19 رجب 1439 هـ برابر با 17 فروردین ۱۳۹۷ هـ و ٦/٤/٢٠١٨ م
مطالب مهم خطبه اول: پدیده رشوه / چرا اسلام رشوه را قبول ندارد؟ / سرانجام رشوه گیرندگان / آیا حاکم هدیه را میپذیرد؟ / چاره اندیشی برای رشوه.
مطالب مهم خطبه دوم: آیا ذکر استغفار کافی است؟ / انتخابات، رقابت یا درگیری؟ / کنفرانس سیدر / خطر عقبنشینیها / رویاروییهای روز زمین.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالى در کتاب عزيز خود میفرماید: «وَلَا تَأْکلُوا أَمْوَالَکمْ بَيْنَکمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُکامِ لِتَأْکلُوا فَرِيقاً مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» صدق الله العظيم.
وقتی اسلام دعوت خود را آغاز کرد، مبارزه با فساد در اشکال و انواع آن را در اولویت کاری خود قرار داد. قرآن کریم نیز در آیات متعددی به این امر اشاره دارد: «وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ»، «وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا» و «إِنَّ اللهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ» اوج این فرمایشات را نشان میدهد.
پدیده رشوه
یکی از بارزترین فسادهایی که جوامع و کشورها با آن دست به گریبان هستند، پدیده رشوه است. رشوه یعنی خرج کردن پول و منفعت برای جلوگیری از حق، تثبیت باطل، تجاوز از قانون یا نظم، به دست آوردن ناحق پول یا فرصت کاری یا تغییر و تبدیل باورها. این پدیده ممکن است حتی در تصمیمگیریهای سیاسی، اقتصادی، اداری، دینی، قانونگذاری و قوانین نیز دخالت نماید. رشوه شامل خرج کردن پول یا منفعت برای تثبیت حق، جلوگیری از ظلم در حق افراد و دادن رشوه به کسانی که به مسئولیتهای خود عمل نمیکنند یا برای گرفتن رشوه کار مردم را به تأخیر میاندازند، به منظور به جریان انداختن امور و تعاملات نمیشود. در این گونه موارد شاید دادن رشوه مجاز باشد، اما به شرطی که به دست آوردن حقوق، دفع ظلم یا به جریان انداختن معاملات منوط به آن باشد. ولی به این معنا نیست که گرفتن رشوه برای این افراد مجاز باشد؛ زیرا وظیفه آنان این است که بدون ما به ازا، حق مردم را بدهند، از ظلم جلوگیری کنند و به مسئولیتهای خود عمل نمایند.
روشن است که اگر پدیده رشوه در عرصههای مختلف در جامعه گسترش یابد و به یکی از ویژگیهای آن تبدیل شود، عدالت آسیب خواهد دید، قوانین تعطیل خواهند شد، حقایق وارونه خواهند گردید، حقوق ضایع خواهند شد، اموال عمومی به هدر خواهند رفت و انسانهای ناشایست در مناصب و موقعیتهای تصمیمگیری و مسئولیت قرار خواهند گرفت و افراد شایسته از این موقعیتها دور خواهند شد و صاحبان زر و زور مراکز تصمیمگیری را در اختیار خواهند گرفت.
اگر واقعیتها مورد بررسی قرار گیرد، در خواهید یافت که رشوه آسیبهای جدی به منافع جامعه وارد کرده است. چون رشوه یکی از عوامل گسترش مواد مخدر برای مسموم کردن عقلها و جانها، قاچاق سلاح برای فتنه افروزی، فروش داروهایی که برای درمان بیماریها مفید نیستند، ساختن پلها، راهها و ساختمانهایی که استانداردهای لازم را ندارند، است.
وقتی از رشوه سخن میگوییم، منظور ما فقط انتقال پول از رشوه دهنده به رشوه گیرنده نیست. هر چند که پرداخت پول یکی از بارزترین نمودهای رشوه است. بلکه ارائه خدمت، تکریم نابجا، حل مشکلات، نجات دادن از ورطهای که در آن گرفتار آمده است، مدح کردن، مثل کسانی که صاحبان نفوذ و حاکمیت را مورد مدح و ستایش خود قرار میدهند تا به خواستههای خود برسند نیز میشود. رشوه وقتی جنبه خطرناکتری به خود میگیرد که رشوه گیرنده علنی و بدون این که خجالت بکشد بر سر مبلغ رشوه، با رشوه دهنده چانه بزند.
چرا اسلام رشوه را قبول ندارد؟
با توجه به آثار و نتایج شوم رشوه، اسلام خیلی قاطع و روشن این پدیده را محکوم و نفی مینماید و آن را از گناهان کبیره محسوب مینماید. اسلام هم به رشوه دهنده هشدار میدهد که باعث و بانی این پدیده است، سپس به رشوه گیرنده هشدار میدهد و در نهایت به دلال و واسطه رشوه دهند و رشوه گیرنده در این زمینه هشدارهای لازم را میدهد. این هشدار در آیات متعددی آمده است که یکی از آنها آیهای است که در ابتدای سخن تلاوت کردیم: «وَلَا تَأْکلُوا أَمْوَالَکمْ بَيْنَکمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُکامِ لِتَأْکلُوا فَرِيقاً مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ». این آیه نسبت به رشوه هشدار میدهد. چون ذات رشوه، روشها و نتایج آن همگی خوردن مال به باطل است. همینطور این آیه از ربانیون و علمای یهود میخواهد در برابر کسانی که حقایق را وارونه جلوه میدهند و اموال مردم را میخورند ایستادگی نمایند. همینطور از آنان میخواهد برای کسب رضایت حاکمان یا رسیدن به چیزی که شایستگی آن را ندارند یا ظلم به مردم، به حاکمان پول ندهند. قرآن کریم از این پدیده به سحت تعبیر مینماید. سحت چیزی است که انجام آن موجب ننگ و سرافکندگی است. از آن روی از رشوه به سحت تعبیر شده است که حسنات را از بین میبرد و عامل آن را هلاک میگرداند. این آیه کریمه نیز در تبیین این امر میفرماید: «لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَکلِهِمُ السُّحْتَ». خداوند یهود را نیز محکوم مینماید؛ زیرا آنان «سَمَّاعُونَ لِلْکذِبِ أَکالُونَ لِلسُّحْتِ».
سرانجام رشوه گیرندگان
متنهای بسیاری سرنوشت رشوه دهنده و رشوه گیرنده را روشن کرده است. در حدیث آمده است: «لعن الله الرَّاشي والمُرْتَشِي؛ خداوند رشوه دهنده و رشوه گیرنده را لعنت کرده است.» در حدیث دیگری آمده است: «الرّاشي والمرتشي في النّار؛ رشوه دهنده و رشوه گیرنده در آتش هستند.»
در حدیث آمده است: «إيّاکم والرَّشوة، فإنَّها محض الکفر، ولا يشمّ صاحب الرَّشوة ريح الجنَّة؛ از رشوه بپرهيزيد که کفر خالص است و صاحب رشوه بوى بهشت را استشمام نمیکند.» این احادیث بیان میدارند که ممکن نیست ایمان، رحمت الهی و رسیدن به بهشت با رشوه جمع شود. فرقی ندارد که رشوه کم باشد یا زیاد.
از این رو امام علی(ع) به کسانی که عهدهدار تصمیمگیری و مسئولیت میشوند هشدار میشوند که به این امر دچار نشوند: «وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّهُ لَا يَنْبَغِي أَنْ يَکونَ الْوَالِي عَلَى الْفُرُوجِ وَ الدِّمَاءِ وَ الْمَغَانِمِ وَ الْأَحْکامِ وَ إِمَامَةِ الْمُسْلِمِينَ الْبَخِيلُ... وَ لَا الْمُرْتَشِي فِي الْحُکمِ، فَيَذْهَبَ بِالْحُقُوقِ وَ يَقِفَ بِهَا دُونَ الْمَقَاطِعِ؛ شما دانستهاید، که سزاوار نيست کسى که بر ناموسها و جانها و غنیمتها و احکام مسلمين ولايت دارد و پيشوايى مسلمانان بر عهده اوست، مردى بخيل و تنگ چشم باشد... و نه کسى که در داورى رشوه میستاند تا رشوه گيرنده حقوق مردم را از ميان برده و در بيان احکام و حدود الهى توقف نمايد.»
آیا حاکم هدیه را میپذیرد؟
اسلام بر تشدید منع رشوه بسنده نمینماید بلکه تمام راههای نفوذ را نیز به روی آن مسدود میکند. به همین دلیل قبول هدیه توسط مسئولان را منع و حرام نموده است. چون این کار آغاز فساد حاکمان است و باعث میشود که آنان به اسیران صاحبان هدیه تبدیل شوند. در تاریخ آمده است که پیامبر خدا(ص) فردی را به یکی از مناطق اعزام داشت. وقتی برگشت اموالی با خود داشت و عرض کرد: این برای شما و این هم برای من. میخواست بگوید مالی که با خود دارم، هدیه است. پیامبر خدا(ص) و با ایراد خطبهای فرمود: «مَا بَالُ عَامِلٍ أَبْعَثُهُ، فَيَقُولُ: هَذَا لَکمْ وَهَذَا أُهْدِيَ إِلَيَّ، أَفَلا قَعَدَ فِي بَيْتِ أَبِيهِ وَبَيْتِ أُمِّهِ حَتَّى يَنْظُرَ أَيُهْدَى إِلَيْهِ أَمْ لا؟! وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، لا يَأْخُذُ مِنْهَا شَيْئاً، إِلا جَاءَ بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَحْمِلُهُ عَلَى رَقَبَتِهِ، إِمَّا بَعِير لَهُ رُغَاءٌ، أَوْ بَقَرَةٌ لَهَا خُوَارٌ، أَوْ شَاةٌ تَيْعَرُ. ثُمَّ رَفَعَ يَدَيْهِ حَتَّى رُئِيَ بَيَاضُ إِبِطَيْهِ، فَقَالَ: اللَّهُمَّ هَلْ بَلَّغْتُ؛ چه شده است من او را به مأموریت فرستادهام او میگوید: این از شما و این هم از من که به من هدیه داده شده، مگر او در وسط خانه پدر و مادرش نشسته بود و منتظر هدیه بود که برایش هدیه آوردند، به خدا قسم هیچ چیزی از آنها را برنمیدارد، مگر اینکه روز قیامت بر او سنگینی میکند و در روز قیامت مانند شتر و گاو و گوسفند صدای مخصوص به آنها را درخواهد آورد. سپس دو دستش را بلندش کرد به گونه ای که سفیدی زیر بغل آن حضرت معلوم شد و فرمود: بار خدایا! آیا ابلاغ کردم؟»
همین واقعیت در کلام امیرالمؤمنین(ع) نیز آمده است. فردی که مسئولیتی داشت نزد آن حضرت آمد و هدیهای آورد. امام علی(ع) فریاد کشید و فرمود: «أَ عَنْ دِينِ اللَّهِ أَتَيْتَنِي لِتَخْدَعَنِي أَ مُخْتَبِطٌ أَنْتَ أَمْ ذُو جِنَّةٍ أَمْ تَهْجُرُ وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِيتُ الْأَقَالِيمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاکهَا عَلَى أَنْ أَعْصِيَ اللَّهَ فِي نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِيرَةٍ مَا فَعَلْتُهُ وَ إِنَّ دُنْيَاکمْ عِنْدِي لَأَهْوَنُ مِنْ وَرَقَةٍ فِي فَمِ جَرَادَةٍ تَقْضَمُهَا مَا لِعَلِيٍّ وَ لِنَعِيمٍ يَفْنَى وَ لَذَّةٍ لَا تَبْقَى نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ سُبَاتِ الْعَقْلِ وَ قُبْحِ الزَّلَلِ وَ بِهِ نَسْتَعِينُ؛ آمدهاى از راه دين خدا فريبم دهى يا دستگاه فکر و انديشهات به هم خورده، يا ديوانهاى و يا بیهودهگویی. به خدا قسم اگر هفت اقليم را با آنچه زير آسمانهای آنهاست به من بدهند تا خداوند را با ربودن پوست جوى از دهان مورچهاى معصيت کنم به چنين کارى دست نمىزنم و بىشک دنياى شما نزد من از برگى که در دهان ملخى است و آن را مىجود خوارتر است. على را با نعمتى که از دست مىرود و لذّتى که باقى نمىماند چه کار از خواب عقل و زشتى لغزش به خدا پناه مىبريم و از او يارى مىطلبيم.»
در تاریخ آمده است که پیامبر خدا(ص) عبدالله بن رواحه را به سوی یهودیان فرستاد تا آن چه را باید به بیت المال بپردازند، حسابرسی کند. یهودیان نیز مقداری از زر و زیور زنان خود را برای او آوردند و گفتند: اینها برای تو، اما در سهم ما تخفیف بده. عبدالله بن رواحه گفت: ای یهودیان! رشوهای که شما آوردهاید، سحت است و باطل و من آن را نمیگیرم. یهودیان گفتند: آسمانها و زمین نیز بر همین استوار شده است.
بنابراین از نظر اسلام، هدایایی را که به حاکمان، قاضیان، کارکنان ادارات، گمرکها، فرودگاهها و نظایر آن داده میشود، نباید گرفت. مگر این که بدون توجه به این که او مسئول است، موقعیت و وظیفهای دارد و به خاطر منظورهای دیگر داده شود که این نیز به بررسی و تحقیق نیاز دارد.
چاره اندیشی برای رشوه
درمان رشوه باید از علل و ریشههای آن آغاز شود. علت و انگیزه اصلی گسترش رشوه، ضعف انگیزههای دینی و اخلاقی، حرص و بخل است که فقدان دستگاههای نظارتی و فساد فزاینده در جامعه به آن کمک مینماید.
از این رو درمان این بیماری خطرناک به تقویت نظارت اداری برای جلوگیری از رشوه و بازخواست و قطع ارتباط با رشوه گیرندگان نیاز دارد. ولی چیزی که باید برای آن تلاش به خرج داد این است که رشوه دهند، رشوه گیرنده و واسطه میان آن دو، بدانند که با این کار چقدر به سلامت، امنیت و عدالت جامعه آسیب میزنند. باید متوجه شوند که رشوه خواری توهین به خودشان است و باعث سقوط، بداخلاقی و آسیب دیدن امانتداری میشود و آنان باید به خاطر کارهای فسادآلود خود در برابر خداوند متعال حساب بدهند. خداوندی که فساد را دوست ندارد و به فاسدان بیم هلاکت و نابودی داده است. به آنان فرموده است که اگر با این کار در پی رسیدن به مال و موقعیت هستند باید بدانند که همه چیز به دست خداست: «قُلِ اللَّهُمَّ مَالِک الْمُلْک تُؤْتِي الْمُلْک مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْک مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِک الْخَيْرُ إِنَّک عَلَى کلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ». خداوند حرام را راه کسب روزی و رسیدن به دنیا قرار نداده است. آنان نیز اگر از راه حرام به مال و منالی برسند، برکت ندارد. چون در حدیث آمده است: «أَلا إِنَّ الرُّوحَ الْأَمِینَ نَفَثَ فِی رُوعِی أَنَّهُ لا تَمُوتُ نَفْسٌ حَتَّى تَسْتَکمِلَ رِزْقَهَا فَاتَّقُوا الله وَ أَجْمِلُوا فِی الطَّلَبِ وَ لا یَحْمِلَنَّکمُ اسْتِبْطَاءُ شَیْ ءٍ مِنَ الرِّزْقِ أَنْ تَطْلُبُوهُ بِشَیْ ءٍ مِنْ مَعْصِیَةِاللهِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لا یُنَالُ مَا عِنْدَهُ إِلاّ بِطَاعَتِهِ، قَدْ قَسَّمَ الْأَرْزَاقَ بَیْنَ خَلْقِهِ فَمَنْ هَتَک حِجَابَ السَّتْرِ وَ عَجَّلَ فَأَخَذَهُ مِنْ غَیْرِ حِلِّهِ قُصَّ بِهِ مِنْ رِزْقِهِ الْحَلَالِ وَ حُوسِبَ عَلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛ بدانید که جبرائیل در روح من دمید که هیچکس نمیمیرد مگر اینکه رزقش را به طور کامل به دست میآورد، پس تقوای الهی پیشه کنید و در طلب رزق، حریص نباشید و دیر رسیدن رزق، شما را جهت به دست آوردن آن به معصیت خدا نیندازد، چرا که آنچه در نزد خدای تعالی است به دست نمیآید، مگر به طاعت، حقیقت این است که خداوند ارزاق را بین خلقش تقسیم نمود، پس هرکس به حریم الهی بیحرمتی کند و عجله نماید و از طریق غیر حلال آن را به دست آورد، رزق حلالش قطع میشود در حالی که حساب آن رزق حرام را باید در قیامت پس دهد.»
و این یکی از بابهای امر به معروف و نهی از منکر است که از خداوند میخواهیم به ما توفیق آن را عنایت فرماید تا از نعمت صلاح و صالحان برخوردار شویم و از فساد و مفسدان نجات یابیم.
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را در این ماه، ماه رجب، به استغفار بسیار توصیه مینمایم. چون از پیامبر خدا(ص) روایت شده است: «رجب شهر الاستغفار لأمّتي، فأکثروا فيه الاستغفار؛ رجب ماه استغفار امت من است. پس در آن بسیار استغفار کنید.»
آیا ذکر استغفار کافی است؟
روایت شده است که امیرالمؤمنین(ع) شنید فردی در حضور او استغفر الله می گوید. به او فرمود: «أ تَدْرِي مَا الِاسْتِغْفَارُ؟ الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّيِّينَ وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَي سِتَّةِ مَعَانٍ أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَي مَا مَضَي وَ الثَّانِي الْعَزْمُ عَلَي تَرْک الْعَوْدِ إِلَيْهِ أَبَداً وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّيَ إِلَي الْمَخْلُوقِينَ حُقُوقَهُمْ حَتَّي تَلْقَي اللَّهَ أَمْلَسَ لَيْسَ عَلَيْک تَبِعَةٌ وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَي کلِّ فَرِيضَةٍ عَلَيْک ضَيَّعْتَهَا فَتُؤَدِّيَ حَقَّهَا وَ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَي اللَّحْمِ الَّذِي نَبَتَ عَلَي السُّحْتِ فَتُذِيبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّي تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ وَ يَنْشَأَ بَيْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِيدٌ وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِيقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ کمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِيَةِ فَعِنْدَ ذَلِک تَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ؛ آیا مىدانى معناى استغفار چيست؟ استغفار درجه والامقامان است و داراى شش معنا است، اوّل: پشيمانى از آنچه گذشت؛ دوّم: تصميم به عدم بازگشت؛ سوّم: پرداختن حقوق مردم چنانکه خدا را پاک ديدار کنى که چيزى بر عهده تو نباشد؛ چهارم: تمام واجبهاى ضايع ساخته را به جا آورى؛ پنجم: گوشتى که از حرام بر اندامت روييده، با اندوه فراوان آب کنى، چنانکه پوست به استخوان چسبيده گوشت تازه برويد؛ ششم: رنج طاعت را به تن بچشانى چنانکه شيرينى گناه را به او چشانده بودى، پس آنگاه بگويى: استغفر اللَّه!»
بنابراین استغفار، عبارتی نیست که گفته شود؛ دعایی نیست که بالا رود. استغفار این است که انسان خود را از پیامدها و آثار گناهان و معاصی گذشته خود، واجباتی که انجام نداده و در حقوق الهی کوتاهی کرده است، رها کند.
یکی از زیباترین لحظات زندگی انسان این است که احساس کند خداوند بعد از خشم گرفتن، از او رضایت دارد، بعد از گناهانش او را بخشیده است و بعد از کوتاهیهایش او را پذیرفته است. پس هیچ کس نباید این فرصت را از دست بدهد. همان طور که خدا وعده داده است، راه رسیدن به محبت الهی همین است. وقتی خداوند محبوب زندگیمان شد، طبیعی است که در برابر چالشها از توان و قدرت بیشتری برخوردار خواهیم شد.
انتخابات، رقابت یا درگیری؟
از لبنان آغاز میکنیم که صحبتهای انتخاباتی همچنان بر آن غلبه دارد و با نزدیک شدن زمان انتخابات این صحبتها شدت میگیرد. آن چه دیده میشود افزایش رقابتها میان جریانهای سیاسی کارآمد و تصمیم گیرنده که سعی دارند دستاوردهای خود را حفظ کنند و حضور خود را تثبیت نمایند با جریانهایی است که سعی دارند این دیوار بزرگ را بشکافند و در پارلمان جایگاهی برای خود دست و پا کنند. چون قانون چنین فرصتی را برای آنها فراهم کرده است. این هم از مزایای قانون جدید است که اجازه میدهد هر چند به نسبت نه چندان زیاد، خون تازهای وارد عرصه سیاسی کشور شود. به رغم این که صحنه سیاسی کشور به این خون شدیداً نیاز دارد. چون بدون دمیدن خون تازه در رگهای عرصه سیاسی کشور یا بدون مخالفان کارآمدی که نظارت کند، محاسبه نماید و حقایق را برای مردم کشف کند و با هم به مصاف مشکلات بروند، حیات سیاسی وجود نخواهد داشت.
هر چند که ما در لبنان فاصله چندانی میان موافقان و مخالفان مشاهده نمیکنیم، بلکه موافقان انتقادات بیشتری به مخالفان دارند. در این زمینه بر اهمیت رقابت تأکید میکنیم، ولی خواهش میکنیم که این رقابت به درگیری تبدیل نشود که در آن از تمام ابزارهای حرام از نظر دینی و اخلاقی استفاده شود و تمام غرایز طایفهای، مذهبی، قبیلهای و منطقهای بسیج گردد. بلکه شایسته است رقابت بر سر ارائه طرحهایی برای حل مشکلات فزاینده کشور باشد. کشوری که از چالشهای بیرونی چون تهدیدات دوامدار دشمن صهیونیستی، چالشهای پیرامونی و چالش وضعیت بحرانی اقتصادی، فساد و اختلاس رنج میبرد.
زمان آن فرا رسیده است که همه جریانهای سیاسی از اظهار نظرهای ویرانگری که در تجمعات شاهد، تلویزیونها و شبکههای اجتماعی آن هستیم دست بردارند. این گفتمان وحدت اسلامی، همزیستی مسلمان و مسیحی و وحدت ملی را نابود میکند و به سمت گفتمان وحدت و سازندگی بروند.
به کسانی که با تغییر دادن نمایش سیاسی یا بیان خواستهها و آرزوهای مردم، بار دیگر به مردم وعده میدهند، میخواهیم که صادق باشند. چون این چیزهایی که میگویند در خاطر مردم ثبت و ضبط خواهند شد و مردم بار دیگر گزیده نخواهند شد؛ بنابراین کسانی که وعدهای میدهند باید به وعده خود وفا کنند و کسانی که چنین توانایی ندارند خود را به زحمت نیندازند.
کنفرانس سیدر
در چنین شرایطی کنفرانس سیدر برای حمایت از لبنان برگزار میشود. ما هر کنفرانسی را که لبنان را از بحران خارج کند و مشکلات اقتصادیاش را حل کند، مثبت تلقی میکنیم، اما نگرانی ما همان نگرانیهای گذشته است. نگرانیم که این کنفرانس مانند کنفرانسهای گذشته به حمایت از لبنان نینجامد و با اعمال شرایط سیاسی یا تحمیل بارهای اضافی غیرقابل تحمل باعث افزایش رنجهای آن شود. در این صورت بر میزان دیون لبنان افزوده میشود، بدون این که استفاده خوبی از آن صورت گیرد و مانند وامهای پیشین به جیب فاسدان بریزد.
با توجه به پیشبینیهایی که از نتایج این کنفرانس داریم، تأکید میکنیم باید از هر تعهدی که باعث افزایش رنجهای کشور میشود یا هدف از آنها تأکید بر باقی ماندن آوارگان سوری در کشور پرهیز کنند. هر چند که ضروری است برای تحمل بار این آوارگان، از لبنان حمایت شود.
خطر عقبنشینیها
در همین زمان و در جایی دیگر، بیشتر مسئولان عربی و خلیج فارسی اظهار آمادگی خود را برای دادن امتیازهای بیشتر از حقوق مردم فلسطین به رژیم صهیونیستی نشان میدهند. تأکید میکنند که اسرائیلیها حق دارند وطن داشته باشند. رهبران صهیونیستی این اظهار نظرها را با وعده بالفور برابر میدانند و اظهار میدارند که اعراب و فلسطینیها منافع مشترک بسیاری دارند؛ اما در برابر اینها نمیشنویم که صهیونیستها از آمادگی برای دادن حداقل حقوق فلسطینیها حرفی به میان آورند.
روشن شده است که همه این همه سخاوت سیاسی و مالی نسبت به ایالات متحده، همه برای راضی کردن دولت آمریکاست که جز به باجگیریهای میلیاردی از دولتهای خلیج فارس راضی نمیشود؛ زیرا دولت آمریکا جز این دریچه به کشورهای خلیج فارس نمینگرد. آیا همین ترامپ نگفت که از سوریه عقب نشینی خواهد کرد؛ اما وقتی به او اعتراض کردند که این کار به سود ایران است، موافقت کرد که نیروهای آمریکایی در سوریه باقی بماند و اظهار داشت: کشورهای عربی باید هزینههای باقی ماندن در سوریه را بپردازند. همه اینها نشان میدهد که هدف او از این تهدیدات، کسب درآمدهای بیشتر است.
رویاروییهای روز زمین
به فلسطین میرسیم. باید در کنار غزهای بایستیم که با شانزده شهید خود وداع کرد و تعداد مجاهدان و مبارزانی که در راهپیمایی بازگشت به فلسطین مجروح شدند به صدها نفر رسید. ما این ایستادگی قهرمانانه در روز زمین، فداکاریها و ابداع روشهای جدید را که با تجمع عظیم مردم در مرزها موجب هراس دشمن شده است، به مردم فلسطین تبریک میگوییم. تجمعاتی که دشمن میخواهد تکرار نشود.
راهپیماییهای روز دشمن سیاستهای دشمن را رسوا کرد. چون دشمن برای مقابله با حق فلسطینیها دست به کشتار زد. راهپیماییهایی که عنوان آن حق بازگشت است. قطعنامه شماره ۱۹۴ مجمع عمومی سازمان ملل متحد این حق را مورد تأکید قرار داده و به این راهپیماییها مشروعیت کامل قانونی داده است. این قطعنامه فرصت بزرگی برای دنیا و افکار عمومی جهان است تا در کنار مردم فلسطین بایستند و محاصره اسرائیل را تشدید کنند. چون غیر از رژیم صهیونیستی دولتی وجود ندارد که درباره حق بازگشت مجادله کند.
ما از همه مناطق فلسطین اشغالی میخواهیم که در کنار غزه بایستند و با هم بار سنگین این مقابله را به دوش بکشند. تا دشمن احساس کند که از هر سوی مورد تهدید قرار دارد. با این کار، همه به وظیفه خود عمل خواهند کرد و ما نیز گامهای مهمی را برای تحقق وحدت فلسطینی برخواهیم داشت. چیزی که سیاسیون از انجام آن عاجز ماندند. باید معامله قرن را که بسیاری از سیاسیون از رویارویی با آن ترس دارند، ساقط کنیم.
ما اطمینان داریم که فلسطین با ایستادگی مردم و فداکاری فرزندان خود قدرتمند است و با برنامهریزی، صبر، ایستادگی میتواند به موفقیتهای بسیاری برسد.