خطبه جمعه، 16 فروردین ماه 87

بیروت؛ 27 ربیع الاول 1429ه‍ برابر با 4 / 4 / 2008م

 

 

 

مطالب مهم خطبه اول: پیامبر تبلیغ و تشریع / حق مسلمان بر برادر مسلمان / احساس مسؤولیت در بین برادران.

 

مطالب مهم خطبه دوم: خطوط سیاست آمریکا در منطقه / دنیای عرب، خیال همبستگی / جنگ نژاد پرستانه غرب علیه اسلام / لبنان، بحران کشنده و قصور در درمان.

خطبۀ اول:

پیامبر تبلیغ و تشریع

خداوند متعال در قرآن کریم درباره پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: «و إنک لعلی خلق عظیم» و نیز می‌فرماید: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجو الله والیوم الآخر وذکر الله کثیراً». شاید یکی از برجستگی‌های شخصیت رسول خدا (ص) این باشد که ایشان هم در تبلیغ وحی پیامبر بودند و هم در گفتار و سنت خود که در  عمل و تقریر او در وضع بسیاری احکام تبلور پیدا کرده است. بنابراین تمام گفتار و رفتار او از نظر التزام و احکام، نشان دهنده خط اسلام است. آن حضرت تجسّم اسلام بود. به نحوی که اسلام در اعماق جان و گستره شخصیت او تبلور یافته بود. مردم آیه‌ای را که آن حضرت قرائت می‌کرد به عینه در شخصیت ایشان متبلور می‌دیدند. بنابراین هیچ گونه‌ فاصله­ای بین شخصیت و رسالت ایشان وجود نداشت. از این رو التزام به پیامبر خدا (ص) و گواهی دادن به رسالت آن حضرت در هر نماز با گفتن اشهد أن محمداً رسول الله، نشان دهنده آن است که مسلمانان حضور پیامبر خدا (ص) را در عقل و قلب و تمام زندگیشان احساس می‌کنند. گویا رسول خدا (ص) در گفتار و رفتار و روابط خود، چه در خانه با همسرانش و چه در جامعه با یارانش یا در تحرکات میدانی‌اش که هر آن با چالشهای جنگ و صلح رو به رو بود، حضور دارد. اهل بیت (ع) سیمای نورانی از خطی هستند که رسول خدا (ص) در آن روان بود.

پس علی (ع) نیز همانند رسول خدا (ص) بود. یعنی آن ولایتی که خدا و پیامبرش برای علی (ع) خواستند ریشه عاطفی و خویشاوندی نداشت. بلکه رسول خدا (ص) علی (ع) را تبلور خویش می‌دید. انسانی که عقل و قلب و سیره رسول خدا (ص) را به نمایش می‌گذارد. در کلمات رسول خدا (ص) درباره علی (ع) می‌خوانیم که فرمود: «علی با حق و حق با علی است. هر جا علی برود حق نیز بر مدار او می‌گردد.» نیز فرمود: «من شهر علمم و علی دروازه آن است.» از علی (ع) نیز روایت شده است که فرمود: «رسول خدا (ص) هزار دروازه علم را به من آموخت که از هر دروازه آن، هزار دروازه دیگر به روی من گشوده شد.» جز علی (ع) هیچ یک از صحابه این همه علم گسترده را نداشتند. حسن و حسین (ع) فرزندان علی (ع) و ائمه (ع) پس از آن دو بزرگوار، از طریق آنچه که رسول خدا (ص) آورده بود، رسالت خودشان را در جامعه اسلامی به جریان انداختند. آنان می‌گفتند: حدیث ما گفته رسول خدا (ص) است. در این جا حدیث‌هایی را که ائمه (ع) از رسول خدا (ص) گرفته‌اند مورد خوانش قرار می‌دهیم. اینکه چگونه یک مسلمان باید با برادر مسلمان خود رفتار کند تا جامعه از نظر روابط و تعاملات و احساس مسؤولیت خود به یک جامعه مسلمان تبدیل شود.

 

حق مسلمان بر برادر مسلمان

از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود: «سخت ترین چیزهایی که خداوند بر خلق خود واجب کرده است سه چیز است – این ویژگی‌ها سخت و دشوارند، چرا که انسان جز از طریق جهاد با نفس و تربیت آگاهی نمی‌تواند بدانها ملتزم باشد- انصاف داشتن نسبت به مردم، تا جز آنچه را که برای خودش پسندیده است برای برادرش نپسندد – جز آن گونه که برای خودش می‌پسندد با برادرش رفتار نکند – و شریک دانستن برادر در اموال – ممکن است خداوند به او روزی بیشتری عنایت کرده باشد و برادرانش نیاز به کمک داشته باشند. پس او باید به آنان کمک کند – و یاد خداوند در هر حال، یاد خداوند فقط به گفتن سبحان الله و الحمد لله نیست – وقتی نفسش او را به سوی کارهای حرام فرا می‌خواند باید به یاد خدا باشد. بعضی از مردم ممکن است در فروختن حرام مثل فروش شراب یا گوشت ذبح شرعی نشده سود ببینند. آنان باید به یاد خدا باشند. من پیش از این فتوا دادم و حاضران هم آن را به غائبان نیز برسانند: خرید گوشت از قصابی که گوشت وارداتی ذبح شرعی نشده را در کنار گوشت ذبح شرعی شده می‌فروشد، جایز نیست. خرید گوشت، حتی گوشت حلال، هم از چنین فردی حرام است. همین طور مسلمین باید رستورانهای افراد مسلمانی را که شراب و سایر چیزهای حرام را عرضه می‌کنند، تحریم کنند و این از باب امر به معروف و نهی از منکر است – ولی یاد خدا این است که وقتی حرام الهی بر او عرضه می‌شود، او آن را واگذارد و ترک گوید.» پس یاد خدا سبب می‌گردد که انسان بترسد و حرام را ترک کند.

در حدیث دیگری امام صادق (ع) می‌فرماید: «یکی از حقوق مؤمن بر مؤمن دیگر، محبت قلبی به اوست – از روی آگاهی او را دوست بداری و با او تعامل به خرج دهی – و شریک دانستن او در مالش و جانشینی او درباره خانواده‌اش – در نبود او به تدبیر امورخانواده‌اش اقدام کند – و یاری کردن او در برابر کسانی که به او ستم کرده‌اند – او را در برابر کسانی که به او ستم کرده‌اند یاری کند – و اگر غنیمتی نصیب مسلمانان او حضور نداشت سهمش را بگیرد – اگر مال یا غنیمتی برای مردم توزیع می‌شد و او حضور نداشت، باید حق او را حفظ کند و سهم او از آن را نگه دارد – و اگر مُرد به زیارت قبرش برود و به او ستم نکند و او را فریب ندهد – در مال و یا نظر و  یا در معاملات دیگر – و به او خیانت نکند و او را فرونگذارد - اگر نیازمند مواظبت و حمایت بود، از او دریغ نکند – او را تکذیب نکند و به او اُف نگوید – به او حرفی نزند که سبب اذیت و اهانت به او شود – پس اگر به او اُف بگوید، دیگر بین آن دو پیوند ولایت وجود ندارد و اگر به او گفت که تو دشمن من هستی، پس حتماً یکی از آن دو کافر شده است – چرا که خداوند می‌فرماید: «إنما المؤمنون إخوة»  و این حرف مخالف گفتار پروردگار متعال است – و اگر به ناحق به او تهمت زد، ایمان در قلب او آب شود همان گونه که نمک در آب، حل می‌شود.»

 

احساس مسؤولیت در بین برادران

محمد بن عجلان گوید: من نزد امام صادق (ع) بودم که مردی وارد شد و سلام کرد. امام (ع) از او پرسید: «چگونه برادرانت را ترک کردی؟ - او نیز بسیار تعریف و تمجید کرد. امام (ع) فرمود: - عیادت اغنیاءشان از فقرایشان چگونه بود؟ گفت: اندک. فرمود: سرکشی اغنیاءشان از فقرایشان چگونه بود؟ - حضور اغنیاءشان برای مطلع شدن از احوال فقرایشان چگونه بود؟ - گفت: اندک. فرمود: بخشش اغنیاءشان به فقرایشان چگونه بود؟ گفت: اندک. فرمود: تو اخلاقیاتی را باز گفتی که نز افراد نزدیک ما اندک است. سپس فرمود: پس چگونه گمان می‌کنی که اینان شیعه هستند؟»

ابی اسماعیل گوید: به امام محمد باقر (ع) عرض کردم: فدایت شوم! شیعیان بسیارند. فرمود: «آیا غنی به فقیر توجه دارد؟ و آیا نیکوکار از گنهکار در می‌گذرد؟ و آیا با یکدیگر همدردی دارند؟ گفتم: نه. فرمود: اینان شیعه نیستند. شیعیان کسانی هستند که چنین باشند.»

از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود: «مسلمان برادر مسلمان است. به او ستم نمی‌کند و او را وانمی‌گذارد و به او خیانت نمی‌کند و بر مسلمان است که در ارتباط و همکاری بر همدردی و مشارکت با نیازمندان و مهرورزی به یکدیگر بکوشند تا آن گونه شوید که خداوند متعال به شما دستور داده است «رحماء بینهم» - پس همان گونه که خداوند می‌فرماید: «محمد رسول الله والذین معه أشداء علی الکفار رحماء بینهم» شایسته است که مانند یاران رسول خدا (ص) باشید – نسبت به یکدیگر مهربان باشید و به واسطه آن که چیزی از حق ایشان را به جای نیاورده‌اید اندوهگین شوید. همان گونه که انصار زمان رسول خدا (ص) چنین بودند.»

امام صادق (ع) به یاران خود فرمود: «از خدا پروا کنید – گفتار ایشان متوجه ما هم هست -  و برادرانی نیکوکار و مهرورز در راه خدا باشید، پیوسته و مهربان به یکدیگر. از یکدیگر دیدار کنید و یکدیگر را ملاقات نمائید و امر ما را یادآور شوید و آن را زنده کنید.»

در پایان سخن امام صادق (ع) می‌فرماید: «یکی از محبوب ترین اعمال نزد خداوند عزوجل برطرف کردن گرسنگی او – منظور انسان مؤمن است – و زدودن اندوه او و ادای دین اوست.»

عزیزان ! اخلاق اسلام و پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) این است و ما باید به ایشان اقتدا کنیم تا خداوند را در حالی که در خط رحمت و محبت او و خط تقوا در تمام جایگاههای اجتماعی خود قرار داریم ملاقات کنیم.

 

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

خطوط سیاست آمریکا در منطقه

خط اول – پذیرش مطلق تمام تحرکات تجاوزگرانه رژیم غاصب اسرائیل و راهبردهای آن در محاصره سیاسی و اقتصادی و امنیتی و حمله و ترور و جنایت و دستگیری. از این رو وزیر امورخارجه آمریکا آمده است تا روشن کند که هیچ گونه قصدی برای فشار آوردن در مورد مذاکرات ندارد و او دارد سیاست وقت کشی خود را ادامه می‌دهد. البته با برداشتن چند پوشش خاکی و نه موانع نظامی و کاستن از مراکز دیده بانی، هم می‌خواهد آرام بخشهایی را به فلسطینی‌ها تزریق کند تا اندکی از مدت انتظار کشیدن در گذرگاهها کاسته شود. آن هم در شرایطی که سیاست شهرکسازی برای یهودی کردن قدس و کرانه باختری ادامه دارد تا مسأله دولت فلسطینی از هر گونه قابلیتی برای تداوم حیات خارج شود و فقط طرحی مبهم و فریبنده از آن باقی بماند.

خط دوم – تداوم فشار برای جلوگیری از وحدت فلسطینی‌ها، آن هم از طرق تهدیدات گوناگون. اگر این تلاشهای وفاق­ساز نتیجه مثبتی در پی داشته باشد. به همین دلیل طرح یمن برای ایجاد وفاق بین فتح و حماس با شکست مواجه گردید.

خط سوم – ضربه زدن به گردهم آییهای عربی و اسلامی برای تصمیم‌هایی که منافع ملل عربی و اسلامی مد نظر دارند. ما این مسأله را در دیدار معاون رئیس جمهور آمریکا، دیک چنی و سفیر تکمیلی وزیر امور خارجه آمریکا به کشورهای عربی که دولت‌های میانه رو نامیده می‌شوند مشاهده می‌کنیم. خصوصاً در ارتباط با حضور دولت‌های عربی در نشست سران عرب که در حساس ترین برهه‌های تاریخی منطقه تشکیل شده است.

در همین راستا دولت‌های عربی هم چنان در حال جمود سیاسی قرار دارند، آن هم در شرایطی که ملت فلسطین با محاصره اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کنند. به نحوی که یک دولت عربی جرأت نمی‌کند با استفاده از روابط اقتصادی و التزامهای سیاسی خود با آن، اسرائیل را مجازات کند تا این دولت غاصب احساس کند که مواضع ظالمانه و غاصبانه آن رژیم ممکن است، منافعی را که از طریق صلح رسمی با بعضی دولت‌ها بدست آورده است و یا بعضی روابط اقتصادی را که با توافقات پنهانی حاصل شده است و به درجه­ای از بهبود روابط سیاسی رسیده است، دچار مشکل نماید. و این همان چیزی است که در تکرار واژه صلح یا پیشنهاد سران عرب در بیروت، توسط رهبران جامعه عرب یا ایستادن رنگ پریده در کنار ملت فلسطین در برابر جنایت‌های وحشیانه صهیونیست‌ها در حق این ملت و حمله تجاوزگرانه به شهرهای فلسطین در کرانه غربی و نوار غزه، علاوه بر قضیه قدس که اسرائیل می‌خواهد طرح یهودی کردن آن و طرد بسیاری از شهروندان آن را کامل کند تا هدف صهیونیست‌ها تحقق پیدا کند و قدس پایتخت رژیم غاصب شود و شعار فلسطینی تشکیلات خودگردان مبنی بر اینکه «قدس پایتخت ابدی فلسطین است» را ساقط نماید، دیده شد.

 

دنیای عرب، خیال همبستگی

اما مسأله همبستگی عربی که عنوان نشست دمشق بود، فقط در حد یک شعار باقی می‌ماند تا زمانی که بر یک مبنای ملی و برادرانه استوار نشده باشد و از طریق ابزارهای واضح و ثابت برای حمایت از دنیای عرب در برابر تأثیر‌های منفی منطقه‌ای و ویژگی‌های فردی یا زمینه‌های بین المللی و خصوصاً آمریکایی، به حرکت درنیاید.

آرزوی ما موفقیت طرح همبستگی عربی است ولی تصور می‌کنیم که دنیای عرب موجودیت قومی خود را از دست داده است و به یک شیء تکه تکه تبدیل شده است که دیگران با آن بازی می‌کنند و بن بست آفرینان آن را به بن بست می‌کشانند و تصمیم‌ها پیش از متولد شدن می‌میرند.

عراق مجروح وخونین هم چنان از عملکردهای اشغالگران که نابسامانی‌های امنیتی و سیاسی و اقتصادی را پوشش می‌دهند و بازیچه های سیاسی و امنیتی و اطلاعاتی و برنامه‌های تفرقه افکنانه و دزدیهای اقتصادی خود را به حرکت می‌اندازد، در رنج و مصیبت قرار دارد. این دزدیهای اقتصادی، خصوصاً برای نفت مطرح است. چرا که راهبرد آمریکا این است که بر تمام منافع نفتی جهان سوّم سیطره پیدا کند. چرا که این امر به آمریکا این توان را می‌دهد که بتواند طرحهای سیاسی و اقتصادی اروپا و چین و روسیه و ژاپن را تحت فشار قرار دهد.

 

جنگ نژاد پرستانه غرب علیه اسلام

در چنین فضایی اسلام در غرب، با یک جنگ نژاد پرستانه مواجه است. سعی دارند که سیمای اسلام را خدشه‌دار کنند و به مقدسات آن اهانت کنند. جالب توجه این که وزرای امور خارجه دولت‌های اتحادیه اروپایی فیلم تولیدی نماینده دست راستی پارلمان هلند را محکوم کردند، آن هم به این دلیل که او اسلام را با خشونت برابر کرده است و این نظر را رد کردند، ولی در عین حال پذیرفتند که او حق دارد در راستای آزادی بیان چنین فیلمی را تولید کند. اینان در غرب سعی نکردند که قطعنامه‌ای را مبنی بر ممنوعیت اسلام ستیزی و دشمنی با ادیان دیگر صادر کنند. زیرا آنان هیچ احترامی برای مسلمانان و مسیحیان دنیا قائل نیستند. چرا که آزادی بیان مورد نظر آنان نسبی است و تابع محاسبات سیاسی است و نه ارزشهایی مثل دموکراسی و حقوق بشر.

ما عقیده داریم که مسلمانان باید در عالی‌ترین سطح به حمایت از اسلام برخیزند و ارزشهای اخلاقی و انسانی و معنوی موجود در مفاهیم دین خود را به دیگران بشناسانند و برای دعوت دنیا، به اصول متمدنانه اسلام توجه کنند و تؤطئه‌هایی را که به شکل دشمنانه مفاهیم اسلامی را هدف قرار داده‌اند افشا کنند.

 

لبنان، بحران کشنده و قصور در درمان

اما در لبنان، گوشهای سیاسیون از شنیدن فریاد گرسنگان و آه زحمت کشان که حقوقشان کفاف نیازهای اساسی خوردنی و پوشیدنیشان را نمی‌دهد، ناتوانند و این علاوه بر سنگینی هزینه آموزش فرزندان ایشان است. اکنون لبنانی‌ها در کشور غنی خود گرسنه‌اند و در کشور پر آب خود تشنه‌اند و در کشور ابریشم و حریر، عریانند و می‌ترسم بگویم که در کشور چاپخانه‌ها و دانش، بی‌سوادند.

ما می‌دانیم که مشکل اقتصادی پیچیده است. اما هنوز هم شاهد قصور در درمان آن هستیم و فقط مسأله تقصیر مطرح نیست. زیرا بسیاری از سیاسیون که متأسفنه ملت لبنان هم به آنان عادت کرده‌اند، دارای ذهنیت‌هایی هستند که هیچ گونه باوری به ملت خود و کادرها و آرمانها و چشم اندازهای آن را ندارند. از این رو به ملت اجازه نمی‌دهند دسته سیاسی جدیدی را به وجود آورد که همپای آرمانها و آرزوهای آن حرکت کنند و از طمع ورزیهای فردی و تعصبات طائفه‌ای وخود محوری‌های گروهی عبور کنند تا اینکه وحدت و تکامل را برای همگان و آینده بهتری را برای نسلهای آینده فراهم سازد.

ای لبنانی‌ها! ارزش لبنان به انسانهای آن است. پس به همه کسانی که ارزشهای این کشور را پای شیطنت‌های خود قربانی کرده‌اند، اجازه آزادی عمل ندهید. غنای لبنان به گونه­گونی آن است. پس به کسانی که می‌خواهند با تعصبات خود آن را خفه کنند رأی ندهید. لبنان با قدرت خود ثابت و استوار می­ماند، پس به کسانی که می‌خواهند ضعف را به آن تحمیل کنند وجاهت ندهید. لبنان همیشه منبع فرهنگ و آزادی بوده است. پس به بن بست کشاندگان اجازه ندهید که آن را از مسائل مردمش باز دارند. همه چیز در اختیار شماست که سیمای کشور و میهن فرزندان خود را تعیین کنید.