* شرقى ها و به ويژه مسلمانان متهم اند كه اهميتى بيش از اندازه به پرده بكارت مى دهند. تحليل شما چيست؟

* شرقى ها و به ويژه مسلمانان متهم اند كه اهميتى بيش از اندازه به پرده بكارت مى دهند. تحليل شما چيست؟

* فكر نمى كنم مسأله چنان باشد كه اينان مى گويند. احاديثى داريم كه اصرار به ازدواج با دختر باكره دارد. اما مفهومش اين نيست كه بكارت حالتى مقدس باشد، بلكه از آن رواست كه دختر باكره اى كه پيش از اين ازدواج نكرده همدلى و صميميت و پيوستگى و دلبستگى بيشترى با شوهر خود - كه نخستين مرد زندگى اوست - دارد. طبيعى است انسانى كه اولين بار با انسان ديگرى ارتباط برقرار مى كند نسبت به كسى كه تجربه چنين ارتباطى را داشته احساسى متفاوت دارد.


البته انكار نمى كنيم كه سنت هاى اجتماعى مسأله بكارت را تا حد يك ارزش ارتقا داده و ازدواج با باكره را از آن رو كه ازاله بكارت او با نوعى خشونت همراه است و دليل نرينگى و مردى به شمار مى آيد، ترجيح مى دهد. اين گونه امور سنت ها و عرف هاى اجتماعى است و نه سنت هاى دينى.


اما از ديدگاه دينى، بكارت يكى از نمادهاى عفت است و در مقابل، ازاله بكارت در اثر زنا علامت بى عفتى است. اما اگر ازاله بكارت به طور طبيعى رخ داده باشد (در اثر ازدواج و يا ورزش و...) عدم بكارت امرى منفى و ناپسند نيست، چنان كه بكارت هم به شرحى كه گفتيم ارزشى مثبت به شمار نمى آيد.