21 جمادى الثانی 1439 هـ برابر با 18 اسفند 1396 هـ و 9/٣/٢٠١٨ م
مطالب مهم خطبه اول:کوثر، منت الهی بر پیامبر / منظور از کوثر چیست؟ / زهرا(س) تبلور خوبیها / اهمیت دعا برای دیگران / نهادینه کردن خوبیها.
مطالب مهم خطبه دوم: انتخابات و سرنوشت میهن / چه کسانی راست میگویند؟ / بحران وامهای مسکن / مناسبتها و تأملات.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالى در کتاب عزيز خود میفرماید: «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ* فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ* إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» صدق الله العظيم.
کوثر، منت الهی بر پیامبر
در این سوره خداوند سبحانه و تعالی به واسطه اعطای کوثر بر پیامبر خود منت مینهد. کوثر از کثرت گرفته شده است و در لغت به معنای خیر بسیار است و طبیعی است که چنین خیر بسیاری، ایجاب میکند که پیامبر خدا سپاسگزار باشد. چون هر نعمتی را شکری باید تا چه رسد به نعمتی این قدر بزرگ. خداوند عزوجل از پیامبر میخواهد با دو کار از او تشکر کند. میفرماید: «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ».
اول – نماز است. انسان با نماز خواندن از خداوند عزوجل شکرگزاری مینماید. چون یکی از اهداف نماز خواندن سپاسگزاری از خداوند متعال است. از این رو زمانی که به پیامبر خدا عرض شد: «چرا نماز میخوانید در حالی که خداوند گناهان گذشته و آینده شما را آمرزیده است؟» فرمود: «أفلا أكون عبداً شكوراً؛ آیا بنده سپاسگزاری نباشم؟»
دوم- امر دیگری که نشان دهنده سپاسگزاری است، نحر است. برای نحر دو تفسیر وجود دارد. یکی این که در هنگام تکبیر گفتن، انسان دستان خود را تا بناگوش بالا ببرد. بالا بردن دستان تا موضع نحر، کاری صوری و ظاهری نیست. بلکه محتوا و مفهوم خاص خود را دارد؛ یعنی انسانی که تکبیر میگوید، اعلام میدارد که رویکرد او در زندگی به سوی خداوند است و او غیر از خداوند رویکرد دیگری ندارد و همه چیز را پشت سر خود انداخته است.
تفسیر دیگر از نحر، ذبح شتر و تقسیم کردن گوشت آن در میان فقرا و نیازمندان است. این که از میان انواع قربانیها، شتر انتخاب شده، به این دلیل است که عربها شتر را گرامی دارند و جز به خاطر تحقق هدف بزرگی که سزاوار این ایثار بسیار است، شتر قربانی نمیکنند.
منظور از کوثر چیست؟
ولی این سؤال همچنان باقی است: خداوند چه خیری به پیامبر خود عطا کرده است که سزاوار این منت نهادن باشد؟ در این باره مفسران نظرات گوناگونی دارد. برخی کوثر را جاودانگی و ماندگاری دین اسلام تفسیر کردهاند. این که به رغم همه دشواریها و چالشهایی که فراروی اسلام قرار داشت و قرار خواهد داشت، اسلام جاودانه خواهد ماند. برخی دیگر مراد از کوثر را نبوت و قرآن کریم دانستهاند. برخی دیگر به شفاعت تفسیر کردهاند. برخی دیگر گفتهاند که در بهشت نهری است که مخصوص پیامبر خداست. برخی دیگر نیز اظهار داشتهاند که منظور از کوثر کثرت نسل و فرزندان است؛ اما همه اینها برای پیامبر خدا تحقق یافته است.
ولی برجستهترین این نظرات آن است که خیر در وجود مبارک حضرت زهرا(س) تبلور یافته است. چون این سوره در پاسخ به مشرکان قریش نازل شد که به پیامبر طعنه ابتر بودن میزدند. ابتر به کسی میگویند که فرزند پسر ندارد و به نظر آنان کسی که فرزند پسر نداشته باشد، خیر و خوبی ندارد. چون در زندگی حامی و پشتیبانی ندارد و بعد از مرگ، یاد او نیز از میان میرود.
اما این سوره به جایگاه رفیع فاطمه زهرا(س) در نزد خداوند اشاره دارد. به نحوی که خداوند به خاطر او، بر پیامبرش منت میگذارد و منطق جاهلانی را که معتقدند دختران هیچ گونه حضور و نقشی ندارند و ولادت دختر را به فال بد میگرفتند، رد مینماید.
حضرت زهرا(س) در زندگی خود، تجسم خیر کثیر برای پیامبر بود. چون او برای پیامبر، مادر بود، حامی دینش بود، یار و یاور او در انجام مسئولیت بود، بعد از رحلت پیامبر نیز، خیر کثیر بود و چون کوه برای حفظ رسالتی که پیامبر به خاطر آن رنجهای بسیار دید، ایستادگی کرد و دین خدا را از انحراف مصون نگاه داشت. فاطمه زهرا(س) به واسطه ذریه پاک خود، برای پیامبر خیر کثیر بود. با این ذریه پاک که از نسل فاطمه و علی هستند، رسالت پیامبر ادامه یافت و از انحراف و نابودی در امان ماند. فاطمه(س) به واسطه علم، عمل، رفتار، موضعگیریها و سخنانش برای مردم پیرامون خود نیز خیر بسیار بود.
زهرا(س) تبلور خوبیها
امروز به مناسبت سالروز میلاد مبارک ایشان که دیروز 20 جمادی الثانی بود، میخواهیم به برخی از نشانهها و علائم این خیر اشاراتی داشته باشیم. فرزندش امام حسن(ع) با اشاره به این خیر کثیر میفرماید: «رَأَیْتُ أُمِّی فَاطِمَةَ ع قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا لَیْلَةَ جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاکِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّیهِمْ وَ تُکْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِهَا بِشَیْءٍ فَقُلْتُ لَهَا یَا أُمَّاهْ لِمَ لَا تَدْعِینَ لِنَفْسِکِ کَمَا تَدْعِینَ لِغَیْرِکِ فَقَالَتْ یَا بُنَیَّ الْجَارَ ثُمَّ الدَّارَ؛ مادرم فاطمه را در شب جمعهای دیدم که در محرابش ایستاده بود و پیوسته در حال رکوع و سجده بود تا اینکه روشنایی صبح نمایان شد و از او شنیدم که برای مردان و زنان مؤمن دعا میکرد و با اسم آنان را نام میبرد و برایشان زیاد دعا میکرد ولی برای خویش چیزی نمیخواست پس به او گفتم: مادرم چرا آنگونه که برای دیگران دعا میکنی برای خود دعا نمیکنی؟ و او گفت پسرم اول همسایه بعد خانه.»
با این سخن، فاطمه(س) خیری را که در ازای همسایگان خود احساس میکرد، بیان داشت. او پیش از این که به فکر خود و خانواده خود باشد، به فکر همسایگان بود و دردها و رنجهایشان را احساس میکرد و این احساس را در دعای خود به خوبی نشان داد. او با این کار میخواست دو ارزش مهم را نهادینه کند: اول – در اولویت قرار دادن همسایه. چون خداوند عزوجل و احادیث شریف انسان را به نیکی کردن به همسایه فرامیخوانند. به همین دلیل خداوند فرموده است: «وَاعْبُدُوا اللهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ».
در وصیت امام علی(ع) نیز این مسئله دیده میشود: «الله الله في جيرانكم، فإنهم وصيّة نبيّكم، مازال يوصينا بهم حتى ظننَّا أنّه سيورّثهم؛ خدا را خدا را! درباره همسایگانتان در نظر بگیرید. چون پیامبر شما را نسبت به آنان سفارش کرده است. او آن قدر درباره همسایگان به ما سفارش میکرد که گمان کردیم همسایه هم از ما ارث میبرد.» در حدیث پیامبر خدا نیز آمده است: «ما آمن بي من بات شبعان وجاره جائع؛ کسی که خودش سیر و همسایهاش گرسنه باشد، به من ایمان نیاورده است.»
امام زین العابدین(ع) نیز در رساله حقوق خود درباره همسایه میفرماید: «وَ أَمّا حَقّ الْجَارِ فَحِفْظُهُ غَائِباً وَ كَرَامَتُهُ شَاهِداً وَ نُصْرَتُهُ وَ مَعُونَتُهُ فِي الْحَالَيْنِ جَمِيعاً لَا تَتَبّعْ لَهُ عَوْرَةً ... لَا تُسْلِمْهُ عِنْدَ شَدِيدَةٍ وَ لَا تَحْسُدْهُ عِنْدَ نِعْمَةٍ تُقِيلُ عَثْرَتَهُ وَ تَغْفِرُ زَلّتَهُ وَ لَا تَدّخِرْ حِلْمَكَ عَنْهُ إِذَا جَهِلَ عَلَيْكَ وَ لَا تَخْرُجْ أَنْ تَكُونَ سِلْماً لَهُ تَرُدّ عَنْهُ لِسَانَ الشّتِيمَةِ وَ تُبْطِلُ فِيهِ كَيْدَ حَامِلِ النّصِيحَةِ وَ تُعَاشِرُهُ مُعَاشَرَةً كَرِيمَةً وَ لَا حَوْلَ وَ لا قُوّةَ إِلّا بِاللّهِ؛ و اما حق همسايه، نگهداشت اوست چون در غيبت باشد و گراميداشت او چون به حضرت آيد و ياورى بدو در هر دو حال، عيبى از او را پيگيرى مكن ... و به هنگام سختى او را وامگذار و به گاه نعمت بر او رشك مبر. از خطايش درگذرى و لغزشش را ببخشى و اگر با تو جهالتى كرد بردبارى را از او دريغ مدار و از سازگارى با او بيرون شو. دشنام را از او بگردانى و دغلىِ ناصح نماى را با او باطل سازى و با او به معاشرتى كريمانه آميزش كنى؛ و لا حول و لا قوة الا بالله.»
دوم- دعای پشت سر مردمی که میشناسد و نمیشناسد. چون دعا چیزی است که به واسطه آن بر بندگان خود منت نهاده و آن را دروازه با خود قرار داده است. حضرت زهرا(س) دعا را به یکی از راههای خیر تبدیل کرد. او صدای انسانهای اندوهگین، دردمند، بیمار، گرسنه، غائب و مظلوم را میشنید و با دعا کردن برای او، به خداوند رو میکرد. چون به خوبی از معنا و اهمیت دعا آگاهی داشت.
اهمیت دعا برای دیگران
آیات و احادیث اهمیت دعا را برجسته کردهاند. چون اولین فایده دعا برای خود دعا کننده است. چون خداوند متعال میفرماید: «وَيَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَيَزِيدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَالْكَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ» [الشورى/26]. وقتی مؤمن برای برادر غائب خود دعا میکند، این دعا مستجاب میشود و فرشته الهی میگوید: آمین. خداوند عزیز جبار نیز میفرماید: «وَلَكَ مِثْلا مَا سَأَلْتَ وَقَدْ أُعْطِيتَ مَا سَأَلْتَ بِحُبِّكَ إِيَّاهُ؛ مثل آنچه براي برادرت خواستهای، براي توست و به خاطر محبت به او، به تو نيز آنچه را که براي او خواستهای عطا میکنم.»
در حدیث دیگری یکی از اصحاب امام زین العابدین(ع) نقل میکند: «سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ(ع) يَقُولُ إِنَّ الْمَلائِكَةَ إِذَا سَمِعُوا الْمُؤْمِنَ يَدْعُو لأخِيهِ الْمُؤْمِنِ بِظَهْرِ الْغَيْبِ أَوْ يَذْكُرُهُ بِخَيْرٍ قَالُوا نِعْمَ الأخُ أَنْتَ لأخِيكَ تَدْعُو لَهُ بِالْخَيْرِ وَهُوَ غَائِبٌ عَنْكَ وَتَذْكُرُهُ بِخَيْرٍ قَدْ أَعْطَاكَ الله عَزَّ وَجَلَّ مِثْلَيْ مَا سَأَلْتَ لَهُ وَأَثْنَى عَلَيْكَ مِثْلَيْ مَا أَثْنَيْتَ عَلَيْهِ وَلَكَ الْفَضْلُ عَلَيْهِ؛ شنيدم على بن الحسين(ع) میفرمود: همانا چون فرشتگان بشنوند كه مؤمن براى برادر مؤمنش پشت سـر او دعـا میکند يا به نيكى او را ياد میکند، گويند: توجه نيكو برادرى هستى براى برادرت كه درباره او دعاى خير میکنی با اينكه او از نظر تو پنهان است و او را به نیکی يـاد میکنی، هر آينه خداى عزوجل دو برابر آنچه براى او خواستى به تو داد و دو چندان آنـچـه تو او را به نيكى ياد كردى بر تو ثنا گويد و تو بر او برترى دارى.»
دعای برای دیگران فایده دیگر هم دارد و آن است که در راه رسیدن به خداوند هیچ مانعی سر راه آن وجود ندارد. چون ممکن است سر راه رسیدن دعا به خداوند موانعی وجود داشته باشد. از این رو در دعای کمیل میخوانیم: «اللّهمّ اغفر لي الذنوب التي تحبس الدّعاء؛ خدایا! گناهانی از مرا ببخش که باعث حبس شدن دعا میشوند.» ظلم، درآمدهای ناپاک، بدزبانی و صاف نبودن قلب از جمله چیزهایی است که مانع رسیدن دعا به خداوند هستند. در حالی که دعا برای دیگران مورد اجابت واقع میشود. در حدیث نیز آمده است: «أَوْشَكُ دَعْوَةٍ وَ أَسْرَعُ إِجَابَةٍ دُعَاءُ اَلْمَرْءِ لِأَخِيهِ بِظَهْرِ اَلْغَيْبِ؛ دعائى كه بيشتر در معرض اجابت است و زودتر مستجاب مىشود، دعا كردن براى برادران دينى در غياب اوست.»
در حدیث آمده است: «أربعة لا تردّ لهم دعوة: الإمام العادل لرعيّته، والأخ لأخيه بالغيب، ويوكل له ملك يقول: ولك مثل ما دعوت لأخيك، والوالد لولده، والمظلوم؛ دعای چهار کس رد نمیشود: دعای امام عادل برای مردم خود و دعای برادری که در پشت سر برادر مؤمن خود برای او دعا کند و خداوند فرشتهای را میفرستد که به او میگوید: هر دعایی را که در حق برادرت کردی، برای تو نیز اجابت میکنم و دعای پدر برای فرزند و دعای مظلوم.»
از این رو احادیث شریف به کسانی که شدیداً نیازمند هستند سفارش میکند که برای برادرانتان در پشت سرشان دعا کنند تا دعای خودشان نیز مورد اجابت واقع شود. در حدیث آمده است: «من قدَّم أربعين رجلاً من إخوانه يدعو لهم قبل أن يدعو لنفسه، استجيب له؛ هر کس که پیش از خود، برای چهل برادر خویش دعا کند، دعای خودش مورد اجابت واقع میشود.»
همین را در قنوت رکعت وتر نماز شب نیز میبینیم. در این نماز وارد شده است که انسان پیش از این که برای خودش دعا کند، برای چهل مرد و زن مؤمن دعا نماید. فرقی ندارد که زنده باشند یا مرده.
در سیره امام کاظم(ع) آمده است که یکی عبدالله بن جندب را در عرفات دید که پيوسته دستهاى خود را به سوى آسمان بلند كرده بود و آب ديدهاش بر روى او جارى بود تا به زمين مىرسيد، چون از دعا فارغ شد، گفتم: وقوف كسی را بهتر از وقوف تو نديدم، گفت: به خدا سوگند! دعا نكردم مگر برای برادران خود. زيرا از اباالحسن موسى(ع) شنيدم كه هر كس در غیبت برادر خود، برای او دعا كند، از عرش ندا رسد كه صد هزار برابر آن برای تو باد. پس من نخواستم از صد هزار برابر دعاى مستجاب شده، براى يك دعا خود كه نمىدانم مستجاب خواهد شد يا نه دست بردارم.
نهادینه کردن خوبیها
ما شدیداً نیاز داریم که این رفتار را در زندگی خود نهادینه کنیم. باید راههای نیکوکاری را توسعه دهیم. باید با مال یا دانش، برداشتن ستم، سخن خوب و اصلاحگری به دیگران خوبی کنیم. باید دروازه دعا را بکوبیم. چون با دعا به خواستههای خود میرسیم، نیازها برطرف میشوند، بلاها دفع میگردند و مظلومان یاری میشوند.
با این کار در سالروز میلاد حضرت زهرا(س) به آن حضرت اعلام وفاداری میکنیم. چون اظهار وفاداری و اخلاص به آن حضرت فقط به شادمانی در سالروز میلاد و اشک ریختن در سالروز شهادتشان نیست. این کارها کفایت نمیکند. بلکه آن حضرت از ما میخواهد وفاداری خود را به صورت عملی نشان دهیم. چون او از نظر انسانیت، محبت، بخشندگی و فداکاری برای مردان و زنان الگو بود.
از خداوند میخواهیم به ما توفیق دهد که به محبت، شفاعت و ملاقات آن حضرت در بهشت جاودان نائل شویم. خوب است در اینجا به شعری از احمد شوقی اشاره کنیم که میگوید:
ما تَمنَّى غيرَها نسلاً ومَنْ يلِدِ الزَّهراءَ يَزْهَدْ في سواها
هر آن مامی که او زهرا بزاید به غیر از او، دیگر نسلی نخواهد
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی توصیه میکنم که حضرت زهرا(س) به آن فرد توصیه کرد. مردی به خدمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها شرفیاب شد و عرض کرد: ای دختر پیغمبر! آیا رسول خدا چیزی نزد شما به یادگار گذاشته که به واسطه آن ما را مشرف گردانید؟ حضرت فرمود: ای کنیزک! آن پارچه را برایم بیاور. کنیزک جستجو کرد، اما آن را نیافت. حضرت فرمود: وای بر تو! جستجو کن تا آن را پیدا کنی؛ زیرا برای من ارزش آن پارچه به اندازه حسن و حسین است... حضرت زهرا آن پارچه را باز کرد. در آن آمده بود: «مؤمن نیست کسی که همسایهاش از دست او در امان نباشد. کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، نباید همسایهاش را بیازارد. کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد باید، حرف خیر بزند یا این که ساکت باشد. خداوند انسان خیّر، بردبار و پاکدامن را دوست میدارد و بدزبان بخیل و لجباز را دشمن میدارد.»
وقتی حضرت زهرا میگوید که این پارچه برای او به اندازه حسن و حسین(ع) ارزش دارد، نشان از آن دارد که این حدیث چقدر اهمیت و عظمت دارد و از چه مقام و منزلتی نزد او برخوردار است. این حدیث صفاتی را معرفی میکند که باعث مشخص شدن مؤمن از غیر مؤمن میشود. چون مؤمن کسی است که همسایهاش از او در امان باشد و او را نیازارد. مؤمن کسی است که جز حرف خیر نمیزند. مؤمن باحیاست و در هنگام خشم زود واکنش نشان نمیدهد. او عفیف و پاکدامن است و در برابر شهوت، ثروت یا موقعیت پاکدامنی خود را نمیفروشد. مؤمن کسی است که به همه مردم خوبی مینماید.
ما شدیداً نیاز داریم که این معانی و مفاهیم را زنده کنیم و تصویری تازه از انسان در میان خود بسازیم و جامعهای ایمانی بنا نماییم. به این ترتیب در برابر چالشها، از آگاهی، مسئولیتپذیری و توانایی بیشتری برخوردار خواهیم شد.
انتخابات و سرنوشت میهن
از لبنان آغاز میکنیم که نسبت به دوره قبل، باب نامزد شدن به روی بسیاری از کاندیداها بسته شده است. تعداد این افراد به هزار نفر میرسد. البته این امر مزایایی نیز دارد که به قانون انتخاباتی جدید برمیگردد. چون قانون جدید به خیلی از افراد که در خود شایستگی میبینند یا آرزوی رسیدن به کرسی پارلمانی دارند، اجازه ثبت نام میدهد. در حالی که همینها طبق قانون قدیم که به قانون غلتک معروف بود، موقعیتی برای خود نمیدیدند.
در برابر این تعداد از نامزدها، ما از مردم لبنان میخواهیم که در انتخابهای خود دقت کنند. نباید اجازه دهند که کسان دیگری برایشان تصمیم بگیرند. نباید به دام تحریک گری ها و تعصبات بیفتند. اینها سلاح انتخابات گذشته بودند. آنان وقت کافی دارند تا دقت کنند و از گذشته، حال و مسئولیتپذیری نامزدها مطمئن شوند.
لبنانیها باید بدانند آرائی که به صندوقها میریزند، مسئولیت است. این آراء فقط متعلق به خودشان نیست بلکه سرنوشت و آینده کشور را تعیین میکنند. از این رو باید امانتدار باشند. نباید اختیار خود را به دست فاسدان و کسانی بدهند که میهن را به گاو شیری منافع خود و دیگران تبدیل میکنند.
کسی این طور فکر نکند که رأی او تأثیر ندارد و تغییری ایجاد نخواهد کرد یا "شل که درمان نمیشود". این رأی اگر امروز تأثیر نداشته باشد، فردا را تغییر خواهد داد. ما وظیفه داریم که پیام مثبت برای آن دسته از جریانهای سیاسی بفرستیم که در نشستهای پارلمانی خوب عمل کردند و پیام منفی برای کسانی بفرستیم که در این نشستها حضور نداشتند و در حفظ امانتی که شهروندان به آنان سپرده بودند، کوتاهی کردند و در پارلمان حتی صدای خود را بلند نکردند.
ما در این کشوری که پر از مشکلات و چالشهاست، نباید دست روی دست بگذاریم، یا خشم خود را از مسئولان علنی کنیم و از آنان انتقاد نماییم یا منتظر باشیم که از بیرون گشایشی ایجاد شود. چون کار به دست خود ماست. ما فرصت بیان خواستههای خود را داریم و نباید این فرصت را از دست بدهیم.
ما باید نامزدهایی را که میخواهند مسئولیت به عهده بگیرند، مجبور کنیم که با برنامههای خود را ما را قانع کنند. آنان باید دیدگاههای روشنی نسبت به کشور و راهحلها داشته باشند. ما وقتی از مشکلات کشور حرف میزنیم، میخواهیم میان چالشهای داخل و خارج تعادل ایجاد کنیم.
این روزها از برنامهها و طرحها بسیار میشنویم. اگر نگوییم همه، بسیاری از آنها شبیه خواب و رؤیاست. این برنامهها خیلی کلی هستند و امکان دارد در هر زمان و مکانی مطرح شود. ما برنامههای واضح و مشخصی برای حل بحرانها میخواهیم.
چه کسانی راست میگویند؟
از سوی دیگر، چند هفته است که به خاطر متهم شدن یک لبنانی به مزدوری، دو جایگاه اساسی کشور، یعنی قضا و امنیت، مورد هجمه قرار گرفته است. دستگاه قضایی در این قضیه متزلزل ظاهر شد و گزارشهای امنیتی نیز متضاد ارائه گردید. همین باعث گردید که این دو دستگاه در معرض شک و اتهام قرار گیرند.
در این زمینه نمیخواهیم بگوییم که کدام یک از گزارشهای امنیتی یا قضایی، راست و درست هستند. میگذاریم که در روزهای آینده قضیه روشن شود. ولی نکتهای که میخواهیم بر آن تأکید کنیم این است که اعتماد به دستگاههای امنیتی و پاکی دستگاه قضایی باید حفظ شود. این دو دستگاه باید از شبهه، دسیسه و دخالتهای سیاسی و غیرسیاسی دور بماند. چون این مسئله باعث هراس شهروندان شده است و هر کسی نگران است که این قضیه برای خود او پیش نیاید.
از این رو درخواست میکنیم که باید این قضیه پیگیری شود و ابهامهای آن برای مردم روشن گردد. برای حفظ هیبت دولت و نهادهای حساس، باید راهکارهای لازم برای جلوگیری از تکرار این گونه قضایا گرفته شود تا این که دستگاههای امنیتی و قضایی اعتماد گذشته خود را بازیابند.
بحران وامهای مسکن
باز هم در لبنان، برای ترحم به جوانان لبنان هم که شده، خواهش میکنیم که موضوع وامهای مسکن قبلی و جدید، هر چه زودتر حل شود. چون بانک مرکزی تصمیم گرفته است که این اعطای این وام را متوقف کند. اگر این مسئله حل نشود، پیامدهای منفی برای امنیت و ثبات جامعه لبنانی دارد. چون همه ما میدانیم تنها راه خانهدار شدن جوانان و بسیاری از مردم لبنان همین وام گرفتن است.
مناسبتها و تأملات
در پایان باید به برخی از مناسبتهای این هفته بپردازیم. اول روز معلم است. این روز را به مربیان و خرد سازان نسلها تبریک و تهنیت عرض میکنیم و تمام فداکاریها و تلاشهایشان را سپاس میگوییم. ما از میزان تلاشهایشان به خوبی آگاهی داریم. به شما عرض میکنیم: حق شما این است که با انصاف با شما برخورد شود، نیکی شما با نیکی جبران شود، ولی اگر جامعه و دولت با شما به انصاف رفتار نکرد، خداوند به خاطر نسلهایی که شما تربیت کردید، با عطای خود با شما به عدالت و انصاف برخورد خواهند نمود.
مناسبت دیگر روز جهانی زن است. بار دیگر بر اهمیت نقش زن در زندگی به عنوان مادر، همسر و انسان تأکید میکنیم. زن ثابت کرده است که میتواند به تمام میدانهای مورد نیاز جامعه وارد شود. جامعه نیز وظیفه دارد که قدردان توانمندیهای خود باشد. نباید در برابر ایفای این نقش مانع تراشی کند. زن نیز نباید به کسی اجازه دهد نقش او را مصادره کند و تواناییهای او را در موارد نادرست به تباهی بکشاند.
مناسبت دیگر، سالروز حادثه دردناک بئرالعبد است. این روز یادآور جنایت بزرگی است که اگر لطف خداوند نبود، حضرت سید(ره) را هدف قرار داده بود. در این جنایت مردم عادی و زنانی که از نماز جمعه برمیگشتند، جان خود را از دست دادند. میخواستند با این انفجار، افشاننده روح مقاومت، پدر مقاومان و مجاهدان و پناهگاه مطمئن آنان را از بین ببرند و صدای دیانت و وحدت، گفتمان خردورزی آگاهانه و موضعگیریهای آزاد و جرئتمندانه ای را که تاب تحملش را نداشتند و از آثار و دستاوردهای آن در هراس بودند، ساکت کنند.
در این روز برای کسانی جان خود را از دست دادند و حضرت سید(ره) آرزوی رحمت و غفران الهی میکنیم و تأکید مینماییم که همین سخنان آزاد و آگاهانه بود که مقاومت و باز اندیشی را به وجود آورد و به رغم همه چالشها باقی خواهد ماند و ادامه خواهد یافت.