4 محرم 1440 هـ برابر با 23 شهریور ۱۳۹۷ هـ و 14/٩/٢٠١٨ م
مطالب مهم خطبه اول: مهمترین نشانههای ایمان / ضمانت ساختن جامعه / خداوند پیشی گیرندگان را دوست دارد / اولین پیشی گیرندگان / باید ابتکار عمل را نهادینه کنیم / پیشگامی و اقدام امام حسین(ع).
مطالب مهم خطبه دوم: پیامدهای بیدولتی / کارمندان در معرض درگیری هستند / تصمیمهایی که آرمان فلسطین را هدف گرفته است / فشارها بر سوریه / عراق از این رنج، گذر خواهد کرد.
خطبه اول:
خداوند متعال در کتاب عزیز خود میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ هُمْ مِنْ خَشْیةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ * وَالَّذِینَ هُمْ بِأَیاتِ رَبِّهِمْ یؤْمِنُونَ * وَالَّذِینَ هُمْ بِرَبِّهِمْ لَا یشْرِكُونَ * وَالَّذِینَ یؤْتُونَ مَا آَتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ * أُولَئِكَ یسَارِعُونَ فِی الْخَیرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ» صدق الله العظیم.
مهمترین نشانههای ایمان
یکی از مهمترین نشانههای انسان مؤمن که اساس شخصیت او را تشکیل میدهد، داشتن روح ابتکار و پیشی گرفتن از دیگران است؛ بنابراین در هر جایی که هست، در هر میدانی که حضور دارد، میدان دینی، اجتماعی، سیاسی و اقتصاد، در امور دنیوی ابتکار عمل را به دست دارد و برای این که در آخرت نیز به جایگاه ممتازی در نزد خداوند متعال برسد، روحیه اقدام و عمل دارد. او نیاز ندارد که دیگری او را به سوی عمل سوق دهد، بلکه روحیه ابتکار و عمل از درون او و از ایمان و اخلاص او به خداوند میجوشد.
از این رو میبینی که آرام و قرار ندارد و به محض این که میشنود انسان فقیر، یتیم، معلول و سالمندی در رنج است یا جامعه، کشور یا فردی در معرض ظلم و ستم قرار دارد، به سرعت دست به کار میشود و برایش فرقی ندارد که این فرد از بستگان او باشد یا نباشد. او از کنار اختلافاتی که ممکن است در خانواده، محله، جامعه و میهن او روی دهد، بیتفاوت نمیگذرد و پشت به آن نمیکند بلکه دردها و رنجهای مردم دور و بر خود را درک میکند و وقتی که فساد، منکر یا انحرافی گسترش یافت، معروفی از بین رفت یا پدیدههایی رخ داد که به امنیت و سلامت جامعه آسیب زد، روی تپه سلامت نمینشیند.
ضمانت ساختن جامعه
این ارزش، تضمین کننده سازندگی، رشد و پیشرفت زندگی است. قرآن کریم در اشاره به این ارزش از واژه ابتکار عمل و اقدام استفاده نمیکند، بلکه از واژههای مسارعة، سبق، استباق، تنافس و استعجال استفاده مینماید. میفرماید: «وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ * الَّذِینَ ینْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِینَ الْغَیظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَالله یحِبُّ الْمُحْسِنِینَ * وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا الله فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ یغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا الله وَلَمْ یصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ یعْلَمُونَ».
میفرماید: «فَاسْتَبِقُوا الْخَیرَاتِ». فرموده است: «وفِی ذَلِكَ فَلْیتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ». خداوند سبحانه و تعالی کسانی را که دست به خیر هستند میستاید و مقامی را که نزد او دارند، تبیین مینماید. میفرماید: «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ * فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ * ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ * وَقَلِیلٌ مِنَ الْآَخِرِینَ».
خداوند پیشی گیرندگان را دوست دارد
قرآن کریم نقش انسانی را که به دفاع از پیامبران الهی پرداخت جاودانه کرده است. او شنید که پیامبران الهی مورد آزار و اذیت مردم خود قرار دارند، اما به رغم خطراتی که ممکن بود این موضعگیری برایش در پی داشته باشد، به دفاع از پیامبران پرداخت. از این رو از ناحیه خداوند متعال به جایگاه بهشت مفتخر گردید: «وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یسْعَى قَالَ یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ * اتَّبِعُوا مَنْ لَا یسْأَلُكُمْ أَجْراً وَهُمْ مُهْتَدُونَ * وَمَا لِی لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیهِ تُرْجَعُونَ * أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آَلِهَةً إِنْ یرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیئاً وَلَا ینْقِذُونِ * إِنِّی إِذاً لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ * إِنِّی آَمَنْتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ * قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ یا لَیتَ قَوْمِی یعْلَمُونَ * بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُكْرَمِینَ».
همین طور وقتی که حضرت ابراهیم(ع) اقدام به نابودی بتان کرد، مورد تکریم خداوند قرار گرفت. حضرت ابراهیم بتانی را که مردم میپرستیدند، تخریب کرد تا به مردم درس عملی بدهد که بتهای موجود در معبد نمیتوانند از خودشان دفاع کنند تا چه رسد به دیگران. از این رو بتهایی را که در معبد وجود داشت، تخریب کرد و تنها بت بزرگ را باقی گذاشت. در پایان تبری را که بتها را با آن شکسته بود، به گردن بت بزرگ آویخت. وقتی مردم آمدند تا قربانیهای خود را به بتها تقدیم کنند، دیدند که بتها خراب شدهاند و فقط بت بزرگ باقی مانده است. دانستند که ابراهیم این کار را کرده است. چون شنیده بودند که او مردم را از بتها برحذر میداشت و به خاطر عبادت بتان، آنان را مسخره مینمود. به سرعت او را دستگیر کردند. وقتی از ابراهیم پرسیدند که چه کسی این کار را کرده است، ابراهیم پاسخ داد که بت بزرگ این کار را کرده است. ابراهیم میخواست حجت را بر آنان تمام کند و به آنها بفهماند که دلیلشان برای پرستش بتان چقدر سست و بیبنیاد است. از این رو دستور دادند که او را به آتش بیندازند. در اینجا بود که خداوند به تکریم حضرت ابراهیم پرداخت: «قُلْنَا یا نَارُ كُونِی بَرْداً وَسَلَاماً عَلَى إِبْرَاهِیمَ» و نشان داد که ابراهیم از چه جایگاه والایی نزد خداوند برخوردار است.
کسانی که اول به اسلام آوردند نیز از تکریم دنیوی برخوردار شدند. خداوند یادشان را در خاطره و باور مسلمانان جاودانه کرد و به آنان وعده پاداش اخروی داد: «وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِی الله عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداً ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ».
در آیهای دیگر درباره برتری کسانی که پیش از فتح مکه جان و مال خود را در راه پیامبر خدا(ص) بخشیدند بر کسانی که بعد از فتح مکه ایمان آوردند، میفرماید: «لَا یسْتَوِی مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِینَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُو».
پیامبر خدا در موارد بسیاری از برجستگی همسرش حضرت خدیجه(س) در میان سایر همسرانشان سخن گفته است. علت این است که او در اسلام آوردن پیشگام بود. چون او به اسلام ایمان آورد و در تمام دشواریها و سختیها در کنار پیامبر خدا ایستاد. او در شرایطی که برای بخشندگان، مؤمنان و فداکاران دشوار بود، تمام مال و ثروت خود را در راه اسلام بخشید. یکی از همسران پیامبر از یادآوری خاطره حضرت خدیجه ناراحت شد و گفت: خداوند بهتر از او را به تو داده است. پیامبر خدا فرمود: «خداوند بهتر از او را به من نداده است. او در شرایطی به من ایمان آورد که مردم به من کافر بودند و در شرایطی مرا تصدیق و تأیید کرد که مردم مرا تکذیب میکردند و خداوند فرزندان او را روزی من گرداند و مرا از فرزند غیر او محروم کرد.»
اولین پیشی گیرندگان
علی(ع) نیز وقتی اولین پیشی گیرندگان شد، به این جایگاه والا نزد خدا، پیامبرش و مسلمانان دست یافت. چون او اولین کسی بود که ایمان آورد. او اولین کسی بود که وقتی یاور و یاوری نبود، برای یاری پیامبر خدا اعلام آمادگی کرد و در مبارزه با شرک و کفر، همیشه پیشگام بود. میدانهای نبرد بدر، احد، احزاب و خیبر به خوبی علی(ع) را میشناسند. او کسی است که علی(ع) درباره او فرمود: «داناترین شما علی است»، «عادلترین شما در قضاوت علی است.» او تنها کسی است که غیر از پیامبر خدا، همه به او نیاز دارند و او از همه نیاز است.
علی(ع) به یاران خود توصیه میکرد: «بادروا بعمل الخیر قبل أن تشتغلوا عنه بغیره؛ در کار خیر پیشی بگیرید، پیش از این که به کار دیگری مشغول شوید.» «اِغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْس، شَبابَكَ، قَبْلَ هِرَمِكَ وَصِحَتَكَ قَبْلَ سُقْمِكَ وَ غِناكَ قَبْلَ فَقْرِكَ وَ فَراغَكَ قَبْلَ شُغْلِكَ وَ حیوتَكَ قَبْلَ مَوْتِكَ؛ پیش از آنکه پنج چیز به تو روی آورد، پنج چیز را غنیمت شمار. جوانی را پیش از پیری، تندرستی را پیش از بیماری، توانگری را پیش از پریشانی و فراغت را پیش از گرفتاری و زندگی را پیش از مرگ.»
باید ابتکار عمل را نهادینه کنیم
از این رو عزیزان! باید دست به خیر باشیم. باید این ارزش را در زندگی خود تثبیت کنیم. باید در هر جایی هستیم، حضور مؤثر داشته باشیم. باید همیشه پیشگام و پیشرو باشیم. با این کار میتوانیم میهن و جامعه خود را بسازیم و زندگی اطراف خود را متحول کنیم. جامعه و کشور فقط با کارهای نیک افراد و گروههایی ساخته میشود که برای تأمین نیازهای جامعه و کشور و تغییر دادن فساد و انحراف شب بیداری میکشند و برای رشد و پیشرفت کشور تلاش مینمایند.
دین هم آمده است تا این روحیه را در میان مؤمنان زنده کند. میخواهد به انسان مؤمن بگوید: وقتی در جامعهای زندگی میکنی باید دستت به خیر باشد. باید فعال و کارآمد باشی. نباید در عرصههای دانش، رفتار، عمل یا انجام کار نیک، امر به معروف و نهی از منکر حاشیه نشین باشی. چون در منطق قرآن، بهترین مردم کسی است که برای مردم مفیدتر باشد. انسان نیز به قله عبادت نمیرسد، مگر این که به فکر برطرف کردن نیازهای مردم باشد. «من لم یهتمّ بأمور المسلمین فلیس بمسلم» و «من سمع رجلاً ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم».
در حدیث آمده است: «لتأمُرُنَّ بالمعروف، ولَتَنْهَوُنَّ عن المنكر، أو لَیوشِكَنَّ الله یبعثُ علیكم عقاباً منه، ثم تدعونه فلا یستجیبُ لكم؛ یا امربه معروف و نهی از منکر را انجام میدهید یا به زودی خداوند بر شما کیفری نازل خواهد کرد که اگر برای دفع آن هم دعا کنید اجابت نخواهد شد.»، «السّاكت عن الظلم وعن الحقّ هو شریك للظّالم والباطل؛ کسی که درباره ظلم و حق سکوت کند، شریک ظالم و باطل است.»
باید همیشه دعا کنیم: «اللّهمَّ اجْعَلْنِی مِنَ المُصْطَفَینِ الأخْیارِ، وأَلْحِقْنِی بالصَّالِحِینَ الأَبْرارِ، السَّابِقِینَ إِلى المَكْرُماتِ، المُسارِعِینَ إِلى الخَیراتِ، العامِلِینَ لِلْباقِیاتِ الصَّالِحاتِ، السَّاعِینَ إِلى رَفِیعِ الدَّرَجاتِ؛ خدایا مرا از گزیدگان بندگان خوبت قرار ده و به شایستگان نیكوكار ملحق كن، هم آنان كه به بندگى پیشى گرفتند و به سوى خیرات شتافتند و براى باقیات صالحات تلاش كردند و براى رسیدن به درجات بلند كوشش نمودند.»
پیشگامی و اقدام امام حسین(ع)
در موسم عاشورا بار دیگر ارزش پیشگامی و ابتکار عمل مطرح میشود. ارزش واقعی احیای یاد و نام امام حسین(ع) به این است که آن حضرت فساد، ظلم و انحرافی را که میدید قبول نکرد، بلکه دست به مقابله زد و با وجود یاران اندک خود، از مردم پیشی گرفت. حرکت کرد تا غیرت، مردانگی و کرامت مردم را تحریک کند. فرمود: «ألا ترون أنّ الحقّ لا یعمل به وأنّ الباطل لا یتناهى عنه؛ آیا نمیبینید که به حق عمل نمیشود و از باطل جلوگیری نمی گردد؟» و فرمود: «إنی سمعت جدّی رسول الله(ص) یقول: مَنْ رَأَى سُلْطَاناً جَائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرُمِ اللَّهِ نَاكِثاً لِعَهْدِ اللَّهِ مُخَالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ یعْمَلُ فِی عِبَادِ اللَّهِ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ ثُمَّ لَمْ یغَیرْ بِقَوْلٍ وَ لَا فِعْلٍ كَانَ حَقاً عَلَى اللَّهِ أَنْ یدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ قَدْ لَزِمُوا طَاعَةَ الشَّیطَانِ وَ تَوَلَّوْا عَنْ طَاعَةِ الرَّحْمَنِ وَ أَظْهَرُوا الْفَسَادَ وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَ اسْتَأْثَرُوا بِالْفَیءِ وَ أَحَلُّوا حَرَامَ اللَّهِ وَ حَرَّمُوا حَلَالَهُ؛ من شنیدم که جدم رسول خدا(ص) فرمود: هر کس سلطان ستمگرى را ببیند که حرام خدارا حلال شمرده، پیمان الهى را شکسته و با سنّت رسول خدا مخالفت ورزیده، در میان بندگان خدا به ستم رفتار میکند و او با زبان و کردارش با وى به مخالفت برنخیزد، سزاوار است خداوند او را در جایگاه آن سلطان ستمگر(دوزخ) بیندازد. هان اى مردم! این گروه(بنى امیه) به طاعت شیطان پایبند شده و از پیروى خداوند سرپیچى کردهاند، فساد را آشکار ساخته و حدود الهى را تعطیل کردهاند. آنان بیتالمال را به انحصار خویش درآورده، حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام شمردهاند.» به این منظور زندگی خود و خانواده و یاران خود را فدا کرد. او برای ما این راه را ترسیم نمود و از ما خواست که در این مسیر حرکت کنیم.
پس با امام حسین(ع) بودن به این معناست که پیشگام در خیر و نیکی باشیم. باید در پیشاپیش مصلحان باشیم. در عرصههای مبارزه با فساد، ظلم و انحراف حضور داشته باشیم. فرقی ندارد که در کجا باشد و توسط چه کسانی صورت گرفته باشد. حتی اگر از نزدیکان و بستگان ما باشند نیز باید در برابرشان بایستیم. برای با حسین(ع) بودن نباید فقط به حضور در مجالس عزاداری و اشک ریختن بسنده کنیم. این کافی نیست. امام حسین(ع) از ما موضعگیری میخواهد. هدف امام حسین و اهل بیت(ع) از این همه اقدامات و جان فشانی ها این نبود که مردم فقط او را دوست داشته باشند و شخصیت او را بستایند. او رسالتمدار بود و موضع داشت. اخلاص و وفاداری به امام حسین این است که به خداوند وفادار باشیم. باید شعارمان این باشد: «وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ یدْعُونَ إِلَى الْخَیرِ وَیأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ».
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان دعایی توصیه میکنم که امام حسین(ع) در کربلا دعا نمود. در تاریخ آمده است که در صبح روز عاشورا، امام حسین به همراه یارانش نماز خواند. بعد از آن صفوفشان را برای نبرد منظم کرد و برای هر بخشی فرماندهی گمارد. در طرف مقابل نیز عمر بن سعد صفوف سپاهیان خود را منظم کرد و فرماندهانشان را تعیین کرد. وقتی امام حسین(ع) به سپاهیان عمر بن سعد که چون سیل فراوان بودند و به سپاهیان معدود و کم شمار خود که از وفادارترین یاران و اهل بیت او بودند نگاه کرد، سست نشد و عزم و ارادهاش تضعیف نگشت. بلکه خطاب به خداوند کرد و فرمود: «اللّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتی فی كُلِّ كَرْبٍ، وَرَجائِی فی كُلِّ شِدَّة، وَأَنْتَ لی فی كُلِّ أَمْرٍ نَزَلَ بی ثِقَةٌ وَعُدَّة. كَمْ مِن هَمٍّ یضْعُفُ مِنهُ الفُؤاد، وَتقِلُّ فِیهِ الحِیلة، وَیخْذُلُ فِیهِ الصَّدیق، وَیشمَتُ فِیهِ العَدوُّ، أَنْزَلتُهُ بِك وَشَكَوتُهُ إِلَیك رَغبَةً مِنّی إِلَیك عَمَّنْ سِواكَ، فَفَرَّجْتَهُ وَكَشَفتَهُ، وَأَنْتَ وَلی كُلِّ نِعْمَةٍ، وَصَاحِبُ كُلِّ حَسَنَةٍ، وَمُنْتَهىٍّ كُلِّ رَغبَة؛ بار پروردگارا! در تمام غصّهها و اندوهها، تو محل اتّکا و اعتماد من هستی و در هر گرفتاری و شدّت، تو محل امید من هستی و در هر حادثهای كه بر من فرود آید و هر چیزی كه بر من وارد شود، تو محل اطمینان و اعتماد من هستی. چه بسیار از هموم و غموم خود را كه دل در آن ناتوان میشد و حیله و چاره برای رفع آن كوتاه میآمد و دوست، انسان را تنها میگذاشت و دشمن زبان به شماتت میگشود؛ من بارِ آن حوادث و هموم را بهسوی تو آوردم و شِكوه آن را به تو نمودم؛ به جهت میل و رغبتی كه به تو داشتم و به غیر از تو نداشتم؛ پس خداوندا تو همه آنها را برطرف نمودی و امر مرا كفایت كردی. بنابراین ای خدای من! تو ولی تمام نعمتها هستی و صاحب هر نیكویی و منتهای تمام رغبتها هستی.»
امام حسین(ع) در تمام زندگی خود به خدایش خویش اطمینان و اعتماد داشت. همان طور که در روزهای راحتی و آسایش به خدای خود اطمینان و اعتماد داشت در روزهای دشواری و عسرت نیز به خدای خود اطمینان داشت. او برای خود از خداوند چیزی نخواست. بلکه فرمود: خدایا همه چیز را به تو واگذاردهام. چون به تدبیر تو اطمینان و اعتماد دارم. چون تو تمام خیری و از تو جز خیر صادر نمیشود. اعتماد و اطمینان واقعی شایسته خداوند است. حسین(ع) و یاران و اهل بیت او را ببینید که تا هنوز در قلوب انسانها و عرصههای زندگی مردم حضور دارند، در حالی که دشمنانشان مورد لعنت تاریخ واقع شدند و در آینده نیز لعنت خواهند شد. با این اعتماد، قوی و مستحکم خواهیم شد و در برابر چالشهای بسیار خواهیم ایستاد.
پیامدهای بیدولتی
از لبنان آغاز میکنیم که فرایند تشکیل دولت در حال درجا زدن قرار دارد و تغییری در وضعیت آن روی نداده است. چون همه جریانهای سیاسی بر سر مواضع خود هستند و اعلام داشتهاند امتیازی که در این مرحله دادهاند، بالاترین حد امتیاز دادن در این مرحله است و الآن توپ بازی در زمین آنها نیست و در زمین دیگران است که طرح آنها را قبول ندارند.
در برابر این وضعیت، نمیخواهیم فقط برخی از این جریانها را مسئول این قضیه بدانیم. هر چند که معتقدیم که برخیها به خواستههای خود رسیدهاند. چون هر کدام از جریانهای سیاسی حق دارند که موقعیت خود را در دولت آینده که دولت زمانه نام گرفته است، حفظ کنند. چون این دولت با مسائل سرنوشتساز داخلی و بیرونی روبروست. دولتی که باید درباره قضایای پیرامونی و منطقهای موضعگیری داشته باشد.
ولی پرسشی که همه باید به آن پاسخ بدهند این است: اگر همه جریانهای سیاسی بر سر مواضع خود باشند، پس راه برونرفت از این تنگ بلوری چیست؟ چون رویدادها ثابت کرده است و تردیدی در آن نیست که خلأ حکومت روی زمینههای اقتصادی، مالی و معیشتی تأثیر منفی به جای خواهد گذاشت و بعد از وخامت بحرانهای آب، برق، قسط شهریه مدارس و خانه و فراهم نشدن فرصتهای کار و اشتغال، فریاد شهروندان به آسمان خواهد رفت. بعید نیست با اولین بارش در این ماه، فریاد اعتراض مردم نیز بلند شود. راه حل به دست جریانهای سیاسی است. چون راه حلی از خارج نخواهد آمد. خارجیها همه به مسائل خودشان مشغول هستند. مسائلی که آن را از مسائل لبنان مهمتر میبینند و نمیخواهند به نفع درگیریهای جاری در منطقه که لبنان نیز یکی از عرصههای مهم آن است، به ضرر منافع خودشان کاری کنند.
جریانهای سیاسی باید خودشان راه حل برونرفت از بحران را پیشنهاد کنند. این کار مسئولیت خود آنهاست و تا زمانی که همه به این آگاهی نرسیدهاند که باید عقبنشینیهای متقابل انجام دهند، عقبنشینی که در آن کسی زیان نمیبیند و تا زمانی که همه فریاد میزنند: همه ما فدای وطن، منفعت میهن هدف همه است، راه حلی ایجاد نخواهد شد.
کارمندان در معرض درگیری هستند
پیش از این که به موضوع لبنان خاتمه دهیم، باید به پدیده تازهای بپردازیم که در حیات سیاسی لبنان بیسابقه است و آن انتقال درگیری سیاسی میان جریانهای سیاسی به میان کارکنان بخشهای عمومی است. هر گروه سیاسی در وزارت خانهای که سهمیهشان شده است با طرفداران گروه دیگر سیاسی تصفیه حساب کرده و آنان را مورد تهدید قرار میدهند. کسانی که غیر از هواداری از فلان گروه سیاسی گناه دیگری ندارند. این پدیده بسیار خطرناک است. چون به منطق دولت خاتمه میدهد و وزارت خانهها را به جزیرههایی جدا از هم که در آنها از قانون و نظم خبری نیست، تبدیل میکند. لازم است که به خاطر میهن و آینده آن و رابطه طوایف با یکدیگر همه برای خاتمه دادن به این وضعیت تلاش کنند.
تصمیمهایی که آرمان فلسطین را هدف گرفته است
به فلسطین اشغالی میرویم. تصمیمات دولت آمریکا درباره ملت فلسطین ادامه دارد. ما این کار را تلاش برای محو نهایی آرمان فلسطین میدانیم. یک هفته از متوقف شدن کمکهای آمریکا به آژانس امداد و اشتغال پناهندگان فلسطینی(آنروا) نگذشت است که تصمیم آمریکا برای بستن دفتر سازمان آزادی بخش فلسطین در واشنگتن مطرح میشود. ما این تصمیم آمریکا را فشاری فزاینده بر تشکیلات خودگردان میدانیم تا آن چه را که معامله قرن نام گرفته است، قبول کند.
پاسخ دادن به این فشارهای فزاینده و سریع جز با وحدت مردم فلسطین ممکن نیست. از این رو از نیروهای فلسطینی میخواهیم برای مقابله با آنچه برای آرمان فلسطین تهیه شده است، از مسائل شخصی و درگیری در میان خود دست بردارند. با توجه به رخوت و سستی حاکم بر جهان عرب و دنیای اسلام که قضیه فلسطین را از اولویتهای خود نمیدانند، تنها باید به مردم فلسطین امید بست.
ما بر این عقیده هستیم که مردم فلسطین میتوانند با توانمندیها، ابتکارات، ثبات و ایستادگی و وحدت خود با این توطئهها مقابله کنند و جلوی طرحها و توطئههای جاری را بگیرند.
راهپیماییهای بازگشت و سایر روشهای جهادی و مبارزاتی توان واقعی مردم فلسطین را برای پاسخ دادن به تصمیمهایی که هدفشان خاتمه دادن به آرمان فلسطین که ممکن است تحت عنوان معامله قرن یا عناوین دیگری صورت گیرد نشان داد. ملل و دول اسلامی و عربی باید در کنار ملت فلسطین بایستند و با همه ابزارهای ممکن از آن حمایت به عمل آورند.
فشارها بر سوریه
اما سوریه؛ فشارهای سیاسی، رسانهای و روانی علیه سوریه افزایش یافته است. اختلافات بین المللی و منطقهای شدیدی در این کشور وجود دارد. این اختلافات باعث گردیده است که سوریه همچنان درگیر این نبرد فرسایشی باشد. به بهانههای گوناگون نمیگذارند دولت سوریه بر باقیمانده اراضی خود سیطره پیدا کند.
در این زمینه تأکید میکنیم تلاشهایی که برای حل قضیه ادلب آغاز شده است، کامل شود. با این کار فتیله انفجار بزرگ در منطقه برچیده خواهد شد، جلوی بروز فتنه بزرگ گرفته خواهد شد و شبح جنگ و موج کشتار دور خواهد شد. باید جنبه انسانی این مسئله در نظر گرفته شود؛ اما نباید به تداوم وضعیت موجود و بازنگشت صلح و ثبات به سوریه منجر شود.
عراق از این رنج، گذر خواهد کرد
به عراق میرسیم. عراق توانست از توطئههایی که برایش تهیه کرده بودند رها شود. هدف این بود که با حمله به کنسولگری ایران این کشور را به درگیری شدید داخلی بکشانند و خواستههایشان را تحقق ببخشند. ما معتقدیم که در این مرحله نیاز است که همه جریانهای سیاسی عراق متحد شوند و کشور خود را از بحرانها نجات دهند.
در این زمینه ما موافق هر تلاشی هستیم که باعث شود چرخ نهادهای قانونی عراق از ریاست جمهوری تا پارلمان و دولت به چرخش در آید تا بعد از آن به دور از فساد، سهمیهبندی و اختلاس، همگی به مقابله با بحرانهایی بپردازند که مردم عراق از آنها در رنج هستند.