* آيا حزب اسلامى همانند دولت اسلامى آزادى ايجاد رابطه با ديگر دولت ها و هسته هاى سياسى را دارد؟

* آيا حزب اسلامى همانند دولت اسلامى آزادى ايجاد رابطه با ديگر دولت ها و هسته هاى سياسى را دارد؟ با توجه به اين كه برخى بر اين كار اشكال مى گيرند و استدلال مى كنند كه امكانات و قدرت حزب كمتر از امكانات و قدرت دولت - به ويژه دولت هاى بزرگ - است.

* وقتى كه حزب يا جنبشى مى خواهد با ديگران رابطه برقرار كند بايد موقعيت اقدام خويش را بسنجد. آيا بى آن كه تحت سلطه برنامه ريزى ها و اقدامات ضد اسلامى اين دولت - غير اسلامى - درآيد فرصت همكارى با آن را دارد؟ يا اين كه حتى اگر دولت، اسلامى باشد ولى نقاط تمايزى بين اين حزب و آن دولت وجود داشته باشد كه ذوب شدن و تعامل از موضع ضعف به امور اساسى آسيب شديد مى رساند، بايد اصل ايجاد رابطه مورد مطالعه و بررسى قرار گيرد. چه بسا در نتيجه اين بررسى، برقرار نكردن هيچ گونه رابطه اى را ضرورى تشخيص دهيم تا در نتيجه رابطه موقعيت آن دولت تحكيم نشود. گاه هم نتيجه بررسى معكوس است.


بنابراين چنين امور تفصيلى درباره رابطه با دولت - اسلامى و غيراسلامى - وجود دارد و نمى توان خطوط جزيى آن را مشخص كرد. فقط خط كلى آن روشن است كه رعايت مصلحت اسلام و مسلمانان، در اين گونه روابط است.