* نظر شما درباره كسانى كه عيدهاى عمومى را مناسبتى براى بى بند و بارى و بدكارى قرار مى دهند، چيست؟

* نظر شما درباره كسانى كه عيدهاى عمومى را مناسبتى براى بى بند و بارى و بدكارى قرار مى دهند، چيست؟

* ايده اى به نام عيد در اسلام در دو مناسبت شكل يافته است و در هر دو مناسبت، برخاسته از مبناى اطاعت خدا و اخلاص و تسليم نسبت به او و خيرخواهى در راه اوست. در عيد فطر انسان مسلمان پس از انجام مسووليت شرعى روزه ماه رمضان، چنين روزى را جشن مى گيرد، زيرا موفق به اطاعت خداى سبحان و انجام تكليف روزه كه خدا بر او نهاده، شده است. اميرالمؤمنين(عليه السلام) از عيد فطر چنين ياد مى كند: «انّما هو عيد لمن قبل الله صيامه و قيامه و كل يوم لا يعصى الله فيه فهو عيد» «اين روز براى آن كه خدا روزه و قيام او به عبادت را پذيرفته است، عيد است و هر روزى كه خدا در آن معصيت نشود، عيد است.» بنابراين چنين عيدى كه جشن اطاعت و توفيق به اطاعت است، بايد به گونه اى برگزار شود كه تمام جزئيات آن مطابق روح اطاعت از خدا باشد. كسى كه در چنين مناسبتى معصيت خدا را مرتكب مى شود، از مفهوم و روح عيد به دور است.


اما عيد قربان، عيدى است كه خداوند در آن روز مى خواهد تا انسان با كشتن گوسفندى - به نيت قربت به خدا - به او تقرب حاصل كند. اين عيد نماد داستان ابراهيم و اسماعيل است كه خدا در قرآن از آن چنين ياد مى كند: (فلمّا بلغ معه السعى قال يا بنىّ انّى ارى فى المنام اَنّى اذبحك فانظر ماذا ترى قال يا ابت افعل ما تؤمر ستجدنى ان شاءالله من الصابرين* فلمّا اسلما و تلّه للجبين* و ناديناه ان يا ابراهيم* قد صدّقت الرؤيا انّا كذلك نجزى المحسنين* انّ هذا لهو البلاء المبين* و فديناه بذبح عظيم* و تركنا عليه فى الاخرين* سلام على ابراهيم* كذلك نجزى المحسنين*) «و وقتى با او به جايگاه «سعى» رسيد گفت: «اى پسرك من! من در خواب [چنين] مى بينم كه سر تو را مى برم پس ببين چه به نظرت مى آيد؟» گفت: «اى پدر من! آنچه را مأمورى بكن! ان شاءالله مرا از شكيبايان خواهى يافت.»( سوره صافات، آيه 102 و 110.) پس وقتى هر دو تن در دادند ‍[ و همديگر را بدرود گفتند] و [پسر] را به پيشانى بر خاك افكند، او را ندا داديم كه اى ابراهيم! رؤياى خود را حقيقت بخشيدى! ما نيكوكاران را چنين پاداش مى دهيم! راستى كه اين همان آزمايش آشكار بود! و او را در ازاى قربانى بزرگى باز رهانيديم و در ميان آيندگان براى او [آوازه نيك] به جاى گذاشتيم. درود بر ابراهيم! نيكوكاران را چنين پاداش مى دهيم.»


درمى يابيم كه اين عيد نماد قربانى اى است كه ابراهيم براى تقرب به خدا تقديم كرده و آمادگى ذبح فرزند خود را هم در اين راه داشته است. قربانى در شخصيتى چون اسماعيل نمود مى يابد كه آمادگى خود را براى اهداى خويش جهت ذبح شدن در راه خدا اعلام كرد. بنابراين عيد قربان، عيد اسلام و تسليم و تقرب عملى به خداست. طبيعى است كه چنين عيدى بايد نماياننده حضور اسلام در واقعيت انسان و در همه گفتارها و رفتارهايش باشد.


بنابراين، شيوه هايى كه دراعياد به كار گرفته مى شود بايد متناسب با فضاى معنويت و انسانيتى باشد كه انسان را از خدا دور نكند، بلكه به او نزديك گرداند تا سرور و شادمانى انسان به خاطر برخوردارى از نعمت هاى خدا و عناصر سعادتى باشد كه خدا به انسان بخشيده است.