خطبه جمعه، 13 اردیبهشت ماه 87

بیروت؛ 26 ربیع الثانی 1429ه‍ برابر با 2 / 5 / 2008م

 

 

 

مطالب مهم خطبه اول: خبر و پیامدهای منفی آن / ویژگی‌های خبر رسان / خبر از ابزارهای فتنه افروزی است / تدبر در خبر.

 

مطالب مهم خطبه دوم: فلسطین، نابودگری قانونی / دولت آمریکا و زیر پا گذاشتن قوانین بین المللی / در لبنان، بعضی فتاوا و خطوط سیاسی باعث معطل شدن راه حل شده است.

خطبه اول:

خبر و پیامدهای منفی آن

خداوند متعال در قرآن مجید می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ * وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الأمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الإيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ * فَضْلا مِنَ اللَّهِ وَنِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ» (حجرات/6-8).

این آیه داستانی دارد. در سیره آمده است که پیامبر (ص) فرستاده‌ای را به سوی بنی المصطلق فرستاد که زکات اموال آنان را جمع آوری کند. مثل سایر برنامه‌هایی که پیامبر (ص) برای جمع آوری زکات داشت تا آنها را پس از جمع آوری در موارد شرعی آن مصرف نماید. ولی این فرد با بنی المصطلق مشکلات و اختلافاتی داشت. لذا نزد رسول خدا (ص) بازگشت و عرض کرد که آنان از پرداخت زکات سرباز زدند و حتی بیم آن وجود داشت که او را بکشند. درست در زمانی که مسلمانان آماده جنگ با بنی المصطلق می‌شدند چون بر فرستاده رسول خدا (ص) عصیان کرده بودند و می‌خواستند او را بکشند، چرا که این کار آنان تمرد از اسلام نیز محسوب می‌شد، بنی المصطلق که مؤمنان وفاداری بودند از نرسیدن فرستاده رسول خدا (ص) دچار تعجب شده بودند، نزد رسول خدا (ص) آمدند و از نرسیدن فرستاده آن حضرت، اظهار شگفتی کردند و سؤال کردند که آیا پیامبر از آنان خشمگین است؟ و حقیقت ماجرا را برای حضرت بازگو کردند.

بعضی روایات می‌گویند که پیامبر (ص) وقتی این مسأله را شنید، شخص دیگری را فرستاد که از حقیقت مسأله جویا شود. فرستاده بعدی خبری متفاوت با فرستاده اول آورد. در این هنگام این آیات نازل گردیدند تا مسلمانانی را که از خبر فرد اول دچار حالت حماسه و واکنش شده بودند متوجه گرداند که او تقوا ندارد و راستگو نیست و طبق مشکلات و اختلافات قبلی که داشته است خواسته است رسول خدا (ص) را وارد این قضیه شخصی نماید. ولی آن گونه که در روایات آمده است پیامبر(ص) در برابر هیجانات مسلمانان بسیار ثابت قدم و استوار باقی ماند.

 

ویژگی‌های خبر رسان

در این آیه خداوند متعال به همه مؤمنان می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ – یعنی اگر فرد خبری را برای شما آورد در تصدیق آن عجله به خرج ندهید و طبق خبر او حرکت نکنید بلکه ابتدا شخصیت او را مورد بررسی قرار دهید که آیا این خبر رسان خدا ترس است یا نه؟ آیا او انسان فاسقی است که قصد فتنه افروزی و معصیت گری دارد؟ یا اینکه او انسان عادلی است که جز به حق حرف نمی‌زند و خبر نمی‌دهد؟ شخصیت او را مورد بررسی قرار دهید. اگر دیدید که او انسانی فاسق است و صادق نیست و از خدا پروا ندارد، تأمل به خرج دهید و بکوشید با ابزارهای خاصی که در اختیار دارید خبری را که آورده است اثبات نمائید - فَتَبَيَّنُوا – از مردم مطمئن سؤال کنید و با ابزارهای خاص خود درستی خبر او را روشن کنید – أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ – چرا که اگر شما زود واکنش دهید و او را تصدیق کنید، هر چند که دروغگو باشد و به گونه‌ای عداوت آمیز درباره کسانی که او خبر داده است تعامل کنید، ممکن است پس از آن آگاه شوید که اینان بی‌گناه بوده‌اند و شما کار بدی انجام داده‌اید - فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ» پشیمان شوید، در حالی که دیگر پشیمانی سودی ندارد.

سپس خداوند تأکید می‌دارد که وجود پیامبر (ص) در بین مسلمانان یک تضمین است. زیرا ایشان حق را که سبب هدایت مسلمانان می‌شود مورد تأکید قرار می‌دهد. چرا که پیامبر (ص) هیچگاه تابع واکنش‌ها و هیجانها و حماسه‌های ایشان نمی‌شود بلکه همواره بر حرکت در خط ایمان و پرهیز از خط فسق و کفر و عصیان را تأکید می‌دارد.

از این رو وقتی این آیه را مورد بررسی قرار می‌دهیم می‌بینیم که شامل عملکرد رسانه‌ها در دنیا در سطح فردی و اجتماعی یا امت اسلامی در حالت‌های جنگ و صلح هم می‌شود. ممکن است فردی خبری زشتی را درباره همسر فردی بدهد و این شوهر رگ غیرتش متورم گردد و تحت تأثیر این خبر برای مجازات او عازم گردد یا اینکه مسأله ممکن است برعکس باشد یا اینکه فردی درباره برادر یا نزدیکانش خبری را بیاورد. آیه کریمه تأکید می‌دارد که اگر خبر رسان فاسق است دارد برای فتنه افروزی برنامه چینی می‌کند و می‌خواهد بین زن و شوهر و برادر و برادر جدایی بیندازد. پس انسان باید احتیاط کند و خبر او را نپذیرد و دنبال کشف حقیقت باشد.

 

خبر از ابزارهای فتنه افروزی است

این مسأله ممکن است در اجتماع نیز اتفاق بیفتد. آن زمانی که بعضی اختلافات بین اقوام و خانواده‌ها بروز می‌‌کند. فتنه افروزان داخل یا خارج قبیله می‌آیند و خبرهایی را مطرح می‌کنند که امور را پیچیده کرده و به احساسات و عواطف دامن می‌زنند و کار را به نزاع و اختلاف و حتی جنگ می‌کشانند.

این مسأله ممکن است بین احزاب نیز اتفاق بیفتد. ممکن است در جامعه خود با چنین موردی برخورد کنیم که بین احزاب و جنبش‌ها درگیری و جنگ به وجود آید. بعضی افرادی که تعصب حزبی دارند و پروای دینی هم ندارند می‌کوشند فتنه افروزی کنند. فتنه‌ای که هر آن ممکن است به نزاع و درگیری منجر شود و کار به جنگ نیز بینجامد. چیزی که در گذشته شاهد آن بوده‌ایم. همین طور اگر وارد فضای سیاسی شویم، مثل فضای موجود بین مخالفان و موافقان، حرفهایی را می‌شنویم که جامعه را به تنش و مشکل می‌کشاند. در این صورت بر اثر تعصبات ناشی از این خبر یا آن خبر، راه حلهای واقعی قضیه تباه شده و از بین می‌رود. این مسأله را به شکل روزانه می‌توان در تحلیلهای روزانه بعضی از رهبر نماها در رسانه‌ها دید. حال آن که اگر مردم منصف باشند آنان را از معنا و مفهوم رهبری دور می‌کنند. زیرا رهبر آن است که جامعه را حفظ کند و از سلامت و ثبات و حقوق امت اسلامی صیانت بعمل آورد و به بحران آفرینی نپردازد.

این مسأله ممکن است دولت‌ها را هم شامل شود که سعی می‌کنند با دروغهای بزرگ به جنگ افروزی اقدام کنند. دیدیم که ایالات متحده آمریکا با یک دروغ بزرگ مسأله عراق را پدید آورد و پیرامون حادثه 11 سپتامبر دروغهای بزرگی را مطرح نمود. حادثه‌ای که تا هنوز همه تحقیقات پیرامون آن منتشر نشده است. ولی دولت آمریکا با استفاده از همین دروغها، به تروریسم دست یازید و کوشید بر دنیا و خصوصاً دنیای عرب و جهان اسلام سیطره پیدا کند، آن هم تحت تأثیر جنگ علیه تروریسم. همین چنین طوری شده است که تمام مخالفان سیاست خود مثل مقاومت فلسطین و لبنان را متهم می‌کند و آنها را سازمانهای تروریستی معرفی می‌کند. همین طور دولت‌های حامی مقاومت مثل سوریه و ایران را متهم می‌کند که دارند از تروریسم حمایت می‌کنند.

 

تدبر در خبر

از این رو عزیزان! خداوند شما را با ویژگی ایمان مورد خطاب قرار می‌دهد و می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» یعنی شما مؤمن هستید و نباید خبر کسی را که از خدا هراس ندارد قبول کنید. خبرهایی را که در روزنامه‌ها پخش می‌شود نپذیرید. چرا که ممکن است ناظران این گونه روزنامه‌ها مسؤولانه عمل نکنند و کسانی باشند که در خط فسق حرکت می‌کنند. شبکه‌های ماهواره‌ای نیز همین حالت را دارد. بسیاری از شبکه‌های ماهواره‌ای تحت سیطره دولت آمریکا و بعضی دولت‌های مرتبط با اسرائیل قرار دارند.

از این رو انسان نباید تمام شنیده‌های خود از آنان را بپذیرد. چرا که خداوند درباره گوش می‌فرماید: «وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ» (حاقه/١٢) پس لازم است وقتی خبر و مطلبی به گوش رسید، انسان باید آگاه باشد و خبر را از گوش به عقل خود منتقل کند و عقل هم باید در آن فکر کند که آیا این خبر معقول است یا نه؟ آیا پایه و اساس دارد یا نه؟ آیا کسانی که با ما در جامعه زندگی می‌کنند این خبر را قبول دارند یا نه؟

بسیاری از مشکلاتی که با آن در خانه و اجتماع، در سطح فردی و اجتماعی یا امنیتی رو به رو هستیم، ناشی از عملکرد اطلاع رسانی رسانه‌هاست. از این رو عقلا و مسؤولان در همه قضایا باید پیگیری کنند. چرا که یک مسأله ممکن است بی اساس باشد. از این رو خداوند متعال می‌فرماید که عقل شما نباید در گوش شما باشد بلکه عقل شما باید در عقل شما باشد. چرا که عقل است که تمام محاسبات را مورد ارزیابی قرار می‌دهد و درست را از نادرست تشخیص می‌دهد و لذا خداوند می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ».

 

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خداوند از خدا پروا کنید و در پذیرفتن خبر یا نفی آن، با حق و راستگویی و درستی و التزام به رضایت خدا و پیامبرش عمل کنید تا اینکه پشیمان نشوید. چرا که در آن صورت پشیمانی سودی ندارد. ببینیم در اطراف ما چه می‌گذارد؟

 

فلسطین، نابودگری قانونی

در عرصۀ فلسطین، پس از صدور فتوای خاخام بزرگ که اعراب را حشراتی به حساب آورد که باید همه آنها نابود شوند، دادگاه آمریکایی اسرائیلی احکام خود را به اجرا گذاشت و از مرگ کودکان و زنان و سالخوردگان غزه و کرانه غربی تا شهرک صدر در عراق و سومالی که همگی عرصه یک جنایت به شمار می‌آیند، حمایت نمود.

خانه‌ها در اثر حملات هواپیماهای آمریکایی یا یورش موشکی اسرائیل بر سر ساکنان آن ویران می‌شوند و کودکان و مادران و کودکان شیرخوار جان خود را از دست می‌دهند. حملات وحشیانه و محاصره کشنده در برابر دیدگان و گوشهای اعراب ادامه دارد. اینان نه تنها جرأت اعتراض و محکوم کردن ندارند بلکه برای آرام کردن دشمن فقط به دادن هدیه بسنده می‌کنند و خود را موظف به دادن ابزارهای دفاع و مقابله به ملت فلسطین محاصره شده نمی‌بینند. چرا که غزه مقاوم آنان را به مشکل انداخته است و اینان هم به دیدار بوش در جشن‌های شصتمین سالگرد تأسیس رژیم دشمن چشم دوخته‌اند.

اما یهودیان غاصب هم در نظرسنجی‌های اخیر نظرشان را دادند و اعلام کردند که برچیدن شهرک‌ها و دیوار حایل یا عقب نشینی از جولان را قبول ندارند. یعنی دستگاه سیاسی صهیونیستی هنوز هم به کار خود ادامه می‌دهد و در خط کینه و عداوت و بغض نسبت به اعراب و مسلمانان حرکت می‌کند. ولی با این حال وزیر امورخارجه آمریکا می‌خواهد به تشکیلات خودگردان فلسطینی چنین القا کند که در چند ماه دیگر امکان رسیدن به راه حل وجود دارد، آن هم پس از آنکه آمریکا در طول دهها سال، حق فلسطینی‌ها را تباه کرد.

 

دولت آمریکا و زیر پا گذاشتن قوانین بین المللی

پیشینه سراسر تجاوزگری دولت‌های آمریکایی هم پیمان با رژیم غاصب صهیونیستی تأکید می‌دارد که قوانین بین المللی چیزی جز یک چماق نیستند که با قطعنامه‌های پی در پی بین المللی بر سر اعراب و مسلمانان فرود می‌آیند. این هواپیماهای اسرائیلی است که آسمان دنیای عرب را در می‌نوردد و کارخانجات تموز در عراق و مراکز دیگری را در سوریه در هم می‌کوبد و رئیس جمهور آمریکا هم برای ایران و جاهای دیگر پیام می‌فرستد که حمله اسرائیل به سوریه برای نابودی کارخانجات هسته‌ای آن کشور بوده است. این هم دروغ بزرگی است که دولت آمریکا سعی دارد تحت عناوین واهی، منطقه را تحت حمله خود قرار دهد. دبیر کل سازمان ملل هم ساکت است و هیچ حرفی از تعرض به حق حاکمیت ملی دولت عضو این سازمان به میان نمی‌آورد. چرا که این سازمان نیز بازتاب دهنده سیاست آمریکا است. آمریکایی که تلاش دارد دست رژیم صهیونیستی در منطقه را باز بگذارد تا این رژیم نقش یک پلیس نظامی و امنیتی را در منطقه برای آمریکا ایفا کند، حقیقت تجاوزگرانه خود را مورد تأکید قرار می­دهد.

سیاست آمریکا در قبال ملت فلسطین نشان می‌دهد که این دولت شریک واقعی تجاوزگریها و جنایات روزانه اسرائیل علیه ملت فلسطین است. آمریکا فقط با زبان فریب و وعده‌های دروغین از دولت فلسطینی سخن گفته است ولی تلاش عملی‌اش این است که این دولت هیچگاه قابلیت حیات نداشته باشد.

آمریکا در بازجویی زندانیان توسط دستگاههای اطلاعاتی‌اش قوانین بین المللی را زیر پا گذاشته است و سعی دارد فرزند خوانده خود اسرائیل را تشویق کند که تعداد بیشتری از فلسطینی‌ها را به قتل برساند. درست همان کاری را که خودش در حق عراقی‌ها انجام می‌دهد. چرا که آمریکا به ملت‌های ما به دید موشهای آزمایشگاهی نگاه می‌کند که باید در آزمایشهای کشنده آمریکایی و اسرائیلی در منطقه و جهان مورد استفاده قرار گیرند. دولت‌های متمدن، منطق اشغالگری و غصب سرزمین ملت‌ها و غارت ثروتهای آنان را قبول ندارد. اما دولت‌های پی در پی آمریکا، سرزمین ما را بخشی از طرح راهبردی و جایگاه اختصاصی خود می‌دانند که هر کاری بخواهد می‌تواند در آن انجام دهند. لذا مثل افغانستان و عراق، سرزمین‌ها را اشغال می‌کند و منابع آنها را به غارت می‌برد و امنیت و اقتصاد کشورها را نابود می‌گرداند و دست اسرائیل را باز می‌گذارد که جنایت‌های خود را علیه ملت فلسطین ادامه دهد. سربازان اسرائیلی قوانین بین المللی را زیر پا گذاشته‌اند و مادران و کودکان را بر سر سفره غذایشان می‌کشند، بدون اینکه صدای اعتراض از دولت‌های اتحادیه اروپایی و دیگران بلند شود. حتی بعضی از مسؤولان اروپایی از اسرائیل به عنوان معجزه قرن بیست سخن می‌گویند. بعضی از اینها به شهرک صهیونیست سدیروت می‌روند و بقایای موشکهای فلسطینی را که در واکنش به دهها جنایت اسرائیل شلیک شده‌اند بدست می‌گیرند ولی همین‌ها به غزه نمی‌روند که بقایای اجساد کودکان و مادران پراکنده در خیابانها و کوچه‌ها غزه را ببینند. این دنیا دنیایی است که به خود و قوانین و انقلابهای خود که پرچم آزادی را برافراشته‌اند هیچگونه احترامی قائل نیست پس چگونه از ما می‌خواهد که به آن احترام بگذاریم؟

 

در لبنان، بعضی فتاوا و خطوط سیاسی باعث معطل شدن راه حل شده است

در لبنان بعضی صداها بلند است و خواهان بین المللی کردن قضیه هستند. چرا که برای خود دوستانی را در دنیا می‌بینند. اینان معتقدند که پیشنهاد عربی فقط انتخاب رئیس جمهور را مد نظر دارد و به بقیه قضایای مورد بحث و جدال بین دو گروه مخالف لبنانی نمی‌پردازد. زمینه‌های منطقه‌ای و بین المللی هم در قضیه دخالت دارند تا طبق منافع خود خطوطی را تحمیل کنند. اما گفتگوی بین لبنانی گفتگویی نیست که بتواند با بحث پیرامون قضایای اختلافی، راه حلی را برای بحران جستجو کند. این امر سبب گردیده است که نتیجه قطعی بدست نیاید. زیرا بعضی جهات لبنانی هنوز هم تأکید دارند بسته پیشنهادی، به مثابه شرایط تحمیلی برای انتخاب ریاست جمهوری است و غیرقابل قبول می‌باشد. از این رو بحران هم چنان ادامه خواهد داشت و اوضاع هم چنان در گردونه خلأ باقی خواهد ماند. زیرا خود لبنانی‌ها در چرخه سیاسی، برای حل کردن بحران داخلی که القاءات بیرونی وجود دارد و جلوی دیدارهای واقعی و به دور از فتاوای سیاسی را می‌گیرد نقشی ندارند. حتی بعضی از شخصیت‌های دینی رسمی، بدون بررسی‌های واقع گرایانه و در نظر گرفتن مصالح مستضعفان فتواهایی سیاسی می‌دهند. حال آن مستضعفان لبنان امیدوارند این فتواها گرد آمدن پیرامون وحدت ملی و قانون عادلانه انتخابات و بازگشت به شهروند سالاری در مدیریت امور را مورد تأکید قرار دهند و در مشکلات سیاسی و ریاست جمهوری و انتخابات، از طائفه‌گرایی بدور باشند. قابل ملاحظه این است که وجود ارتباط ارگانیک بین بحران داخلی لبنان و بحران منطقه، به نفع خارجی‌ها تمام شده است و اکنون این خارجی‌ها هستند که برای باقی گذاشتن لبنان به عنوان میدان درگیری‌های خود برنامه‌ریزی می‌کنند. چیزی که بسیاری از سیاسیون آن را نفی می‌کنند.

اما ملت لبنان، در تمام حساسیت‌های طائفه‌ای و مذهبی، نقشش این شده است در سایه رحمت و آزمندیها و خودخواهی‌های فردی و مدیریت مالی داخلی و خارجی قرار داشته باشند تا در مسأله تعیین سرنوشت، اراده مردم باطل شده و از بین برده شود. هیچ مشکلی هم وجود ندارد که گرسنگی و هراس و محرومیت و تزلزلهای طائفه‌ای هم چنان باقی بماند. زیرا با قبول طائفه‌ای و دور شدن از شهروند سالاری که می‌تواند لبنانی‌ها را حول محور آزادی و حاکمیت ملی و استقلال گردهم بیاورد، تقدیر این ملت فقط همین است. زیرا طائفه گرایی که هنوز هم بسیاری از شکافهای امنیتی و سیاسی را برای منافع دولت‌های دیگر به وجود می‌آورد، مشکل لبنان را هم چنان تداوم خواهد بخشید. لبنانی‌ که در آن فقط رهبران طوایف سود می‌برند ولی مردم طوایف چیز جز تاریکی بیشتر غارهای واکنش و تعصب و فرد پرستی، نصیب‌شان نمی‌شود.