گذرد؟

 

آمریکا و سیاست مدیریت فتنه

در این روزها با حلقه تازه­ای در زنجیره آمریکایی دولت نومحافظه کار آمریکا روبرو هستیم که پس از شکست خوردن در اجرای طرحهای خود در عراق و افغانستان و ناکامی در جنگ اسرائیل علیه لبنان، به نظر می رسد روی شعله ور کردن آتش فتنه در دنیای اسلام و جهان عرب شرط بندی کرده است و پس از توقف عملیات نظامی خود، مجموعه­ای از اقدامات سیاسی و امنیتی را روی دست گرفته است.

در فلسطین اشغالی، هنوز هم شرط بندی آمریکایی – اسرائیلی بر این استوار است که فلسطین را دچار تفرقه و چند دستگی نماید و در کنار دست کشیدن تدریجی از وعده­های داده شده خود در رابطه با دولت فلسطین، سعی دارد که به فتنه داخلی در فلسطین دامن بزند. در همین راستا نخست وزیر دشمن هم از پیگیری مذاکرات با فلسطینیها سست شده است. دلیلش هم این است که پذیرفتن عنوان قدس و شهرکسازی برای مذاکره سبب بیرون رفتن گروههای دینی از دولت اسرائیل شده و در نتیجه دولت اولمرت سقوط می­نماید. بدین ترتیب به نظر می­رسد که با وجود وعده­هایی که با آمدن و رفتن رئیس جمهورها در آمریکا می­آیند و می­روند، به سود یکپارچگی یهودیان، قضایای اصلی ما در فلسطین، تضعیف می­شوند.

در همین راستا وزیر امورخارجه آمریکا از فلسطین اشغالی دیدار می­نماید تا زمینه حضور رئیس جمهور آمریکا را در جشنهای شصتمین سالگرد تأسیس رژیم صهیونیستی فراهم نماید. تمام تلاش بوش این است که اسرائیل را به یک دولت ناب یهودی تبدیل کند. با این حال در رابطه با موانع موجود در کرانه باختری هم حرفهایی می­زند، ولی نمی­گذارد که مسائل شهرکها و  دیوار حایل در سطح بین المللی مطرح شوند.

پس از این می­آیند و از نقشه راه و راه حلهای خیالی در چند ماه آینده سخن می­گویند. آن هم در شرایطی که درد و رنج فلسطینیها در گذرگاهها و مصایب بیشمار آنان از دست اسرائیل و بحرانهایشان بر اثر محاصره کشنده در غزه ادامه دارد. درست در چنین شرایطی گاز کشورهای عربی در قلب رژیم دشمن جریان دارد. چیزی که با وجود دستگاههای تبلیغاتی فعلی، حتی راسخان در علم هم تأویل آن را نمی­دانند.

دور از اینها نیست اگر به تحرکات اشغالگرانه و تجاوزگرانه آمریکا در عراق بپردازیم. آمریکا با سوء استفاده از وضعیت موجود، شهروندان عراقی را به ویژه در شهرک صدر مورد هدف قرار می­دهد. افغانستان نیز همین وضعیت را دارد و سومالی آماج تجاوزات مستقیم آمریکا قرار دارد. تحت عنوان مبارزه با تروریسم، گروههای مردمی و طلایه داران اسلامی مخالف با سیاستهای آمریکا، هدف قرار می­گیرند. هم چنین تلاش برای مصادره ثروتهای طبیعی اسلامی و عربی و نابود کردن مراکز سیاسی و امنیتی دنیای اسلام و جهان عرب هم چنان ادامه دارد. چیزی که باید مردم ما به خوبی متوجه آن باشند و با وحدت داخلی و قدرت سازی دائم در رابطه با قضایای سرنوشت سازی که در دنیای اسلام و خصوصاً منطقه بدانها دامن زده می­شود، چالشهای آن را پیگیری نمایند.

تؤطئه­ای که از آن به عنوان جامعه جهانی تحت رهبری آمریکا در شورای امنیت، یاد می­شود، تلاش دارد تا علیه مقاومت در لبنان و فلسطین و عراق و تمام جنبشها و دولتهای بازدارنده جنگی را به راه بیندازد. چرا که هرگونه ادامه داشتن بلوغ و کارآمدی مقاومت باعث می­شود که رهروان گردونه راهبردهای آمریکا بیش از پیش دچار تزلزل شوند. از این رو شاهدیم دولت­هایی که به اعتدال عربی معروف هستند، سعی می­کنند، تحرکاتی نشان دهند که هماهنگی بیشتر آنها را با دولت آمریکا نشان دهند تا اینکه مراکز عزت امت اسلامی را محدود و محدودتر کنند یا قدمی را در راه تفرقه سیاسی و مذهبی و طائفه ای آن بردارند.

 

لبنان و دولت موضعگیریهای آنی

اما در لبنان ما از تمام وضعیتهای دشوار ناشی از تصمیمگیریهای آنی و بدون مقدمه دولتهای خارجی در مورد ساده­ترین عوامل وفاق داخلی و توازن طائفه­ای و خصوصاً در قبال قضایای حساس مرتبط با مقاومت بی­نیاز هستیم. آن هم درست در شرایطی که اسرائیل لبنان را به تجاوز و ترور و تصفیه عناصر اصلی مقاومت تهدید می­کند. بسیاریها این گونه تصمیمها را چنین مورد توجیه قرار می دهند که این اقدامات کشور را به سوی بهبود شرایط امنیی سوق می دهد، در حالی که دشمن از این فرصت استفاده می نماید تا دست به تصفیه حساب بزند. چیزی که پس از جنگ تابستان 2006 م نتوانسته بود آن را به انجام برساند. خصوصاً در شرایطی که دشمن از تزلزل اوضاع سیاسی داخلی خود رنج می برد. از این رو ممکن است که دشمن اقدام به فرار به جلو نماید و از شکافهای امنیتی موجود حاصل از مشکلات داخلی لبنان سود جویی نماید. ما به همه یاد آور می شویم که در شورای امنیت هیچگونه قطعنامه ای برای آتش صادر نشده است. حال آن که دشمن صهیونیستی تلاش می نماید تا یک جامعه جنگی را به وجود آورد. دشمن تصریح داشته است که در صدد انجام تعدی علیه لبنان و مقاومت اسلامی است که البته هرگونه فرصتی را از آن ربوده است.

ما هوز هم می گوییم که لبنان در برابر دشمن ماهیتاً تجاوزگر، نیازمند حمایت از تمام توانمدیهای داخل خود است. نمی­شود به مقاومت از دریچه مشکلات داخلی نگاه کرد. بلکه باید برای متحول کردن راهبرد دفاع از لبنان و مردم آن، در حال و آینده در برابر هر گونه تجاوزگری و عبس انگاریها، بر حالت تازه­ای از دغدغه ملی و گفتگوی داخلی تکیه نمود.

ما تأکید می کنیم که مشکل لبنان مشکلی سیاسی است و جنبه مذهبی و طائفه ای ندارد و بر همگان و خصوصاً رهبران دینی اسلامی و مسیحی لبنان است که از افتادن در چاههای گفتمان طائفه­ای فتنه آفرین و تحریک کننده غرایز،  آن هم در نبود عقلانیت و آرامش در بررسی منافع کشور پرهیز کنند. باید نسبت به دیگر طرحهای آمریکا که از طریق آنها، سعی دارد اسلام و عربیت را نابود کند و تمام توامندیهای ما را در دنیای اسلام و جهان عرب  به تباهی بکشاند و هیچ تفاوتی بین این مذهب و آن مذهی قائل نیست، کاملاً هوشیار باشیم.

ای مسؤولان! در نحوه مدیریت گفتمان داخلی که توازن و آینده و قدرت کشور را حفظ می نماید، خداوند را در نظر داشته باشید. در حمایت از صلح و ثبات داخلی خداوند را در نظر داشته باشید. در وحدت اسلام و ملی خداوند را در نظر داشته باشید. در حفظ و حمایت از مقاومت خداوند را در نظر داشته باشید. خدایا! آیا رساندم؟ خدایا! گواه باش.