خطبه جمعه، 30 تیر ماه 1396

مطالب مهم خطبه اول: زمانه امام صادق(ع) / آیا تفقه مخصوص علماست؟ / مواردی از رفتارهای انسانی امام / ارتباط با دیگران.

مطالب مهم خطبه دوم: لبنان، تصویب نظام حقوق و مزایا... ولی؟ / حمایت از میهن در اولویت است / مسجد الاقصی مسلمانان را به یاری می خواند.

27 شوَّال 1438هـ برابر با 30 تیر ماه 1396 هـ و ٢١/٧/٢٠١٧ م

 

مطالب مهم خطبه اول:زمانه امام صادق(ع) / آیا تفقه مخصوص علماست؟ / مواردی از رفتارهای انسانی امام / ارتباط با دیگران.

مطالب مهم خطبه دوم: لبنان، تصویب نظام حقوق و مزایا... ولی؟ / حمایت از میهن در اولویت است / مسجد الاقصی مسلمانان را به یاری می خواند.

 

خطبه اول:

خداوند سبحانه و تعالى می فرماید: «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّکاةِ وَکانُوا لَنَا عَابِدِينَ» صدق الله العظيم.

25 شوال سالروز وفات یکی از ائمه اهل بیت(ع) بود. همان هایی که این آیه کریمه به آنان اشاره دارد و هنگام زیارت او چنین می گوییم: «أشهد أنّک أقمت الصّلاة، وآتيت الزکاة، وأمرت بالمعروف، ونهيت عن المنکر، وعبدت الله مخلصاً، وجاهدت في الله حقَّ جهاده، حتى أتاک اليقين» او امام جعفر بن محمد صادق(ع) است.

 

زمانه امام صادق(ع)

به این مناسبت نمی خواهیم مانند بعضی ها که در وفیات فقط به بیان مصایب و رنج های ائمه اهل بیت بسنده می کنند، بپردازیم. هر چند که آنان سزاوار حزن و اندوه ما هستند. چون ما به خاطر آنان اندوهگین و به خاطر شادی شان شادمان می گردیم. بلکه وظیفه ما این است در کنار اینها به نقش و روش زندگی شان بپردازیم. چون آنان به خاطر همین نقش و روش بود که این همه رنج و فشار را به جان خریدند. باید به آنان اقتدا کنیم و روش زندگی خود را از آنان بگیریم تا همان طور که در احساسات و عواطف به آن بزگوارن ارتباط داریم، از نظر رفتار و عمل نیز به آنان پیوند یابیم.

امام صادق(ع) در مدت سی و شش سال امامت خود که با افول حکومت اموی وآغاز حکومت عباسی همزمان بود، به خاطر آزادی عملی که داشت توانست به ایفای نقش دینی و مکتبی خود بپردازد. چون در این دوره هم بنی امیه به خاطر دفاع از خود، از اقدامات امام صادق(ع) چشم پوشی می کردند و هم بنی عباس برای تثبیت حکومت خود، کاری به آن حضرت نداشتند. امام صادق(ع) از این فرصت برای مقابله با انحرافات فکری و فرهنگی که در جامعه اسلامی در حال گسترش بود و تثبیت پایه های اسلام اصیل بهره جست.

در آن زمان دین از تحریف ها و جعلیات بنی امیه رنج می بود. آنان احادیث، احکام دینی و عقاید نادرستی را جعل کرده و به پیامبر خدا نسبت داده بودند. هدفشان این بود که به حاکمیت خود مشروعیت بدهند، پایه های آن را تثبیت کنند و با مخالفان خود مقابله نمایند.

امام صادق(ع) از واقعیت دیگری نیز رنج می برد و آن فتوحات مسلمانان بود. در این فتوحات مسلمانان با اندیشه و فلسفه یونانی، ایرانی و هندی آشنا شدند. همزمان با این پدیده، بحث ها و مجادلاتی در داخل جامعه اسلامی نیز به راه افتاد و سؤال ها و شبهات بسیاری در باره دین و نگاه آن به هستی و زندگی مطرح گردید. بنابراین زمانه امام صادق(ع) آغاز شکلگیری مذاهب فقهی و کلامی و بروز اندیشه های صوفیانه و غلوگرانه و... بود.

امام صادق(ع) در برابر همه اینها ایستاد و این طبیعی بود. چون او امانتدار اسلام بود و از اسلام در برابر هرگونه انحرافی محافظت می کرد. از این رو به بیان حقایقی که توسط خداوند و پیامبر آورده شده بود، پرداخت. از آنها ابهام زدایی کرد و با منطق علمی در برابر انحرافات فکری، اعتقادی و دینی ایستاد و شاخصه های فکری اسلام اصیل را آشکار ساخت. ایشان به این نیز بسنده ننمود و کوشید که در عرصه های فرهنگی، فکری و فقهی کادرسازی نماید. او دانشگاه اسلامی جامعی را پایه گذاری کرد که مبلغان، گفتگوگران و خطیبان بسیاری را در عرصه های گوناگون تربیت کرد. این مدرسه مقصد طالبان علم و دانش شد که از هر جا به سوی آن می آمدند. در مدتی که امام صادق(ع) در مدینه یا کوفه حضور داشت، هیچ مانعی از جمله مانع دینی جلوی حضور آنان در این مدرسه را نگرفت.

عمق و اصالت شاخصه این دانشگاه بود. چون اسلام را از سرچشمه های زلال و اصیل آن گرفته بود. امام(ع) در فرمایشی به همین اصالت اشاره داشته، می فرماید: «حديثي حديث أبي، وحديث أبي حديث جدّي، وحديث جدّي حديث الحسين، وحديث الحسين حديث الحسن، وحديث الحسن حديث أمير المؤمنين(ع)، وحديث أمير المؤمنين حديث رسول(ص)، وحديث رسول الله قول الله عزّ وجلّ».

شاعر در این باره چه خوش سروده است:

ووالِ أُنــاســـاً قولهـــم وحديثهـــم       روى جدّنــا عن جبرائيل عن الباري

مردمی را دوست بدار که گفتار و سخن شان این است: جد ما از جبرئیل و جبرئیل از خداوند چنین روایت کرده است.

این تلاش ها همچنان اثرات بسیاری را در عرصه های علمی از خود به یادگار گذاشته است. شیخ مفید می گوید: «نقل الناس عنه من العلوم ما سارت به الرکبان، وانتشر ذکره في البلدان، ولم ينقل العلماء عن أحد من أهل بيته ما نقل عنه؛ مردم در تمام دانش ها از او نقل قول می کردند تا جائی که زبانزد خاص و عام بود و آنچنان نامش در شهرها و بر سر زبانها بود که دانشمندان به اندازه او از هیچ یک از اهل بیت او حدیث نقل نکردند».

از مدرسه ایشان تعداد زیادی از دانشمندان اسلامی فارغ التحصیل و در کشورها پراکنده شدند و در اندیشه و فقه اسلامگرایان تأثیرگذار گردیدند. حسن بن علی وشاء که همدوره و از شاگردان امام رضا(ع) بوده، در این باره می گوید: «در این مسجد نه صد عالم دینی را درک کردم که همگی می گفتند: جعفر بن محمد به من چنین فرمود».

 

آیا تفقه مخصوص علماست؟

در قبال نهادینه سازی امام صادق(ع) که برای آن با تمام توان در برابر تحریف ها و جعل کاری ها ایستاد و با ایجاد تردید در باره دین و عقاید آن ایستادگی کرد، مسئولیت و وظیفه ما این است که اقدامات امام صادق(ع) و ائمه بعد از ایشان را ادامه دهیم. باید از دستاوردهای امام صادق(ع) صیانت کنیم و آن را ناب و خالص نگه داریم. چون برخی ها سعی دارند که این دستاوردها را مخدوش کنند و دانسته و ندانسته آن را دچار انحراف کنند. در این باره امام صادق(ع) قاعده مهمی را بیان می دارد. می فرماید: «وما جاءکم من حديث من برّ أو فاجر، فاعرضوه على کتاب الله، فما وافق کتاب الله فخذوه، وما خالف کتاب الله فاضربوا به عرض الحائط؛ هر گاه خوب یا بدی حدیثی را برای شما آورد، آن را بر کتاب خدا عرضه دارید. اگر با کتاب خدا موافق بود بپذیرید و اگر با کتاب خدا مخالفت داشت، آن را به دیوار بزنید.» در عین حال باید به سؤالاتی که درباره اعتقادات، مفاهیم و احکام اسلام مطرح می شود، پاسخگو باشیم. این نیز ممکن نیست مگر این که علمایی آگاه و آشنا با زمانه داشته باشیم.

از این رو امام صادق(ع) تأکید داشت که تفقه به احکام دینی منحصر نمی شود بلکه اعتقادات، مفاهیم و حقایق دینی را نیز در بر می گیرد. به خاطر شدت توجه و علاقه خود می فرمود: «لوددت أنَّ أصحابي ضربت رؤوسهم بالسّياط حتّى يتفقّهوا؛ دوست دارم با تازیانه بر سر اصحاب من بزنند تا در دین تفقه کنند». تفقه در دین حصاری است که به بسیاری از انحرافات فکری، فقهی و دینی اجازه ورود به جامعه را نمی دهند. چون نادانی ریشه همه این انحرافات است.

هر چند که برخی ها می گویند تفقه وظیفه عالمان دینی است. ولی این نظر درست نیست. بلکه همه مسلمانان موظف هستند که در دین تقفه کنند. چون کسب علم و دانش بر هر مرد و زن مسلمانی واجب است و امر به معروف نیز حد و مرزی ندارد.

از این رو می بینیم کسانی که تکیه گاه امام صادق(ع) بودند، فقط به امور دینی نمی پرداختند بلکه هر کدام شغل و وظیفه خاص خود را داشتند. حتی در سیره آمده است که امام صادق(ع) مزرعه داشت و می فرمود: «إنِّي لَأعمَلُ فِي بَعضِ ضِياعِي حَتَّي أعرَقَ و إنَّ لي مَن يَکفِينِي لِيَعلَمَ اللهُ عَزَّ و جَلَّ أنِّي أطلُبُ الرِّزقَ الحَلالَ؛ با اين که من مي دانم کسي هست که روزي مرا در حد کفاف مي رساند؛ امّا در زمين مزروعي خود آن قدر کار مي کنم تا عرق از بدنم سرازير شود تا خدا بداند که من در طلب روي حلال هستم».

 

مواردی از رفتارهای انسانی امام

از این رسالت امام ما نیز برای پرداختن به جامعه خود استفاده می کنیم. اما امام صادق(ع) جنبه دیگری نیز دارد که باید از آن نیز بهره برداری نماییم و آن جنبه انسانی امام است که در بسیاری از موضع گیری های ایشان تبلور یافته است. در این جنبه برخی از این موارد اشاره می نماییم:

مورد اول – رفتار امام با یکی از کارگرانشان به نام مصادف است. امام هزار دینار به او داد تا کالاهای بازرگانی بخرد. بعد از خرید کالاها او را با تاجران دیگر همراه کرد تا به مصر برود و کالاهای خود را بفروشد. وقتی کاروان به مصر نزدیک شد، در مسیر با کاروانی برخورد کرد که از مصر می آمدند. از آنها درباره وضعیت کالاهایی که برای فروش آورده بودند، سؤال کردند. کاروانیان گفتند که این کالاها در مصر نایاب شده اند و مردم مصر به آنها نیاز مبرم دارند. یعنی سود این تجارت صد در صد است، یک دینار سود در برابر یک دینار سرمایه. همین طور هم شد.

وقتی کاروان به مدینه بازگشت، مصادف نزد امام صادق(ع) رفت. کیسان نیز همراه مصادف بود و هر کدام هزار دینار در دست داشتند. مصادف عرض کرد: فدایت شوم. این سرمایه و این هم سود. اما به شدت خشمگین شد و به مصادف فرمود: این سود بسیار زیاد است. با کالای خود چه کردید؟ مصادف نیز تمام ماجرا را برای امام نقل کرد. امام به او فرمود: علیه مسلمانان هم قسم شدید تا جز به سود دینار در برابر دینا به آنان کالا نفروشید؟ سپس یکی از دو کیسه را گرفت و فرمود: این سرمایه من است و من به این سود نیازی ندارم. آن را به صاحبانش باز گردان. سپس فرمود: شمشیر زدن آسانتر از کسب روزی حلال است.

مورد دوم – امام صادق(ع) دوستی داشت که هرگز از او جدا نمی شد. روزی بر برده خود خشمناک شد و به او دشنام داد. امام با سیلی به صورت خود زد و فرمود: سبحان الله! به مادر او نسبت ناروا دادی؟ من تو را انسان پرهیزگاری می دانستم. آن مرد عرض کرد: فدایت شوم. مادر او کنیزی مشرک است و مسلمان نیست. امام فرمود: هر مردمی برای خود نکاحی دارند که با آن از زنا دوری می گزینند. بعد از آن امام با او همکلام نشد. تا این که از این گناه توبه کرد و قول داد که دیگر آن را تکرار نکند.

مورد سوم – مفضل بن عمر یکی از یاران خاص امام صادق(ع) است. در راه دید که جوانی با خواهرش درگیر است. او آن دو را به خانه خود آورد و بین آنان صلح برقرار کرد. سپس مبلغی پول به آنان داد و گفت: این پول مال خود من نیست و امام صادق(ع) آن را به من داده و فرموده است: وقتی کسی نزاع کرد و توقف این نزاع به خرج کردن پول بستگی داشت، از این پول برای رفع نزاع هزینه کن.

 

ارتباط با دیگران

انسانیت امام صادق(ع) به این موارد محدود نمی شود. بلکه در تبلیغ دین و ارتباط با کسانی که از نظر دینی با ایشان اختلاف داشت نیز دیده می شود. امام علاقه خاصی داشت به این که به دل هایشان راه یابد و پیش از عقل، قلبشان را با دین و ایمان آشنا گرداند.

این رفتار والای انسانی را در برخورد با زندیقان و ملحدان می توان دید. آنان از بدترین توهین ها به ارزش ها و مقدسات دینی ابایی نداشتند. یکی از آنان درباره طواف چنین گفت: تا کی به این کار ادامه می دهید و دور این سنگ می گردید؟ اما امام مثل خودشان رفتار نمی کرد و با منطق قوی و روش دوست داشتنی تر با آن مقابله  می نمود.

آمده است که ابن مقفع ملحد، مترجم کتاب کلیله و دمنه درباره امام صادق(ع) گفت: هیچ کس مانند جعفر بن محمد سزاوار نام انسانیت نیست. ابن ابی العوجا به او گفت: چرا از بین مردم او را برگزیدی؟ گفت: چون چیزی را نزد او دیدم که نزد سایر مردم ندیدم.

امام صادق(ع) شیعیان و دوستداران خود را تشویق می کرد که ارتباط میان مسلمانان را تقویت و تثبیت کنند. وقتی از آن حضرت می پرسیدند که چگونه با کسانی وارد تعامل شویم که با مذهب ما اختلاف دارند؟ می فرمود: «عودوا مرضاهم، واشهدوا جنائزهم، واشهدوا لهم وعليهم، وصَلُّوا معهم في مساجدهم؛ از بیمارانشان عیادت کنید و در تشییع جنازه شان شرکت نمایید و برایشان و علیه شان گواهی دید و در مساجدشان همراهشان نماز بگذارید».

به یاران خود توصیه می کرد: «کونوا زیناً لنا و لاتکونوا شیناً علینا؛ مایه زینت ما باشید و باعث سرافکندگی ما نشوید».

با  این روش امام صادق(ع) توانست با دیگران رابطه برقرار کند و دل های دیگران را به روی خود و رسالت خود بگشاید. موانعی را که میان مردم ایجاد شده بود بردارد. مدرسه اش دربردارنده همه این تنوعات مذهبی بود. برخی از پیشوایان مذاهب چهارگانه اهل سنت و بسیاری از کسانی که از نظر مذهبی با آن حضرت اختلاف داشتند، در این مدرسه حضور علمی داشتند.

ما هم با این روش می توانیم دین را به مردم برسانیم. با سخنان درشت و خشن این کار میسر نیست. بلکه با منطق محبت که خداوند نیز پیامبر را به استفاده از آن فرا می خواند، این کار ممکن خواهد شد. خداوند می فرماید: «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» و به پیامبر خود می فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک».

همان طور که به شیعیان خود وصیت کرده است: «کونوا زيناً لنا، ولا تکونوا شيناً علينا» خداوند ما را نیز از دعوتگرانی قرار دهد که مایه زینت ائمه هستند نه سرافکندگی شان.

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی توصیه می کنم که امام صادق(ع) به ما وصیت کرده است. ایشان خطاب به اصحاب و یاران خود چنین فرمود: «فقال کأَنَّ الْمَوْتَ عَلَى غَيْرِنَا کتِبَ، وَکأَنَّ الْحَقَّ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا وَجَبَ، وَکأَنَّ الَّذِي نُشَيِّعُ مِنَ الأَمْوَاتِ سَفَر عَمَّا قَلِيلٍ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ، نُبَوِّئُهُمُ أَجْدَاثَهُمْ، وَنَأْکلُ تُرَاثَهُمْ، کأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ، قَدْ نَسِينَا کلَّ وَاعِظٍ، وَأَمِنَا کلَّ جَائِحَةٍ. فَطُوبَى لِمَنْ شَغَلَهُ عَيْبُهُ عَنْ عُيُوبِ النَّاسِ! وَطُوبَى لِمَنْ أَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مَالِهِ، وَأَمْسَک الْفَضْلَ مِنْ قَوْلِه؛ فرمود: گويى مرگ بر غير ما نوشته شده و حق بر غير ما واجب گرديد و گويا اين مردگان مسافرانى هستند که به زودى باز مى گردند، در حالى که بدن هايشان را به گورها مى سپاريم و ميراثشان را مى خوريم. گويا ما پس از مرگ آنان جاودانه ايم. آيا چنين است که اندرز هر پند دهنده اى از زن و مرد را فراموش مى کنيم و در حالى که نشانه تيرهاى بلا و آفات قرار گرفته ايم؟ بنابراین خوش به حال کسی که عیب هایش او را از عیوب مردم بازدارد و خوش به حالی کسی که اضافی مالش را انفاق کند و از حرف اضافی بپرهیزد».

ای مردم! ما سخت به این موعظه ها نیاز داریم. بلکه این موعظه ها ما را از خواب غفلت بیدار کند و ما را با حقیقت این دنیا آشنا گرداند تا فریفته زرق و برق و فتنه های دنیا نشویم و با واقعیت دنیا آشنا گردیم. مرگ برای کسی که عبرت بگیرد، واعظ خوبی است. متأسفانه می شنویم که مردم رفتند و ما را ترک کردند، دوستان از کنار ما رفتند، در مراسم ختمشان شرکت می کنیم و با چشم خود واقعیت ها و حقایق را می بینیم. واقعیت این است که آنان چیزی از اموال و املاک و دارایی شان را با خودشان نبردند. همه این چیزها را رها کردند و رفتند و اسیر و ساکن قبرستان ها شدند. ولی ما بی توجه از کنارشان می گذریم. گویا مرگ برای دیگران است و ما جاودانه هستیم.

باید از عبرت گیرندگان باشیم. از کسانی باشیم که از دیگران عبرت می گیرند. به این ترتیب از کسانی خواهیم شد که از خویشتن داری، آگاهی و مسئولیت پذیری بیشتری برخوردار هستند. در این صورت از توان بیشتری برای مقابله با چالش ها برخوردار خواهیم شد.

 

لبنان، تصویب نظام حقوق و مزایا... ولی؟

از لبنان آغاز می کنیم که نخستین گام درست را برداشته است. ما همیشه خواهان برداشته شدن این گام بودیم و آن را حق همه کارمندان دولت می دانستیم. وظیفه دولت در مقابل کار خالصانه کارمندان همین است. باید زندگی شرافتمندانه ای را برای آنان فراهم کند و نگذارد که آنان در دام شیاطین فرصت طلب بیفتند.

در عین حال که از همه تلاش هایی که برای تصویب قانون نظام پرداخت و حقوق و مزایا، البته بعد از مدت های طولانی تقدیر و تشکر می کنیم، این مسئله را تشویقی برای همه کسانی را می دانیم که خواستار تأمین حقوقشان هستند. نباید مأیوس شوند و باید همیشه پیگیر باشند. چون اگر مطالبه ای وجود داشته باشد هیچ حقی ضایع نخواهد شد. ولی این حق به معنای نادیده گرفتن همه بیم هایی که در این زمینه وجود دارد نیست. مطرح کردن بیم ها و نگرانی ها نیز هیچگاه به معنای نفی چیزهایی که اتفاق افتاده است نیست. البته باید از بعضی عملکردها نیز تقدیر کنیم. به ویژه این که در بند مربوط به مالیات از خطوط قرمز عبور کرد. چون برخی از صاحبان سرمایه تأکید کرده بودند که نباید به این مسئله پرداخته شود.

ولی نگرانی ما از اقدامات نسنجیده این دولت است. ما نگران تصمیمات دولت هستیم. چون تجارب گذشته نیز نشان داده است که دولت برنامه دقیق و حساب شده ای ندارد بلکه بر اساس واکنش ها و فشارهای خیابانی یا منافع مالی و انتخاباتی یا جلب افکار عمومی یا تصفیه حساب ها عمل می کند، بدون این که پیامدهای اقدامات خود را در نظر بگیرد.

البته ما حق داریم که نگران باشیم. چون شاهد صدور فاکتور مالیات سنگین برای شهروندان بودیم. مالیاتی که فقرا و طبقه متوسط را تحت تأثیر قرار می دهد. البته وعده داده بودند که از فقرا مالیات گرفته نخواهد شد. همه از میزان وضعیت ناگوار اجتماعی فقرا و طبقه متوسط آگاهند. همه می دانند که آنان چه بار سنگینی را تحمل می کنند. قبض برق دو تا شده است. قبض آب نیز همین طور و ... مالیات حق هر دولت است ودولت بدون مالیات نمی تواند پابرجا بماند. اما این کار باید بعد از این اتفاق بیفتد که دولت ثبات اقتصادی و اجتماعی برای شهروندان خود فراهم کند و بیش از این که از شهروندان می گیرد به آنان خدمات ارائه نماید. ولی در لبنان همه چیز فرق دارد.

به گفته اقتصاد دانان دولت می تواند موارد دیگری برای تأمین پرداخت حقوق و مزایا فراهم کند. از جمله برنامه اقتصادی پیشرفته، برنامه اصلاحات واقعی که به تثبیت مالیات منجر شود، مقابله با فساد، جلوگیری از اختلاس، افزایش مالیات شرکت های بزرگ و احیای حق دولت در دارایی های دریایی به جای بسنده کردن به اخذ جریمه های ظاهری بر کالاهای خاص.

با توجه به پیامدهایی که افزایش قیمت ها دارد و نمود آن را در سوء استفاده از بعضی تصمیم های اتخاذ شده می توان دید و حرف و حدیث هایی هم در باره افزایش شهریه های مدارس وجود دارد که بر دوش شهروندان سنگینی می نماید، ما خواستار روش تازه ای برای تأمین بودجه لازم برای نظام پرداخت حقوق و مزایا هستیم. مواردی که دولت به آنها توجه نکرده است. اگر همان طور که به نظر می آید، دولت نتواند کاری در این زمینه صورت دهد و وضعیت به حال خود باقی بماند، لااقل دولت باید بر قیمت کالاهای عمومی و افزایش غیرمنطقی قیمت ها از سوی تجار آزمند نظارت کند و برای حل مشکل آب، برق و بهداشت و ... تلاش های بیشتری صورت دهد.

در همین زمان، دیروز در شورای وزیران تعیینات مورد انتظار صورت گرفت. همه منتظر بودند به گونه ای جدید این تعیینات صورت گیرد تا همه ببینند اصلاحاتی که در ابتدای دوره وعده داده بودند، انجام شده است. ولی آنچه مایه تعجب ما و همه لبنانی هاست این است که ابزارها همچنان معامله و سهمیه بندی ها میان قدرت های سیاسی است.

 

حمایت از میهن در اولویت است

در عین حال لبنانی ها بی صبرانه منتظر روشن شدن وضعیت مرزهای شرقی و اخراج افراد مسلح از این ناحیه هستند. چون این افراد بمب های ساعتی هستند که هر آن ممکن است در مرزها، داخل کشور یا اردوگاه های آوارگان منفجر شوند. ما با هر تلاشی برای پایان دادن به این وضعیت ناگوار که هم لبنانی ها و هم سوری ها را متزلزل و مضطرب کرده و باعث بی ثباتی کشور شده است موافق هستیم.

ما به همه دستان و بازوانی که مرزهای میهن را نصب العین خود قرار داده و مرزهای جنوبی و شرقی را در اولویت قرار داده اند و آماده اند در این راه، برای میهنی امن و باثبات بالاترین فداکاری ها را انجام دهند، تقدیر و تشکر می کنیم.

 

مسجد الاقصی مسلمانان را به یاری می خواند

امروز به موضوع مسجد الاقصی می پردازیم. روزی که باید روز خشم عربی، اسلامی و انسانی در برابر دشمن صهیونیستی باشد. دشمنی که از هیچ تلاشی برای هدف قرار دادن این مسجد فروگذار نکرده است. چون دشمن صهیونیستی از طرح راهبردی خود برای ساختن هیکل خیالی بر ویرانه های مسجد الاقصی دست برنداشته است و با تلاش برای تقسیم زمانی و مکانی این مسجد میان مسلمانان و یهودیان، گام های اولیه برای اجرای این طرح را بردارد. همان کاری را که با مسجد ابراهیمی در الخلیل انجام داد. از سوی دیگر می کوشد که حفاری های خود در زیر مسجد الاقصی را کامل کند و پایه  های آن را مورد تهدید قرار دهد. از سوی دیگر فشارهای دومدار بر مدیران مسجد وارد می کند و مدافعان مسجد را بیم و هراس می دهد.

آخرین اقدام دشمن تشدید بازرسی بر نمازگزاران است. بهانه شان عملیات اخیر در نزدیکی مسجد الاقصی است. دشمن با این کار می خواهد برنامه یهودی سازی خود را تثبیت کند و بیش از پیش اختیار مسجد الاقصی، قدس و کل فلسطین را در دست گیرد.

در عین حال که از ایستادگی همه اهالی قدس اعم از مسلمان و مسیحی در برابر اقدامات صهیونیستی و اصرارشان در رد این اقدامات تقدیر و تشکر می کنیم، ما خواستار موضع گیری واحد فلسطینی ها در برابر اقداماتی هستیم که امنیت مسجد الاقصی و آزادی عبادت در آن  را تهدید می کند. آنان نباید اجازه دهند که دشمن از اختلافاتی که در این زمینه وجود دارد بهره برداری نماید. همین طور از ملل اسلامی و عربی می خواهیم که به مسئولیت خود در قبال مقابله با طرح صهیونیستی عمل کنند و نگذارند که دشمن دستاوردها و امتیازهای تازه ای در قدس و مسجد الاقصی به دست آورد.

مسلمانان در برابر مسجد الاقصی با تمامی نمادهای آن مسئول هستند و نباید در ازای قبله اول خود کوتاهی کنند. چون کسانی که در ازای قبله اول و مقدسات آن کوتاهی کنند در ازای مقدسات و واجبات دیگر خود نیز چنین خواهند کرد. ما از همه ملل عربی و اسلامی می خواهیم که از سکوت دست بردارند و به اعلام محکومیت بسنده نکنند و در برابر این اقدامات حرکت عملی صورت دهند.

ای عرب ها! ای مسلمانان! مسجد الاقصی شما را می خواند، وجدان های شما را می خواند. پس با صدا و موضع گیری های خود به این ندای مظلومیت پاسخ دهید و به خاطر آن بهترین فداکاری ها را انجام دهید. چون مسجد الاقصی شایسته این فداکاری هاست. پس آن را دست ندهید.