خطبه جمعه، 30 فروردین ماه 87

بیروت؛ 12 ربیع الثانی 1429ه‍ برابر با 18 / 4 / 2008 م

 

 

 

مطالب مهم خطبه اول: مسؤولیت اندیشه و وابستگی/ موضع پیروی شدگان در قبال پیروان / گفتگوی ستمکاران و مظلومان.

 

مطالب مهم خطبه دوم: حمله زمینی و هوایی اسرائیل به پایتخت‌های عربی / سیاست آمریکا، حذر از ایران و ویران سازی عراق / لبنان و تداوم خلأ سیاسی.

خطبه اول:

مسؤولیت اندیشه و وابستگی

یکی از بنیانهای تربیتی اسلام که خداوند برای انسان اراده کرده است و برای او عقل مستقل و شخصیت مسؤول آفریده است، این است که نباید عقل خود را تابع انسان دیگر کند، بلکه باید با بررسی مسؤولانه و باور مداری، به فکری ملتزم شود و یا وابستگی خاصی را بپذیرد تا اینکه در نهایت حساب اندیشه‌ها و وابستگی‌ها و پیروی‌های خود را به خداوند متعال عرضه بدارد و آن زمانی است که برای حساب دهی در برابر خداوند عزوجل می‌ایستد و باید درباره مبانی اندیشه و وابستگی‌های خود به خداوند پاسخگو باشد.

قرآن کریم در موارد متعدد بر مسؤولیت فردی انسان تأکید می‌ورزد. یعنی این انسان است که در برابر تمام اقدامات و عملکردهای خود مسؤولیت دارد و کس دیگری مسؤول اعمال او نمی‌باشد. او مسؤول اشتباهات خود است و کس دیگری عهده‌دار خطاهای او نیست. ما این مسأله را در فرمایش خداوند متعال می‌خوانیم: «وأنّ لیس للانسان إلّا ما سعی وأنّ سعیه سوف یری» پس انسان مسؤولیت تمام تلاشها و عملکردهای خود را دارد و هیچ کس دیگری اعم از اینکه نزدیک باشد مثل پدر یا فرزند، مسؤولیت آن را ندارد. «یوم لایجزی والد عن ولده ولا مولود هو جاز عن والده شیئاً».

نقل شده است که وقتی پیامبر (ص) در بستری مرگ افتاد، مردم گرد آن حضرت را گرفتند. عباس بن عبدالمطلب عمویش، صفیه عمه‌اش و فاطمه زهرا (س) دخترش در کنار او قرار داشتند. حضرت رو به آنان کرد و فرمود: «ای عباس بن  عبدالمطلب! ای عموی رسول خدا! برای آن چه نزد خداوند است عمل کن که من ذره‌ای تو را از خداوند کفایت نکنم. ای صفیه دختر عبدالمطلب! ای عمه رسول خدا! برای آن چه نزد خداوند است عمل کن که من ذره‌ای تو را از خداوند کفایت نکنم. ای فاطمه دختر محمد! ای دختر رسول خدا! برای آن چه نزد خداوند است عمل کن که من ذره‌ای تو را از خداوند کفایت نکنم » پس بین خداوند و هیچ کس قرابتی نیست. قرابت پیامبران و اولیا و به خداوند متعال هم به جهت عمل ایشان است.

در همین زمینه خداوند متعال به ما می‌گوید که بعضی از کافران از بعضی مسلمانان می‌خواهند که همراه آنان در خط گمراهی حرکت کنند و آنان در برابر خداوند مسؤولیت این کارشان را به عهده می‌گیرند. خداوند متعال در چگونگی روش دعوت، این مسأله را به تصویر کشیده و می‌فرماید: «و قال الذین کفروا للذین آمنوا ابتعوا سبیلنا ولنحمل خطایاکم وما هم بحاملین من خطایاهم من شیء إنهم لکاذبون ولیحملن اثقالهم و أثقالهم مع اثقالهم ولیسألن یوم القیامۀ عما کانوا یفترون»

 

موضع پیروی شدگان در قبال پیروان

خداوند متعال به این مسأله در قرآن کریم پرداخته است و گفتگوی بین پیروان که دیدگان خویش را فرو بسته‌اند و پیروی شدگان را اینگونه آورده است: «إذ تبرّأ الذین اتّبعوا – اینان همان رهبران و طاغوتها هستند – من الذین اتبعوا ورأوا العذاب و تقطعت بهم الاسباب – یعنی تمام آن روابطی که اینان را در دنیا گردهم می‌آورد مثل احزاب و جریانها قطع گردید – وقال الذین اتبعوا لو أنّ لنا کرّة – اگر خداوند ما را به دنیا برگرداند، ما از ایشان برائت می‌جوئیم و آن گونه که ایشان ما را انکار کردند انکار می‌کنیم – فنتبرّأ منهم کما تبرّأوا منّا کذلک یریهم الله اعمالهم حسرات علیهم وما هم بخارجین من النار» (بقره/ 166-167).

در صحنه‌ای دیگر خداوند می‌فرماید: «وبرزوا  وَبَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعًا – خداوند همه رهبران و ستمگران و مظلومان را یک جا گرد هم گرد می‌آورد -  فَقَالَ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا – ما از گروه شما بودیم و برای شما جنگیدیم و سلطنت شما را تقویت کردیم، پس به نیکی این عمل ما را جبران کنید -  فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ – در برابر همه آن خدماتی که به شما کردیم اکنون ذره‌ای از عذاب الهی را از ما بگیرید - قَالُوا لَوْ هَدَانَا اللَّهُ لَهَدَيْنَاكُمْ – ما از آن هدایتی که خداوند برای ما و مردم بیان داشت بهره‌ای نگرفتیم -  سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِنْ مَحِيصٍ – سپس ایشان را به شیطان حواله می‌دهند. ولی شیطان سیاست خباثت و مکر و حیله را در پیش می‌گیرد و به ایشان چنین پاسخ می‌دهد - وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الأمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ – خداوند به شما وعده داده که هر یک از شما عمل خود را خواهد دید چه خوب باشد و چه بد و به شما وعده وارد شدن به بهشت و جهنم را داد. اما کار من فقط این است که به شما دروغ بگویم و زشتی‌ها را برای شما خوب جلوه دهم. درست مثل سیاسیون دوران ما – وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ – یعنی خداوند به شما عقل داد و برای شما دین فرستاد، پس چرا فکر نکردید و از شیطان پیروی کردید - مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِي مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ» (ابراهیم/21 - ٢٢).

در آیه دیگری خداوند می‌فرماید: «وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ * قَالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ – برای ایشان حکم صادر شده است - رَبَّنَا هَؤُلاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنَا أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَا غَوَيْنَا تَبَرَّأْنَا إِلَيْكَ مَا كَانُوا إِيَّانَا يَعْبُدُونَ * وَقِيلَ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُمْ وَرَأَوُا الْعَذَابَ لَوْ أَنَّهُمْ كَانُوا يَهْتَدُونَ» (قصص/62-٦٤).

 

گفتگوی ستمکاران و مظلومان

خداوند در سوره سبأ می‌فرماید: «ولو تری الظالمین – آنانی که با شرک و معصیت وکفر به خودشان ستم کردند – موقوفون عند ربّهم یرجع بعضهم إلی بعض القول یقول الذین استضعفوا للذین استکبروا لولا انتم لکنّا مؤمنین – شما بودید که ما را گمراه کردید و فریبمان دادید، پس مسؤولیت کار ما بر عهده شماست – قال الذین استکبروا للذین استضعفوا أنحن صددناکم عن الهدی بعد إذ جاءکم – چرا خودتان مسؤولیت کارتان را به عهده نمی‌گیرید. شما خودتان مسؤول پیروی از ما هستید. شما عقل داشتید و برای شما پیامبران الهی آمدند – بل کنتم مجرمین وقال الذین استضعفوا للذین استکبروا بل مکر اللیل و النهار – شما از نیازها و ضعف‌های ما سوء استفاده کردید و با انواع حیله‌ها کوشیدید که ما را به سوی خودتان جلب کنید. شما به ما دستور دادید که به خداوند کفر بورزیم و برایش شریک قرار دهیم – وأسرّوا الندامة – پشیمان شده‌اید ولی این پشیمانی دیگر سودی ندارد – لمّا رأوا العذاب وجعلنا الاغلال فی اعناق الذین کفروا هل یجزون إلّا ما کانوا یعلمون»

از این رو انسان باید مسؤولیت خود را به عهده بگیرد و به این بیندیشد که باید در فردای قیامت برابر خداوند متعال بایستد. وقتی که خداوند می‌فرماید: «وقفوهم إنهم مسؤولون»، «یوم لا تملک نفس عن نفس شیئاً والأمر یومئذ لله» خواست خداوند این است که انسان اختیار عقل خود را داشته باشد و آن را تابع اراده انسان دیگری نسازد. زیرا عقل حجت خداوند بر انسان است و انسان باید مسؤولیت عمل و انتخاب خود را در برابر خداوند در روز حساب به دوش بکشد. زیرا خداوند او را تنها محشور خواهد کرد و تنها مورد محاسبه قرار خواهد داد. از این رو انسان باید فقط به دنیای خود فکر نکند بلکه باید به آخرت هم بیندیشد، آن گونه که در فرمایش الهی آمده است: «وابتغ فیما أتاک الله الدار الآخرة ولا تنس نصیبک من الدنیا»، «یوم لاینفع مال ولابنون إلّا من أتی الله بقلب سلیم.»

 

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خداوند تقوای الهی را رعایت کنید و در نهان و آشکار و در همه کارهایی که انجام می‌دهید و وامی‌گذارید و همه موضع گیری‌ها و روابط، جنگ و صلح و تحرکات دنیای پیرامونتان خصوصاً تحرکات مستکبران که زندگی و سیاست و اقتصاد مردم را مصادره می‌کنند، خدا را در نظر داشته باشید. ببینیم در اطراف ما چه می‌گذرد؟

 

حمله زمینی و هوایی اسرائیل به پایتخت‌های عربی

همان گونه که هواپیماهای اسرائیلی و آمریکایی بیشتر پایتخت‌های اسلامی و عربی را از افغانستان تا عراق و لبنان و کشورهای دیگر تا فلسطین مورد تاخت و تاز خویش قرار داده‌اند، مسؤولان اسرائیلی و آمریکایی هم در پایتخت‌های عربی آمد و شد دارند. حدود یک ماه دیگر، رژیم صهیونیستی برای برگزاری جشن‌های شصتمین سالگرد تأسیس خود به ضرر ملت فلسطین آماده می‌شود. مسؤولان دشمن پی در پی با مسؤولان عرب دیدار می‌کنند و جلسات گفتگو و نشست‌های رسانه‌ای تشکیل می‌دهند. این دیدارها در شرایطی صورت می‌گیرند که به ملت فلسطین اهانت می‌شود، حقوقشان ناچیز انگاشته می‌گردد، بر فجایع و جنایت‌های روزانه و محاصره کشنده آن رقص می‌شود و بر گرسنگی آن اصرار می‌شود تا بلکه آنان وادار به تسلیم شوند.

در کنار این‌ها، دیدارهای رئیس تشکیلات فلسطینی و نخست وزیر دشمن ادامه دارد، بدون اینکه برای کاستن از رنجها و دردهای ملت فلسطین کاری صورت گیرد. در نتیجه برای مسایل سیاسی و گفتگوها دستاوردی بدست نمی‌آید. این دیدارها ابزاری برای وقت کشی است که به اسرائیل کمک می‌کند که راهبرد خودش را کامل کند و همین طور به دولت نو محافظه کار آمریکا هم کمک می‌کند تا تأیید لابی یهودیان آمریکایی را بدست آورد.

اما وزیر امور خارجه دشمن که در نشست دوحه قطر جا خوش کرده است، برای اعراب راهبرد تعیین می‌کند که تاریخ و حال و آینده خود را انکار کنند و برای مقابله با ایران به جبهه عربی – اسرائیلی بپیوندند. این جبهه سعی دارد یک تفاهم سیاسی و امنیتی را برای مقابله با آن چه که تهدید ایرانی نامیده می‌شود، به وجود آورد. حال آن که نظر سنجی‌ها نشان می‌دهند غالب اعراب، به اسرائیل مثل یک دشمن نگاه می‌کنند و ایران را خطر یا تهدیدی برای خود به حساب نمی‌آورند.

ملاحظه می‌کنیم که موضع رسمی عربی دچار سقوط هراس انگیزی شده است حال آنکه مقاومت علیه اشغالگران آمریکایی و اسرائیلی رو به افزایش است. همین طور شاهد فشارهای پی در پی آمریکا بر دولت‌های عربی هستیم تا آنان را از ایران دور کرده و به رژیم صهیونیستی نزدیک سازد و توازنی را تعدیل کند که به اعتقاد آمریکایی‌ها به نفع نیروهای مقاومت کننده و بازدارنده منطقه، پس از شکست اسرائیل در جنگ سال 2006 م و زمنگیر شدن آمریکا در عراق و جنگ اخیر غزه، دچار اختلال شده است.

 

سیاست آمریکا، حذر از ایران و ویران سازی عراق

مشکل ایران برای آمریکا و اسرائیل این است که ایران به جنبش‌های مقاومت در لبنان و فلسطین و عراق توجیه دارد، آن هم در کنار روابط دوستانه و همکاریهای سیاسی و اقتصادی و امنیتی که برای دفاع مشترک از خلیج (فارس) با دنیای عرب دارد. ولی خواسته آمریکا از ایران این است که ایران هم به خط دشمن با قضایای امت اسلامی بپیوندد و به آمریکا و اسرائیل روی بیاورد و در دنیای سوّم باقی بماند و به فکر نوسازی اقتصادی و روی آوردن به طرحهای علمی در چارچوب پرونده هسته‌ای صلح آمیز خود نباشد. از این رو از دولت‌های عربی می‌خواهد یا فتنه را بپذیرند و یا اینکه دروازه‌های خود را به روی دشمن خود و دشمن امت اسلامی بگشاید و از سوی دیگر سعی دارد که با هراس افکنی‌های خود ایران را تحت فشار قرار دهد و در ضمن پیرامون وضعیت عراق با ایران مذاکره هم می‌کند.

من به آن دسته از اعراب که برای دیدار با صهیونیست‌ها عجله دارند عرض می‌کنم: یواش یواش. اگر ملت خود را در نظر ندارید لااقل وضعیت پیرامون خود را به خوبی مورد بررسی قرار دهید تا به خوبی بدانید که امکان ندارد اسرائیل از جنایت در حق اعراب دست بردارد، همانگونه که با فلسطینی‌ها و لبنانی‌ها و سوی‌ها و مصری‌ها چنین کرد. امکان ندارد اسرائیل دوست اعراب باشد، مگر اینکه این دوستی، دوستی گرگ و میش باشد و اسرائیل هسته‌ای امکان ندارد اعراب را از تهدید خیالی همسایه اسلامی آنان نجات دهد، همسایه‌ای که فقط می‌خواهد چارچوب فناوری هسته‌ای مسالمت آمیز راه پیشرفت را بپیماید. جبهه‌ای که وزیر امورخارجه اسرائیل شما را بدان فرا می‌خواند در دایره خطر و ویرانی جهان اسلام و دنیای عرب و تمام منطقه قرار دارد.

ما در عین حالی که نسبت به تحرکات استکباری ویرانگر در عراق هشدار می‌دهیم که موساد اسرائیل بازو به بازوی آمریکایی‌ها در آن دخالت دارد، آن هم علاوه بر انطباقی که بین حمله هواپیماهای آمریکایی به شهروندان بی‌گناه در شهرک صدر و بصره و جاهای دیگر با حمله هواپیماهای اسرائیلی به شهروندان در غزه و جاهای دیگر وجود دارد و هیچ کس هم تروریسم آمریکایی و اسرائیلی را محکوم نمی‌کند. دولت آمریکا سعی دارد که مسؤولیت وضعیت عراق را به ایران نسبت دهد، حال آن که همگان می‌دانند مسؤولیت مصائب و دردها و ناامنی ویرانگر موجود در عراق متوجه نیروهای اشغالگر آمریکایی است که آن را به وجود آورده‌اند و برای طرحهای خود برای سیطره بر منابع نفتی و در اختیار گرفتن مراکز راهبردی منطقه از آن حمایت و مواظبت به عمل می‌آورند.

 

لبنان و تداوم خلأ سیاسی

اما درباره لبنان، رایس بشارت تازه‌ای را به ما داد و آن اینکه مسأله خلأ ریاست جمهوری هم چنان ادامه خواهد یافت چرا که ضرری برای آمریکایی‌‌ها ندارد. او می‌خواهد که مجلس نمایندگان فعلی تمدید شود و همه اینها در چارچوب همان دموکراسی است که دولت آمریکا برای منطقه به ارمغان آورده است.

در برابر همه اینها ما از لبنانی‌ها و طرح اعراب می‌پرسیم: آیا دولت آمریکا برای آنها چیزی باقی گذاشته است که بخواهند پشت آن مخفی شوند؟ آیا کسی باقی مانده است که در نقش تعطیل کننده آمریکایی که می‌خواهد بحران ادامه یابد و به مراحل پیشتر برود، تردید داشته باشد؟

ما عقیده داریم لبنان هنوز هم در تنگنایی حرکت می‌کند که دستگاه جاسوسی و سیاسی آمریکا بر آن نظارت دارند تا بحران هم چنان پیچیده باقی بماند و جدالهای بی سرانجامی سیاسی که مسؤولیت بحران را به گردن این و آن می‌اندازند هم چنان تداوم داشته باشد. حال آن که همگان می‌دانند ریشه این مشکل سیاسی، در لبنان نیست بلکه این آمریکاست که می‌خواهد تمام دنیای عرب را به بن بست بکشاند. این آمریکاست که بر اتهام زنی‌های این جبهه عربی بر جبهه عربی دیگر، در قبال مسأله لبنان نظارت دارد.

بدین ترتیب لبنان در حلقه خلأ و سردرگمی کشنده باقی خواهد ماند که حرفهای تکراری در آن زده می‌شود. اینان از حقوق شهروندی داد سخن در می‌دهند در حالی که حقوق شهروندی به شکار غوغاهای کلامی تکراری و غول گرسنگی تبدیل شده است که دهان خود را باز کرده است تا فقرا و مستضعفان را در کام خویش فرو ببرد، بدون اینکه از طائفه و مذهب و خط سیاسی ایشان بپرسد. شهروندان با گرانی وحشتناکی رو به رو هستند که اندوخته‌های اندکشان را می‌خورد تا دولتی خرد شده بر حسب رهبرانی باقی بماند که فقط خود را می‌بیند و هیچ توجهی به مردم ندارد و مردم را فقط به شکل اعداد و ارقامی می‌بیند که می‌توانند در بازیهای سیاسی و طائفه‌ای و مذهبی بکار گرفته شوند. این تحرکات سیاسی و طائفه‌ای و مذهبی بسیاری از کشور را خورده است و چیزی از آن باقی نگذاشته است.