20 ربیع الاول 1439 هـ برابر با 17 آذر 1396 هـ و 8/١٢/٢٠١٧ م
مطالب مهم خطبه اول: آزادی تصمیمگیری / یوسف آزاده ماند / دین آزاد کننده انسان است / مؤمن خود را خوار نمیکند.
مطالب مهم خطبه دوم: قدس وجدانهای ما را میخواند / تصمیم آمریکا، تقدیر نیست / تصمیم آمریکا، تقدیر نیست / منتظر موضعگیری مسئولانه هستیم / لبنان، بعد از بحران.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالى میفرماید: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً».
هفدهم ربیع الاول سالروز ولادت مبارک یکی از ائمه اهل بیت(ع) امام جعفر بن محمد صادق(ع) بود. امامی که جامعه اسلامی را از دانش، عبادت، اخلاق و نهضت خود آکنده ساخت.
حتی کسانی که پیرو امامت آن حضرت نبودند نیز به این امر اذعان داشتهاند. از مالک بن انس پیشوای مذاهب مالکی که نزد امام صادق(ع) شاگردی کرده، روایت شده است که میگفت: «از نظر دانش، عبادت و پرهیزگاری کسی را بهتر از جعفر بن محمد صادق ندیدم.»
از پیشوای مذهب حنفی که او نیز نزد امام صادق(ع) درس خوانده است درباره فقیهترین مردم زمانه سؤال شد. بدون تردید پاسخ داد: «جعفر بن محمد صادق» او همان کسی است که درباره خود گفته است: «اگر آن دو سال نبود، نعمان هلاک میشد.»
آزادی تصمیمگیری
امروز در سالروز ولادت ایشان میخواهیم به یکی از سخنان ایشان بپردازیم. سخنی که نشان دهنده میزان آگاهی ایشان از یکی از ارزشهای مهمی است که ما امروز در تمدن خود شدیداً بدان نیاز داریم. میفرماید:
«الحُرُّ حُرٌّ عَلَى جَميعِ أحْوالِهِ ان نابَتْهُ نائِبَةٌ صَبَرَ لَها وانْ تَداكَتْ عَلَيْهِ المَصائِبُ لم تَكْسِرْهُ وانْ أُسِرَ وَقُهِرَ وَاسْتُبْدِلَ باليُسْرِ عُسْراً كَما كانَ يوسُفُ الصِّديقُ الأمينُ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ لم يُضَرِّرْ حُرِّيَّتَهُ ان اسْتُعْبِدَ وقُهِرَ وأُسِرَ ولَمْ تُضَرِّرْهُ ظُلْمَةُ الجُبِّ ووَحْشَتُهُ وَما نالَهُ ان مَنَّ اللهُ عَلَيْهِ فَجَعَلَ الجَبَّارَ العاتِيَ لَهُ عَبْداً بَعْدَ اذْ كانَ لَهُ مالِكاً؛ آزاده در همه حال آزاده است. اگر بلا و سختى به او رسد شكيبايى ورزد و اگر مصيبتها بر سرش فرو ريزند او را نشكنند هر چند به اسيرى افتد و مقهور شود و آسايش را از دست داده و به سختى و تنگدستى افتد. چنان كه يوسف صديق امين به بندگى گرفته شد و مقهور و اسير گشت اما اين همه به آزادگى او آسيب نرساند و همچنین تاریکى زندان، وحشت حبس و مصائب دیگرى که دامنگیر او شد، ضررى به شخصیت روحى وى نزد و سرانجام خداوند بر او منت گذارد و او را به اوج عظمت و اقتدار رسانید و فرمانرواى جباری را که روزى مالک او بود، به بندگى و غلامى وى در آورد.»
امام صادق(ع) در تعیین منبع آزادی که ویژگی انسانیت انسان است، تأکید میدارد که آزادی را کسی به تو نداده است بلکه آزادی منشأ درونی دارد. این که تصمیمگیریهای انسان به دست خود او باشد و بکوشد با استفاده از تمام ابزارهای فکری و روانی، طبق اراده خود تصمیم آزادانهای بگیرد. یعنی در برابر تحریکات و فشارها عقب نشینی ننماید و بتواند "آری" و "نه" بگوید و بر همین اساس موضعگیری نماید. در نتیجه اراده او در اختیار هیچ کسی نباشد تا القائات خود را به او دیکته کند.
اگر آزادی چنین تعریفی داشته باشد، هر کسی که دارای آن باشد آزاد خواهد بود، حتی اگر در سیاه چالها، اسیر غل و زنجیر باشد و بیان و حرکت را از او گرفته باشند.
از این رو فرد مشهوری که آزاد است هر ساعت بخواهد حرکت میکند، امر و نهی دارد و گاهی نیز ممکن است انسان را به زندان بیندازد، نباید انسان را فریب دهد و او را آزاد بپندارد. وقتی خوب تحقیق کنی درخواهی یافت که آزادی او در گرو دیگران است. او فقط ابزاری برای اجرای دستورات آنهاست یا این که خود، اسیر طمع سلطه و غنیمت مقام و شهوت است. بنابراین به بنده شهوت خود تبدیل شده است و از دستورات آن اطاعت مینماید.
یوسف آزاده ماند
عزیزان! امام صادق(ع) یوسف پیامبر را به عنوان الگو و نمونه مطرح میکند که انسان در آزادگی به او اقتدا نماید. البته نمونههای بسیاری در حال و حاضر وجود دارند. اما یوسف بنده عزیز مصر بود. عزیز مصر بت پرست بود و طبیعی است که بنده نیز به پیروی از آقای خود بت پرست شود. ولی یوسف چه کرد؟ او موضع آزادانه اختیار کرد و در کمال جرئت فرمود: «أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ* مَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِهِ إِلاَّ أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ الله بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ للهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ»(يوسف/39-40).
یوسف در زمانی که زن عزیز او را به سوی خود خواند نیز آزاده بود. آن هم در شرایطی که یوسف در اوج جوانی قرار داشت. زن عزیز او را به خانه خود برده و همه شرایط را برای او فراهم کرده بود. ولی یوسف در برابر همه اینها ایستاد و فرمود: «مَعَاذَ الله إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ»(يوسف/23).
او همین موضع را در برابر زنان مصر گرفت که اسیر زیباییاش شده بودند و از روی تحیر و شگفتی دستان خود را با چاقو بریده بودند. در آن زمان نیز فرمود: «رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ»(يوسف/33). او زندان را ترجیح داد. او زندان آکنده از تاریکی و رنج را که در آن آزاد بود، بر بندگی و پیروی از شهوات برگزید.
اما آزادی، هیچ ربطی به سقوط در دام شهوات و طمع ورزیها ندارد و همان طور که امام علی(ع) پیشوای آزادگان فرموده است: «من ترك الشّهوات كان حرّاً؛ آزاد کسی است که شهوات را ترک کند.» آزادی در این است که انسان شهوات را ترک کند. دین از همان ابتدای شکلگیری روزنه نفوذ انسان به سوی آزادی بوده است. چون از انسان میخواهد که بنده خداوند یگانه باشد. خدایی که آفریننده و روزی دهنده اوست و تدبیر همه امور به دست اوست. در این صورت او در برابر دیگران آقاست و از اراده هیچ کس پیروی نمیکند. فرقی ندارد که این فرد چه کسی است. درست به همین دلیل اولین سخنی که بر زبان پیامبران و فرستادگان جاری شده است این است: «أن اعبدوا الله وحده، لا إله إلا هو». این را به صورت روشن میتوان در دعوت پیامبر خدا(ص) مشاهده کرد. او وقتی دعوت خود را آغاز نمود، فرمود: «قولوا لا إله إلا الله تفلحوا».
دین آزاد کننده انسان است
احساس آزادی چیزی نیست که انسان آن را بپذیرد یا نپذیرد. احساس آزادی وظیفه است. وقتی انسان اسلام را پذیرفت، آن را اعلام میکند. بنابراین میگوید و شهادت میدهد: «أشهد أن لا إله إلا الله» و این سخن را در خواندن نماز، تلاوت قرآن و یاد خداوند همواره تکرار مینماید.
امام علی(ع) در خطبهای به همین آزادی اشاره داشته، میفرماید: «أيّها النَّاس، إنَّ آدم لم يلد عبداً ولا أَمَةً، وإنَّ النّاس كلَّهم أحرار؛ ای انسان! هیچ کسی بنده و کنیز متولد نمیشود و همه انسانها آزاد هستند.» در حدیثی دیگر اراده انسان را مورد خطاب قرار داده، فریاد میزند: «لا تكن عبد غيرك، وقد جعلك الله حرّاً؛ بنده دیگری نباش که خداوند تو را آزاد آفریده است.»
ای مؤمنان! اسلام انسان را به حرکت درمیآورد «وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ». بنابراین به همان اندازه که به بندگی کامل خداوند نزدیک شوی و راهبری جان، روان و موجودیت خود را به خداوند بسپاری، در برابر کسانی که میخواهند تو را به بردگی بگیرند، حقوق تو و امت اسلامی را سلب کنند، حرمت مقدساتت را هتک نمایند و ایمانت را بگیرند، قوی و قدرتمند خواهی شد و عزتمند باقی خواهی ماند. والاییات را حفظ خواهی کرد و همه قید و بندها را بازخواهی کرد. فرقی ندارد که قید و بند شهوات و طمع ورزیها باشد یا قید و بند ظلم و اشغالگری ظالمان، حاکمان و اشغالگران. به این ترتیب در برابر همه دنیا آزاد خواهی ماند.
عزیزان! حتی عباداتی که ما موظف به ادای آنها هستیم نیز برای تأکید و تثبیت همین ارزش هستند. بنابراین نماز انسان را به حرکت درمیآورد، در نبرد علیه فحشا و منکرات انسان را قدرت میبخشد. روزه انسان را تربیت مینماید که در برابر شهوات و طمع ورزیها مقاومت نماید. انسان را آموزش میدهد که عنان اختیار خود را داشته باشد و اسیر گرسنگی، تشنگی و شهوات نشود. اوج آزادی نیز همین است. حج تحکیم کننده ندای لبیک است: «لبّيك اللّهمّ لبّيك، لبّيك لا شريك لك لبّيك». خمس و زکات نیز انسان را از بند خودخواهی و بخل رهایی میبخشد.
همه عبادات، مانند باقی جزئیات دین اسلام، چون صدقه، نمازهای مستحبی، پیوند، مهربانی، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، هر چند که شاید محدودیتهایی برای انسان داشته باشند، اما باعث آزادی، عزت و کرامت فزونتر انسان هستند.
مؤمن خود را خوار نمیکند
عزیزان! با تکیه بر پیامهای ایمان است که امام صادق(ع) از ما میخواهد درک کنیم که دین قید و بند نیست و بندگی خداوند، همراه شدن با والاترین آزادی است. آری! دین، انسان را از همه قید و بندهایی که جلوی تحقق انسانیت او را میگیرند، آزاد و رها مینماید. امام صادق(ع) در تفسیر آیه «وَلله الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ» میفرماید: «إنَّ الله فوَّض إلى المؤمن أموره كلَّها، ولم يفوَّض إليه أن يذلّ نفسه؛ خداوند همه امور مؤمن را به خود او واگذار کرده است. اما به او اجازه نداده است که خود را خوار کند.» میفرماید: «إنَّ المؤمن أعزّ من الجبل؛ إنّ الجبل يستقلّ منه بالمعاول، والمؤمن لا يستقلّ من دينه شيء؛ مؤمن محکمتر از کوه است. زيرا از كوه با ضربات تيشه كم میشود. اما با هيچ وسیلهای از دين مؤمن نمیتوان كاست.». «إنَّ المؤمن أشدّ من زبر الحديد، إنَّ الحديد إذا أُدخل النار تغيّر، وإنّ المؤمن لو قتل ثمّ نشر ثمّ قتل لم يتغيّر قلبه؛ مؤمن از پارههای آهن محکمتر است؛ پارههای آهن هر گاه در آتش نهاده شود تغيير میکند اما اگر مؤمن بارها كشته و زنده شود دلش تغييرى نمیکند.» و مواضعش تغییر نمیکند.
عزیزان! امام صادق(ع) شاخصههای راه رسیدن به زندگی آزاد و عزتمندانه را برای شیعیان خود ترسیم مینماید. ایشان در آخرین وصایای خود میفرماید: «أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْوَرَعِ فِی دِینِکُمْ وَ الِاجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ ص أَدُّوا الْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَکُمْ عَلَیْهَا بَرّاً أَوْ فَاجِراً فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ یَأْمُرُ بِأَدَاءِ الْخَیْطِ وَ الْمِخْیَطِ صِلُوا عَشَائِرَکُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذَا وَرِعَ فِی دِینِهِ وَ صَدَقَ الْحَدِیثَ وَ أَدَّى الْأَمَانَةَ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ النَّاسِ قِیلَ هَذَا جَعْفَرِیٌ فَیَسُرُّنِی ذَلِکَ وَ یَدْخُلُ عَلَیَّ مِنْهُ السُّرُورُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذَا کَانَ عَلَى غَیْرِ ذَلِکَ دَخَلَ عَلَیَّ بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ؛ به شما سفارش کنم که نسبت به خدا عز و جل تقوى و پرهیزگاری داشته باشید و در دین خود پارسا باشید و برای خدا کوشش کنید و به راستگویی و به ادای امانت و طول دادن سجده و نیکى با همسایه شما را سفارش میکنم؛ زیرا محمد صلى اللَّه علیه و آله همین دستورها را آورده است. هر که به شما امانت سپرده به او پس بدهید نیک رفتار باشد یا بدکردار؛ زیرا رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله دستور میداد که سوزن و نخ را نیز به صاحبش پس دهید و با خاندان خود پیوند داشته باشید و به جنازه مردههایشان حاضر شوید و بیمارانشان را عیادت کنید و حقوقشان را بپردازید؛ زیرا هر کس از شما که در دینش پارسا باشد و راستگو باشد و امانت را به صاحبش برگرداند و اخلاقش با مردم خوب باشد گویند: این جعفرى است و این مرا شاد کند و از جانب او برمن شادی و سرور وارد شود و گویند: این ادب و تربیت جعفر(بن محمد) است و اگر جز این باشد بلا و ننگ او بر من وارد شود.»
سلام بر امام صادق(ع)، روزی که به دنیا آمد و روزی که به جوار پروردگارش منتقل شد و روزی که باز دوباره زنده برانگیخته میشود.
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی توصیه مینمایم که امام صادق(ع) به ما وصیت کرده است. همان امامی که این روزها در سالگرد میلادشان قرار داریم. به یکی از یاران خود به نام ابن جندب فرمود:
«يَابْنَ جُنْدَبٍ، قَالَ الله جَلَّ وَعَزَّ فِي بَعْضِ مَا أَوْحَى: إِنَّمَا أَقْبَلُ الصَّلَاةَ مِمَّنْ يَتَوَاضَعُ لِعَظَمَتِي، وَيَكُفُّ نَفْسَهُ عَنِ الشَّهَوَاتِ مِنْ أَجْلِي، وَيَقْطَعُ نَهَارَهُ بِذِكْرِي، وَلَا يَتَعَظَّمُ عَلَى خلْقِي، وَيُطْعِمُ الْجَائِعَ، وَيَكْسُو الْعَارِيَ، وَيَرْحَمُ الْمُصَابَ، وَيُؤْوِي الْغَرِيبَ، فَذَلِكَ يُشْرِقُ نُورُهُ مِثْلَ الشَّمْسِ، أَجْعَلُ لَهُ فِي الظُّلْمَةِ نُوراً، وَفِي الْجَهَالَةِ حِلْماً، أَكْلَؤُهُ بِعِزَّتِي، وَأَسْتَحْفِظُهُ مَلَائِكَتِي، يَدْعُونِي فَأُلَبِّيهِ، وَيَسْأَلُنِي فَأُعْطِيهِ؛ اي پسر جندب! خداوند فرموده است: نماز کسي را میپذیرم که در پيشگاه عظمت من خشوع کرده و خويش را از شهوات به خاطر من بازدارد و روزش را با ياد من سر کند و بر مخلوقات من تکبر نورزد و گرسنگان را سير و برهنگان را بپوشاند و بر گرفتاران لطف نمايد و آوارگان را پناه دهد. براي چنين آدمي نوري در تاریکیها و بردباري در نادانیها قرار میدهم و با عزت خود دربرش میگیرم و فرشتگانم او را حفاظت میکنند و اگر مرا خواند اجابتش میکنم و اگر چيزي بخواهد به او میدهم.»
با این فرمایش، امام صادق(ع) میخواهد ارزش نماز را برای ما روشن نماید. چون خواست خداوند این است که نماز، پاکی، صفا و خلوص را در قلب، عقل و روح انسان منتشر کند و در اخلاق، رفتار و نیکی به دیگران بازتاب یابد. در این صورت انسان میتواند بگوید که من نماز خواندم. در غیر این صورت چنین نمازی به صورت ما زده خواهد شد و به ما میگویند که نماز شما قبول نشده است. اگر چنین شد، مایه زیان و پشیمانی است. خداوند در همین باره میفرماید: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالاً* الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً».
از خداوند میخواهیم ما در زمره کسانی قرار دهد که نمازشان قبول است. اگر نمازمان قبول شد، زندگی ما و دیگران شکل بهتری خواهد یافت و توانمندتر به مصاف چالشهای بسیار خواهیم رفت.
قدس وجدانهای ما را میخواند
از قدس آغاز میکنیم که وجدان، ایمان، اسلام، عربیت و انسانیت ما را به یاری خواسته است. چون رئیس جمهور آمریکا تصمیم گرفته است با زیر پا گذاشتن قطعنامههای بین المللی که جایگاه خاصی برای قدس قائل هستند و تحقیر دولتهای عربی و اسلامی که چند ماه است میزبان او هستند، قدس را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی به رسمیت بشناسد. اما تفاوت در این است که این دولتها به خوبی میدانستند که او تصمیم دارد با خدشهدار کردن احساسات اسلامی در قبال اولین قبله مسلمانان، سومین حرم مسلمین و محل سیر پیامبر خدا، سفارت آمریکا را به قدس منتقل کند. او به احساسات مسیحیان به قدس نیز توجه ندارد که محل رشد و نموی حضرت مسیح است. او در این باره به مردم قدس و فلسطین اهانت کرده است و با بیاعتنایی به همه توصیههای بین المللی و منطقهای، کوچکترین توجهی به پیامدهای منفی این تصمیم بر اوضاع ناگوار منطقه ندارد.
رئیس جمهور آمریکا در شرایطی این تصمیم را گرفته است که میبیند به خاطر درگیریهای ویرانگر منطقه که در آن بیشتر کشورهای مخالف دشمن آسیب دیدهاند، دولتهای عربی و اسلامی در بدترین وضعیت خود قرار دارند.
از این در شرایطی که بیشتر طرفهای عربی و اسلامی به صورت رسمی و غیررسمی در حال عادیسازی روابط با دشمن صهیونیستی هستند و دولتهای پرچمدار مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی تحت فشار قرار دارند و محاصره فلسطین تحت عناوین گوناگون ادامه دارد، نگرانی ما این است که برخی از این طرفها در این قضیه دست داشته باشند.
تصمیم آمریکا، تقدیر نیست
ما محکومیت جهانی و گسترده این تصمیم، هشدار و نگرانی غربیها در رابطه با رویارویی با سیاستهای آمریکا و نیز تحولات منطقه را نشانهای روشن از این واقعیت میدانیم که تصمیم آمریکا تقدیر نیست و با تأکید بر سیاست نفی و متحول کردن آن، حضور مردم در صحنه و مقابله روزانه فلسطینیان با اشغالگری میتوان آن را به زمین زد و ما به چنین چیزی امیدوار هستیم.
در این شرایط حساس از همه موضعگیریهای بین المللی و منطقهای که این تصمیم را محکوم کردند تقدیر و تشکر میکنیم. ولی تأکید میورزیم که موضعگیریهای عربی و اسلامی باید از محکومیت این تصمیم فراتر بروند و متناسب با جایگاهی که قدس در دلهای میلیونها مسلمان و غیرمسلمان دارد و متناسب با حق مردم مظلوم فلسطین در بازپسگیری سرزمین و پایتخت خود، خطرات، آثار و پیامدهای آن را به خوبی در نظر بگیرند. باید از همه توان در حمایت از قدس در برابر طرح یهودیسازی استفاده کنند. هر چند در این باره امید چندانی به حاکمان عربی و اسلامی نداریم. چون آنها در سالهای گذشته نیز کاری برای فلسطین نکردند و سیاستهایشان باعث شد که به چنین وضعیتی برسیم.
در این شرایط نمیخواهیم علیه هیچ طرفی عیبجویی کنیم یا دست به تحریک گری بزنیم. ولی حرف ما این است: از افتادن دوباره در دام نیرنگ بپرهیزید.
جای پرسش برای همه کسانی است که بر موضع معتدل آمریکا امید بسته بودند و در گفتگوهای دو جانبه آن را راه حل عادلانهای برای قضیه فلسطین نامیدند و حتی آن را قرارداد قرن لقب دادند. اما پاسخ رئیس جمهور آمریکا بسیار روشن بود. او تأکید کرد که سیاست آمریکا همخوانی کاملی با رژیم صهیونیستی دارد. رژیمی که فرزند لوس آمریکاست و هر قدر که اعراب به سود رژیم صهیونیستی امتیازهای سیاسی، مالی و راهبردی بدهند باز هم آمریکا غیر از رژیم صهیونیستی همپیمانی ندارد و در محاسبات همه چیز به سود این رژیم است.
منتظر موضعگیری مسئولانه هستیم
از این رو به همه دولتها و ملتهای عربی و اسلامی عرض میکنیم که روز قدس عنوان عزت، کرامت و ایمان شماست. بدون روز قدس شما در معرض طمع ورزیهای کسانی هستید که میخواهند عزت و کرامت شما را از بین ببرند. هیچگاه گمان نکنید که با وجود این رژیم و قلدریهای آن، شما امنیت دارید. باید بدانید که تمام رنجها و دردهای شما به خاطر این رژیم است. از این رو از موضعگیریهای روشن و جرئتمندانه دست نکشید. چون وضعیت برای همه روشن شده است. روشن شده است که سخن گفتن در باب راه حلی تحت نظارت آمریکا سرابی بیش نیست و تلف کردن وقت است. اگر راه حلی هم حاصل شود، به نفع فلسطینیها و اعراب نیست.
انتظار ما این است که در قد و قواره این مسئولیت بزرگ باشیم. چون قدس امانتی بر عهده همه ماست و حفظ قدس، حفظ موجودیت عربی و اسلامی و سرنوشت آن است. قدس نماد آخرین خط دفاع از باقیمانده کرامت و اعتبار اعراب و مسلمانان است.
کمترین انتظاری که قدس از حاکمان دارد این است که برای نشست سران عربی و اسلامی فراخوان بدهند. نشستی که باید از هم درگیریهای داخلی عبور نماید و بکوشد که اختلافات را متوقف کند یا به نفع آرمان فلسطین فعلاً کنار بگذارند. از این رو در عین حال که از رهبران و مراجع دینی جهان اسلام میخواهیم در حمایت از قدس قاطعانه موضع بگیرند، از جریانهای زنده امت اسلامی نیز میخواهیم که حرکتی همه جانبه انجام دهند و برای مقابله با این تصمیم جبهه رسانهای، سیاسی و انقلابی تشکیل دهند و نگذارند که قدس از اذهان محو شوند. زیرا حیات ملل و امتها با موضعگیریهای تاریخیشان و میزان تعهدشان به حمایت از مقدسات، آزادی سرزمینها و پایبندی به اصول آزادی، عزت و کرامت در زندگیشان سنجیده میشود.
همان طور که منتظر موضعگیری عربی و اسلامی مسئولانه هستیم، عقل و قلب ما همچنان با مردم فداکار و مقاوم فلسطین است. آنها با خون و فداکاریشان ثابت کردهاند که هر روز امید تازهای به فلسطین میبخشند که آن را به صاحبان اصلیاش بازخواهند گرداند. مردم فلسطین تنها کسانی هستند که امید آنانی را که به پیچیده شدن طومار و خاموش شدن شعله آرمان فلسطین در روزها، ماهها و سالهای اخیر دل بستهاند به یأس بدل خواهند نمود.
ما معتقدیم وضعیت کنونی باعث همبستگی میان طیفهای گوناگون مردم فلسطین خواهد شد تا چند دستگی میان تشکیلات خودگردان و گروههای مقاومت فلسطینی از بین برود و همه توانها در خدمت مردم و آرمان فلسطین قرار گیرند و به خاطر این آرمان همه اختلافات کنار گذاشته شود.
لبنان، بعد از بحران
به لبنان برمیگردیم که توانسته است به پیامدهای ناشی از استعفای نخستوزیر پایان دهد و نظم را به جلسات شورای وزیران بازگرداند. در این باره باید از همه کسانی که برای رسیدن به توافق ملی روی این موضوع تلاش کردند تقدیر و تشکر کنیم. امیدواریم که با عملیاتی شدن بندهای آن، تنشهای داخلی یا تنشهایی که با کشورهای عربی پیرامون وجود دارد از بین برود و ثباتی در لبنان ایجاد شود که همه لبنانیها از آن استقبال میکنند.
در عین حال از دولت میخواهیم که تعطیلی جلسات خود با جبران نماید و به مسئولیتهایی که در قبال شهروندان خود دارد عمل کند. چون دولت با مسائل مختلفی چون برق، نفت، مبارزه با فساد و توجه جدی به وضعیت اقتصادی روبروست. اما باید در گزارش دیدهبان حقوق بشر در باب خطرات ناشی از آتش زدن زبالهها تأمل جدی صورت دهیم. لازم است که برای این بحران و پیامدهای زیست محیطی و بهداشتی آن راه حل عاجلی سنجیده شود.