بسم الله الرحمن الرحیم
5 جمادی الاولی 1440 هـ برابر با 21 دی ۱۳۹۷ هـ و 11/١/٢٠١٩ م
مطالب مهم خطبه اول: نمونه کلمه طیبه / عقیله بنیهاشم / عابده / عالمه آموزش ندیده / ام المصائب / صابره محتسبه / مشارکت در قیام / صدای حق و حقیقت.
مطالب مهم خطبه دوم: لبنان در معرض طوفان / اجلاس سران و مجادلات / دشمن از چنددستگی سود میبرد.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالى میفرماید: «ضرب الله مَثَلاً کلِمَةً طَيِّبَةً کشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ * تُؤْتِي أُکلَهَا کلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَکرُونَ» صدق الله العظيم.
پنجم ماه جمادی الاولی سالروز ولادت مبارک حضرت زینب(س) است.
نمونه کلمه طیبه
به این مناسبت خوب است که به برخی از ویژگیهای شخصیتی ایشان بپردازیم. او که در دامن اسلام پرورش یافته و از سرچشمه زلال آن، جدش پیامبر خدا(ص)، مادرش زهرا(س)، پدرش علی(ع) و دو برابر حسن و حسین(ع) سروران جوانان اهل بهشت نوشید. زینب(ع) آن بزرگواران را الگوی خود قرار داد، از شخصیتشان تأثیر پذیرفت و سخنان و موضعگیریهای عزتمندانه در تاریخ اسلام از خود به یادگار گذاشت. توجه داشت که نقش مؤثری در تاریخ اسلام داشته باشد تا تاریخ اسلام آکنده از عزت، قهرمانی و بالندگی باشد. او هنوز هم در این تاریخ سهیم است و در تمام مراحل تاریخی و در طول زمان تأثیرگذار است و نسلهای بعدی و بعدی سخنان و موضعگیریهای او را یکی بعد از دیگری نقل خواهند کرد.
از این رو به راستی شایستگی دریافت عنوان کلمه طیبه را دارد که در آیه ابتدای خطبه بدان اشاره داشتیم. این آیه کریمه میفرماید که کلمه طیبه مانند درخت طیبه است که ریشههایش در زمین و شاخههایش در آسمان گسترش یافتهاند. تا پیوسته در حال بخشش و عطا باشد و به اجازه پروردگار هر زمان میوه دهد.
ما شدیداً نیاز داریم که از شاخصههای این شخصیت و نقشی که ایفا کرد الگو بگیریم. با این کار محبت و وفاداری خود را نشان میدهیم. محبت و وفاداری ما به حضرت زینب(س) به این نیست که فقط اشک بریزیم، به زیارتش برویم و به نام ایشان صدقه و نذر دهیم. اگرچه او سزاوار همه اینهاست. بلکه شایسته است که در رفتار و عمل ایشان را الگوی خویش قرار دهیم و نقشی را که ایشان ایفا کرد، ادامه دهیم.
تمام دغدغه حضرت زینب(س) این بود که اسلام ناب و زلال بماند، اسلام از عرصه زندگی ناپدید نشود، حق و عدالت پابرجا باشد و آزادی و کرامت انسانی زنده بماند، برای این منظور فداکاری کرد و قربانی داد. این همان چیزی است که ما باید از سیره و زندگی آن حضرت یاد بگیریم.
عقیله بنیهاشم
میخواهیم از باب القاب و ویژگیهای شخصیتی آن حضرت وارد سیره ایشان شویم. در ابتدا به مهمترین و معروفترین القاب حضرت زینب(س) میپردازیم و آن عقیله بنیهاشم است. وقتی از حضرت زینب یاد میشود، با این لقب شناخته میشود. منظور از عقیله، زنی است که در میان قوم خود از جایگاه والایی برخوردار است.
حضرت زینب(س) از تکریم و نظارت جدش پیامبر خدا(ص) و پدر و مادرش برخوردار بود. حسن و حسین(ع) نیز از این عنایت برخوردار بودند. پیامبر خدا و علی و زهرا(س) با این روش میخواستند روش اسلام را نشان دهند. این که اسلام در امر مواظبت و تربیت و حضور در عرصههای زندگی هیچ تفاوتی میان پسر و دختر قائل نیست. حضرت زینب(س) به جایگاهی ممتازی در میان مسلمانان رسید. البته به خاطر قرابت به پیامبر خدا و انتساب به اهل بیت به چنین مقام و جایگاهی نرسید. بلکه به جهت محبت و توجهی که به مردم داشت به این جایگاه والا دست یافت. کسی نمیشناسد که او نسبت به فردی کینهای داشته باشد یا به کسی اهانت کرده باشد. او چیزی جز محبت و خیرخواهی برای مردم نداشت.
این محبت و خیرخواهی حتی بعد از وفات ایشان نیز ادامه دارد. میبینیم که مرقد شریف آن حضرت در شام ملجأ دلهای همه مسلمانان است. در این موضوع او مثال عینی فرمایش پدرش امام علی(ع) است که فرمود: «عَاشِرُوا اَلنَّاسَ عِشْرَةً إِنْ غِبْتُمْ حَنَّوْا إِلَيْکمْ وَ إِنْ فُقِدْتُمْ بَکوْا عَلَيْکمْ؛ با مردم به گونهای زندگی و معاشرت کنید که در غیاب شما به دیدن شما مشتاق باشند و در فقدان و فوت شما بر شما بگریند.»، «کونوا في الناس کالنَّحل في الطير؛ در بین مردم به مانند زنبور عسل در پرندگان باشید.»
عابده
لقب دیگر آن حضرت عابده است. او در عبادت مانند مادرش بود. آن قدر عبادت خداوند کرد که پاهایش متورم گردید. با ذکر خداوند، عبادت و مناجات انسی دیرینه داشت. در سیره ایشان آمده است که شبها به نماز شب میایستاد و در طول زندگیاش هیچگاه خواندن نمازهای مستحبی را ترک نکرد. حتی در سختترین و دشوارترین شبها مانند شب یازدهم محرم نیز نماز شبش ترک نشد. به رغم آن همه مصیبت و در حالی که بدنهای پاک و مطهر شهدا در اطراف او، روی ریگهای کربلا پراکنده بودند، او نماز شبش را خواند. در طول اسارت به رغم آن همه درد و رنج، شبها به مناجات با خداوند میپرداخت و به درگاه او تضرع میکرد.
امام زین العابدین(ع) با اشاره به این واقعیت میفرماید: «إنَّ عمَّتي زينب مع کلّ المصائب والمحن النازلة بها، ما ترکت نوافلها اللّيليّة؛ عمهام زینب با آن همه مصیبت و دردی که بر او نازل شد، نماز شبش را ترک نکرد.» او در این باره به پدرش امیرالمؤمنین(ع) اقتدا میکرد. در ليلة الهرير سختترین شب در نبرد صفین، اصحاب و یاران، امیرالمؤمنین را گم کردند. دیدند که در میان صفوف جنگاوران نماز شب میخواند. از آن حضرت در این باره سؤال کردند. فرمود: «ما ترکت صلاة اللّيل منذ أن سمعت رسول الله(ص) يقول: صلاة اللّيل نور؛ از زمانی که از زبان پیامبر خدا شنیدم: نماز شب نور است، آن را ترک نکردم.»
حضرت زینب به خوبی از اهمیت نماز شب و جایگاه فردی که نسبت به نماز شب توجه داشته باشد، آگاهی داشت. در حدیث آمده است: «إنّ العبدَ إذا تخلّى بسيّدِه في جوفِ اللّيلِ المظلمِ وناجاهُ، أثبتَ اللهُ النّورَ في قلبِه، فإذا قال: يا ربّ! ناداهُ الجليلُ جلّ جلالُه لبَّيک عبدِي، سَلْنِي أُعطِک، وتوکل عليَّ أَکفِک. ثمّ يقولُ جلَّ جلالُه للملائِکةِ: ملائکتِي! انظروا إلى عبدي، قد تَخَلّى بي في جوفِ اللّيلِ المظلمِ، والبَطَّالُونَ لاهونَ، والغافلونَ ينامونَ، اشهدوا أَنّي قد غَفَرتُ لهُ؛ هرگاه بنده در دل شب با مولاي خود خلوت کند و به مناجات پردازد، خداوند نور را در دلش استوار سازد آنگاه که ميگويد: پروردگارا! پروردگارا! خداي پرعظمت ندا ميدهد: لبيک اي بنده من! بخواه تا بدهم و بر من توکل کن تا کفايتت کنم. سپس خداي پرعظمت به فرشتگانش ميگويد: اي فرشتگان من! به بندهام بنگريد که در دل شب تيره با من خلوت کرده و حال آنکه بطالت پيشگان سرگرم بيهودگي و غافلان در خوابند. گواهي دهيد که من او را آمرزيدم.»
در حدیث دیگری آمده است: «ما من عملٍ حسن يعمله العبد إلا وله ثواب في القرآن، إلا صلاة اللّيل، فإنّ الله لم يبيِّن ثوابها لعظيم خطرها، فقال جلّ ذکره: تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَطَمَعاً وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ * فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا کانُوا يَعْمَلُونَ؛ هر کار نيکى که بنده میکند، در قرآن برايش ثوابى ذکر شده مگر نماز شب که از بس نزد خدا پراهمیت است ثواب آن را معلوم نکرده و فرموده است: پهلوهايشان را از بسترها دور میکنند [و] پروردگارشان را از روى بيم و طمع میخوانند و از آنچه روزیشان دادهایم انفاق میکنند و هيچ کس نمیداند به پاداش آنچه میکردهاند چه مسرتهایی برايشان نهفته شده است.»
عالمه آموزش ندیده
لقب دیگری که حکایتگر شخصیت والای حضرت زینب است، لقبی است که امام زین العابدین(ع) بدان اشاره کرده است: «کانت عمّتي زينب عالمة غير معلَّمة، وفاهمة غير مفهَّمة؛ عمهام زینب، عالمه آموزش ندیده و فهماننده فهمانده نشده بود.» این عبارت نشان دهنده میزان علم حضرت زینب است. این که در هیچ حوزه، مرکز و دانشگاهی درس نخوانده است. بلکه از چشمهسار دانش پیامبر خدا و امام علی نوشیده است. در سیره آمده است که حضرت زینب از آن بزرگواران بسیار سؤال میکرد تا با مبانی دینی خود آشنا شود. از این رو سخنان، خطبهها و موعظههایشان را پیگیری مینمود و در این میان به چنان جایگاهی رسید که مردم اعم از زن و مرد به او مراجعه میکردند و احکام دینی و پرسشهایشان را از او میپرسیدند.
ابن عباس که به حبر امت مشهور است، پرسشهایی را که برایشان پاسخ نمییافت از آن حضرت میپرسید و میگفت: عقیله ما زینب به من چنین فرمود.
ام المصائب
لقب دیگر آن حضرت، ام المصائب است. از همان کودکی مصائب بسیاری بر ایشان وارد شد. او وفات جدش پیامبر خدا را دید. بعد از آن شاهد وفات مادرش حضرت زهرا (س) بود، در حالی که شش ساله نشده بود، و شهادت پدرش امام علی (ع) در محراب مسجد کوفه با شمشیر سمی ابن ملجم. او دید که چگونه برادرش حسن (ع) به زهر جفای همسرش شهید شد و سپس با چشم خود شاهد ماجرای کربلا شد. او دید که فرزندانش عون و جعفر، برادران و برادرزادگانش و یارانش برادرش همه شهید شدند. او مصائب اسارت را نیز لمس کرد.
صابره محتسبه
ولی او در همه این احوال صبر کرد و همه آنها را به حساب خداوند گذاشت. او به خاطر همه این مصائب و رنجها، به کوه صبر تبدیل شد. شاید بارزترین صبر او در ماجرای کربلا باشد که وقتی برادرش امام حسین(ع) به او فرمود: «يا اُخَيَّةُ إنّي اُقسِمُ عَلَيک فَأَبِرِّي قَسَمي، لا تَشُقّي عَلَيَّ جَيبا، ولا تَخمُشي عَلَيَّ وَجها، ولا تَدعي عَلَيَّ بِالوَيلِ وَالثُّبورِ؛ خواهرم! تو را سوگند مىدهم که به اين [سفارشم] عمل کنى: بر [مرگ] من گريبان چاک مده و صورت مخراش و چون در گذشتم ناله و فغان مکن.» تمام زخمها و دردهای این فاجعه را با تمام وجودش لمس کرد.
اما به رغم همه مصائبی که در کربلا دید، با قدرت و سربلندی تمام در برابر پیکر برادرش امام حسین(ع) ایستاد و فرمود: «اللّهمّ تقبّل منّا هذا القربان».
از این رو بعد از این همه موضعگیریهای قهرمانانه و صبر مثالزدنی، بدترین اهانت به حضرت زینب این است که برخیها او را شکست خورده و خوار در برابر دشمنان ترسیم و توصیف میکنند.
البته این به معنای نادیده گرفتن عاطفه انسانی نیست. چون او قویترین احساسات و عواطف را نسبت به برادرش امام حسین، عباس، برادرانش و یاران باوفای امام حسین داشت. ولی لازم بود که در آن وضعیت، او چنین موضعگیری باصلابت و قدرتمندانهای از خود نشان دهد.
مشارکت در قیام
یکی دیگر از لقبهای آن حضرت، شریکة الحسین است. مشارکت او از سنخ عاطفه و احساسات نبود. بلکه مشارکت در موضعگیری بود. او به طرح امام حسین و قیام او باور داشت. او نیز معتقد بود که الآن زمان قیام برای اصلاح امت جدش پیامبر خدا، امر به معروف و نهی از منکر است. امت اسلامی باید حضور، آزادی، آگاهی و احساس مسئولیت خود را زنده کند.
از این رو لحظهای در همراهی با قیام امام حسین تردید نکرد. از این رو همسر و فرزندانش را ترک کرد. فقط دو تن از پسرانش را همراه برد. در حالی که به خوبی از عواقب این قیام آگاهی داشت.
او نقشی اساسی در این نبرد داشت. چون پشت و پناه امام حسین در این انقلاب بود. بعد از آن نیز این نقش را ادامه داد و آمادگی داشت که تمام پیامدهای این حضور و مشارکت را به جان بخرد. او فریاد رسای امام حسین و اهداف او بود و در طول اسارت و بعد از آن نیز چنین کرد.
صدای حق و حقیقت
تا هنوز نیز صدای زینب آرام نشده است و برای همیشه فریادگر حق و حقیقت خواهد بود. در برابر ظلم عصیانگر است و در تمام زمانها، عزت و آزادی میآفریند. فریاد او در برابر یزید همیشه جاودانه خواهد ماند: «فَکدْ کيْدَک وَ اسْعَ سَعْيَک وَ نَاصِبْ جُهْدَک فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِکرَنَا وَ لَا تُمِيتُ وَحْيَنَا وَ لَا تُدْرِک أَمَدَنَا وَ لَا تَرْحَضُ عَنْک عَارَهَا وَ هَلْ رَأْيُک إِلَّا فَنَدٌ وَ أَيَّامُک إِلَّا عَدَدٌ وَ جَمْعُک إِلَّا بَدَدٌ؛ هر کید و مکر و هر سعی و تلاش که داری به کار بند، سوگند به خدای که هرگز نمیتوانی، یاد و نام ما را محو و وحی ما را بمیرانی، چه دوران ما را درک نکرده، این عار و ننگ از تو زدوده نگردد. آیا جز این است که رأی تو سست است و باطل و روزگارت محدود و اندک و جمعیت تو پراکنده گردد.»
زینب الگوی خوبی از مشارکت زن و مرد ارائه داد؛ یعنی زنان و مردان باید در عرصه فداکاری برای حق، عدالت و کرامت انسان باید با یکدیگر شریک باشند.
با توجه به این مناسبت نقش ما هم این است که در همه عرصههایی که حضرت زینب در زندگی خود حضور داشت، ما نیز موضعگیری داشته باشیم. تا شایستگی حمل امانتی را که او بر عهده داشت پیدا کنیم.
در سالروز میلاد آن بزرگوار خطاب به ایشان عرض میکنیم: سلام بر تو ای صابره مجاهده و فداکار. روزی که به دنیا آمدی و روزی که به دیدار پروردگارت رفتی و روزی که باز دوباره زنده برانگیخته شوی.
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را به تقوای الهی توصیه مینمایم. از جمله موارد تقوا این است که از این داستان عبرت بگیریم. در تاریخ آمده است که جوانی از انصار ثروت فراوانی جمع کرد. وقتی در آستانه مرگ قرار گرفت، پیامبر خدا به همراه جمعی از اصحاب از او عیادت کردند. جوان به پیامبر عرض کرد: به شما وصیت می کنم که بعد از مرگم مقداری زیادی از ثروتم را صدقه بدهید. پیامبر خدا نیز خواسته او را اجابت کرد و بعد از وفاتش به وصیت او عمل کرد. ولی بعد از این که از خداوند برای او طلب بخشش کرد و عطا و بخشش او را مورد ستایش قرار داد، خطاب به یارانش فرمود: «قسم به خدایی که مرا به پیامبری فرستاد، اگر این جوان یک دانه خرما را در زمان حیات خود صدقه میداد، بهتر از تمام چیزهایی بود که من بعد از مرگش صدقه دادم.» در این باره امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: «يَابْنَ آدَمَ، کنْ وَصِيَّ نَفْسِکَ فِي مَالِکَ، وَاعْمَلْ فِيهِ مَا تُؤْثِرُ اَنْ يُعْمَلَ فِيهِ مِنْ بَعْدِکَ؛ تو خود وصى خويشتن در اموال خود باش و(امروز) بهگونهاى در آن عمل کن که مىخواهى پس از تو(مطابق وصيتت) عمل کنند.»
عزیزان! باید با این روحیه با مسئولیتهای خود عمل کنیم. نباید مسئولیتهای خود را به دیگران واگذار کنیم. آنها ممکن است این کارها را به تأخیر بیندازند و آنها را انجام ندهند. چه واجبات عبادی باشند مانند نماز، روزه و حج و چه واجبات مالی مانند زکات، کفاره و خمس و چه مستحبات و صدقات یا کارهای خیریه؛ بنابراین ما باید وصی خودمان باشیم و تا میتوانیم خودمان با دست و اراده خودمان این کارها را انجام دهیم.
عزیزان! پیامبر خدا توجه داشت که جامعهای مسئولیتپذیر بسازد. جامعهای که به دیگران تکیه نداشته باشد. با این جامعه توانست در برابر همه چالشها بایستد و پیروز شود. با داشتن چنین جامعهای ما هم میتوانیم پیروز شویم و در برابر چالشهای بسیار بایستیم.
لبنان در معرض طوفان
از لبنان آغاز میکنیم که طوفان چند روز قبل شکنندگی و فرسودگی زیرساختها را نشان داد. در حالی که لازم است برای مقابله با طوفانها و حوادث طبیعی غیرمترقبه آمادگی قبلی وجود داشته باشد. چون اگر لبنانیها با پلهای شکسته، راههای مملو از ماشین یا پر از خاک و سنگ و بوران که آب باران وارد خانهها، محلهای کسبوکار و عرصههای عمومی میشود، روبرو شوند، این پرسش دوباره مطرح میشود: کجا شدند میلیاردها پولی که در راههای عمومی و زیرساختها مصرف شدند؟ اگر این سازهها نمیتوانند در برابر طوفان مقاومت کنند، اگر گردباد و زلزله بیاید، چه خواهد شد؟
این طوفان بسیاری از مسائل پنهان در قراردادها و مناقصهها را که بر اساس رضایت یا سهمیهبندی صورت میگیرند، روشن کرد. به جای این که مسئله باعث شود کسانی که کوتاهی کردهاند یا به وظایف خود عمل نکردهاند، مورد بازخواست قرار گیرند، میبینیم که وزارت خانهها و شهرداریها یکدیگر را متهم میکنند و مسئولیت را به دوش دیگری میاندازند. چیزی که در لبنان به خوبی با آن آشنا هستیم. همه خواستار تحقیق و بررسی میشوند و در نهایت طرف مجهولی را متهم اصلی معرفی میکنند. همان طور که در رسوایی مشهور کانالهای شن روشن این چنین شد. در نهایت بدون این که بازخواستی صورت گیرد تا طوفان دیگری همه از کنار آن عبور میکنند.
اما از تمایزات این حادثه دردناک این است که این بار آنهایی که در دولت مسئولیت دارند، دولت را ملامت میکنند و دولت را به کوتاهی متهم مینمایند. تا بار دیگر به این پرسش بازگردیم: دولت چه کسانی است؟ آیا دولت همان مجسمه خیالی است که همه آن را متهم میکنند یا این که دولت همان شما رئیسها، وزرا و نمایندگان هستید که مردم برای مدیریت امور، برآورده کردن نیازها و حفاظت از آنها در برابر خطرات احتمالی به شما مسئولیت دادهاند؟ از این رو شما باید مورد بازخواست قرار گیرید نه این که دست روی دست بزنید و وضعیت موجود را مورد انتقاد قرار دهید.
ما معتقدیم فرسودگی زیرساختها که این طوفان آن را برملا کرد، چیزی جز بازتابی از روبنای مسئولان نیست. همانهایی که مردم بیش از هشت ماه است منتظرند تا دولت تشکیل دهند؛ اما چشماندازی از تشکیل دولت دیده نمیشود. چون همه بر مواضع خود هستند و نمیخواهند برای برون رفت از این تنگنا گامی بردارند. تنگنایی که ما پیامدهای فاجعه بار آن را روی نه فقط عرصههای اقتصادی بلکه امنیت اجتماعی مردم نیز مشاهده میکنیم.
مسئولان این کشور عادت کردهاند که به انتقادات مردم گوش دهند، ولی میدانند که این واکنشها هیچ تأثیری در آنها ندارد. چون در هر انتخابات پارلمانی یا شهرداریها که عنوان بازخواست بر خود دارد، این واکنشها به سرعت رنگ میبازد و از بین میرود.
از این رو بار دیگر همراه با مردم از جریانهای سیاسی میخواهیم که به مسئولیت خود در ازای خلاصی کشور از بحرانهای موجود عمل کنند. چون کافی نیست همیشه به این واقعیت امیدوار باشیم که کشور فرو نخواهد پاشید؛ چون دولتهای جهان چنین نمیخواهند؛ اما اگر فرزندان این کشور به وظایف خود عمل نکنند، کسی نمیتواند جلوی فروپاشی کشور را بگیرد.
اجلاس سران و مجادلات
به بحث و جدل دوامدار در داخل کشور درباره نشست اقتصادی سران عرب که قرار است در لبنان برگزار شود، میپردازیم. اجلاسی که بدون حضور سوریه اما با حضور لیبی تشکیل خواهد شد. همان کشوری که مسئولان جدید آن به مسئولیت پرده برداشتن از ابهامات جنایت ربوده شدن امام موسی صدر و دو همراهش عمل نکردهاند.
در این باره ضمن این که بر اهمیت نشست اقتصادی سران عرب تأکید میکنیم، چون باعث تقویت جایگاه لبنان در دنیای عرب میشود و به اقتصاد آن بازدارندگی میبخشد، هشدار میدهیم که این نشست نباید باعث ایجاد چنددستگی داخلی در لبنان شود. چون لبنانیها به چیزهایی که باعث افزایش شکاف در میانشان شود نیاز ندارند. آن هم در شرایطی که سخت به ترمیم اختلافات
نیازمندند.
همیشه از همه متصدیان نشست اقتصادی خواستهایم که حساسیتهای موجود و پیامدهای همه جانبه آن را در نظر داشته باشند.
دشمن از چنددستگی سود میبرد
در همین شرایط تجاوز اسرائیل به حاکمیت ملی لبنان تکرار میشود؛ مانند تجاوزی اخیری که در العدیسة روی داد. این واقعه نشان داد که اسرائیل میخواهد با سود جستن از رخوت داخلی و چنددستگی موجود در کشور، اراضی بیشتری از لبنان را ببلعد.
در برابر این حادثه، بر اهمیت موضعگیری قاطع لبنان در برابر این تجاوز تأکید میکنیم و خواستار افزایش آمادگی برای مقابله با نیات پنهان دشمن میشویم. دشمن میخواهد از داغ شدن فضای حمایتگرانه بین المللی که در اظهار نظرهای دیروز وزیر امورخارجه آمریکا معلوم بود، به نفع خود استفاده کند.
درباره این دیدار باید گفت که آمریکا میخواهد به همپیمانان خود در منطقه اطمینان دهد و با درخواست از آنها برای تحمل مسئولیت بیشتر و برداشتن بار سنگین دولت آمریکا، با هدف کاستن از پیامدهای عقب نشینی نیروهای آمریکایی از سوریه، سعی کند که آنها را وارد درگیری نماید.
ما بار دیگر از حاکمان و ملتهای عرب میخواهیم که نسبت به توطئههای آمریکا هوشیار باشند. آمریکا میخواهد که آنها هیزم جنگها و فتنههای منطقهای این دولت باشند. به ویژه این که آنها با واقعیت آمریکا آشنا هستند و میدانند که آمریکا به چیزی جز منافع خود و دشمن اسرائیلی نمیاندیشد.