خطبه جمعه، 5 مرداد ماه 1397

مطالب مهم خطبه اول: نامه خیرخواهی / شفافیت در برخوردها / تواضع در برابر فقرا / مخفی کرد خوبی‌ها / چگونه امر ائمه(ع) را زنده کنیم؟

مطالب مهم خطبه دوم: باید رابطه وجود داشته باشد / کشت خشاش، راه حل یا خطر؟ / سوریه باید اعمال حاکمیت کند / تجاوزهای مداوم / طولانی‌ترین ماه گرفتگی.

 

14 ذی القعده 1439 هـ برابر با 6 مرداد ۱۳۹۷ هـ و 27/٧/٢٠١٨ م

 

مطالب مهم خطبه اول: نامه خیرخواهی / شفافیت در برخوردها / تواضع در برابر فقرا / مخفی کرد خوبی‌ها / چگونه امر ائمه(ع) را زنده کنیم؟

مطالب مهم خطبه دوم: باید رابطه وجود داشته باشد / کشت خشاش، راه حل یا خطر؟ / سوریه باید اعمال حاکمیت کند / تجاوزهای مداوم / طولانی‌ترین ماه گرفتگی.

 

خطبه اول:

خداوند سبحانه و تعالى در کتاب عزیز خود می‌فرماید: «قَدْ جَاءَکمْ مِنَ الله نُورٌ وَکتَابٌ مُبِينٌ * يَهْدِي بِهِ الله مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ» صدق الله العظيم.

یازدهم ذی القعده الحرام زاد روز یکی از کسانی بود که خداوند آنان را آورد تا نوری برای ما باشند و راه زندگی مردم را روشن کنند، قرآن ناطق باشند و قرآن را در رفتارشان تجسم ببخشند و مردم را به راه راست هدایت کنند تا مردم گمراه، تباه و سرگردان نشوند و راه‌های گوناگون را نپویند و از راه خدا دور نشوند.

او هشتمین امام اهل بیت(ع) امام علی بن موسی الرضا(ع) است. وقتی در سالروز ولادتشان یاد آن حضرت را گرامی می‌داریم، به ذکر فضایل و خوبی‌های بسیارشان و ابزار محبت بسنده نمی‌کنیم، گرچه آنان سزاوار چنین محبتی هستند. بلکه باید کاری کنیم که این محبت و بیان خوبی‌ها و فضایل در زندگی ما بازتاب پیدا کند، باید بیش از پیش خودمان را بشناسیم و ولاء و محبت خود به این امام را به اثبات برسانیم. چون ولاء و محبت ما جز با عمل، رفتار و موضع‌گیری تحقق پیدا نمی‌کند.

امروز نمی‌توانیم به همه ویژگی‌های ممتاز آن حضرت بپردازیم، امامی که از دانش، بردباری، عبادت، اخلاق نیکو، بخشش، عطا و گفتگو برخوردار بود. پیش از دوستان، هواداران و محبان، دشمنان آن حضرت نیز به این ویژگی‌های برجسته گواهی داده‌اند. امروز می‌خواهیم به برخی از موارد زندگی امام رضا(ع) که از فوران احساسات انسانی آن حضرت حکایت می‌کنند، بپردازیم.

 

نامه خیرخواهی

زمانی که در خراسان حضور داشت، نامه‌ای به فرزندش امام جواد(ع) که در مدینه حضور داشت فرستاد. می‌دانیم که فاصله میان مدینه و خراسان چقدر زیاد است. چون آن روزها وسایل نقلیه و ارتباطی جدید وجود نداشت. هدف از این نامه چیزی بود که امام رضا را نگران کرده بود. به آن حضرت خبر رسید خادمانی که امام جواد را همراهی می‌کنند، هنگام خروج، امام را از در پشتی خانه بیرون می‌برند. چون نگران هستند مردمی که به امید عطا و بخشش، بر در اصلی خانه تجمع کرده‌اند، امام جواد را ببینند. چون امام جواد از خانواده‌ای بود که ملجأ و مقصد نیازمندان و فقرا بودند و خداوند نیز در وصفشان فرموده است: «وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکيناً وَيَتِيماً وَأَسِيراً * إِنَّمَا نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ الله لَا نُرِيدُ مِنْکمْ جَزَاءً وَلَا شُکور».

البته امام جواد چنین دستوری به آنان نداده بود. بلکه ناشی از رفتار بد خود خادمان بود. از این رو امام رضا به او چنین نوشت: «تو را به آن حقی که من به گردن تو دارم، قسم می‌دهم که از دروازه بزرگ رفت و آمد کنی. هر وقت سوار می‌شوی، درهم و دینار با خود بردار که هر کسی از تو چیزی بخواهد، به او عطا کنی. من می‌خواهم خداوند مقام تو را رفعت ببخشد. پس ببخش و از تهی دست شدن باکی نداشته باش.» چون خداوند سبحانه و تعالی فرموده است: «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ الله قَرْضاً حَسَناً فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافاً کثِيرَةً».

امام رضا با این نامه می‌خواهد توجه ما را به یک حقیقت جلب کند و آن حقیقت این است که انسان نباید به بخشش خود بسنده کند و کار خیر انجام دهد بلکه باید بذر خیرخواهی را در وجود فرزندان خود نیز بکارد. باید روحیه خیرخواهی و بخشش را در وجود آنان تثبیت نماید. از این رو می‌بینیم که امام رضا رفتار فرزند خود را نیز زیر نظر دارد و وقتی با خبر می‌شود که مانعی سر راه او قرار گرفته است، به سرعت نامه‌ای برای او می‌فرستد تا او را از چیزی که شاید از او مخفی شده باشد، مطلع نماید.

ما نیز به این روش تربیتی شدیداً نیاز داریم تا جامعه‌ای بدون خودخواهی بسازیم. خودخواهی ریشه بسیاری از مشکلات، تنش‌ها، ضعف‌ها و عقب ماندگی ماست.

پیگیری کار فرزند را باید از امام رضا بیاموزیم. تمام مسئولیتی‌هایی که بر دوش آن حضرت سنگینی می‌کنند او را از این توجه بازنمی‌دارد. او همیشه به معنای این آیه کریمه توجه دارد که می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا قُوا أَنْفُسَکمْ وَأَهْلِيکمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِکةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ الله مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ»، «إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا ذَلِک هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ».

 

شفافیت در برخوردها

یکی از یاران امام رضا می‌گوید: «وقتی از مزرعه‌شان بازدید می‌نمود، همراه امام رضا بودم. امام جوان ناآشنایی را همراه کارگران خود دید. درباره او سؤال کرد. عرض کردند: به ما کمک می‌کند و ما نیز چیزی به او می‌دهیم. حضرت فرمود: آیا مزدش را تعیین کرده‌اید؟ گفتند: نه. او به چیزی که ما بدهیم راضی می‌شود. امام به شدت عصبانی شد و فرمود: ما شما را از چنین کارهایی نهی کردم. اگر کسی با شما کار کرد، باید مزدش را تعیین کنید. سپس فرمود: این را بدان که اگر مزد کارگری را تعیین نکنی و در آخر کار، سه برابر مزد معمول به او بدهی، باز گمان می‌کند که از مزد او کم نموده‌ای و هنگامی که مزد او را تعیین نمودی و در آخر کار اگر همان مزد او را بدهی، از تو تشکر می‌کند. پس اگر بر مزد مقرر او بیفزایی، از تو قدرشناسی می‌کند و اعتماد می‌یابد که بر مزدش افزوده‌ای.»

امام رضا می‌خواهد جامعه اسلامی را از مشکلات ناشی از عدم شفافیت دور نگه دارد. هر کس باید از حقوق و وظایف خود مطلع باشد تا هم حقوقشان ضایع نشود و هم کارها به خوبی انجام شوند.

 

تواضع در برابر فقرا

در سیره امام رضا آمده است که روزی به صرف غذا دعوت شد. وقتی سفره آماده شد، همه فرماندهان، وزرا و بزرگان بر سر سفره نشستند. این واقعه به ابتدای ولایت عهدی ایشان مربوط می‌شود. امام اصرار کرد تمام خدمتگزاران حتی دربانان و تیمارداران نیز بر سفره حاضر شوند. فردی اظهار داشت: اجازه دهید که برایشان سفره جداگانه‌ای انداخته شود. مناسب نیست شما به عنوان پیشوای مسلمانان و ولی عهد و همراهان شما که مقامات عالی رتبه هستند، با کسانی سر یک سفره بنشینید که از لحاظ موقعیت اجتماعی همسنگ شما نیستند. بگذارید که برای این‌ها سفره جداگانه‌ای انداخته شود. امام رضا به آنان فرمود: «هرگز! پروردگار همه ما يکي است و پدر و مادرمان نيز يکي است و پاداش هر فرد به عمل او بستگي دارد.»

امام رضا با این کار خود بر این اصل قرآنی تأکید نمود که جایگاه دینی، سیاسی، اجتماعی و مالی باعث برتری در میان مردم نمی‌شود. برتری هر فرد به میزان اخلاص عمل آن‌ها در اعمال است. فرقی ندارد که این کار بزرگ باشد یا کوچک. خداوند می‌فرماید: «إِنَّ أَکرَمَکمْ عِنْدَ الله أَتْقَاکمْ». از این رو معتقد بود که هم‌نشینی با فقرا امری طبیعی است.

 

مخفی کرد خوبی‌ها

در خاتمه باید به موردی اشاره کنیم که یکی از یاران آن حضرت به نام الیسع بن حمزه بدان اشاره کرده است. او می‌گوید: «در مجلس امام ابوالحسن رضا(ع) حضور داشتم و جمع بسیاری از مردم مسائل دینی‌شان را از ایشان می‌پرسیدند. مردی بر آن حضرت وارد شد. عرض کرد: السّلام عليک يابن رسول الله و بدون مقدمه به امام رضا عرض کرد: خرج راهم را گم کرده‌ام. اگر ممکن است، خرجی راه را به من بدهید تا به وطنم برسم. خداوند مرا از نعمت‌هایش برخوردار ساخته است. هرگاه به وطن رسیدم، هر چه به من دادید، معادل آن به نیت شما صدقه می‌دهم، چون خودم مستحق صدقه نیستم. امام رضا(ع) به او فرمود: بنشین تا مردم پراکنده شوند. حضرت برخاست و وارد اتاقی شد و پس از دقایقی بازگشت. امام کیسه پولی را آورد که در آن بیش از نیاز مرد بود و از پشت در به او عنایت فرمود. سپس به او فرمود: از این پول در رابطه با هزینه سفر و خرج راهت استفاده کن. لازم نیست که آن را از جانب من صدقه بدهی. با اطمینان خاطر به وطنت برگرد. لزومی ندارد که تو مرا ببینی و یا من تو را ببینم.» سپس آن مرد رفت.

در سیره آمده است: یکی از یاران امام رضا تعجب کرد که چرا آن حضرت موقع بخشیدن چهره خود را از آن مرد پوشاند. اگر پول کمی بود، شاید این کار از روی شرم و حیا، کاری طبیعی بود. ولی امام رضا پول بسیاری به آن مرد داده بود. از این رو به امام رضا عرض کرد: شما خوبی کردید، پس چرا چهره‌تان را پوشاندید؟ فرمود: نگران بودم به خاطر برآوردن کردن نیاز، خواری گدایی را در سیمای آن مرد ببینم. آیا نشنیده‌ای که پیامبر خدا فرموده است: «اَلْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعِينَ حِجَّةً وَ اَلْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ اَلْمُسْتَتِرُ بِهَا مَغْفُورٌ لَهُ، نهان داشتن حسنه برابر هفتاد حسنه است و فاش کننده گناه مخذول است و نهان کننده آن آمرزيده است.»

 

والایی انسانی

این‌ها برخی از والایی انسانی است که امام رضا با بخشش، عطا و محبت به مردم بدان رسید. چون از نظر امام رضا کسی مؤمن نیست مگر این که دیگران از عطا، خیرات و انسانیت او برخوردار باشند. انسان مؤمن باید مانند خورشید باشد و به مردم روشنایی بخشد و باید بسان باران باشد و خیر و خوبی را به همه نازل نماید. او باید مانند چشمه‌سار باشد که هر جا رفت آبادانی به بار آورد. این کلام آن حضرت بیانگر همین واقعیت است. از ایشان سؤال شد: چه کسی بهترین زندگی را دارد؟ فرمود: «من حسن معاش غيره في معاشه؛ کسی که دیگران در زندگی خوب او حضور داشته باشند.» پرسیدند: «و من أسوأ الناس معاشـاً؟ چه کسی بدترین زندگی را دارد؟ پاسخ داد: کسی که غیر از خودش، کس دیگری در زندگی او حضور نداشته باشد.» سپس فرمود: «شرّ الناس من منع رفده، وأکل وحده؛ کسى که دیگران از زندگى او بهره‌ای ندارند و تنها خور است.» کسی که خودخواه است و به جز خود نمی‌اندیشد. احساس نمی‌کند که باید از او به دیگران خیری برسد.

 

چگونه امر ائمه(ع) را زنده کنیم؟

از این رو وقتی این مناسبت را احیا کرده‌ایم که ما نیز از فیض انسانی امام رضا(ع) برخوردار باشیم. او با این رفتار انسانی خود به دل‌ها و عقل‌های مردم راه یافت. ما در این مناسبت‌ها فقط به برگزاری جشن و سرور، زیارت و برگزاری جشن میلاد در شادی‌های آن‌ها و برگزاری مجالس عزاداری در مناسبت‌های غم و اندوهشان عادت کرده‌ایم. البته این کارها اشکالی ندارد و مایه خیر و برکت است. ولی اهداف واقعی احیا اتفاق نمی‌افتد، مگر این که به منطق امام رضا نیز باور پیدا کنیم. از آن حضرت سؤال شد: چگونه امر شما را احیا کنیم؟ فرمود: «یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا و یُعَلِّمُها النّاسَ، فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا؛ دانش‌های ما را فراگیرد و به مردم بياموزد. اگر مردم زیبایی‌های سخنان ما را می‌دانستند، از ما پيروى می‌کردند.»

در این مناسبت رو به آن حضرت می‌کنیم و با او عهد می‌بندیم که در زندگی خود مانند او باشیم تا سزاوار هواداری و وابستگی به ایشان شویم. باید مایه زینت او باشیم و باعث سرافکندگی او نشویم. از خداوند می‌خواهیم که در دنیا از زیارت و در آخرت از شفاعت آن حضرت ما را بهره‌مند فرماید که رستگاری بزرگ همین است.

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا! شما و خودم را توصیه می‌نمایم پذیرای ویژگی‌هایی شویم که امام رضا درباره مؤمن بدان اشاره کرده است: «اَلْخَيْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ وَ اَلشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ يَسْتَکثِرُ قَلِيلَ اَلْخَيْرِ مِنْ غَيْرِهِ وَ يَسْتَقِلُّ کثِيرَ اَلْخَيْرِ مِنْ نَفْسِهِ وَ لاَ يَسْأَمُ مِنْ طَلَبِ اَلْعِلْمِ طُولَ عُمُرِهِ وَ لاَ يَتَبَرَّمُ بِطُلاَّبِ اَلْحَوَائِجِ قِبَلَهُ اَلذُّلُّ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ اَلْعِزِّ وَ اَلْفَقْرُ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ اَلْغِنَى نَصِيبُهُ مِنَ اَلدُّنْيَا اَلْقُوتُ وَ اَلْعَاشِرَةُ وَ مَا اَلْعَاشِرَةُ لاَ يَرَى أَحَداً إِلاَّ قَالَ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي وَ أَتْقَى إِنَّمَا اَلنَّاسُ رَجُلاَنِ فَرَجُلٌ هُوَ خَيْرٌ مِنْهُ وَ أَتْقَى وَ آخَرُ هُوَ شَرٌّ مِنْهُ وَ أَدْنَى فَإِذَا رَأَى مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنْهُ وَ أَتْقَى تَوَاضَعَ لَهُ لِيَلْحَقَ بِهِ وَ إِذَا لَقِيَ اَلَّذِي هُوَ شَرٌّ مِنْهُ وَ أَدْنَى قَالَ عَسَى خَيْرُ هَذَا بَاطِنٌ وَ شَرُّهُ ظَاهِرٌ وَ عَسَى أَنْ يُخْتَمَ لَهُ بِخَيْرٍ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِک فَقَدْ عَلاَ مَجْدُهُ وَ سَادَ أَهْلَ زَمَانِهِ؛ به نيکى او اميدوارى باشد و از شر او ايمنى کمترين خوبى ديگران را بسيار شمارد و خوبى فراوان خود را اندک بيند در همه عمر خود از دانشجویی خسته نگردد و از مراجعه نيازمندان به نزدش سنگین‌دل نشود. خوارى را از سربلندى و تنگدستى را از ثروتمندى دوست‏تر دارد و بهره‏اش از دنيا همان خوراک روزانه باشد و دهم. چه دهمى؟ کسى را نه بيند مگر آنکه با خود گويد: از من بهتر و پرهيزکارتر است که مردم دو قسم بيشتر نيستند: مردمى که واقعاً از او بهتر و پرهيزکارتر هستند و قسم ديگرى که از او بدتر و پست‏تر هستند. پس چون کسى را بيند که از او بهتر است و پرهيزکارتر، براى او فروتنى کند تا مگر به مقام او برسد و چون کسى را که بدتر و پست‏تر از او است، ملاقات کند گويد: نيکى اين شخص در نهان است و بدى‏اش در عيان و شايد فرجام کارش خير باشد. پس چون چنين کرد، بزرگوارى‏اش والاتر شود و بر اهل زمان خود سرور گردد.»

امام رضا می‌خواهد تصویر رایجی را که از مؤمن در میان مردم شایع است تغییر دهد. مردم گمان می‌کنند که مؤمن کسی است که نماز بخواند، روزه بگیرد، حج برود، زکات بدهد و خمس خود را تحویل دهد. بلکه امام می‌فرماید مؤمن واقعی کسی است که در زندگی مردم نقش داشته باشد. امام از این هم فراتر می‌رود و می‌فرماید که مؤمن خیرخواه خود است و به اعمال اندک بسنده نمی‌نماید. بلکه خیر خواهد اطرافیان خود است و فقط جنبه‌های مثبت دیگران را می‌بیند.

ما نیز شدیداً نیاز داریم که این تصویر را تغییر دهیم. باید به ویژگی ایمان اعتمادی دوباره ببخشیم. چون تصویر انسان مؤمن واژگونه شده است و مردم گمان می‌کنند مؤمن کسی است که خودخواه، فاسد و متکبر باشد و به دیگران گمان بد داشته باشد. اگر به چنین باور و آگاهی رسیدیم، اعتماد را به مؤمنان بازخواهیم گرداند و خواهیم توانست در برابر چالش‌های بزرگی که فراروی‌مان قرار دارد، ایستادگی کنیم.

آیا دولت تشکیل می‌شود؟

از لبنان آغاز می‌کنیم. لبنانی‌ها همچنان به تشکیل قریب الوقوع دولت خوش‌بین هستند. اظهارات نخست وزیر نیز بیانگر همین خوش‌بینی است. شورای امنیت نیز به اجماع از جریان‌های سیاسی خواست که ضروری است که به سرعت دولت را تشکیل دهند؛ اما در عین حال دچار بدبینی نیز هستند. چون مشکلاتی که در گذشته باعث تأخیر در تشکیل دولت می‌شدند، الآن نیز به همان صورت هستند. تغییری در موضع‌گیری‌ها به وجود نیامده است. در این مرحله همه باید منتظر باشند و لبنانی‌ها چاره‌ای جز صبر و انتظار ندارند و به نظر می‌رسد که خوش‌بینی چون آرزویی در دل‌ها باقی بماند.

در این زمینه از نیروهای سیاسی می‌خواهیم که خیلی سریع از حالت بی‌تفاوتی و دست دست کردن خلاص شوند تا مردم امید و اعتماد خود را به سیاسیون و میهن از دست ندهند.

 

باید رابطه وجود داشته باشد

در همین زمان، بعد از تحولاتی که در سوریه به وجود آمده است و نشان می‌دهد که این کشور در حال برون‌رفت از بحران است، بحث روابط میان لبنان و سوریه دوباره مطرح شده است. البته این قضیه پرونده‌های خاص خود را هم دارد که باید مورد رسیدگی قرار گیرند؛ مانند موضوع آوارگان سوری که پیامدهای ناشی از آن دغدغه همه لبنانی‌هاست، باز شدن مرزها، نقل و انتقال زمینی و موضوعات دیگر. جدال در این زمینه همچنان ادامه دارد. برخی آن را امنیتی می‌دانند و معتقدند که نباید وارد مباحث سیاسی شود. چون راه حل سیاسی در داخل کشور سوریه و جامعه عرب شکل می‌گیرد. برخی دیگر به دنبال راه حل سیاسی برای این موضوع هستند و معتقدند که اگر موضوع آوارگان حل نشود، برای منافع لبنان و سوریه آثار و پیامدهای منفی در پی دارد. به ویژه این که هر گونه توافق در این زمینه، دیر باشد یا زود، در سایه توافق بین المللی صورت خواهد گرفت که پایان دادن به بحران سوریه را ضروری می‌دانند.

در این باره، صرف نظر از مواضع سیاسی گروه‌های مختلف درباره حوادث سوریه، ضروری می‌دانیم که از منظر واقعیت‌های سیاسی و منافع ملی با این قضیه برخورد شود. هیچ موضوعی نباید صرفاً از منظر امنیتی رسیدگی شود؛ بلکه جنبه‌های سیاسی آن نیز باید در نظر گرفته شود. برخی‌ها از قانونی بودن یا قانونی نبودن نظام سوریه حرف می‌زنند، اما تشخیص این موضوع باید به مردم سوریه واگذار شود که تصمیم گیرنده نهایی در این زمینه هستند. لبنانی‌ها باید بدانند که همه قضایای کنونی باید حل شوند. چون اگر حل نشوند، لبنان بزرگ‌ترین طرف زیان کننده در این قضیه خواهد بود.

 

کشت خشاش، راه حل یا خطر؟

در همین حال بحث و جدل درباره کشت خشاش ادامه دارد. چون برخی از مراکز و جریان‌های سیاسی خواستار کشت خشاش با اهداف پزشکی شده‌اند. چون آثار مثبتی برای وضعیت اقتصادی منطقه دارد. البته ما با هر اقدامی که باعث تقویت و توسعه وضعیت اقتصادی منطقه شود، موافق هستیم، اما پیامدها و آثار منفی آن برای جامعه نیز باید در نظر گرفته شود. چون خطر گسترش مصرف مواد مخدر بسیار روشن است. زیرا تضمین عدم استفاده شخصی، فروش و توزیع آن در میان جوانان آسان نخواهد بود.

ما موافق راه حل‌های سالم برای منطقه بقاع هستیم. باید ارائه خدمات به این منطقه بهتر شود، مشکلات توسعه‌ای آن حل شود و کشت‌های جایگزین که به مردم بقاع وعده داده شده است تقویت شوند. چون دولت به وظایف خود در قبال مردم این منطقه کاری صورت نداده است.

 

سوریه باید اعمال حاکمیت کند

به سوریه می‌رسیم. دولت سوریه به تثبیت حاکمیت خود در بیشتر مناطق به ویژه در جنوب این کشور ادامه می‌دهد. این مسئله باعث نگرانی کسانی شده است که نمی‌خواهند سوریه از درد و رنج‌های خود رهایی یابد و جایگاه پیشین خود را بازیابد. از این رو جنایت سبعانه‌ای که در سویدا روی داد و ده‌ها قربانی گرفت، سقوط هواپیماهای سوری توسط دشمن صهیونیستی و حملات هوایی به مناطق مختلف، همه در این راستا هستند.

ما معتقدیم تمام تلاش‌هایی که صورت می‌گیرد، چه از سوی دشمن صهیونیستی و چه جریان‌های تکفیری، به نتیجه نخواهد رسید. چون برای مردم سوریه روشن شده است که گزینه‌ای غیر از اتحاد و همکاری برای خاتمه دادن به این صفحه سیاه دردناک، رهایی کشورشان از بازیچه شدن به دست قدرت‌ها و تبدیل شدن سوریه به میدان درگیری میان قدرت‌ها ندارند.

 

تجاوزهای مداوم

به فلسطین اشغالی می‌رویم. تجاوزات ادامه دارد و محاصره غزه و کنترل گذرگاه‌ها طبق سلیقه دشمن صهیونیستی ادامه دارد. بهانه‌شان در این زمینه نیز هواپیماهای کاغذی و... است.

ما دست مردم فلسطین را می‌فشاریم که به رغم رنج ناشی از فشارهای داخلی و خارجی، با قهرمانی مثال‌زدنی خود همچنان در برابر طرح‌های دشمن ایستاده است. عملیاتی که در دیروز در کرانه غربی عملی شد، بیانگر همین ایستادگی است.

 

طولانی‌ترین ماه گرفتگی

در خاتمه، ما نیز با همه دنیا منتظر روی دادن پدیده طبیعی طولانی ماه گرفتگی قرن بیست و یک هستیم که ماه خونین نام گرفته است. این پدیده در لبنان ساعت 8:20 جمعه شب شروع خواهد شد و تا بعد از نیمه شب ادامه خواهد داشت. در این باره لازم است که به وظیفه دینی خود عمل کنیم و در این شب نماز آیات بخوانیم تا ضعف خود را در برابر خداوند احساس کنیم و از خداوند نیرو بگیریم و خداوند بهترین قدرتی است که می‌توانیم از او نیرو و قدرت بگیریم و جایگاه خود نزد خداوند را به یاد بیاوریم. چون ماه گرفتگی بزرگی نیز وجود دارد که خداوند بدان اشاره کرده است: «فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ * وَخَسَفَ الْقَمَرُ * وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ * يَقُولُ الْإِنْسَانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ». پس از خداوند درخواست رأفت، مهربانی و رضوان می‌نماییم.