خطبه جمعه، 6 اردیبهشت ماه 87

بیروت؛ 19 ربیع الثانی 1429ه‍ برابر با 25 / 4 / 2008م

 

 

 

مطالب مهم خطبه اول: روش اسلامی و ایمانی / اسلام ریسمان خداوند است / مسؤولیت دعوت به سوی خدا.

 

مطالب مهم خطبه دوم: راهبرد دولت آمریکا در عراق / اعلامیه منامه، تصویری آمریکایی / مسؤولیت نجات دادن ملت فلسطین / دیدار آمریکایی‌ها برای بحران سازی در منطقه / بحران داخلی و دسته بندیهای ملّی.

خطبۀ اول:

روش اسلامی و ایمانی

خداوند متعال درقرآن مجید می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلا تَمُوتُنَّ إِلا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ * وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ * وَلا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ» (آل عمران/102-105). در این آیات کریمه خداوند متعال می‌خواهد که روش اسلامی را برای مسلمانان و مؤمنان تبیین نماید. همان روشی که برای ایشان تأکید می‌دارد که باید با ایستادگی در کنار خط وحدت اسلامی و التزام به دعوت کردن به خیر و امر به معروف و نهی از منکر و نفی تفرقه و اختلاف و چند دستگی، به اسلام ملتزم باشند، آن هم پس از آنکه از کتاب خدا و سنّت پیامبر (ص) برایشان دلیل و حجت اقامه گردید.

خداوند متعال می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ – چگونه آن گونه که سزاوار پروای از خداوند است تقوای الهی را رعایت کنیم؟ اینکه در تمام امور فردی و اجتماعی خود، خداوند عزوجل را در نظر داشته باشیم و حضور و نظارت خداوند را در هر جایی اعم از خانه و بازار و جامعه و حتی در حالت‌های جنگ و صلح و التزام به خطوط سیاسی و اجتماعی و اقتصادی احساس کنیم. به نحوی که خداوند متعال همه چیز ما در تحرکات عقل و قلب و تحرکات دیگر ما باشد. در بعضی از احادیث آمده است: «از خدا آن گونه بترس که گویا تو او را می‌بینی. پس اگر تو او را نمی‌بینی او تو را می‌بیند. پس اگر می‌دانی او تو را می‌بیند ولی با اینحال معصیت او را انجام دهی، خداوند را کم اهمیت‌ترین ناظران بر خود به حساب آورده‌ای.» یعنی اگر انسان بداند که خداوند او را در نهان و آشکار می‌بیند و او ست که «يَعْلَمُ خَائِنَةَ الأعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ» (غافر/١٩) پس چگونه می‌شود معصیت او را انجام دهی؟ در حدیث آمده است که تقوا این است که «خداوند هرگاه تو را از چیزی نهی کرد در آن نیابد و چون تو را به چیزی دستور داد در آن غائب نبیند.»

باید بدانیم همان گونه که آغاز وجود و هستی ما به اراده الهی بستگی دارد، او که راز زندگی را در نطفه قرار داد و نطفه را به علقه تبدیل کرد و علقه را به مضغه و مغضه ا به استخوان تبدیل نمود و بر استخوان گوشت پوشاند، تداوم زندگی ما به اراده الهی بستگی دارد. زندگی ما در این دنیا فقط به خداوند بستگی دارد. «وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْدًا» (مریم/٩٥). آن زمان که انسان در برابر خداوند می‌ایستد تا حساب خود را به خداوند ارائه دهد، خداوند به او می‌فرماید: «اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا» (إسراء/١٤). سپس انسان همه چیز را در نفس خود ثبت می‌یابد. از این رو خداوند متعال تأکید می‌دارد که انسان ممکن است مسلمان به نظر برسد ولی در اثر نزدیکان بد و دوستان گمراه و مشکلات موجود در جامعه یا بعضی احزابی که بعضی از مسلمانان بدانها پیوسته‌اند، احزابی که در اصول و مبانی خود وجود خداوند یا رسالت پیامبر خدا (ص) یا دین اسلام را که خداوند بدان دستور داده است و انکار کرده‌اند، دچار انحراف بگردد. او در ظاهر عنوان اسلام دارد ولی وقتی به احزاب گمراه و کافر وابسته است یا تابع استکبار آمریکایی و اروپایی و حکام ستمگر است یا به بعضی دستگاههای جاسوسی محلی و منطقه‌ای و بین المللی پیوسته است چگونه می‌تواند مسلمان باشد؟

 

اسلام ریسمان خداوند است

از این رو انسان باید از وابستگی اسلامی خود محافظت بعمل آورد - وَلا تَمُوتُنَّ إِلا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ – وقتی به عالم قبر منتقل می‌شود، باید در حین انتقال اسلام خود را هم حفظ نماید. درست مثل حضرت یوسف (ع) که وقتی خواست خداوند را به پاس نعمت‌هایش سپاسگزاری نماید طبق فرمایش الهی گفت: «رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الأحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ» (یوسف/١٠١). در دعای امام زین العابدین هم آمده است: «تا آن زمان به من عمر بده که عمرم در طاعت تو صرف می‌شود پس هر گاه عمر من چراگاه شیطان گردید، پیش از آن که خشمت بر من پیشی گیرد یا خشمت بر من استحکام یابد، مرا به سوی خودت ببر.» پس انسان وظیفه دارد طوری تلاش کند که اسلامش ادامه داشته باشد و در حالت مسلمانی، خداوند را ملاقات کند. نکته دوّم این است که خداوند از جامعه اسلامی در تمام دنیا خواسته است که به ریسمان الهی چنگ بزنند. این ریسمان الهی همان قرآن است. قرآنی که «لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ» (فصلت/٤٢). اسلام همان ریسمان الهی است و خداوند از همه مسلمانان خواسته است و به ما دستور داده است که در برابر لرزشها و زلزله‌ها به ریسمان او چنگ بزنیم. زیرا ریسمان خداوند آن چنان قوی و استوار است که انسان را نجات می‌دهد. در فرمایش الهی آمده است: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلا تَفَرَّقُوا – همان گونه که مسلمانان کنونی دچار تفرقه شده‌اند و مذاهب به ادیانی جدا از هم تبدیل شده‌اند و بعضی از مسلمانان بعضی دیگر را تکفیر می‌کنند و بعضی بعضی دیگر را می‌کشند، حال آن که پیامبر (ص) می‌فرماید: «هر مسلمانی بر مسلمان دیگر حرام است.» از این رو خداوند به ما دستور داده است که به ریسمان الهی او چنگ بزنیم تا به قدرتی تبدیل شویم که دشمنان خداوند از آنها می‌ترسند. همان مستکبرانی که برای از بین بردن قدرت اسلامی تلاش می‌کنند. اگر یک کشور مسلمانی به این فکر کند که برای خود قدرتی دست و پا کند، مستکبران این کشور را از این کار باز می‌دارند. این مسأله را می‌توان در نحوه تعامل مستکبران با پرونده هسته‌ای ایران مشاهده کرد. زیرا اینان نمی‌خواهند دنیای اسلام به قدرت و توانایی علمی دست پیدا کنند - وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً – چگونه شما به شکل قبایلی متفرق و پراکنده بودید و با یکدیگر می‌جنگیدید. اما اسلام شما را متحد و یکپارچه کرد - فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ – چرا که غیر از خداوند کس دیگری نمی‌تواند دلها را به یکدیگر نزدیک گرداند. خداوند خطاب به پیامبرش که نزدیک‌ترین مردم به اوست می‌فرماید: «لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الأرْضِ جَمِيعًا مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ» (انفال/٦٣) - فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِإِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ» (آل عمران/103).

 

مسؤولیت دعوت به سوی خدا

سپس خداوند به تمام مسلمانان این مسؤولیت را می‌دهد که مردم را به اسلام دعوت کنند. زیرا دعوت فقط مسؤولیت علما نیست. حتی اگر بسیاری از علما شغل دعوت را نداشته باشند، بلکه دعوت مسؤولیت همه امت اسلامی است. خداوند می‌فرماید: «وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ * وَلا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ» (آل عمران /104-١٠٥). این همان روش اسلام است که از ما می‌خواهد بدان ملتزم باشیم تا امت اسلامی شویم که به همه اسلام ملتزم می‌باشند. نباید به بخشی از کتاب باور داشته باشیم و به بعضی دیگر کفر بورزیم. حتی اگر از نظر مذهب و سیاست با یکدیگر اختلاف همه داشته باشیم باید به ابزارهای وحدت اسلامی دست یازیم. باید امر به معروف و نهی از منکر کنیم. نباید اختلاف کنیم و متفرق شویم. زیرا اختلاف و تفرقه جامعه اسلامی را ضعیف می‌گرداند و موقعیت دشمنان را قوی می‌کند. آیا به این ندای خداوند پاسخ مثبت داده‌ایم؟

 

 

خطبۀ دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خداوند تقوای الهی را رعایت کنید و با نظم و اصلاحگری و حرکت در خط طاعت خداوند در دستورات و نواهی او و ایستادن در برابر ظالمان و مستکبران موضع بگیرید. باید برنامه ریزی داشته باشیم که برای رویارویی با چالشهای رویارو با امت اسلامی قوی شویم. ببینیم در اطراف ما چه می‌گذرد؟

 

راهبرد دولت آمریکا در عراق

دولت آمریکا سعی دارد فشار افزون تری را به کشورهای موسوم به دولت‌های معتدل عربی وارد آورد تا آنان راهبردهای آمریکا را در منطقه به اجرا در آورند تا شاید که بدین ترتیب شکست سیاسی و امنیتی خود را در عراق جبران کند. چرا که اشغالگران بیش از چهار هزار کشته و بیست هزار مجروح داده‌اند و علاوه بر این بسیاری از سربازان اشغالگر دچار امراض روانی شده‌اند. خواست آمریکا این است که به اشغالگران آمریکایی کمک شود تا آنان بتوانند راهبردهای خود را در عراق به پیش ببرند. تا اینکه آمریکایی‌ها برای مدتهای طولانی در عراق بمانند و وضعیت عراق را اداره کنند و بر منابع طبیعی آن و خصوصاً نفت سیطره داشته باشند و با تشویق آن چه که نابسامانی سازنده نامیده‌اند به حرکت خود ادامه دهند. در حالی که این نابسامانی سازنده زندگی مردم عراق را به جهنمی تبدیل کرده است که آتش آن کودکان و زنان و سالخوردگان و جوانان عراقی را می‌سوزاند. هواپیماهای آمریکایی به این دلیل که این‌ها اهداف دشمن هستند ایشان را مورد حمله قرار می‌دهند تا پس از آنکه در تعیین هدف دچار اشتباه شدند، جنایت خود را توجیه کنند. حال آن که همگان می‌دانند بمب‌ها و موشکها فقط خانواده‌ها را در خانه‌های‌شان مورد هدف قرار می‌دهند، خصوصاً در شهرک صدر که محرومیت به شدیدترین شکل آن وجود دارد و حتی ساکنان مستضعف این شهرک از ساده‌ترین شرایط زندگی محروم هستند.

ترس ما این است که در پس زمینه کنفرانس کشورهای همسایه عراق که در کویت تشکیل شده است، آمریکا بتواند حمایت دولت‌های عربی و اروپایی و سازمان‌های بین المللی را بدست آورد تا اشغالگران آمریکایی از ورطه‌ای که در آن گرفتار آمده‌اند و شن‌های روانی که گامهای سربازان آمریکایی در آن غرق شده‌اند نجات دهند. این وضعیت افکار عمومی داخل آمریکا را تحت تأثیر خود قرار داده و سبب شده است که آنان دیگر به دولت آمریکا اعتماد نداشته باشند. داریم صداهای بلند مردم آمریکا را می‌شنویم که خواهان عقب نشینی ارتش آمریکا از عراق هستند.

در این زمینه آرزوی ما این است که در کنفرانس کویت خواسته خروج اشغالگران از عراق مطرح شود و از بعضی دولت‌ها خواسته شود که نگذارد تندروها و تروریست‌ها به عراق وارد شوند و به اسم اسلام زشت‌ترین جنایتهای وحشیانه را علیه ملت عراق مرتکب شوند. باید از دامن زدن به بحث‌ها و جدالهای تاریخی که فتنه‌های مذهبی را تنفس می‌کنند. بپرهیزند. بعضی از دولت‌های عربی خود را پشت سر عناوین دینی و مذهبی پنهان کرده‌اند ولی در حقیقت اهداف سیاسی خود را پیش می‌برند. خصوصاً این که تؤطئه آمریکایی که عراق را هدف قرار داده‌اند برای ضعیف کردن همین دولت طراحی شده بود. با قطع نظر از دیدگاه ثابتی که درباره نظام طاغوتی پیشین عراق داریم، معتقدیم طرح آمریکا این است که نگذارد یک دولت عربی بزرگ وجود داشته باشد که با قدرت اسرائیل برابری نماید. ترس ما این است که تحت تأثیر القای دسته‌بندیهای طائفه‌ای و نژادی، این اختلاف به دسته‌بندیهای قانونی هم منجر شود که حتی بیشتر دولت‌های عربی موسوم به دولت‌های معتدل عربی هم از آن در امان نیستند.

در این زمینه دولت آمریکا سعی دارد که به اسم طرح صلح که از دولت فلسطینی در کنار دولت اسرائیل سخن می‌راند، روابط عربی را با اسرائیل عادی کند. همه این تلاشها برای این است که خطوط کنفرانس شکست خورده آناپولیس کامل شود. این کنفرانس در رابطه با حقوق مشروع اعراب و فلسطینی‌ها، هیچ گونه اثر مثبتی را نداشت. زیرا خواست آمریکا این است که اسرائیل به شکل یک دولت خواهان صلح جلوه داده شود.

از این رو تأکید ما این است که آمریکا وقتی از صلح عادلانه برای ملت فلسطین یا دولت فلسطینی دارای قابلیت حیات سخن می‌راند دروغ می‌گوید. زیرا آمریکا در تمام تاریخ خود فقط بعضی حرفهای مبهم و مصرفی و نیرنگ آمیز و بی معنی را تحویل اعراب داده است. زیرا تمام دغدغه آمریکا این است که از برتری نظامی و سیاسی و اقتصادی و امنیتی اسرائیل حفاظت بعمل آورد. چرا که آمریکا بر دولت یهودی تأکید دارد که تمام یهودیان دنیا بدان ملتزم هستند. آمریکا در برابر تمام قطعنامه‌های بین المللی که حق بازگشت ملت فلسطین به سرزمین خود را به رسمیت شناخته‌اند ایستاده است.

درست در چنین فضایی وزیر امورخارجه آمریکا از بعضی دولت‌های عربی دیدار می‌کند تا به ضرر منافع اعراب هم که شده منافع اسرائیل را مورد تأکید قرار دهند. زیرا دولت آمریکا به هیچ وجه نمی‌خواهد به اسرائیل فشار وارد کند تا اسرائیل به حملات وحشیانه علیه ملت فلسطین، مصادره سرزمین فلسطینیها، برپایی دیوار حایل و شهرکسازی، خصوصاً در این زمان که دو حزب دموکرات و جمهوری خواه آمریکا دارند برای رسیدن به ریاست جمهوری با یکدیگر رقابت می‌کنند پایان دهد. این دو حزب به شکل دیوانه وار تلاش دارند تا تأیید لابی یهودی آمریکا را بدست آورند و مسلمانان و اعراب ساکن آمریکا و بیرون آن را هم به حساب نمی‌آورند. زیرا اینان نتوانسته‌اند در رابطه با حقوق مشروع دنیای عرب و جهان اسلام، از خود قدرت کارآمد و مؤثری را بر تصمیم‌های پی در پی دولت آمریکا و افکار عمومی این کشور نشان دهند.

 

اعلامیه منامه، تصویری آمریکایی

از سوی دیگر اطلاع یافتیم که اعلامیه منامه نگرانی خود را از مسلح شدن ایران به سلاح اتمی ابراز داشته است در حالی که ولو در چند کلمه حرفی از جنایت‌های وحشیانه اسرائیل علیه ملت فلسطین به میان نیاورده است و زرادخانه هسته‌ای اسرائیل را که از حمایت غربی‌ها برخوردار است مورد توجه قرار نداده است. آن هم در شرایطی که اسرائیل معاهده منع استفاده از سلاحهای اتمی را که ایران امضا کرده است امضا ننموده است.

در همین راستا وزیر امورخارجه آمریکا گفته است که جنبش حماس باید از خشونت دست بردارد و شلیک موشک به مناطق جنوب اسرائیل را متوقف کند چرا که اسرائیل برای صلح آماده است. گویا او جنایت ‌های تازه‌ اسرائیل علیه ملت فلسطین را توجیه می‌کند ولی او از اسرائیل به عنوان هم پیمان خود هیچ گاه این تقاضا را مطرح نمی‌کند. اسرائیلی که دست به ترور می‌زند و شهرها و روستاها و اردوگاههای فلسطینی را حتی در کرانه باختری که تحت سلطه تشکیلات خودگردان است و هیچ موشکی از آن به دشمن شلیک نمی‌شود مورد حمله قرار می‌دهد. رایس از اسرائیل نمی‌خواهد که از خشونت گرسنگی دادن غذایی و دارویی و محدود ساختن خدمات حیاتی شهروندان فلسطینی در غزه و تلاش برای خوار کردن فلسطینی‌ها در گذرگاهها و دروازه‌های دیوار حایل و حمله بوسیله هواپیماهای آمریکایی که هیچ تفاوتی بین مقاومت گرو شهروند عادی نمی‌گذارد دست بردارد.

 

مسؤولیت نجات دادن ملت فلسطین

در برابر این واقعیت‌ها به اعراب و مسلمانان فریاد می‌زنیم که باید به مسؤولیت خود علیه اقدامات اسرائیل و آمریکا عمل کنند و از ملت فلسطین که با ابزارهای وحشیانه حمله و محاصره رو به رو است دفاع کنند. همه مسؤولان باید از خدا پروا کنند و نباید از دادن کمک به ملت له شده توسط اشغالگری و حملات پی در پی امتناع بورزند. نباید موضعی هماهنگ با صهیونیست‌ها اتخاذ کنند. باید از آموزه‌های آمریکایی تمرد کنند. آمریکایی که گروهی از مسؤولان عرب و مسلمان را نمی‌گذارد که به ملت فلسطین کمک کنند. آمریکا می‌خواهد که ملت فلسطین در برابر نازیسم بین المللی که از اسرائیل در هولوکاست‌های فلسطینی حمایت می‌کند، تنها بماند.

 

دیدار آمریکایی‌ها برای بحران سازی در منطقه

دیدار فرستادگان آمریکایی از این سیاست دور نیست. اینان دارند خط سیاسی دولت خود را مورد تأکید قرار می‌دهند تا بحرانهای داخلی هم چنان در بیشتر کشورهای عربی جریان داشته باشد. منافع آمریکا در تداوم این بحرانهای منطقه‌ای است. این آمریکاست که به لبنان و فلسطین و سوریه و ایران فشار می‌آورد و به تفرقه در بین لبنانی‌ها دامن می‌زند و روابط خود را با سوریه و ایران دچار مشکل می‌سازد. چرا که آمریکا این دو کشور را متهم می‌کنند که در مشکلات موجود در لبنان و عراق دست دارند. دیدار و لش معاون وزیر امورخارجه آمریکا از لبنان، ابزاری برای متزلزل کردن اوضاع سیاسی داخلی لبنان بود. چرا که نشان داد رابطه رگانیک بین بعضی رهبران سیاسی لبنان و دولت آمریکا وجود دارد. آمریکا به آنها وعده داده است که به آنان هر گونه کمکی خواهد کرد تا آنان برای توازن با گروه دیگر قوی شوند. اکنون لبنانی‌ها چنین احساس می‌کنند که آمریکا ممکن است به یک گروه داخلی لبنانی تبدیل شود که در ریزترین جزئیات داخلی سیاسی لبنان دخالت دارد. چرا که این مسؤول آمریکایی صریحاً به آنان بشارت داد که لبنانی‌ها با تابستان گرمی رو به رو خواهند شد. چرا که بحران به بن بست رسیده و پیشنهادها سقوط کردیده‌‌اند. از جمله این پیشنهادها طرح اعراب است که همگان به خوبی دریافته‌اند آمریکا به شکل کارآمدی آن را به رسمیت نشناخته است. لذا به بیشتر دولت‌های منطقه عربی فشار آورد که در نشست سران عرب شرکت نکنند یا سطح نمایندگی را کاهش دهند. لبنان هم این نشست را تحریم کرد. نشستی که بررسی طرح اعراب در دستور کار آن قرار داشت و سعی داشت به ابزارهایی منطقی دست پیدا کند که تحقق نکات این طرح را تضمین کرده و اعراب به تفسیر اجماعی از آن برسند.

 

بحران داخلی و دسته بندیهای ملّی

اما در لبنان دسته بندیهای سیاسی بین موافقان و مخالفان به اندازه‌ای رسیده است که فرصت دیدار گفتگو پیرامون قضایای اختلافی داده نمی‌شود. این همان چیزی است که القا می‌کند لبنان بر اساس شهروندی متحد به شمار نمی‌آید بلکه زمینه‌های نهفته پشت سر بسیاری از خطوط سیاسی، لبنان را وامی دارد که به ذهنیت ضعف عربی تسلیم شود و تحت تأثیر سیاسی آمریکا که لبنان را به سوی بحرانهای داخلی و دسته بندیهای ملی و وارد شدن بیشتر اعراب به دوستی با اسرائیل سوق می‌دهد دچار سقوط گردد. در کنار این، تصریحات شومی وجود دارد که القای فتنه و خشونت و نفاق طائفه‌ای می‌نماید و ملت لبنان هم از دردها و گرسنگی و محرومیت و نبود خدمات حیاتی که همه چیز را به شکل جنون آمیزی جامعه را به رکود کشانده است رنج می‌برند.

سؤال این است: آیا وقت آن نرسیده است که خورشید بخت این کشور طلوع کند یا اینکه تقدیر این است که این کشور هم چنان در شب تاریک باقی بماند، چیزی که تمام مطربان دنیای عرب برای آن می‌سرایند؟ یا اینکه ما باید فجر را ندا دهیم تا با نور خود به جامعه ما نورافشانی کند؟